بسم الله الرّحمن الرّحيم
برادران و خواهران عزيز؛ نمايندگان محترم ملت عظيم الشّأن ايران! خيلي خوش آمديد. خوشحاليم که به فضل پروردگار، مجلسي به تمام معنا مردمي - که آيينه اي از افکار و سلايق و گرايشها و خواستهاي ملت ايران است - داريم.
همان گونه که رئيس محترم مجلس، جناب آقاي ناطق نوري اشاره کردند، من هم تصديق مي کنم که مجلس در زمينه وظايف خود، چه رسيدگي به طرحها و لوايح و تهيه قانونهاي لازم براي اداره کشور، چه در زمينه مسائل کلّي کشور، مسائل سياسي، موضعگيريهاي بين المللي و جهاني، و چه در ساير مسؤوليتهاي بزرگي که بر دوش آن است، فعال است.
من از يکايک شما عزيزان، مخصوصاً از شخص جناب آقاي ناطق نوري، مدير و رئيس محترم مجلس تشکر مي کنم. اميدوارم که هميشه همين طور باشيد، در همين جهت حرکت کنيد و مسؤوليتهاي عظيمِ متوجّه به مجلس شوراي اسلامي را به چشم اعتبار نگاه کنيد؛ هم همکاري با دولت، هم نظارت بر امور کشور، هم تهيه قوانين که براي اداره کشور، ابزارهاي لازم در دست دولت است و نيز بقيه ي چيزهايي که بر عهده شماست.
بحمدالله به خاطر همين وضع خوبي که در مجلس هست و همين مديريّت قوي و سالمي که وجود دارد، مجلس مايه آرامش براي مردم است؛ مايه تشتّت آراءِ مردم و مايه تشنّج نيست. نطقها، حرفها، گفته ها و موضعگيريها در مجلس، مي تواند در مردم آرامش ايجاد کند - که بحمدالله امروز اين طور است - و مي تواند در مردم ايجاد اضطراب کند، که بحمدالله اين گونه نيست. به هر حال، اين از افتخارات ماست.
يکي از بزرگترين افتخارات انقلاب ما، مردمي بودن و مردمي ماندن است. اين، نعمت بزرگي است که بايد آن را پاس داشت و قدر دانست. در دنيا، بسياري از دولتهايي که به وسيله انقلابها، يا به وسيله کودتاها، يا به طرق گوناگون ديگر روي کار مي آيند، نمي توانند حمايت مردمي را براي خودشان حفظ کنند. حتّي ديده شده است، دولتهايي که با کمک مردم بر سرِ کار آمده اند، بعد بلافاصله با يک حرکت تند و انقلابي اعلام کرده اند که مثلاً تا فلان مدّت، انتخاباتي انجام نخواهد گرفت، يا وعده داده اند، ولي به وعده خود عمل نکرده اند. جمهوري اسلامي، در اوّلين سال پيروزي انقلاب - سال پنجاه و هشت - پنج انتخابات برگزار کرد و تا امروز هم مرتّب ادامه داشته است.
حضور مردم، نعمت بزرگي است. اين نعمت که بحمدالله در همين روزها يک تجربه و آزمايش شيرين و پرشکوه ديگر از آن مشاهده شد و صحنه بسيار زيبايي را آفريد که در دنيا و در تاريخ مايه افتخار ملت ايران و جمهوري اسلامي و انقلاب شد - انتخابات رياست جمهوري - جاي شکرگزاري دارد. انتخابات - از جمله انتخابات اخير - همه از برکات مردمي بودن و همين نعمت بزرگ خداست. عزيزان من! در برابر نعمت بايد شکر کرد.
آنچه مهم است، اين است که کسي که از سوي پروردگار عالم نعمت مي گيرد، در مقابل آن چه روشي از خود نشان خواهد داد. در سوره حمد مي خوانيد که «صراط الّذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضّالّين.» يعني کساني که نعمت هم مي گيرند، ممکن است «مغضوب عليهم» شوند؛ مثل بني اسرائيل. بارهاي خداي متعال به بني اسرائيل فرمود: «اذکروا نعمتي الّتي انعمت عليکم.» آنها مورد نعمت خدا قرار گرفته بودند. در سوره حمد، «مغضوب عليهم» به بني اسرائيل تعبير شده است. بنابراين، نعمت را که گرفتيم، بايد مواظب باشيم که بعد از تسلّم نعمت، شکرگزار آن باشيم تا جزو «مغضوب عليهم» و يا «ضالّين» نشويم. راهش هم اين است که شکر کنيم.
عزيزان من! حقيقت شکر اين است که انسان نعمت را از خدا بداند. نه اين که به زبان بگويد؛ با همه وجود باور کند که آنچه از نعمت در اختيار اوست، از سوي خداست. اين طور نباشد که خيال کند، اوست که اين نعمت را براي خود فراهم کرده است. اين، جلب غضب و حرمان از نعمت الهي را فراهم خواهد کرد که «انما اوتيته علي علم.» اگر بگويم که خودم اين داناييها و اين تمکنها را به دست آورده ام، غلط است. قرآن اين طور مي فرمايد که «ما اصابک من حسنة فمن الله» ؛ هر حادثه ي نيکو که به شما مي رسد، از خداست. «ما بکم من نعمة فمن الله» ؛ هر نعمتي که داريد، از سوي خداست. در دعا هم به ما ياد داده اند که به خداي متعال عرض کنيم: «ما بنا من نعمة فمنک وحدک لاشريک لک لا اله الّا انت» ؛ هر نعمتي که ما در اختيار داريم، از توست. حدّاکثر اين است که ما بتوانيم خود را قابل نعمت و حافظ نعمت خدا کنيم.
اين شکر، چيز خيلي مهمي است. احساس اين که نعمت از خداست، مشکلات را برطرف مي کند، غرور و تفرعن و تفاخرِ به خاطر نعمت را از انسان مي گيرد و انسان احساس مي کند که هيچکاره است و آنچه که هست، متعلّق به ذات مقدّس پروردگار است. او داده است، از او بايد خواست، از او بايد طلبيد، از او بايد تداوم را توقّع کرد، به او بايد پناه برد، به او بايد متوسّل شد و پيش او بايد تضرّع کرد. اين راه درست است.
خداي متعال به فضلش، نعمت را بر مردم ما تمام کرده است. من اصرار دارم تکرار کنم که آنچه در اين انتخابات سي ميليوني براي ملت ايران پيش آمد، ستاره درخشاني بر پيشاني ملت ايران شد. شما در کدام يک از دمکراسيهاي دنيا اين را سراغ داريد که هشتاد و هشت درصد از حائزان شرايط در انتخابات - طبق آماري که به ما داده اند - پاي صندوقهاي رأي حاضر شوند؟ اين کساني که در دنيا دم از حقوق مردم و دمکراسي و آزادي مي زنند و آن را به رخ اين و آن مي کشند و همه را متّهم مي کنند و هر کسي را که با آنها همسو نباشد و به آنها انتقاد داشته باشد، به خودرأيي متّهم مي کنند، مگر در انتخاباتشان چقدر از مردم شرکت مي کنند؟
من گفتم، آمار مقايسه اي آوردند و انتخابات ما را با انتخابات دو دوره رياست جمهوري امريکا و نيز با انتخابات انگليس و ديگر کشورهاي اروپايي مقايسه کردند، ديدم که هيچکدام اين طوري نيست. نه اين که به اين اندازه نيست، نزديک به اين هم نيست؛ يعني چهل و نه درصد، پنجاه درصد، پنجاه و چهار درصد، شصت درصد بودند. اينها کجا، و هشتاد و هشت درصد يا هشت و نه درصد در کشور ما کجا؟ عدّه زيادي از کساني که مي توانستند در اين انتخابات شرکت کنند، شرکت کردند و رأي دادند. همه هم به کوري چشم دشمنان به نظام رأي دادند.
البته در تبليغات رسانه اي، دشمنان سعي کردند که شايد بتوانند همين پيروزي را هم طبق معمولشان - که هر خيري هم در ايران اسلامي باشد، از آن يک عيب درست مي کنند - اين را عيبي درست کنند و بگويند بله؛ مردم اعتراض و انتقاد داشتند. بحمدالله در مصاحبه ديروزِ رئيس جمهور منتخبِ محترم، جواب دندان شکني به همه اينها داده شد. در عين حال، اينها که دست بردار نيستند؛ اما من براي مردم خودمان عرض مي کنم که اين رسانه هاي جهاني را بشناسيد - اگر چه بحمدالله مي شناسيد - اين تحليلگران به اصطلاح سياسي دنيا را که مي نشينند براي تمام مسائل سياسي دنيا تکليف معيّن مي کنند، اظهار نظر و فتوا صادر مي کنند، بشناسيد و ببينيد که اينها چگونه اند.
گفتند که اين انتخابات، اعتراض است! چه اعتراضي؟! اکثريت بيست ميليوني مردم، به چه کسي رأي دادند؟ شعارهاي رئيس جمهور منتخب مگر چيست؟ شعارهاي رئيس جمهور منتخب، نظم و قانون و رفع تبعيض و گسترش عدالت اجتماعي و به طرف اهداف اسلامي و انقلابي رفتن و پيروي از وصاياي امام بزرگوار است. آيا اينها مخالفت با نظام اسلامي است؟! اينها شعارهاي نظام اسلامي است. مردم اينها را دوست مي دارند. دشمن منتظر نشسته است که ببيند در جمهوري اسلامي چه حادثه کوچکي ممکن است اتّفاق بيفتد، تا بشود با صد من سريشم، چيز بدي را به آن چسباند و براي مردم ما تلخ کرد و چهره ملت ايران را در دنيا مشوّه نمود.
خدا را شکر مي کنيم که » ربنا ما بنا من نعمة فمنک لااله الّاانت وحدک لا شريک لک». تو جواب دشمنان ملت ايران را دادي. تو دلها را به سوي صندوقهاي رأي و به سوي شرکت در اين آزمايش بزرگ هدايت کردي. تو مردم را نسبت به اين نظام الهي، اين قدر با محبّت و حنون و وفادار قرار دادي. اينها از توست، از ما نيست. ما مغرور نمي شويم. بحمدالله آزمايش بسيار خوب و شيريني بود. همان طور که عرض کرديم، در اين آزمايش بازنده اي هم وجود ندارد؛ همه برنده اند. من اصرار دارم که اين تعبيرات به کار نرود. متأسفانه بعضي از مطبوعات هنوز نتوانسته اند تمرين کنند که اين قدر خود را تحت تأثير تعبيرات غلط فرهنگي غربي قرار ندهند. شرکت در ميدان انجام وظيفه، بازنده اي ندارد؛ همه برنده اند.
من در همين جا به مردم گفتم که هر کسي پاي صندوق رأي برود و از روي احساس مسؤوليت و طبق تشخيص خود رأي را بيندازد، بايد احساس کند که تکليف خود را انجام داده است. الان هم قضيه همين است. آقايان نامزدهاي مختلف که در صحنه انتخابات وارد شدند و نيز طرفداران آنها، بايد خوشحال باشند. از خداوند متعال شاکر باشيد که به شما توفيق داد تا در اين صحنه وارد شويد؛ اين عرصه را براي حضور ملت عظيم الشّأن ايران هموار کنيد و آنان را در اين آزمايشي که اين قدر شيرين آغاز گرديد و شيرين تمام شد، درگير نماييد. اين برايتان افتخار است و همه شما پيش خداي متعال مأجوريد.
همه کساني که به نحوي در اين انتخابات شرکت کردند، دخالت کردند، تبليغات انجام دادند و از کسي که مورد علاقه آنهاست و به نظرشان اصلح بوده است، حمايت کردند، پيش خداوند متعال مأجورند. همه ميليونها انساني هم که به پاي صندوقهاي رأي رفتند و از روي احساس مسؤوليت رأي خود را نوشتند، در آن سهيم و شريکند. اين، شرط اصلي قضيه است. «انّما يتقبل الله من المتّقين» . اين، دستور قرآني ماست.
همه کساني که از روي احساس مسؤوليت رأي نوشتند و در صندوق انداختند - چه آن رأيي که آنها نوشتند و با اين رئيس جمهور منتخب محترمي که بحمدالله امروز مشغول مقدّمات انجام تکليف و وظيفه بزرگ خود است، منطبق شد و چه منطبق نشد؛ فرقي نمي کند، همه در اين جهت يکسانند - بايد بدانند که براي آنها حسنات الهي نوشته شد. اين آموزش قرآني ماست که هر کس براي خدا کار کند، خداي متعال اجر او را ضايع نمي کند؛ ولو مثقال ذرّه اي باشد. اين، صحنه امتحاني بود که مردم وارد شدند.
البته پيروزي بزرگ، هم شکر دارد و هم پرهيز از خطر. بعد از همه پيروزيها، يک احتمال خطر وجود دارد. ملت ايران که در اين حادثه پيروز شده است، بايد خدا را شکر کند. احتمال خطر چيست؟ احتمال خطر اين است که يک وقت خداي نکرده بعضي از افراد، کوتاهيهايي در رفتارشان نشان دهند، نسبت به ديگران بگومگوهايي بين مردم انجام گيرد. هم شما آقايان و خانمهاي محترمي که نمايندگان مردميد و جزو برگزيدگان ملت هستيد، نگذاريد، و هم آحاد مردم نگذارند که دشمن خوشحال شود.
دشمن منتظر است که بين شما بگومگو باشد. دشمن منتظر است که صفوف متّحد شما به هم بخورد. دشمن منتظر است که نمايش رأي سي ميليوني را - که نمايش اتّحاد ملت ايران در دفاع از نظام اسلامي است - به يک دعوا و تنازع و تنافس و بگومگو تبديل کند و اين شيريني را از شما بگيرد. نگذاريد. اين جا، جاي هوشياري شماست. همه نامزدها متعلّق به نظام اسلامي هستند؛ همه از نظام اسلامي دفاع کردند؛ همه براي نظام اسلامي و براي خطوط اصلي آن و آنچه که جزو بيّنات انقلاب است، شعار دادند. بنابراين، حرکت متّحدي به نفع نظام اسلامي اتّفاق افتاده است. بايد هوشيار بود؛ بخصوص شما نمايندگان مردم بايستي متوجّه باشيد. هم در مجلس و هم در حوزه انتخابيّه که مي رويد، به خاطر موفّقيت سي ميليوني، به مردم تبريک بگوييد. اين، بزرگترين مسأله است.
از ماهها قبل، بعضي از بزرگان و عزيزان و برجستگان کشور، مکرّر به من مي گفتند که اگر شما به شخص خاصي براي رياست جمهوري نظر داريد، آن را به ما بگوييد تا ما اوضاع و احوال را هموار کنيم و مردم را هدايت نماييم که همان انجام گيرد. من به آنها گفتم آنچه من از خدا خواسته ام، سي ميليون رأي است. در طول اين چند ماه قبل از انتخابات، هر چه اصرار شد، آقايان محترم مسؤولان برجسته کشور و ديگران، غير از همين حرف، چيزي از من نشنيدند. گفتم در اين انتخابات، من آراءِ مردم را از خداي متعال خواسته ام؛ آن براي ما و کشور مهمّ است. بالاخره هر کس که در رأس دولت و قوّه مجريّه قرار گيرد، کاري مي کند، پيشرفتهايي دارد، مشکلاتي دارد. هيچ کس مطلق نيست، هيچ کس کامل نيست؛ تفاضلها هم خيلي زياد نيست. آنچه براي من مهمّ است، اين قضيه است که همه ملت احساس کنند که در اين آزمايش شريکند. بحمدالله خداوند متعال اين دعا را مستجاب کرد، اين آرزو را برآورده نمود و اين هديه را به ملت ايران داد. ما اگر تا آخر عمرمان هم شکر کنيم، کم است.
بعد از گذشت هجده، نوزده سال از پيروزي انقلاب، بعد از نُه سال از رحلت امام بزرگوار - که دشمن تصوّر مي کرد يک ماه هم اين نظام باقي نخواهد ماند - مردم در انتخابات رياست جمهوري شرکت مي کنند و با حضور خود که يادآور روزهاي پرشور و هيجان اوّل پيروزي است، چنين انتخابات شيريني را سازماندهي مي کنند. اين، نعمت بزرگي است که بايد آن را شکرگزاري کرد.
اميدواريم که خداوند متعال به همه ما توفيق دهد، تا شکر کنيم، نعمتهايش را بشناسيم، راه شکرگزاري را پيدا کنم و بفهميم که آنچه تکليف ماست، اين است. مسؤوليتهايي که من و شما داريم، امانتهايي در دست ماست. «وتلک الايام نداولها بين الناس.» خداي متعال، اين امانتها را دست به دست مي کند و چند روزي به ما فرصت مي دهد که اين امانتها را نگهداريم. اين امانتها را خوب نگهداريم و با وظيفه ي الهي خوب رفتار کنيم و بيش از همه چيز، خدا را در نظر داشته باشيم. اين مهمّ است.
اميدواريم که ان شاءالله وجود مقدّس ولي عصر ارواحنافداه از ملت ايران راضي باشد، که حتماً راضي است. ادعيّه زاکيّه آن بزرگوار، شامل حال ملت ايران باشد. اين ملت عزيز و عظيم، در همه ميدانها موفّق باشد. خداوند روح مطهّر امام بزرگوار را شاد کند، که آنچه ما از اين خيرات و برکات داريم، به برکت آن وجود پرفيض، آن استثناي زمان، آن نادره دهر و يگانه تاريخ اسلام است. خداي متعال ما را مفتخر کرد که در زمان او واقع شويم و او را ببينيم و از او بشنويم و از برکات وجودش بهره مند گرديم.
والسّلام عليکم و رحمةالله و برکاته