بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
بنده هم متقابلاً اين روز بزرگ و اين عيد اسلامى بىبديل را به همهى امّت اسلامى و دوستداران اسلام و مسلمين عالم در همه جا، بخصوص به ملت بزرگ و مؤمن و سربلند ايران اسلامى و به شما حضّار محترم تبريك عرض مىكنم. نكتهاى كه در روز عيد فطر و عيد اضحى نهفته است، اين است كه اين دو روز از نظر اسلام، بهانه و فرصتى است براى تجديد مبانى اسلامى در ذهنها و مرور كردن آنها، چه در قالب نماز عيد فطر و چه در قالب خطبهها و اجتماعاتى كه در آنها گفتگويى در باب اسلام است. از اينروست كه در ادعيهى قنوت امروز، مؤمنين به پروردگار عرض مىكنند: «الّذى جعلته للمسلمين عيداً و لمحمّدٍ ذخراً و شرفاً و كرامتاً و مزيدا»(101). امروز، ذخيره و مايهى شرف و سربلندى پيغمبر خاتم است و افزايش در معنا و محتواى ادامهى رسالت آن بزرگوار، در اذهان مردم مزيد است.
يكى از موضوعاتى كه به مناسبت امروز بايد مورد توجّه قرار گيرد، عظمت اسلام در قالب امّت اسلامى است. درخواست ما از دولتهاى اسلامى اين است كه نسبت به اين مسأله، توجّه و عنايت مخصوصى مبذول كنند. بحمداللَّه ملتها در سالهاى اخير به مسألهى كليّت اسلام و امّت اسلامى توجّه پيدا كردهاند. نمىگوييم آحاد ملتها، لكن در همهى ملتها در بين مسلمين يگانگى و وحدت و جماعت، محسوس است و نغمهى آن شنيده مىشود. اين اميد و آرزو در دل آحاد مسلمين در اقصى نقاط عالم به وجود آمده است. مهم اين است كه حكومتها و دولتها هم به آن توجّه كنند. اين مسألهاى است كه هر حكومت اسلامى؛ يعنى هر حكومتِ حاكم بر سرزمينى كه در آن مسلمانها هستند، از آن سود مىبرد. يك وقت است كه در ملتهاى مسلمان، جنبههاى قومى و ناسيوناليستى و زبان و خون و امثال آن، تقويت مىشود. بديهى است كه اين حالت، نشانگر آغاز جدا شدن بخشهاى امّت اسلامى از يكديگر است. ديديم كه مسالهى فارسىگرى و ايرانىگرىِ افراطى و برگشت به تصوّرات و افسانههاى غلطِ مربوط به نژاد و نسب و خون، چطور در دوران رژيم گذشته در اين كشور عمده شد. براى چه؟ اين چه فايدهاى براى ملت ايران داشت؟ جز ضرر هيچ اثر ديگرى نداشت. مهمترين ضرر، اين بود كه به ملت ايران در قبال ديگر ملل اسلامى، منش جدايىطلبانهاى داد و بين اين ملت و ساير ملتها، حالت نقار و طلبكارى ايجاد كرد. عين اين مطلب را با ملتهاى عرب هم انجام دادند. عين اين مطلب را با بعضى از قوميّتهاى ديگر اين منطقه هم انجام دادهاند و مىدهند. ما مخالفتى نداريم كه هر قومى، خصوصيّات و اختصاصات كشور و ملت خود را، تحت عنوان مليّت براى خودش حفظ كند. اما تا حدّى كه يكپارچگى امت اسلامى خدشهدار نشود. اين مقدّم است؛ اين مهم است؛ اين در دنيا منشأ اثر است. معالاسف در دنيا قضايايى عليه مسلمين انجام مىگيرد و در مجامع جهانى، نسبت به آنها بىاعتنايى مىشود. مثل قضيهى بسيار مهم و فاجعهآميز اخير كه در فلسطين اشغالى رخ داد؛ يا ماجراى حرم شريف ابراهيمى، يا قضاياى بوسنى و هرزگوين، يا قضاياى كشمير، يا بقيه قضايايى كه نسبت به ملتهاى مسلمان يا جمعيتهاى مسلمان در بعضى از كشورها انجام مىگيرد. اگر امت اسلامى از يگانگى نسبىاى برخوردار بود و در مقابل اين قضايا موضع مىگرفت، مسلّماً اين حوادث اتّفاق نمىافتاد. شما ببينيد فاجعهاى به عظمت آنچه كه در حرم شريف ابراهيمى اتفاق افتاد، اگر در هر نقطهاى از دنيا كه اندكى با منافع ابرقدرتها ربط داشت اتفاق مىافتاد، چه عكسالعملهايى بر آن مترتّب مىشد! اگر در پناه حكومت جائرانهى يك دولت، براى مردم ولو مردمى كه در آن كشور بيگانه محسوب مىشوند چنين اتّفاقى بيفتد، مىشود آن دولت را مقصّر ندانست و مورد سرزنش قرار نداد؟ بگذريم از اينكه فلسطينيها در آنجا صاحبخانهاند؛ صاحبخانههايى كه متأسّفانه اقليت قلمداد مىشوند! اگر صاحبخانه هم نبودند و اين حادثه اتّفاق مىافتاد، جا داشت كه دولت غاصب صهيونيستى از طرف مجامع بينالمللى و از طرف هر كس كه در دنيا و در مسائل جهانى داراى اثر است، مورد مؤاخذه و تعقيب و مجازات قرار مىگرفت. اما آب از آب تكان نخورد. البته مقاله مىنويسند، حرف مىزنند و حتى اشخاص، محكوم هم مىكنند؛ اما دولتهايى حتّى حاضر نشدند فاجعهاى به اين عظمت را محكوم كنند.
شما ملاحظه كنيد، اين چه نظم ناعادلانهاى است كه امروز بر روابط بينالمللى و بر سياست استكبارى در جهان حاكم است. علاج چيست؟ البته همين كارى كه امروز انجام مىگيرد و ملتها انجام مىدهند، بلاشك مؤثّر است. مبادا كسى خيال كند كه اين اجتماع و شعاردادن در خيابانهاى تهران و اصفهان و تبريز و مشهد و شيراز و بقيه شهرها، كماثر است. نخير؛ هر كدام از اينها، يك مشت محكم و يك پتك كوبنده بر سر رژيم غاصب است. بنده لازم مىدانم از آحاد اين ملت بزرگ و باعظمت كه اينطور موقع شناسند و به وقت، آنچه را كه بايد انجام دهند، انجام مىدهند، تشكّر كنم. ملت ما، هم در راهپيمايى 22 بهمن و هم در حركت عظيم جمعهى آخر ماه رمضان روز قدس كار عظيمى كردند. البته نمىتوانيم بعضى از ملتهاى مسلمان را مورد ملامت قرار دهيم. فرق است بين ملتى كه براى راهپيمايى روز قدس، از طرف مسؤولين كشور و دولت، تشويق مىشود كه به خيابانها بيايد و بر سر اسرائيل و امريكا فرياد بكشد؛ و آن ملتى كه بابتِ همين كار مشروع بايستى در خيابانها كتك بخورد. فرق است بين اينها. نمىشود گفت كه چرا فلان ملت مسلمان در فلان كشور، مثل ملت ايران حركت نكرد. آنجا هم اگر دولتها با مردم همكارى مىكردند؛ آنها را تشويق مىكردند و به راه مىانداختند، يا لااقل مانعشان نمىشدند، مردم همينطور حركت مىكردند. احساسات مردم و دركشان نسبت به اين قضيه، بسيار درك و احساس بالايى است. لكن اينها وظايفى است كه ملتها انجام مىدهند. اين كارها در صورتى براى آن دستگاهِ غاصب شكننده خواهد بود كه امّت اسلامى، يك حركت متّحد انجام دهد. متّحداً محكوم كنند، متّحداً مؤاخذه كنند، متّحداً قضايا را نسبت به مسالهى فلسطين تعقيب كنند و متّحداً امنيّت صاحبان فلسطين را در خانه خودشان تأمين و تضمين كنند. چنانچه اين كار از طرف مسلمانها انجام نگيرد، خود آن مردم مظلوم، انجام خواهند داد. اگر دولتهاى اسلامى نتوانند از آن ملت مظلوم كه در خانهى خودش غريب است، دفاع جهانى كنند، تا آنها بتوانند لااقل در خانه خودشان امنيّت داشته باشند، خود فلسطينيها كارى خواهند كرد كه در خانهى خودشان امنيّت به وجود آورند. اين كار را خواهند كرد و اين به بركت اسلام، عملى است. اميدواريم كه خداوند متعال همهى ملتها را بيدار كند؛ همه دولتها را با وظايف خودشان آشنا گرداند و ملت بزرگ و عزيز ايران را در اين راه، موفّق و مؤيّد و منصور بدارد. بنده از همهى آقايانِ محترم كه تشريف آورديد و از مهمانان خارجى كه در اينجا هستند، تشكّر مىكنم و اميدوارم كه مشمول فضل و لطف الهى باشيد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه
101) مفاتيحالجنان/ نماز عيد فطر(دعاى قنوت)
بنده هم متقابلاً اين روز بزرگ و اين عيد اسلامى بىبديل را به همهى امّت اسلامى و دوستداران اسلام و مسلمين عالم در همه جا، بخصوص به ملت بزرگ و مؤمن و سربلند ايران اسلامى و به شما حضّار محترم تبريك عرض مىكنم. نكتهاى كه در روز عيد فطر و عيد اضحى نهفته است، اين است كه اين دو روز از نظر اسلام، بهانه و فرصتى است براى تجديد مبانى اسلامى در ذهنها و مرور كردن آنها، چه در قالب نماز عيد فطر و چه در قالب خطبهها و اجتماعاتى كه در آنها گفتگويى در باب اسلام است. از اينروست كه در ادعيهى قنوت امروز، مؤمنين به پروردگار عرض مىكنند: «الّذى جعلته للمسلمين عيداً و لمحمّدٍ ذخراً و شرفاً و كرامتاً و مزيدا»(101). امروز، ذخيره و مايهى شرف و سربلندى پيغمبر خاتم است و افزايش در معنا و محتواى ادامهى رسالت آن بزرگوار، در اذهان مردم مزيد است.
يكى از موضوعاتى كه به مناسبت امروز بايد مورد توجّه قرار گيرد، عظمت اسلام در قالب امّت اسلامى است. درخواست ما از دولتهاى اسلامى اين است كه نسبت به اين مسأله، توجّه و عنايت مخصوصى مبذول كنند. بحمداللَّه ملتها در سالهاى اخير به مسألهى كليّت اسلام و امّت اسلامى توجّه پيدا كردهاند. نمىگوييم آحاد ملتها، لكن در همهى ملتها در بين مسلمين يگانگى و وحدت و جماعت، محسوس است و نغمهى آن شنيده مىشود. اين اميد و آرزو در دل آحاد مسلمين در اقصى نقاط عالم به وجود آمده است. مهم اين است كه حكومتها و دولتها هم به آن توجّه كنند. اين مسألهاى است كه هر حكومت اسلامى؛ يعنى هر حكومتِ حاكم بر سرزمينى كه در آن مسلمانها هستند، از آن سود مىبرد. يك وقت است كه در ملتهاى مسلمان، جنبههاى قومى و ناسيوناليستى و زبان و خون و امثال آن، تقويت مىشود. بديهى است كه اين حالت، نشانگر آغاز جدا شدن بخشهاى امّت اسلامى از يكديگر است. ديديم كه مسالهى فارسىگرى و ايرانىگرىِ افراطى و برگشت به تصوّرات و افسانههاى غلطِ مربوط به نژاد و نسب و خون، چطور در دوران رژيم گذشته در اين كشور عمده شد. براى چه؟ اين چه فايدهاى براى ملت ايران داشت؟ جز ضرر هيچ اثر ديگرى نداشت. مهمترين ضرر، اين بود كه به ملت ايران در قبال ديگر ملل اسلامى، منش جدايىطلبانهاى داد و بين اين ملت و ساير ملتها، حالت نقار و طلبكارى ايجاد كرد. عين اين مطلب را با ملتهاى عرب هم انجام دادند. عين اين مطلب را با بعضى از قوميّتهاى ديگر اين منطقه هم انجام دادهاند و مىدهند. ما مخالفتى نداريم كه هر قومى، خصوصيّات و اختصاصات كشور و ملت خود را، تحت عنوان مليّت براى خودش حفظ كند. اما تا حدّى كه يكپارچگى امت اسلامى خدشهدار نشود. اين مقدّم است؛ اين مهم است؛ اين در دنيا منشأ اثر است. معالاسف در دنيا قضايايى عليه مسلمين انجام مىگيرد و در مجامع جهانى، نسبت به آنها بىاعتنايى مىشود. مثل قضيهى بسيار مهم و فاجعهآميز اخير كه در فلسطين اشغالى رخ داد؛ يا ماجراى حرم شريف ابراهيمى، يا قضاياى بوسنى و هرزگوين، يا قضاياى كشمير، يا بقيه قضايايى كه نسبت به ملتهاى مسلمان يا جمعيتهاى مسلمان در بعضى از كشورها انجام مىگيرد. اگر امت اسلامى از يگانگى نسبىاى برخوردار بود و در مقابل اين قضايا موضع مىگرفت، مسلّماً اين حوادث اتّفاق نمىافتاد. شما ببينيد فاجعهاى به عظمت آنچه كه در حرم شريف ابراهيمى اتفاق افتاد، اگر در هر نقطهاى از دنيا كه اندكى با منافع ابرقدرتها ربط داشت اتفاق مىافتاد، چه عكسالعملهايى بر آن مترتّب مىشد! اگر در پناه حكومت جائرانهى يك دولت، براى مردم ولو مردمى كه در آن كشور بيگانه محسوب مىشوند چنين اتّفاقى بيفتد، مىشود آن دولت را مقصّر ندانست و مورد سرزنش قرار نداد؟ بگذريم از اينكه فلسطينيها در آنجا صاحبخانهاند؛ صاحبخانههايى كه متأسّفانه اقليت قلمداد مىشوند! اگر صاحبخانه هم نبودند و اين حادثه اتّفاق مىافتاد، جا داشت كه دولت غاصب صهيونيستى از طرف مجامع بينالمللى و از طرف هر كس كه در دنيا و در مسائل جهانى داراى اثر است، مورد مؤاخذه و تعقيب و مجازات قرار مىگرفت. اما آب از آب تكان نخورد. البته مقاله مىنويسند، حرف مىزنند و حتى اشخاص، محكوم هم مىكنند؛ اما دولتهايى حتّى حاضر نشدند فاجعهاى به اين عظمت را محكوم كنند.
شما ملاحظه كنيد، اين چه نظم ناعادلانهاى است كه امروز بر روابط بينالمللى و بر سياست استكبارى در جهان حاكم است. علاج چيست؟ البته همين كارى كه امروز انجام مىگيرد و ملتها انجام مىدهند، بلاشك مؤثّر است. مبادا كسى خيال كند كه اين اجتماع و شعاردادن در خيابانهاى تهران و اصفهان و تبريز و مشهد و شيراز و بقيه شهرها، كماثر است. نخير؛ هر كدام از اينها، يك مشت محكم و يك پتك كوبنده بر سر رژيم غاصب است. بنده لازم مىدانم از آحاد اين ملت بزرگ و باعظمت كه اينطور موقع شناسند و به وقت، آنچه را كه بايد انجام دهند، انجام مىدهند، تشكّر كنم. ملت ما، هم در راهپيمايى 22 بهمن و هم در حركت عظيم جمعهى آخر ماه رمضان روز قدس كار عظيمى كردند. البته نمىتوانيم بعضى از ملتهاى مسلمان را مورد ملامت قرار دهيم. فرق است بين ملتى كه براى راهپيمايى روز قدس، از طرف مسؤولين كشور و دولت، تشويق مىشود كه به خيابانها بيايد و بر سر اسرائيل و امريكا فرياد بكشد؛ و آن ملتى كه بابتِ همين كار مشروع بايستى در خيابانها كتك بخورد. فرق است بين اينها. نمىشود گفت كه چرا فلان ملت مسلمان در فلان كشور، مثل ملت ايران حركت نكرد. آنجا هم اگر دولتها با مردم همكارى مىكردند؛ آنها را تشويق مىكردند و به راه مىانداختند، يا لااقل مانعشان نمىشدند، مردم همينطور حركت مىكردند. احساسات مردم و دركشان نسبت به اين قضيه، بسيار درك و احساس بالايى است. لكن اينها وظايفى است كه ملتها انجام مىدهند. اين كارها در صورتى براى آن دستگاهِ غاصب شكننده خواهد بود كه امّت اسلامى، يك حركت متّحد انجام دهد. متّحداً محكوم كنند، متّحداً مؤاخذه كنند، متّحداً قضايا را نسبت به مسالهى فلسطين تعقيب كنند و متّحداً امنيّت صاحبان فلسطين را در خانه خودشان تأمين و تضمين كنند. چنانچه اين كار از طرف مسلمانها انجام نگيرد، خود آن مردم مظلوم، انجام خواهند داد. اگر دولتهاى اسلامى نتوانند از آن ملت مظلوم كه در خانهى خودش غريب است، دفاع جهانى كنند، تا آنها بتوانند لااقل در خانه خودشان امنيّت داشته باشند، خود فلسطينيها كارى خواهند كرد كه در خانهى خودشان امنيّت به وجود آورند. اين كار را خواهند كرد و اين به بركت اسلام، عملى است. اميدواريم كه خداوند متعال همهى ملتها را بيدار كند؛ همه دولتها را با وظايف خودشان آشنا گرداند و ملت بزرگ و عزيز ايران را در اين راه، موفّق و مؤيّد و منصور بدارد. بنده از همهى آقايانِ محترم كه تشريف آورديد و از مهمانان خارجى كه در اينجا هستند، تشكّر مىكنم و اميدوارم كه مشمول فضل و لطف الهى باشيد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه
101) مفاتيحالجنان/ نماز عيد فطر(دعاى قنوت)