بزرگداشت شاعر برجستهى خراسانى آقاى احمد كمال به دو سبب، براى اينجانب، بسى شيرين و دلنشين است. نخست آنكه تجليل از اين شاعر با فضيلت كه هنر شعر را با چندين هنر بزرگ ديگر در اخلاق و سلوك انسانى به هم آميخته است، تجليل از مجموعهيى از فضائل انسانى است. همهى آنان كه كمال را از نزديك شناختهاند چون من بدين نكته باور دارند كه در اين انسان با شرف و پاكدامن و منيع الطبع و سرشار از صفا و صداقت، شعر او كه بىشك از قلّههاى قصيدهى معاصر است تنها يكى از درخشندگيها بشمار مىآيد و او كه جوانى پر ملال و زحمت خود را در دوران حاكميت فرمانروايان بىبهره از فضيلت و معرفت، با قناعت و مناعت سپرى كرده است، هرگز رضا نداده كه درّ درى گرانبهاى خود را در خدمت ارباب بىمروت دنيا به كار گيرد و جز به نداى دل پاك و روشن خود سخن بسرايد.
دوم آنكه كمال عزيز ما در شمار بازماندگان معدود از خيل سخنسرايانى است كه در ميانهى سالهاى دههى 30 تا دههى پنجاه شمسى، مشهد را مركز پررونق و توجه برانگيز شعر و ادب فارسى و مايهى تحسين نامآوران فرهنگ و ادب كشور ساخته و آن را در سياههى شهرهاى شاعر خيز ايران، در جايگاه برتر نشانده بودند. به خاطر آن جمع پر استعداد و خوش قريحه و فاضل و برخوردار از شجاعت ادبى بود كه مشهد در تاريخ معاصر شعر فارسى به كثرت شاعران با كيفيّت، اشتهار يافت، و به گرمى دل و محول آنان بود كه سه انجمن ادبى آن (62) شهرهى آفاق گشت. از قدسى و نگارنده و آگاهى تا فرخ و گلشن و نويد و تا فيّاض و يوسفى و رجايى و شاعران و اديبان ديگرى كه بحمداللَّه برخى از آنان تا امروز مىدرخشند، هر يك سهمى در بناى اين تاريخ درخشان داشته و نقشى گزاردهاند.
كمال ما، يكى از برجستگان آن دوران پرشور و پر رنج است. او نيز مانند همهى آن ديگران، سرمايهى معنوى خويش را، دستمايهى نان و معاش نساخت. با شعر خود كه بخشى از وجود اوست، پاك و مصفّا زيست. دنياداران و كشورمداران آن روز، بسا بىهنران را كه به مزد سرسپردگى، بر كشيدهاند، و كمال و قدسىها هميشه از نگاه و لطف آنان دور ماندند. و اينان هم همين را مىخواستند و مغتنم مىشمردند.
دورانى كه در آن براى كسانى كه مايهيى از ادب و هنر داشتند، هوس تنعم و برخوردارى، به سقوط معنوى و اخلاقى منتهى مىشد گذشت در حالى كه كمال و بسيارى از زمرهى شاعران خراسان، لكهيى بر دامان پرهيزگارى و شرف و مناعت خويش نداشتند.
شاعر پيشكسوت و گزيده گوى ما امروز بحمداللَّه سر بلند و عزيز در ميان دوستداران خويش و دلباختگان شعر و ادب فارسى است. تجليل از او، تجليل از يك دوران آزمايش موفق و سرافراز است، و تجليل از آن مجموعهى نيكنامان و برگزيدگانى است كه اگر چه فقدان دريغ انگيز بعضى از آنان، ضايعه است، اما نشاط و تلاش ادبى تعدادى از بهترينهايشان بحمداللَّه امروز مايهى خشنودى و سپاس پروردگار است.
خدا را شكر كه دوران جمهورى اسلامى، دوران تلألؤ حقيقتها و اصالت است. و اين محفل قدرشناس و بزرگداشت مظهر اين خصوصيّت است.
از خداوند متعال سلامت و طول عمر همراه با توفيقات شاعر گرانمايه آقاى احمد كمالپور و ديگر شاعران خراسان را مسألت مىكنم.
سيّد على خامنهاى
62) دو انجمن: فردوسى و صائب و محفل هفتگى فرخ.
دوم آنكه كمال عزيز ما در شمار بازماندگان معدود از خيل سخنسرايانى است كه در ميانهى سالهاى دههى 30 تا دههى پنجاه شمسى، مشهد را مركز پررونق و توجه برانگيز شعر و ادب فارسى و مايهى تحسين نامآوران فرهنگ و ادب كشور ساخته و آن را در سياههى شهرهاى شاعر خيز ايران، در جايگاه برتر نشانده بودند. به خاطر آن جمع پر استعداد و خوش قريحه و فاضل و برخوردار از شجاعت ادبى بود كه مشهد در تاريخ معاصر شعر فارسى به كثرت شاعران با كيفيّت، اشتهار يافت، و به گرمى دل و محول آنان بود كه سه انجمن ادبى آن (62) شهرهى آفاق گشت. از قدسى و نگارنده و آگاهى تا فرخ و گلشن و نويد و تا فيّاض و يوسفى و رجايى و شاعران و اديبان ديگرى كه بحمداللَّه برخى از آنان تا امروز مىدرخشند، هر يك سهمى در بناى اين تاريخ درخشان داشته و نقشى گزاردهاند.
كمال ما، يكى از برجستگان آن دوران پرشور و پر رنج است. او نيز مانند همهى آن ديگران، سرمايهى معنوى خويش را، دستمايهى نان و معاش نساخت. با شعر خود كه بخشى از وجود اوست، پاك و مصفّا زيست. دنياداران و كشورمداران آن روز، بسا بىهنران را كه به مزد سرسپردگى، بر كشيدهاند، و كمال و قدسىها هميشه از نگاه و لطف آنان دور ماندند. و اينان هم همين را مىخواستند و مغتنم مىشمردند.
دورانى كه در آن براى كسانى كه مايهيى از ادب و هنر داشتند، هوس تنعم و برخوردارى، به سقوط معنوى و اخلاقى منتهى مىشد گذشت در حالى كه كمال و بسيارى از زمرهى شاعران خراسان، لكهيى بر دامان پرهيزگارى و شرف و مناعت خويش نداشتند.
شاعر پيشكسوت و گزيده گوى ما امروز بحمداللَّه سر بلند و عزيز در ميان دوستداران خويش و دلباختگان شعر و ادب فارسى است. تجليل از او، تجليل از يك دوران آزمايش موفق و سرافراز است، و تجليل از آن مجموعهى نيكنامان و برگزيدگانى است كه اگر چه فقدان دريغ انگيز بعضى از آنان، ضايعه است، اما نشاط و تلاش ادبى تعدادى از بهترينهايشان بحمداللَّه امروز مايهى خشنودى و سپاس پروردگار است.
خدا را شكر كه دوران جمهورى اسلامى، دوران تلألؤ حقيقتها و اصالت است. و اين محفل قدرشناس و بزرگداشت مظهر اين خصوصيّت است.
از خداوند متعال سلامت و طول عمر همراه با توفيقات شاعر گرانمايه آقاى احمد كمالپور و ديگر شاعران خراسان را مسألت مىكنم.
سيّد على خامنهاى
62) دو انجمن: فردوسى و صائب و محفل هفتگى فرخ.