بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
جلسهى بسيار خوبى بود. امروز جمع برگزيدهى مسابقات حفظ و قرائت قرآن در اينجا تشريف دارند، كه هركدام از اينها براى ما حقيقتاً يك مژده است. اينكه اين بچهها اينگونه عاشقانه به قرآن مىپردازند، در پيشگاه خداوند متعال جاى سپاس دارد. البته من همينجا بايد از پدر اين بچهى كوچك(1) و پدر اين قراء(2) و حافظ نوجوان(3) و اساتيد و مربيهايشان(4) تشكر كنم. ملت ما بدانند كه همهى بچههاى كوچك ما همين استعداد را دارند؛ اما يك همت و يك رسيدگى لازم است تا ما اين نوباوگان را با قرآن آشنا كنيم.
برادران و خواهران عزيز! سالهاى متمادى در اين كشور تلاش شد تا بين ملت و قرآن فاصله بيندازند. براى ايجاد فاصله، عمداً تلاش كردند؛ سعى كردند تا قرآن را از زندگى ما بكلى حذف كنند. حذف قرآن از زندگى يعنى چه؟ يعنى قطع رابطهى ملتهاى مسلمان با اسلام؛ چون قرآن مشعل اسلام و مشعل هدايت است. آن كسى كه با قرآن مأنوس است، قلب و عملش، با آن كسى كه با قرآن بىارتباط است، فرق دارد. آن ملتى كه با قرآن ارتباط دارد، با آن ملتى كه با قرآن بىارتباط است، متفاوت است. امروز دشمنان اسلام دارند بينات قرآن را زير پا مىگذارند؛ براى خاطر اينكه ملتهاى ما با قرآن بىارتباطند.
اميرالمؤمنين فرمود: «و ما جالس هذا القران احد الّا قام عنه بزيادة أو نقصان: زيادة فى هدى، أو نقصان من عمى»؛(5) وقتى از كنار قرآن بلند مىشويد، چيزى بر شما افزوده شده است، و آن هدايت است؛ و چيزى از شما كم شده است، و آن كورى و جهالت است. مىخواستند اين هدايت را از ما بگيرند. كار به جايى رسيد كه نسل پرورشيافتهى دوران ستمشاهى اخير - يعنى اين بيست سال قبل از پيروزى انقلاب - در مدارس با قرآن آشنا نشده بود؛ حالا اگر شانسش مىگرفت و در جايى دورهى قرآنى، استاد قرآنى، پدر مهربانى، مادر قرآنخوانى گيرش مىآمد، فبها و نعمة، والّا قرآنى وجود نداشت! انقلاب آمد و قرآن را با جان مردم آميخت.
عزيزان من! قراء قرآن! جوانان پاكدل انقلابى ما! اين رابطه را روزبهروز با قرآن بيشتر كنيد؛ در خانوادهها عطر قرآن را در فضا منتشر كنيد؛ قرآن را بخوانيد و بخوانيد؛ در قرآن تدبر كنيد. دشمن نمىخواهد مسلمانان آيات قرآن را مثل عَلَم در دست بگيرند؛ چون قرآن تكليفها را معين كرده است؛ تكليف مسلمانان را، تكليف جهاد را، تكليف زندگى اسلامى و مرگ اسلامى را.
ما بايد رابطهمان را با قرآن روزبهروز مستحكمتر كنيم. در خانهها قرآن بخوانيد. حتّى در هنگام بيكارى، چنانچه مختصر فراغتى پيدا مىكنيد، خودتان را به قرآن وصل كنيد. هر روز مقدارى قرآن بخوانيد و آن را فرا بگيريد. اين روشهاى تجويدى را فرا بگيريد. از اين معلمان و اساتيدى كه عمدتاً از كشور مصر آمدهاند، هرچه ممكن است، استفاده كنيد. اين استاد «ابوالعينين شعيشع»(6) كه يك پير قرآن است، بنده از سى سال پيش - شايد هم بيشتر - با صدا و نوارهاى ايشان آشنا هستم؛ اينها عمرشان را با قرآن گذراندهاند؛ اينها كسانى هستند كه در اين رشتهى قرائت و تلاوت قرآن كار كردهاند؛ خوب هم كار كردهاند؛ حايز مراتب خوب هم شدهاند. آنچه را كه اين اساتيد قرآن دارند، از آنها فرا بگيرند. البته قرآن يك درياى عميق و يك بحر واسع است و نهايتى ندارد؛ هرچه پيش برويد - چه در سطح قرآن، چه در اعماق آن - همچنان امكان سير و پيشرفت و حركت وجود دارد.
انشاءاللَّه كه خداوند به همهى شماها توفيق بدهد. بنده از كسانى كه تلاش كردند و اين مسابقات را برگزار كردند، بسيار تشكر مىكنم. از سازمان اوقاف، از شخص جناب آقاى امام جمارانى(7) كه واقعاً تلاش كردند و تلاش مىكنند، از همكارانشان، از بقيهى برادرانى كه در سازمان تبليغات و در مراكز ديگر به تلاش قرآنى ادامه مىدهند، متشكرم. اين كارها، همان كارهايى است كه ملت ما به آن احتياج دارد. اميدوارم كه انشاءاللَّه روزبهروز توفيقاتشان از طرف پروردگار عالم بيشتر باشد. انشاءاللَّه همهى ما با قرآن زندگى كنيم، با قرآن هم بميريم و در قيامت هم با قرآن محشور بشويم.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
------------------------------------------------
1) غفرانىنيا
2) حسنىزاده، فروغى، بيات
3) وطنخواه (حافظ كل قرآن كريم)
4) آقايان: علمى، سادات فاطمى، محمّدزاده، معينى
5) نهجالبلاغه، خطبهى 176
6) وى در سال 1343 ق در منطقهى مصرعليا متولد شد. مراحل اوليهى قرائت را تحت آموزش خاندان خود تعليم گرفت و سپس در كنار اساتيد فن قرائات، به تكميل اين علم پرداخت. در سال 1360 ق - يعنى در هفده سالگى - براى اولين بار در راديوى مصر مبادرت به تلاوت قرآن كرد. تلاوتهاى استاد شعيشع متوالياً از كليهى راديوهاى كشورهاى عربى و اسلامى پخش مىشود و شهرت اين قارى بزرگ و قرائاتش، به تمام مسلمين جهان رسيده است. وى به بسيارى از كشورهاى جهان سفر كرده و در آن كشورها به تلاوت قرآن پرداخته است و بارها براى داورى در مسابقات جهانى قرائت قرآن به ايران آمده است.
7) نمايندهى ولىّفقيه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خيريه
جلسهى بسيار خوبى بود. امروز جمع برگزيدهى مسابقات حفظ و قرائت قرآن در اينجا تشريف دارند، كه هركدام از اينها براى ما حقيقتاً يك مژده است. اينكه اين بچهها اينگونه عاشقانه به قرآن مىپردازند، در پيشگاه خداوند متعال جاى سپاس دارد. البته من همينجا بايد از پدر اين بچهى كوچك(1) و پدر اين قراء(2) و حافظ نوجوان(3) و اساتيد و مربيهايشان(4) تشكر كنم. ملت ما بدانند كه همهى بچههاى كوچك ما همين استعداد را دارند؛ اما يك همت و يك رسيدگى لازم است تا ما اين نوباوگان را با قرآن آشنا كنيم.
برادران و خواهران عزيز! سالهاى متمادى در اين كشور تلاش شد تا بين ملت و قرآن فاصله بيندازند. براى ايجاد فاصله، عمداً تلاش كردند؛ سعى كردند تا قرآن را از زندگى ما بكلى حذف كنند. حذف قرآن از زندگى يعنى چه؟ يعنى قطع رابطهى ملتهاى مسلمان با اسلام؛ چون قرآن مشعل اسلام و مشعل هدايت است. آن كسى كه با قرآن مأنوس است، قلب و عملش، با آن كسى كه با قرآن بىارتباط است، فرق دارد. آن ملتى كه با قرآن ارتباط دارد، با آن ملتى كه با قرآن بىارتباط است، متفاوت است. امروز دشمنان اسلام دارند بينات قرآن را زير پا مىگذارند؛ براى خاطر اينكه ملتهاى ما با قرآن بىارتباطند.
اميرالمؤمنين فرمود: «و ما جالس هذا القران احد الّا قام عنه بزيادة أو نقصان: زيادة فى هدى، أو نقصان من عمى»؛(5) وقتى از كنار قرآن بلند مىشويد، چيزى بر شما افزوده شده است، و آن هدايت است؛ و چيزى از شما كم شده است، و آن كورى و جهالت است. مىخواستند اين هدايت را از ما بگيرند. كار به جايى رسيد كه نسل پرورشيافتهى دوران ستمشاهى اخير - يعنى اين بيست سال قبل از پيروزى انقلاب - در مدارس با قرآن آشنا نشده بود؛ حالا اگر شانسش مىگرفت و در جايى دورهى قرآنى، استاد قرآنى، پدر مهربانى، مادر قرآنخوانى گيرش مىآمد، فبها و نعمة، والّا قرآنى وجود نداشت! انقلاب آمد و قرآن را با جان مردم آميخت.
عزيزان من! قراء قرآن! جوانان پاكدل انقلابى ما! اين رابطه را روزبهروز با قرآن بيشتر كنيد؛ در خانوادهها عطر قرآن را در فضا منتشر كنيد؛ قرآن را بخوانيد و بخوانيد؛ در قرآن تدبر كنيد. دشمن نمىخواهد مسلمانان آيات قرآن را مثل عَلَم در دست بگيرند؛ چون قرآن تكليفها را معين كرده است؛ تكليف مسلمانان را، تكليف جهاد را، تكليف زندگى اسلامى و مرگ اسلامى را.
ما بايد رابطهمان را با قرآن روزبهروز مستحكمتر كنيم. در خانهها قرآن بخوانيد. حتّى در هنگام بيكارى، چنانچه مختصر فراغتى پيدا مىكنيد، خودتان را به قرآن وصل كنيد. هر روز مقدارى قرآن بخوانيد و آن را فرا بگيريد. اين روشهاى تجويدى را فرا بگيريد. از اين معلمان و اساتيدى كه عمدتاً از كشور مصر آمدهاند، هرچه ممكن است، استفاده كنيد. اين استاد «ابوالعينين شعيشع»(6) كه يك پير قرآن است، بنده از سى سال پيش - شايد هم بيشتر - با صدا و نوارهاى ايشان آشنا هستم؛ اينها عمرشان را با قرآن گذراندهاند؛ اينها كسانى هستند كه در اين رشتهى قرائت و تلاوت قرآن كار كردهاند؛ خوب هم كار كردهاند؛ حايز مراتب خوب هم شدهاند. آنچه را كه اين اساتيد قرآن دارند، از آنها فرا بگيرند. البته قرآن يك درياى عميق و يك بحر واسع است و نهايتى ندارد؛ هرچه پيش برويد - چه در سطح قرآن، چه در اعماق آن - همچنان امكان سير و پيشرفت و حركت وجود دارد.
انشاءاللَّه كه خداوند به همهى شماها توفيق بدهد. بنده از كسانى كه تلاش كردند و اين مسابقات را برگزار كردند، بسيار تشكر مىكنم. از سازمان اوقاف، از شخص جناب آقاى امام جمارانى(7) كه واقعاً تلاش كردند و تلاش مىكنند، از همكارانشان، از بقيهى برادرانى كه در سازمان تبليغات و در مراكز ديگر به تلاش قرآنى ادامه مىدهند، متشكرم. اين كارها، همان كارهايى است كه ملت ما به آن احتياج دارد. اميدوارم كه انشاءاللَّه روزبهروز توفيقاتشان از طرف پروردگار عالم بيشتر باشد. انشاءاللَّه همهى ما با قرآن زندگى كنيم، با قرآن هم بميريم و در قيامت هم با قرآن محشور بشويم.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
------------------------------------------------
1) غفرانىنيا
2) حسنىزاده، فروغى، بيات
3) وطنخواه (حافظ كل قرآن كريم)
4) آقايان: علمى، سادات فاطمى، محمّدزاده، معينى
5) نهجالبلاغه، خطبهى 176
6) وى در سال 1343 ق در منطقهى مصرعليا متولد شد. مراحل اوليهى قرائت را تحت آموزش خاندان خود تعليم گرفت و سپس در كنار اساتيد فن قرائات، به تكميل اين علم پرداخت. در سال 1360 ق - يعنى در هفده سالگى - براى اولين بار در راديوى مصر مبادرت به تلاوت قرآن كرد. تلاوتهاى استاد شعيشع متوالياً از كليهى راديوهاى كشورهاى عربى و اسلامى پخش مىشود و شهرت اين قارى بزرگ و قرائاتش، به تمام مسلمين جهان رسيده است. وى به بسيارى از كشورهاى جهان سفر كرده و در آن كشورها به تلاوت قرآن پرداخته است و بارها براى داورى در مسابقات جهانى قرائت قرآن به ايران آمده است.
7) نمايندهى ولىّفقيه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خيريه