دریافت:
مناسک حج (امام و رهبری)
- پيشگفتارپيشگفتار
يکی از جامعترين رسالههای احکام حج، کتاب «مناسک حجِ» بنيانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمينی(قدس سره) است که سالها در زمان حيات ايشان و پس از رحلت آن بزرگوار مورد استفاده و مراجعه حجگزاران و عالمان و روحانيان محترم کاروانها بوده و هست و نظرات بسياری از مراجع بزرگ تقليد از جمله حضرت آيت الله العظمی خامنهای(دامت برکاته) در حواشی آن درج گرديده و بارها چاپ و منتشر شده است. با توجه به مراجعات مکرّر مقلدان رهبر معظم انقلاب اسلامی، تصميم گرفته شد تا مناسک حضرت امام با حواشی معظمله به شک مجزا چاپ و عرضه گردد که در اين رابطه چند نکته را يادآور میشويم:
1. مواردی که فتاوای حضرت آيت الله خامنهای(دامت برکاته) با فتاوای حضرت آيت الله العظمی امام خمينی(قدس سره) تفاوت داشته، در پاورقی همان صفحه آورده شده و با شمارهگذاری مشخص گرديده است.
2. در برخی از مسائل که نظر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی(دامت برکاته) به دست نيامده، با علامت مربع (□) در ابتدای مسائل مشخص شده است.
3. مواردی که تفاوت فتوايی در پاورقی آورده نشده و علامت مربع نيز در ابتدای مسأله وجود ندارد، فتوای آن دو بزرگوار يکسان است و تفاوت نظری وجود ندارد.
4. حواشی مقام معظم رهبری(دامت برکاته) توسط بخش استفتائات دفتر معظم له از کتاب «مناسک» ايشان که جداگانه چاپ شده و برخی از استفتائات ديگر گرفته شده و مأخذ آنها نيز ذکر شده است که بدين وسيله از همه عزيزانی که در تنظيم و تطبيق و کنترل حواشی نقش داشتهاند، تشکر و قدردانی میشود. - مقدمه
مناسك حج
مطابق با فتاوای
حضرت آية اللّه العظمی امام خمينی (قدّس سّره)
و رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله العظمی خامنهای دام ظله الوارفمقدمه
بدان كه بر هر مكلف كه جامع شرايط باشد، وجوبِ حج به دليل قرآن و احاديث وارده از نبی اكرم(صلیالله عليه وآله وسلّم) و ائمه معصومين(عليهمالسلام) ثابت است. حج يكی از اركان دين است و از ضروريات آن به شمار می رود. ترك حج، با اقرار به وجوب، يكی از گناهان كبيره و با انكار، موجب كفر است.1 خداوند متعال در قرآن مجيد فرمود: {وَللّهِ ِ عَلَی النّاسِ حِجّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَاِنّ اللّهَ غَنِیّ عَنِ الْعالَمينَ }.
شيخ كلينی؛ به طريق معتبر از حضرت صادق(عليهالسلام) روايت نموده كه: هر كس از دنيا برود و حَجّة الاسلام به جا نياورد، بدون اينكه او را حاجتی ضروری باشد يا آنكه به جهت بيمار شدن از آن باز ماند يا آنكه پادشاهی از رفتن آن جلوگيری نمايد، چنين كسی در حال مردن، به يهوديت يا نصرانيت از دنيا خواهد رفت.
اين آيه و اين روايت، در اهميت حج و وجوب آن كافی است و روايات بسياری در اين دو قسمت وارد شده كه اين مختصر، گنجايش ذكر آنها را ندارد و چون كه مستحبات حج بيش از آن است كه در اين رساله بيان شود، لذا به بيان مقداری از آنها اكتفا كرده و بقيه را به كتب مفصله وا میگذاريم كه بهجا آوردن آنها به اميد ثواب اشكالی ندارد.
و نظر به اين كه اين مناسك برای فارسی زبانان می باشد و تكليف آنها عمره و حج تمتّع است، اكتفا به بيان احكام آنها شد و قبل از شروع در مناسك، كه مشتمل است بر دو باب و چند فصل و مسائلی چند، بعض مسائل و شرايط وجوب حَجّة الاسلام و بعض مسائل نيابت و وصيت به حج و چند مسأله ديگر بيان می شود:
[1] م ـ حَجّة الاسلام كه حج واجب بر شخص مستطيع است، بيش از يك مرتبه در تمام عمر واجب نيست.
[2] م ـ وجوب حج، بر شخص مستطيع فوری است؛ يعنی واجب است در سال اول استطاعت به جا آورد و تأخير آن جايز نيست2 و در صورت تأخير، واجب است در سال بعد انجام دهد و همچنين....
[3] م ـ اگر درك حج، بعد از حصول استطاعت، متوقف بر مقدماتی مثل سفر و تهيه اسباب آن باشد، تحصيل آن واجب است؛ به طوری كه در همان سال به حج برسد و در صورتی كه شخص كوتاهی كند و به حج در آن سال نرسد، حج بر او مستقر می شود كه بايد در هر صورت بعداً به حج برود، هرچند استطاعت از بين برود.1. اگر انکار هر يک از ضروريات دين به انکار رسالت يا تکذيب پيامبر اکرم (صلی الله عليه وآله) يا وارد کردن نقصی به شريعت منجر شود، باعث کفر و ارتداد است (اجوبة الاستفتائات، س336)
2. و به تأخير انداختن آن بدون عذر جايز نيست و اگر به تأخير اندازد معصيت کرده است و حج بر ذمه او باقی است. (مناسک حج، م24) - شرايط وجوب حَجّةالاسلام
- مسائل متفرقه استطاعتمسائل متفرقه استطاعت[46] م ـ اگر زنی شوهرش از دنيا برود و در حيات شوهرش استطاعت مالی نداشته باشد و بعد از مردن او، از ارث شوهر، استطاعت مالی پيدا كند ولی از جهت مرض نتواند به حج برود، در صورتی كه مرض او به نحوی است كه قدرت بر رفتن به حج ندارد، مستطيع نشده و حج بر او واجب نيست و همچنين اگر بعد از مردنِ شوهر، شغل يا زراعت يا صنعتی كه بتواند بعد از برگشتن از حج، زندگی خود را اداره كند نداشته باشد، مستطيع نمی شود، هرچند ارثی كه برده، برای رفتن به حج و برگشتن كافی باشد.[47] م ـ زنی كه مهريه اش وافی برای مخارج حج هست و آن را از شوهر خود طلبكار است، اگر شوهرش تمكّن از ادای آن را ندارد، زن حق مطالبه ندارد و مستطيع نيست و اگر تمكّن دارد و مطالبه آن برای زن مفسده ای ندارد، با فرض اين كه شوهر نفقه و مخارج زندگی زن را می دهد، لازم است زن مهريه را مطالبه كند و به حج برود و چنانچه برای او مفسده دارد؛ مثل اين كه ممكن است مطالبه، به نزاع و طلاق منجر شود كه برای زن مفسده دارد، مستطيع نشده است.
[48] م ـ با وجوه شرعيه؛ مثل سهم امام و سهم سادات، شخص مستطيع نمی شود19 و اگر به مكّه برود، كفايت از حَجّة الاسلام نمی كند.
[49] م ـ اگر كسی منزل گران قيمتی دارد و در صورتی كه آن را بفروشد و منزل ارزانتر بخرد و با تفاوت قيمت آن بتواند به حج برود، چنانچه منزلی كه دارد زايد بر شؤون او نباشد لازم نيست آن را بفروشد و با اين فرض مستطيع نيست و اگر زايد بر شؤون او باشد،20 با وجود ساير شرايط، مستطيع است.
[50] م ـ كسی كه از راه كسب يا غير كسب مخارج رفتن و برگشتن حج را دارد و بعد از برگشتن از حج، مقداری از مؤونه زندگی خود را از درآمد كسب؛ مثل منبر و بقيه را از شهريه ای كه از وجوه شرعيه است تأمين می كند، اگر در راه اداره زندگیِ بعد از مراجعت از حج، نياز به شهريه داشته باشد مستطيع نيست.21
[51] م ـ اگر كسی زمين يا چيز ديگری را بفروشد كه منزل مسكونی تهيه كند، در صورت نياز به منزل مسكونی مستطيع نمی شود هرچند22 پولی كه به دست آورده، برای مخارج حج كافی باشد.
[52] م ـ اگر شخصی از سال های قبل مستطيع بوده و فعلاً مسافرت با هواپيما، به جهت كسالت، برای او مقدور نباشد و غير از هواپيما وسيله ديگری برای او فراهم نباشد، نمی تواند نايب بگيرد23 و بايد در وقت تمكّن به حج برود و اگر متمكّن نشد تا فوت شد، بايد از تركه اش برای او حج بدهند واگر از سال های قبل استطاعت نداشته، در فرض مزبور مستطيع نشده است.
[53] م ـ هر گاه زنی با كسب می تواند مخارج خويش را متكفل شود و مخارج حجش را نيز دارد و در صورت رفتن او به حج، شوهرش برای مخارج به زحمت می افتد، اگر به زحمت افتادن شوهر، موجب حرج برای زن نباشد مستطيع است و بايد به حج برود و به زحمت افتادن شوهر مانع استطاعت زن نمی شود.
[54] م ـ كسی كه در محل خودش مستطيع نيست، واجب نيست به حج برود، هرچند استطاعت حج ميقاتی را داشته باشد، ولی اگر رفت و وقتی به ميقات رسيد استطاعت حج از آنجا را با همه شرايط ديگر داشت مستطيع می شود و كفايت از حَجّة الاسلام می كند.
[55] م ـ كسی كه بعد از استطاعت مالی بدون تأخير، سعی در رفتن به حج داشته و در قرعه كشی شركت نموده و از جهت اينكه قرعه به نامش اصابت نكرده نتوانسته به حج برود مستطيع نشده و حج بر او واجب نيست24 ولی اگر مسامحه كرد و تأخير نمود و در سال های بعد در قرعه كشی شركت كرد، حج بر او مستقر شده است هرچند قرعه به نام او اصابت نكند.
[56] م ـ كسی كه برای حج نيابتی اجير شده و بعد در همان سال استطاعت مالی پيدا كرده؛25 چنانچه برای حج در آن سال اجير شده باشد، بايد حج نيابتی را به جا آورد و اگر استطاعت او باقی ماند، حج خودش را در سال بعد انجام دهد.
[57] م ـ در حصول استطاعت فرقی نيست بين اينكه در شهر حج يعنی شوال و ذيقعده و ذی حجه مال پيدا كند يا قبل از آن، بنا بر اين اگر استطاعت مالی پيدا شود و استطاعت بدنی و ساير شرايط موجود باشد نمی تواند خود را از استطاعت خارج كند، حتی در اوائل سال و قبل از ماه های حج.26
[58] م ـ خدمه كاروان ها كه وارد جده می شوند، اگر ساير شرايط استطاعت را دارند؛ از قبيل داشتن وسايل زندگی بالفعل يا بالقوه و رجوع به كفايت، مثلاً كار و صنعت و غير آن، كه با آن ها می توانند پس از مراجعت ادامه زندگی مناسب خود را بدهند، مستطيع هستند و بايد حَجّة الاسلام به جا آورند و كفايت از حج واجب آنان می كند و چنانچه ساير شرايط را ندارند به مجرد امكان حج، برای آنان استطاعت حاصل نشده است و حج آنان استحبابی است و چنانچه بعداً استطاعت پيدا كردند، بايد حج واجب را به جا آورند و حكم روحانی كاروان نيز همين است ليكن اگر بعد از مراجعت از مكّه نياز به شهريه حوزه دارند مستطيع نمی شوند.27
[59] م ـ پزشكان يا كسان ديگری كه با مأموريت به ميقات آمده اند و در ميقات جامع شرايط استطاعت هستند، واجب است28 حَجّة الاسلام به جا آورند هرچند كه لازم است مأموريت خود را نيز انجام دهند.19. به حاشيه مسأله 40 مراجعه شود.
20. كسی كه ضروريات زندگی از قبيل مسكن، لوازم خانه، وسيله نقليه و ابزار كار و مانند آن را بيشتر از شأن خود دارد، اگر میتواند با فروش آنها و خريد مايحتاج زندگیاش، مقدار زائد را صرف مخارج حج كند و اين كار موجب حرج و وهن و منقصت او نمی شود، و مقدار مازاد به اندازه مخارج حجّ و يا مكمّل آن است، بايد اين كار را انجام دهد و مستطيع است. (مناسک حج، م52)
21. رجوع شود به حاشيه مسأله 40.
22. در صورتی كه منزل شخصی جزء نيازهای ضروری او باشد و يا مالكيت آن با موقعيت عرفی او مناسب است، با گرفتن پول زمين مستطيع نمی شود هر چند به مقدار مخارج حج و يا مكمّل آن باشد. (مناسک حج، م53)
23. كسی كه حج بر او مستقر شده، اگر بر اثر پيری يا بيماری قدرت رفتن به حج را ندارد و يا برای او حرج و مشقّت دارد و اميدی به بهبودی و قدرت پيدا كردن بر انجام حج بدون مشقّت را ـ هر چند در سال های آينده ـ نداشته باشد، واجب است نايب بگيرد. ولی كسی كه حج بر او مستقر نشده، واجب نيست نايب بگيرد. (مناسک حج، م71)
24. ولی اگر رفتن به حج در سال های بعد از آن منوط به نام نويسی و پرداخت مبلغی در اين سال باشد، بنا بر احتياط واجب بايد نسبت به اين کار اقدام کند. (مناسک حج، م69)
25. كسی كه استطاعت مالی ندارد، اگر برای نيابت از ديگری اجير شود و سپس بعد از عقد اجاره به واسطهی مالی غير از مالالاجاره مستطيع شود، بايد در آن سال حجّ را برای خود انجام دهد و اگر عقد اجاره او برای همين سال بوده، اجاره باطل است، و در غير اين صورت، بايد حج استيجاری را در سال بعد به جا آورد. (مناسک حج، م64)
.26 به حاشيه مسأله 55 مراجعه شود.
27. به حاشيه مسأله 40 رجوع شود.
28. به شرط آنکه انجام مناسک حج مزاحم با خدماتی که برای آن اجير شدهاند نباشد. (مناسک حج، م63) - استفتائات استطاعتاستفتائات استطاعت
[60] س ـ كسی در مدينه مريض شده (سكته كرده) و فعلاً در بيمارستان است و دكترها گفته اند كه بايد تا دو هفته استراحت كند، آيا بعد از مدت استراحت در صورتی كه حمل او برای انجام دادن اعمال مشكل باشد، اگر او را به مكّه ببرند وظيفه اين شخص چيست؟
ج ـ اگر سال اول استطاعت او است و قدرت اعمال، حتی به نحو اضطراری را ندارد، از استطاعت افتاده و حج بر او واجب نيست ولی برای دخول مكّه بايد مُحرم شود و با انجام اعمال عمره مفرده ولو اضطراری آن، از احرام خارج می شود، و چنانچه سال اول استطاعت او نباشد و حج براو مستقرشده، اگر مأيوس از خوب شدن باشد بايد نايب بگيرد كه برايش عمره و حج تمتّع انجام دهد و خودش برای دخول مكّه مُحرم شود و عمره مفرده به طوری كه ذكر شد به جا آورد، و چنانچه برای اين شخص انجام اعمال حج تمتّع ممكن باشد، و لو بهنحو اضطرار و انجام اضطراری اعمال، لازم است مُحرم شود و هر مقدار از اعمال را كه می تواند ولو با كمك گرفتن از ديگری انجام دهد، و هر مقدار را كه نمی تواند، نايب بگيرد ولی در وقوفين، گرفتن نايب كافی نيست.
[61] س ـ كسی كه احتمال می دهد حجی كه در سال های قبل انجام داده، صحيح نبوده يا مستطيع نبوده است و فعلاً شرايط استطاعت را دارد و بخواهد احتياط كند، حج را به چه نيتی به جا آورد؟
ج ـ می تواند قصد مافی الذمه؛ يعنی قصد امتثال مطلقِ امرِ متوجه به او را كند و می تواند قصد حَجّة الاسلام احتياطاً نمايد.
[62] س ـ شخصی كه حج واجب خود را انجام داده است آيا می تواند آن را به قصد مافی الذمه اعاده كند؟
ج ـ مانع ندارد ولی اعاده حج كفايت از اجزاء ـ در صورت صحّت حج سابق و بطلان اجزاء ـ نمی كند و بايد خود آن جزء تدارك شود.
□ [63] س ـ كسی كه با وجود تقليد صحيح، قبلاً به حج مشرف شد و چون رجوع به كفايت را مجتهد او شرط استطاعت نمی دانسته حَجّة الاسلام قصد نموده و به جا آورده است با اين كه رجوع به كفايت نداشته است، فعلاً همه شرايط استطاعت برای او موجود است و از حضرت امام تقليد می كند آيا بايد حج سابق را اعاده كند يا خير؟
ج ـ اعاده لازم است.
[64] س ـ شخصی بعد از انجام عمره تمتّع مريض شد و از انجام حج منصرف شد و به ايران رفت و در مكّه كسی را وكيل كرده كه برای فراغ ذمه او اقدام نمايد، وظيفه در اين مورد چيست و آيا محرمات احرام بر چنين شخصی چه وضعی دارد؟
ج ـ در فرض مسأله، وكيل گرفتن بی فايده است و چنانچه سال اوّل استطاعت او بوده است و در اثر مرض از قدرت انجام حج افتاده باشد در اين صورت وجوب حج بر او موقوف است به بقای استطاعت تا سال های بعد، ولی در صورتی كه سال اول استطاعت نبوده و حج بر او از قبل واجب بوده است، چنانچه مأيوس از خوب شدن باشد بايد در همان سال يا سال بعد برای حج و عمره تمتّع نايب بگيرد، و در صورتی كه مأيوس از خوب شدن نباشد نمی تواند نايب بگيرد و بايد خودش حج و عمره تمتّع را مجدداً انجام دهد، و در هر صورت فعلاً از احرام خارج و محرمات احرام بر او حلال شده است.
[65] س ـ در حال حاضر، كه هر كسی بخواهد حج مشرف شود بايد قبلاً برای ثبت نام و مقدمات حج اقدام نمايد، اگر كسی ثبت نام كرد ولی نوبت او را برای چند سال ديگر اعلام نمودند، اگر قبل از رسيدن آن نوبت، از راه ديگر وسيله رفتن برای او فراهم شد و پول قرض كرد و به مكّه رفت، آيا حج او حَجّة الاسلام است يا خير؟
ج ـ اگر قبلاً حج بر او مستقر نشده و فعلاً هم نمی تواند به حج برود مگر با قرض،حج بر او واجب نشده است، و حج او حَجّة الاسلام نيست.29
[66] س ـ اگر كسی به خيال اين كه استطاعت دارد، به قصد عمره تمتّع مُحرم شد و به ترتيب كليه اعمال حج تمتّع حَجّة الاسلام را انجام داد و بعد از تمام شدن اعمال معلوم شد كه مستطيع نبوده است، بفرماييد احرام و اعمال گذشته اش چگونه است و نسبت به آينده اگر مستطيع شد، آيا حَجّة الاسلام بر او واجب است يا نه؟
ج ـ مُحرم نيست،30 ولی اگر مستطيع شد بايد حَجّة الاسلام به جا آورد.
[67] س ـ كسی خيال می كرد مستطيع نيست، به نيت استحباب مُحرم شد و اعمال عمره تمتّع را انجام داد، بعد در مكّه پرسيد، معلوم شد مستطيع بوده است، آيا مجدداً بايد به نيت وجوب مُحرم شود يا كافی است؟
ج ـ كفايت نمی كند،31 و در صحت حج ندبی او تأمل است.
[68] س ـ شخصی برای زيارت سوريه ثبت نام كرده و فعلاً سه هزار روپيه به دست آورده است و خرج حج بيت الله هم همين مقدار می شود، آيا رفتن حج واجب است يا می تواند به زيارت سوريه برود؟
ج ـ اگر ساير شرايط استطاعت را داشته باشد بايد به حج برود.
[69] س ـ در قباله های كنونی برای ازدواج، مبلغ زيادی نوشته می شود، آيا زنی كه می خواهد ازدواج كند طبق برنامه مذكور واجب الحج می شود يا خير؟ ضمناً مشخص فرماييد مبلغ چهقدر باشد بهتر است؟
ج ـ اگر بدون مفسده بتواند مهر را بگيرد و به حج برود مستطيع است، و مَهرالسنه بهتر است و استحباب دارد.
[70] س ـ اگر پدری بعد از ثبت نام برای حج، فوت كرده است و چند پسر دارد و اجازه حج به يكی از پسران داده می شود، آيا در چنين موردی استطاعت طريقی برای كدام حاصل می شود؟
ج ـ با فرض وجود ساير شرايط استطاعت، به هر كدام اجازه داده شود مستطيع می شود.
[71] س ـ پدری برای حج ثبت نام كرده و در وصيتش گفته است كه برايش حج مستحبی به جا آورند و پسر بزرگتر چون ديده خودش استطاعت بدنی و مالی دارد و فقط استطاعت طريقی نداشته كه آن هم با فوت پدر برايش حاصل شده، به نيت خود حج را انجام داده، نه به نيابت از پدر، آيا حج او صحيح است يا نه؟ چون استطاعت طريقی نداشته مگر از طريق نيابت؟
ج ـ فرض مزبور نيابت نيست، و حج خودش صحيح و مُجزی است.
[72] س ـ مسلمينِ بعضی از كشورهايی كه حكومتشان كمونيستی است، اگر بخواهند حج بروند بايد مبلغ زيادی به آن حكومت كمك كنند و قهراً اين پول برای تقويت چنين حكومتی مصرف می شود، در صورتی كه راه منحصر به اين كار باشد آيا اولاً: حج بر چنين اشخاصی واجب است يا نه؟ و ثانياً: اگر اين مقدار پول را بدهند و به حج بروند از حَجّة الاسلام كفايت می كند يا نه؟
ج ـ آنچه ذكر شد موجب سقوط حج نمی شود.
[73] س ـ زنی برای حج ثبت نام كرده است، ولی شوهرش كه او هم استطاعت داشته، به عللی ثبتنام ننموده است، آيا زن می تواند شرعاً نوبت خود را به شوهرش بدهد به اين اميد كه در آينده هر دو با هم ثبتنام نمايند يا نه؟
ج ـ اگر زن مستطيعه است نمی تواند نوبت خود را به شوهرش بدهد، ولی اگر نوبت را به او داد حج شوهر صحيح است.
[74] س ـ من با داشتن بيست هزار تومان قرض و گرفتن يك ماه حقوق قبل از پرداخت آن، موفق به سفر حج شدم، با توجه به اينكه شخص طلبكار از اين سفر حج كاملاً راضی و به پولش احتياج ندارد، آيا اين حج واجب محسوب می شود يا نه؟
ج ـ اگر استطاعت مالی برای شما محقق بوده، در فرض مزبور حج شما صحيح وحج واجب محسوب است، به شرط آنكه امكان ادای بدهی بعداً به سهولت برای شما فراهم باشد. ولی اگر با قرض برای حج استطاعت مالی پيدا كرده ايد، مستطيع نشده ايد و از حَجّة الاسلام محسوب نمی شود.32
[75] س ـ اگر كسی مستطيع شد، آيا می تواند مال خودش را به پدر يا مادر ببخشد وخرج سفر حج ايشان نمايد و اگر چنين كرد تكليفش چيست؟
ج ـ اگر شخصاً مستطيع است بايد حج به جا آورد و با بخشش پول به والدين، تكليف از او ساقط نمی شود و در صورتی كه با بخشش پول به والدين نتواند حج واجب بر خود را به جا آورد بخشش جايز نيست، اگر چه صحيح است.
[76] س ـ اشخاصی كه در وقت اسم نويسی برای حج، استطاعت مالی دارند واز طرف دولت برای پنج سال يا بيشتر اسم می نويسند، آيا برای اين گونه اشخاص اسم نويسی واجب است يا نه؟ و بر فرض وجوب، اگر مسامحه كردند و ننوشتند و بعد از مدت پنج سال مردند يا از استطاعت مالی افتادند، فقط ترك واجب كرده اند يا اينكه حج هم بر آنان مستقر است؟
ج ـ اگر احتمال دهند كه قرعه در همان سال اول به نامشان بيرون می آيد لازم است شركت كنند33 و اگر شركت نكردند بايد به حج بروند و حكم كسی را دارند كه حج بر او مستقر است.
[77] س ـ اينجانب با شرايط زير، طبق قرعه كشیِ سازمان حج و زيارت ـ ان شاءاللّه ـ در سال 1366 عازم بيت اللّه الحرام هستم:
1 ـ هزينه كامل زيارت خود و همسرم از پول مُخَمّس تهيه شده است.
2 ـ معلم آموزش و پرورش بوده و حقوق مستمر در حد معمول زندگی با قناعت را دريافت می دارم.
3 ـ فاقد مسكن و اتومبيل شخصی بوده و در هر شهری كه شاغل باشم، مستأجر هستم.
4 ـ وسائل زندگی را در حد معمول دارا می باشم.
با توجه به شرايط فوق و شبهاتی كه نسبت به وجوب حج و عدم آن از اطراف القا می شود، آيا حج اينجانب و همسرم از حجّ واجب، كفايت می كند يا خير؟
ج ـ در فرض مرقوم چنانچه همسر شما به مقدار رفتن و برگشتن برای حج پول دارند و می توانند بروند، مستطيع هستند، و شما در صورتی استطاعت داريد كه لوازم زندگی خود و عائله را به مقدار شأنتان دارا باشيد، و بعد از برگشتن بتوانيد با درآمد كسب خودتان، زندگی خود و عائله را اداره كنيد.
[78] س ـ اگر شخصی مستطيع بود و در رفتن به حج مسامحه كرد تا نوبت او از دست رفت، حال كه اسم نمی نويسند، آيا با واسطه و سفارش در ايران يا خارج از ايران و با صرف مبالغی زياد، جايز است به حج مشرف شود يا خير؟ زيرا در غير اين صورت سال ها فريضه او تأخير می افتد و خوف اين را دارد كه خدای ناكرده از تاركين حج به حساب آيد؟
ج ـ بايد به هر نحو هست و برخلاف مقررات جمهوری اسلامی نيست به حج مشرف شود.
[79] س ـ شخصی قبلاً حج بر او مستقر نشده، اما در موقع ثبت نام جهت حج تمتّع مستطيع بوده و ثبت نام نموده، ولی بعداً از نظر مالی محتاج شده و احتياج به پول سپرده شده در بانك را دارد، بفرماييد می تواند پول را پس بگيرد يا خير؟ و چنانچه در سال اول يا سال های بعد قرعه به نام او اصابت كند، فرق دارد يا نه؟
ج ـ با فرضی كه ذكر شده مستطيع نيست و می تواند پول را بگيرد و فرق ندارد.
[80] س ـ پدرم در سال 1360 برای زيارت خانه خدا مستطيع شد و در سال 1362 جهت زيارت خانه خدا به مكّه مشرف شد، ولی بعد از احرام بستن، بين راه سكته و فوت كرد و هيچگونه عملی را انجام نداد، آيا حج به گردنش می باشد يا خير؟
ج ـ اگر بعد از دخول حرم مرده، حج از او ساقط شده است و اگر قبل از دخول حرم فوت كرده،34 در صورتی حج واجب نيست كه سال اول استطاعت او باشد.
[81] س ـ دارايی شخصی قريب هفتصد و پنجاه هزار تومان از اصل ملك و خانه كه ارث از پدرش به او رسيده می باشد، به اضافه اين كه يك باب منزل مسكونی هم دارد، اكنون كه نامبرده در اثر سانحه ای از دنيا رفته است، دارای يك همسر و دو بچه صغير می باشد كه معاش آنان از درآمد همين املاك مذكور تأمين می شود، آيا شخص مُتَوفی مستطيع بوده يا خير؟ و در صورت وجوب حج، آيا حج بَلَدی گرفته شود يا ميقاتی كفايت می كند؟ و آيا می شود مخارج حج، از كلّ تركه پرداخت گردد؟
ج ـ چنانچه شخص متوفّی در حال حيات، خرج رفت و برگشت خود و عيالاتش را داشته و در برگشتن هم درآمد لايق به حال خود و خانواده را داشته و می توانسته به مكّه برود و تأخير انداخته، مستطيع بوده و چنانچه وصيت نكرده، حج ميقاتی از اصل تركه خارج می گردد.
[82] س ـ شخصی كه حج به جا آورده، ليكن چون اِمرار معاش او از وجوه و امثال آن بوده و آن زمان نيز متذكر مسأله مربوط به عدم استطاعت چنين شخصی نشده و گمان كرده كه حج واجب خود را انجام داده است، پس از آن و در حال استطاعت قطعی نيابتاً حج به جا آورده است، آيا حج نيابتی وی صحيح است يا بايد پس از انجام حج واجب مستقر خودش، نيابت را تكرار كند؟
ج ـ چنانچه در وقت انجام حجّ اوّلی مستطيع نبوده، با فرض حصول استطاعت در زمان حج ثانی، حج نيابتی باطل است35 و حج خود را بايد انجام دهد و حج نيابتی را اگر وقت آن موسّع بوده، بعد از حج خودش انجام دهد و در غير اين صورت به صاحب پول مراجعه كند.
[83] س ـ كسی كه واجب الحج بوده، از پاكستان عازم حج شد و در مدينه منوره بيمار گرديد و در حال بيماری به طرف مكّه رهسپار شد و در بيمارستان مكّه قبل از حج وفات نمود، تمام دارائيش در وقت فوت، مقداری پول و قطعه زمينی در پاكستان بوده است، با توجه به اين كه پول موجودش برای نيابت حج او كفايت نمی كند، آيا ورثه اش بايد زمين را بفروشند و برايش نايب بگيرند، و يا اينكه با فوت او حج ساقط می شود؟ اجركم علی الله.
ج ـ اگر با احرام عمره تمتّع داخل مكّه شده و پيش از انجام يا اكمال اعمال عمره يا بعد از انجام آن فوت نمود، همان مقدار عمل او مُجزی و حج از او ساقط است، ولی اگر بدون احرام عمره وارد مكّه شد و در آنجا فوت نمود، در صورتی كه حج بر او قبلاً مستقر بوده، بايد از اصل تركه او برايش نايب بگيرند و حج ميقاتی كفايت می كند.
[84] س ـ اينجانب در موقع ازدواج، يك سفر حج به زوجه ام وعده داده ام، آيا ادائش چگونه می باشد؟
ج ـ اگر مجرد وعده بوده است، لازم نيست ادای آن. و اگر مهر قرار داده شده باشد بايد به آن عمل كند.
[85] س ـ اينجانب كه به علت كهولت سن و بالا بودن قند خون و امراض ديگر قادر به انجام فريضه حج نمی باشم، آيا می توانم نيابتاً از طرف خود كسی را به حج بفرستم يا خير؟
ج ـ اگر قبلاً از جميع جهات مستطيع بوده ايد، وليكن اقدام بر انجام حج نكرده ايد و در نتيجه حج بر شما مستقر شده و فعلاً در اثر پيری يا بيماری كه اميد خوب شدن نباشد تمكّن از سفر حج نداريد واجب است كسی را نايب بگيريد تا برای شما حج به جا آورد.
[86] س ـ شخصی پدرش وصيت كرده است كه فرزندش از جانب او حج به جا آورد، بعد از مرگ پدر، فرزند مستطيع می شود. آيا لازم است حج خود را بر حج پدر مقدم بدارد و اگر حج خود را مقدم بدارد آيا صحيح است يا نه؟
ج ـ اگر قبل از آنكه پسر مستطيع شود، پدر او را اجير كرده كه بعد از فوت او در سال اول حج برای پدر انجام دهد يا نسبت به مدت، مطلق بوده كه منصرف به سال اول است و پسر قبل از استطاعتِ خود اجاره را قبول كرده، لازم است سال اول بعد از فوت پدرحج نيابی برای پدر انجام دهد.36 و در غير اين صورت بايد برای خودش حج كند.و در صورت اول، اگر برای خودش حج به جا آورد صحيح است، گرچه در مخالفت اجاره معصيت كرده است. ولی در صورت دوم، اگر حج نيابی به جا آورد صحيح نيست، و نه برای خودش واقع می شود و نه برای پدرش، و حج بر خودش مستقر می شود كه بايد به هر نحو شده در سال بعد اتيان كند و اگر به جا نياورد در سال های بعد، با مراعات فوراً ففوراً، انجام دهد. و بايد معلوم باشد كه مجرد وصيت به حج بدون استيجار فرزند، نيابت را بر او واجب نمی كند هرچند وصيت را قبول كرده باشد. بنا بر اين در فرض استطاعت فرزند بعد از فوت پدر بايد برای خودش حج به جا آورد و نيابت صحيح نيست.
[87] س ـ خانم خانه داری كه حج بر او واجب شده است و شوهرش اجازه مسافرت به تنهايی را نمی دهد و می گويد چون برای حج اسم مرا ننوشته ای من اجازه نمی دهم، وظيفه اش چيست؟ و آيا بدون اجازه شوهر می تواند به حج برود يا نه؟
ج ـ در سفر حجّ واجب، برای زن اجازه شوهر شرط نيست و زن بايد حج واجب خود را به جا آورد ولو اين كه شوهر او راضی به مسافرت او برای حج نباشد.37
[88] س ـ شخصی طبق وصيت پدر، كه پول به حساب سازمان حج واريز كرده است، به نيابت او به مكّه آمده در حالی كه خود فرزند نيز استطاعت مالی داشته است، آيا به نيابت پدر حج به جا آورد يا حج خود را انجام دهد؟
ج ـ اگر راه برای پسر باز نبوده و از جهت نوبت پدر و نيابت از او، راه برای او باز شده است، بايد برای پدرش حج كند، مگر آنكه تبرّعاً و بدون اجاره به نيابت پدر آمده باشد، كه در اين صورت مستطيع شده و بايد برای خودش حج به جا آورد، و گذشت كه به مجرد وصيت و قبول فرزند، نيابت واجب نمی شود مگر آنكه قبل از استطاعت اجير شود.38
□ [89] س ـ شخصی بهجز برای هَدْی، استطاعت حج را دارا است، آيا حج برای او واجب است؟
ج ـ بلی مستطيع است و پول هَدْی، جزو استطاعت نيست.
[90] س ـ اينجانب سال گذشته به حج مشرف شدم و با توجه به فتوای حضرتعالی كه فرموده ايد طلابی كه به شهريه حوزه نياز دارند مستطيع نيستند و در صورتی مستطيع می شوند كه از وجوه شرعيه مستغنی باشند، لذا اينجانب مقدار پولی با افراد ذيحق (پدر و همسايه) مبادله و دستگردان كردم و به عنوان اين كه نسبت به بنده ذی حق هستند، به آنان بخشيدم و ايشان آن را جهت مخارج حج به من برگرداندند، من هم در تمام اعمال و مناسك حج نيت حَجّة الاسلام كردم، آيا اين حج برای اينجانب كفايت از حَجّة الاسلام می كند يا نه؟ ضمناً لازم به تذكر است كه در ثبت نام عمومی سال 1360 پول به حساب ريختم و آن موقع فتوای فوق را نديده بودم و پولی كه دستگردان شده بود جايگزين آن پولی كه در حساب واريز كرده بودم قرار گرفت، بفرماييد آيا عين پول مبذول بايد هزينه باشد يا بذل آن كافی است؟
ج ـ در فرض سؤال احوط آن است39 كه بعداً اگر استطاعت پيدا كرديد حج را اعاده نماييد.
[91] س ـ شخصی قدرت مسافرت حج را ندارد و از قادر شدن بعد هم مأيوس است واستطاعت مالی هم ندارد، اگر به او بذل نفقه حج نمايند، آيا بايد قبول كند و نايب بگيرد يا اينكه قبول واجب نيست، و نيز اگر او را مهمان كنند، حج واجب می شود تا استنابه كند يا خير؟
ج ـ در فرض مرقوم حج واجب نيست.
[92] س ـ اگر در ميقات مستطيع شد و حَجّة الاسلام به جا آورد، مُجزی است يا نه؟ و آيا در فرض مسأله، رجوع به كفايت شرط است يا نه؟
ج ـ اگر مستطيع شده، مُجزی است، ولی رجوع به كفايت شرط است.
[93] س ـ شخصی كه استطاعت رفتن به حج را پيدا كرده، آيا می تواند پول حج را به مصرف لازمی در غير مؤونه خود و افراد واجب النفقه اش خرج كند و خود را از استطاعت بيندازد؟ مثلاً آيا می تواند در شرايط كنونی كشور خرج جبهه كند؟
ج ـ مستطيع بايد به حج برود، و دادن پول در مصارف مذكور كافی از حج واجب نيست، و اگر خرج كند و از استطاعت بيفتد، بايد به هر نحو هست به حج برود.
[94] س ـ در مواردی كه نهاد يا ارگانی فردی را به حج می فرستد، بدون اين كه ملزم باشد كاری انجام دهد، آيا از موارد حج بذلی است يا خير؟ و قبول آن واجب است؟
ج ـ با فرض مشروعيت آن بدون تعهد به هيچ كاری، حكم حج بذلی دارد.
[95] س ـ مقداری پول دارم كه برای رفت و آمد به سفر مكّه كافی است، ولی هنوز از طرف دولت جمهوری اسلامی وقتی برای ثبت نام اعلام نشده است، آيا نگهداری آن پول لازم است و من مستطيع هستم؟
ج ـ اگر ساير شرايط را داريد و در همين سال هم ثبت نام می شود، بايد ثبت نام كنيد. و در غير اين صورت مستطيع نيستيد40 و نگهداری پول لازم نيست.
[96] س ـ همسر شهيدی كه دارای دو بچه چهار ساله می باشد و عملاً سرپرستی اين دو بچه را دارد و به عنوان خانواده شهيد قرعه حج هم به نام او در آمده است، آيا مشاراليها می تواند مخارج را از مال اين دو صغير بردارد و مناسك حج را انجام دهد يا خير؟
ج ـ نمی تواند مصارف حج را از اموال صغير بردارد.
[97] س ـ كسی كه چهار پسر دارد و زن برای همه شان گرفته است، و خرج سالانه خود را هم دارد و قرض هم ندارد، و با پسرانش درآمدشان يكجا است، الآن خرج دو نفر را دارند كه به حج بروند، آيا حج واجب است يا نه، و اگر واجب شده است آيا تنها بر پدر واجب شده يا بر پسر هم واجب شده است و اگر بر پسر هم واجب شده است كدامشان حق اولويت دارند؟
ج ـ كسی كه از مال خودش به مقدار حج دارد و می تواند به مكّه برود و بعد از برگشت زندگانی لايق شأنش را داشته باشد مستطيع است و بايد حج برود.
[98] س ـ كسی كه واجد شرايط حج باشد و نوه ای دارد كه شرعاً و عرفاً به زن احتياج دارد كه اگر زن نگيرد به حرام می افتد، آيا كدام مقدم است و وظيفه پدربزرگ چيست، ازدواج برای نوه اش يا حج؟
ج ـ حج خودش مقدم است مگر اينكه ازدواج نوه، از مخارج عرفی او محسوب شود و نتواند هم برای او ازدواج كند و هم به مكّه برود.
[99] س ـ اينجانب با داشتن استطاعت مالی و هفتاد و دو سال سن، چون معتاد به خوردن ترياك هستم طبق مقررات كشوری، اداره بهداشت از رفتن حج جلوگيری می كند، از نظر شرع تكليف حج چيست؟
ج ـ اگر قبلاً مستطيع بوده ايد و با امكان، حج نرفته ايد حج بر شما مستقر شده است، و اگر قبلا استطاعت نداشته ايد در فرض مذكور مستطيع نيستيد، مگر آنكه بتوانيد، ولو با ترك ترياك، تحصيل اجازه كنيد و به مكّه برويد.
[100] س ـ آيا از منافع خمس و زكات، كسی مستطيع می شود يا نه، و آيا خمس و زكات جزو تركه ميت است يا نه؟
ج ـ چنانچه به عنوان مصرف از طرف ولیّ امر به او داده شده، مالك شده و جزو تركه او محسوب است، و از منافع آن هم با وجود ساير شرايط، مستطيع می شود.
[101] س ـ هر گاه كسی سرمايه يا ابزار كار دارد كه اگر مقداری از آن را بفروشد می تواند با آن زندگی كند بدون زحمت، و با تفاوت آن قادر بر حج است آيا اين شخص مستطيع است؟
ج ـ با وجود ساير شرايط، مستطيع است.
[102] س ـ شخصی باغی دارد كه چند سال است درآمدی نداشته، اما از نظر قيمت برای سفر حج كافی بوده، صاحب باغ عرفاً اطمينان دارد وقتی باغ ثمر بدهد او هم از كار افتاده خواهد شد و بايد از درآمد باغ امرار معاش نمايد، آيا اين شخص مستطيع است؟
ج ـ اگر تمكّن از امرار معاش به غير از درآمد آن باغ نداشته باشد مستطيع نيست.
[103] س ـ شخصی كه بعد از عمره تمتّع ديوانه شده، آيا لازم است كه او را برای حج محرم كنند و وظيفه چيست؟
ج ـ لازم نيست و بر ديوانه تكليفی نيست.
[104] س ـ اگر دختر بچه سه ساله را مادرش در سفر مكّه معظّمه همراه ببرد و در ميقات نيت احرام و تلبيه را از جانب دخترش انجام بدهد و در طواف عمره و سعی بين صفا ومروه و طواف زيارت و طواف نساء و وقوف عرفات و مشعر و منی ، مادر از طرف دختر نيت نموده و خود دختر را طواف و سعی و توقف بدهد و آنچه از اعمال حج كه دختر قادر نيست مادرش از جانب او انجام دهد، آيا آن دختر بعد از بلوغ و رشد می تواند شوهر نمايد يا خير؟
ج ـ با فرض اين كه تمام اعمال را مطابق وظيفه انجام داده اند از احرام خارج شده و می تواند شوهر كند.
[105] س ـ اگر اطفال غير مميز ـ پسر يا دختر ـ را پدر و يا مادر در سفر مكّه معظّمه همراه ببرند، آيا واجب است كه پدر يا مادر در صورت تمكّن اطفال، خود اطفال را وادار به انجام اعمال حج و عمره و طواف نساء نمايند و يا خود پدر و مادر و يا نايب ايشان اعمال عمره و حج و طواف نساء را از جانب اطفال به جا آورند، و اگر هيچكدام از كارهای مذكور فوق را پدر و مادر و اطفال عملی نكنند آيا اين اطفال بعد از بلوغ و رشد می توانند ازدواج كنند و يا بايد به مكّه بروند و عمره و حج و طواف نساء را انجام دهند و بعد ازدواج نمايند و يا تنها طواف نساء بر گردن آنان است؟
ج ـ بر ولیّ طفل واجب نيست او را مُحرم كند يا از طرف او حج انجام دهد، ولی اگر او را مُحرم كرد بايد وظايف و اعمال را مطابق وظيفه ای كه در مناسك و در رساله ذكر شده است انجام دهند، وگرنه در بعض صور، طفل در احرام باقی می ماند و تا تدارك نكند نمی تواند ازدواج نمايد.
[106] س ـ اولاً با وجود دَين چه مقدار پول برای استطاعت كافی است؟ و ثانياً در صورتی كه پول باشد ليكن به علت بيماری قلب، مقامات پزشكی سازمان حج و زيارت تشرّف را خالی از خطر ندانسته و تجويز ننمايند، آيا بايستی يك نفر برای انجام حج اعزام گردد؟
ج ـ شما اگر قبل از آنكه استطاعت پيدا كنيد مريض شده ايد، كه قدرت رفتن به مكّه را از جهت مرض نداشته ايد، مستطيع نشده ايد و نايب گرفتن لازم نيست و نيز استطاعت مالی در صورتی موجود است كه پول به مقدار رفتن و برگشتن داشته باشيد و پس از برگشت، امكان پرداخت دين به سهولت برای شما باشد.41
29. به حاشيه مسأله 20 مراجعه شود.
30. اگر به قصد انجام وظيفه فعليه بوده، حج صحيح و استحبابی میباشد.
31. اگر شخص مستطيع با اعتقاد به اينکه مستطيع نيست قصد حج استحبابی کند، و بعد معلوم شود كه مستطيع بوده، كفايت آن از حَجةالاسلام محل اشكال است و بنابر احتياط، واجب است در سال بعد حجّ را به جا آورد، مگر آن كه به توهّم اينكه وظيفه فعليه او امتثال امر استحبابی است، قصد امتثال امر فعلی شارع مقدس را داشته باشد كه در اين صورت كفايت از حَجةالاسلام میكند. (مناسک حج، م65)
32. به حاشيه مسأله 20 مراجعه شود.
33. بلکه اگر رفتن به حج در سالهای بعد منوط به نام نويسی و پرداخت مبلغی در اين سال باشد بنا بر احتياط واجب بايد نسبت به اين کار اقدام کند. (مناسک حج، م69)
34. بنابر احتياط واجب (مناسک حج، م73)
35. حج اوّل صحيح بوده و حج نيابتی او نيز صحيح است. (مناسک حج، م55 و م 79 بند 5)
36. اگر بعد از عقد اجاره بهواسطه مالی غير از مال الاجاره مستطيع شود بايد در آن سال حج را برای خود انجام دهد و اگر عقد اجاره او برای همين سال بوده اجاره باطل است و در غير اين صورت بايد حج استيجاری را در سال بعد به جا آورد. (مناسک حج، م64)
37. اما اگر رفتن زن به حج بدون کسب اجازه شوهر موجب عسر و حرج براي زن شود، مستطيع نخواهد بود و حج بر او واجب نيست (مناسک حج، س8)
38. به حاشيه مسأله 86 مراجعه شود.
39. اينگونه افراد حجّشان صحيح و مجزی است. (مناسک حج، م55)
40. به حاشيه مسأله 24 مراجعه شود.
41. طبق تفصيلي که در مسأله 21 بيان شده است.
-
- نيابت در حج
- حج استحبابىحج استحبابی[165] م ـ مستحب است كسی كه شرايط وجوب حج را ندارد؛ از بلوغ و استطاعت و غير آنها، در صورت امكان حج به جا آورد و همچنين بر كسی كه حج واجبش را انجام داده است مستحب است دو مرتبه به حج برود و مستحب است تكرار حج در هر سال. بلكه مكروه است پنج سال متوالی آن را ترك كند و مستحب است در وقت خارج شدن از مكّه نيّت برگشتن نمايد و مكروه است قصد برنگشتن داشته باشد.
[166] م ـ مستحب است از طرف خويشاوندان يا غير آن ها حج به جا آورد تبرّعا؛ چه زنده باشند يا مرده و همچنين از طرف معصومين و نيز طواف از طرف آن ها و غير آن ها مستحب است به شرط آنكه در مكّه نباشند يا معذور باشند.
[167] م ـ كسی كه زاد و راحله ندارد مستحب است قرض كند و به حج برود، در صورتی كه می تواند قرض را ادا كند.68
[168] م ـ با مال حرام جايز نيست به حج برود و اگر مال او مشتبه است و علم به حرمت آن ندارد، می تواند آن را صرف كند.
[169] م ـ بعد از فارغ شدن از حج استحبابی می تواند ثواب آن را به ديگری هديه كند، همچنانكه در وقت شروع می تواند آن را نيت كند.
[170] م ـ كسی كه مال ندارد تا با آن حج به جا آورد مستحب است ولو با اجاره دادن خودش و نيابت از ديگری به حج برود.
68. کسی که هزينه ی رفتن به حج را در اختيار ندارد، اما میتواند قرض بگيرد و سپس به سادگی قرض خود را ادا کند، واجب نيست که خود را با قرض گرفتن مستطيع کند، اما اگر بگيرد، حج بر او واجب میشود. (مناسک حج، م14) - اقسام عمرهاقسام عمره[171] م ـ عمره هم مانند حج دو قسم است: «واجب» و «مستحب» و بر كسی كه شرايط استطاعت را داشته باشد يك مرتبه در عمر واجب می شود و وجوب آن مانند حج فوری است و در وجوب آن استطاعت حج معتبر نيست بلكه اگر برای عمره مستطيع باشد واجب می شود، هرچند برای حج مستطيع نباشد همچنانكه عكس اين هم همينطور است كه اگر شخص برای حج استطاعت داشته باشد و برای عمره مستطيع نباشد بايد حج به جا آورد ليكن بايد معلوم باشد كه برای كسانی كه از مكّه دور هستند؛ مثل ايرانيان كه وظيفه آن ها حج تمتّع است، هيچگاه استطاعت حج از استطاعت عمره و استطاعت عمره از استطاعت حج جدا نيست؛ چون حج تمتّع مركب از هر دو عمل است، به خلاف كسانی كه در مكّه يا قريب به آن هستند كه وظيفه آنها حج و عمره مفرده است كه نسبت به آن ها استطاعت برای يكی از دو عمل تصور می شود.
[172] م ـ واجب است بر كسی كه می خواهد داخل مكّه شود با احرام وارد شود و برای احرام بايد نيت عمره يا حج داشته باشد و اگر وقت حج نيست و می خواهد وارد مكّه شود واجب است عمره مفرده انجام دهد و از اين حكم كسانی كه مقتضای شغلشان اين است كه زياد وارد مكّه می شوند و از آن خارج می شوند استثنا شده است.69
[173] م ـ تكرار عمره مانند تكرار حج مستحب است و در مقدار فاصله بين دو عمره اختلاف فرموده اند و احوط آن است كه در كمتر از يك ماه، به قصد رجا به جا آورده شود.7069. همچنين كسانی كه پس از اعمال حج يا عمره از مکه خارج شدهاند و میخواهند در همان ماهِ انجام حج يا عمره، دوباره وارد مکه شوند، احرام و عمره مجدّد واجب نيست. (مناسک حج، م10)
70. تكرار عمره مانند تكرار حج مستحب است، و بين دو عمره وجود فاصلهی معيّن شرط نيست. ولی بنابر احتياط در هر ماه فقط يك عمره برای خود میتواند به جا آورد. و اگر دو عمره برای افراد ديگر انجام دهد يا يك عمره برای خود و يك عمره هم برای ديگری به جا آورد، احتياط مذكور لازم نيست. بنابراين اگر عمره دوم را به نيابت از ديگری انجام دهد، جايز است نايب در برابر آن اجرت بگيرد و از عمرهی مفردهی منوبعنه هرچند واجب باشد، كفايت میكند. (مناسک حج، م11) - اقسام حج
- باب اول: اعمال عمره تمتع
- باب دوم: اعمال حج تمتع
کاربر گرامی؛ لطفا قبل از تکمیل فرم، موارد زیر را مطالعه کنید:
- جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
- به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
- جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
- از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
- مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.