بسماللهالرحمنالرحيم
الحمدلله ربالعالمين والصلاه والسلام علي سيدنا و نبينا ابيالقاسم محمد و علي اله الاطيبين الاطهرين المنتجبين الهداه المهديين المعصومين سيما بقيهالله فيالارضين
خدا را شكرگزارم كه اين توفيق را نصيب فرمود، تا در اين ايام شروع سال جديد هجري شمسي، در سايهي مرقد منور حضرت ثامنالحجج(عليه آلاف التحية و الثناء) و در كنار شما مردم مؤمن و مبارز و پيشگام و انقلابي شهر مشهد باشم و در زمرهي زوار مشتاق اين بزرگوار قرار گيرم. از خداوند متعال خواستارم كه ما را همواره در سايهي ولايت و رهبري و محبت اين بزرگوار قرار بدهد و كشور ايران عزيز را ـ كه كشور حضرت صاحبالزمان(عجلالله تعالي فرجه) و متعلق به اين خاندان عزيز خدا و محبوب نبياكرم ميباشد ـ همواره از بركات اين بزرگواران مستفيض بفرمايد.
من مناسب ميدانم كه در جمع شما مردم مشهد و زوار مشتاق و بااخلاص اين بارگاه مقدس عرض بكنم كه امام فقيد عظيممان، مانند همهي آحاد محب اهلبيت در دنياي اسلام، اين اشتياق را داشتند كه در زمرهي زوار امام هشتم(عليه الصلاة و السلام) قرار بگيرند. اميدوارم كه خداوند، آن امام عظيم و مجاهد بزرگ دنياي اسلام و رهبر بينظير را با ائمهي هدي و انوار مقدسهي اهلبيت(عليهمالسلام) محشور بفرمايد و روزبهروز بر درجات آن بزرگوار بيفزايد.
من امروز يك نكته را عرض ميكنم و آن، اين است كه خداوند متعال دربارهي انقلاب اسلامي شما ملت ايران، حجت را بر همهي مردم دنيا و كساني كه مشتاق حقيقتند، تمام كرده است. شايد بسياري از انسانهاي پاك و مخلص در عالم باشند كه در مقابل يك حادثه، دچار ترديد باشند و نتوانند آن حادثه را تحليل كنند و يا دربارهي آن قضاوت نمايند. براي خود ما هم گاهي اتفاق ميافتد كه حادثهيي در دنيا پيش ميآيد، ولي نميتوانيم به طور قاطع دربارهي آن حادثه اظهار نظر كنيم. فرضا حكومتي در يك كشور بر سر كار ميآيد، يا در جايي از دنيا، نزاعي بين دو جناح درگير ميشود كه گاهي دلايل كافي و شواهد روشنگر در دسترس قرار نميگيرد; لذا انسان نميتواند دربارهي آن قضيه قضاوت كند.
من عرض ميكنم كه هيچكس در دنيا نيست كه نتواند دربارهي انقلاب اسلامي ملت ايران درست قضاوت كند و دچار ترديد بماند. خدا دربارهي اين انقلاب، حجت را بر همه تمام كرد. آنقدر دلايل روشن براي شناسايي اين انقلاب وجود دارد كه اگر كسي در دنيا واقعا بخواهد حق را پيدا كند و بشناسد، يقينا دچار ترديد نخواهد ماند. به آنهايي كه از روي غرض حرف ميزنند، كاري نداريم. به آنهايي كه منافعشان بر اثر اين انقلاب تهديد شده، يا از بين رفته است، كاري نداريم. به آن حكمرانان مستبد و ظالم كه از بيداري مردم و ملت خودشان ميترسند و به اين جهت با اين انقلاب دشمنند و دربارهي آن بد قضاوت ميكنند، كاري نداريم. صحبت بر سر انسانهاي بيغرض و بيمرض و حقجو و كساني است كه واقعا دنبال حقيقت ميگردند، تا حقيقت را بشناسند. اينگونه آدمها در هرجاي دنيا كه باشند، اگر نامي از اين انقلاب و خبري از آن شنيده باشند، دربارهاش دچار ترديد نيستند و قضاوتشان نسبت به آن، قضاوت واضح و روشني است.
من دو دليل از دلايلي را كه خدا براي راهنمايي انسانهاي جوياي حق در دنيا مجسم كرده و در معرض ديد همه گذاشته است، ميگويم; دلايل بيش از اينهاست.
يك دليل، عبارت از دشمني اشرار عالم با اين انقلاب است. اين، يك شاخص است. شما هرجا در دنيا، كسي يا دستگاهي را پيداكنيد كه شرير و شرآفرين باشد، مجسمهي شيطان و منشأ بدي و فساد باشد ـ چه شرق، چه غرب، چه در ميان كشورهاي پيشرفته، چه در ميان كشورهاي عقب افتاده، چه در ميان سياستمداران، چه در ميان فرهنگيان و قلمبهدستان و از اين قبيل افراد ـ نسبت به اين انقلاب، دشمني آشتيناپذير دارند. من هيچ انقلاب ديگري را در دنيا و در طول تاريخ انقلابها ـ يعني از حدود هفتاد سال پيش به اين طرف ـ از اين قبيل و به اين شكل سراغ ندارم.
ابرقدرتها با انقلاب ما مخالفند. آنها مجسمهي شر و فسادند. شرير واقعي و درجهي اول، ابرقدرتها هستند; يعني حكومتها و سردمداراني كه بخشي از دنيا در قبضهي قدرت آنهاست و در امور ملتها هم ـ غير از ملت خودشان ـ دخالت ميكنند. البته يك روز در دنيا دو ابرقدرت وجود داشت; ابرقدرت غرب كه امريكا بود، و ابرقدرت شرق كه شوروي بود. امروز اين تقسيمبندي وجود ندارد و تركيب و تشكيل سياسي عالم، به شكل ديگري است. اما امروز هم مثل هميشه، سران قدرتهاي بزرگ شيطاني، كه وجود آنها مجسمهي شر و فساد است، از بن دندان با اين انقلاب مخالفند.
چه كسي در اين شك ميكند كه دولتي مثل دولت امريكا، مظهر شر و فساد است؟ چه عمل شرارتباري را در دنيا سراغ داريد كه اينها انجام نداده باشند؟ ديديد كه در طول اين سالهاي متمادي، در آفريقا، در آسيا، در امريكاي لاتين، در خاور ميانه، در دريا و صحرا، هرجا كه امريكاييها احساس كردند منافعي در آنجا دارند و آن منافع، متوقف بر اين است كه عدهيي انسان كشته بشوند، دريغ نكردند! با اينحال، شعار طرفداري از حقوق بشر را هم ميدهند! شيطانهاي عالم، هميشه همينطور بودهاند.
اينكه كسي ادعا كند ما طرفدار حقوق بشريم، قضيه را تمام نميكند. طرح قضيهي حقوق بشر از طرف سردمداران امريكا، چه حالا و چه در روزهاي قبل، يك دكان و يك وسيله براي استفادهي بيشتر است. اينها به حقوق بشر اعتقاد ندارند. اينها كساني هستند كه در مقابل چشمشان، حكومت صهيونيستي در كشور فلسطين، مردم فلسطين را به بدترين وجهي زير فشار و كشتار و اختناق و شكنجه قرار ميدهد و آنها حاضر نيستند حتي به زبان، عمل او را محكوم كنند. فلسطينيها انسان نيستند؟ !حقوق بشر شامل فلسطينيها نميشود؟!
اينها كساني هستند كه مرتجعترين و مستبدترين حكومتهاي دنيا متكي به آنهايند، از آنها مدد و كمك ميگيرند و انسانها را نابود ميكنند. شما در دنيا نگاه كنيد، ببينيد كشورهايي كه حتي يك مجلس شورا ـ ولو به صورت شكلي و اسمي ـ ندارند، كدامند؟ الان كشورهايي هستند ـ احتياجي به اسم آوردن نيست; همهي شما اين كشورها را ميشناسيد ـ كه ادارهي امور آنها، بدون كوچكترين دخالت و آراي مردم انجام ميگيرد. حكومتهاي آنها، فردي مطلق است. پارلمان و انتخابات ندارند و در نتيجه مردم نمايندهي قانونگذار و رئيس جمهوري هم كه انتخابش بكنند، ندارند. يك نفر يا يك خانواده، بر مردم و ثروت و نفت اين كشورها حكومت مطلق ميكند و هر كاري دلشان بخواهد، از كشتار و اختناق و حبس و زجر و بقيهي توهينها و اهانتها، با مردم اين كشورها انجام ميدهند. اين دولتهاي اينقدر مختنق و مرتجع، اينقدر دور از پيشرفتهاي سياسي عالم و بياعتنا به حقوق انسان، نورچشميهاي امريكايند و امريكا بزرگترين مدافع اين كشورهاست! امريكا طرفدار حقوق بشر است؟ اگر اينطور است، چرا به اين دولتهاي زوري اختناقي فاسد بياعتناي به دمكراسي و حقوق بشر، يك يادداشت كوچك اعتراض نميفرستد كه حقوق بشر در كشور شما مورد بياعتنايي قرار گرفته است؟!
يكي از حساسترين مناطق عالم، همين منطقهي استراتژيك كشور آفريقاي جنوبي است كه سر دماغهي "اميدنيك" در منتهياليه جنوب آفريقا واقع شده است; محلي كه امروز از لحاظ سوقالجيشي و در دورههاي گذشته از لحاظ سياسي و اقتصادي، اهميت بسيار زيادي داشته است. مدتها قبل يك عده سفيدپوست به آنجا رفتند و حاكم شدند; از جهالت مردم بومي سوء استفاده كردند و حكومت و ادارهي آن كشور را به دست گرفتند; معادن قيمتي الماس و طلا و بقيهي چيزها را مالك شدند و سياهپوستان را در شرايط حيواني نگهداشتند. درعينحال، امريكا و انگليس و بسياري از كشورهاي غربي مدعي حقوق بشر، هيچ حركت جدي عليه آفريقاي جنوبي نكردند! من نمونهيي از كيفيت حكومت آفريقاي جنوبي را در كشور ديگري كه در همسايگي اين كشور است، از نزديك ديدهام. البته آن كشور توانسته به استقلال دست پيدا كند و سفيدپوستان طرفدار تبعيض نژادي را بيرون كند. من ديدم كه سفيدپوستان در دوران حاكميت، با مردم بومي و مالك آن سرزمين، به جرم سياهپوست بودن، چگونه رفتار ميكردند; به آنها چهقدر اهانت و تحقير و فشار و شكنجه تحميل ميشد.
شما گاهي در تلويزيون مناظري را ميبينيد كه مردم سياهپوست آفريقاي جنوبي، بهوسيلهي پليس سفيدپوست حاكم بر آنجا، كتك ميخورند. اين، چهطور حقوق بشري است؟! حقوق بشر، يك حقه است. امريكا و بسياري از قدرتهاي بزرگ، اصلا به حقوق بشر اعتقاد ندارند; دروغ ميگويند. طرح مسألهي حقوق بشر، براي فريب و وسيلهي فشار است; براي اين است كه اگر خواستند دولتي را زير فشار افكار عمومي قرار بدهند، با تهمت نقض حقوق بشر زير فشار قرار بدهند وخودشان را متولي حقوق بشر در دنيا معرفي كنند; آنجايي هم كه لازم ميدانند، بهعنوان طرفداري از حقوق بشر، حتي قواي نظامي وارد يك كشور بكنند و حكومت آن كشور را تغيير بدهند!
كداميك از جنايتهاي عمده است كه حكام امريكا انجام نداده باشند؟ آنها چهقدر حكومت ملي را سرنگون كردند؟ دستگاه جاسوسي امريكا ـ سيا ـ چهقدر در آفريقا، در امريكاي لاتين، در قارهي امريكا، در خاورميانه و در آسيا، آنجايي كه لازم دانسته است، وارد شده و حكومتي را كه با آن موافق نبوده، توطئه و دسيسهچيني كرده، تا آن را سرنگون كند؟ از اين قبيل فراوان است. همين رئيس جمهوري فعلي امريكا ـ آقاي بوش ـ كه يك وقت در رأس دستگاه امنيتي و جاسوسي امريكا بوده است، خود او ميداند كه در اين دستگاه چه كارها كردهاند. شايد خود ايشان، بسياري از اين كارها را انجام داده است; غارت ملتها، حملهي به ملتها، دروغپراكني، توسعهي فساد در عالم، تحميق بسياري از قشرهاي مردم، حتي در كشور امريكا. اينها كارهايي است كه سردمداران امريكا و بقيهي قدرتمندان ظالم و ستمگر عالم انجام دادهاند.
اينگونه دستگاههاي شيطاني، دشمنان جمهوري اسلامي هستند. اين خودش، حجتي در دنياست. هركسي كه در دنيا با نگاه بصيرت و دقيق نگاه بكند، از مخالفت همين عناصر شرير و فاسد، ميتواند حقانيت جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي را تشخيص بدهد. خيلي خوب ميشود فهميد كه آن حكومت و انقلاب و نظامي كه دستگاههاي شيطانصفت عالم اينقدر با آن دشمنند، لابد نظام حق است. لابد اين كشور و اين انقلاب، دشمن خلافكاريهاي آنهاست كه اينقدر با آن بدند. اين، امر واضحي است.
البته ملت شريف هوشمند فداكار ما بدانند، كساني هستند كه متأسفانه اسمشان هم ايراني است، متعلقبه همين آب و خاكند، ادعاي فهم سياسي و روشنفكري هم ميكنند، اما نميتوانند اين حجت واضح و روشن را ببينند. با جمهوري اسلامي مخالفت ميكنند; درحاليكه ميببينيد شياطين و شريرها و قلدرها و دستگاههاي منفور عالم، با جمهوري اسلامي بدند. بايد ميفهميدند كه وقتي نظامي مثل جمهوري اسلامي هست و شيطانها در مقابل آن صف كشيدهاند، هر انساني كه ضد شيطانها و شيطانصفتهاست، بايستي پشت سر اين نظام قرار بگيرد و از آن دفاع كند.
من تعجب ميكنم از كسانيكه ادعا ميكنند شم سياسي دارند، يا ادعاي روشنفكري ميكنند و دشمني دشمنان بشريت را با جمهوري اسلامي ميبينند، درعينحال از اينكه با جمهوري اسلامي اظهار مخالفت كنند، خجالت نميكشند. اينها وجدانشان مرده و چشم دلشان كور شده است; اگرچه ممكن است داراي فهم سياسي و به اصطلاح جزو قشرهاي روشنفكر هم باشند.
من معتقدم، اين حجت خداست كه به نفع جمهوري اسلامي تمام كرده است. هرجا جناح خبيث و پليد و منفوري هست، با جمهوري اسلامي بد و مخالف و دشمن است; درست مثل زمان رسول اكرم (صليالله عليه و آله و سلم) كه اشراف فاسد و زورگوها و دشمنان طبقات مظلوم و محروم و كساني كه خودشان به اين طبقات ظلم ميكردند و منافقان كه در دلشان مرض بود، با دعوت پيامبر مخالفت كردند. امروز عينا همان جناحها در برابر جمهوري اسلامي ايستادهاند; چون جمهوري اسلامي راه پيامبران را طي ميكند.
مطلب دوم كه آن هم بسيار حايز اهميت است، اين است كه با وجود اينهمه مخالفتها از اول پيروزي انقلاب و قبل از آن تا امروز، انقلاب و جمهوري اسلامي و ملت ايران، بر تمام دشمنان گوناگون و رنگارنگ خود فايق آمدهاند و آنها را شكست دادهاند. خود اين، يك حجت الهي است. حكومت و نظام و ملتي كه همهي قدرتمندان رذل و پليد و خبيث دنيا با آن مخالفند، زور و پول و سلاح هم دارند، تبليغات و راديو و روزنامه هم دارند، نوكر و مزدور و دستگاه جاسوسي و اطلاعاتي هم دارند، توطئه هم ميكنند، مقدمات كودتا هم راه مياندازند، دشمنان را هم تقويت ميكنند، درعينحال نميتوانند اين ملت و اين انقلاب و اين جمهوري را متزلزل كنند. اين خود، از آيات الهي و نشانهي حقانيت شما ملت انقلابي و مسلمان است.
آنها روز اول فكر نميكردند كه نتوانند ما را شكست بدهند; اما نتوانستند. مرتب وعده دادند و گفتند شش ماه ديگر جمهوري اسلامي سقوط خواهد كرد; اما بعد كه ديدند نميشود، زمان را زياد كردند و گفتند يك سال ديگر; اما باز وقتي كه ديدند امكان ندارد، تمديد كردند و گفتند دو سال ديگر، پنج سال ديگر!
قدرت ملت ايران، دشمنان را وادار كرد كه از حرفهايشان عدول كنند. آن را به امري كه زمانش معلوم نيست، موكول نمايند. گفتند بعد از رحلت امام، جمهوري اسلامي شكست خواهد خورد. امام بزرگوار ما رحلت كردند و به جوار رحمت الهي رفتند; اما همچنانكه هر ثانيه و هر آني از آنات عمر آن وجود مقدس در دوران انقلاب، مايهي تقويت انقلاب بود، بر اثر آن معنويت عظيم و آن محبوبيت بزرگ، ارتحال آن بزرگوار هم اسلام و انقلاب را بيشتر تقويت كرد. آن اخلاص و محبتي كه مردم به امام راحلشان نشان دادند، آن تشييع جنازه، آن پيروي از وصيت، آن احترام به رهنمود و خط امام، آبروي انقلاب و ملت ايران را در دنيا چند برابر كرد; همچنانكه آبروي امام بزرگ را هم در دنيا مضاعف نمود. بحمدالله روزبهروز انقلاب راسختر، جمهوري اسلامي مستحكمتر، و ملت ايران مقاومتر شدهاند و باز هم خواهند شد.
من ميخواهم به شما ملت بزرگ و شجاع عرض كنم كه بدانيد، دشمن قادر بر شكست دادن اين انقلاب و اين ملت نيست; كه البته شما ميدانيد و رفتارتان نشان داده است كه به اين حقيقت واقفيد. ماداميكه ملت در صحنه است و احساس مسؤوليت ميكند ـ همچنانكه امروز همهي قشرهاي ملت ما در صحنهاند و احساس مسؤوليت ميكنند ـ ماداميكه ملت متمسك به اسلام و قرآن است ـ كه تمسك به اسلام و قرآن، در ميان ملت ما روزافزون است ـ ماداميكه وحدت كلمه در ميان ملت ما حكمفرماست ـ كه بحمدالله وحدت كلمه در ميان ملت ما چشمگير است ـ دشمن هيچ چاره و سرانجامي جز ناكامي و يأس ندارد. شما دشمن را مأيوس كردهايد.
امروز در دنيا، دولت و نظام جمهوري اسلامي، مردميترين دولت و نظام است. آراي حقيقي مردم، محبت و عواطف، احساسات و قلبهاي مردم، پشت سر اين نظام و مسؤولان آن است. دشمنان ميخواهند وانمود و منعكس كنند كه مردم از اسلام فاصله گرفتهاند. مردم از اسلام فاصله نميگيرند; بلكه روزبهروز به اسلام نزديكتر ميشوند. مردم دنيا، آنهايي كه هفتاد سال از اسلام دور بودند و فاصله داشتند، به بركت قيام و حركت اسلامي شما مردم، به اسلام نزديك ميشوند. امروز مسلمانان دنيا، از اسلام خودشان احساس عزت ميكنند; درحاليكه در گذشته احساس حقارت و سرشكستگي ميكردند.
بحمدالله امروز مسؤولان كشور، به فكر رفع نيازهاي مردم و كمبودها هستند و امكان هم در اختيار مسؤولان است و نشانههايش را شما ميبينيد. به فضل الهي، من با اطمينان كامل ميگويم كه پيشرفت جمهوري اسلامي در مسايل مادي و معنوي، روزبهروز دشمنان را عصبانيتر و مأيوستر خواهد كرد.
البته مردم نبايد فراموش بكنند كه ما هرچه داريم، به بركت اسلام ناب و اسلام انقلابي است; اسلاميكه به فكر طبقات مستضعف و محروم است، نه اسلامي كه در خدمت قدرتمندان و اغنياست. بله، در دنيا كسان ديگري هستند كه ادعاي اسلام ميكنند; اما اسلام آنها اسلام محمد نيست; اسلام ابوجهل و ابولهب است; اسلام امريكاست. كساني هستند كه ادعاي اسلام و اسم اسلام را وسيلهيي براي چاپيدن و سوء استفاده و تحميق بيشتر قرار دادهاند. آن اسلام، اسلامي است كه به نفع سرمايهداران و زراندوزان و صاحبان ميلياردها دلار در بانكهاي خارجي است. ما آن اسلام را قبول نداريم.
اسلامي كه رسول اكرم و اولياي الهي براي آن جان دادند و حسينبنعلي(ع) خون خود و عزيزانش را در راه آن نثار كرد، اسلامي كه امام بزرگوار ما عمرش را در دعوت به آن گذراند، اسلام ضعفا و طبقات پابرهنه، اسلامي كه به پاييندست هاي جامعه، قدرت و عزت و آقايي ميدهد و آنها را از ذلت و مسكنت خارج ميكند، اسلامي كه زورگويان و قلدران و قدرتمندان ظالم را از سرير قدرت به زير ميكشد ـ كه در دنيا ميبينيد و ديديد كه محمدرضا و خاندان منحوس پهلوي را به زير كشيد ـ آن اسلام مورد نظر ماست.
هرچه داريد، از اسلام است. هرچه داريد، از توجه و اتكال به خدا و ارتباط با اوست. ارتباط و اتصال با خدا را فراموش نكنيد. ماه رمضان، بهار خودسازي و عبادت، بهار قرآن، بهار توجه و ذكر و استغفار و استغاثهي به خدا، در پيش است; آن را قدر بدانيد. همهي قشرهاي مردم ـ مخصوصا جوانان ـ ماه رمضان را مغتنم بشمارند، به خدا پناه ببرند، هدايت و عنايت او را طلب كنند، به او اتكال نمايند و از دشمنانش ذرهيي واهمه نكنند. انشاءالله فضل و رحمت الهي و هدايت و كمك پروردگار، شامل حال شما ملت عزيز و بزرگ خواهد بود.
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته
الحمدلله ربالعالمين والصلاه والسلام علي سيدنا و نبينا ابيالقاسم محمد و علي اله الاطيبين الاطهرين المنتجبين الهداه المهديين المعصومين سيما بقيهالله فيالارضين
خدا را شكرگزارم كه اين توفيق را نصيب فرمود، تا در اين ايام شروع سال جديد هجري شمسي، در سايهي مرقد منور حضرت ثامنالحجج(عليه آلاف التحية و الثناء) و در كنار شما مردم مؤمن و مبارز و پيشگام و انقلابي شهر مشهد باشم و در زمرهي زوار مشتاق اين بزرگوار قرار گيرم. از خداوند متعال خواستارم كه ما را همواره در سايهي ولايت و رهبري و محبت اين بزرگوار قرار بدهد و كشور ايران عزيز را ـ كه كشور حضرت صاحبالزمان(عجلالله تعالي فرجه) و متعلق به اين خاندان عزيز خدا و محبوب نبياكرم ميباشد ـ همواره از بركات اين بزرگواران مستفيض بفرمايد.
من مناسب ميدانم كه در جمع شما مردم مشهد و زوار مشتاق و بااخلاص اين بارگاه مقدس عرض بكنم كه امام فقيد عظيممان، مانند همهي آحاد محب اهلبيت در دنياي اسلام، اين اشتياق را داشتند كه در زمرهي زوار امام هشتم(عليه الصلاة و السلام) قرار بگيرند. اميدوارم كه خداوند، آن امام عظيم و مجاهد بزرگ دنياي اسلام و رهبر بينظير را با ائمهي هدي و انوار مقدسهي اهلبيت(عليهمالسلام) محشور بفرمايد و روزبهروز بر درجات آن بزرگوار بيفزايد.
من امروز يك نكته را عرض ميكنم و آن، اين است كه خداوند متعال دربارهي انقلاب اسلامي شما ملت ايران، حجت را بر همهي مردم دنيا و كساني كه مشتاق حقيقتند، تمام كرده است. شايد بسياري از انسانهاي پاك و مخلص در عالم باشند كه در مقابل يك حادثه، دچار ترديد باشند و نتوانند آن حادثه را تحليل كنند و يا دربارهي آن قضاوت نمايند. براي خود ما هم گاهي اتفاق ميافتد كه حادثهيي در دنيا پيش ميآيد، ولي نميتوانيم به طور قاطع دربارهي آن حادثه اظهار نظر كنيم. فرضا حكومتي در يك كشور بر سر كار ميآيد، يا در جايي از دنيا، نزاعي بين دو جناح درگير ميشود كه گاهي دلايل كافي و شواهد روشنگر در دسترس قرار نميگيرد; لذا انسان نميتواند دربارهي آن قضيه قضاوت كند.
من عرض ميكنم كه هيچكس در دنيا نيست كه نتواند دربارهي انقلاب اسلامي ملت ايران درست قضاوت كند و دچار ترديد بماند. خدا دربارهي اين انقلاب، حجت را بر همه تمام كرد. آنقدر دلايل روشن براي شناسايي اين انقلاب وجود دارد كه اگر كسي در دنيا واقعا بخواهد حق را پيدا كند و بشناسد، يقينا دچار ترديد نخواهد ماند. به آنهايي كه از روي غرض حرف ميزنند، كاري نداريم. به آنهايي كه منافعشان بر اثر اين انقلاب تهديد شده، يا از بين رفته است، كاري نداريم. به آن حكمرانان مستبد و ظالم كه از بيداري مردم و ملت خودشان ميترسند و به اين جهت با اين انقلاب دشمنند و دربارهي آن بد قضاوت ميكنند، كاري نداريم. صحبت بر سر انسانهاي بيغرض و بيمرض و حقجو و كساني است كه واقعا دنبال حقيقت ميگردند، تا حقيقت را بشناسند. اينگونه آدمها در هرجاي دنيا كه باشند، اگر نامي از اين انقلاب و خبري از آن شنيده باشند، دربارهاش دچار ترديد نيستند و قضاوتشان نسبت به آن، قضاوت واضح و روشني است.
من دو دليل از دلايلي را كه خدا براي راهنمايي انسانهاي جوياي حق در دنيا مجسم كرده و در معرض ديد همه گذاشته است، ميگويم; دلايل بيش از اينهاست.
يك دليل، عبارت از دشمني اشرار عالم با اين انقلاب است. اين، يك شاخص است. شما هرجا در دنيا، كسي يا دستگاهي را پيداكنيد كه شرير و شرآفرين باشد، مجسمهي شيطان و منشأ بدي و فساد باشد ـ چه شرق، چه غرب، چه در ميان كشورهاي پيشرفته، چه در ميان كشورهاي عقب افتاده، چه در ميان سياستمداران، چه در ميان فرهنگيان و قلمبهدستان و از اين قبيل افراد ـ نسبت به اين انقلاب، دشمني آشتيناپذير دارند. من هيچ انقلاب ديگري را در دنيا و در طول تاريخ انقلابها ـ يعني از حدود هفتاد سال پيش به اين طرف ـ از اين قبيل و به اين شكل سراغ ندارم.
ابرقدرتها با انقلاب ما مخالفند. آنها مجسمهي شر و فسادند. شرير واقعي و درجهي اول، ابرقدرتها هستند; يعني حكومتها و سردمداراني كه بخشي از دنيا در قبضهي قدرت آنهاست و در امور ملتها هم ـ غير از ملت خودشان ـ دخالت ميكنند. البته يك روز در دنيا دو ابرقدرت وجود داشت; ابرقدرت غرب كه امريكا بود، و ابرقدرت شرق كه شوروي بود. امروز اين تقسيمبندي وجود ندارد و تركيب و تشكيل سياسي عالم، به شكل ديگري است. اما امروز هم مثل هميشه، سران قدرتهاي بزرگ شيطاني، كه وجود آنها مجسمهي شر و فساد است، از بن دندان با اين انقلاب مخالفند.
چه كسي در اين شك ميكند كه دولتي مثل دولت امريكا، مظهر شر و فساد است؟ چه عمل شرارتباري را در دنيا سراغ داريد كه اينها انجام نداده باشند؟ ديديد كه در طول اين سالهاي متمادي، در آفريقا، در آسيا، در امريكاي لاتين، در خاور ميانه، در دريا و صحرا، هرجا كه امريكاييها احساس كردند منافعي در آنجا دارند و آن منافع، متوقف بر اين است كه عدهيي انسان كشته بشوند، دريغ نكردند! با اينحال، شعار طرفداري از حقوق بشر را هم ميدهند! شيطانهاي عالم، هميشه همينطور بودهاند.
اينكه كسي ادعا كند ما طرفدار حقوق بشريم، قضيه را تمام نميكند. طرح قضيهي حقوق بشر از طرف سردمداران امريكا، چه حالا و چه در روزهاي قبل، يك دكان و يك وسيله براي استفادهي بيشتر است. اينها به حقوق بشر اعتقاد ندارند. اينها كساني هستند كه در مقابل چشمشان، حكومت صهيونيستي در كشور فلسطين، مردم فلسطين را به بدترين وجهي زير فشار و كشتار و اختناق و شكنجه قرار ميدهد و آنها حاضر نيستند حتي به زبان، عمل او را محكوم كنند. فلسطينيها انسان نيستند؟ !حقوق بشر شامل فلسطينيها نميشود؟!
اينها كساني هستند كه مرتجعترين و مستبدترين حكومتهاي دنيا متكي به آنهايند، از آنها مدد و كمك ميگيرند و انسانها را نابود ميكنند. شما در دنيا نگاه كنيد، ببينيد كشورهايي كه حتي يك مجلس شورا ـ ولو به صورت شكلي و اسمي ـ ندارند، كدامند؟ الان كشورهايي هستند ـ احتياجي به اسم آوردن نيست; همهي شما اين كشورها را ميشناسيد ـ كه ادارهي امور آنها، بدون كوچكترين دخالت و آراي مردم انجام ميگيرد. حكومتهاي آنها، فردي مطلق است. پارلمان و انتخابات ندارند و در نتيجه مردم نمايندهي قانونگذار و رئيس جمهوري هم كه انتخابش بكنند، ندارند. يك نفر يا يك خانواده، بر مردم و ثروت و نفت اين كشورها حكومت مطلق ميكند و هر كاري دلشان بخواهد، از كشتار و اختناق و حبس و زجر و بقيهي توهينها و اهانتها، با مردم اين كشورها انجام ميدهند. اين دولتهاي اينقدر مختنق و مرتجع، اينقدر دور از پيشرفتهاي سياسي عالم و بياعتنا به حقوق انسان، نورچشميهاي امريكايند و امريكا بزرگترين مدافع اين كشورهاست! امريكا طرفدار حقوق بشر است؟ اگر اينطور است، چرا به اين دولتهاي زوري اختناقي فاسد بياعتناي به دمكراسي و حقوق بشر، يك يادداشت كوچك اعتراض نميفرستد كه حقوق بشر در كشور شما مورد بياعتنايي قرار گرفته است؟!
يكي از حساسترين مناطق عالم، همين منطقهي استراتژيك كشور آفريقاي جنوبي است كه سر دماغهي "اميدنيك" در منتهياليه جنوب آفريقا واقع شده است; محلي كه امروز از لحاظ سوقالجيشي و در دورههاي گذشته از لحاظ سياسي و اقتصادي، اهميت بسيار زيادي داشته است. مدتها قبل يك عده سفيدپوست به آنجا رفتند و حاكم شدند; از جهالت مردم بومي سوء استفاده كردند و حكومت و ادارهي آن كشور را به دست گرفتند; معادن قيمتي الماس و طلا و بقيهي چيزها را مالك شدند و سياهپوستان را در شرايط حيواني نگهداشتند. درعينحال، امريكا و انگليس و بسياري از كشورهاي غربي مدعي حقوق بشر، هيچ حركت جدي عليه آفريقاي جنوبي نكردند! من نمونهيي از كيفيت حكومت آفريقاي جنوبي را در كشور ديگري كه در همسايگي اين كشور است، از نزديك ديدهام. البته آن كشور توانسته به استقلال دست پيدا كند و سفيدپوستان طرفدار تبعيض نژادي را بيرون كند. من ديدم كه سفيدپوستان در دوران حاكميت، با مردم بومي و مالك آن سرزمين، به جرم سياهپوست بودن، چگونه رفتار ميكردند; به آنها چهقدر اهانت و تحقير و فشار و شكنجه تحميل ميشد.
شما گاهي در تلويزيون مناظري را ميبينيد كه مردم سياهپوست آفريقاي جنوبي، بهوسيلهي پليس سفيدپوست حاكم بر آنجا، كتك ميخورند. اين، چهطور حقوق بشري است؟! حقوق بشر، يك حقه است. امريكا و بسياري از قدرتهاي بزرگ، اصلا به حقوق بشر اعتقاد ندارند; دروغ ميگويند. طرح مسألهي حقوق بشر، براي فريب و وسيلهي فشار است; براي اين است كه اگر خواستند دولتي را زير فشار افكار عمومي قرار بدهند، با تهمت نقض حقوق بشر زير فشار قرار بدهند وخودشان را متولي حقوق بشر در دنيا معرفي كنند; آنجايي هم كه لازم ميدانند، بهعنوان طرفداري از حقوق بشر، حتي قواي نظامي وارد يك كشور بكنند و حكومت آن كشور را تغيير بدهند!
كداميك از جنايتهاي عمده است كه حكام امريكا انجام نداده باشند؟ آنها چهقدر حكومت ملي را سرنگون كردند؟ دستگاه جاسوسي امريكا ـ سيا ـ چهقدر در آفريقا، در امريكاي لاتين، در قارهي امريكا، در خاورميانه و در آسيا، آنجايي كه لازم دانسته است، وارد شده و حكومتي را كه با آن موافق نبوده، توطئه و دسيسهچيني كرده، تا آن را سرنگون كند؟ از اين قبيل فراوان است. همين رئيس جمهوري فعلي امريكا ـ آقاي بوش ـ كه يك وقت در رأس دستگاه امنيتي و جاسوسي امريكا بوده است، خود او ميداند كه در اين دستگاه چه كارها كردهاند. شايد خود ايشان، بسياري از اين كارها را انجام داده است; غارت ملتها، حملهي به ملتها، دروغپراكني، توسعهي فساد در عالم، تحميق بسياري از قشرهاي مردم، حتي در كشور امريكا. اينها كارهايي است كه سردمداران امريكا و بقيهي قدرتمندان ظالم و ستمگر عالم انجام دادهاند.
اينگونه دستگاههاي شيطاني، دشمنان جمهوري اسلامي هستند. اين خودش، حجتي در دنياست. هركسي كه در دنيا با نگاه بصيرت و دقيق نگاه بكند، از مخالفت همين عناصر شرير و فاسد، ميتواند حقانيت جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي را تشخيص بدهد. خيلي خوب ميشود فهميد كه آن حكومت و انقلاب و نظامي كه دستگاههاي شيطانصفت عالم اينقدر با آن دشمنند، لابد نظام حق است. لابد اين كشور و اين انقلاب، دشمن خلافكاريهاي آنهاست كه اينقدر با آن بدند. اين، امر واضحي است.
البته ملت شريف هوشمند فداكار ما بدانند، كساني هستند كه متأسفانه اسمشان هم ايراني است، متعلقبه همين آب و خاكند، ادعاي فهم سياسي و روشنفكري هم ميكنند، اما نميتوانند اين حجت واضح و روشن را ببينند. با جمهوري اسلامي مخالفت ميكنند; درحاليكه ميببينيد شياطين و شريرها و قلدرها و دستگاههاي منفور عالم، با جمهوري اسلامي بدند. بايد ميفهميدند كه وقتي نظامي مثل جمهوري اسلامي هست و شيطانها در مقابل آن صف كشيدهاند، هر انساني كه ضد شيطانها و شيطانصفتهاست، بايستي پشت سر اين نظام قرار بگيرد و از آن دفاع كند.
من تعجب ميكنم از كسانيكه ادعا ميكنند شم سياسي دارند، يا ادعاي روشنفكري ميكنند و دشمني دشمنان بشريت را با جمهوري اسلامي ميبينند، درعينحال از اينكه با جمهوري اسلامي اظهار مخالفت كنند، خجالت نميكشند. اينها وجدانشان مرده و چشم دلشان كور شده است; اگرچه ممكن است داراي فهم سياسي و به اصطلاح جزو قشرهاي روشنفكر هم باشند.
من معتقدم، اين حجت خداست كه به نفع جمهوري اسلامي تمام كرده است. هرجا جناح خبيث و پليد و منفوري هست، با جمهوري اسلامي بد و مخالف و دشمن است; درست مثل زمان رسول اكرم (صليالله عليه و آله و سلم) كه اشراف فاسد و زورگوها و دشمنان طبقات مظلوم و محروم و كساني كه خودشان به اين طبقات ظلم ميكردند و منافقان كه در دلشان مرض بود، با دعوت پيامبر مخالفت كردند. امروز عينا همان جناحها در برابر جمهوري اسلامي ايستادهاند; چون جمهوري اسلامي راه پيامبران را طي ميكند.
مطلب دوم كه آن هم بسيار حايز اهميت است، اين است كه با وجود اينهمه مخالفتها از اول پيروزي انقلاب و قبل از آن تا امروز، انقلاب و جمهوري اسلامي و ملت ايران، بر تمام دشمنان گوناگون و رنگارنگ خود فايق آمدهاند و آنها را شكست دادهاند. خود اين، يك حجت الهي است. حكومت و نظام و ملتي كه همهي قدرتمندان رذل و پليد و خبيث دنيا با آن مخالفند، زور و پول و سلاح هم دارند، تبليغات و راديو و روزنامه هم دارند، نوكر و مزدور و دستگاه جاسوسي و اطلاعاتي هم دارند، توطئه هم ميكنند، مقدمات كودتا هم راه مياندازند، دشمنان را هم تقويت ميكنند، درعينحال نميتوانند اين ملت و اين انقلاب و اين جمهوري را متزلزل كنند. اين خود، از آيات الهي و نشانهي حقانيت شما ملت انقلابي و مسلمان است.
آنها روز اول فكر نميكردند كه نتوانند ما را شكست بدهند; اما نتوانستند. مرتب وعده دادند و گفتند شش ماه ديگر جمهوري اسلامي سقوط خواهد كرد; اما بعد كه ديدند نميشود، زمان را زياد كردند و گفتند يك سال ديگر; اما باز وقتي كه ديدند امكان ندارد، تمديد كردند و گفتند دو سال ديگر، پنج سال ديگر!
قدرت ملت ايران، دشمنان را وادار كرد كه از حرفهايشان عدول كنند. آن را به امري كه زمانش معلوم نيست، موكول نمايند. گفتند بعد از رحلت امام، جمهوري اسلامي شكست خواهد خورد. امام بزرگوار ما رحلت كردند و به جوار رحمت الهي رفتند; اما همچنانكه هر ثانيه و هر آني از آنات عمر آن وجود مقدس در دوران انقلاب، مايهي تقويت انقلاب بود، بر اثر آن معنويت عظيم و آن محبوبيت بزرگ، ارتحال آن بزرگوار هم اسلام و انقلاب را بيشتر تقويت كرد. آن اخلاص و محبتي كه مردم به امام راحلشان نشان دادند، آن تشييع جنازه، آن پيروي از وصيت، آن احترام به رهنمود و خط امام، آبروي انقلاب و ملت ايران را در دنيا چند برابر كرد; همچنانكه آبروي امام بزرگ را هم در دنيا مضاعف نمود. بحمدالله روزبهروز انقلاب راسختر، جمهوري اسلامي مستحكمتر، و ملت ايران مقاومتر شدهاند و باز هم خواهند شد.
من ميخواهم به شما ملت بزرگ و شجاع عرض كنم كه بدانيد، دشمن قادر بر شكست دادن اين انقلاب و اين ملت نيست; كه البته شما ميدانيد و رفتارتان نشان داده است كه به اين حقيقت واقفيد. ماداميكه ملت در صحنه است و احساس مسؤوليت ميكند ـ همچنانكه امروز همهي قشرهاي ملت ما در صحنهاند و احساس مسؤوليت ميكنند ـ ماداميكه ملت متمسك به اسلام و قرآن است ـ كه تمسك به اسلام و قرآن، در ميان ملت ما روزافزون است ـ ماداميكه وحدت كلمه در ميان ملت ما حكمفرماست ـ كه بحمدالله وحدت كلمه در ميان ملت ما چشمگير است ـ دشمن هيچ چاره و سرانجامي جز ناكامي و يأس ندارد. شما دشمن را مأيوس كردهايد.
امروز در دنيا، دولت و نظام جمهوري اسلامي، مردميترين دولت و نظام است. آراي حقيقي مردم، محبت و عواطف، احساسات و قلبهاي مردم، پشت سر اين نظام و مسؤولان آن است. دشمنان ميخواهند وانمود و منعكس كنند كه مردم از اسلام فاصله گرفتهاند. مردم از اسلام فاصله نميگيرند; بلكه روزبهروز به اسلام نزديكتر ميشوند. مردم دنيا، آنهايي كه هفتاد سال از اسلام دور بودند و فاصله داشتند، به بركت قيام و حركت اسلامي شما مردم، به اسلام نزديك ميشوند. امروز مسلمانان دنيا، از اسلام خودشان احساس عزت ميكنند; درحاليكه در گذشته احساس حقارت و سرشكستگي ميكردند.
بحمدالله امروز مسؤولان كشور، به فكر رفع نيازهاي مردم و كمبودها هستند و امكان هم در اختيار مسؤولان است و نشانههايش را شما ميبينيد. به فضل الهي، من با اطمينان كامل ميگويم كه پيشرفت جمهوري اسلامي در مسايل مادي و معنوي، روزبهروز دشمنان را عصبانيتر و مأيوستر خواهد كرد.
البته مردم نبايد فراموش بكنند كه ما هرچه داريم، به بركت اسلام ناب و اسلام انقلابي است; اسلاميكه به فكر طبقات مستضعف و محروم است، نه اسلامي كه در خدمت قدرتمندان و اغنياست. بله، در دنيا كسان ديگري هستند كه ادعاي اسلام ميكنند; اما اسلام آنها اسلام محمد نيست; اسلام ابوجهل و ابولهب است; اسلام امريكاست. كساني هستند كه ادعاي اسلام و اسم اسلام را وسيلهيي براي چاپيدن و سوء استفاده و تحميق بيشتر قرار دادهاند. آن اسلام، اسلامي است كه به نفع سرمايهداران و زراندوزان و صاحبان ميلياردها دلار در بانكهاي خارجي است. ما آن اسلام را قبول نداريم.
اسلامي كه رسول اكرم و اولياي الهي براي آن جان دادند و حسينبنعلي(ع) خون خود و عزيزانش را در راه آن نثار كرد، اسلامي كه امام بزرگوار ما عمرش را در دعوت به آن گذراند، اسلام ضعفا و طبقات پابرهنه، اسلامي كه به پاييندست هاي جامعه، قدرت و عزت و آقايي ميدهد و آنها را از ذلت و مسكنت خارج ميكند، اسلامي كه زورگويان و قلدران و قدرتمندان ظالم را از سرير قدرت به زير ميكشد ـ كه در دنيا ميبينيد و ديديد كه محمدرضا و خاندان منحوس پهلوي را به زير كشيد ـ آن اسلام مورد نظر ماست.
هرچه داريد، از اسلام است. هرچه داريد، از توجه و اتكال به خدا و ارتباط با اوست. ارتباط و اتصال با خدا را فراموش نكنيد. ماه رمضان، بهار خودسازي و عبادت، بهار قرآن، بهار توجه و ذكر و استغفار و استغاثهي به خدا، در پيش است; آن را قدر بدانيد. همهي قشرهاي مردم ـ مخصوصا جوانان ـ ماه رمضان را مغتنم بشمارند، به خدا پناه ببرند، هدايت و عنايت او را طلب كنند، به او اتكال نمايند و از دشمنانش ذرهيي واهمه نكنند. انشاءالله فضل و رحمت الهي و هدايت و كمك پروردگار، شامل حال شما ملت عزيز و بزرگ خواهد بود.
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته