حصول علم یا اطمینان، چه از راه شهرت فراگیر میان مردم و چه از راه تجربه شخصی (در صورتیکه مکلف از اهل خبره و فقیه شناس باشد) یا از هر راه دیگر.
شهادت و گواهی دو نفر عادل از اهل خبره، هر چند موجب اطمینان نشود.
توجه
اگر بیّنه شرعی (شهادت دو نفر عادل و اهل خبره) بر صلاحیت و جامع الشرائط بودن مجتهدی اقامه شود، تا زمانی که بیّنه شرعی دیگری بر خلاف آن وجود نداشته باشد، آن بیّنه حجت شرعی است و طبق آن میتوان عمل کرد و لازم نیست تحقیق شود که آیا بیّنه ای بر خلاف آن وجود دارد یا خیر؟
خبر دادن یک شخص عادل یا یک شخص موثق از خود مجتهد یا از رساله قابل اطمینان او؛
مراجعه به رساله قابل اطمینان مجتهد.
توجه
اگر کسی فتوای مجتهدی را به دیگری بگوید، چنانچه فتوای آن مجتهد عوض شود، لازم نیست به او خبر دهد[1] ولی اگر در نقل فتوای مجتهد دچار اشتباه شده، در صورت امکان باید اشتباه را برطرف کند.
1.اگر مجتهدی در بعضی از ابواب فقهی؛ مانند باب عبادات، اعلم باشد و مجتهد دیگر در ابواب دیگری؛ مانند معاملات، اعلم باشد، بنابر احتیاط واجب مکلّف باید در هر قسمت، احکام شرعی را از مجتهدی که در آن قسمت، تبحّر و مهارت بیشتری دارد و اعلم است، تقلید کند که این را اصطلاحاً "تبعیض در تقلید" می گویند.
2.اگر دو مجتهد در تمامی احکام شرعی دارای تبحّر و مهارت یکسان باشند، تبعیض در تقلید از آنها اشکال ندارد؛ ولی اگر مکلّف در مسأله ای از یکی از آنها تقلید کند، بنابر احتیاط واجب نمی تواند در آن مسأله به دیگری عدول نماید.
2.بقاء بر تقلید مجتهد میّت حتی در صورت اعلم بودن او واجب نیست؛ ولی سزاوار است که احتیاط در بقا بر تقلید میّت اعلم ترک نشود.
3.تقلید ابتدایی از مجتهد میّت یا بقا بر تقلید او و حدود آن، باید به تقلید از مجتهد زنده باشد.
4.افرادی که در زمان حیات مجتهد جامع الشرائط غیر بالغ بودهاند و به نحو صحیح از او تقلید کردهاند میتوانند بعد از فوت آن مجتهد همچنان بر تقلید وی باقی بمانند.
5.شخصی که از مجتهدی تقلید میکرده و بعد از فوت او در بعضی از مسایل از مجتهد دیگری تقلید کرده است و این مجتهد نیز وفات کرده، میتواند مانند گذشته بر تقلید از مجتهد اوّل در مسایلی که از او عدول نکرده باقی بماند، همچنان که مخیّر است در مسایلی که عدول نموده بر فتوای مجتهد دوّم باقی بماند و یا به مجتهد زنده عدول کند ولی اگر مجتهد سوّم بقا را واجب بداند باید بر مجتهد اوّل باقی بماند.
6.اگر مکلّف بعد از فوت مرجع تقلیدش در برخی مسائل یا همهی احکام از مرجع زنده تقلید کند، بنابر احتیاط واجب نمیتواند در مسائلی که از مجتهد زنده تقلید کرده، مجدداً از میّت تقلید کند.
[1]. البته اگر عدم اعلام فتوای جدید موجب بطلان و لزوم اعاده عملش شود، باید او را آگاه کند.
[2]. یعنی به مرجعی که بعد از مرجع خودش، اعلم است، رجوع می کند.
[1]. البته اگر عدم اعلام فتوای جدید موجب بطلان و لزوم اعاده عملش شود، باید او را آگاه کند.
جاهل قاصر: کسی است که متوجه جهل خود نیست و یا توجه به جهلش دارد، ولی راهی برای برطرف کردن آن ندارد.
جاهل مقصّر: به کسی گفته میشود که متوجه جهل خود بوده و راه رفع جهالت خود را هم میداند ولی در رفع جهالت و آموختن احکام کوتاهی میکند.
2."فتوا" آن است که مجتهد، حکم شرعی را با قطع و یقین بیان کرده و مکلّف باید طبق آن عمل کند.
3."احتیاط واجب" آن است که مجتهد در مسألهای فتوای صریح نداده بلکه به وجوب انجام یا ترک فعلی از باب احتیاط، حکم میکند. مکلّف در این مساله میتواند یا به همین احتیاطِ مرجع خود، عمل نماید یا به مجتهد اعلم بعد از او رجوع کند.
4."احتیاط مستحب" آن است که مجتهد قبل یا بعد از فتوا، احتیاط داده است [1] و مکلّف میتواند طبق فتوا یا به احتیاط مستحب عمل کند و نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر رفتار کند.
[1]. البته اگر بعد از ذکر فتوا، عبارت " احتیاط ترک نشود " آورده شود به معنای احتیاط واجب است.