بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
نخستين گردهمايى علمى تخصصى دائرةالمعارف فقه، پيامآور آن است كه در حوزهى علميهى قم تحوّل مباركى كه همه چشم انتظار آنند، با آهنگى متين و بىوقفه، در حال وقوع است. نگارش دائرة المعارف فقه بر مذهب اهل بيت (عليهمالسّلام) خود، كارى تازه و نيز متّكى بر پايهها و ابزارهايى است كه آشنايى حوزههاى علميهى ما با آن، تازه است. و آنگاه كه اين كار با چنين پختگى و استوارى و فراگيرى، پا به عرصهى هستى مىگذارد، بيننده را به داورى خوشبينانه رهنمون مىگردد. فقه مصطلح اسلامى، متضمّن مجموعهى كاملى از مباحثى است كه در عرف علمى امروز «علم حقوق» ناميده مىشود و داراى عرصههاى متنوعّى است كه مجموعاً متكفّل تنظيم روابط ميان افراد جامعهى بشرى است و نظامات و مقرّرات حاكم بر زندگى بشر از جهات گوناگون را شامل مىشود. افزون بر اين فقه، روابط ميان انسان با خدا را نيز در قالب احكامى متين و مشروح، مشخّص مىسازد كه علم حقوق از اين بخش، بيگانه است و بدين ترتيب، فقه مصطلح اسلامى از علم حقوق مصطلح جهانى، بسى گستردهتر است. و در ميان فقه مذاهب مختلف اسلامى، فقه اماميّه كه متّخذ از مذهب اهل بيت (عليهمالسّلام) است داراى ذخيرهيى گرانبها و درياى عميقى از تحقيق و تفريع است كه نظير آن را در فقه مذاهب ديگر اسلامى نمىتوان يافت و اين به فقه شيعه غناى فوقالعاده و بىهمانندى بخشيده است. از آغاز پيدايش فقه تفصيلى و استدلالى در شيعه در قرن چهارم هجرى تا امروز، اين دانش دينى روزبهروز گستردهتر و با كيفيتتر گشته و بتدريج از اسلوب و روش استنباطى متقن و استوار كه همان روش «فقاهت» است و علم اصول فقه، عهدهدار تدوين و تحكيم اجزاء و اصول آن است، برخوردار شده است. در اين عرصه، تلاش موفّق و مجاهدتآميز هزاران فقيه برجستهى شيعه كه در ميان آنان صدها مؤلّف نامدار و دهها فقيه صاحب سبك و مبتكر ديده مىشوند، حجم عظيمى از يك حركت هزار ساله و رو به رشد و داراى محصولى اعجابانگيز را، در برابر ديدگان ما قرار مىدهد. اين گنجينهى پربار و كمنظير، امروزه در اختيار فقهاى برجستهى شيعه و مورد استفادهى آنان و تا حدودى آحاد مردم متدين است. ليكن تكريم اين ثروت معنوى سه وظيفهى عمده در قبال آن را بر عهدهى همهى علاقهمندان و متخصصان فقه اماميه قرار مىدهد. اين سه وظيفه عبارت است از: معرفى، بهرهبردارى و تكميل. دو وظيفهى اول ناظر به گذشته و اكنون است، و وظيفهى سوم، ناظر به آينده است.
بجا است دربارهى هر يك از اين سه، سخن كوتاهى گفته شود:
1- معرفى: فقه شيعه ناشناخته است در معلومات غيرمسلمين از فقه اسلام، غالباً جايى ندارد در كتب استدلالى فقه كه از سوى غيرشيعه تدوين مىشود آراى آن غالباً مورد سكوت و غفلت است در دائرةالمعارفهاى جهانى و حتى اسلامى آراى آن غالباً در رديف آراى فقهىِ مذاهب مهجور قرار مىگيرد. و اين ستمى بزرگ است، هم به دانشى بدين وسعت و عمق و پيشرفت كه شايد بتوان گفت: هيچ يك از مذاهب اسلامى به تنهايى داراى فقهى با اين خصوصيات سهگانه نيستند، و هم به كسانى كه مىخواهند از آن بهره ببرند. معرفى اين فقه و كشاندن آن به مجموعههاى جهانى و كتب فقهى ديگر مذاهب اسلامى و مطالعات حقوقىِ مراكز علمى جهان، خدمتى به علم و به دانشمندان است و اين كار بايد به شيوهى درست و منطقى انجام شود.
2- بهرهبردارى: بجز در احوال شخصيه و نيز در آنچه مربوط به فرد مسلمان است، فقه اسلامى و از جمله فقه شيعى، در طول قرنها، مورد بهرهبردارى قرار نمىگرفته است، پس از تشكيل جمهورى اسلامى، فقه شيعه يكسره در معرض عمل جامعهى ايرانى است و به تبع آن، در همخوانى با موج همهجايىِ گرايش ملتها به اسلام، فقه ساير مذاهب نيز در برخى كشورها به جايگاه قانونگذارى نزديك شده است.
با اين همه هنوز توان عظيم فقه، در گرهگشايى معضلات زندگى و حل نقاط كور در مناسبات اسلامى فرد و جامعه، به كار گرفته نشده و بعضاً، شناخته نشده است. پديدههاى روزبهروز زندگى در مقام استفهام و استفتاء از فقه اسلامى، طبعاً بايد به پاسخى قانعكننده و حكمى قابل استدلال برسد. به علاوه، فقه امروز كه از پيچيدگى در استدلال و ظرافت همراه با استحكام برخوردار است، مىتواند در تكميل و پيشرفت دانش حقوق، مورد بهرهبردارى قرار گيرد و راههاى تازهيى را در برابر محققان مراكز حقوقى جهان بگشايد.
3- تكميل: با پيشرفت فنى و صنعتى و علمىِ بشر كه بر روى همهى شؤون زندگى وى اثر گذارده و سرعت حوادث و پديدههاى نوين را نسبت به روزگار گذشته چند و چندين برابر كرده است، تعداد موضوعاتى كه در معرض پاسخگويى فقه قرار مىگيرند و فقه بايد حكم شرعى آنها را بيان كند نيز به همين نسبت افزايش مىيابد. بىشك سرچشمههاى فقه و نيز شيوهى فقاهت براى فهم حكم اين موضوعات كافى است، ولى شناخت موضوعىِ آنها و تحقيق و تدقيق لازم براى تطبيق موضوع با عناوين كلى در فقه و استدلال مناسب و خلاصه بهترين روش براى درك حكم شرعى آن، كارى مهم و راهى دراز است. همچنين اى بسا موضوعاتى كه در فقه مطرح گشته و حكم آن واضح است؛ ولى امروزه، موضوع چنان تحول و تطورى يافته كه به آسانى نمىتوان حكم آن را از آنچه در گذشته گفته شده است دانست. در چنين مواردى است كه فقهاى عصر بايد با روشنبينى و احاطهى علمى و پايبندى به روش فقاهت از يكسو، و آزادانديشى و شجاعت علمى از سوى ديگر، مفاهيم جديدى را در فقه، كشف كرده و احكام تازهيى را با استناد به كتاب و سنت، عرضه كنند. و اين تكميل فقه است. علاوه بر اينها، استفاده از سبكهاى نوين در تدوين و نگارش كتب و رسالههاى فقهى، عمومى و تخصصى، و نيز استفاده از روشهاى تحقيق فنى و علمىِ جديد و حتى استفاده از روشهاى پيشرفتهى بحث علمى و به كار بردن ابزارهايى كه امروز در تسهيل كار علمى داراى سهم مؤثرى است، همهى اينها به وظيفهى تكميل فقه كمك مىكند.
آنچه بايد صراحتاً اعلام كنيم آن است كه تدوين دائرةالمعارف فقه بر مذهب اماميه در مورد هر سه وظيفهى مذكور، اقدامى بزرگ و بسى مؤثر است. اين طرح وسيع و ارزشمند در آن واحد مىتواند هم به معرفى فقه شيعه و هم به بهرهبردارى علمى و عملى از آن و هم بالاخره به تكميل و توسعهى آن، خدمتى بزرگ بكند.
اينجانب خداوند حكيم و عليم را شكر مىگويم كه اين توفيق به جامعهى علمى و فقهى ارزانى گشته است و حوزهى علميهى قم بحمداللَّه اولين بار مقدمات شروع به كارى به اين عظمت را فراهم آورده است.
و وظيفهى خود مىدانم كه از كليهى علما و فضلاى عالىقدرى كه در اين طرح بزرگ سهيماند و دامن همت براى انجام اين كار به كمر زدهاند، تقدير و سپاسگزارى كنم. به ويژه از فقيه محقق و عالم بزرگوار جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاى حاج سيد محمود هاشمى (دامتبركاته) كه دانش وسيع و انديشهى پيشرو و همت بلند و توانِ كارىِ ايشان موجب شد كه آرزوى قلبى اينجانب در عالم تحقق قدم بگذارد و شروع درخشان اين كار، اميدهاى ديگرى را زنده نمايد. اميدوارم زحمات طاقتفرساى ايشان و همكارانشان در پيشگاه پروردگار متعال مأجور و مورد تأييد و پسند حضرت بقيةاللَّه الاعظم (ارواحنافداه) باشد.
والسّلام عليكم جميعا و رحمةاللَّه
سيّد على خامنهاى
14/11/72
نخستين گردهمايى علمى تخصصى دائرةالمعارف فقه، پيامآور آن است كه در حوزهى علميهى قم تحوّل مباركى كه همه چشم انتظار آنند، با آهنگى متين و بىوقفه، در حال وقوع است. نگارش دائرة المعارف فقه بر مذهب اهل بيت (عليهمالسّلام) خود، كارى تازه و نيز متّكى بر پايهها و ابزارهايى است كه آشنايى حوزههاى علميهى ما با آن، تازه است. و آنگاه كه اين كار با چنين پختگى و استوارى و فراگيرى، پا به عرصهى هستى مىگذارد، بيننده را به داورى خوشبينانه رهنمون مىگردد. فقه مصطلح اسلامى، متضمّن مجموعهى كاملى از مباحثى است كه در عرف علمى امروز «علم حقوق» ناميده مىشود و داراى عرصههاى متنوعّى است كه مجموعاً متكفّل تنظيم روابط ميان افراد جامعهى بشرى است و نظامات و مقرّرات حاكم بر زندگى بشر از جهات گوناگون را شامل مىشود. افزون بر اين فقه، روابط ميان انسان با خدا را نيز در قالب احكامى متين و مشروح، مشخّص مىسازد كه علم حقوق از اين بخش، بيگانه است و بدين ترتيب، فقه مصطلح اسلامى از علم حقوق مصطلح جهانى، بسى گستردهتر است. و در ميان فقه مذاهب مختلف اسلامى، فقه اماميّه كه متّخذ از مذهب اهل بيت (عليهمالسّلام) است داراى ذخيرهيى گرانبها و درياى عميقى از تحقيق و تفريع است كه نظير آن را در فقه مذاهب ديگر اسلامى نمىتوان يافت و اين به فقه شيعه غناى فوقالعاده و بىهمانندى بخشيده است. از آغاز پيدايش فقه تفصيلى و استدلالى در شيعه در قرن چهارم هجرى تا امروز، اين دانش دينى روزبهروز گستردهتر و با كيفيتتر گشته و بتدريج از اسلوب و روش استنباطى متقن و استوار كه همان روش «فقاهت» است و علم اصول فقه، عهدهدار تدوين و تحكيم اجزاء و اصول آن است، برخوردار شده است. در اين عرصه، تلاش موفّق و مجاهدتآميز هزاران فقيه برجستهى شيعه كه در ميان آنان صدها مؤلّف نامدار و دهها فقيه صاحب سبك و مبتكر ديده مىشوند، حجم عظيمى از يك حركت هزار ساله و رو به رشد و داراى محصولى اعجابانگيز را، در برابر ديدگان ما قرار مىدهد. اين گنجينهى پربار و كمنظير، امروزه در اختيار فقهاى برجستهى شيعه و مورد استفادهى آنان و تا حدودى آحاد مردم متدين است. ليكن تكريم اين ثروت معنوى سه وظيفهى عمده در قبال آن را بر عهدهى همهى علاقهمندان و متخصصان فقه اماميه قرار مىدهد. اين سه وظيفه عبارت است از: معرفى، بهرهبردارى و تكميل. دو وظيفهى اول ناظر به گذشته و اكنون است، و وظيفهى سوم، ناظر به آينده است.
بجا است دربارهى هر يك از اين سه، سخن كوتاهى گفته شود:
1- معرفى: فقه شيعه ناشناخته است در معلومات غيرمسلمين از فقه اسلام، غالباً جايى ندارد در كتب استدلالى فقه كه از سوى غيرشيعه تدوين مىشود آراى آن غالباً مورد سكوت و غفلت است در دائرةالمعارفهاى جهانى و حتى اسلامى آراى آن غالباً در رديف آراى فقهىِ مذاهب مهجور قرار مىگيرد. و اين ستمى بزرگ است، هم به دانشى بدين وسعت و عمق و پيشرفت كه شايد بتوان گفت: هيچ يك از مذاهب اسلامى به تنهايى داراى فقهى با اين خصوصيات سهگانه نيستند، و هم به كسانى كه مىخواهند از آن بهره ببرند. معرفى اين فقه و كشاندن آن به مجموعههاى جهانى و كتب فقهى ديگر مذاهب اسلامى و مطالعات حقوقىِ مراكز علمى جهان، خدمتى به علم و به دانشمندان است و اين كار بايد به شيوهى درست و منطقى انجام شود.
2- بهرهبردارى: بجز در احوال شخصيه و نيز در آنچه مربوط به فرد مسلمان است، فقه اسلامى و از جمله فقه شيعى، در طول قرنها، مورد بهرهبردارى قرار نمىگرفته است، پس از تشكيل جمهورى اسلامى، فقه شيعه يكسره در معرض عمل جامعهى ايرانى است و به تبع آن، در همخوانى با موج همهجايىِ گرايش ملتها به اسلام، فقه ساير مذاهب نيز در برخى كشورها به جايگاه قانونگذارى نزديك شده است.
با اين همه هنوز توان عظيم فقه، در گرهگشايى معضلات زندگى و حل نقاط كور در مناسبات اسلامى فرد و جامعه، به كار گرفته نشده و بعضاً، شناخته نشده است. پديدههاى روزبهروز زندگى در مقام استفهام و استفتاء از فقه اسلامى، طبعاً بايد به پاسخى قانعكننده و حكمى قابل استدلال برسد. به علاوه، فقه امروز كه از پيچيدگى در استدلال و ظرافت همراه با استحكام برخوردار است، مىتواند در تكميل و پيشرفت دانش حقوق، مورد بهرهبردارى قرار گيرد و راههاى تازهيى را در برابر محققان مراكز حقوقى جهان بگشايد.
3- تكميل: با پيشرفت فنى و صنعتى و علمىِ بشر كه بر روى همهى شؤون زندگى وى اثر گذارده و سرعت حوادث و پديدههاى نوين را نسبت به روزگار گذشته چند و چندين برابر كرده است، تعداد موضوعاتى كه در معرض پاسخگويى فقه قرار مىگيرند و فقه بايد حكم شرعى آنها را بيان كند نيز به همين نسبت افزايش مىيابد. بىشك سرچشمههاى فقه و نيز شيوهى فقاهت براى فهم حكم اين موضوعات كافى است، ولى شناخت موضوعىِ آنها و تحقيق و تدقيق لازم براى تطبيق موضوع با عناوين كلى در فقه و استدلال مناسب و خلاصه بهترين روش براى درك حكم شرعى آن، كارى مهم و راهى دراز است. همچنين اى بسا موضوعاتى كه در فقه مطرح گشته و حكم آن واضح است؛ ولى امروزه، موضوع چنان تحول و تطورى يافته كه به آسانى نمىتوان حكم آن را از آنچه در گذشته گفته شده است دانست. در چنين مواردى است كه فقهاى عصر بايد با روشنبينى و احاطهى علمى و پايبندى به روش فقاهت از يكسو، و آزادانديشى و شجاعت علمى از سوى ديگر، مفاهيم جديدى را در فقه، كشف كرده و احكام تازهيى را با استناد به كتاب و سنت، عرضه كنند. و اين تكميل فقه است. علاوه بر اينها، استفاده از سبكهاى نوين در تدوين و نگارش كتب و رسالههاى فقهى، عمومى و تخصصى، و نيز استفاده از روشهاى تحقيق فنى و علمىِ جديد و حتى استفاده از روشهاى پيشرفتهى بحث علمى و به كار بردن ابزارهايى كه امروز در تسهيل كار علمى داراى سهم مؤثرى است، همهى اينها به وظيفهى تكميل فقه كمك مىكند.
آنچه بايد صراحتاً اعلام كنيم آن است كه تدوين دائرةالمعارف فقه بر مذهب اماميه در مورد هر سه وظيفهى مذكور، اقدامى بزرگ و بسى مؤثر است. اين طرح وسيع و ارزشمند در آن واحد مىتواند هم به معرفى فقه شيعه و هم به بهرهبردارى علمى و عملى از آن و هم بالاخره به تكميل و توسعهى آن، خدمتى بزرگ بكند.
اينجانب خداوند حكيم و عليم را شكر مىگويم كه اين توفيق به جامعهى علمى و فقهى ارزانى گشته است و حوزهى علميهى قم بحمداللَّه اولين بار مقدمات شروع به كارى به اين عظمت را فراهم آورده است.
و وظيفهى خود مىدانم كه از كليهى علما و فضلاى عالىقدرى كه در اين طرح بزرگ سهيماند و دامن همت براى انجام اين كار به كمر زدهاند، تقدير و سپاسگزارى كنم. به ويژه از فقيه محقق و عالم بزرگوار جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاى حاج سيد محمود هاشمى (دامتبركاته) كه دانش وسيع و انديشهى پيشرو و همت بلند و توانِ كارىِ ايشان موجب شد كه آرزوى قلبى اينجانب در عالم تحقق قدم بگذارد و شروع درخشان اين كار، اميدهاى ديگرى را زنده نمايد. اميدوارم زحمات طاقتفرساى ايشان و همكارانشان در پيشگاه پروردگار متعال مأجور و مورد تأييد و پسند حضرت بقيةاللَّه الاعظم (ارواحنافداه) باشد.
والسّلام عليكم جميعا و رحمةاللَّه
سيّد على خامنهاى
14/11/72