دریافت:
توضيح المسائل امام خمینی
- تقليد
- احكام طهارت
- احكام نماز
- احكام روزه
- تعريف روزه
- نيت
- چيزهايى كه روزه را باطل مى كنند
- خوردن و آشاميدن
- جماع
- استمناء
- دروغ بستن به خدا و پيغمبر
- رساندن غبار غليظ به حلق
- فرو بردن سر در آب
- باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
- اماله كردن
- قى كردن
٩- قی کردن
١٦٤٦ هرگاه روزه دار عمدا قی کند - اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد - روزه اش باطل می شود، ولی اگر سهوا یا بی اختیار قی کند، اشکال ندارد.
١٦٤٧ اگر در شب چیزی بخورد که می داند به واسطه خوردن آن در روز بی اختیار قی می کند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
١٦٤٨ اگر روزه دار بتواند از قی کردن خودداری کند، چنانچه برای او ضرر و مشقت نداشته باشد، باید خودداری نماید.
١٦٤٩ اگر مگس در گلوی روزه دار برود، چنانچه به قدری پایین رود که به فرو بردن آن خوردن نمی گویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است، واگر به این مقدار پایین نرود، باید آن را بیرون آورد، اگرچه موجب شود که قی کند و روزه اش باطل شود، و چنانچه فرو برد روزه اش باطل می شود، و بنابر احتیاط واجب باید کفاره جمع بدهد.
١٦٥٠ اگر سهوا چیزی را فرو ببرد و پیش از رسیدن به شکم یادش بیاید که روزه است، چنانچه به قدری پایین رفته باشد که اگر آن را داخل شکم کند خوردن نمی گویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است.
١٦٥١ اگر یقین داشته باشد که به واسطه آروغ زدن چیزی از گلو بیرون می آید، نباید عمدا آروغ بزند، ولی اگر یقین نداشته باشد اشکال ندارد.
١٦٥٢ اگر آروغ بزند و بدون اختیار چیزی در گلو یا دهانش بیاید آن را بیرون بریزد، و اگر بی اختیار فرو رود، روزه اش صحیح است.احکام چیزهایی که روزه را باطل میکند
- مسألة 1653. اگر انسان عمداً و از روی اختیار کاری که روزه را باطل میکند ، انجام دهد، روزة او باطل میشود و چنانچه از روی عمد نباشد اشکال ندارد، ولی جنب اگر بخوابد و به تفصیلی که در مسأله 1630 گفته شد تا اذان صبح غسل نکند، روزه او باطل است.
- مسألة 1654. اگر روزهدار سهواً یکی از کارهایی که روزه را باطل میکند انجام دهد و به خیال این که روزهاش باطل شده، عمداً دوباره یکی از آنها را بهجا آورد، روزه او باطل میشود.
- مسألة 1655. اگر چیزی به زور در گلوی روزهدار بریزند، یا سر او را به زور در آب فرو برند، روزة او باطل نمیشود، ولی اگر مجبورش کنند که روزة خود را باطل کند مثلاً به او بگویند اگر غذا نخوری ضرر مالی یا جانی به تو میزنیم و خودش برای جلوگیری از ضرر، چیزی بخورد، روزة او باطل میشود.
- مسألة 1656. روزهدار نباید جایی برود که میداند چیزی در گلویش میریزند یا مجبورش میکنند که خودش روزة خود را باطل کند، اما اگر قصد رفتن کند و نرود یا بعد از رفتن چیزی به خوردش ندهند، روزة او صحیح است، و چنانچه از روی ناچاری کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، روزة او باطل میشود، ولی اگر چیزی در گلویش بریزند، باطل شدن روزة او محلّ اشکال است.
آنچه برای روزهدار مکروه است
- مسألة 1657. چند چیز برای روزهدار مکروه است و از آن جمله است: دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد، انجام دادن هر کاری که مانند خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف میشود، انفیه کشیدن اگر نداند که به حلق میرسد و اگر بداند به حلق میرسد جایز نیست، بو کردن گیاههای معطّر، نشستن زن در آب، استعمال شیاف، تر کردن لباسی که در بدن است، کشیدن دندان و هر کاری که بهواسطة آن از دهان خون بیاید، مسواک کردن به چوب تر، و نیز مکروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منی زن خود را ببوسد یا کاری کند که شهوت خود را به حرکت آورد، و اگر به قصد بیرون آمدن منی باشد، در صورتی که منی بیرون آید، روزة او باطل میشود.
جاهایی که قضا و کفّاره واجب است
- مسألة 1658. اگر در روزة ماه رمضان عمداً قَی کند یا در شب جنب شود و به تفصیلی که در مسأله 1630 گفته شد سه مرتبه بیدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، فقط باید قضای آن روز را بگیرد، و چنانچه عمداً اِماله کند یا سر زیر آب ببرد، بنا بر احتیاط واجب باید کفّاره هم بدهد، ولی اگر کار دیگری که روزه را باطل میکند عمداً انجام دهد، در صورتی که میدانسته آن کار روزه را باطل میکند ، قضا و کفّاره بر او واجب میشود.
- مسألة 1659. اگر بهواسطة ندانستن مسأله کاری انجام دهد که روزه را باطل میکند ، چنانچه میتوانسته مسأله را یاد بگیرد، بنا بر احتیاط واجب کفّاره بر او ثابت میشود، و اگر نمیتوانسته مسأله را یاد بگیرد یا اصلاً ملتفت مسأله نبوده یا یقین داشته که فلان چیز روزه را باطل نمیکند ، کفّاره بر او واجب نیست.
- مسألة 1660. کسی که کفّارة روزة رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند یا به دستوری که در مسألة بعد گفته میشود، دو ماه روزه بگیرد یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام، یک مُدّ ـ که تقریباً ده سیر است ـ طعام یعنی گندم یا جو و مانند اینها بدهد، و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد، هر چند مُدّ که میتواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد باید استغفار کند، اگرچه مثلاً بک مرتبه بگوید: «استغفرالله»، و احتیاط واجب در فرض اخیر آن است که هر وقت بتواند، کفّاره را بدهد.
- مسألة 1661. کسی که میخواهد دو ماه کفّارة روزة رمضان را بگیرد، باید سی و یک روز آن را پیدرپی بگیرد، و اگر بقیة آن پیدرپی نباشد، اشکال ندارد.
- مسألة 1662. کسی که میخواهد دو ماه کفّارة روزة رمضان را بگیرد، نباید موقعی شروع کند که در بین سی و یک روز، روزی باشد که مانند عید قربان روزة آن حرام است.
- مسألة 1663. کسی که باید پیدرپی روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد، یا وقتی شروع کند که در بین آن به روزی برسد که روزة آن واجب است، مثلاً به روزی برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگیرد، باید روزهها را از سر بگیرد.
- مسألة 1664. اگر در بین روزهایی که باید پیدرپی روزه بگیرد، عذری مثل حیض یا نفاس یا سفری که در رفتن آن مجبور است، برای او پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر واجب نیست روزهها را از سر بگیرد، بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر بهجا میآورد.
- مسألة 1665. اگر به چیز حرامی روزة خود را باطل کند، چه آن چیز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، یا به جهتی حرام شده باشد مثل نزدیکی کردن با عیال خود در حال حیض، بنا بر احتیاط کفّاره جمع بر او واجب میشود، یعنی باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند، یا به هر کدام آنها یک مُدّ ـ که تقریباً ده سیر است ـ گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد، و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد، هر کدام آنها که ممکن است باید انجام دهد.
- مسألة 1666. اگر روزهدار دروغی را به خدا و پیغمبر| نسبت دهد، کفّارة جمع که تفصیل آن در مسألة پیش گفته شد بنا بر احتیاط بر او واجب میشود.
- مسألة 1667. اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جِماع کند، یک کفّاره بر او واجب است، ولی اگر جِماع او حرام باشد یک کفّارة جمع واجب میشود.
- مسألة 1668. اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه غیر جِماع کار دیگری که روزه را باطل میکند انجام دهد، برای همة آنها یک کفّاره کافی است.
- مسألة 1669. اگر روزهدار جِماعِ حرام کند و بعد با حلال خود جِماع نماید، یک کفّاره جمع کافی است.
- مسألة 1670. اگر روزهدار کاری که حلال است و روزه را باطل میکند ، انجام دهد، مثلاً آب بیاشامد، و بعد کار دیگری که حرام است و روزه را باطل میکند انجام دهد، مثلاً غذای حرامی بخورد، یک کفّاره کافی است.
- مسألة 1671. اگر روزهدار آروغ بزند و چیزی در دهانش بیاید، چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است و باید قضای آن را بگیرد و کفّاره هم بر او واجب میشود، و اگر خوردن آن چیز حرام باشد، مثلاً موقع آروغ زدن خون یا غذایی که از صورت غذا بودن خارج شده به دهان او بیاید و عمداً آن را فرو برد، باید قضای آن روزه را بگیرد، و بنا بر احتیاط کفّارة جمع هم بر او واجب میشود.
- مسألة 1672. اگر نذر کند که روز معیّنی را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزة خود را باطل کند، باید یک بنده آزاد نماید، یا دو ماه پیدرپی روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام دهد.
- مسألة 1673. اگر به گفتة کسی که میگوید مغرب شده افطار کند، و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفّاره بر او واجب میشود. ولی اگر خبر دهنده عادل بوده، فقط قضای آن روزه واجب است.
- مسألة 1674. کسی که عمداً روزة خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند، یا پیش از ظهر برای فرار از کفّاره سفر نماید، کفّاره از او ساقط نمیشود، بلکه اگر قبل از ظهر مسافرتی برای او پیش آمد کند، بنا بر احتیاط کفّاره بر او واجب است.
- مسألة 1675. اگر عمداً روزة خود را باطل کند، و بعد عذری مانند حیض یا نفاس یا مرض برای او پیدا شود، کفّاره بر او واجب نیست.
- مسألة 1676. اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است، و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده، کفّاره بر او واجب نیست.
- مسألة 1677. اگر انسان شک کند که آخر ماه رمضان است یا اول شوال، و عمداً روزة خود را باطل کند، بعد معلوم شود اول شوال بوده، کفّاره بر او واجب نیست.
- مسألة 1678. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جِماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفّارة روزة خودش و روزة زن را باید بدهد، و اگر زن به جِماع راضی بوده، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود.
- مسألة 1679. اگر زنی شوهر روزهدار خود را مجبور کند که جِماع نماید، یا کار دیگری که روزه را باطل میکند انجام دهد، واجب نیست کفّارة روزة شوهر را بدهد.
- مسألة 1680. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جِماع کند، چنانچه بهطوری زن را مجبور کرده باشد که از خود اختیاری نداشته باشد، و در بین جِماع زن راضی شود، باید مرد دو کفّاره و زن یک کفّاره بدهد، و اگر با اراده و اختیار عمل را انجام دهد، اگرچه مجبورش کرده باشد، مرد باید کفّارة خودش و زن را بدهد.
- مسألة 1681. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جِماع نماید، یک کفّاره بر او واجب میشود، و روزة زن صحیح است و کفّاره هم بر او واجب نیست.
- مسألة 1682. اگر مرد زن خود را مجبور کند که غیر جِماع کار دیگری که روزه را باطل میکند بهجا آورد، کفّارة زن را نباید بدهد، و بر خود زن هم کفّاره واجب نیست.
- مسألة 1683. کسی که بهواسطة مسافرت یا مرض روزه نمیگیرد، نمیتواند زن روزهدار خود را مجبور به جِماع کند، ولی اگر او را مجبور نماید، بنا بر احتیاط باید کفّارهاش را بدهد.
- مسألة 1684. انسان نباید در بهجا آوردن کفّاره کوتاهی کند، ولی لازم نیست فوراً آن را انجام دهد.
- مسألة 1685. اگر کفّاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بهجا نیاورد، چیزی بر آن اضافه نمیشود.
- مسألة 1686. کسی که باید برای کفّارة یک روز شصت فقیر را طعام بدهد، اگر به شصت فقیر دسترسی دارد، نباید به هر کدام از آنها بیشتر از یک مُدّ ـ که تقریباً ده سیر است ـ طعام بدهد، یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نماید، ولی چنانچه انسان اطمینان داشته باشد که فقیر طعام را به عیالات خود میدهد یا به آنها میخوراند، میتواند برای هر یک از عیالات فقیر اگرچه صغیر باشند یک مدّ به آن فقیر بدهد.
- مسألة 1687. کسی که قضای روزة رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، باید به ده فقیر هر کدام یک مُدّ ـ که تقریباً ده سیر است ـ طعام بدهد، و اگر نمیتواند بنا بر احتیاط واجب باید سه روز پیدرپی روزه بگیرد.
جاهایی که فقط قضای روزه واجب است
- مسألة 1688. در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است، و کفّاره واجب نیست:
اول: آنکه روزهدار در روز ماه رمضان عمداً قَی کند.
دوم: آنکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی که در مسألة 1630 گفته شد تا اذان صبح از خواب سوّم بیدار نشود.
سوم: عملی که روزه را باطل میکند بهجا نیاورد، ولی نیّت روزه نکند یار یا کند، یا قصد کند که روزه نباشد.
چهارم: آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند، و با حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد.
پنجم: آنکه در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضای آن روزه بر او واجب است. ولی اگر بعد از تحقیق گمان یا یقین کند که صبح شده و چیزی بخورد، و بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست، بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست.
ششم: آنکه کسی بگوید صبح نشده و انسان به گفتة او کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هفتم: آنکه کسی بگوید صبح شده و انسان به گفتة او یقین نکند، یا خیال کند شوخی میکند و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هشتم: آنکه به گفتة کس دیگر که عادل باشد افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
نهم: آنکه در هوای صاف بهواسطة تاریکی یقین کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولی اگر در هوای ابر به گمان این که مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست.
دهم: آنکه برای خنک شدن، یا بیجهت مَضمَضه کند، یعنی آب در دهان بگرداند و بیاختیار فرو رود، ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا برای وضو مَضمَضه کند و بیاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
- مسألة 1689. اگر غیر آب چیز دیگری را در دهان ببرد و بیاختیار فرو رود، یا آب داخل بینی کند و بیاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
- مسألة 1690. مَضمَضه زیاد برای روزهدار مکروه است، و اگر بعد از مَضمَضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.
- مسألة 1691. اگر انسان بداند که بهواسطة مَضمَضه، بیاختیار یا از روی فراموشی آب وارد گلویش میشود، نباید مَضمَضه کند.
- مسألة 1692. اگر در ماه رمضان بعد از تحقیق یقین کند که صبح نشده و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نیست.
- مسألة 1693. اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه، نمیتواند افطار کند، ولی اگر شک کند که صبح شده یا نه، پیش از تحقیق هم میتواند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد.
- مسألة 1694. اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزههای وقتی را که دیوانه بوده قضا نماید.
- مسألة 1695. اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزههای وقتی را که کافر بوده قضا نماید، ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزههای وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.
- مسألة 1696. روزهای که از انسان بهواسطة مستی فوت شده باید قضا نماید، اگرچه چیزی را که بهواسطة آن مست شده برای معالجه خورده باشد، بلکه اگر نیّت روزه کرده و مست شده و در حال مستی روزه را ادامه داده تا از مستی خارج شده باشد، بنا بر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام کند و بعداً قضا نماید.
- مسألة 1697. اگر برای عذری چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، میتواند مقدار کمتر را که احتمال میدهد روزه نگرفته قضا نماید، مثلاً کسی که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمیداند پنجم رمضان از سفر برگشته یا ششم، میتواند پنج روز روزه بگیرد. و نیز کسی هم که نمیداند چه وقت عذر برایش پیدا شده، میتواند مقدار کمتر را قضا نماید، مثلاً اگر در آخرهای ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان برگردد و نداند که بیست و پنجم رمضان مسافرت کرده یا بیست و ششم، میتواند مقدار کمتر یعنی پنج روز را قضا کند.
- مسألة 1698. اگر از چند ماه رمضان روزة قضا داشته باشد، قضای هر کدام را که اول بگیرد مانعی ندارد، ولی اگر وقت قضای رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد، باید اول، قضای رمضان آخر را بگیرد.
- مسألة 1699. اگر قضای روزة چند رمضان بر او واجب باشد، و در نیّت معیّن نکند روزهای را که میگیرد قضای کدام رمضان است، قضای سال اول حساب میشود.
- مسألة 1700. کسی که قضای روزة رمضان را گرفته، اگر وقت قضای روزه او تنگ نباشد، میتواند پیش از ظهر روزة خود را باطل نماید.
- مسألة 1701. اگر قضای روزة ماه رمضان شخص دیگری را گرفته باشد، احتیاط واجب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
- مسألة 1702. اگر بهواسطة مرض یا حیض یا نفاس، روزة رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزههایی را که نگرفته، برای او قضا کنند، اگرچه مستحبّ است.
- مسألة 1703. اگر بهواسطة مرضی روزة رمضان را نگیرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضای روزههایی را که نگرفته بر او واجب نیست، و باید برای هر روز یک مُدّ ـ که تقریباً ده سیر است ـ طعام، یعنی گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. ولی اگر بهواسطة عذر دیگری، مثلاً برای مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقی بماند، روزههایی را که نگرفته، باید قضا کند، و احتیاط مستحبّ آن است که برای هر روز یک مدّ طعام هم به فقیر بدهد.
- مسألة 1704. اگر بهواسطة مرضی روزة رمضان را نگیرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولی عذر دیگری پیدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضای روزه را بگیرد، باید روزههایی را که نگرفته، قضا نماید. و نیز اگر در ماه رمضان غیر مرض، عذر دیگری داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد بهواسطة مرض نتواند روزه بگیرد، روزههایی را که نگرفته، باید قضا کند.
- مسألة 1705. اگر در ماه رمضان بهواسطة عذری روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمداً قضای روزه را نگیرد، باید روزه را قضا کند و برای هر روز یک مدّ گندم یا جو و مانند اینها هم به فقیر بدهد.
- مسألة 1706. اگر در قضای روزه کوتاهی کند تا وقت تنگ شود و در تنگی وقت عذری پیدا کند، باید قضا را بگیرد و برای هر روز یک مدّ گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد، بلکه اگر موقعی که عذر دارد، تصمیم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر روزههای خود را قضا کند، و پیش از آن که قضا نماید در تنگی وقت عذر پیدا کند، باید قضای آن را بگیرد، و احتیاط واجب آن است که برای هر روز هم یک مدّ غذا به فقیر بدهد.
- مسألة 1707. اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد اگر تا رمضان آینده به مقدار قضا وقت داشته باشد، باید قضای رمضان آخر را بگیرد و برای هر روز از سالهای پیش یک مُدّ ـ که تقریباً ده سیر است ـ طعام یعنی گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
- مسألة 1708. کسی که باید برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد، میتواند کفّارة چند روز را به یک فقیر بدهد.
- مسألة 1709. اگر قضای روزة رمضان را چند سال تأخیر بیندازد، باید قضا را بگیرد و برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد.
- مسألة 1710. اگر روزة رمضان را عمداً نگیرد، باید قضای آن را بهجا آورد و برای هر روز دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد، یا یک بنده آزاد کند. و چنانچه تا رمضان آینده قضای آن روزه را بهجا نیاورد، برای هر روز نیز دادن یک مدّ طعام لازم است.
- مسألة 1711. اگر روزة رمضان را عمداً نگیرد و در روز کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه جِماع کند، یک کفّاره کافی است.
- مسألة 1712. بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضای نماز و روزة او را به تفصیلی که در مسأله 1390 گفته شد بهجا آورد، ولی قضای روزة مادر بر پسر واجب نیست.
- مسألة 1713. اگر پدر غیر از روزة رمضان، روزة واجب دیگری را مانند روزة نذر نگرفته باشد، باید پسر بزرگتر قضا نماید.
- احكام روزه مسافر
-
- احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند
- آنچه براى روزه دار مكروه است
- جاهايى كه قضا و كفاره واجب است
- كفاره روزه
- جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است
- احكام روزه قضا
- احكام روزه مسافر
- كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست
- راه ثابت شدن اول ماه
- روزه هاى حرام و مكروه
- روزه هاى مستحب
- استحباب امساك براى كسانى كه روزه نيستند
-
- احكام خمس
- احكام زكات
- حج
- احكام خريد و فروش
- شركت
- صلح
- احكام اجاره
- احکام جعاله
- مزارعه
- مساقات
- احكام حجر وبلوغ
- وكالت
- قرض
- حواله
- رهن
- ضامن شدن
- كفالت
- وديعه با امانت
- عاريه
- احكام نكاح يا ازدواج و زناشويي
- احكام طلاق
- غصب
- مال پيدا شده
- صيد و ذبح
- خوردن و آشاميدن
- نذر و عهد
- قسم
- وقف
- وصيت
- ارث يا ميراث
- امر به معروف ونهي از منكر
- دفاع
- مسائل مستحدثه
- استفتائات
- جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
- به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
- جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
- از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
- مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.