پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار مهمانان خارجى شركت كننده در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره)

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم

ابتدا به همه‌ى برادران و خواهران گرامى كه از نقاط مختلف عالم، با شور و شوق ايمانى و اسلامى، در اين روزها به ايران اسلامى و زيارت مرقد امام بزرگوار ما اعلى اللَّه مقامه، تشريف آورده‌ايد، خوشامد عرض مى‌كنم.

به نظر ما اين برهه از زمان و اين مقطع تاريخى خاص، مقطع عجيب و عبرت انگيزى است. اگر بخواهيم عجيبترين چيزهاى بزرگ و پديده‌هاى شگفت‌آور اين عالم را در اين دوران انتخاب كنيم، بايد بگوييم از همه بارزتر، اين حقيقت است كه جريان امور عالم، در جهت‌خلاف ميل و خلاف جهت تلاش و تدبير قدرتهاى مسلط عالم پيش مى‌رود! اين، آيتى از قدرت نمايى خداست. اگر كسى با چشم باز و با تأمل به حوادث كنونى عالم نگاه كند و حركت ملتها و حركت عمومى بشريت را مورد تأمل قرار دهد، خواهد ديد كه روال عمومى، ضد آن چيزى است كه قدرتهاى مسلط عالم، آن را مى‌خواهند. امروز به‌طور مشخص، مظهر قدرت‌نمايى قلدران دنيا، امريكاست. اين حرف البته بدين معنى نيست كه دستگاه سلطه‌ى استكبارى عالم، براى مقاصد خود، تلاشى همراه با زور و فشار انجام نمى‌دهد. چرا! دنيا پر است از نشانه‌هاى ظلم قدرتهاى مسلط در همه‌جا. بخصوص كسانى مورد ظلم و زور هستند كه شامه‌ى استكبار،بوى مخالفت و ضديت و واژگون سازى قدرتهاى مسلط را از ناحيه آنان استشمام كرده است؛ يعنى عمدتاً مسلمين عالم. لكن با توجه به همه‌ى اينها، آنچه در نهايت پيش مى‌رود، همان چيزى است كه دشمنان اسلام، دشمنان مسلمين و دشمنان ملتهاى مظلوم، از آن پرهيز دارند و مى‌هراسند.

اگر امروز به تبليغات دنيا نگاه كنيد، مى‌بينيد اصرار بر اين است كه روش ايران و امام رضوان‌اللَّه تعالى عليه، در نظر مردم و مسلمين عالم و بخصوص ملتهاى به پا خاسته و مسلمانان در كشورهاى بيدار شده، يك «ضد ارزش» تلقى شود. وقتى مى‌خواهند كسانى را در جايى متهم كنند، مى‌گويند: «اينها در صددند تا حكومتى مانند ايران درست كنند، يا خطى پيرو خط امام را مشى كنند.» بعضى هم ممكن است از روى ساده دلى، در گوشه و كنار دنيا دستپاچه شوند و انكار كنند كه «نه! ما در پى راه امام و جمهورى اسلامى و روش ايران اسلامى نيستيم.» لكن حقيقت اين است كه دنياى اسلام، هيچ چاره‌اى جز اين ندارد كه خط ايران اسلامى و راه امام را مشى كند. اگر مسلمانان - در هرجاى عالم - و پيروان راستين اسلام، درصدد نجاتند؛ اگر مى‌خواهند سلطه و قدرت شيطان بزرگ را دفع كنند؛ اگر ملتهاى مسلمان بخواهند راه رستگارى خودشان را دنبال كنند و اگر مى‌خواهند خودشان را از فشار تحميل امريكا و آسيبهايى كه سلطه‌هاى جهانى بر ملتها وارد مى‌آورند آسوده كنند، راهى جز اين ندارند كه همان خطى را كه امام در پيش پاى ملت ايران گذاشت و خود با قدرت پيمود، بپيمايند؛ همان راهى كه ملت ايران، به بركت استقامت در پشت سر امام بزرگوار خود پيمود.

مقصود من اين نيست كه كشورهاى اسلامى ناچارند همين تشكيلات و همين فعاليتهاى خاص و همين نظام ويژه‌اى را كه ما در ايران اجرا كرديم، اجرا كنند. بديهى است كه موقعيتها و جايگاه جغرافيايى و تاريخى و امثال اينها، فارقهايى ميان ملتهاى مسلمان است. ممكن است از لحاظ كيفيت اجرايى، هر كشور اقتضايى غير از كشورهاى ديگر داشته باشد. لكن اصل و روح مطلب؛ آن چيزى كه در ايران اسلامى مايه‌ى پيروزى و گسترش اين فكر در سراسر عالم شد؛آن چيزى كه توانست شمشير تيز ابرقدرتها را بر روى ملت ايران كند كند و آنان نتوانند آنچه را كه مى‌خواهند در اين كشور انجام دهند، در يك جمله مستتر است كه روح همه‌ى چيزهاست و آن عبارت است از روح ايستادگى و تسليم نشدن و سازش ناپذيرى و انعطاف نشان ندادن در مقابل قدرت و سلطه‌ى جهانى و امريكا و امثال امريكا. اين، همان روح قضيه است.

ممكن است كشورى در فكر پياده كردن و زنده كردن اسلام هم باشد؛ اما اگر روح ايستادگى و انعطاف‌ناپذيرى در مقابل قدرت مسلط امريكا در آن نباشد، بتدريج از اسلام هم جدايش خواهند كرد! يك نظام ممكن است در آغاز كار، شيرين‌ترين و براق‌ترين شعارها را هم مطرح سازد و بر اساس آن شعارها حتى حركت را شروع كند. اما اگر روح تسليم‌ناپذيرى در مقابل فشار همه جانبه‌ى قدرتهاى استكبارى، در آن ملت، آن رهبرى و آن كشور نباشد، اين شعارها را، يكى يكى از دست آنها خواهند گرفت! مگر استكبار حد مى‌شناسد؟! مگر استكبار در نقطه‌اى متوقف مى‌شود؟! رمز اساسى كار و پيشرفت امام و موفقيتهاى الهى آن مرد بزرگوار و رهبر استثنايى، در اين بود كه دشمن را شناخت و با همه‌ى قدرت و استقامت، بدون كمترين اعتماد به او و تسليم در مقابل او، ايستاد.

آن روز، دو ابرقدرت بودند و اين دو ابرقدرت، با وجود اين‌كه از صد مسأله‌ى جهانى در نود مسأله اختلاف داشتند، اما در يك نقطه با هم موافق بودند و آن، فشار بر ايران اسلامى و نظام انقلابى ما بود. لذا شما ديديد كه رژيم عراق در جنگ هشت‌ساله‌اش با ما، از سلاح روسى و امريكايى و فرانسوى و انگليسى و برزيلى و از همه‌ى نقاط عالم توانست استفاده كند. يعنى همه به او كمك كردند؛ همه عليه ايران اسلامى، پشت سر او قرار گرفتند؛ همه با ايران در حال خصومت و محاربه بودند و اين دو ابرقدرت، در مقابل اسلام انقلابى، به جد با يكديگر همكارى داشتند. اما امام يك لحظه دچار ترديد نشد؛ چون به راه خود ايمان داشت؛ به خدا متكى بود و به اين ملت باور داشت. ملت هم امام خود را قبول داشت؛ او را شناخته بود و پشت سرش ايستاده بود. همه‌ى اينها عامل آن شد كه اين كشور و اين نظام و آن رهبر و اين ملت، در مقابل امريكا و شوروى آن روز - كه امروز وجود خارجى ندارد - و همه‌ى اروپا و ديگران ايستادند. اين، راز قضيه است.

شما برادران و خواهران از نقاط مختلف دنيا آمده‌ايد؛ از ميان نظامهاى گوناگون، با سنتهاى متفاوت و آداب و عادات مختلف، اما با دلبستگى واحد؛ يعنى اسلام. اگر مى‌خواهيد در پيروزى اسلام موفق شويد؛ اگر مى‌خواهيد فشار امريكا و ساير قدرتها را از روى خودتان برطرف و يا كم كنيد و اگر مى‌خواهيد از سلطه‌ى ابزارها و آلات دست سياستمداران قلدر عالم مصون بمانيد، علاج اين همه در يك كلمه است؛ كلمه‌اى كه تجربه‌ى ايران اسلامى و ميراث امام براى مسلمانان عالم است و آن، تسليم نشدن در مقابل امريكاست. اگر بتوانيد اين ايستادگى را پيدا كنيد و روشهاى فشار آنها را بشناسيد و در مقابل همه‌ى آنها بايستيد، پيروزى شما تضمين شده و حتمى است. البته، مجاهدت سخت است. راه خدا همراه با دردسرهاست. اما هدف، عالى است. هدف، نجات انسانيت است. هدف، نجات ملتها و كشورها از اين ابتذالى است كه امروز دنياى استكبار براى مردم عالم پيش آورده است. براى چنين هدفهاى مهمى، فداكارى و تحمل سختى جا دارد و راه و رمز پيشرفت، تسليم نشدن است. اين‌طور نباشد كه استكبار با تبليغات خود، كارى كند كه رهبران يك مبارزه و مردم يك كشور را دچار اين فكر كند كه «حالا چه عيبى دارد كه ما يك كلمه از آنچه را كه استكبار از ما خواسته است قبول كنيم؟!» اين يك كلمه - يعنى تسليم در مقابل دشمن به قدر يك گام - به معناى ناكام شدن است. استكبار، بى‌رحم و بى‌عاطفه است و در پى هدفهاى پليد و خباثت‌آميز خودش است. به مجرد اين‌كه در يك ملت، احساس روح تسليم و عقب‌نشينى كند، فشار را مضاعف خواهد كرد.

ببينيد امروز در دنيا عليه مسلمانان چگونه عمل مى‌شود! اين به خاطر آن است كه در هر نقطه، جلّادان مسلمانان فهميده‌اند كه دستگاه استكبار از فشار بر مسلمانان و قتل عام آنها خشنود مى‌شود؛ لذا آزادانه به مسلمين آسيب مى‌رسانند! اين وضعيت مسلمانان قفقاز است؛ اين وضعيت مردم بوسنى و هرزگوين است؛ اين وضعيت مسلمانان انقلابى در الجزاير است؛ اين وضعيت دولت انقلابى در سودان است؛ اين وضعيت مردم شريف و مجاهد افغانستان است؛ اين وضعيت مردم مظلوم كشمير است؛ اين وضعيت مسلمانان مظلوم عراق است! در كدام نقطه‌ى عالم است كه مسلمانان از قبل خباثت استكبار جهانى و دستگاه سلطه‌ى جهانى به نحوى آسيب نبينند و فشار بر آنها وارد نشود؟! علاج چيست جز ايستادگى خود مسلمانان؛ جز همپيمانى مسلمانان؛ جز اتحاد مسلمين با يكديگر؛ جز بيدارى جوامع اسلامى و جز به كار گرفتن نيروى عظيم اسلام در سراسر عالم؟

ببينيد صهيونيستهاى غاصب، با ملتهاى فلسطين و لبنان چه مى‌كنند! روزى نيست كه آسيبى به جنوب لبنان و منطقه‌ى بقاع نزنند. با وجود بيش از يك ميليارد مسلمان در عالم، چه كسى از اينها بايد دفاع كند؟ مسلمانان بايد همين‌طور نگاه كنند و كشتار فرزندان و زنان و كسان خود را در لبنان و فلسطين ببينند و دم نزنند؟! اين همه منابع زير زمينى، اين همه ثروت، اين همه سلاح در اختيار كشورهاى اسلامى و جوامع مسلمين است. چرا ما نمى‌توانيم از خودمان دفاع كنيم؟ چون متحد نيستيم. چرا متحد نيستيم؟ چون دولتهايى كه بايد اتحاد را تضمين كنند، داراى هدفهاى مختلفند: هدفهاى ملى گرايانه، هدفهاى كفر آلود، هدفهاى غيراسلامى. اما ملتها دلهايشان با هم است. كدام دو ملتند كه با هم كينه داشته باشند؟ ملت ايران و ملت عراق، بعد از هشت سال جنگ، يكديگر را در آغوش مى‌فشرند. جنگ، مربوط به ملتها نيست؛ اختلافات، مربوط به ملتها نيست؛ بلكه مربوط به دولتهاست كه انگيزه‌هاى غير اسلامى دارند. اين‌جا را بايد علاج كرد. خواستهاى ملتها بايد در كشورها و در مناطق عالم تحقق پيدا كند و دولتها بايد راه ملتها را قبول كنند و به آن راه بروند. و اين راه، راه بازگشت به اسلام، عمل كردن به قرآن و نترسيدن از دشمنان اسلام است. دولتها نبايد از امريكا بترسند؛ كمااين‌كه ملتها هم نبايد بترسند. نبايد از تهديد امريكا دچار ترس شوند و عقب‌نشينى كنند. بايد در مقابل تهديد دشمن ايستاد و به خداى متعال اتكال كرد و ان‌شاءاللَّه، آينده متعلق به ماست.

اميدواريم كه ملت عزيز ايران و ديگر ملتهاى مسلمان در سراسر عالم، بتوانند راه و خط امام را - كه همان راه اسلام است - به درستى بشناسند، و آن را به خوبى بپيمايند. ان‌شاءاللَّه دشمنان اسلام را خداوند ذليل كند و دست ملت اسلام را دست عزت و عظمت قرار دهد.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته