بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
خيلى خوشامديد برادران عزيز و فرماندهان خدوم و كوشندهى نيروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى ايران و پدافند هوائى. اميدواريم كه خداوند متعال به همهى شما اين توفيق را، اين كمك را بفرمايد كه شأن والاى نيروى هوائى را - كه بحمداللَّه بر اثر تلاشهاى فراوان به دست آمده است - و همچنين قرارگاه پدافند را روزبهروز بالاتر ببريد. امروز هم جمع عزيز شما در اين حسينيه و بيانات خوب فرمانده محترم و سرود پرمغز و زيبائى كه جوانان عزيزمان اجرا كردند، براى مجموعهى ما انشاءاللَّه خاطرهانگيز خواهد بود.
روز نوزدهم بهمن كه از يك حركت شجاعانهى نيروى هوائى در سال 57 آغاز و ماندگار شد، يك روز پرمضمون و پرمعنائى است. آن برادران شجاعى كه در آن روز وارد ميدان مبارزه شدند و در كنار مردم نقش ايفا كردند، در واقع دو كار مهم انجام دادند: يكى هويتسازى ارتش جمهورى اسلامى ايران بود؛ معرفى يك هويت جديد و نوين كه مردم تا آن روز با اين هويت آشنا نبودند. غالباً مردم در مورد سازمانها و تشكيلات گوناگون، ويترينها را مىبينند. ويترينها آن روز ويترينهاى خوبى نبودند. در درون و در عمق ارتش جمهورى اسلامى، انسانهاى مؤمن، انسانهاى مستقل و آزاده، بسيار زياد بودند، كه با همان آرمانهاى ملت ايران زندگى ميكردند، با همان آرمانها تلاش ميكردند؛ منتها فرصتهائى لازم بود تا اينها بتوانند خود را نشان بدهند. يك چنين ظرفيت عظيمى در ارتش بود. مردم اين ظرفيت را نميشناختند. حركت آن روز جوانان نيروى هوائى - كه من از نزديك شاهد آن بودم - يك هويت جديدى را براى ارتش تعريف كرد؛ اين مسئلهى مهمى است. بعد هم همين هويت در طول سالهاى بعد - چه در طول دوران جنگ هشت ساله و دفاع مقدس، چه بعد از آن، و چه قبل از آن - روزبهروز تقويت شد. و ميخواهم عرض كنم كه حتّى سالهاى بعد، درخشندگى و نمايانى اين هويت بيشتر هم شد.
دومين مطلبى كه آن روز به وسيلهى اين حركت ثابت شد و به وجود آمد، عبارت بود از جريانسازى. خاصيت انسان زنده اين است كه در محيط خود، در شعاع وجودى خود تأثير ميگذارد و جريان ايجاد ميكند؛ حركت او به جلو، حركتهائى را به جلو به وجود مىآورد. اين كار، آن روز اتفاق افتاد. بدون شك اين كارى كه در روز نوزده بهمن در مدرسهى علوى خيابان ايران در حضور امام انجام گرفت، در حادثهى بيست و دوم بهمن تأثير داشت. در آن شبهاى بيست و يكم و بيست و دوم، من ميشنفتم و ميديدم كسانى را كه در اين خيابانهاى منتهى به مقر امام مىآمدند و فرياد ميزدند كه مردم را در خانههايشان بيدار كنند؛ ميگفتند كه جوانان نيروى هوائى - همافران و افسران - در خطرند؛ چون مورد تهاجم قرار گرفته بودند. اين خيلى معنا دارد. اين حركت، اين جريان عظيم را به وجود آورد؛ تحرك جديدى و روحيهى تازهاى ايجاد كرد.
خب، اين يك نمونه است؛ اين يك مستوره است؛ مشتى از يك انبار عظيم گندم است؛ گوشهاى از جامعهى ماست كه نشاندهندهى وضعيت عمومى و كلى جامعه است. كشور با اين حركت نجات پيدا كرد. كشور عظيم ايران با اين سابقهى فرهنگى، با اين همه ظرفيتهاى مادى و معنوى، اسير بود. اين يك واقعيت بسيار تلخى است كه به خاطر وجود تعارضها و اختلافها و مسائل گوناگون و دخالت دستهاى مختلف از اطراف، هنوز هم در تاريخ ما درست باز نشده است. كشور اسير بود؛ كشور تحقيرشده بود؛ كشور به وسيلهى قدرتهاى زورگو و سلطهجوى عالم، مورد اهانت قرار گرفته بود؛ به دست فراموشى سپرده شده بود. ايران بزرگ، ايران باعظمت، ايران مفتخر به ايمان عميق اسلامى، در محيط پيرامون خود اثرى نداشت؛ چون بختكِ سنگينِ مِيشومِ سلطهى بيگانه بر آن سنگينى ميكرد. ملت اين حجاب را دريد و اين كابوس را شكست. حركت ملت در بيست و دوم بهمن و قضايائى كه منتهى به بيست و دوى بهمن بود، يك چنين حركتى بود.
من بارها گفتهام، روز جمعه هم تكرار كردم؛ امروز مهمترين مسئله در باب انقلاب ما، وقتى به اين سى و دو سال نگاه ميكنيم، عبارت است از ثبات و استقامت. يعنى ما سر حرف خودمان ايستادهايم. ايستادن بر سر اصول، براى يك ملت، براى يك مجموعه، افتخار است. اصول، چيزهائى است كه بايد بر سر آن ايستاد. ارزشها را بايستى نگاهبانى كرد، پاسدارى كرد. مهمترين ارزشى هم كه براى ملت ما وجود داشت و امروز هم وجود دارد و تا آخر هم همين خواهد بود، عبارت است از اسلام. استقلال در اسلام است، آزادى در اسلام است، پيشرفت مادى در اسلام است، وحدت ملى در اسلام است، شكوفائى استعدادها در اسلام است؛ همهى اينها در اسلام مندمج و مندرج است. علت اينكه امام روى كلمهى «جمهورى اسلامى» تكيه كردند، همين است. تأكيد بر جمهورى، به خاطر اين است كه نكتهى مهم، اتكاء به مردم است. اگر اسلام بايد در جامعه حاكميت پيدا كند، بدون ايمان عمومى امكانپذير نيست. پس حضور مردم، رأى مردم، خواست مردم، دخالت مردم، شد يك نقطهى اساسى؛ پس شد جمهورى اسلامى. اين را بايد حفظ كنيم، اين را بايد زنده نگه داريم، اين پرچم بايستى برافراشته بماند. اگر توانستيم خودمان را به عمق و ژرفاى اين كلمهى پرمغز - جمهورى اسلامى - هرچه بيشتر نزديك كنيم، موفقيتها روزبهروز افزايش خواهد يافت؛ و اين احتياج دارد به همت بلند، همت مضاعف و كار مضاعف، كه خوشبختانه امسال اثر همت مضاعف و كار مضاعف را انسان در دستگاههاى مختلف كشور مشاهده ميكند. اگر اين شد، ملت ايران خواهد شد الگو؛ جمهورى اسلامى خواهد شد الگو. لزومى ندارد ملتها بگويند ايران الگوى ماست - گفتن مهم نيست؛ بگويند يا نگويند - مهم اين است كه اين نسيم جانبخش در محيطهاى ديگر بوزد، آنها را متوجه كند و به حركت در بياورد؛ و اين كار شده است.
اينكه شما مىبينيد امروز در بعضى از كشورها اين حركات عظيم وجود دارد، اينها كه دفعتاً به وجود نمىآيد؛ در طول زمان، انگيزهها و خواستها و معرفتها متراكم ميشود و در يك مقطع مناسب بُروز ميكند. امروز، روز بُروز آنهاست. تراكم اين انگيزهها، پىدرپى آمدن اين معرفتها و خواستها، مربوط به سالهاى گذشته است؛ و شما ملت ايران و شما مسئولان سازمانهاى مسلح، نقش عمدهاى داشتيد. اين را بايستى حتماً در نظر داشت.
ما امروز در ميانهى ميدانيم؛ همچنان كه در ميانهى راهيم. حالا تعبير نميكنيم در آغاز راه؛ كه شايد به يك معنا، با نگاه به بلندمدت، در آغاز راهيم. بالاخره ما در راهيم. بايد راه را ادامه داد. آن كسى كه راهى را طى ميكند، اما خود را به مقصد نميرساند و برميگردد، وسط راه يا متوقف ميشود يا راهش را منحرف ميكند، او تفاوت زيادى ندارد با آن كسى كه از منزل خود بلند نشده و اصلاً به راه نيفتاده. در اين نتيجه، هر دو مانند هم هستند كه به مقصد نرسيدهاند و به مطلوب دست نيافتهاند. بنابراين تداوم حركت و استمرار حركت لازم است؛ و اين متكى است به همتها، به ايمانها، به تلاشها، به حضور جوانان. امروز خوشبختانه شما جوانها در كارهاى گوناگون نيروهاى مسلح در رأس قرار داريد؛ كارها دست شماست، متوجه به شماست، نگاهها به سوى شماست. اگر چنانچه جوان متكى به خدا باشد، توكل به خدا كند، اعتماد به نفس داشته باشد، معجزه مىآفريند. همهى امور زندگى ما و كارهاى بزرگى كه انجام ميگيرد، معجزات الهى است؛ ما عادت كرديم، معجزه بودن آنها را نميفهميم. اين معجزهها متكى است به نيرو، به همت و شجاعت و كارآمدى افراد. لذا بايد كار را دنبال كرد.
نگاه كنيم ببينيم چه چيزهائى مزاحم پيشرفت است. يقيناً يكى از چيزهائى كه مزاحم پيشرفت است، بىقيدى و بىمبالاتى نسبت به ارزشهاست. ارزشها را نبايد از نظر دور داشت.
يكى از چيزهائى كه قطعاً منافى با پيشرفت است، اختلاف و تفرقه است؛ تفرقهى ميان آحاد ملت، تفرقهى ميان مسئولين، تفرقهى ميان بخشهاى گوناگون نظام، تفرقهى ميان نظام و مردم. اين انسجام و يكپارچگىاى كه انقلاب به ما داد، بايد مثل يك ناموس مقدسى حفظ شود، از آن پاسدارى شود. يكى از مهمترين كارهائى كه در جنگ نرمِ دشمن وجود دارد - هميشه وجود داشته، امروز هم وجود دارد - اين است كه در اين اتحاد يك تزلزلى ايجاد كنند، شكاف ايجاد كنند. براى اين كار تلاش ميكنند: بين شيعه و سنى اختلافات مذهبى ايجاد كنند، بين فارس و عرب و ترك و كُرد و ديگران اختلافات قومى ايجاد كنند، اختلافات منطقهاى ايجاد كنند، اختلافات سازمانى ايجاد كنند، اختلافات حزبى ايجاد كنند.
با همهى اينها بايد با توجه كامل مقابله كرد؛ يعنى همان چيزى كه ما به آن ميگوئيم بصيرت. بدانيم كجائيم. اين سنگرى را كه امروز شما در آن حضور داريد، بشناسيم. فرق است بين آن سربازى كه در يك سنگر حساسى قرار گرفته و ميداند كه سنگر او چقدر حساس است، اهميت كار خود و جايگاه خود را ميداند، و بين آن كسى كه در همان سنگر است، اما نميداند چقدر مهم است؛ خوابش ميبرد، غفلت ميكند، سنگر را رها ميكند، در داخل سنگر با همسنگرىاش دعوا ميكند. بدانيم جايگاه ملت ايران چقدر حساس است.
امروز خاورميانه بيدار شده است، دنياى اسلام بيدار شده است. سالهاى سلطهى قدرتمندانِ دور از اين منطقه - كه به خاطر وجود منابع عظيم اين منطقه هجوم آوردند و دوران استعمار و استعمار نو و استعمار بالاتر از نو را تجربه كردند - دارد به پايان ميرسد؛ اين يك واقعيتى است. يك روزى در منطقهى ما اين دو قدرت بزرگى كه آن روز بودند - يعنى آمريكا و شوروى سابق - بر همهى امور سياسى اين منطقه مسلط بودند. يك بخشى مربوط به چپ بود، يك بخشى مربوط به راست بود؛ با هم اختلاف و دعوا، بعد هم يك وقتى با هم ميساختند - در رأس، قدرتهاى پشت سر اينها، آمريكا و شوروى با هم ميساختند - يكهو ميديديم مصر را فروختند! كمااينكه در يك دورهاى فروختند. در واقع جنگ بين دو اردوگاه بود. بعد در بالا با هم نشستند پشت پرده مذاكره كردند، ملتها، زمامدارانشان، منافعشان، همه زير پا له ميشد.
امروز اينجورى نيست. امروز ملتهاى منطقه افول تدريجى قدرتها را مىبينند. و در اين زمينه، پيشرو، ايران اسلامى است با پشتوانه و عقبهى عظيم فرهنگى و امكاناتى كه در اين كشور هست؛ آن هم ايران متكى به اسلام، كه اسلام آميخته است با جان و روح و فكر اين ملت و اين مجموعه. اين را بايستى نگه داشت؛ اين خيلى باارزش است. هر بخشى هم نقشى دارد. ارتش نقش مختص خود را دارد. در ميان ارتش، نيروى هوائى نقش ويژهى خود را دارد.
اين حديث را من بارها از قول پيغمبر گفتهام كه فرمود: «رحم اللَّه امرأ عمل عملا فأتقنه»؛ رحمت خدا بر آن كسى كه كارى را به عهده بگيرد و آن را محكم و قوى و كامل انجام دهد. گزارشى كه از نيروى هوائى به من رسيد و گزارشها ميرسد و امروز هم فرمانده محترم نيرو بخشى از آنها را بيان كردند، گزارشهاى خوبى است؛ ليكن ميخواهم بگويم به اينها اكتفا نكنيد. مسئلهى قطعهسازى، مسئلهى شبيهسازى، مسئلهى توليد، آموزشهاى گوناگون، اينها چيزهاى بسيار باارزشى است؛ سازماندهى بسيار باارزش است، چه در بخش نيروى هوائى، چه در بخش پدافند؛ ليكن اكتفا نكنيد. ببينيد نقصها كجاست. اگر چنانچه ورزشكارى فقط به آن بخشهائى از ماهيچههاى برآمدهى خود نگاه كند كه با ورزش توانسته اينها را به دست بياورد، بخشهاى مغفول مانده و ضعيف را نگاه نكند، در يك موقعيت حساس زمين خواهد خورد. ببينيد ضعفها كجاست، ببينيد اشكالات در كجاست، آنها را برطرف كنيد؛ هر كس در بخش خود، در قسمت مربوط به خود. روزبهروز تكميل كنيد. و تكميل شدن نهايت ندارد. هرچه جلو برويم، جا دارد براى جلو رفتن و كاملتر شدن.
به دوستان عزيزِ فرماندهان نيرو و بقيهى فرماندهان نيروهاى مسلح هم من بارها ميگويم؛ محدوديتها در بخشهاى مختلف وجود دارند - تحريم هست، محدوديتهاى مالى هست، چيزهاى گوناگونى وجود دارد - از اينها بايد عبور كنيد. بهترين و زيركترين انسانها كسانى هستند كه شرائط موجود را ميسنجند، بعد مىبينند براى عمل در شرائط كنونى چه توانائىهائى دارند و از آن توانائىها و ظرفيتها استفاده ميكنند؛ والّا انسان نگاه كند، بگويد خب، اين كه نشد، اين را كه نداريم، پس هيچى! اين نميشود. كمبودها نبايد ما را متوقف كند. كمبودها بايستى باعث شود كه ما بيشتر به خودمان مراجعه كنيم، ظرفيتهاى تازهى خودمان را كشف كنيم. مثلاً در دو دههى پيش، كى در نيروى هوائى حدس ميزد كه اين نيرو بتواند اين همه امكانات براى خودش به وجود بياورد و توليد كند؟ در بخشهاى ديگر هم همين جور. در بخشهاى فضائى ما، در بخشهاى پزشكى ما، در بخشهاى داروئى ما، در بخشهاى گوناگون علمى و فنى ما، تا دو سه دههى پيش كى حدس ميزد كه ميشود اين كارها را كرد؟ اما رفتند، جوانان ما همت كردند و شد. كارهائى شده است كه امروز دشمنان ما هم زبان به اعتراف ميگشايند. البته دشمنى ميكنند؛ اين را وسيلهاى قرار ميدهند براى سياستهاى ايرانستيزى و ايرانهراسى و اسلامهراسى و اسلامستيزى؛ ليكن اعتراف ميكنند به اينكه اينها هست.
من ميخواهم به شما بگويم؛ شما هم از اينكه كمبودهائى در بخشهائى وجود دارد، مطلقاً پا عقب نكشيد؛ برويد سراغ اينكه از ظرفيتهاى تازهاى استفاده كنيد در وجود خودتان، در استعداد خودتان، در ذهن و مغز خودتان، در توان سرپنجههاى ماهر خودتان، و آن كمبودها را از طرق ديگرى جبران كنيد؛ اين عملى است، اين شدنى است.
ما در بخشهائى از بخشهاى صنعتى كشور مبتلا شديم به تحريم. تحريم كنندگان خيال كردند حالا كه تحريم كردند، اين بخشها خواهد خوابيد؛ اما بعكس شد. تحريم موجب شد كه جوانان ما به فكر بيفتند كه خودشان آنچه را كه دشمن نميخواهد به ما برسد، توليد كنند. توليد كردند، در مواردى بهترش را توليد كردند؛ كمهزينهتر، سبكتر، كارآمدتر. در نيرو اينجورى حركت كنيد. اين، شامل فرماندهان محترم، شامل مسئولان محترم بخشهاى گوناگون، شامل مجموعهى پرسنل - بخصوص شما و بالخصوص جوانها - همه ميشود.
از خداى متعال مسئلت ميكنيم به شماها توفيق بدهد. انشاءاللَّه روح مطهر امام بزرگوار ما - كه اين حركت را او آغاز كرد، اين راه را او به ما نشان داد - و ارواح مطهر شهداى عزيز كه در اين راه جان دادند و نيروى هوائى مفتخر است به داشتن شهداى بزرگى در اين راه، شاد باشد و از همهى ما و شما راضى باشد و دعاى حضرت بقيةاللَّه شامل حال همهى ما باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
خيلى خوشامديد برادران عزيز و فرماندهان خدوم و كوشندهى نيروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى ايران و پدافند هوائى. اميدواريم كه خداوند متعال به همهى شما اين توفيق را، اين كمك را بفرمايد كه شأن والاى نيروى هوائى را - كه بحمداللَّه بر اثر تلاشهاى فراوان به دست آمده است - و همچنين قرارگاه پدافند را روزبهروز بالاتر ببريد. امروز هم جمع عزيز شما در اين حسينيه و بيانات خوب فرمانده محترم و سرود پرمغز و زيبائى كه جوانان عزيزمان اجرا كردند، براى مجموعهى ما انشاءاللَّه خاطرهانگيز خواهد بود.
روز نوزدهم بهمن كه از يك حركت شجاعانهى نيروى هوائى در سال 57 آغاز و ماندگار شد، يك روز پرمضمون و پرمعنائى است. آن برادران شجاعى كه در آن روز وارد ميدان مبارزه شدند و در كنار مردم نقش ايفا كردند، در واقع دو كار مهم انجام دادند: يكى هويتسازى ارتش جمهورى اسلامى ايران بود؛ معرفى يك هويت جديد و نوين كه مردم تا آن روز با اين هويت آشنا نبودند. غالباً مردم در مورد سازمانها و تشكيلات گوناگون، ويترينها را مىبينند. ويترينها آن روز ويترينهاى خوبى نبودند. در درون و در عمق ارتش جمهورى اسلامى، انسانهاى مؤمن، انسانهاى مستقل و آزاده، بسيار زياد بودند، كه با همان آرمانهاى ملت ايران زندگى ميكردند، با همان آرمانها تلاش ميكردند؛ منتها فرصتهائى لازم بود تا اينها بتوانند خود را نشان بدهند. يك چنين ظرفيت عظيمى در ارتش بود. مردم اين ظرفيت را نميشناختند. حركت آن روز جوانان نيروى هوائى - كه من از نزديك شاهد آن بودم - يك هويت جديدى را براى ارتش تعريف كرد؛ اين مسئلهى مهمى است. بعد هم همين هويت در طول سالهاى بعد - چه در طول دوران جنگ هشت ساله و دفاع مقدس، چه بعد از آن، و چه قبل از آن - روزبهروز تقويت شد. و ميخواهم عرض كنم كه حتّى سالهاى بعد، درخشندگى و نمايانى اين هويت بيشتر هم شد.
دومين مطلبى كه آن روز به وسيلهى اين حركت ثابت شد و به وجود آمد، عبارت بود از جريانسازى. خاصيت انسان زنده اين است كه در محيط خود، در شعاع وجودى خود تأثير ميگذارد و جريان ايجاد ميكند؛ حركت او به جلو، حركتهائى را به جلو به وجود مىآورد. اين كار، آن روز اتفاق افتاد. بدون شك اين كارى كه در روز نوزده بهمن در مدرسهى علوى خيابان ايران در حضور امام انجام گرفت، در حادثهى بيست و دوم بهمن تأثير داشت. در آن شبهاى بيست و يكم و بيست و دوم، من ميشنفتم و ميديدم كسانى را كه در اين خيابانهاى منتهى به مقر امام مىآمدند و فرياد ميزدند كه مردم را در خانههايشان بيدار كنند؛ ميگفتند كه جوانان نيروى هوائى - همافران و افسران - در خطرند؛ چون مورد تهاجم قرار گرفته بودند. اين خيلى معنا دارد. اين حركت، اين جريان عظيم را به وجود آورد؛ تحرك جديدى و روحيهى تازهاى ايجاد كرد.
خب، اين يك نمونه است؛ اين يك مستوره است؛ مشتى از يك انبار عظيم گندم است؛ گوشهاى از جامعهى ماست كه نشاندهندهى وضعيت عمومى و كلى جامعه است. كشور با اين حركت نجات پيدا كرد. كشور عظيم ايران با اين سابقهى فرهنگى، با اين همه ظرفيتهاى مادى و معنوى، اسير بود. اين يك واقعيت بسيار تلخى است كه به خاطر وجود تعارضها و اختلافها و مسائل گوناگون و دخالت دستهاى مختلف از اطراف، هنوز هم در تاريخ ما درست باز نشده است. كشور اسير بود؛ كشور تحقيرشده بود؛ كشور به وسيلهى قدرتهاى زورگو و سلطهجوى عالم، مورد اهانت قرار گرفته بود؛ به دست فراموشى سپرده شده بود. ايران بزرگ، ايران باعظمت، ايران مفتخر به ايمان عميق اسلامى، در محيط پيرامون خود اثرى نداشت؛ چون بختكِ سنگينِ مِيشومِ سلطهى بيگانه بر آن سنگينى ميكرد. ملت اين حجاب را دريد و اين كابوس را شكست. حركت ملت در بيست و دوم بهمن و قضايائى كه منتهى به بيست و دوى بهمن بود، يك چنين حركتى بود.
من بارها گفتهام، روز جمعه هم تكرار كردم؛ امروز مهمترين مسئله در باب انقلاب ما، وقتى به اين سى و دو سال نگاه ميكنيم، عبارت است از ثبات و استقامت. يعنى ما سر حرف خودمان ايستادهايم. ايستادن بر سر اصول، براى يك ملت، براى يك مجموعه، افتخار است. اصول، چيزهائى است كه بايد بر سر آن ايستاد. ارزشها را بايستى نگاهبانى كرد، پاسدارى كرد. مهمترين ارزشى هم كه براى ملت ما وجود داشت و امروز هم وجود دارد و تا آخر هم همين خواهد بود، عبارت است از اسلام. استقلال در اسلام است، آزادى در اسلام است، پيشرفت مادى در اسلام است، وحدت ملى در اسلام است، شكوفائى استعدادها در اسلام است؛ همهى اينها در اسلام مندمج و مندرج است. علت اينكه امام روى كلمهى «جمهورى اسلامى» تكيه كردند، همين است. تأكيد بر جمهورى، به خاطر اين است كه نكتهى مهم، اتكاء به مردم است. اگر اسلام بايد در جامعه حاكميت پيدا كند، بدون ايمان عمومى امكانپذير نيست. پس حضور مردم، رأى مردم، خواست مردم، دخالت مردم، شد يك نقطهى اساسى؛ پس شد جمهورى اسلامى. اين را بايد حفظ كنيم، اين را بايد زنده نگه داريم، اين پرچم بايستى برافراشته بماند. اگر توانستيم خودمان را به عمق و ژرفاى اين كلمهى پرمغز - جمهورى اسلامى - هرچه بيشتر نزديك كنيم، موفقيتها روزبهروز افزايش خواهد يافت؛ و اين احتياج دارد به همت بلند، همت مضاعف و كار مضاعف، كه خوشبختانه امسال اثر همت مضاعف و كار مضاعف را انسان در دستگاههاى مختلف كشور مشاهده ميكند. اگر اين شد، ملت ايران خواهد شد الگو؛ جمهورى اسلامى خواهد شد الگو. لزومى ندارد ملتها بگويند ايران الگوى ماست - گفتن مهم نيست؛ بگويند يا نگويند - مهم اين است كه اين نسيم جانبخش در محيطهاى ديگر بوزد، آنها را متوجه كند و به حركت در بياورد؛ و اين كار شده است.
اينكه شما مىبينيد امروز در بعضى از كشورها اين حركات عظيم وجود دارد، اينها كه دفعتاً به وجود نمىآيد؛ در طول زمان، انگيزهها و خواستها و معرفتها متراكم ميشود و در يك مقطع مناسب بُروز ميكند. امروز، روز بُروز آنهاست. تراكم اين انگيزهها، پىدرپى آمدن اين معرفتها و خواستها، مربوط به سالهاى گذشته است؛ و شما ملت ايران و شما مسئولان سازمانهاى مسلح، نقش عمدهاى داشتيد. اين را بايستى حتماً در نظر داشت.
ما امروز در ميانهى ميدانيم؛ همچنان كه در ميانهى راهيم. حالا تعبير نميكنيم در آغاز راه؛ كه شايد به يك معنا، با نگاه به بلندمدت، در آغاز راهيم. بالاخره ما در راهيم. بايد راه را ادامه داد. آن كسى كه راهى را طى ميكند، اما خود را به مقصد نميرساند و برميگردد، وسط راه يا متوقف ميشود يا راهش را منحرف ميكند، او تفاوت زيادى ندارد با آن كسى كه از منزل خود بلند نشده و اصلاً به راه نيفتاده. در اين نتيجه، هر دو مانند هم هستند كه به مقصد نرسيدهاند و به مطلوب دست نيافتهاند. بنابراين تداوم حركت و استمرار حركت لازم است؛ و اين متكى است به همتها، به ايمانها، به تلاشها، به حضور جوانان. امروز خوشبختانه شما جوانها در كارهاى گوناگون نيروهاى مسلح در رأس قرار داريد؛ كارها دست شماست، متوجه به شماست، نگاهها به سوى شماست. اگر چنانچه جوان متكى به خدا باشد، توكل به خدا كند، اعتماد به نفس داشته باشد، معجزه مىآفريند. همهى امور زندگى ما و كارهاى بزرگى كه انجام ميگيرد، معجزات الهى است؛ ما عادت كرديم، معجزه بودن آنها را نميفهميم. اين معجزهها متكى است به نيرو، به همت و شجاعت و كارآمدى افراد. لذا بايد كار را دنبال كرد.
نگاه كنيم ببينيم چه چيزهائى مزاحم پيشرفت است. يقيناً يكى از چيزهائى كه مزاحم پيشرفت است، بىقيدى و بىمبالاتى نسبت به ارزشهاست. ارزشها را نبايد از نظر دور داشت.
يكى از چيزهائى كه قطعاً منافى با پيشرفت است، اختلاف و تفرقه است؛ تفرقهى ميان آحاد ملت، تفرقهى ميان مسئولين، تفرقهى ميان بخشهاى گوناگون نظام، تفرقهى ميان نظام و مردم. اين انسجام و يكپارچگىاى كه انقلاب به ما داد، بايد مثل يك ناموس مقدسى حفظ شود، از آن پاسدارى شود. يكى از مهمترين كارهائى كه در جنگ نرمِ دشمن وجود دارد - هميشه وجود داشته، امروز هم وجود دارد - اين است كه در اين اتحاد يك تزلزلى ايجاد كنند، شكاف ايجاد كنند. براى اين كار تلاش ميكنند: بين شيعه و سنى اختلافات مذهبى ايجاد كنند، بين فارس و عرب و ترك و كُرد و ديگران اختلافات قومى ايجاد كنند، اختلافات منطقهاى ايجاد كنند، اختلافات سازمانى ايجاد كنند، اختلافات حزبى ايجاد كنند.
با همهى اينها بايد با توجه كامل مقابله كرد؛ يعنى همان چيزى كه ما به آن ميگوئيم بصيرت. بدانيم كجائيم. اين سنگرى را كه امروز شما در آن حضور داريد، بشناسيم. فرق است بين آن سربازى كه در يك سنگر حساسى قرار گرفته و ميداند كه سنگر او چقدر حساس است، اهميت كار خود و جايگاه خود را ميداند، و بين آن كسى كه در همان سنگر است، اما نميداند چقدر مهم است؛ خوابش ميبرد، غفلت ميكند، سنگر را رها ميكند، در داخل سنگر با همسنگرىاش دعوا ميكند. بدانيم جايگاه ملت ايران چقدر حساس است.
امروز خاورميانه بيدار شده است، دنياى اسلام بيدار شده است. سالهاى سلطهى قدرتمندانِ دور از اين منطقه - كه به خاطر وجود منابع عظيم اين منطقه هجوم آوردند و دوران استعمار و استعمار نو و استعمار بالاتر از نو را تجربه كردند - دارد به پايان ميرسد؛ اين يك واقعيتى است. يك روزى در منطقهى ما اين دو قدرت بزرگى كه آن روز بودند - يعنى آمريكا و شوروى سابق - بر همهى امور سياسى اين منطقه مسلط بودند. يك بخشى مربوط به چپ بود، يك بخشى مربوط به راست بود؛ با هم اختلاف و دعوا، بعد هم يك وقتى با هم ميساختند - در رأس، قدرتهاى پشت سر اينها، آمريكا و شوروى با هم ميساختند - يكهو ميديديم مصر را فروختند! كمااينكه در يك دورهاى فروختند. در واقع جنگ بين دو اردوگاه بود. بعد در بالا با هم نشستند پشت پرده مذاكره كردند، ملتها، زمامدارانشان، منافعشان، همه زير پا له ميشد.
امروز اينجورى نيست. امروز ملتهاى منطقه افول تدريجى قدرتها را مىبينند. و در اين زمينه، پيشرو، ايران اسلامى است با پشتوانه و عقبهى عظيم فرهنگى و امكاناتى كه در اين كشور هست؛ آن هم ايران متكى به اسلام، كه اسلام آميخته است با جان و روح و فكر اين ملت و اين مجموعه. اين را بايستى نگه داشت؛ اين خيلى باارزش است. هر بخشى هم نقشى دارد. ارتش نقش مختص خود را دارد. در ميان ارتش، نيروى هوائى نقش ويژهى خود را دارد.
اين حديث را من بارها از قول پيغمبر گفتهام كه فرمود: «رحم اللَّه امرأ عمل عملا فأتقنه»؛ رحمت خدا بر آن كسى كه كارى را به عهده بگيرد و آن را محكم و قوى و كامل انجام دهد. گزارشى كه از نيروى هوائى به من رسيد و گزارشها ميرسد و امروز هم فرمانده محترم نيرو بخشى از آنها را بيان كردند، گزارشهاى خوبى است؛ ليكن ميخواهم بگويم به اينها اكتفا نكنيد. مسئلهى قطعهسازى، مسئلهى شبيهسازى، مسئلهى توليد، آموزشهاى گوناگون، اينها چيزهاى بسيار باارزشى است؛ سازماندهى بسيار باارزش است، چه در بخش نيروى هوائى، چه در بخش پدافند؛ ليكن اكتفا نكنيد. ببينيد نقصها كجاست. اگر چنانچه ورزشكارى فقط به آن بخشهائى از ماهيچههاى برآمدهى خود نگاه كند كه با ورزش توانسته اينها را به دست بياورد، بخشهاى مغفول مانده و ضعيف را نگاه نكند، در يك موقعيت حساس زمين خواهد خورد. ببينيد ضعفها كجاست، ببينيد اشكالات در كجاست، آنها را برطرف كنيد؛ هر كس در بخش خود، در قسمت مربوط به خود. روزبهروز تكميل كنيد. و تكميل شدن نهايت ندارد. هرچه جلو برويم، جا دارد براى جلو رفتن و كاملتر شدن.
به دوستان عزيزِ فرماندهان نيرو و بقيهى فرماندهان نيروهاى مسلح هم من بارها ميگويم؛ محدوديتها در بخشهاى مختلف وجود دارند - تحريم هست، محدوديتهاى مالى هست، چيزهاى گوناگونى وجود دارد - از اينها بايد عبور كنيد. بهترين و زيركترين انسانها كسانى هستند كه شرائط موجود را ميسنجند، بعد مىبينند براى عمل در شرائط كنونى چه توانائىهائى دارند و از آن توانائىها و ظرفيتها استفاده ميكنند؛ والّا انسان نگاه كند، بگويد خب، اين كه نشد، اين را كه نداريم، پس هيچى! اين نميشود. كمبودها نبايد ما را متوقف كند. كمبودها بايستى باعث شود كه ما بيشتر به خودمان مراجعه كنيم، ظرفيتهاى تازهى خودمان را كشف كنيم. مثلاً در دو دههى پيش، كى در نيروى هوائى حدس ميزد كه اين نيرو بتواند اين همه امكانات براى خودش به وجود بياورد و توليد كند؟ در بخشهاى ديگر هم همين جور. در بخشهاى فضائى ما، در بخشهاى پزشكى ما، در بخشهاى داروئى ما، در بخشهاى گوناگون علمى و فنى ما، تا دو سه دههى پيش كى حدس ميزد كه ميشود اين كارها را كرد؟ اما رفتند، جوانان ما همت كردند و شد. كارهائى شده است كه امروز دشمنان ما هم زبان به اعتراف ميگشايند. البته دشمنى ميكنند؛ اين را وسيلهاى قرار ميدهند براى سياستهاى ايرانستيزى و ايرانهراسى و اسلامهراسى و اسلامستيزى؛ ليكن اعتراف ميكنند به اينكه اينها هست.
من ميخواهم به شما بگويم؛ شما هم از اينكه كمبودهائى در بخشهائى وجود دارد، مطلقاً پا عقب نكشيد؛ برويد سراغ اينكه از ظرفيتهاى تازهاى استفاده كنيد در وجود خودتان، در استعداد خودتان، در ذهن و مغز خودتان، در توان سرپنجههاى ماهر خودتان، و آن كمبودها را از طرق ديگرى جبران كنيد؛ اين عملى است، اين شدنى است.
ما در بخشهائى از بخشهاى صنعتى كشور مبتلا شديم به تحريم. تحريم كنندگان خيال كردند حالا كه تحريم كردند، اين بخشها خواهد خوابيد؛ اما بعكس شد. تحريم موجب شد كه جوانان ما به فكر بيفتند كه خودشان آنچه را كه دشمن نميخواهد به ما برسد، توليد كنند. توليد كردند، در مواردى بهترش را توليد كردند؛ كمهزينهتر، سبكتر، كارآمدتر. در نيرو اينجورى حركت كنيد. اين، شامل فرماندهان محترم، شامل مسئولان محترم بخشهاى گوناگون، شامل مجموعهى پرسنل - بخصوص شما و بالخصوص جوانها - همه ميشود.
از خداى متعال مسئلت ميكنيم به شماها توفيق بدهد. انشاءاللَّه روح مطهر امام بزرگوار ما - كه اين حركت را او آغاز كرد، اين راه را او به ما نشان داد - و ارواح مطهر شهداى عزيز كه در اين راه جان دادند و نيروى هوائى مفتخر است به داشتن شهداى بزرگى در اين راه، شاد باشد و از همهى ما و شما راضى باشد و دعاى حضرت بقيةاللَّه شامل حال همهى ما باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته