بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
خوش آمد عرض ميكنم به همهى برادران و خواهران عزيز كه اين راه طولانى را در اين هواى سرد از تبريز و برخى شهرستانهاى ديگرِ آذربايجان قبول زحمت كرديد و فضاى حسينيهى ما را امروز با حضور خودتان، فضاى معنوى و ملكوتى و عاطفى قرار داديد؛ تشكر و سپاسگزارى ميكنم. هر سال بيست و نهم بهمن براى اين بندهى حقير اين يادبودِ مطلوب و شيرين را همراه دارد كه در اين مكان محدود با جمعى از عزيزان خود، جوانان عزيز، مردان دلاور و غيور از خطهى آذربايجان ملاقات ميكنيم؛ براى من بسيار شيرين و مطلوب است اين ديدار. از خداوند متعال مسئلت ميكنيم روز به روز تفضلات خود، هدايتهاى خود، دستگيرىهاى خود را نسبت به شما مردم عزيز روزافزون بفرمايد و انشاءاللَّه همهى شما به چشم خود آيندههاى روشنترى، شيرينترى، مطلوبترى را در خطهى ايران عزيز مشاهده كنيد.
آنچه كه درسهاى گوناگون و عبرتهاى گوناگون انقلاب و نظام جمهورى اسلامى به ما مىآموزد، مطالب فراموش نشدنى و ماندگارى است كه قدم به قدم ملت ما را، مسئولين ما را، شما عزيزان را، بخصوص جوانان را به سوى قلههاى بلند هدايت ميكند. عبرتهاى ما اين را ميگويد، تجربههاى ما و مشهودات ما، نه فقط معلومات ما، بلكه آنچه به چشم مىبينيم، ما را به اين حقيقت راهنمائى ميكند. يك نمونه كه من لازم ميدانم مطرح كنم، همين راهپيمائى عظيم ملت ايران در بيست و دوم بهمن امسال است. همه گفتند امسال از سالهاى قبل جمعيت بيشتر بودند، پرشورتر بودند، شادمانتر بودند. چرا؟ اين خبرِ يك نفر و دو نفر نيست؛ در تهران، در شهرستانها، در تبريز، اصفهان، مشهد و بقيهى شهرهاى بزرگى كه ما از آنها خبر داريم، قضيه اينجور است. سؤال اين است كه چرا؟ امسال چه خبر بود كه مردم از سالهاى ديگر گرمتر، گيراتر، مشتاقتر، پرشورتر اين صحنهى عظيم مردمى را انباشتند و پر كردند؟ پاسخ سؤال براى ما درسآموز است؛ پاسخ اين است كه ملت ايران امسال احساس كرد كه كشورش، نظامش، اسلام عزيزش به اين حضور احتياج دارد. يك جبههى دشمنِ عنودِ شرير كه همهى دستگاههاى ارتباطى دنيا و رسانههاى دنيا در مشت اوست و بسيارى از سياستمداران دنياى غرب دستنشاندهى اين جبههى شرير هستند، يعنى جبههى سرمايهداران، كارتلداران، تراستداران، كمپانىداران بزرگ، سرمايهداران خونخوار و صهيونيستها، شبكهى صهيونيست جهانى كه اغلبِ رسانههاى دنيا و رسانههاى فوق مدرنِ امروز مثل اين كانالهاى تلويزيونى و بيشتر از همه كانالهاى اينترنتى در اختيار اينهاست؛ متعلق به آنهاست. اينها از مدتها قبل، از ماهها قبل تبليغات خود را روى اين نقطه متمركز كردند كه ملت ايران نسبت به نظام، نسبت به اسلام، نسبت به هدفهاى اعلام شده، سست شده است. اين را هى تبليغ كردند و به طور مداوم در بوقهاى تبليغاتى خودشان اين حمله را تشديد كردند كه به ملت عزيز ما بباورانند اين دروغ بزرگ را. هدف چى بود؟ هدف اين بود كه عملاً ملت شجاع ايران، ملت مؤمن ايران، ملت امتحاندادهى ايران در عرصههاى سخت و بزرگ، سست بشود. وقتى ملت سست شد، كشور بىدفاع ميشود؛ وقتى ملت در صحنه نبود، مسئولين تنها ميمانند. هيچ مجموعهى سياسىاى در دنيا بدون پشتوانهى ملتهاى خودشان نميتوانند كار كنند، پيش بروند. اينها اين غرض را داشتند. روى خصوص بيست و دوى بهمن هم تكيه كردند، انواع و اقسام حيلههاى تبليغاتى را به كار بردند تا شايد بتوانند اين صحنهى حضور را خلوت كنند، خاموش كنند، بىرونق كنند؛ مردم اين را فهميدند. آنچه كه انسان را به اعجاب وادار ميكند، آنچه كه انسان را در مقابل عظمت اين ملت كوچك ميكند كه چقدر اين ملت با عظمت است، همين بصيرت و موقعشناسى ملت ايران است. ...(1) اين بصيرت بىنظير مردمى، اين موقعشناسى انسان را دچار اعجاب ميكند. اين است كه ملت را نگه داشته است، اين است كه كشور را حفظ كرده است. ملت ايران فهميد كه امروز دشمن اين هدف را دارد؛ با عمل خود، توى دهن دشمن زد؛ با حضور خود، تبليغات دشمن را خنثى كرد. نوجوان، جوان، پير، كهنسالِ از كارافتاده، زن و مرد، در همهى كشور آمدند توى عرصه و صحنهى حضور. طبق گزارشى كه به من دادند - گزارش موثق - اقلاً در هشتصد و پنجاه شهر كشور اين تظاهرات با همين شكل گسترده وجود داشته است كه تلويزيون قادر نيست اين همه را نشان بدهد. اين ملت ايران است، اين بصيرت است، اين موقعشناسى و حضور اين ملت است. اين ملت شكست نخواهد خورد. آنهائى كه بايد پيام را بگيرند، گرفتند. آنهائى كه در مغزهاى الكلىِ آفتديدهى خود خيالاتى براى ملت ايران در سر ميپختند، آنها فهميدند در ايران چه خبر است. البته در تبليغات سعى كردند نگذارند اين حقيقت منعكس بشود، اما آنى كه بايد بفهمد، فهميد. دستگاههاى اطلاعاتى دشمنان ما و سياستگذاران اصلى در كشورهاى معارض با جمهورى اسلامى، فهميدند كه ملت قهرمان ايران اينجور در صحنه است؛ اين جور وسط ميدان حاضر است. البته خواستند نگذارند افكار عمومى دنيا بفهمد. اين هم رسواكنندهى آنهاست؛ اينها همان كسانى هستند كه مدعى آزادىِ ارتباطات و اخبار و اطلاعاتند، ادعا ميكنند كه ما خبر را پنهان نميكنيم، خبر را مستور نگه نميداريم، سانسور نميكنيم. خب، اگر سانسور نميكردند، اين جمعيت دهها ميليونى راهپيمائى سراسر كشور را نميگفتند در تهران هزاران نفر آمدند! اينها هزاران نفر بودند؟! جمعيت ميليونى حاضر در عرصه، در روز بيست و دوى بهمن در تهران هزاران نفر بودند؟! گفتند در كل كشور ايران، صدها هزار! اينها صدها هزار نفر بودند؟! در هر كدام از شهرهاى بزرگ كشور صدها هزار جمعيت جمع شدند، دهها ميليون انسان آمدند توى صحنه. تبليغات اينجورى است. خب، ما دروغ و تقلب و خدعه و تزويرهاى حقارتآميز را از دشمن كم نديديم؛ از اول انقلاب تا امروز هميشه همين جور بوده؛ باز هم همين جور خواهد بود، لكن هدف آنها برآورده نميشود.
پيام صادقانهى يك ملت وقتى از دل برآمد، اين كار خودش را خواهد كرد. بارها گفتيم، احساس حضور، احساس انقلابىگرى، احساس حركت كه با عزم راسخ همراه است، مثل هواى خوش بهارى در همه جا نفوذ خواهد كرد؛ آرام آرام همه را بهرهمند خواهد كرد. بفرمائيد، اين نمونهاش در شمال آفريقا و در همهى كشورهاى عربى و در همهى دنياى اسلام و در دل هر مسلمان صاحب فكر و هوشمند در اقليتها - اقليتهائى كه در كشورهائى هستند؛ مسلمانها اقليتند - و در كشورهاى اسلامى، كه يكايك دلها در طول اين سالهاى متمادى بتدريج احساس هويت ميكنند، احساس شخصيت ميكنند. اسلام در حركت عظيم خود به يك نقطهى حساس رسيده است. نسلهاى آينده خيلى چيزهاى بزرگ و مهمى را مشاهده خواهند كرد، دنيا از اين رو به آن رو خواهد شد. اين سياستهاى مسلطِ مادىِ مستكبرانه كه ملتها را به بند كشيدند، اينها بتدريج مضمحل خواهد شد، آب خواهد شد، نابود خواهد شد؛ اين آيندهى دنياست. كانون اصلى هم اينجاست، جوشش اوّلى هم از اينجا شروع شده است و اين ملت ايستاده است. نكتهى اين، ايستادگى و استقامت است. عزيزان من! جوانان من! مردان و زنان غيور تبريز و آذربايجان! نكتهى اصلى، در اين ايستادگى است. ما چرا بيست و نه بهمن را هر سال گرامى ميداريم؟ مسئله اين نيست كه ما ميخواهيم در گذشته توقف كنيم. خيلى از شما جمعيتى كه اينجا هستيد و خيلى از جوانان آذربايجان و شهر تبريز، آن روز را نديدند، درك نكردند، آن روز در دنيا نبودند؛ اما گرامى ميدارند. اين توقف در گذشته نيست، اين نشاندادن خط حركت صحيح به سمت آينده است.
و اما تبريز و آذربايجان. مكرر عرض كرديم مردم آذربايجان و به طور مشخص مردم تبريز و بسيارى از شهرهاى ديگر آذربايجان، اينها كسانى هستند كه از بيش از صد سال قبل در عمدهترين حوادث و تحولات مثبت اين كشور در صف اول قرار داشتند و نقشآفرينى كردند؛ از تحريم تنباكو كه مرحوم حاج ميرزا جواد مجتهد تبريزى وارد ميدان شد تا نهضت مشروطيت - چه نهضت مشروطيت اول، چه آنچه كه بعد از استبداد صغير پيش آمد - كانون جوشش مبارزات، آذربايجان بود، شهر تبريز بود. قهرمانان نامدار تبريز توى جيبشان نامهها و احكام علماى بزرگ را داشتند؛ به آنها استناد ميكردند، تصريح ميكردند، امثال ستارخان و باقرخان؛ حالا غير از علماى بزرگى كه در اين نهضت حضور داشتند. حتّى امثال اين قهرمانان و رزمندگان دلاور آذربايجان تصريح ميكردند كه پيرو علماى دين و پيرو احكام مراجع تقليدند؛ اين آثار و اسناد مسلّمِ باقيماندهى از آن روز اين را به ما ميگويد. اينجور نبود كه اين حركت يك حركت بىجهت و خودبخودى باشد؛ حركت دينى بود، از روى احساس غيرت دينى بود. همه متدين بودند در سرتاسر كشور، منتها بعضى از نقاط به خاطر خصلتهاى بومى - آن غيرت، آن شجاعت، آن مردانگى - اين حركت دينى را برجستهتر كردند؛ تبريز و آذربايجان اينجور بوده.
بعد از آنى كه نهضت اسلامى شروع شد از پانزده خرداد سال 42 همين جور بود. از آنجا علمائى زندانى شدند، تبعيد شدند، به زندان تهران آورده شدند. در طول اين سالها هم همين جور بود. در شروع انقلاب هم خب، بيست و نه بهمن يك شاخص عمده است، يك سنگ نشان است در اين جادهى عظيم حركت مردم ايران. من مكرر گفتم، نميخواهم تكرار كنم؛ اگر بيست و نه بهمن نبود، نوزده دى قم معلوم نبود بتواند اين اثر را بگذارد. حركت بيست و نه بهمن تبريزىها بود كه خون شهداى مظلوم نوزده دى قم را جوشاند، زنده كرد، پيام آن را به همهى دنيا رساند، به همهى كشور رساند. حركت مردم تبريز اينجور اثرگذار بود. بعد هم مسائل انقلاب، مسائل جنگ.
اولين امام جمعهى شهيد و شهيد محراب از تبريز بود؛ از پنج شهيد محراب، دو نفرشان مال تبريزند. در بين لشكرها، در بين سردارها، لشكر عاشورا و رزمندگان آذربايجانى و تبريزى و سرداران آنها جزو برجستگانند. يك لشكر مجموعهاى از جوانهاست، همهى مردم تو لشكر نيستند؛ اما اگر همهى مردم در راه نباشند، همهى مردم دلشان در اين جهت نباشد، يك لشكر دلاورِ قهرمانى مثل آن لشكر به وجود نمىآيد. جنازهى شهدا را هى بياورند، تشييع كنند، هى مردم مشتاقتر بشوند؛ پدر مادرها جوانهاشان را بيشتر بفرستند جبهه؛ اينها همه معنا دارد. اينها همان راز موفقيت ملت ايران است.
عزيزان من! ما ملت ايران در دوران رژيم پادشاهى تحقيرشده بوديم، ذليلشده بوديم. ما را تحقير ميكردند، حق ما را ميخوردند، نفت ما را ميبردند، استعداد ما را در جوانهاى ما خفه ميكردند، در علم عقب مانديم، در فناورى عقب مانديم، در سياستورزى بينالمللى عقب مانديم، در تأثيرگذارى بر روى ملتهاى جهان عقب مانديم؛ ملت ايران را در بند و زنجير كردند. ملت حركت كرد، راه را عوض كرد. آنچه را كه امروز ملت ايران داعيه دارد، عبارت است از مبارزهى با ظلم جهانى، مبارزهى با استكبار جهانى؛ البته اين براى خود ملت بركات دارد. وقتى كه يك ملت مىايستد، از شبكهى پرهيمنهى پرهياهوى دشمن واهمه نميكند، علمش هم پيش ميرود، اقتصادش هم پيش ميرود، مسائل اجتماعىاش هم پيش ميرود، جوانش هم آگاه ميشود؛ بر روى ملتهاى ديگر هم اثر ميگذارد؛ فكرش، دينش، شعارش، دنيا را فرا ميگيرد. شعارهائى كه ما يك روز مظلومانه در اينجا سر ميداديم، ملت ايران تنها بود، امروز شعارهاى تقريباً همهجائى در دنياى اسلام شده. يك ملت ميتواند اثرگذار باشد و ميتواند خودش را مستحكم كند. اين استحكام ادامه پيدا خواهد كرد. ما انشاءاللَّه در علم پيشرفت ميكنيم، در اقتصاد پيشرفت ميكنيم، در سازندگى پيشرفت ميكنيم. اين ملت، اين جوانان، اين همتها، اين استقامتها، كشور را مثل دستهى گل خواهد ساخت و انشاءاللَّه الگوئى خواهد شد براى دنياى اسلام. آنچه كه ما لازم است دنبال بكنيم همين است كه خط صحيح، صراط مستقيم، صراط اللَّه، راه خدا، راه اسلام، راه ديانت، راه شريعت را دنبال كنيم؛ هوشيار باشيم، بيدار باشيم، به وظائفمان عمل كنيم.
پس فردا، يعنى دو هفتهى ديگر تقريباً، انتخابات است. همان عروسكهاى خيمهشببازىِ هميشگى در رسانههاى دنيا به كار افتادند كه اين انتخابات را بىرونق كنند. من عرض ميكنم؛ عرض كردم، باز هم تكرار ميكنم: حضور مردم در انتخابات ميتواند كشور را پيش ببرد، از شر دشمن محفوظ و مصون نگه دارد؛ دشمن را در توطئههاى خودش دچار تزلزل و ترديد بكند؛ دشمن را وادار به عقبنشينى كند. انتخابات پرشور، مشت محكمى به دهان دشمن است.
خدا با شماست، خدا با شماست. «من كان للَّه كان اللَّه له»؛ وقتى ملت در راه خدا حركت ميكند، خدا به او كمك ميكند، سنتهاى الهى به او كمك ميكنند. دلهاى مردم دست خداست. اين عزم و ارادههاى راسخ، مصنوع يد قدرت الهى است و انشاءاللَّه خداى متعال در اين انتخابات هم به اين مردم كمك خواهد كرد. انشاءاللَّه انتخابات مجلس نهم پر شور، با احساس، با بصيرت، با حضور فراوان مردم انجام خواهد گرفت تا به توفيق الهى مجلس خوبى نصيب مردم بشود. نمايندگان خوبى انشاءاللَّه به انتخاب شما مردم بيايند و وارد اين ميدان كار بشوند، وارد اين ميدان خدمت بشوند. ... چخ ممنون ...(2)
از خداوند متعال توفيقات شما را مسئلت ميكنيم، انشاءاللَّه خداى متعال هميشه شما را مستدام و با نشاط بدارد و مورد تأييد خود قرار بدهد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
1) آذربايجان اوياخدى، انقلابا داياخدى (آذربايجان بيدار است، حامى انقلاب است)
2) آذربايجان جانباز، خامنهاى دن آيريلماز (آذربايجان جانباز از خامنهاى جدا نميشود)
خوش آمد عرض ميكنم به همهى برادران و خواهران عزيز كه اين راه طولانى را در اين هواى سرد از تبريز و برخى شهرستانهاى ديگرِ آذربايجان قبول زحمت كرديد و فضاى حسينيهى ما را امروز با حضور خودتان، فضاى معنوى و ملكوتى و عاطفى قرار داديد؛ تشكر و سپاسگزارى ميكنم. هر سال بيست و نهم بهمن براى اين بندهى حقير اين يادبودِ مطلوب و شيرين را همراه دارد كه در اين مكان محدود با جمعى از عزيزان خود، جوانان عزيز، مردان دلاور و غيور از خطهى آذربايجان ملاقات ميكنيم؛ براى من بسيار شيرين و مطلوب است اين ديدار. از خداوند متعال مسئلت ميكنيم روز به روز تفضلات خود، هدايتهاى خود، دستگيرىهاى خود را نسبت به شما مردم عزيز روزافزون بفرمايد و انشاءاللَّه همهى شما به چشم خود آيندههاى روشنترى، شيرينترى، مطلوبترى را در خطهى ايران عزيز مشاهده كنيد.
آنچه كه درسهاى گوناگون و عبرتهاى گوناگون انقلاب و نظام جمهورى اسلامى به ما مىآموزد، مطالب فراموش نشدنى و ماندگارى است كه قدم به قدم ملت ما را، مسئولين ما را، شما عزيزان را، بخصوص جوانان را به سوى قلههاى بلند هدايت ميكند. عبرتهاى ما اين را ميگويد، تجربههاى ما و مشهودات ما، نه فقط معلومات ما، بلكه آنچه به چشم مىبينيم، ما را به اين حقيقت راهنمائى ميكند. يك نمونه كه من لازم ميدانم مطرح كنم، همين راهپيمائى عظيم ملت ايران در بيست و دوم بهمن امسال است. همه گفتند امسال از سالهاى قبل جمعيت بيشتر بودند، پرشورتر بودند، شادمانتر بودند. چرا؟ اين خبرِ يك نفر و دو نفر نيست؛ در تهران، در شهرستانها، در تبريز، اصفهان، مشهد و بقيهى شهرهاى بزرگى كه ما از آنها خبر داريم، قضيه اينجور است. سؤال اين است كه چرا؟ امسال چه خبر بود كه مردم از سالهاى ديگر گرمتر، گيراتر، مشتاقتر، پرشورتر اين صحنهى عظيم مردمى را انباشتند و پر كردند؟ پاسخ سؤال براى ما درسآموز است؛ پاسخ اين است كه ملت ايران امسال احساس كرد كه كشورش، نظامش، اسلام عزيزش به اين حضور احتياج دارد. يك جبههى دشمنِ عنودِ شرير كه همهى دستگاههاى ارتباطى دنيا و رسانههاى دنيا در مشت اوست و بسيارى از سياستمداران دنياى غرب دستنشاندهى اين جبههى شرير هستند، يعنى جبههى سرمايهداران، كارتلداران، تراستداران، كمپانىداران بزرگ، سرمايهداران خونخوار و صهيونيستها، شبكهى صهيونيست جهانى كه اغلبِ رسانههاى دنيا و رسانههاى فوق مدرنِ امروز مثل اين كانالهاى تلويزيونى و بيشتر از همه كانالهاى اينترنتى در اختيار اينهاست؛ متعلق به آنهاست. اينها از مدتها قبل، از ماهها قبل تبليغات خود را روى اين نقطه متمركز كردند كه ملت ايران نسبت به نظام، نسبت به اسلام، نسبت به هدفهاى اعلام شده، سست شده است. اين را هى تبليغ كردند و به طور مداوم در بوقهاى تبليغاتى خودشان اين حمله را تشديد كردند كه به ملت عزيز ما بباورانند اين دروغ بزرگ را. هدف چى بود؟ هدف اين بود كه عملاً ملت شجاع ايران، ملت مؤمن ايران، ملت امتحاندادهى ايران در عرصههاى سخت و بزرگ، سست بشود. وقتى ملت سست شد، كشور بىدفاع ميشود؛ وقتى ملت در صحنه نبود، مسئولين تنها ميمانند. هيچ مجموعهى سياسىاى در دنيا بدون پشتوانهى ملتهاى خودشان نميتوانند كار كنند، پيش بروند. اينها اين غرض را داشتند. روى خصوص بيست و دوى بهمن هم تكيه كردند، انواع و اقسام حيلههاى تبليغاتى را به كار بردند تا شايد بتوانند اين صحنهى حضور را خلوت كنند، خاموش كنند، بىرونق كنند؛ مردم اين را فهميدند. آنچه كه انسان را به اعجاب وادار ميكند، آنچه كه انسان را در مقابل عظمت اين ملت كوچك ميكند كه چقدر اين ملت با عظمت است، همين بصيرت و موقعشناسى ملت ايران است. ...(1) اين بصيرت بىنظير مردمى، اين موقعشناسى انسان را دچار اعجاب ميكند. اين است كه ملت را نگه داشته است، اين است كه كشور را حفظ كرده است. ملت ايران فهميد كه امروز دشمن اين هدف را دارد؛ با عمل خود، توى دهن دشمن زد؛ با حضور خود، تبليغات دشمن را خنثى كرد. نوجوان، جوان، پير، كهنسالِ از كارافتاده، زن و مرد، در همهى كشور آمدند توى عرصه و صحنهى حضور. طبق گزارشى كه به من دادند - گزارش موثق - اقلاً در هشتصد و پنجاه شهر كشور اين تظاهرات با همين شكل گسترده وجود داشته است كه تلويزيون قادر نيست اين همه را نشان بدهد. اين ملت ايران است، اين بصيرت است، اين موقعشناسى و حضور اين ملت است. اين ملت شكست نخواهد خورد. آنهائى كه بايد پيام را بگيرند، گرفتند. آنهائى كه در مغزهاى الكلىِ آفتديدهى خود خيالاتى براى ملت ايران در سر ميپختند، آنها فهميدند در ايران چه خبر است. البته در تبليغات سعى كردند نگذارند اين حقيقت منعكس بشود، اما آنى كه بايد بفهمد، فهميد. دستگاههاى اطلاعاتى دشمنان ما و سياستگذاران اصلى در كشورهاى معارض با جمهورى اسلامى، فهميدند كه ملت قهرمان ايران اينجور در صحنه است؛ اين جور وسط ميدان حاضر است. البته خواستند نگذارند افكار عمومى دنيا بفهمد. اين هم رسواكنندهى آنهاست؛ اينها همان كسانى هستند كه مدعى آزادىِ ارتباطات و اخبار و اطلاعاتند، ادعا ميكنند كه ما خبر را پنهان نميكنيم، خبر را مستور نگه نميداريم، سانسور نميكنيم. خب، اگر سانسور نميكردند، اين جمعيت دهها ميليونى راهپيمائى سراسر كشور را نميگفتند در تهران هزاران نفر آمدند! اينها هزاران نفر بودند؟! جمعيت ميليونى حاضر در عرصه، در روز بيست و دوى بهمن در تهران هزاران نفر بودند؟! گفتند در كل كشور ايران، صدها هزار! اينها صدها هزار نفر بودند؟! در هر كدام از شهرهاى بزرگ كشور صدها هزار جمعيت جمع شدند، دهها ميليون انسان آمدند توى صحنه. تبليغات اينجورى است. خب، ما دروغ و تقلب و خدعه و تزويرهاى حقارتآميز را از دشمن كم نديديم؛ از اول انقلاب تا امروز هميشه همين جور بوده؛ باز هم همين جور خواهد بود، لكن هدف آنها برآورده نميشود.
پيام صادقانهى يك ملت وقتى از دل برآمد، اين كار خودش را خواهد كرد. بارها گفتيم، احساس حضور، احساس انقلابىگرى، احساس حركت كه با عزم راسخ همراه است، مثل هواى خوش بهارى در همه جا نفوذ خواهد كرد؛ آرام آرام همه را بهرهمند خواهد كرد. بفرمائيد، اين نمونهاش در شمال آفريقا و در همهى كشورهاى عربى و در همهى دنياى اسلام و در دل هر مسلمان صاحب فكر و هوشمند در اقليتها - اقليتهائى كه در كشورهائى هستند؛ مسلمانها اقليتند - و در كشورهاى اسلامى، كه يكايك دلها در طول اين سالهاى متمادى بتدريج احساس هويت ميكنند، احساس شخصيت ميكنند. اسلام در حركت عظيم خود به يك نقطهى حساس رسيده است. نسلهاى آينده خيلى چيزهاى بزرگ و مهمى را مشاهده خواهند كرد، دنيا از اين رو به آن رو خواهد شد. اين سياستهاى مسلطِ مادىِ مستكبرانه كه ملتها را به بند كشيدند، اينها بتدريج مضمحل خواهد شد، آب خواهد شد، نابود خواهد شد؛ اين آيندهى دنياست. كانون اصلى هم اينجاست، جوشش اوّلى هم از اينجا شروع شده است و اين ملت ايستاده است. نكتهى اين، ايستادگى و استقامت است. عزيزان من! جوانان من! مردان و زنان غيور تبريز و آذربايجان! نكتهى اصلى، در اين ايستادگى است. ما چرا بيست و نه بهمن را هر سال گرامى ميداريم؟ مسئله اين نيست كه ما ميخواهيم در گذشته توقف كنيم. خيلى از شما جمعيتى كه اينجا هستيد و خيلى از جوانان آذربايجان و شهر تبريز، آن روز را نديدند، درك نكردند، آن روز در دنيا نبودند؛ اما گرامى ميدارند. اين توقف در گذشته نيست، اين نشاندادن خط حركت صحيح به سمت آينده است.
و اما تبريز و آذربايجان. مكرر عرض كرديم مردم آذربايجان و به طور مشخص مردم تبريز و بسيارى از شهرهاى ديگر آذربايجان، اينها كسانى هستند كه از بيش از صد سال قبل در عمدهترين حوادث و تحولات مثبت اين كشور در صف اول قرار داشتند و نقشآفرينى كردند؛ از تحريم تنباكو كه مرحوم حاج ميرزا جواد مجتهد تبريزى وارد ميدان شد تا نهضت مشروطيت - چه نهضت مشروطيت اول، چه آنچه كه بعد از استبداد صغير پيش آمد - كانون جوشش مبارزات، آذربايجان بود، شهر تبريز بود. قهرمانان نامدار تبريز توى جيبشان نامهها و احكام علماى بزرگ را داشتند؛ به آنها استناد ميكردند، تصريح ميكردند، امثال ستارخان و باقرخان؛ حالا غير از علماى بزرگى كه در اين نهضت حضور داشتند. حتّى امثال اين قهرمانان و رزمندگان دلاور آذربايجان تصريح ميكردند كه پيرو علماى دين و پيرو احكام مراجع تقليدند؛ اين آثار و اسناد مسلّمِ باقيماندهى از آن روز اين را به ما ميگويد. اينجور نبود كه اين حركت يك حركت بىجهت و خودبخودى باشد؛ حركت دينى بود، از روى احساس غيرت دينى بود. همه متدين بودند در سرتاسر كشور، منتها بعضى از نقاط به خاطر خصلتهاى بومى - آن غيرت، آن شجاعت، آن مردانگى - اين حركت دينى را برجستهتر كردند؛ تبريز و آذربايجان اينجور بوده.
بعد از آنى كه نهضت اسلامى شروع شد از پانزده خرداد سال 42 همين جور بود. از آنجا علمائى زندانى شدند، تبعيد شدند، به زندان تهران آورده شدند. در طول اين سالها هم همين جور بود. در شروع انقلاب هم خب، بيست و نه بهمن يك شاخص عمده است، يك سنگ نشان است در اين جادهى عظيم حركت مردم ايران. من مكرر گفتم، نميخواهم تكرار كنم؛ اگر بيست و نه بهمن نبود، نوزده دى قم معلوم نبود بتواند اين اثر را بگذارد. حركت بيست و نه بهمن تبريزىها بود كه خون شهداى مظلوم نوزده دى قم را جوشاند، زنده كرد، پيام آن را به همهى دنيا رساند، به همهى كشور رساند. حركت مردم تبريز اينجور اثرگذار بود. بعد هم مسائل انقلاب، مسائل جنگ.
اولين امام جمعهى شهيد و شهيد محراب از تبريز بود؛ از پنج شهيد محراب، دو نفرشان مال تبريزند. در بين لشكرها، در بين سردارها، لشكر عاشورا و رزمندگان آذربايجانى و تبريزى و سرداران آنها جزو برجستگانند. يك لشكر مجموعهاى از جوانهاست، همهى مردم تو لشكر نيستند؛ اما اگر همهى مردم در راه نباشند، همهى مردم دلشان در اين جهت نباشد، يك لشكر دلاورِ قهرمانى مثل آن لشكر به وجود نمىآيد. جنازهى شهدا را هى بياورند، تشييع كنند، هى مردم مشتاقتر بشوند؛ پدر مادرها جوانهاشان را بيشتر بفرستند جبهه؛ اينها همه معنا دارد. اينها همان راز موفقيت ملت ايران است.
عزيزان من! ما ملت ايران در دوران رژيم پادشاهى تحقيرشده بوديم، ذليلشده بوديم. ما را تحقير ميكردند، حق ما را ميخوردند، نفت ما را ميبردند، استعداد ما را در جوانهاى ما خفه ميكردند، در علم عقب مانديم، در فناورى عقب مانديم، در سياستورزى بينالمللى عقب مانديم، در تأثيرگذارى بر روى ملتهاى جهان عقب مانديم؛ ملت ايران را در بند و زنجير كردند. ملت حركت كرد، راه را عوض كرد. آنچه را كه امروز ملت ايران داعيه دارد، عبارت است از مبارزهى با ظلم جهانى، مبارزهى با استكبار جهانى؛ البته اين براى خود ملت بركات دارد. وقتى كه يك ملت مىايستد، از شبكهى پرهيمنهى پرهياهوى دشمن واهمه نميكند، علمش هم پيش ميرود، اقتصادش هم پيش ميرود، مسائل اجتماعىاش هم پيش ميرود، جوانش هم آگاه ميشود؛ بر روى ملتهاى ديگر هم اثر ميگذارد؛ فكرش، دينش، شعارش، دنيا را فرا ميگيرد. شعارهائى كه ما يك روز مظلومانه در اينجا سر ميداديم، ملت ايران تنها بود، امروز شعارهاى تقريباً همهجائى در دنياى اسلام شده. يك ملت ميتواند اثرگذار باشد و ميتواند خودش را مستحكم كند. اين استحكام ادامه پيدا خواهد كرد. ما انشاءاللَّه در علم پيشرفت ميكنيم، در اقتصاد پيشرفت ميكنيم، در سازندگى پيشرفت ميكنيم. اين ملت، اين جوانان، اين همتها، اين استقامتها، كشور را مثل دستهى گل خواهد ساخت و انشاءاللَّه الگوئى خواهد شد براى دنياى اسلام. آنچه كه ما لازم است دنبال بكنيم همين است كه خط صحيح، صراط مستقيم، صراط اللَّه، راه خدا، راه اسلام، راه ديانت، راه شريعت را دنبال كنيم؛ هوشيار باشيم، بيدار باشيم، به وظائفمان عمل كنيم.
پس فردا، يعنى دو هفتهى ديگر تقريباً، انتخابات است. همان عروسكهاى خيمهشببازىِ هميشگى در رسانههاى دنيا به كار افتادند كه اين انتخابات را بىرونق كنند. من عرض ميكنم؛ عرض كردم، باز هم تكرار ميكنم: حضور مردم در انتخابات ميتواند كشور را پيش ببرد، از شر دشمن محفوظ و مصون نگه دارد؛ دشمن را در توطئههاى خودش دچار تزلزل و ترديد بكند؛ دشمن را وادار به عقبنشينى كند. انتخابات پرشور، مشت محكمى به دهان دشمن است.
خدا با شماست، خدا با شماست. «من كان للَّه كان اللَّه له»؛ وقتى ملت در راه خدا حركت ميكند، خدا به او كمك ميكند، سنتهاى الهى به او كمك ميكنند. دلهاى مردم دست خداست. اين عزم و ارادههاى راسخ، مصنوع يد قدرت الهى است و انشاءاللَّه خداى متعال در اين انتخابات هم به اين مردم كمك خواهد كرد. انشاءاللَّه انتخابات مجلس نهم پر شور، با احساس، با بصيرت، با حضور فراوان مردم انجام خواهد گرفت تا به توفيق الهى مجلس خوبى نصيب مردم بشود. نمايندگان خوبى انشاءاللَّه به انتخاب شما مردم بيايند و وارد اين ميدان كار بشوند، وارد اين ميدان خدمت بشوند. ... چخ ممنون ...(2)
از خداوند متعال توفيقات شما را مسئلت ميكنيم، انشاءاللَّه خداى متعال هميشه شما را مستدام و با نشاط بدارد و مورد تأييد خود قرار بدهد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
1) آذربايجان اوياخدى، انقلابا داياخدى (آذربايجان بيدار است، حامى انقلاب است)
2) آذربايجان جانباز، خامنهاى دن آيريلماز (آذربايجان جانباز از خامنهاى جدا نميشود)