دریافت:
رساله آموزشی
- جلد اول (عبادات)
- جلد دوم (معاملات)
- بخش اول: معاملات حرام (درس 34-7)
- فصل اول: معاملات حرام، شی نجس (درس 2-1)
- فصل دوم: معامله شيئی كه در راه حرام صرف می شود (درس5-3)
- فصل سوم: معامله شیئی كه منفعت مورد اعتنا ندارد(درس6)
- فصل چهارم: معامله با عمل محرّم (درس 34-7)
- درس7: معامله با عمل محرّم
- درس8: گفتار چهارم: کم فروشی (تطفیف)
- درس9: گفتار پنجم: تنجیم
- درس10: گفتار ششم: کهانت
- درس11: گفتار هفتم: سحر
- درس12: گفتار هشتم: کسب درآمد با مضلّ
- درس13: گفتار نهم: رشوه
- درس14: مبحث دوم: هدیه
- درس15: اجرت قاضی - معامله محاباتی
- درس16: گفتار دهم: سب مؤمن
- درس17: گفتار یازدهم: غیبت
- درس18: مبحث دوم: شرايط تحقق غيبت يا حرمت آن
- درس19: مبحث سوم: استماع غیبت
- درس20: مبحث چهارم: مستثنیات حرمت غیبت
- 1. فاسق متجاهر
- 2. تظلّم مظلوم
- 3. تزاحم بین دو حکم
- 4. جرح شهود و رُوات
اگر شاهدی در دادگاهی به ادای شهادت قیام کرده است و شما میدانید که این شاهد، فاسق است، اینجا اگر فسق او را بیان کردید، این غیبت محرّم نیست و از حکم غیبت استثناء شده است. (مکاسب محرمه، ج386، ص3)
همچنین اگر کسی حدیثی را از شخص ثقهای نقل کند و شما میدانید که ناقل، شخص فاسق یا دروغگو و جُعّال است، اینجا غیبت این شخص اشکالی ندارد. حتّی ممکن است گاهی در هر دو مورد واجب باشد که بگویید این شخص ثقه و متحرّز از کذب نیست. (مکاسب محرمه، ج386، ص3)اهمیت قضاء و روایت
اهمیت قضاء و محکمۀ عدل الهی در اسلام بهگونهای است که اگر حادثهای در شُرُف اتفاق افتادن باشد و این حادثه، محکمه را خراب کند و قضای الهی را مخدوش کند، دفع این حادثه و برطرف کردن مفسدهاش، اولی است از اینکه از شخصی که به نظر ما فاسق است، ذکر سوء کنیم. ازاینرو اگر انسان بفهمد که این شاهد یا حتی خود قاضی فاسق است و شرط عدالت را ندارند، غیبت او برای حفظ طهارت ساحت قضا جایز است. (مکاسب محرمه، ج386، ص4)
مسئله روایت نیز همینطور است. درست رسیدن آنچه از ائمه(ع) است، اهمیتش خیلی بالاتر از این است که ما شخصی را جرح کنیم؛ مثلاً اگر فردی نقل حدیث میکند و شما هم میدانید که درغگو و جعّال است، اگر این مطلب را نگویید، سلسلۀ سند احادیث و نقل مأثورات از ائمّه(ع) متزلزل میشود. بنابراین در اهمّ بودن آن شکی نیست.
البته جواز جرح راوی در صورتی است که عدم اعتنای به نقل این آدم جاعل و کذّاب، متوقّف بر جرح او باشد. گاهی همین که بگویید: "ما وثاقت این شخص را نمیدانیم" یا بگویید: "کسی او را توثیق نکرده است"، در ردّ آن روایات کافی است؛ در عین حال که جرح هم نیست. در این موارد غیبت جایز نیست. امّا اگر راه منحصر باشد به اینکه انسان جرح کند، قطعاً جرح جایز است. (مکاسب محرمه، ج386، ص5) - 5. دفع ضرر از مغتاب (غیبت شونده)
-
- درس21: گفتار دوازدهم: کذب
- درس22: ادامه کذب - نمامی
- درس23: گفتار چهاردهم: قمار
- درس24: گفتار پانزدهم: غش
- درس25: مبحث دوم: حکم معامله مغشوش
- درس26: گفتار شانزدهم: نجش
- درس27: گفتار هفدهم: غنا
- درس28: مبحث دوم: حرمت غنا
- درس29: مبحث سوم: احکام غنا
- درس30: گفتار هجدهم: آلات لهو و موسیقی
- درس31: گفتار نوزدهم: رقص
- درس32: گفتار بیستم: کمک به ظالم
- درس33: گفتار بیستویکم: تصویر
- درس34: گفتار بیستودوم: ربا
-
-
- بخش دوم: معاملات جایز (درس 82-35)
-
- جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
- به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
- جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
- از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
- مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.