دریافت:
احکام وقف
- فصل اول : احکام انشاء ، قبول و قبض وقف
- فصل دوم: احکام عین موقوفه
- فصل سوم: احکام واقف
- فصل چهارم: احکام موقوف علیه
- فصل پنجم: احکام تولیت و نظارت
- فصل ششم: احکام عواید و منافع موقوفه
- فصل هفتم: احکام اثبات وقف
- فصل هشتم: احکام اجاره موقوفه
- فصل نهم: احکام فروش موقوفه
- فصل دهم: احکام تغییر و تبدیل
- فصل یازدهم: احکام مساجد
- فصل دوازدهم: احکام قبرستان(آرامستان)
- فصل سیزد هم: مفاد برخی از الفاظ مربوط به وقف
- 1- الفاظ مربوط به موقوف علیه
1- الفاظ مربوط به موقوف علیه
مرجع تشخیص مفاهیم و معانی الفاظ وقفنامه
727. آیا شرکت کنندگان در مجالس عزاداری و اهالی منطقه ای که حسینیه برای آنان تأسیس شده، حق دخالت در تفسیر فقرات و قفنامه را دارند؟
جواب: برای فهم مفاد وقف نامه، در صورتی که اجمال یا ابهام داشته باشد، باید به شواهد و قرائن حالیه و مقالیه و یا به عرف مراجعه کرد و کسی حق ندارد آنها را از طرف خودش تفسیر به رأی کند.
728. هیئتی ملکی را جهت حسینیه خریداری و وقف نموده اند، و ضمن صیغه وقف خود را متولی تعیین نموده اند فعلاً در تفسیر فقرات وقفنامه اختلافی پیش آمده، حق تفسیر با کیست؟
جواب: در مقام استظهار برای رفع اختلاف باید به عرف مراجعه شود و آنچه متفاهم عرف از عبارت است باید عمل شود.
موقوف علیه اولاد ذکور نسلاً بعد نسل
729. در یک موقوفه خاص اولاد ذکور، نسلاً بعد نسل، و فاقد متصدی و متولی که به صورت موقوف علیهم اداره می گردد، و با توجه به نظر اکثریت علمای اعلام و آیات عظام و مشایخ زمان مبنی بر اینکه موقوف علیهم مستحق عواید زمان می باشند، و یک موقوفه خاص که همیشه به صورت موقوف علیهم اداره می گردیده است یکی از موقوف علیهم فوت می نماید. چنانچه منافعی از موقوفه حاصل گردد، با عنایت به نظریه مشهور علماء:
اولاً: مربوط به افراد ذکور می تواند باشد یا خیر؟
ثانیا: این منافع مربوط به بطون لاحقه می باشد یا بطون سابقه؟
ثالثاً: آیا اداره موقوفه خاص بایستی توسط افراد صالح، با تقوی، اورع، پرهیزگار، دارای شهرت علمی، متعهد، متدین و... اداره شود یا اینکه هر کسی بدون داشتن صفات (فوق الذکر) می تواند اداره کننده یا متصدی و متولی این موقوفه باشد؟جواب: اولا: موقوف علیهم کسانی هستند که در وقف نامه ذکر شده است یعنی اولاد ذکور نسلاً بعد نسل.
ثانیا: منافع فعلی مربوط به بطن فعلی است.
ثالثا: تولیت اوقاف بدون متولی با حاکم شرع است.موقوف علیه اولاد واقف
730. در وقفنامه پیوستی، تولیت موقوفه بر عهده اولاد ذکور نسلاً بعد نسل قرار داده شده است ولی عواید موقوفه پس از کسر عشر روشنائی مرقد منور امیرالمؤمنین علی(ع) باید سرف اولاد واقف در هر طبقه بشود، حال سؤال این است که با توجه به اینکه صرف عواید را مرحوم واقف بر اولاد هر طبقه وقف منظور کرده است آیا با وجود طبقات اول عواید موقوفه به طبقات بعدی هم می رسد یا خیر؟
جواب: کلمه هر طبقه در وقفنامه نیست، و موقوف علیهم را اولاد فرزند سعادتمند ذکر کرده است که بر طبقه قبل و بعد صادق است، بخصوص که در متولی که اولاد ذکور کرده قید نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن آورده، و در موقوف علیهم قید نکرده است، بنابر این عوائد به طبقه بعد هم می رسد.
موقوف علیه مطلق خیرات
731. مصرف موقوفه ای جهت مسجد و حمام و خیرات روستا است، مستدعی است نظر مبارک را در این خصوص که با توجه به مخروبه شدن حمام قبلی روستا حمامی در محلی جدید احداث شده است. آیا می توان منافع موقوفه مارالذکر را در حمام جدید الاحداث صرف کرد یا خیر؟
لازم به ذکر است که خیرات محل نیز مخروب و معدوم گردیده لیکن مسجد محل پابرجا و معمور است و نیاز به تعمیر نیز دارد.جواب: اگر منظور واقف از مصرف خیرات، خیرات خاصی است در فرض سؤال جایز نیست عواید را در غیر سه مورد مذکور در وقف صرف نمایند و اگر مطلق کارهای خیر است و قرینه و دلیلی نیست که منظور خیرات خاصی باشد حمام جدید هم از خیرات محسوب است و متولی شرعی می تواند طبق وقف با مراعات همه جهات وقف عواید را در آن هم صرف نماید.
732. اولا: مکانی بوده که واقف وقف خیرات نموده برای استفاده فقراء و کسانی که مسافر هستند و از روستا عبور می کنند و چون مکان از زمان سابق بود و متولی هم نداشت مخروبه شد وافرادی هم از این مکان در راه های نامشروع استفاده می کردند لذا عده ای از مردم روستادر این مکان حسینیه ساختند تصرف در مکان خیرات و تبدیل آن به حسینیه از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
تصرف دیگران در این مکان که فعلاً به عنوان حسینیه است از قبیل نماز خواندن مراسم تعزیه و... چه صورت دارد جایز است یا خیر؟
ثانیا:چون حسینیه در مکان خیرات ساخته شده است و دگر نمی شود کاری در جهت وقف انجام داد، از نظر شرعی چه راهی وجود دارد که هم تصرف دیگران در این حسینیه جائز باشد و هم جهتی را که واقف وقف کرده است برآورده شود با توجه به اینکه متولی هم ندارد؟جواب: اولا: در صورتی که وقف برای مطلق خیرات باشد این نحو از تصرفات هم که از امور خیر است جایز است.
ثانیا: اگر وقف تخصیص به خیر خاصی داده نشده بلکه برای مطلق امور خیریه است تصرف در آن برای هر امر خیری با اذن حاکم شرع که در این موارد شرعاً متولی عام است مانع ندارد.733. پدر من قطعه زمینی را وقف نمودند تا در صورتی که احتیاج به بنای مسجد و حسینیه باشد زمین واگذار گردد، از آنجائی که پدرم بی سواد بودند در توضیح شفاهی خود مکان را برای کارهای عام المنفعه وقف نمودند، این در حالی است که محل ما حدود سیصد خانورا می باشد تا چندین سال آینده به مسجد و حسینیه نیاز ندارد اما به مدرسه شدیداً نیازمند است. لذا مستدعی است با توجه به مطالب فوق نظر حضرتعالی را مرقوم فرمائید.
جواب: اگر پدرتان زمین را برای کارهای عام المنفعه وقف نمودند می توانید آن را برای مدرسه واگذار نمائید.
734. زمینی از کسانی تبرعاً اخذ و وقف گردیده است به این منظور که وقفش وقف عام باشد که شامل ساختن مدرسه و یا مسجد و یا مقبره شود.
زمینی که برقرار فوق وقف عام شده باشد آیا می شود درآن مسجد بنا کرد یا خیر؟جواب: اگر وقف شامل آن هست جایز است.
موقوف علیه تدریس قرآن و بیان احکام شرعی
735. شخصی ششدانگ عرصه و اعیان یک باب منزلش را به قرار شفاهی شهود وقف بر محل تدریس قرآن و بیان احکام شرع و تشکیل جلسات عزاداری ائمه(ع) و دیگر استفاده های مشروع نموده اما در تنظیم وقفنامه محضری موجود در سوابق مورد استفاده از موقوفه را « بر زینبیه که محل تدریس نسوان و مسائل و احکام شرع و ذکر مصائب آل اطهار قرار گیرد» قید کرده با عنایت به اینکه موقوفه مذکور متولی داشته و به علت بلااستفاده بودن وضع موجود ساختمان به کمک مؤمنین و خیرین تخریب و در طرح بازسازی علاوه بر ساخت سالن اجتماعات و مستحدثات لازم تعدادی دکاکین نیز ساخته شد و دارای عواید می باشد.
اولاً: با توجه به قید استفاده نسوان در وقفنامه محضری آیا امکان مزبور مختص استفاده زنان می باشد و یا اینکه استفاده عموم مجاز است؟
ثانیاً: عواید حاصله از رقبات در چه مواردی مصرف شود؟جواب: اگر محرز است که واقف منزل مذکور را برای محل تدریس قرآن و بیان احکام شرع و تشکیل جلسات عزاداری وقف نموده است باید مطابق نظر واقف عمل شود بلی امور ذکر شده به مرد یا زن اختصاص ندارد هر گروه می توانند مطابق نظر واقف استفاده نمایند و در هر صورت تصرف موقوفه باید زیر نظر متولی شرعی و به صلاح وقف باشد و تبدیل وقف به چیز دیگر جائز نیست و شخصی که تغییر داده لازم است به صورت اولیه برگرداند.
موقوف علیه طلاب علوم دینی و دارالعلم معیّن
736. ملکی وقف طلاب علوم دینی و دارالعلم آیت الله العظمی نبوی گردیده، به نظر حضرت مستطاب عالی این وقف، وقف عام است یا وقف خاص؟ نظر مبارکتان را مرقوم فرمائید.
جواب: در فرض مذکور وقف عام است.
سیادت از مادر در موقوف علیه سادات
737. آیا اشخاصی که فقط مادرشان سیده بوده باشند مشمول سهم سادات مقرره در وقفنامه می باشند یا خیر؟ همچنین در وقفنامه گفته شده: « قسم چهارم به جهت خصوص مؤنه اولاد ذکور است نسلاً بعد از نسل از اینکه ثلث از منافع این موقوفه را اخراج نموده انفاق نمایند فی سبیل الله در صله ارحام از ذریه علویه». آیا در فرض مرقوم اشخاص اناث یا ذکوری که از طریق مادر منسوب به واقف باشند جزء موقوف علیهم از ارحام قرار می گیرند یا خیر؟
جواب: سید کسی است که از طرف پدر منتسب باشد و انتساب از طرف مادر کافی نیست ولی اولاد و ذریه و نحو آن شامل منتسب از طرف مادر هم می شود.
سیادت از مادر در موقوف علیه ذریۀ علویه
738. آیا اشخاصی که فقط مادرشان سیده بوده باشند مشمول سهم سادات مقرره در وقفنامه می باشند یا خیر؟ همچنین در وقفنامه گفته شده: « قسم چهارم به جهت خصوص مؤنه اولاد ذکور است نسلاً بعد از نسل از اینکه ثلث از منافع این موقوفه را اخراج نموده انفاق نمایند فی سبیل الله در صله ارحام از ذریه علویه». آیا در فرض مرقوم اشخاص اناث یا ذکوری که از طریق مادر منسوب به واقف باشند جزء موقوف علیهم از ارحام قرار می گیرند یا خیر؟
جواب: سید کسی است که از طرف پدر منتسب باشد و انتساب از طرف مادر کافی نیست ولی اولاد و ذریه و نحو آن شامل منتسب از طرف مادر هم می شود.
موقوف علیه آموزش و پرورش
739. شخصی اردوگاهی را وقف آموزش و پرورش بیرجند نموده است پس از منفک شدن سربیشه از بیرجند و مستقل شدن این شهرستان، اردوگاه در محدوده سربیشه واقع شده است و جزء این شهرستان می باشد. اکنون با توجه به اینکه اردوگاه در روستایی واقع است که کلیه مدارس آن زیر نظر آموزش و پرورش سربیشه می باشد این اردوگاه چه حکمی دارد؟ آیا به آموزش و پروش بیرجند تعلق دارد یا آموزش و پرورش سربیشه؟
جواب: متعلق به آموزش و پرورش بیرجند است.
موقوف علیه اولاد ذکور سادات یک روستا
740. روستائی است که شهرت به وقفیت دارد ولی وقفنامه ای در دست نیست، شایع و معروف است که قریب ششصد سال قبل حاکم محل آن را وقف بر اولاد ذکور سادات آن روستا کرده است بی آنکه نحوه مالکیت حاکمیت مذکور و چگونگی خریداری ولی از مالک یا مالکین روستای مزبور به اختیار یا به اجبار معلوم و روشن باشد و نظر به اینکه بعضی از سادات موقوف علیهم مجهول المکان و بعضی مجهول الهویه و تعداد آنها هم زیاد و دسترسی به همه ممکن نیست و بر فرض امکان در شرائط فعلی که سال ها عمل به وقف نشده اگر مال الاجاره متعارف محل، در نظر گرفته شود اختلاف و درگیری شدید به وجود خواهد آمد چه بسا احتمال غائله ای بزرگ و موجب سفک دماء و دفع فاسد به افسد گردد هر چند بعضی از مستأجرینی که سال هاست بدون اجاره در اینجا کشت و زرع دارند، حاضرند رضایت موجرین را بعمل آورند ولی مالک و موجر واقعی را نمی شناسند.
جواب: در مفروض سؤال که روستای مذکور مشهور به وقفیت است احکام وقف بر آن جاری است و در صورت عدم متولی خاص باید به حاکم شرع مراجعه و با اجازه او درآمد حاصله صرف سادات مذکور شود و بسط به جمیع واجب نیست.
- 2- الفاظ مربوط به متولی و ناظر
- 3- الفاظ مربوط به اجاره
-
- فصل چهاردهم: احکام اخوات وقف(حبس، وصیت، نذر)
- فصل پانزدهم: استفتائات جدید احکام وقف
کاربر گرامی؛ لطفا قبل از تکمیل فرم، موارد زیر را مطالعه کنید:
- جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
- به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
- جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
- از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
- مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.