بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
خدا را سپاس كه تلاش مبارك شما دستاندكاران ترويج فريضهى نماز، به دومين سالگرد رسيد و كارى با چنين اهميّت، به اهتمامى پيگير و خستگىناپذير پيوست. راز موفقيت در دسترسى به هدفهاى بزرگ و والا، همين پيگيرى و استمرار در طلب است، اين درس بزرگ را نيز در يكى از آثار مناجاتى مولاى پرهيزگاران مىآموزيم كه: وهب لى الجّد فى خشيتك و الدوام فى الاتصال بخدمتك ... نماز در عرصهى تكاپوى لايزال و ناگزيرى كه بشر بدان مأمور بلكه مطبوع گرديده است، بزرگترين فريضه و مؤثرترين ابزار است. شايد برخى اين خصوصيّت را براى نماز فقط در ميدان تكاپوى فردى به سوى كمال، شناخته و از نقش آن در صحنهى جهاد جمعى و اجتماعى و در برابر معارضان پرقدرت دنيايى سخنى نشنيده باشند. از اين رو بايد دانست كه پايمردى در همه گونه رويارويى، وابسته به آن است كه دلها و ارادهها از صفا و توكّل و اعتماد به نفس و اميد به فرجام، لبريز باشد، و نماز سرچشمهى جوشانى است كه اين همه و بسى فيوضات ديگر را بر دل و جان نمازگزار سرازير مىكند و از او انسانى روشن ضمير و ثابت قدم و بىدغدغه و اميدوار مىسازد. اينكه در قرآن و سخن والاى پيامبر خاتم (صلّىاللَّهعليهوالهوسلّم) نماز، باز دارنده از فحشاء و منكر و معراج مؤمن و تقرّبدهندهى پرهيزگار و در يك سخن، بهترين نهاد دين معرّفى شده و پيامبر مكرّم، آن را روشنى چشم خويش خوانده است، بايد ما را در فهم عظمت نماز به تأمّل و ژرف نگرى بيشتر بكشاند. البته اين نكته نيز شايان ذكر است كه نماز همين بر زبان راندن كلمات و گزاردن حركاتى معيّن نيست. آنهمه فيض و بركت، بر پديدآوردن امواج صوتى و اعمال بدنى بىآنكه روح ذكر و توجه در سراسر اين كالبد دميده باشد، مترقب نمىگردد، اگر چه حدّاقل تكليف با آن ساقط مىگردد. روح نماز، ياد خدا و خشوع و حضور در برابر اوست و اين كلمات و اعمالى كه با تعليم الهى بر مكلّف، واجب گشته است بهترين قالب براى آن روح و نزديكترين راه به آن سر منزل مقصود است.نماز بىذكر و حضور، كالبدى بىروح است كه اگر چه نام نماز بر آن، مجاز نيست، ليكن اثر و خاصيت نماز نيز از آن مترقب نيست. از اين حقيقت، در آثار دينى با عنوان «قبولى نماز» سخن رفته است، و چنين آمده است كه از يك نماز كه تو مىگزارى تنها هر آنچه با حضور و توجه آورده شده قبول است و بس. اينك نماز، موهبتى بىبديل و سرچشمهى فيضى لايزال، در اختيار ما است كه با آن، نخست از خويش و سپس از هر آنكه بدو مهر مىورزيم، انسان صالح بسازيم. اين دروازهيى است گشاده به عرصهيى پهنا و رو مصفا. دريغ است كه آدمى عمرى را در جوار بهشت مصفايى بگذراند و سرى بدان نكشد و عزيزان خود را بدان سوق ندهد. وحى الهى به پيامبر عظيمالشأن (صلّىاللَّهعليهوالهوسلّم) چنين فرمان داد: و أمر اهلك بالصلوة و اصطبر عليها. امروز همهى شما خود را طرف اين خطاب بشمريد و نماز را، حقيقت مقدس و گوهر درخشان را كه عطيهى الهى به امت محمّد مصطفى (صلّىاللَّهعليهواله) است، قدر بشناسيد در اين وظيفه هر كسى سهم ويژهيى دارد: پدران و مادران با گفتار و كردار خود، فرزندان را به نماز تشويق و راهنمايى كنند. معلمان، شاگردان مدارس و دانشگاهها را در سمت و سوى اين حقيقت درخشان به حركت وادار نمايند. فضلا و علما و روحانيون محترم، امامت جماعت در مراكز آموزشى و اقامتگاههاى دانشجويان، براى نسل نو را فرصتى مغتنم بشمرند. نويسندگان كتابهاى درسى، رازها و رمزها و درسهاى نماز را در كتابهاى درسى بگنجانند. وزارت ارشاد و سازمان تبليغات و صدا و سيما از هنر به ويژه هنر سينما براى نشان دادن گوهر نماز و چهرهى نمازگزار بهره بگيرند. هنرمندان عزيز با زبان شعر و قصه و نقاشى و جز اينها، و با آفرينش آثار هنرى با كيفيت، بلكه برجسته، دست چيرهى هنر را به كارى چنين شايسته مشغول سازند. در مدارس، معلمان و مديران، و در همهى مراكز، مسؤولان، با حضور خود در صفوف نماز، نمازگزاران را تشويق كنند. در گردهمايىهاى علمى و فرهنگى و آموزشى و تبليغى، نماز را در وقت خود همچون الهام بخش صداقت و هدايت به جاى آورند. نويسندگان و گويندگان دينى دربارهى نماز و مفهوم و فلسفه و هدف و آثار و بركات و احكام آن بگويند و بنويسند. مردم، مساجد را با حضور در نمازهاى جماعت كه بهترين شيوهى نمازگزاردن است، رونق بخشند. در همهى بناهاى عمومى و جاهايى كه همواره به طبع حال، مردمى در آن گرد مىآيند مانند فرودگاهها و ايستگاههاى قطار و بندرها و عزيمتگاههاى خودروهاى همگانى و ادارات دولتى و بوستانهاى شهرى و مانند اينها نمازخانه يا مساجدى بنا كنند و افزون بر اين، مردم، هر زمين پاكيزه و مناسبى را به هنگام درآمدن وقت نماز، مسجد به شمار آورند و در آن به نماز بايستند. از اينگونه كار براى هر كسى و قشرى از مردم، هست كه هر كس بايد كنكاش كند و سهم خود از اين فريضهى همگانى را بيا بدو بدان دست زند. در چنين وضعى است كه جامعهى اسلامى ما، توانسته است نماز را اقامه كند و مصداق اين آيهى كريمه گردد كه: «الذين ان مكّنّاهم اقاموا الصّلاة و اتوا الزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و اللَّه عاقبة الامور صدق اللَّه العلى العظيم». توفيق همهى آحاد مسلمان را در درست انجام دادن اين وظيفهى الهى مسألت مىكنم.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه
سيّد على خامنهاى
16/6/72
خدا را سپاس كه تلاش مبارك شما دستاندكاران ترويج فريضهى نماز، به دومين سالگرد رسيد و كارى با چنين اهميّت، به اهتمامى پيگير و خستگىناپذير پيوست. راز موفقيت در دسترسى به هدفهاى بزرگ و والا، همين پيگيرى و استمرار در طلب است، اين درس بزرگ را نيز در يكى از آثار مناجاتى مولاى پرهيزگاران مىآموزيم كه: وهب لى الجّد فى خشيتك و الدوام فى الاتصال بخدمتك ... نماز در عرصهى تكاپوى لايزال و ناگزيرى كه بشر بدان مأمور بلكه مطبوع گرديده است، بزرگترين فريضه و مؤثرترين ابزار است. شايد برخى اين خصوصيّت را براى نماز فقط در ميدان تكاپوى فردى به سوى كمال، شناخته و از نقش آن در صحنهى جهاد جمعى و اجتماعى و در برابر معارضان پرقدرت دنيايى سخنى نشنيده باشند. از اين رو بايد دانست كه پايمردى در همه گونه رويارويى، وابسته به آن است كه دلها و ارادهها از صفا و توكّل و اعتماد به نفس و اميد به فرجام، لبريز باشد، و نماز سرچشمهى جوشانى است كه اين همه و بسى فيوضات ديگر را بر دل و جان نمازگزار سرازير مىكند و از او انسانى روشن ضمير و ثابت قدم و بىدغدغه و اميدوار مىسازد. اينكه در قرآن و سخن والاى پيامبر خاتم (صلّىاللَّهعليهوالهوسلّم) نماز، باز دارنده از فحشاء و منكر و معراج مؤمن و تقرّبدهندهى پرهيزگار و در يك سخن، بهترين نهاد دين معرّفى شده و پيامبر مكرّم، آن را روشنى چشم خويش خوانده است، بايد ما را در فهم عظمت نماز به تأمّل و ژرف نگرى بيشتر بكشاند. البته اين نكته نيز شايان ذكر است كه نماز همين بر زبان راندن كلمات و گزاردن حركاتى معيّن نيست. آنهمه فيض و بركت، بر پديدآوردن امواج صوتى و اعمال بدنى بىآنكه روح ذكر و توجه در سراسر اين كالبد دميده باشد، مترقب نمىگردد، اگر چه حدّاقل تكليف با آن ساقط مىگردد. روح نماز، ياد خدا و خشوع و حضور در برابر اوست و اين كلمات و اعمالى كه با تعليم الهى بر مكلّف، واجب گشته است بهترين قالب براى آن روح و نزديكترين راه به آن سر منزل مقصود است.نماز بىذكر و حضور، كالبدى بىروح است كه اگر چه نام نماز بر آن، مجاز نيست، ليكن اثر و خاصيت نماز نيز از آن مترقب نيست. از اين حقيقت، در آثار دينى با عنوان «قبولى نماز» سخن رفته است، و چنين آمده است كه از يك نماز كه تو مىگزارى تنها هر آنچه با حضور و توجه آورده شده قبول است و بس. اينك نماز، موهبتى بىبديل و سرچشمهى فيضى لايزال، در اختيار ما است كه با آن، نخست از خويش و سپس از هر آنكه بدو مهر مىورزيم، انسان صالح بسازيم. اين دروازهيى است گشاده به عرصهيى پهنا و رو مصفا. دريغ است كه آدمى عمرى را در جوار بهشت مصفايى بگذراند و سرى بدان نكشد و عزيزان خود را بدان سوق ندهد. وحى الهى به پيامبر عظيمالشأن (صلّىاللَّهعليهوالهوسلّم) چنين فرمان داد: و أمر اهلك بالصلوة و اصطبر عليها. امروز همهى شما خود را طرف اين خطاب بشمريد و نماز را، حقيقت مقدس و گوهر درخشان را كه عطيهى الهى به امت محمّد مصطفى (صلّىاللَّهعليهواله) است، قدر بشناسيد در اين وظيفه هر كسى سهم ويژهيى دارد: پدران و مادران با گفتار و كردار خود، فرزندان را به نماز تشويق و راهنمايى كنند. معلمان، شاگردان مدارس و دانشگاهها را در سمت و سوى اين حقيقت درخشان به حركت وادار نمايند. فضلا و علما و روحانيون محترم، امامت جماعت در مراكز آموزشى و اقامتگاههاى دانشجويان، براى نسل نو را فرصتى مغتنم بشمرند. نويسندگان كتابهاى درسى، رازها و رمزها و درسهاى نماز را در كتابهاى درسى بگنجانند. وزارت ارشاد و سازمان تبليغات و صدا و سيما از هنر به ويژه هنر سينما براى نشان دادن گوهر نماز و چهرهى نمازگزار بهره بگيرند. هنرمندان عزيز با زبان شعر و قصه و نقاشى و جز اينها، و با آفرينش آثار هنرى با كيفيت، بلكه برجسته، دست چيرهى هنر را به كارى چنين شايسته مشغول سازند. در مدارس، معلمان و مديران، و در همهى مراكز، مسؤولان، با حضور خود در صفوف نماز، نمازگزاران را تشويق كنند. در گردهمايىهاى علمى و فرهنگى و آموزشى و تبليغى، نماز را در وقت خود همچون الهام بخش صداقت و هدايت به جاى آورند. نويسندگان و گويندگان دينى دربارهى نماز و مفهوم و فلسفه و هدف و آثار و بركات و احكام آن بگويند و بنويسند. مردم، مساجد را با حضور در نمازهاى جماعت كه بهترين شيوهى نمازگزاردن است، رونق بخشند. در همهى بناهاى عمومى و جاهايى كه همواره به طبع حال، مردمى در آن گرد مىآيند مانند فرودگاهها و ايستگاههاى قطار و بندرها و عزيمتگاههاى خودروهاى همگانى و ادارات دولتى و بوستانهاى شهرى و مانند اينها نمازخانه يا مساجدى بنا كنند و افزون بر اين، مردم، هر زمين پاكيزه و مناسبى را به هنگام درآمدن وقت نماز، مسجد به شمار آورند و در آن به نماز بايستند. از اينگونه كار براى هر كسى و قشرى از مردم، هست كه هر كس بايد كنكاش كند و سهم خود از اين فريضهى همگانى را بيا بدو بدان دست زند. در چنين وضعى است كه جامعهى اسلامى ما، توانسته است نماز را اقامه كند و مصداق اين آيهى كريمه گردد كه: «الذين ان مكّنّاهم اقاموا الصّلاة و اتوا الزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و اللَّه عاقبة الامور صدق اللَّه العلى العظيم». توفيق همهى آحاد مسلمان را در درست انجام دادن اين وظيفهى الهى مسألت مىكنم.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه
سيّد على خامنهاى
16/6/72