بسماللهالرحمنالرحيم
من هم متقابلا اين مصيبت بزرگ و جانسوز را به شما برادران و خواهران عزيز بسيجي و فرزندان امام امت، تسليت عرض ميكنم.
اين حرف درستي است كه بسيج بيست ميليوني پرشور و بااخلاص كشور، پدر مهرباني را از دست داد. حقيقتا رابطهي بين شما و آن قلب منور و پرعطوفت، رابطهي پدر و فرزند بود. شايد هيچوقت اتفاق نميافتاد كه در حضور آن بزرگوار، از بسيج و فداكاريهاي جوانان مؤمن و بااخلاص ميدانهاي جنگ و صحنههاي انقلاب صحبت شود، ولي آن بزرگوار از اين حركت پرشور مردمي، با رقت و عطوفت ياد نكنند. گاهي افرادي در شمار بسيجيان عظيم و انبوه خدمت امام(ره) ميرسيدند و آن پدر عزيز، پاسخ محبتآميز و پدرانه به آنها ميدادند.
حال ما آن وجود عظيمالشأن را در كنار خود نداريم، و اين يك واقعيت تلخ است. ما كه معتقديم روح مؤمنين، آزاد و بينا و مسلط بر امور دنياي مادي است، شايد بشود با اطمينان گفت كه هماكنون روح مقدس امام، ناظر بر احوال جامعهي ما و متوجه فرزندان خود است. اين ملت فرزندان او بودند. براستي، آن بزرگوار از ما و فرزندانش چه توقعي دارد؟ نكتهي اصلي اينجاست. عزاداري لازم است; اصلا دست خود ما نيست. مگر ميتوانيم بر اين مصيبت نگرييم و احساسات جوشان خودمان را نسبت به آن عزيز يگانه، سرپوش بگذاريم؟ اينها به جاي خود محفوظ است; اما اصل قضيه، تداوم راه و اجراي وصيت اوست. اگر امروز او زنده بود، از ما چه ميخواست؟ اين مهم است كه خواستهي او را جامهي عمل بپوشانيم.
بدنه و زبدهي ملت، همان "بسيج" است. شما در هر سن و از هر قشري ـ نوجوان سيزده ساله، تا پيرمرد نود ساله ـ و در هر نقطهيي از كشور كه زندگي ميكنيد، دايم با خودتان حديث نفس كنيد و از خودتان بپرسيد كه امام عزيز و محبوب از من چه ميخواهد و آيا آنچه را كه او از من توقع دارد، انجام ميدهم يا نه؟ اين خط مستقيم، ما را هدايت خواهد كرد، تا هدفها و آرمانهاي امام عظيمالشأن را محقق كنيم.
انتظاري كه امام از بسيج داشت، آمادگي و حضور دايمي بود; زيرا بسيج، پشتوانهي اصلي انقلاب است. نيروهاي ما ـ ارتش و سپاه ـ بحمدالله نيروهاي خوبي هستند. هر كدام از آنها محسناتي دارند كه در هيچ نيروي مسلح ديگر دنيا، اين برجستگيها را نميبينيم. سپاه، نيروي انقلابي پرشور و آزمايشداده و تجربهشدهيي است كه ده سال در ميدانهاي نبرد، جمهوري اسلامي را سربلند كرد و خود، ميوهي درخت انقلاب بود و هست. ارتش نيز يك نيروي منظم و كارآمدي است كه عليرغم سرمايهگذاريهاي دشمن، در مسير خدمت به انقلاب قرار گرفت و بازوي نيرومندي براي آن شد. غير از حضور دهساله در ميدان جنگ، آموزش داد و پشتيباني كرد و زمينههاي باارزشي را فراهم آورد. امروز ارتش نيروي بسيار كارآمد و مؤمن و مخلص و ذخيرهيي براي انقلاب است و در اين باور هيچ شكي وجود ندارد.
اما آن چيزي كه انقلاب ما ـ با داعيههاي بزرگش ـ به او تكيه ميكند، نيروي "بسيج" است. اگر ما نيروهاي بسيج و مردمي را از آن دو نيرو جدا كنيم، ارتش و سپاه نخواهند توانست انقلاب را در ابعاد جهانيش پشتيباني كنند. محور دفاع از انقلاب، همين آحاد عظيم ميليوني بسيج هستند. بسيج در زندگي معمولي، جزيي از تودههاي ميليوني مردم است; اما بايد سازماندهي و آموزش و بازآموزي داشته باشد. نبايد به آموزشي كه طي چند ماه داده ميشود، اكتفا كرد; بلكه بايستي آن را تكرار نمود.
اگر يك فرد بسيجي، در مدرسه و دانشگاه و حوزهي علميه و كارخانه و مزرعه و اداره مشغول است، بداند كه جزو ارتش عظيم مردمي و انقلابي است و بايد به آن افتخار كند. در هر مجموعهيي كه افراد آن عضو بسيج هستند، از جهت خدمت به انقلاب، نسبت به ديگران برتر و مقدمترند; زيرا هرگاه خطري نظام را تهديد كند، سينهي بسيجي سپر انقلاب خواهد شد. بنابراين، هر كس وارد اين عرصه شد، باارزشترين افراد جامعه است و بايد به اين توفيق، افتخار كند. من هم افتخار ميكنم كه يك بسيجي باشم. به عنوان يك بسيجي، هرجا كه انقلاب به وجود من نياز داشته باشد، حاضرم خدمت كنم. همه بايد به اين عضويت افتخار كنيم; چون اساسيترين كار انقلاب را بسيج انجام ميدهد.
حفظ موجوديت انقلاب، كار اول ماست كه در استمرار نظام جمهوري اسلامي تجسم يافته است. به همين خاطر، امام(ره) مكرر ميفرمودند: حفظ نظام اسلامي، واجبترين فريضه است. انقلاب، از نظام جمهوري اسلامي جدا نيست. نبايد كسي خيال كند كه اين دو از هم جدا هستند. تجسم انقلاب، نظام جمهوري اسلامي است كه همهي قلدرهاي دنيا دست به دست هم داده بودند، تا او را ريشهكن كنند.
امروز هم عناد و دشمني استكبار امريكا، سرمايهدارهاي بزرگ جهاني، رژيم اشغالگر قدس و ارتجاع ادامه دارد و با آن مخالفت ميكنند. انقلاب ما كه به پيروزي رسيد، نظام جمهوري اسلامي متولد شد. پس، دفاع از اين نظام، اولين و مقدسترين و واجبترين فرايض ملت ايران است، و بسيجي كسي است كه سينهاش را سپر ميكند و با هر وسيلهيي كه در اختيارش باشد، دفاع از انقلاب را به عهده ميگيرد; چون درحقيقت از اسلام و قرآن دفاع كرده است.
البته كساني كه در دنيا منتظرند با هر بهانه و يا بدون بهانه عليه جمهوري اسلامي حرف بزنند، از اينكه ما مردم را به آمادگي بيشتر تشويق ميكنيم، استنباط غلط ميكنند كه جمهوري اسلامي جنگطلب است و علاقهيي به صلح ندارد! خير، اينگونه نيست. ما به دنيا ثابت كردهايم كه جنگطلب نيستيم و نشان دادهايم كه به وجود صلح در همهي منطقه ـ بلكه همهي عالم ـ از صميم دل علاقهمنديم.
ما معتقديم كه در صلح و آرامش ميتوان به سازندگيهاي دروني و بيروني پرداخت. ما جنگطلب نيستيم ـ از اول هم نبوديم ـ آنها جنگ را بر ما تحميل كردند. ما ملتي هستيم كه از خودمان دفاع ميكنيم; خوب هم دفاع ميكنيم. ما مردمي نيستيم كه عقب بنشينيم و به دشمن پشت كنيم; ما با خطر مواجه ميشويم. در ده سال گذشته، اين حقيقت را نشان دادهايم.
در حال حاضر، عليرغم اينكه رژيم عراق و ديگران، راجع به صلح زياد حرف ميزنند، ما اين گفتهها را قبول ميكنيم و از مذاكراتي كه منتهي به يك صلح پايدار شود، استقبال ميكنيم. اين نكته را هم پوشيده نميداريم كه تا وقتي نيروهاي دشمن در خاك ما هستند، اعتماد لازم را به طرف مقابل پيدا نخواهيم كرد. اين، چه صلحطلبييي است كه آنها ادعا ميكنند; در حالي كه هنوز اولين اقدام لازم را انجام ندادند؟! بايد نيروهاي خود را از خاك ما بيرون ببرند، بعد دم از صلح بزنند.
ما آمادگي براي دفاع از انقلاب را هميشه لازم ميدانيم. نبايد روزي بر ما بگذرد كه اهميت آمادگي عمومي، مغفولعنه واقع شود. اين چيزي است كه مورد ستايش و ترحم هيچكس قرار نخواهد گرفت. اميرالمؤمنين(ع) به ما درس دادند و فرمودند: "و من نام لم ينم عنه"; اگر تو خوابت برد، بدان دشمنت بيدار است. لذا مجموعهي بسيج ـ خصوصا جوانها در همهي اقشار مردم ـ بايد با قوت و قدرت و آمادگي و نشاط و احساس ضرورت، كار و راه خودش را ادامه دهد و مثل گذشته وظيفهي دفاع از انقلاب را به عهده گيرد.
خواهران بسيجي ما نيز كه زنهاي محجب و عفيف و مقيد به آداب شرعي هستند و انسان را به ياد صدر اسلام مياندازند، در اين دفاع مقدس و بااهميت سهيم هستند و نقش برجستهيي در حضور ميليوني بسيج دارند.
مسؤولان محترم بسيج بايد به سازماندهي خيلي اهميت دهند; زيرا اصل قضيه، سازماندهي است و در چارچوب سازماندهي خوب، آموزش و پشتيباني و تغذيهي فكري خوب شكل ميگيرد.
شما بسيجيها بايد به گونهيي رفتار كنيد كه احترام و محبت مردم جلب شود. شما بايد نمونهي اخلاق و تواضع و مهرباني و رعايت مقررات باشيد. اين فكر غلط بايد از ذهنهاي ديگران بيرون رود كه بسيجي كسي است كه مقررات را رعايت نميكند; برعكس، آن كسي بسيجيتر است كه مقررات را بيشتر رعايت ميكند; به خاطر آنكه اين فرد بيشتر از همه براي نظام دل ميسوزاند و مقررات، لوازم قطعي ادارهي درست نظام است.
پس، در محيط كار و زندگي، حتما اخلاق و مقررات و نظم و انضباط را رعايت كنيد و بدانيد كه وجود شما براي انقلاب، يك ذخيرهي تمامنشدني است. تا وقتي كه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي متكي به اين احساسات وايمانها و اخلاصهاست، هيچ دشمني در هيچ سطحي قادر نيست به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ضربه وارد كند.
خداوند انشاءالله شما را حفظ و تأييد و حمايت كند و دلهاتان را به خودش نزديك فرمايد و توفيق اطاعت و بندگي به شما عنايت كند و هميشه دست لطفش روي سرتان باشد.
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته
من هم متقابلا اين مصيبت بزرگ و جانسوز را به شما برادران و خواهران عزيز بسيجي و فرزندان امام امت، تسليت عرض ميكنم.
اين حرف درستي است كه بسيج بيست ميليوني پرشور و بااخلاص كشور، پدر مهرباني را از دست داد. حقيقتا رابطهي بين شما و آن قلب منور و پرعطوفت، رابطهي پدر و فرزند بود. شايد هيچوقت اتفاق نميافتاد كه در حضور آن بزرگوار، از بسيج و فداكاريهاي جوانان مؤمن و بااخلاص ميدانهاي جنگ و صحنههاي انقلاب صحبت شود، ولي آن بزرگوار از اين حركت پرشور مردمي، با رقت و عطوفت ياد نكنند. گاهي افرادي در شمار بسيجيان عظيم و انبوه خدمت امام(ره) ميرسيدند و آن پدر عزيز، پاسخ محبتآميز و پدرانه به آنها ميدادند.
حال ما آن وجود عظيمالشأن را در كنار خود نداريم، و اين يك واقعيت تلخ است. ما كه معتقديم روح مؤمنين، آزاد و بينا و مسلط بر امور دنياي مادي است، شايد بشود با اطمينان گفت كه هماكنون روح مقدس امام، ناظر بر احوال جامعهي ما و متوجه فرزندان خود است. اين ملت فرزندان او بودند. براستي، آن بزرگوار از ما و فرزندانش چه توقعي دارد؟ نكتهي اصلي اينجاست. عزاداري لازم است; اصلا دست خود ما نيست. مگر ميتوانيم بر اين مصيبت نگرييم و احساسات جوشان خودمان را نسبت به آن عزيز يگانه، سرپوش بگذاريم؟ اينها به جاي خود محفوظ است; اما اصل قضيه، تداوم راه و اجراي وصيت اوست. اگر امروز او زنده بود، از ما چه ميخواست؟ اين مهم است كه خواستهي او را جامهي عمل بپوشانيم.
بدنه و زبدهي ملت، همان "بسيج" است. شما در هر سن و از هر قشري ـ نوجوان سيزده ساله، تا پيرمرد نود ساله ـ و در هر نقطهيي از كشور كه زندگي ميكنيد، دايم با خودتان حديث نفس كنيد و از خودتان بپرسيد كه امام عزيز و محبوب از من چه ميخواهد و آيا آنچه را كه او از من توقع دارد، انجام ميدهم يا نه؟ اين خط مستقيم، ما را هدايت خواهد كرد، تا هدفها و آرمانهاي امام عظيمالشأن را محقق كنيم.
انتظاري كه امام از بسيج داشت، آمادگي و حضور دايمي بود; زيرا بسيج، پشتوانهي اصلي انقلاب است. نيروهاي ما ـ ارتش و سپاه ـ بحمدالله نيروهاي خوبي هستند. هر كدام از آنها محسناتي دارند كه در هيچ نيروي مسلح ديگر دنيا، اين برجستگيها را نميبينيم. سپاه، نيروي انقلابي پرشور و آزمايشداده و تجربهشدهيي است كه ده سال در ميدانهاي نبرد، جمهوري اسلامي را سربلند كرد و خود، ميوهي درخت انقلاب بود و هست. ارتش نيز يك نيروي منظم و كارآمدي است كه عليرغم سرمايهگذاريهاي دشمن، در مسير خدمت به انقلاب قرار گرفت و بازوي نيرومندي براي آن شد. غير از حضور دهساله در ميدان جنگ، آموزش داد و پشتيباني كرد و زمينههاي باارزشي را فراهم آورد. امروز ارتش نيروي بسيار كارآمد و مؤمن و مخلص و ذخيرهيي براي انقلاب است و در اين باور هيچ شكي وجود ندارد.
اما آن چيزي كه انقلاب ما ـ با داعيههاي بزرگش ـ به او تكيه ميكند، نيروي "بسيج" است. اگر ما نيروهاي بسيج و مردمي را از آن دو نيرو جدا كنيم، ارتش و سپاه نخواهند توانست انقلاب را در ابعاد جهانيش پشتيباني كنند. محور دفاع از انقلاب، همين آحاد عظيم ميليوني بسيج هستند. بسيج در زندگي معمولي، جزيي از تودههاي ميليوني مردم است; اما بايد سازماندهي و آموزش و بازآموزي داشته باشد. نبايد به آموزشي كه طي چند ماه داده ميشود، اكتفا كرد; بلكه بايستي آن را تكرار نمود.
اگر يك فرد بسيجي، در مدرسه و دانشگاه و حوزهي علميه و كارخانه و مزرعه و اداره مشغول است، بداند كه جزو ارتش عظيم مردمي و انقلابي است و بايد به آن افتخار كند. در هر مجموعهيي كه افراد آن عضو بسيج هستند، از جهت خدمت به انقلاب، نسبت به ديگران برتر و مقدمترند; زيرا هرگاه خطري نظام را تهديد كند، سينهي بسيجي سپر انقلاب خواهد شد. بنابراين، هر كس وارد اين عرصه شد، باارزشترين افراد جامعه است و بايد به اين توفيق، افتخار كند. من هم افتخار ميكنم كه يك بسيجي باشم. به عنوان يك بسيجي، هرجا كه انقلاب به وجود من نياز داشته باشد، حاضرم خدمت كنم. همه بايد به اين عضويت افتخار كنيم; چون اساسيترين كار انقلاب را بسيج انجام ميدهد.
حفظ موجوديت انقلاب، كار اول ماست كه در استمرار نظام جمهوري اسلامي تجسم يافته است. به همين خاطر، امام(ره) مكرر ميفرمودند: حفظ نظام اسلامي، واجبترين فريضه است. انقلاب، از نظام جمهوري اسلامي جدا نيست. نبايد كسي خيال كند كه اين دو از هم جدا هستند. تجسم انقلاب، نظام جمهوري اسلامي است كه همهي قلدرهاي دنيا دست به دست هم داده بودند، تا او را ريشهكن كنند.
امروز هم عناد و دشمني استكبار امريكا، سرمايهدارهاي بزرگ جهاني، رژيم اشغالگر قدس و ارتجاع ادامه دارد و با آن مخالفت ميكنند. انقلاب ما كه به پيروزي رسيد، نظام جمهوري اسلامي متولد شد. پس، دفاع از اين نظام، اولين و مقدسترين و واجبترين فرايض ملت ايران است، و بسيجي كسي است كه سينهاش را سپر ميكند و با هر وسيلهيي كه در اختيارش باشد، دفاع از انقلاب را به عهده ميگيرد; چون درحقيقت از اسلام و قرآن دفاع كرده است.
البته كساني كه در دنيا منتظرند با هر بهانه و يا بدون بهانه عليه جمهوري اسلامي حرف بزنند، از اينكه ما مردم را به آمادگي بيشتر تشويق ميكنيم، استنباط غلط ميكنند كه جمهوري اسلامي جنگطلب است و علاقهيي به صلح ندارد! خير، اينگونه نيست. ما به دنيا ثابت كردهايم كه جنگطلب نيستيم و نشان دادهايم كه به وجود صلح در همهي منطقه ـ بلكه همهي عالم ـ از صميم دل علاقهمنديم.
ما معتقديم كه در صلح و آرامش ميتوان به سازندگيهاي دروني و بيروني پرداخت. ما جنگطلب نيستيم ـ از اول هم نبوديم ـ آنها جنگ را بر ما تحميل كردند. ما ملتي هستيم كه از خودمان دفاع ميكنيم; خوب هم دفاع ميكنيم. ما مردمي نيستيم كه عقب بنشينيم و به دشمن پشت كنيم; ما با خطر مواجه ميشويم. در ده سال گذشته، اين حقيقت را نشان دادهايم.
در حال حاضر، عليرغم اينكه رژيم عراق و ديگران، راجع به صلح زياد حرف ميزنند، ما اين گفتهها را قبول ميكنيم و از مذاكراتي كه منتهي به يك صلح پايدار شود، استقبال ميكنيم. اين نكته را هم پوشيده نميداريم كه تا وقتي نيروهاي دشمن در خاك ما هستند، اعتماد لازم را به طرف مقابل پيدا نخواهيم كرد. اين، چه صلحطلبييي است كه آنها ادعا ميكنند; در حالي كه هنوز اولين اقدام لازم را انجام ندادند؟! بايد نيروهاي خود را از خاك ما بيرون ببرند، بعد دم از صلح بزنند.
ما آمادگي براي دفاع از انقلاب را هميشه لازم ميدانيم. نبايد روزي بر ما بگذرد كه اهميت آمادگي عمومي، مغفولعنه واقع شود. اين چيزي است كه مورد ستايش و ترحم هيچكس قرار نخواهد گرفت. اميرالمؤمنين(ع) به ما درس دادند و فرمودند: "و من نام لم ينم عنه"; اگر تو خوابت برد، بدان دشمنت بيدار است. لذا مجموعهي بسيج ـ خصوصا جوانها در همهي اقشار مردم ـ بايد با قوت و قدرت و آمادگي و نشاط و احساس ضرورت، كار و راه خودش را ادامه دهد و مثل گذشته وظيفهي دفاع از انقلاب را به عهده گيرد.
خواهران بسيجي ما نيز كه زنهاي محجب و عفيف و مقيد به آداب شرعي هستند و انسان را به ياد صدر اسلام مياندازند، در اين دفاع مقدس و بااهميت سهيم هستند و نقش برجستهيي در حضور ميليوني بسيج دارند.
مسؤولان محترم بسيج بايد به سازماندهي خيلي اهميت دهند; زيرا اصل قضيه، سازماندهي است و در چارچوب سازماندهي خوب، آموزش و پشتيباني و تغذيهي فكري خوب شكل ميگيرد.
شما بسيجيها بايد به گونهيي رفتار كنيد كه احترام و محبت مردم جلب شود. شما بايد نمونهي اخلاق و تواضع و مهرباني و رعايت مقررات باشيد. اين فكر غلط بايد از ذهنهاي ديگران بيرون رود كه بسيجي كسي است كه مقررات را رعايت نميكند; برعكس، آن كسي بسيجيتر است كه مقررات را بيشتر رعايت ميكند; به خاطر آنكه اين فرد بيشتر از همه براي نظام دل ميسوزاند و مقررات، لوازم قطعي ادارهي درست نظام است.
پس، در محيط كار و زندگي، حتما اخلاق و مقررات و نظم و انضباط را رعايت كنيد و بدانيد كه وجود شما براي انقلاب، يك ذخيرهي تمامنشدني است. تا وقتي كه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي متكي به اين احساسات وايمانها و اخلاصهاست، هيچ دشمني در هيچ سطحي قادر نيست به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ضربه وارد كند.
خداوند انشاءالله شما را حفظ و تأييد و حمايت كند و دلهاتان را به خودش نزديك فرمايد و توفيق اطاعت و بندگي به شما عنايت كند و هميشه دست لطفش روي سرتان باشد.
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته