دریافت:
توضيح المسائل امام خمینی
- تقليد
- احكام طهارت
- احكام نماز
- احكام روزه
- احكام خمس
- احكام زكات
- حج
- احكام خريد و فروش
- شركت
- صلح
- احكام اجاره
- احکام جعاله
- مزارعه
- مساقات
- احكام حجر وبلوغ
- وكالت
- قرض
- حواله
- رهن
- ضامن شدن
- كفالت
- وديعه با امانت
- عاريه
- احكام نكاح يا ازدواج و زناشويي
- احكام طلاق
- غصب
- مال پيدا شده
- صيد و ذبح
- خوردن و آشاميدن
- نذر و عهد
- قسم
- وقف
- وصيت
- ارث يا ميراث
- امر به معروف ونهي از منكر
- دفاع
- مسائل مستحدثه
- استفتائات
- درباره تقليد
س1: آیا در رسالههای فتوایی حضرت آیتاللّهی، عباراتی مانند «لا یَبعُد، لایَخلو عن قُرب، لا یَخلو عن وَجه» مقصود فتوا است یا نه؟ و اگر بعد از فتوا تعبیر به لایترک الاحتیاط شد آیا این احتیاط واجب است؟
ج: تعبیرات مزبور در مقام بیان فتوا است مگر آن که قرینة برخلاف در بین باشد. و عبارت لایترک الاحتیاط اگر در موردی بعد از بیان فتوی ذکر شود برای بیان تأکّد حسن احتیاط است.
س2: تقلید اغلب مؤمنین بدون تحقیق و تشخیصِ اعلم است، مثلاً در ماه مبارک رمضان یک مُبلّغی وارد دهی میشود و به مردم فتوای مرجعی را میگوید، و یا رسماً او را بین مردم معرفی میکند ، مردم هم بهواسطة حسن نیّت از او قبول میکنند، آیا اینگونه تقلیدها هم ثمری دارد یا خیر؟ و آیا لازم است بیدار نمودن آنها که وظیفه چیست؟ یا چون تقلید از غیر اعلم میکنند و معلوم نیست مخالف با فتوای اعلم باشد اشکال ندارد؟
ج: حکم شرعی باید بیان شود، لکن آگاه کردن اشخاص بالخصوص لازم نیست، و تقلید اگر از روی موازین شرعیه نباشد صحیح نیست.
- درباره وضو
س3: اگر قبل از وقت نماز وضو بگیرد برای نماز صحیح است یا خیر؟ و در صورتی که صحیح باشد فرقی بین این که وقت نماز نزدیک باشد یا نه هست یا خیر؟
ج: وضو برای نماز اگر نزدیک وقت نماز باشد صحیح است و وضو قبل از وقت و بعد از وقت برای بودن بر طهارت مستحبّ است.
- درباره مسجد
س4: گذاشتن مرده پیش از غسل و بعد از غسل در مسجد، و شستن و غسل دادن مرده در حیاط مسجد چه صورت دارد؟
ج: نهادن جسد میّت در مسجد پیش از غسل دادن اگر موجبِ سرایت نجاست و مستلزم هتک مسجد نباشد مانع ندارد و بعد از غسل دادن بیاشکال است. و صحن مسجد اگر مسجد نباشد شستن و غسل دادن میّت در آنجا اگر مخالف با وقف نباشد و موجب هتک نشود اشکال ندارد.
- درباره وقت نماز و روزه
س5: شب هایی که مهتاب تا صبح هست اگر کسی یقین کند که فجر صادق طالع شده میتواند نماز صبح را بخواند یا باید صبر کند تا سفیدة صبح بالحسّ آشکار شود؟ و وظیفة او در امساک روزة ماه رمضان چگونه است، و در صورتی که وقت نماز از اول آشکار شدن سفیده باشد در شب های ابری یا در شهرستانهایی که روشنایی برق به حدّی زیاد است که باید خیلی صبر کرد تا سفیده آشکار شود، اگر به اندازة ده دقیقه از اول فجرِ متیقّن صبر کند، بعد از ده دقیقه وقت نماز صبح هست یا خیر؟
ج: احتیاط لازم در شب های مهتاب آن است که صبر کند تا سفیدة صبح در افق ظاهر شود و غلبه کند بر روشنایی مهتاب بلکه خالی از وجه نیست و این حکم در روشنی برق و شبهای ابری نیست. و در روزه احتیاط کنند در شب های مهتاب اگرچه بعید نیست که لازم نباشد امساک قبل از آنچه که ذکر شد.
- بعض مسائل نماز
س6: کسی که به قصد نماز عصر مثلاً مشغول نماز میشود، در بین نماز خیال میکند نماز ظهر میخواند، مقداری از نماز را با همین خیال میخواند و قبل از تمام شدن نماز یادش میآید که نمازش نماز عصر بوده و اول هم قصد نماز عصر کرده آیا نمازش صحیح است؟ و آیا اگر بعد از تمام شدن نماز یادش بیاید تکلیفش چیست؟
ج: نماز محکوم به صحت است، و فرقی بین اثناء و بعد از فراغ نیست.
س7: اگر کسی در حال قیام شک میان یک و دو کند آیا جایز است در حال شک قراءت را تمام کند و موقع رفتن به رکوع تروّی کند یا خیر؟[1] و همچنین در افعال مثلاً اگر در سجده شک کند که سجدة اول است یا دوم، آیا جایز است در حال شک ذکر سجده را بگوید و بعد از نشستن تروّی کند یا خیر؟
ج: از حین عروض شک باید تروّی کند و اگر بدون تروّی به انتظار این که بعداً تروی میکند تا ببیند وظیفه چیست به عمل ادامه دهد چنانچه چیزهایی که بهواسطة آنها ممکن است یقین یا گمان به یک طرف شکّ پیدا شود از بین نمیرود عمل او در صورتی که موافق با وظیفهاش انجام گرفته باشد اشکال ندارد.
[1] - تروّی یعنی اینکه فکر کند تا بلکه یادش بیاید آنچه را که شک دارد به جا آورده است یا نه.
- احکام نماز
س8: آیا نماز جمعه در زمان غیبت واجب عینی است یا تخییری و آیا کفایت از نماز ظهر مینماید؟ و اگر کفایت نکند و محتاج به اعادة ظهر باشد آیا اقتدای عصر به امامی که واجب میداند جایز است آن که عصر را هم در صورت اقتدا باید اعاده کرد؟
ج: واجب تخییری است و احتیاط در اعادة ظهر استحبابی است و اقتدا به عصر میتواند بکند.
س9: کسی که سجدة سهو به عهدهاش آمده و فراموش کرده تا وارد نماز شده و در بین نماز متذکر شده تکلیفش چیست؟
ج: لازم است نماز را اگر فریضه است تمام کند بعد از آن بلافاصله سجده را بهجا آورد.
- مسائل روزه
س10: اگر به گمان این که بلوغ پسر، پانزده سال شمسی است، ماه رمضان را روزه نگرفت و بعد معلوم شد که قبل از ماه رمضان پانزده سال قمریش تمام بوده آیا کفّاره هم لازم است یا نه؟
ج: کفّاره واجب نیست لکن باید قضا کند.
س11: بچههای بالغ یا جوانهایی که در اثر ضعف مُفرط روزه گرفتن برایشان سخت است چه کنند؟
ج: ضعف ناشی از روزه مجوّز ترک روزه نیست مگر آنکه حَرَجی باشد و باید اکتفا به رفع ضرورت کند و قضا نماید.
- بعض احکام روزه
س 12 - کسی که در روز ماه رمضان از محلّ خود مسافرت میکند و قبل از ظهر همان روز مراجعت میکند چنانچه مفطری انجام نداده باشد حکمش حکم کسی است که مسافر بوده و قبل از ظهر به وطن میرسد یا این که حکم دیگری دارد؟
ج: با فرض عدم تناول مفطر تا بازگشت به وطن لازم است نیّت روزه و امساک کند و روزه صحیح است.
س 13 - هرگاه کسی روزة خود را عمداً باطل کرد اگر در روز غسل ارتماسی کند غسل او صحیح است یا خیر؟
ج: صحت غسل ارتماسی مشکل است، و أحوط ترک است.
س 14 - اشخاصیکه معتاد به کشیدن تریاک هستند و نمیتوانند ترک کنند و با این حال نمیتوانند روزه بگیرند نه ادایی و نه قضایی. اینطور اشخاص حکم مریض را دارند که باید برای هر روز یک مدّ کفّاره بدهد یا این که حکم دیگری را دارند؟
ج: روزه را واجب است بگیرد و با فرض اضطرار در کشیدن تریاک جایز است کشیدن آن در حال روزه به مقدار دفع ضرورت.
- بعض احکام نماز جماعت
س 15 - مفاد رسالة توضیحالمسائل حضرت آیتاللّهی در مورد کسی که در نماز جماعت پشت ستون ایستاده باشد این است که اگر از جلو اتصال نداشته باشد نمازش اشکال دارد، آیا در صورتی که از یکی از دو طرف اتصال داشته باشد و صف جلو را هم ببیند باز هم نمازش اشکال دارد؟
ج - اشکال ندارد.
س 16 - در حال تجافی[1] در نماز جماعت آیا مأموم میتواند ساکت بنشیند و یا باید تشهّد یا تسبیح را بهنحو واجب تخییری بگوید؟ و همچنین اگر تجافی را عمداً یا جهلاً یا سهواً ترک کند به نماز یا جماعتش ضرر وارد میآید یا نه؟
ج - ذکر و تسبیح لازم نیست ولی أحوط آن است که تجافی کند و اگر نکرد جماعتش یا نمازش باطل نمیشود.
س 17 - در سابق اجازه نمیفرمودید که نماز عیدین (فطر و قربان) به جماعت خوانده شود اخیراً شنید شده که اجازه فرمودهاید، آیا صحیح است؟
ج - احتیاط واجب آن است که آن را به جماعت نخوانند مگر به قصد رجا، بلی اگر فقیه عادل یا مأذون از قِبَل او آن را اقامه کند جماعت خواندن با او مانعی ندارد.
[1] - تجافی: یعنی هنگامی که امام جماعت تشهد میخواند مأموم دستهایش را زمین گذاشته و زانوها را بلند نموده به صورت نیم خیر بنشیند.
- احکام نماز و روزه مسافر
س 18 - کسانی که در طیاره یا قطار شغل قهوهچی دارند و گاهبگاه هم در وطن خود ده روز و بیشتر میمانند تکلیف نماز و روزة آنان چگونه است؟
ج - اگر از کارگران قطار و طیاره محسوب میشود نماز او تمام و روزه بر او واجب است ولی اگر ده روز در وطن یا در غیر وطن توقف نمایند، در سفر اوّل بعد از آن ده روز حکم مسافر دارند.
س 19 - کسی که در سال دو یا سه سفر میرود که هرکدام سه یا چهارماه طول میکشد و بقیه سال را در وطن است تکلیفش نسبت به نماز و روزه چگونه است.
ج - اگر سفر شغل او نیست در سفر قصر است.
س 20 - چوپانی که در سال نه ماه همراه گوسفندان میرود بدون آنکه در جایی ده روز بماند و سه ماه زمستان را در وطن خود بسر میبرد تکلیف نماز و روزهاش چیست؟
ج - در حالی که اشتغال به چوپانی دارد اگر به مقدار سفر شرعی هم برود تمام است.
س 21 - طلاب قم که در قم به قصد مدت غیرمعین ماندهاند اگر هفتهای یک مرتبه مسافرت کنند قصد اقامه آنها بههم میخورد یا آنکه این اشخاص چون قصد مدت غیرمعین نمودهاند وطن آنها محسوب میشود و نماز آنها تمام است.
ج - وطن محسوب نیست و نماز آنها قصر است مگر قصد اقامه کنند.
س 22 - آیا مراد از اعراض از وطن آن است که دیگر بنا بر ماندن دائم نداشته باشد یا آن که بکلی قطع علاقه کند و املاک خود را بفروشد؟
ج - اعراض از ماندن کافی است لازم نیست ملک خود را بفروشد.
- بعض احکام نماز مسافر
س 23 - اشخاصی که شغلشان سفر نیست بلکه مثلاً در محلی آموزگارند، و از محلّ سکونتشان تا محلّ مزبور به مقدار مسافت شرعی فاصله است و همه روزه و یا بدون توقف ده روز در آن محل، به آنجا رفت و آمد میکنند وظیفهشان نسبت به نماز و روزه چیست؟ و آیا میان نماز و روزه فرق است؟
ج – نمازشان قصر و روزه نمیتوانند بگیرند و فرقی بین نماز و روزه نیست، لکن قضای روزة سال را علیالاحوط نباید از ماه رمضان سال بعد تأخیر بیندازند.
س 24 - کسی که برای اصلاح سیمهای برق یا تلفن ما بین شهرستانها استخدام شده که همه روزه باید برود در بیابانها گردش کند تا اگر سیمی خراب شده اصلاح کند و با قصد به اندازة مسافت یا زیادتر هم خواهد رفت نماز او قصر است یا تمام؟
ج - در فرض سؤال سفر شغل محسوب است.
س 25 – اشخاصی مستخدم ادارة خون هستند و هر روز به موجب دستور مافوق برای خون گرفتن از افراد و خون دادن در حرکت هستند تکلیفشان در نماز و روزه چیست؟
ج - اگر عمل به طور دورهگردی است حکم سفر شغل را دارد، وگرنه در سفر حکم مسافر جاری است.
س 26 - شخصی استخدام شده برای تعمیر جاده که باید هرروز برود در بیابان و خرابیها را اصلاح کند که نتیجتاً به حدّ مسافت یا بیشتر هم خواهد رفت آیا نماز او قصر است یا تمام؟
ج - در فرض سؤال نماز قصر است مگر آنکه از ابتدای حرکت قصد مسافت نداشته باشد و یا آنکه مسئولیت روزانه تعمیر جادّه در چندین نقطة مسیر مسافت بهنحو دورهگردی باشد که در این صورت نماز تمام است.
- نماز مسافر
س 27 - طلّابی که مثلا در قم از شهرستانهای دیگر آمده و مشغول تحصیلند و نسبت به آیندة خود از نظر ماندن همیشه تصمیمی ندارند، آیا قم برای آنها وطن محسوب میشود؟ و آیا در صورتی که مصمّم باشند پس از گذشت دوران تحصیل، به محلّ خود یا محلّ دیگری بروند وظیفهشان در ایام تحصیل چیست؟
ج - با تصمیم به مراجعت حکم مسافر بار میشود، و در صورت تردّد در بقا و اقامت اگر مدت اقامت طولانی شود به حدّی که عرفاً از اهل محلّ اقامت محسوب شود حکم وطن بار میشود وگرنه حکم مسافر را دارد.
س 28 - شخصی یک شغل ثابتی در ادارات دولتی دارد، و یکی دو روز شغلش رانندگی است به این معنی که دو روز در حضر و وطن میباشد و یک روز یا دو روز در سفر به شغل رانندگی اشتغال دارد آیا در مدت مسافرت نمازش قصر است یا تمام؟
ج - اگر رانندگی در سفر به نحوی باشد که شغل محسوب شود نماز تمام است.
س 29 - آموزگار در هفتهای شش روز برای آموزگاری در سفر است و یک روز به وطن برمیگردد تکلیف نماز و روزه او چیست؟
ج - در سفر نمازش قصر است و نباید روزه بگیرد مگر آنکه بعد از ظهر از وطن بیرون رود، و در وطن نمازش تمام و باید روزه بگیرد.
س 30 - آموزگار مأمور است در مدت سه سال در قریهای آموزگار باشد و هرشب جمعه به شهری که غیر وطن او است مسافرت میکند تکلیف نماز و روزه او چیست؟
ج - نمازش در غیر وطن قصر است و نباید روزه بگیرد ولی تأخیر قضای روزه هر سالی از رمضان دیگر جایز نیست به احتیاط لازم.
- بعض مسائل خمس
س 31 - هرگاه شخص مطالباتی در رأس سال خمسش به عهدة مردم دارد و وقت پرداخت آن رسیده است، ولی به خاطر این که خجالت میکشد مطالبه نمیکند ، و یا در مطالبه آن مسامحه میکند ، و یا مطالبه میکند ولی بدهکار نمیپردازد تا آن که سالش میگذرد و بالأخره در سال بعد به دستش میرسد آیا این قسمت از درآمد سال سابق حساب میشود یا از درآمد سال وصول؟
ج - اگر با مطالبه وصول میشود بدون آنکه حرجی در بین باشد لازم است خمس آن سرسال پرداخت گردد ولو این که مطالبه و وصول نکرده باشد و اگر مطالبه بر او حرجی است و بدون آن وصول نمیشود یا آنکه با مطالبه هم فعلاً وصول نمیشود چنانچه مطالبات بابت فروش اقساطی و نسیة مالالتّجاره باشد از عواید سال وصول محسوب است ولی اگر بابت قرض دادن از درآمد سال باشد هر وقت در سال بعد وصول شد باید همان موقع خمس آن را بدهد.
س 32 - شخصی که زمینی را از ارباح مکاسب برای تجارت میخرد و همه ساله قیمت بازارش ترقّی میکند و پس از گذشت چند سال میفروشد آیا پرداخت خمس قیمت فروش در ادای خمس واجب کافی است یا آنکه باید حساب کند و به علاوه خمس قیمت فروش ارتفاع قیمت سوقی چهار پنجم ماندة در سال اول را در رأس سال دوم بدهد و همچنین خمس ارتفاع قیمت سوقی مخمّس شده را در سال سوم... و خلاصه آن که در سال اول خمس زمین ملک ارباب خمس میشود و ترقّی قیمت سوقی آن ملک خود آنهاست و در سال دوم معادل خمس ارتفاع سوقی بقیه، ملک ارباب خمس میشود و ترقّی این هم ملک خود آنهاست و همچنین در تمام سالها...
ج – در سر هر سال باید تخمیسکند و اگر نکرد در مقدار سهم حکم شریک دارد.
س 33 - این فرع که در ارتفاع قیمت سوقی ذکر شد آیا در مورد نمای درختانی که برای کسب، کشت و یا خریداری میشود و بعد از گذشت چند سال قطع میکنند، جاری است یا خیر؟
ج - جاری است.
- احکام خمس
س 34 - کسی که مجاز است سهم سادات را خودش بدهد چنانچه بخواهد چیزی به عنوان پیشکش و هدیه به سیّد مستحق بدهد جایز است یا خیر؟
ج - پیشکش از مال خودش مانع ندارد، ولی سهم سادات محسوب نیست مگر آنکه قصد پرداخت و ادای خمس داشته باشد ولو آنکه در ظاهر به صورت پیشکش تسلیم نماید.
س 35 - شخصی در یک دفترچة بانکی دو نوع پول دارد یکی مخمّس و دیگری غیرمخمّس، در وقت دریافت آن میخواهد آن پولی را بگیرد که خمس تعلّق گرفته یا نوع دیگر را. آیا به قصد معیّن میشود یا نه؟
ج - در فرض سؤال با قصد، تعیّن پیدا میکند .
س 36 - در رسائل عملیة حضرت آیتاللّهی آمده است «که هرگاه مثلاً از مال مخمّس یا مالی که خمس به آن تعلّق نمیگیرد جنسی را بخرد نه برای آنکه با عین آن و ترقّی قیمتش تجارت کند و یا مالی به ارث به کسی برسد و سپس قیمتش زیادتر شود و بفروشند این ترقّی قیمت خمس ندارد.» در صورتی که گاهی خلاف این از حضرتعالی نقل میشود آیا نظر مبارک تغییر کرده است؟
ج: در فرض سؤال، ترقّی قیمت حتّی بعد از فروش خمس ندارد.
س 37 - در استفتائی که به حضرت مقدس آیتاللّهی نسبت داده میشود چنین آمده است که: «هرگاه کسی مؤونهای را بخرد و پس از گذشت سال آن را بفروشد باید خمس آن را فوراً بدهد» مستدعی است بیان فرمائید:
اولاً: آیا این حکم اختصاص به قیمت خرید دارد و مبلغ مازاد بر خرید نفع جدید و جزء درآمد همان سال فروش حساب میشود و یا آنکه ادای خمس نفع هم فوراً واجب است؟
ثانیاً: آیا این حکم مختص به موردی است که مؤونه از ربح سنه خریداری شود و یا در جایی هم که از پول مخمّس و یا ارث خریده شود جریان دارد؟
ج ـ مسأله ـ 1ـ هرگاه چیزی را برای مؤونه از رِبح سال تهیه کند و آن را در سال بعد بفروشد، واجب است خمس آن را به قیمت فروش فوراً بدهد.
مسأله ـ 2- به چیزی که از مال مخمّس یا ارث یا مال دیگری که متعلّق خمس نیست تهیه میشود، خمس تعلّق نمیگیرد مگر آنکه آن را بفروشد و از آن رِبح به دست آید که در این صورت به رِبح آن خمس تعلّق نمیگیرد اگرچه آن را به بیش از قیمت خرید فروخته باشد.
س 38 - در مورد مؤونهای که از ارباح مکاسب تهیه شود و پس از سال خمسی[1] بفروشند فرمودهاید. باید خمس بدهند. در صورتی که در مورد چیزی که از مؤونه بودن خارج شود مانند زیورآلات زنان احتیاط واجب فرمودهاید. آیا این مورد هم از باب احتیاط است؟
ج - در هر دو صورت وقتی که از مؤونه بودن خارج شود خمس واجب است.
س 39 - آیا مطالباتی را که شخص در رأس سال خمسش بر عهدة مردم دارد و مطمئن به وصول آنها هست لکن مدتدار است و زمان وصولش سال آینده است جزء درآمد و موجودی همین سال محسوب میشود؟
ج - در مفروض سؤال اگر بابت فروش نسیة مالالتجاره باشد جزء درآمد سال وصول محسوب است.
س 40 - آیا شخص میتواند رأس سال خمسش را تغییر دهد؟ و کیفیت آن چگونه است؟
ج - سال را نمیتواند تغییر دهد مگر با اجازة ولیّ امر.
س 41 - پولهایی که مسلمانی بابت تراشیدن صورت میگیرد حلال است یا حرام؟ و بر فرض حرمت اگر با پولهای حلالش مخلوط باشد و بخواهد اموالش را تخمیس کند دو بار باید تخمیس کند یا خیر؟
ج - با اجرت ریشتراشی علیالاحوط معاملة پول حرام میشود. و در مورد اختلاط احوط تخمیس است و پول حلال در بین که از درآمد کسب و متعلق خمس است جداگانه خمس دارد و تفصیل و ترتیب هریک در کتاب «تحریرالوسیله» مسطور است.
س 42 - شخصی در آخر هرسال که به حساب مازاد خود رسیدگی کرده مثلاً اگر از نقد و جنس هزار تومان داشته و پانصد تومان مقروض بوده فقط خمس پانصد تومان را میداده آیا به نظر مبارک شما صحیح است و صرف مقابلة مازاد با دَیْن از مؤونه است و یا آنکه تنها ادای دین قبل از تمام شدن سال جزء مؤونه میباشد.
ج - اگر قرض مذکور برای معاش بین سال بوده است استثنا میشود اگرچه نپرداخته باشد ولی در قروض دیگر تا نپرداخته مؤونه نیست و باید خمس بدهد.
س 43 - گوسفند معیّنی را نذر میکند که در وقت معیّنی آن را در راه خیر مصرف کند. قبل از این که آن وقت معیّن برسد، آخر سال خمس او میشود. آیا باید خمس این گوسفند را بدهد یا خیر؟
ج - خمس ندارد.
س 44 - افرادی که در ادارات و مؤسسات دولتی استخدام میشوند، از موقعی که حقوق به آنها داده میشود اداره و مؤسسة مربوطه مبلغی از حقوقش را به عنوان بازنشستگی کسر میکند و موقعی که بازنشسته شد هرماه مقداری از مبلغ مذکور را به او میدهد. آیا این مبلغ را که کسر کردهاند و فعلاً به او میپردازند خمس دارد یا نه؟ و بر فرض وجوبِ خمس، تخمیس واجب فوری است یا این که جزء منافع سالی است که به او داده میشود؟
ج - دریافتی هر سال در زائد بر مؤونة آخر سال خمس دارد.
س 45 - شخصی پنج هزار تومان به عنوان سرقفلی به صاحب ملک داد تا ملک را مالک به او اجاره دهد. آیا مستأجر که سرقفلی میدهد اگر این وجه را در بین سال از ارباح مکاسب بدهد، باید خمس آن را بدهد یا آن را که از قبیل مؤونه کسب است ـ مثل اجاره دکان ـ و خمس ندارد؟
ج - پولی را که برای سرقفلی داده است و از ارباح مکاسب است باید خمس بدهد.
س 46 - مالک که سرقفلی میگیرد برای او این وجه هبه محسوب میشود و خمس ندارد یا از ارباح مکاسب است و خمس دارد؟
ج - وجه سرقفلی نیز از ارباح مکاسب است و خمس دارد.
س 47 - مَرکبی که از ربح کسب تهیه میشود برای این که سوار شود و به تجارتخانه یا مزرعه یا دکّان یا محلّ کار خود برود بدون آنکه جنس تجارت با او حمل نماید خمسش واجب است یا نه؟
ج - باید خمس آن را بدهد.
س48: شخصی که کارخانه یا اتومبیل یا سایر ابزار کسب دارد که به قیمتی خریده است و سرمایه او همین میباشد و در اثر کار کردن فرسوده شده و قیمت آن کمتر شده است ولی باز هم با همین ابزار کار میکند و تأمین معاش مینماید. آیا در آخر سال مقداری را که در اثر فرسودگی از قیمت این ابزار کم شده است میتواند از ربح بردارد و جبران کند و خمس بقیه ربح را بدهد یا آنکه خمس تمام ربحی را که آخر سال برایش میماند باید بپردازد؟
ج: فرسودگی و استهلاک ابزار کسب در طریق اِستِرباح[2] که موجب تنزل قیمت میشود، از درآمد استثنا میشود و خمس بقیه را باید داد.
س 49 - اگر زمینی را به ذمّه خرید و در وقت معامله توجه نداشت که قیمت را بعداً از چه پولی بدهد و بعد از تمام شدن معامله قیمت را از ربح کسب خود قبل از این که سال بر آن بگذرد داد. اکنون پس از چند سال که قیمت آن زمین ترقّی کرده باید خمس ارزش آن را بدهد یا خمس قیمت (ثَمَن) کافی است؟
ج - سر سال، خمس زمین را به قیمت فعلی آن باید بدهد.
س 50 - شخصی خود و فرزندان اِناث و ذکورش (بالغ و غیربالغ) کار میکنند و اجرت همه به دست او میآید که خرج زندگی کند و مقدار زائد از مؤونه را صرف تهیه باغ و خانه و سرمایه مینماید. اکنون پس از چند سال تکلیف خمس نسبت به زائد از مؤونه چگونه است؟ در حالی که فرزندان بالغ اجرتهای خود را به عنوان هبه یا قرض و یا امانت به پدر واگذار ننموده یعنی اسمی روی آن نگذاشتهاند؟
ج - اگر از مال مشترک با رضایت بالغین و به ولایت بر غیر بالغین صرف در زندگی کرده و بقیه را صرف تهیة باغ و سرمایه کرده، فرزندان بالغ و غیربالغ در باغ و سرمایه شریکند و هرکدام در سهم خودشان خمس را ضامنند؛ و راجع به تهیة خانه اگر از مؤونه باشد خمس ندارد و اگرنه حکم باغ و سرمایه را دارد.
س 51 - اگر مبلغی پول خمس داده و مبلغی از طریق قرض و مبلغی هم از ربح کسب خرج احیای زمینی نمود و نمیداند از هرکدام چه اندازه خرج کرده است. اکنون برای مصالحه به یک مبلغی باید ارزش زمین را حساب کند یا مبالغی که خرج کرده است؟
ج - زمین احیاء شده به قیمت فعلی خمس دارد و هزینة احیاء، قبلاً از آن استثناء میشود.
س 52 - اگر زمینی را از درآمد کسب برای ساختن خانه خرید و تا چند سال نتوانست بسازد. آیا خمسش واجب است یا نه؟
ج - واجب نیست مادامی که به قصد ساختن خانه است و اگر از آن منصرف شد باید خمس بدهد.
س 53 - اگر مسألهگو یا مجاز در رسیدگی به امور حسبیه[3] مسأله را اشتباه گفت و گوسفند برخلاف دستور شرع ذبح شد یا بیش از بدهکاری مردم خمس یا زکات از آنان گرفت و به مصرف رساند و بعد کشف خلاف شد، آیا ضامن است یا نه؟
ج – اگر شخصاً مباشر در ذبح حیوان و یا اخذ و صرف مال نبوده ضامن نیست.
س 54 - گوینده مذهبی، منبرِ مجانی زیاد میرود و مقیّد نیست که وجهی بابت منبر به او بدهند اما میداند که بعضی از صاحبان مجالس یا اهل قریه مبلغهای نامعلومی به او خواهند داد. اکنون اگر اینگونه پولها از مؤونة سالش زیاد بیاید خمس دارد یا نه؟
ج - اگر به عنوان اجرت میدهند باید خمس آنها را بدهد.
س 55 - اگر خانة مسکونی خود را فروخت که جای دیگر خانه بخرد و پولش را چند ماه به کاسبی زد و سود برد و قبل از سال خانه خرید، تکلیف خمسش نسبت به اصل پول و سود چگونه است؟
ج - باید خمس همه را بدهد.
س 56 - ملکی که به ارزش معیّنی به ارث به او رسیده است اگر بعد از چند سال به گرانتر از آن قیمت فروخت، خمس زیاده واجب است یا نه؟
ج - خمس واجب نیست.
س 57 - اگر سرمایهاش کمتر شده اما مقداری آذوقه که از ربح سال خریده است باقیمانده، خمس آنها واجب است یا نه؟
ج - اگر باقیمانده به مقدار ضرر است یا کمتر، خمس ندارد.
س 58 - افرادی هستند که خمس بدهکار بوده و تا کنون ندادهاند و حالا نمیتوانند بدهند یا خیلی برایشان مشکل است. تکلیف چیست؟
ج - بدهی را باید ولو به تدریج ادا کند و اگر تمکّن ندارد منتظر تمکّن شود. و بدون پرداخت بدهی برائت حاصل نمیشود.
س 59 - کسانی که اصلاً خمس نداده و نمیدهند وظیفة همسایه و خانوادة آنها چیست؟
ج - با رعایت شرایط امر به معروف، او را امر به معروف نمایند و مالی را که علم دارند متعلّق خمس بوده و خمس آن را ادا نکرده نمیتوانند تصرّف کنند.
س 60 - جوانی که میداند پنج سال دیگر عیال میگیرد و محتاج به خانه میشود اگر در مدت این پنج سال از درآمد خود خانه تهیه کند خمس آن واجب است یا نه؟
ج – اگر در موقع حاجت نتواند خانه را تهیه کند، و باید به تدریج مایحتاج آن را تهیه کند خمس ندارد و اگر پول را جمع کند خمس سالهای گذشته را باید بدهد.
س 61 - شخصی دارای باغی است که چند سال است درآمدی نداشته اما از نظر قیمت برای سفر حج کافی بوده است و صاحب آن اطمینان عرفی دارد که وقتی باغ ثمر دهنده شود او هم از کار افتاده خواهد شد و باید از درآمد آن باغ امرار معاش نماید. آیا چنین شخصی مستطیع شده است یا نه؟
ج – اگر تمکّن از امرار معاش به غیر از درآمد آن باغ نداشته باشد مستطیع نیست.
س 62 - اگر برای حج نیابتی اجیر شد و بعد در همان سال استطاعت مالی پیدا کرد باید چه کند؟
ج - باید حج نیابتی بهجای آورد.
س 63 - کسی که غَنی شرعی میباشد و امور او میگذرد اگر خانه مسکونی خود را به قصد تبدیل به خانه بهتر فروخت در حالی که میسر او هست با خانه اجاره زندگانی نماید. آیا بهواسطة پول خانه مستطیع میشود یا مستطیع نیست و میتواند خانه خریداری نماید؟
ج - اگر شرایط استطاعت حاصل است و نداشتن خانه ملکی برای او خلاف شؤون یا موجب زحمت نیست، مستطیع هست.
س 64 - آیا اول سال استطاعت برای حج، اول ماه شوال است و پیش از ماه شوال اگر قدرت مالی پیدا شد جایز است مکلّف به مصرف دیگر برساند و دیگر حج بر او واجب نیست یا آن که بعد از ایام حج تا سال دیگر سال استطاعت حساب میشود و جایز نیست خود را از استطاعت خارج کند؟
ج - اگر استطاعت مالی پیدا شود و استطاعت بدنی و سائر شرائط موجود باشد نمیتواند خود را از استطاعت خارج کند حتی در اوائل سال.
س 65 - اگر قریه موقوفه بهواسطة توسعه یافتن احتیاج به احداث حمام و مسجد و مدرسه و خیابان پیدا کند که در همان مقدار قبل از توسعه احداث شود، آیا جائز است از درآمد ملک آنها را احداث کند؟
ج - جایز نیست.
س 66 - اگر مزرعهای را وقف کردهاند که درآمدش صرف اقامه عزای حضرت سیّدالشهدا «علیه السلام» شود، آیا جائز است با رعایت مصلحت مقداری از درآمد آن را صرف توسعه دادن آن مزرعه و کاشتن درخت نمود یا نه؟
ج - جایز نیست.
س 67 - قریه موقوفهای در اثر خشکسالی بهکلی از بین رفت و بایر شد و سکنهاش متواری شدهاند و پس از چند سال آب فراوان شد و کسی از مال خود خرج کرده آن را احیا نمود. آیا مالک میشود یا نه؟
ج - قریه به وقفیت خود باقی است و آباد کننده مالک آن نمیشود.
س 68 - آیا میتوان محلی را به مدت ده سال به عنوان مسجد وقف نمود که بعد از آن برگردد به ملک واقف یا ورثهاش؟
ج - مسجد نمیشود.
س 69 - محلی را به نام سقاخانه یا حمام قریه ساخته و وقف نمودهاند. اکنون سالهاست که مخروبه شده و بهواسطة فراهم شدن آب و حمام جدید دیگر امیدی نیست که آنها را ساختمان نموده و طبق وقف از آنها استفاده گردد. اکنون اجازه میفرمائید چنین مخروبههایی جزء صحن مسجد یا حسینیه یا ساختمان خیریة دیگر گردد یا نه؟
ج - اگر ممکن باشد تعمیر آنها و استفاده از آنها در جهت وقف، تغییر و تبدیل عنوان آنها جایز نیست.
س 70 - زمین و املاک وقفیکه متعلّق به حضرت رضا «علیه السلام» و حضرت معصومه«علیها السلام» و سایر ائمه «علیهم السلام» باشد اجاره نمودن از متصرّفین فعلی که مدّعی تولیت میباشند به همان قرارداد ایشان، اجازه میفرمایید یا آن که باید اجارة دیگری از حاکم شرع نموده و اجاره دیگری به فقیه جامعالشرائط داد؟ و همچنین در مؤسسه آن موقوفات و امور متعلّقه به آن کارمند شدن و تصرّفات نمودن و اجرت گرفتن مثل سایر مؤسسههای دولتی اجازه میفرمایید یا محتاج به اذن فقیه جامعالشرائط و شرایط دیگر میباشد؟ و در مسأله اول اگر محتاج به اذن واجازه از فقیه میباشد اجارة دوم را در چه مصرفی باید صرف نمود؟
ج - اجاره موقوفات مزبور و اجیر شدن و سایر تصرّفات، موقوف به نظر متولّی خاص شرعی است و با نبودن او به اجازه حاکم شرع و با فرض صحّت اجاره مالالاجاره باید در همان جهت وقف مصرف شود.
- بعض احکام معاملات
س 71 - یک قالی هفتصد تومانی را با هزار تومان پول، فروختن به دو هزار تومان که شش ماه دیگر بدهند چگونه است؟
ج - باطل است.
س 72 - یک چک نهصد تومانی نقد را فروختن به یک چک هزار تومانی یک ماهه چگونه است؟
ج - باطل است.
س 73 - اگر به قرض ربایی جدّی ملکی را خرید و پس از چند سال از منافع کسب قرض را پرداخت، آیا مالک آن ملک میشود یا نه؟
ج - مالک ملک میشود.
س 74 - قراردادی که بین ارباب حاجت و دلالها به نام قولنامه معمول است و مبلغی را معیّن میکنند که هریک از طرفین حاضر به معامله نشد آن مبلغ را به دیگری بپردازد، آیا لازمالوفاء است اینگونه قرارداد یا نه؟
ج - لازمالوفاء نیست مگر این که در زمان نوشتن قولنامه معامله واقع شود و شرط مزبور در ضمن آن قید گردد.
س 75 - اگر کسی از طرف متولّی مغازهای را در ملکی که به نام مسجد واگذار شده است ساختمان نمود به قرار این که پنج سال خودش در آن مغازه کسب کند اکنون بعد از پنج سال سرقفلی مغازه مال کی است؟
ج: مال مسجد است.
- چند مسأله بانکی
س 76 - وجوهی که در بانکها به قصد محفوظ ماندن نه سود بردن گذاشته میشود ولی هنگام دریافت متصدیان بانک مبلغ کمی که خودشان حساب نمودهاند اضافه بر اصل پول به صاحب وجوه میدهند آیا این مبلغ حلال است یا خیر؟
ج: اگر به عنوان سود بدهند گرفتن آن جایز نیست، اگرچه قرار نداده باشند.
س77: سودی که بانکهای دولتی بابت پسانداز میپردازند، آیا جایز است بابت مالیات یا بهرهای که خود شخص با بستگانش مجبوراً به دولت یا بانکها پرداخته تقاصّاً اخذ کند یا خیر؟
ج: سود پول حرام است لکن تقاصّ بابت طلب شرعی خودش از همان شعبه اشکال ندارد.
س78: بهره دادن و گرفتن از بانکها بدون قرارداد لفظی و کتبی حلال است یا حرام؟
ج: دادن (و اخذ) جایز نیست اگر به عنوان بهره باشد اگرچه قراری نداده باشد.
س79: به نظر مبارک شما راه تخلّص از نزول و ربا در پولهای بانکی که اغلب تجّار بلکه دیگران هم مبتلا هستند چیست؟
ج: تخلّص از ربا نزد اینجانب مشکل است بلکه جایز نبودن آن قوی است.
- مسائل متفرقه
س80: ازدواج زن مسلمان با مرد بهایی چه صورت دارد؟
ج: ازدواج با فرقة ضالّة بهائیه باطل است.
س81: آیا حقوق بازنشستگی افراد اداری مانند ماترک آنها بعد از فوتشان بین تمام ورثه تقسیم میشود یا نه چون طبق قانون دولتی به بعضی از ورّاث داده نمیشود؟
ج: اگر از حقوق زمان خدمت کم شده و در وقت بازنشستگی پرداخت میشود جزء تَرکه است و به تمام ورثه میرسد و اگر از طرف خود اداره پرداخت میشود به هرکس بدهند به او اختصاص دارد.
س82: ماهیهایی که طبخ شدهاند و بستهبندی شدهاند و از بلاد کفر میآورند محکوم به حلّیت هستند یا خیر؟
ج: اگر معلوم نباشد که آیا از قِسم ماهی حلال است و زنده از آب گرفته شده و در خارجِ آب مرده است یا نه محکوم به حرمت است و با احراز این که زنده از آب گرفته شده و در بیرون آب مرده است، محکوم به حلّیت است ولو آنکه نداند که از قِسم حلال است یا از قِسم حرام.
س83: تراشیدن صورت با تیغ یا با ماشینی که مثل تیغ از ته میتراشد چه صورت دارد؟
ج: احتیاط واجب در ترک آن است.
س 84 - در زورخانهها مرسوم است موقع ورزش افراد ضرب میزنند. آیا این کار جایز است یا خیر؟ و همچنین طبل و موزیک که در ارتش میزنند جایز است یا خیر؟
ج: اگر بهنحو مناسب با مجالس لهو و لعب باشد جایز نیست.
س85: اطاعت پدر و مادر تا چه حدّ بر فرزند لازم است و آیا اجداد و جدّات هم حکم پدر و مادر را دارند؟
ج: در اموری که انجام آن موجب ناراحتی آنها است، از حیث شفقتِ پدر و مادری اطاعت شود و فرقی بین پدر و مادر و اجداد نیست.
س 86 - استخدام مسلمانها در مؤسسات کلیمیها در صورتی که بدانند به اسرائیل کمک مینمایند جایز است یا نه و هرگاه ندانند کمک میکنند بهطور روزمزد استخدام چطور است؟
ج: استخدام جایز نیست. و حقوق یا اجرت آنها حرام است، و در مورد شک هم در این مؤسسات وارد نشوند.
س87: بازی کردن با آلات قمار در صورتی که قصد برد و باخت در کار نباشد و فقط صِرف بازی کردن است چه صورت دارد؟
ج: جایز نیست.
س88: معمول است بعد از نمازها اول به حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» بعد به حضرت رضا «علیهالسلام» و سپس به حضرت ولیعصر «ارواحنا له الفداء» سلام میکنند. آیا به این کیفیت دستور رسیده یا نه، و به نظر شریف شما رجحانی دارد اگر دستوری نرسیده باشد؟
ج: سلام به ائمّه هُدی «علیهمالسلام» مستحبّ است و کیفیّت مزبوره به قصد رجا مانع ندارد.
س89: اگر از روی میل جنسی به غیر زوجة خود نگاه کند و بداند که به حرام نمیافتد باز هم حرام است یا مثلاً نظر به حیوانات یا مجسمه و یا حجم بدن از روی پوشش؟
ج - نظر به ریبه[1] حرام است.
س90: اگر پیوند غصبی را به درخت خود زد، نموّ آن و میوهاش مال کی است؟
ج: مال صاحب پیوند است نه صاحب درخت.
س91: یهود و نصارا و مجوس که در ممالک اسلامی میباشند و به شرائط ذمه عمل نمیکنند و اصلاً ذمه در بین نیست جز همین که در شهرهای اسلامی میباشند آیا همین مقدار اسباب مصونیت مال و عِرض و دَم آنان میباشد؟
ج: بلی همین مقدار موجب مصونیت است.
س92: فرزندانی که قبل از بلوغ شاگردی میکنند و مزدشان بیش از خرجشان است آیا پدرانشان باید مقدار بیشتر را حفظ کنند و بعد از بلوغ تحویلشان دهند یا نه؟
ج: واجب است حفظ و ردّ در حال بلوغ.
س93: زنی که میخواهد به تحصیل خود ادامه دهد که بعدها شغلی انتخاب کند (البته شغل حلال) ولی فعلاً ادامه تحصیل ملازم با این است که با مرد نامحرم روبرو شود مثلاً در دانشگاه نزد مرد درس بخواند یا این که با مردها در یک کلاس باشد، همچو تحصیلی جایز است یا خیر؟
ج: ادامة تحصیل در رشتههای حلال اشکال ندارد ولیکن تستّر از اجانب و خودداری از اختلاط با آنها لازم است و اگر ادامه تحصیل مستلزم اختلاط با اجانب باشد و مفاسد دینی و اخلاقی در بر داشته باشد ترک کند.
س94: دختر و پسرهای امروزه که در مدارس و دبیرستانها و دانشگاهها و مؤسسات با هم معاشر هستند و برای محرمیت، صیغه برای خودشان یا پدر و فرزندانشان قصد دارند جاری کنند که این معاشرتها حرام نباشد، چون حضرتعالی اذن پدر را در باکره احتیاط واجب میفرمایید و در این موارد چه بسا هست که پدرها راضی نمیشوند و یا آنکه نمیشود اذن گرفت، اجازه میفرمایید که این احتیاط ترک شود و بدون اذن ولیّ صیغه جاری گردد یا خیر؟ و دیگر آنکه بعضی موارد هست که پسر و دختر بههم علاقه دارند و تحصیل اذن از پدر بهواسطة شرم و حیا و موانع دیگر مشکل است آیا ترک این احتیاط در این صورت جایز است یا خیر؟
ج: اذن پدر ساقط نمیشود بلکه اخیراً اذن پدر را شرط میدانم به حسب فتوا.
س95: آیا اموالی که مرتدّ بعد از ارتداد تحصیل کرده جایز است نقل و انتقال و معامله با او؟ و آیا اولاد او هم مثل سایر فرق مرتدّ ملّی[2] حساب میشوند و معامله با او جایز است یا خیر؟
ج: اموالی که بعد از ارتداد تحصیل کرده محکوم به ملک اوست و اولاد او قبل از ارتداد به حکم مسلمان است مگر آنکه بعد از بلوغ اظهار کفر کند که در این صورت حکم مرتدّ دارد و اولادِ بعد از ارتداد حکم سایر کفّار را دارد و حکم مرتدّ را ندارد.
-
- جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
- به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
- جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
- از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
- مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.