بسماللّهالرّحمنالرّحيم
از خداوند متعال متضرعانه و خاشعانه مسئلت ميكنيم كه حج حجگزاران و ميهمانان خانهى عزيز خداوند، مقبول درگاه خداوند متعال و موجب رضايت حضرت بارى تعالى و مايهى نزول بركات الهى بر جوامع اسلامى باشد. از دستاندركاران حج و زيارت، چه در مجموعهى بعثه، چه در سازمان حج و زيارت، و همچنين دستگاههائى كه همكارى ميكنند و در متن كار و حواشى كار حضور دارند، لازم است صميمانه تشكر كنيم و براى يكايك اين زحمتكشان و كارگزاران محترم، از خداوند متعال طلب اجر كنيم.
نكاتى كه ذكر كردند - چه جناب آقاى قاضى عسگر، چه رئيس محترم سازمان - اقداماتى كه انجام دادند يا بنا دارند انجام بدهند، همه اقدامات خوب و لازمى است. سعى بشود كه انشاءاللّه همهى آنچه را كه آرزوى اين مديران دلسوز است، با مراقبتِ كامل تحقق پيدا كند تا بتوانيم حج را از لحاظ صورت و معنا و قالب و محتوا، نزديك كنيم به آنچه كه خداى متعال از ما خواسته است؛ بتوانيم اين واجب عظيم و اين فريضهى تعيينكننده را - كه داراى خصوصياتى است كه در هيچ فريضهى ديگر اسلامى، اين خصوصيات نيست؛ ناظر به امت است، ناظر به دنياست - آنچنان كه خداى متعال اراده كرده است و براى ما و شما خواسته است، انشاءاللّه انجام دهيم.
خب، موقعيتها تفاوت ميكند. امسال موقعيت حج، يك موقعيت مخصوصى است. بروز و ظهور عظمت حضرت خاتمالانبياء (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) در چشم دوستان و ارادتمندان و همچنين در چشم دشمنان، يكى از خصوصيات حج امسال است. اين قضيهاى كه دستهاى گنهكار دشمنان در مورد اهانت به درگاه قدس آن بزرگوار، در آمريكا انجام دادند، دو طرف دارد، دو رو دارد: از يك طرف نشاندهندهى عمق بغض و كينهى دشمنان و مستكبرين و عوامل آنهاست با پيامبر رحمت، با پيامبر عزت، با پيامبر كرامت، با حامل برترين و ارزشمندترين محامد انسانى و بشرى در طول تاريخ زندگى بشر و در همهى عالم وجود؛ نشان ميدهد اينها چقدر عميقاً با پيغمبر دشمنند. از آن طرف، آن اهانتها را ميكنند؛ از آن طرف، سياستمدارانشان در اين قضيه موضعى ميگيرند كه با موضع دشمنى هيچ تفاوتى ندارد! اين يك روى قضيه است؛ كه خب، اين براى دنياى اسلام خيلى مفيد بود. ديرباورترين انسانها و مجموعهها و جماعات فهميدند كه امروز صفبندى اصلى بين كى و كيست؛ دعواها بين جبههى حق و باطل بر محور چيست؛ معلوم شد بر محور اصل اسلام است، بر محور اصل وجود خاتمالانبياء (صلّى اللّه عليه و ءاله و سلّم) است. اين يك حادثهاى بود كه دشمن انجام داد، اما دنياى اسلام از آن سود برد؛ زيرا كه دشمن را شناخت، علت دشمنى را شناخت، محور اختلاف حق و باطل را شناخت. امروز دعواها اينهاست؛ بقيهى حرفهائى كه مستكبرين عالم عليه ملتهاى مسلمان رديف ميكنند و ميگويند، حرفهاى فرعى و دروغى و بهانه است؛ روشن شد اصل قضيه چيست. اين يك روى قضيه است.
يك روى ديگر قضيه، اين حركت عظيم مسلمانهاست. شما ببينيد امروز در دنياى اسلام چه خبر است؛ ملتهاى مسلمان چه جوش و خروشى از خود نشان ميدهند. اكثر هم اين فيلم را نديدند؛ همين قدر اطلاع پيدا كردند كه يك چنين اهانتى انجام گرفته، شما ببينيد چه غليانى در دنياى اسلام هست. كشورهاى مسلمان، ملتهاى مسلمان، بدون اينكه كسى از آنها بخواهد، بدون اينكه كسى آنها را تحريك كند، حركت ميكنند مىآيند، با همهى وجود، از اعماق دل، ارادت و محبت خودشان را به پيغمبرشان فرياد ميكنند؛ اين خيلى ارزش دارد. صحنهى عجيبى شد. در خود كشورهاى غربى، در آنجائى كه بتهاى بزرگ و مستكبرين و طواغيت گردنكش نشستهاند و عليه اسلام و امت اسلامى به طور مرتب برنامهريزى ميكنند، در اروپا، در آمريكا، در كشورهاى گوناگونِ غير مسلمان، مسلمانها و گاهى غير مسلمانها آمدند وسط ميدان. اين هم يك روى ديگر قضيه است. اين خيلى قضيهى مهمى است؛ اين نشان داد ظرفيت دنياى اسلام را براى تحرك.
ما قبلاً عرض كرديم كه ملتقاى مسلمانان، وجود مبارك پيغمبر است. يعنى آنجائى كه همهى مسلمانان، فرقههاى مختلف، نحلههاى مختلف، مذاهب و عقايد مختلف به هم ميرسند و همه بر يك حقيقت اذعان و اعتراف ميكنند، وجود مقدس خاتمالانبياء است. در اينجا ديگر سنى و شيعه و فِرق مختلف و معتدل و متوسط و تندرو و اينها ديگر معنا ندارد. نسبت به اين مركز، نسبت به اين محور، نسبت به اين قطب عقايد الهى و اسلامى، همه با دل و جان متفق و متحدند. امروز اين در دنياى اسلام دارد نشان داده ميشود؛ اين را بايد مغتنم شمرد.
اينجاست كه «برائت از مشركين» در حج معنا پيدا ميكند. حج جائى است كه مسلمانها از همهى دنياى اسلام در آنجا جمع ميشوند. فرهنگهاى مختلف، نژادهاى مختلف، زبانهاى مختلف، صنوف لغات و لحنها و لهجههاى گوناگون - به تعبير امام حسين (عليهالسّلام) در دعاى مبارك عرفه - همه در آنجا مجتمعند، متفقند. اين وحدت كه شكل جسمانى و مادى آن در اجتماعات بزرگ حج ديده ميشود، بايد عمق پيدا كند؛ همه احساس كنند كه در مقابل يك خطر قرار دارند، در مقابل يك دشمن قرار دارند؛ همه از عمق وجود، نسبت به اين دشمن برائت بجويند. معناى برائت از مشركين در حج، اينجا ظاهر ميشود.
مقام و مرتبهى وجود مقدس پيغمبر اكرم چيزى نيست كه ما انسانها با زبانهاى قاصر و ناقصِ خودمان و با فهمهاى كوتاهِ خودمان بتوانيم آن را تصوير كنيم؛ ما فقط عشق ميورزيم، ما فقط اظهار اخلاص و خاكسارى ميكنيم؛ بيشتر از اين، كارى از ما برنمىآيد. پيغمبر كسى است كه خداى متعال ميگويد: «انّ اللّه و ملائكته يصلّون على النّبىّ».(1) ذات مقدس پروردگار به او درود ميفرستد، فرشتگان خداى متعال به او درود ميفرستند؛ ما كى هستيم كه بتوانيم مقام او را بفهميم، بشناسيم؟ اما به او محبت داريم، به او عشق ميورزيم، پاى سخن او مىايستيم. اين بايد براى ما به عنوان يك اصل محفوظ باشد: پاى سخن پيغمبرمان بايد بايستيم؛ و آن، سخن توحيد است، سخن اسلام است، قرآن است. حج را بايد مظهر اين قرار داد.
يكى از توطئههاى بزرگ دشمن - كه البته در اين قضيه بحمداللّه تا حدود زيادى خنثى شد، اما همه بايد مراقب باشيم - اختلاف افكندن بين اين صحنهى عظيم و يكپارچه است. ما كه در مبانى، در اصول، در اصلىترين مسائل اسلام، همه بر يك نقطه متمركز هستيم، به خاطر برخى از اختلافهاى نظرى و عقيدتى و عملى، ما را در مقابل هم قرار بدهند. بله، فِرق اسلامى، نِحل اسلامى در مسائل گوناگون اختلاف دارند؛ اما بگوئيم: در مقابل شما كه دشمن اسلاميد، در مقابل شما كه به وجود مقدس پيغمبر ما اينجور ناروائى به خرج ميدهيد، ما همه متفقيم، متحديم. دشمنان دين، مستكبران و ادارهكنندگان جبههى ضد اسلام بدانند كه امت اسلامى در مقابل آنها متحد و متفق است؛ گمان ايجاد اختلاف را از خودشان دور كنند؛ مأيوس بشوند از اينكه بتوانند بين ما اختلاف ايجاد كنند. مبلّغين ما، آحاد مردم ما، مديران ما، پيروان گوناگون مذاهب ما، سنى ما، شيعهى ما، همه بايد حواسمان به اين باشد؛ مراقبت كنيم، نگذاريم دشمن با ايجاد اختلاف بين ما - كه ما خشمهاى خودمان، غضبهاى خودمان را عليه خودمان و در درونِ خودمان به كار ببريم - خودش را از مقابلهى با خشم امت اسلامى نجات بدهد؛ اين خطاى بزرگى خواهد بود. اين يك نكته است در باب حج و بخصوص حج امسال.
يك نكتهى ديگر كه بارها بر آن تأكيد شده و باز هم لازم است عرض كنيم، اين است كه حج اگرچه يك واجب سياسى است، يك واجب اجتماعى است، مظهر وحدت است، مظهر تجمع مسلمين است، براى بيان برائت است - در اينها شكى نيست - اما يك مجموعهى لبالب از احساس معنوى است؛ اين نبايد فراموش شود. از اول مراسم حج، از همان احرامى كه شما براى عمره در ميقات ميبنديد، تا آخرين وظائف و فرائضى كه در حج وجود دارد، ذكر خدا موج ميزند؛ اين را بايد به ياد داشته باشيم. ذكر خداى متعال ما را پاكيزه ميكند، ما را تطهير ميكند، زنگها را از دل ما پاك ميكند، غفلتها را از ما ميزدايد، عشق به دنيا و چنگ زدن به زخارف مادى و پول و مقام و شهوات جنسى و غيرجنسى و اينها را در ما تضعيف ميكند. ما امروز و هميشه به اين احتياج داريم. انسان براى اينكه بتواند راه را درست طى كند، از صراط مستقيم حق منحرف نشود، احتياج دارد به اين كه هميشه ياد خدا را در دل بپروراند؛ و در اين جهت، حج يكى از بهترين فرصتهاست؛ از جهاتى بىنظير است. من خواهش ميكنم در هر كدام از اعمال و فرائض و مناسكى كه انجام ميدهيد، در لبيكى كه اول كار ميگوئيد، توجه داشته باشيد چه كار داريد ميكنيد؛ با كى داريد حرف ميزنيد. در طواف، در سعى، در ميقات، در مراكز وقوف، در هر عملى از اعمال حج، بدانيم كه داريم با چه كسى حرف ميزنيم، با چه كسى معامله ميكنيم، براى چه كسى داريم تلاش ميكنيم. اين ياد را، اين ذكر را، اين خشوع را، اين تضرع را لحظهاى از خودمان جدا نكنيم؛ اين يكى از كارهاى مهم است. روحانيون محترم بخصوص، مسئولان كاروانها، مرتبطين با افراد، به اين نكته توجه كنند.
نكتهى آخر هم اين است كه ارتباطات با برادران مسلمان در دنياى اسلام بايد در اين مركز مهم احياء شود. ارتباطات، ارتباطات دولتها نيست. ارتباطات دولتها، ارتباطات رسمى است، ارتباطات زبانى است، براى مسائل ديگرى است. ارتباط بين آحاد امت اسلامى، ارتباط قلبى است؛ اين با ارتباط آحاد ملتها با يكديگر حاصل ميشود. در ديدار با برادران مسلمانى كه از كشورهاى ديگر آمدهاند، آنهائى كه اهل زبانند، ميتوانند حرف بزنند، با زبان اظهار محبت كنند، اظهار تعارف كنند، بر روى نقاط مشترك تكيه كنند؛ آنهائى كه اهل حرف زدن نيستند، با عمل: جا بدهيد، مهربانى كنيد، محبت كنيد، بعضى از سختىها و خشونتها را تحمل كنيد؛ يكى ممكن است تنه بزند، شما در مقابلش لبخند بزنيد. در عمل سعى كنيد اين ارتباط به وجود بيايد؛ نه فقط براى اينكه آبرو و عزت ايران و ملت ايران را حفظ كنيد - كه البته اين در جاى خودش خيلى مهم است؛ چقدر خوب است كه يك ملت بتواند كرامت خود، ارزش خود، پايبندى خود به آداب و اخلاق انسانى و اسلامى را نشان بدهد - بلكه براى اينكه اين ارتباط قلبى برقرار شود. اهل هر نژادى است، اهل هر زبانى است، اهل هر مذهبى است، مسلمان است؛ او هم مثل شما به عشق كعبه آمده، به عشق پيغمبر آمده؛ او هم دارد همين راه را ميرود، او هم با خداى متعال دارد حرف ميزند. هرچه ميتوانيد، اين وجه مشترك را به رخ يكديگر بكشيد؛ بفهمند كه اين وجه مشترك وجود دارد. وقتى مسلمان در اقصى نقاط عالم احساس كرد كه در كشورهاى ديگر، در ملتهاى ديگر برادرانى دارد، قوّت روحى پيدا ميكند، اعتماد به نفس پيدا ميكند؛ از ضعفى كه دستهاى خبيثِ مستكبر بر مسلمانها تحميل كردهاند، خودش را نجات ميدهد. اين حالت بايد تقويت شود.
از خداوند متعال ميخواهيم بركات خودش را بر حجاج ما و بر همهى حجاج دنياى اسلام نازل بفرمايد. انشاءاللّه همهى شما مشمول ادعيهى زاكيهى حضرت بقيةاللّه (ارواحنا فداه) باشيد و انشاءاللّه همه بتوانيم با استمداد از روح مطهر اولياء، روح مطهر شهداء، روح مطهر امام بزرگوارمان، در راهى حركت كنيم كه موجب رضاى پروردگار عالم باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
1) احزاب: 56
از خداوند متعال متضرعانه و خاشعانه مسئلت ميكنيم كه حج حجگزاران و ميهمانان خانهى عزيز خداوند، مقبول درگاه خداوند متعال و موجب رضايت حضرت بارى تعالى و مايهى نزول بركات الهى بر جوامع اسلامى باشد. از دستاندركاران حج و زيارت، چه در مجموعهى بعثه، چه در سازمان حج و زيارت، و همچنين دستگاههائى كه همكارى ميكنند و در متن كار و حواشى كار حضور دارند، لازم است صميمانه تشكر كنيم و براى يكايك اين زحمتكشان و كارگزاران محترم، از خداوند متعال طلب اجر كنيم.
نكاتى كه ذكر كردند - چه جناب آقاى قاضى عسگر، چه رئيس محترم سازمان - اقداماتى كه انجام دادند يا بنا دارند انجام بدهند، همه اقدامات خوب و لازمى است. سعى بشود كه انشاءاللّه همهى آنچه را كه آرزوى اين مديران دلسوز است، با مراقبتِ كامل تحقق پيدا كند تا بتوانيم حج را از لحاظ صورت و معنا و قالب و محتوا، نزديك كنيم به آنچه كه خداى متعال از ما خواسته است؛ بتوانيم اين واجب عظيم و اين فريضهى تعيينكننده را - كه داراى خصوصياتى است كه در هيچ فريضهى ديگر اسلامى، اين خصوصيات نيست؛ ناظر به امت است، ناظر به دنياست - آنچنان كه خداى متعال اراده كرده است و براى ما و شما خواسته است، انشاءاللّه انجام دهيم.
خب، موقعيتها تفاوت ميكند. امسال موقعيت حج، يك موقعيت مخصوصى است. بروز و ظهور عظمت حضرت خاتمالانبياء (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) در چشم دوستان و ارادتمندان و همچنين در چشم دشمنان، يكى از خصوصيات حج امسال است. اين قضيهاى كه دستهاى گنهكار دشمنان در مورد اهانت به درگاه قدس آن بزرگوار، در آمريكا انجام دادند، دو طرف دارد، دو رو دارد: از يك طرف نشاندهندهى عمق بغض و كينهى دشمنان و مستكبرين و عوامل آنهاست با پيامبر رحمت، با پيامبر عزت، با پيامبر كرامت، با حامل برترين و ارزشمندترين محامد انسانى و بشرى در طول تاريخ زندگى بشر و در همهى عالم وجود؛ نشان ميدهد اينها چقدر عميقاً با پيغمبر دشمنند. از آن طرف، آن اهانتها را ميكنند؛ از آن طرف، سياستمدارانشان در اين قضيه موضعى ميگيرند كه با موضع دشمنى هيچ تفاوتى ندارد! اين يك روى قضيه است؛ كه خب، اين براى دنياى اسلام خيلى مفيد بود. ديرباورترين انسانها و مجموعهها و جماعات فهميدند كه امروز صفبندى اصلى بين كى و كيست؛ دعواها بين جبههى حق و باطل بر محور چيست؛ معلوم شد بر محور اصل اسلام است، بر محور اصل وجود خاتمالانبياء (صلّى اللّه عليه و ءاله و سلّم) است. اين يك حادثهاى بود كه دشمن انجام داد، اما دنياى اسلام از آن سود برد؛ زيرا كه دشمن را شناخت، علت دشمنى را شناخت، محور اختلاف حق و باطل را شناخت. امروز دعواها اينهاست؛ بقيهى حرفهائى كه مستكبرين عالم عليه ملتهاى مسلمان رديف ميكنند و ميگويند، حرفهاى فرعى و دروغى و بهانه است؛ روشن شد اصل قضيه چيست. اين يك روى قضيه است.
يك روى ديگر قضيه، اين حركت عظيم مسلمانهاست. شما ببينيد امروز در دنياى اسلام چه خبر است؛ ملتهاى مسلمان چه جوش و خروشى از خود نشان ميدهند. اكثر هم اين فيلم را نديدند؛ همين قدر اطلاع پيدا كردند كه يك چنين اهانتى انجام گرفته، شما ببينيد چه غليانى در دنياى اسلام هست. كشورهاى مسلمان، ملتهاى مسلمان، بدون اينكه كسى از آنها بخواهد، بدون اينكه كسى آنها را تحريك كند، حركت ميكنند مىآيند، با همهى وجود، از اعماق دل، ارادت و محبت خودشان را به پيغمبرشان فرياد ميكنند؛ اين خيلى ارزش دارد. صحنهى عجيبى شد. در خود كشورهاى غربى، در آنجائى كه بتهاى بزرگ و مستكبرين و طواغيت گردنكش نشستهاند و عليه اسلام و امت اسلامى به طور مرتب برنامهريزى ميكنند، در اروپا، در آمريكا، در كشورهاى گوناگونِ غير مسلمان، مسلمانها و گاهى غير مسلمانها آمدند وسط ميدان. اين هم يك روى ديگر قضيه است. اين خيلى قضيهى مهمى است؛ اين نشان داد ظرفيت دنياى اسلام را براى تحرك.
ما قبلاً عرض كرديم كه ملتقاى مسلمانان، وجود مبارك پيغمبر است. يعنى آنجائى كه همهى مسلمانان، فرقههاى مختلف، نحلههاى مختلف، مذاهب و عقايد مختلف به هم ميرسند و همه بر يك حقيقت اذعان و اعتراف ميكنند، وجود مقدس خاتمالانبياء است. در اينجا ديگر سنى و شيعه و فِرق مختلف و معتدل و متوسط و تندرو و اينها ديگر معنا ندارد. نسبت به اين مركز، نسبت به اين محور، نسبت به اين قطب عقايد الهى و اسلامى، همه با دل و جان متفق و متحدند. امروز اين در دنياى اسلام دارد نشان داده ميشود؛ اين را بايد مغتنم شمرد.
اينجاست كه «برائت از مشركين» در حج معنا پيدا ميكند. حج جائى است كه مسلمانها از همهى دنياى اسلام در آنجا جمع ميشوند. فرهنگهاى مختلف، نژادهاى مختلف، زبانهاى مختلف، صنوف لغات و لحنها و لهجههاى گوناگون - به تعبير امام حسين (عليهالسّلام) در دعاى مبارك عرفه - همه در آنجا مجتمعند، متفقند. اين وحدت كه شكل جسمانى و مادى آن در اجتماعات بزرگ حج ديده ميشود، بايد عمق پيدا كند؛ همه احساس كنند كه در مقابل يك خطر قرار دارند، در مقابل يك دشمن قرار دارند؛ همه از عمق وجود، نسبت به اين دشمن برائت بجويند. معناى برائت از مشركين در حج، اينجا ظاهر ميشود.
مقام و مرتبهى وجود مقدس پيغمبر اكرم چيزى نيست كه ما انسانها با زبانهاى قاصر و ناقصِ خودمان و با فهمهاى كوتاهِ خودمان بتوانيم آن را تصوير كنيم؛ ما فقط عشق ميورزيم، ما فقط اظهار اخلاص و خاكسارى ميكنيم؛ بيشتر از اين، كارى از ما برنمىآيد. پيغمبر كسى است كه خداى متعال ميگويد: «انّ اللّه و ملائكته يصلّون على النّبىّ».(1) ذات مقدس پروردگار به او درود ميفرستد، فرشتگان خداى متعال به او درود ميفرستند؛ ما كى هستيم كه بتوانيم مقام او را بفهميم، بشناسيم؟ اما به او محبت داريم، به او عشق ميورزيم، پاى سخن او مىايستيم. اين بايد براى ما به عنوان يك اصل محفوظ باشد: پاى سخن پيغمبرمان بايد بايستيم؛ و آن، سخن توحيد است، سخن اسلام است، قرآن است. حج را بايد مظهر اين قرار داد.
يكى از توطئههاى بزرگ دشمن - كه البته در اين قضيه بحمداللّه تا حدود زيادى خنثى شد، اما همه بايد مراقب باشيم - اختلاف افكندن بين اين صحنهى عظيم و يكپارچه است. ما كه در مبانى، در اصول، در اصلىترين مسائل اسلام، همه بر يك نقطه متمركز هستيم، به خاطر برخى از اختلافهاى نظرى و عقيدتى و عملى، ما را در مقابل هم قرار بدهند. بله، فِرق اسلامى، نِحل اسلامى در مسائل گوناگون اختلاف دارند؛ اما بگوئيم: در مقابل شما كه دشمن اسلاميد، در مقابل شما كه به وجود مقدس پيغمبر ما اينجور ناروائى به خرج ميدهيد، ما همه متفقيم، متحديم. دشمنان دين، مستكبران و ادارهكنندگان جبههى ضد اسلام بدانند كه امت اسلامى در مقابل آنها متحد و متفق است؛ گمان ايجاد اختلاف را از خودشان دور كنند؛ مأيوس بشوند از اينكه بتوانند بين ما اختلاف ايجاد كنند. مبلّغين ما، آحاد مردم ما، مديران ما، پيروان گوناگون مذاهب ما، سنى ما، شيعهى ما، همه بايد حواسمان به اين باشد؛ مراقبت كنيم، نگذاريم دشمن با ايجاد اختلاف بين ما - كه ما خشمهاى خودمان، غضبهاى خودمان را عليه خودمان و در درونِ خودمان به كار ببريم - خودش را از مقابلهى با خشم امت اسلامى نجات بدهد؛ اين خطاى بزرگى خواهد بود. اين يك نكته است در باب حج و بخصوص حج امسال.
يك نكتهى ديگر كه بارها بر آن تأكيد شده و باز هم لازم است عرض كنيم، اين است كه حج اگرچه يك واجب سياسى است، يك واجب اجتماعى است، مظهر وحدت است، مظهر تجمع مسلمين است، براى بيان برائت است - در اينها شكى نيست - اما يك مجموعهى لبالب از احساس معنوى است؛ اين نبايد فراموش شود. از اول مراسم حج، از همان احرامى كه شما براى عمره در ميقات ميبنديد، تا آخرين وظائف و فرائضى كه در حج وجود دارد، ذكر خدا موج ميزند؛ اين را بايد به ياد داشته باشيم. ذكر خداى متعال ما را پاكيزه ميكند، ما را تطهير ميكند، زنگها را از دل ما پاك ميكند، غفلتها را از ما ميزدايد، عشق به دنيا و چنگ زدن به زخارف مادى و پول و مقام و شهوات جنسى و غيرجنسى و اينها را در ما تضعيف ميكند. ما امروز و هميشه به اين احتياج داريم. انسان براى اينكه بتواند راه را درست طى كند، از صراط مستقيم حق منحرف نشود، احتياج دارد به اين كه هميشه ياد خدا را در دل بپروراند؛ و در اين جهت، حج يكى از بهترين فرصتهاست؛ از جهاتى بىنظير است. من خواهش ميكنم در هر كدام از اعمال و فرائض و مناسكى كه انجام ميدهيد، در لبيكى كه اول كار ميگوئيد، توجه داشته باشيد چه كار داريد ميكنيد؛ با كى داريد حرف ميزنيد. در طواف، در سعى، در ميقات، در مراكز وقوف، در هر عملى از اعمال حج، بدانيم كه داريم با چه كسى حرف ميزنيم، با چه كسى معامله ميكنيم، براى چه كسى داريم تلاش ميكنيم. اين ياد را، اين ذكر را، اين خشوع را، اين تضرع را لحظهاى از خودمان جدا نكنيم؛ اين يكى از كارهاى مهم است. روحانيون محترم بخصوص، مسئولان كاروانها، مرتبطين با افراد، به اين نكته توجه كنند.
نكتهى آخر هم اين است كه ارتباطات با برادران مسلمان در دنياى اسلام بايد در اين مركز مهم احياء شود. ارتباطات، ارتباطات دولتها نيست. ارتباطات دولتها، ارتباطات رسمى است، ارتباطات زبانى است، براى مسائل ديگرى است. ارتباط بين آحاد امت اسلامى، ارتباط قلبى است؛ اين با ارتباط آحاد ملتها با يكديگر حاصل ميشود. در ديدار با برادران مسلمانى كه از كشورهاى ديگر آمدهاند، آنهائى كه اهل زبانند، ميتوانند حرف بزنند، با زبان اظهار محبت كنند، اظهار تعارف كنند، بر روى نقاط مشترك تكيه كنند؛ آنهائى كه اهل حرف زدن نيستند، با عمل: جا بدهيد، مهربانى كنيد، محبت كنيد، بعضى از سختىها و خشونتها را تحمل كنيد؛ يكى ممكن است تنه بزند، شما در مقابلش لبخند بزنيد. در عمل سعى كنيد اين ارتباط به وجود بيايد؛ نه فقط براى اينكه آبرو و عزت ايران و ملت ايران را حفظ كنيد - كه البته اين در جاى خودش خيلى مهم است؛ چقدر خوب است كه يك ملت بتواند كرامت خود، ارزش خود، پايبندى خود به آداب و اخلاق انسانى و اسلامى را نشان بدهد - بلكه براى اينكه اين ارتباط قلبى برقرار شود. اهل هر نژادى است، اهل هر زبانى است، اهل هر مذهبى است، مسلمان است؛ او هم مثل شما به عشق كعبه آمده، به عشق پيغمبر آمده؛ او هم دارد همين راه را ميرود، او هم با خداى متعال دارد حرف ميزند. هرچه ميتوانيد، اين وجه مشترك را به رخ يكديگر بكشيد؛ بفهمند كه اين وجه مشترك وجود دارد. وقتى مسلمان در اقصى نقاط عالم احساس كرد كه در كشورهاى ديگر، در ملتهاى ديگر برادرانى دارد، قوّت روحى پيدا ميكند، اعتماد به نفس پيدا ميكند؛ از ضعفى كه دستهاى خبيثِ مستكبر بر مسلمانها تحميل كردهاند، خودش را نجات ميدهد. اين حالت بايد تقويت شود.
از خداوند متعال ميخواهيم بركات خودش را بر حجاج ما و بر همهى حجاج دنياى اسلام نازل بفرمايد. انشاءاللّه همهى شما مشمول ادعيهى زاكيهى حضرت بقيةاللّه (ارواحنا فداه) باشيد و انشاءاللّه همه بتوانيم با استمداد از روح مطهر اولياء، روح مطهر شهداء، روح مطهر امام بزرگوارمان، در راهى حركت كنيم كه موجب رضاى پروردگار عالم باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
1) احزاب: 56