بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
انشاءاللَّه سال نو بر همهى شما عزيزان مبارك باشد؛ مديران بخش صنعت و فعالان فكرى و عملى در اين بخش بسيار مهم. اميدواريم كه خداوند متعال به شماها توفيق بدهد و بتوانيد در اين عرصهاى كه نقش بسيار زيادى دارد در پيشرفت كشور، با فعاليتتان، با ابتكارتان، با شوقِ همراه با ايمان كه در شما هست، كشورتان را و ملتتان را پيش ببريد و سرافراز كنيد.
ديدار امروز من يك معناى نمادين هم دارد؛ علاوه بر اينكه ديدار از يك بخش قابل توجه و مهمى هست. مضمون مورد نظر ما اين است كه ما توجه بدهيم به اهميت صنعت در پيشرفت كشور. منظورمان از صنعت، صنعت جوشيدهى از ذهن و فكر و ابتكار و ايمان خود شماست. معتقديم كه صنعت تأثير بسيار اساسىاى دارد در پيشرفت كشور؛ يعنى در واقع عنصر اصلىِ پيشرفته محسوب شدن يك كشور و لوازمى كه دارد، پيشرفت در صنعت است؛ با شرايطِ در جاى خود معين شدهاى كه مربوط ميشود به افكار و عقايد و ايمانهاى ملت ما و شما عزيزان.
يك توهم خطرناكى در ذهنها وجود داشت، تزريق شده بود - شايد در بعضى از ذهنها هنوز هم اين توهم وجود داشته باشد - و آن عبارت بود از توهم تقابل و تضاد ميان عقلانى زيستن و توسعهيافتگى از يك طرف، و معنوى زيستن و اخلاقى زيستن از طرفى ديگر. باور شده بود براى بعضى كه اگر جامعه بخواهد عقلانى و عملگرا و رونده و شتابگيرندهى در راه پيشرفت زندگى بكند، ناچار است از اخلاقيات و معنويات و دين و خدا فاصله بگيرد! اگر به همبستگى اخلاقى فكر كرديم، به معنويات دل بسته بوديم، ملاحظهى ضوابط و حدود دينى و اخلاقى را كرديم، ناچاريم از پيشرفته بودن كشور صرفنظر كنيم؛ از زندگى عقلانى چشم بپوشيم! يك چنين توهمى وجود داشته. دلائل تاريخى روشنى هم دارد اين گمان؛ اين گمان باطل، و دلائل جامعهشناسى هم دارد.
آنچه كه ما ميخواهيم بر آن پا بفشاريم، اين است كه جمهورى اسلامى و حاكميت دين و اسلام اين توهم را ابطال كرده. ما ميخواهيم و ميتوانيم هم عقلانى و منطقى و علمى و پيشرفته زندگى كنيم، هم در عين حال متمسك به ارزشهاى اخلاقى خودمان و پايبند به ايمان دينى خودمان و عامل به فرائض و لوازم زندگى مذهبى خودمان باقى بمانيم؛ بلكه در اين جهت هم پيشتر برويم.
اسلام كه دين معنويت است، دين علم هم هست. جامعهى اسلامى در قرنهاى چهارم و پنجم هجرى پيشرفتهترين جوامع بشرى در زمان خودشان بودند. مفاخر علمى ما در آن دوران، همچنان مثل ستاره در آسمان دانش بعد از گذشت هزار سال ميدرخشند؛ اما به دلائل خاص خود، ما ركود داشتيم؛ تنزل داشتيم.
امروز حركت ما رو به جلو است؛ حركت جهشى است و بايد اينجور باشد؛ هم در زمينههاى علمى، هم در زمينههاى معنوى و اخلاقى. صنعت ميتواند يك صنعت پيشرفته باشد، در عين حال ملاحظات دينى، ملاحظات اخلاقى، ملاحظات انسانى در صنعت كاملاً رعايت بشود. ما ميخواهيم شما صنعتگران كشورمان، مديران صنعت، نماد اين حقيقت باشيد. پايبند به دين و در همان حال و به همان استناد، پايبند به پيشرفت جهشى صنعت.
خب، ما در قضيهى صنعت قانع نيستيم به آنچه كه تا امروز به دست آمده. اگرچه آنچه تا امروز به دست آمده، بسيار ارزشمند است؛ نه اينكه ارزش اينها را ندانيم، قدر اينها را نشناسيم، كوشش ارزشمندى كه در راه آن انجام گرفته، نديده بگيريم؛ نه، اينها همه به جاى خود محفوظ، اما اين آغاز كار است، آغاز راه است.
ما در خصوص صنعت خودرو يك عقبافتادگى طولانىاى را آزموديم و تحمل كرديم. هنر بزرگ شماها اين است كه توانستهايد اين عقبماندگى طولانى را با همت خودتان قطع كنيد؛ يعنى اين حال چُرت و خواب و خوابآلودگى را كه تقريباً از بعد از ورود صنعت خودرو به كشور حدود سى سال طول كشيده، به هم بزنيد. ما از سالهاى دههى 40 كه صنعت خودروسازى وارد كشور شده - در حدود سى سال تقريباً - همينطور درجا زديم. در مرحلهى تقليد محض و تقليد صرف باقى مانديم. نميتوان مسئولين كشور را در دههى 60 مؤاخذه كرد؛ زيرا دههى 60، دههى انقلاب است، دههى دفاع مقدس است؛ به قول مسئول محترم، اين سالن، سالن تسليح رزمندگان است؛ همهى خانههاى ملت ايران در واقع به يك نحوى عقبهى ميدان جنگ بوده. دههى 60 را نميشود مؤاخذه كرد؛ اما قبل از دههى 60 را، قبل از دوران انقلاب را، چرا؛ بايد محاسبه كرد، بايد مؤاخذه كرد. دوران حركت تقليدى براى خودروسازى در كشورهائى كه خواستند خودروساز بشوند، چهار پنج سال است. چرا بايد در اينجا اين قدر طول بكشد؟ اين گناه آن كسانى است كه به منافع كشور فكر نميكردند؛ براى عزت كشور دل نميسوزاندند؛ براى ضايع شدن و دور ريخته شدن سرمايههاى مادى كشور اهميتى قائل نبودند. اما در نظام جمهورى اسلامى از دههى 70 شما شروع كرديد؛ خب، پيشرفت هم خوب بوده. امروز اين موتور ملى كه از ايده و طراحى تا آخرين اجزائش را هنر ايرانى و سرانگشت ايرانى و فكر ايرانى و تلاش ايرانى ساخته، يك نماد عزت براى كشور است؛ اين خيلى چيز پرمعنائى است. مسئله فقط اين نيست كه ما توانستهايم يك موتور خودرو توليد بكنيم؛ مسئله فراتر از اينهاست. امروز دنيا ميدان مسابقهى وسائل انواع موتورهاست و موتور خودرو به عنوان يك وسيلهى متعارف زندگى و جلو چشم و مورد استفادهى همه، يكى از برجستهترين اقلام است. توى اين دنياى پر كشمكش، شما توانستيد هنر سرانگشتِ هنرمندِ ايرانى را اينجا نشان بدهيد؛ اين خيلى باارزش است. دل انسان خون ميشود وقتى به ياد مىآورد كه ما در طول سالهاى متمادى در خودروهاى كشورمان - چه آنهائى كه از خارج مىآمده، چه آنهائى كه بهظاهر در داخل توليد ميشده - موتورهائى كار ميكرده كه يكسره بيگانه بوده؛ ديگران ساخته بودند؛ كارگر ديگرى اين را ساخته. ما به جاى اينكه كارگر خودمان را به كار مشغول كنيم، از هنر او استفاده كنيم، به او سود برسانيم و كشور را پيش ببريم، در واقع به ديگران كمك كرديم. امروز بحمداللَّه اين زمينه را شما فراهم كرديد، اين امكان را به وجود آورديد؛ اين خيلى باارزش است. من از اين كارِ خوب تقدير ميكنم؛ منتها همانطور كه عرض كردم، اين گام اول است.
يكى از شرايط توسعهى يك كشور، استقلال صنعتى آن است. ما بايد بتوانيم در همهى زمينههاى صنعتى بر پاى خودمان بايستيم؛ به فكر خودمان تكيه كنيم؛ توانائيهاى خودمان را به كار بگيريم. البته دنيا، دنياى تبادل است؛ اما تبادل دوجانبه. تبادل؛ دادن و ستاندن. آن وقتى شما ميتوانيد در بازار تبادلِ صنعتى حرفى براى گفتن داشته باشيد كه خودتان روى پاى خودتان در زمينهى صنعت بايستيد. ما اين را ميخواهيم؛ ما اين را لازم داريم. ايران اسلامى شايستهى اين است؛ با اين تاريخمان، با اين ميراث عظيم تمدنىمان، با اين حركت مردمى، با اين آمادگى جوانها، با اين استعداد فراوان كه در كشور ما هست؛ ما اين را لازم داريم. بايد بتوانيم در بخش صنعت در دنياى اسلام يك پرچم برافراشته به حساب بيائيم. و دنياى اسلام استقبال خواهد كرد - حالا من بعد در زمينهى مسئلهى صادرات كه يكى از مسائل اساسى ماست، اشاره ميكنم - و دنيا نگاه كند به جمهورى اسلامى و ببيند كه اين ملت با هوشمندى خود، با توانائيهاى خود، توانسته در اين ميدان اين پيشروىها را انجام بدهد.
خب، چند تا نكته و مطلب در اين زمينه هست كه عرض ميكنم. يك مسئله اين است كه ما اگر اهميت ميدهيم به صنعت داخلى - حالا در زمينهى خودرو كه فعلاً محل كلام ماست و يا زمينههاى ديگر - بايستى سياست تعديل بازرگانى خودمان را در اين زمينه حتماً تنظيم كنيم. يعنى واردات بىرويه قطعاً ضرر خواهد زد. دستگاههاى سياستگذار كشور و كسانى كه سياستهاى اجرائى را تنظيم ميكنند، به اين نكته بايد توجه كنند. فراوانى و ارزانى چيز خيلى خوبى است، اما از آن مهمتر و بهتر، رشد صنعت داخلى است؛ قوام گرفتن صنعت داخلى است. اين درست نيست كه ما به دلائل گوناگونى كه غالباً هم دلائل واهى است، دروازه را به روى واردات باز كنيم. من بارها به مسئولين - مسئولين گوناگون در بخشهاى مختلف دولتى - گفتم: اگر فلسفهى شما، منطق شما براى افزايش واردات و تسهيل وارداتِ ساختههاى صنعتى اين است كه ميگوئيد كيفيت مصنوعات داخلى بايد بالا برود، خب فشار را روى اين بخش بگذاريد. سياستهائى وجود دارد كه ميشود وادار كرد، مجبور كرد توليدكنندهى داخلى را به اينكه كيفيت را ارتقاء بدهد. بدترين گزينه براى بالا بردن كيفيت داخلى اين است كه ما راه را براى مصنوعات خارجى باز كنيم؛ اين، بدترين گزينه است. گزينههاى بهترى وجود دارد براى اينكه ما كيفيت را بالا ببريم.
يك نكتهى ديگرى كه مهم است، مسئلهى تحقيق است؛ تحقيق و توسعهى فناورى. امروز همهى صنايع دنيا از جمله صنعت خودرو دانشمحور است. مرتب دارند فكر ميكنند، كار ميكنند، تحقيق ميكنند، پژوهش ميكنند، براى اينكه اين را كاملتر، بىعيبتر، زيباتر، كممصرفتر، ارزانتر از آب در بياورند. اين جز با پيشرفت علمى، جز با تأمل و دقت و تحقيق، ممكن نيست. باب تحقيق را بايستى باز گذاشت. دستگاههاى مختلف، كارخانجات صنعتى و مديران صنعتى و مديران دولتى مشرف بر صنعت، بر روى مسئلهى تحقيق بايد خيلى تلاش بكنند. اين كمك ميكند به اينكه صنعت بتواند در شرايط سخت رقابتى، خودش را حفظ كند؛ در رقابت با رقباى پيشرفته زمين نخورد. اين با تحقيق امكانپذير است.
يك مسئلهى مهم در باب صنايع ما و از جمله حالا صنعت خودرو، همين مسئلهى صادرات است. دستگاههاى گوناگون دولتى بايد تلاش بكنند تا بازار صادراتى را تأمين بكنند. اين يكى از آن كارهاى بسيار حساس، بسيار هنرمندانه و مبتنى بر تلاشهاى متنوع و مركب چند جانبه است. بعضى از كشورهاى همسايهى ما صادرات خودروشان در سال، ميلياردها دلار درآمد براشان دارد! اين كار بسيار مهمى است؛ يعنى از اول بايد حركت سازندگان خودرو ناظر باشد - حالا خودرو را من به عنوان يك نمونهى بارز عرض ميكنم، مجموعهى صنايع از اين قبيل است - كه باب صادرات باز بشود؛ يعنى از اول فكر بشود و دستگاههاى دولتى، پيدا كردن بازارهاى صادراتى را يكى از اهداف خودشان قرار بدهند.
يك مسئله هم مسئلهى محيط زيست است - كه من حالا اينجا در خلال گزارشها شنيدم كه به مسئلهى محيط زيست توجه ميشود و ميخواهم روى اين مسئله تأكيد كنم - يعنى يكى از شاخصهاى اساسىاى كه در ساخت موتورها و همهى دستگاههاى صنعتى بايد مورد توجه باشد، مسئلهى محيط زيست است. تخريب محيط زيست، از آن چيزهائى است كه ضربهاش را يك ملت، يك منطقهى جغرافيائى، گاهى همهى دنيا در وقتى احساس ميكنند كه ديگر قابل جبران نيست. مسئلهى محيط زيست، بسيار مسئلهى مهمى است. اسلام هم بر روى محيط زيست خيلى تكيه كرده است. حفظ محيط زيست، رعايت محيط زيست، اين چيزى كه امروز دنيا به آن دست يافته، از جملهى چيزهائى است كه جزو تعاليم اسلام است. اين هم نكتهى بسيار مهمى است كه بايستى مورد توجه قرار بگيرد.
من اگر بخواهم همهى آن چيزى را كه در ذهنم هست در مورد كار شما برادران عزيز در يك جمله عرض بكنم، اين است كه ميخواهم بگويم: ابتكار شما، هوشمندى شما، تلاش و پيگيرى شما ضامن فرداى اين كشور است؛ ضامن فرداى اين ملت است. از كار خسته نشويد، از تلاش و پيگيرى خسته نشويد. ما كشورهائى را سراغ داريم كه بعد از ما وارد اين ميدان شدهاند، الان جلوتر از ما هستند! به خاطر پيگيرى، به خاطر خسته نشدن از كار و اينكه مديران ارشد، همت خودشان را مصروف اين كردهاند كه كار را رها نكنند. يكى از نقيصههاى عمدهاى كه بنده در بعضى از دولتهامان در طول اين سالها مشاهده كردهام، پيگيرى نكردن و دنبال نكردن كارهاست. كار را با شوق و ذوق شروع ميكنند، بعد نصفهكاره ميماند! چرا؟ چون مديران حمايت نميكنند، پيگيرى نميكنند؛ چه حمايت مالى، چه حمايت ادارى، حمايتهاى مديريتى، تشويق، رسيدگى، برداشتن موانع جزئى از سر راه. گاهى يك مانع جزئى يك كار بزرگ را مدتها معطل ميكند؛ تجربهى انسان اين را نشان ميدهد. ما ديدهايم كارهاى بزرگى كه متوقف شده، بعد كه رفتيم سراغ كار كه چرا متوقف شده، فهميديم يك جا يك گير كوچكى وجود داشته، همت نكردند اين گير كوچك را برطرف كنند، اين جريان عظيم همين طور متوقف مانده. خوشبختانه دولت كنونى دولت فعالى است، دولت پيگيرى است، با همتند، حقاً دلسوزند، وزير محترم هم جوان و پرنشاط و پرانگيزه است. اميدواريم انشاءاللَّه كارها را به بهترين وجهى پيش ببريد.
كشاورزى هم كه براى ما خيلى اهميت دارد و از نظر من يك ركن اساسىِ قوام و حيات كشور ما است، بستگى دارد به صنعت. پيشرفت كشاورزى جز با پيشرفت صنعتى ممكن نيست. يعنى من كه رو صنعت تكيه ميكنم، اين نفى بخش كشاورزى نبايد به حساب بيايد. اين در واقع تأييد و كمك پيشرفت مجموعىِ كشور است كه از جمله بخش كشاورزى هم در آن هست. اصرار دارم بر اينكه بخش صنعت پيشرفت بكند و اين پيشرفت هم با تحقيق، با به كار انداختن فكر و هوش سرشارى كه بحمداللَّه در شما جوانان عزيز هست، و سرانگشتان ماهر ايرانى، امكانپذير است.
من عرض بكنم به شما، خيلى از اين كشورهائى كه امروز در زمينهى صنعت نامآورند و در دنيا در واقع در رديف اول قرار دارند، اطلاعات متقنى كه بنده دارم، اين است كه سطح هوشى آنها از سطح هوشى متوسط كشور ما بسيار پائينتر است! منتها با پركارى و با تلاش فراوان توانستهاند پيشرفت بكنند. هوشمندى و برخوردارى از هوش و استعداد و ظرفيت ذهنى يكى از عوامل بسيار مهم است كه در ما هست. بايد آن عنصر و عامل دوم را كه عامل كار و تلاش پيگير و خسته نشدن است هم همراه بكنيم. بدانيد كه در آن صورت، انشاءاللَّه كشور حركت جهشى خواهد داشت، پيشرفت جهشى خواهد كرد و كارهاى بزرگ انجام خواهد داد؛ همچنانى كه امروز در بخشهاى متعددى ما مىبينيم كه كشور ما در مجموعهى مثلاً ده كشور اول، هشت كشور اول قرار دارد. الان اينجا در يك موردى يكى از آقايان گفتند، جزو شش كشور دنيا هستيم كه اين امكان را داريم و اين كار را ميتوانيم انجام بدهيم؛ اينها خيلى مهم است. اين كشورى است كه از صنعت و ابتكار و خلاقيت و فعاليت در دوران پيش از انقلاب فرسنگها فاصله داشته است، اميدش را هم نداشته، اعتماد به نفس را هم نداشته است، امروز به اينجا رسيده؛ اين خيلى مهم است. بنابراين راه براى شما باز هست و استعداد جهش فراوان است. از خداوند متعال خواستاريم كه انشاءاللَّه شماها را توفيق بدهد و كمك بكند.
اين مسئلهى پيوند با دانشگاه را هم كه يكى از آقايان اشاره كردند، بسيار مهم است؛ بسيار مهم است. من چندين سال است كه به دانشگاهها، به دستگاههاى دولتى اين سفارش را ميكنم كه بين صنعت و بين دانشگاه يك ارتباط مستحكمى برقرار بشود. احتياج داريم ما به اينكه در دانشگاه كانونهاى دانشى، مخصوص بخش صنعت و بخشهاى گوناگون صنعت، مثلاً مخصوص بخش خودرو به وجود بيايد كه پشتيبانى كنند.
انشاءاللَّه كه خداوند شماها را موفق بدارد و مشمول دعاى حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه) باشيد و ارواح طيبهى شهدا و روح مطهر امام بزرگوار از شما راضى باشند. امروز براى من روز خوبى بود؛ از ديدن اين مجموعهى تلاش و محصول تلاش، خرسند شدم و خدا را شاكر هستم و انشاءاللَّه شما را دعا خواهم كرد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
انشاءاللَّه سال نو بر همهى شما عزيزان مبارك باشد؛ مديران بخش صنعت و فعالان فكرى و عملى در اين بخش بسيار مهم. اميدواريم كه خداوند متعال به شماها توفيق بدهد و بتوانيد در اين عرصهاى كه نقش بسيار زيادى دارد در پيشرفت كشور، با فعاليتتان، با ابتكارتان، با شوقِ همراه با ايمان كه در شما هست، كشورتان را و ملتتان را پيش ببريد و سرافراز كنيد.
ديدار امروز من يك معناى نمادين هم دارد؛ علاوه بر اينكه ديدار از يك بخش قابل توجه و مهمى هست. مضمون مورد نظر ما اين است كه ما توجه بدهيم به اهميت صنعت در پيشرفت كشور. منظورمان از صنعت، صنعت جوشيدهى از ذهن و فكر و ابتكار و ايمان خود شماست. معتقديم كه صنعت تأثير بسيار اساسىاى دارد در پيشرفت كشور؛ يعنى در واقع عنصر اصلىِ پيشرفته محسوب شدن يك كشور و لوازمى كه دارد، پيشرفت در صنعت است؛ با شرايطِ در جاى خود معين شدهاى كه مربوط ميشود به افكار و عقايد و ايمانهاى ملت ما و شما عزيزان.
يك توهم خطرناكى در ذهنها وجود داشت، تزريق شده بود - شايد در بعضى از ذهنها هنوز هم اين توهم وجود داشته باشد - و آن عبارت بود از توهم تقابل و تضاد ميان عقلانى زيستن و توسعهيافتگى از يك طرف، و معنوى زيستن و اخلاقى زيستن از طرفى ديگر. باور شده بود براى بعضى كه اگر جامعه بخواهد عقلانى و عملگرا و رونده و شتابگيرندهى در راه پيشرفت زندگى بكند، ناچار است از اخلاقيات و معنويات و دين و خدا فاصله بگيرد! اگر به همبستگى اخلاقى فكر كرديم، به معنويات دل بسته بوديم، ملاحظهى ضوابط و حدود دينى و اخلاقى را كرديم، ناچاريم از پيشرفته بودن كشور صرفنظر كنيم؛ از زندگى عقلانى چشم بپوشيم! يك چنين توهمى وجود داشته. دلائل تاريخى روشنى هم دارد اين گمان؛ اين گمان باطل، و دلائل جامعهشناسى هم دارد.
آنچه كه ما ميخواهيم بر آن پا بفشاريم، اين است كه جمهورى اسلامى و حاكميت دين و اسلام اين توهم را ابطال كرده. ما ميخواهيم و ميتوانيم هم عقلانى و منطقى و علمى و پيشرفته زندگى كنيم، هم در عين حال متمسك به ارزشهاى اخلاقى خودمان و پايبند به ايمان دينى خودمان و عامل به فرائض و لوازم زندگى مذهبى خودمان باقى بمانيم؛ بلكه در اين جهت هم پيشتر برويم.
اسلام كه دين معنويت است، دين علم هم هست. جامعهى اسلامى در قرنهاى چهارم و پنجم هجرى پيشرفتهترين جوامع بشرى در زمان خودشان بودند. مفاخر علمى ما در آن دوران، همچنان مثل ستاره در آسمان دانش بعد از گذشت هزار سال ميدرخشند؛ اما به دلائل خاص خود، ما ركود داشتيم؛ تنزل داشتيم.
امروز حركت ما رو به جلو است؛ حركت جهشى است و بايد اينجور باشد؛ هم در زمينههاى علمى، هم در زمينههاى معنوى و اخلاقى. صنعت ميتواند يك صنعت پيشرفته باشد، در عين حال ملاحظات دينى، ملاحظات اخلاقى، ملاحظات انسانى در صنعت كاملاً رعايت بشود. ما ميخواهيم شما صنعتگران كشورمان، مديران صنعت، نماد اين حقيقت باشيد. پايبند به دين و در همان حال و به همان استناد، پايبند به پيشرفت جهشى صنعت.
خب، ما در قضيهى صنعت قانع نيستيم به آنچه كه تا امروز به دست آمده. اگرچه آنچه تا امروز به دست آمده، بسيار ارزشمند است؛ نه اينكه ارزش اينها را ندانيم، قدر اينها را نشناسيم، كوشش ارزشمندى كه در راه آن انجام گرفته، نديده بگيريم؛ نه، اينها همه به جاى خود محفوظ، اما اين آغاز كار است، آغاز راه است.
ما در خصوص صنعت خودرو يك عقبافتادگى طولانىاى را آزموديم و تحمل كرديم. هنر بزرگ شماها اين است كه توانستهايد اين عقبماندگى طولانى را با همت خودتان قطع كنيد؛ يعنى اين حال چُرت و خواب و خوابآلودگى را كه تقريباً از بعد از ورود صنعت خودرو به كشور حدود سى سال طول كشيده، به هم بزنيد. ما از سالهاى دههى 40 كه صنعت خودروسازى وارد كشور شده - در حدود سى سال تقريباً - همينطور درجا زديم. در مرحلهى تقليد محض و تقليد صرف باقى مانديم. نميتوان مسئولين كشور را در دههى 60 مؤاخذه كرد؛ زيرا دههى 60، دههى انقلاب است، دههى دفاع مقدس است؛ به قول مسئول محترم، اين سالن، سالن تسليح رزمندگان است؛ همهى خانههاى ملت ايران در واقع به يك نحوى عقبهى ميدان جنگ بوده. دههى 60 را نميشود مؤاخذه كرد؛ اما قبل از دههى 60 را، قبل از دوران انقلاب را، چرا؛ بايد محاسبه كرد، بايد مؤاخذه كرد. دوران حركت تقليدى براى خودروسازى در كشورهائى كه خواستند خودروساز بشوند، چهار پنج سال است. چرا بايد در اينجا اين قدر طول بكشد؟ اين گناه آن كسانى است كه به منافع كشور فكر نميكردند؛ براى عزت كشور دل نميسوزاندند؛ براى ضايع شدن و دور ريخته شدن سرمايههاى مادى كشور اهميتى قائل نبودند. اما در نظام جمهورى اسلامى از دههى 70 شما شروع كرديد؛ خب، پيشرفت هم خوب بوده. امروز اين موتور ملى كه از ايده و طراحى تا آخرين اجزائش را هنر ايرانى و سرانگشت ايرانى و فكر ايرانى و تلاش ايرانى ساخته، يك نماد عزت براى كشور است؛ اين خيلى چيز پرمعنائى است. مسئله فقط اين نيست كه ما توانستهايم يك موتور خودرو توليد بكنيم؛ مسئله فراتر از اينهاست. امروز دنيا ميدان مسابقهى وسائل انواع موتورهاست و موتور خودرو به عنوان يك وسيلهى متعارف زندگى و جلو چشم و مورد استفادهى همه، يكى از برجستهترين اقلام است. توى اين دنياى پر كشمكش، شما توانستيد هنر سرانگشتِ هنرمندِ ايرانى را اينجا نشان بدهيد؛ اين خيلى باارزش است. دل انسان خون ميشود وقتى به ياد مىآورد كه ما در طول سالهاى متمادى در خودروهاى كشورمان - چه آنهائى كه از خارج مىآمده، چه آنهائى كه بهظاهر در داخل توليد ميشده - موتورهائى كار ميكرده كه يكسره بيگانه بوده؛ ديگران ساخته بودند؛ كارگر ديگرى اين را ساخته. ما به جاى اينكه كارگر خودمان را به كار مشغول كنيم، از هنر او استفاده كنيم، به او سود برسانيم و كشور را پيش ببريم، در واقع به ديگران كمك كرديم. امروز بحمداللَّه اين زمينه را شما فراهم كرديد، اين امكان را به وجود آورديد؛ اين خيلى باارزش است. من از اين كارِ خوب تقدير ميكنم؛ منتها همانطور كه عرض كردم، اين گام اول است.
يكى از شرايط توسعهى يك كشور، استقلال صنعتى آن است. ما بايد بتوانيم در همهى زمينههاى صنعتى بر پاى خودمان بايستيم؛ به فكر خودمان تكيه كنيم؛ توانائيهاى خودمان را به كار بگيريم. البته دنيا، دنياى تبادل است؛ اما تبادل دوجانبه. تبادل؛ دادن و ستاندن. آن وقتى شما ميتوانيد در بازار تبادلِ صنعتى حرفى براى گفتن داشته باشيد كه خودتان روى پاى خودتان در زمينهى صنعت بايستيد. ما اين را ميخواهيم؛ ما اين را لازم داريم. ايران اسلامى شايستهى اين است؛ با اين تاريخمان، با اين ميراث عظيم تمدنىمان، با اين حركت مردمى، با اين آمادگى جوانها، با اين استعداد فراوان كه در كشور ما هست؛ ما اين را لازم داريم. بايد بتوانيم در بخش صنعت در دنياى اسلام يك پرچم برافراشته به حساب بيائيم. و دنياى اسلام استقبال خواهد كرد - حالا من بعد در زمينهى مسئلهى صادرات كه يكى از مسائل اساسى ماست، اشاره ميكنم - و دنيا نگاه كند به جمهورى اسلامى و ببيند كه اين ملت با هوشمندى خود، با توانائيهاى خود، توانسته در اين ميدان اين پيشروىها را انجام بدهد.
خب، چند تا نكته و مطلب در اين زمينه هست كه عرض ميكنم. يك مسئله اين است كه ما اگر اهميت ميدهيم به صنعت داخلى - حالا در زمينهى خودرو كه فعلاً محل كلام ماست و يا زمينههاى ديگر - بايستى سياست تعديل بازرگانى خودمان را در اين زمينه حتماً تنظيم كنيم. يعنى واردات بىرويه قطعاً ضرر خواهد زد. دستگاههاى سياستگذار كشور و كسانى كه سياستهاى اجرائى را تنظيم ميكنند، به اين نكته بايد توجه كنند. فراوانى و ارزانى چيز خيلى خوبى است، اما از آن مهمتر و بهتر، رشد صنعت داخلى است؛ قوام گرفتن صنعت داخلى است. اين درست نيست كه ما به دلائل گوناگونى كه غالباً هم دلائل واهى است، دروازه را به روى واردات باز كنيم. من بارها به مسئولين - مسئولين گوناگون در بخشهاى مختلف دولتى - گفتم: اگر فلسفهى شما، منطق شما براى افزايش واردات و تسهيل وارداتِ ساختههاى صنعتى اين است كه ميگوئيد كيفيت مصنوعات داخلى بايد بالا برود، خب فشار را روى اين بخش بگذاريد. سياستهائى وجود دارد كه ميشود وادار كرد، مجبور كرد توليدكنندهى داخلى را به اينكه كيفيت را ارتقاء بدهد. بدترين گزينه براى بالا بردن كيفيت داخلى اين است كه ما راه را براى مصنوعات خارجى باز كنيم؛ اين، بدترين گزينه است. گزينههاى بهترى وجود دارد براى اينكه ما كيفيت را بالا ببريم.
يك نكتهى ديگرى كه مهم است، مسئلهى تحقيق است؛ تحقيق و توسعهى فناورى. امروز همهى صنايع دنيا از جمله صنعت خودرو دانشمحور است. مرتب دارند فكر ميكنند، كار ميكنند، تحقيق ميكنند، پژوهش ميكنند، براى اينكه اين را كاملتر، بىعيبتر، زيباتر، كممصرفتر، ارزانتر از آب در بياورند. اين جز با پيشرفت علمى، جز با تأمل و دقت و تحقيق، ممكن نيست. باب تحقيق را بايستى باز گذاشت. دستگاههاى مختلف، كارخانجات صنعتى و مديران صنعتى و مديران دولتى مشرف بر صنعت، بر روى مسئلهى تحقيق بايد خيلى تلاش بكنند. اين كمك ميكند به اينكه صنعت بتواند در شرايط سخت رقابتى، خودش را حفظ كند؛ در رقابت با رقباى پيشرفته زمين نخورد. اين با تحقيق امكانپذير است.
يك مسئلهى مهم در باب صنايع ما و از جمله حالا صنعت خودرو، همين مسئلهى صادرات است. دستگاههاى گوناگون دولتى بايد تلاش بكنند تا بازار صادراتى را تأمين بكنند. اين يكى از آن كارهاى بسيار حساس، بسيار هنرمندانه و مبتنى بر تلاشهاى متنوع و مركب چند جانبه است. بعضى از كشورهاى همسايهى ما صادرات خودروشان در سال، ميلياردها دلار درآمد براشان دارد! اين كار بسيار مهمى است؛ يعنى از اول بايد حركت سازندگان خودرو ناظر باشد - حالا خودرو را من به عنوان يك نمونهى بارز عرض ميكنم، مجموعهى صنايع از اين قبيل است - كه باب صادرات باز بشود؛ يعنى از اول فكر بشود و دستگاههاى دولتى، پيدا كردن بازارهاى صادراتى را يكى از اهداف خودشان قرار بدهند.
يك مسئله هم مسئلهى محيط زيست است - كه من حالا اينجا در خلال گزارشها شنيدم كه به مسئلهى محيط زيست توجه ميشود و ميخواهم روى اين مسئله تأكيد كنم - يعنى يكى از شاخصهاى اساسىاى كه در ساخت موتورها و همهى دستگاههاى صنعتى بايد مورد توجه باشد، مسئلهى محيط زيست است. تخريب محيط زيست، از آن چيزهائى است كه ضربهاش را يك ملت، يك منطقهى جغرافيائى، گاهى همهى دنيا در وقتى احساس ميكنند كه ديگر قابل جبران نيست. مسئلهى محيط زيست، بسيار مسئلهى مهمى است. اسلام هم بر روى محيط زيست خيلى تكيه كرده است. حفظ محيط زيست، رعايت محيط زيست، اين چيزى كه امروز دنيا به آن دست يافته، از جملهى چيزهائى است كه جزو تعاليم اسلام است. اين هم نكتهى بسيار مهمى است كه بايستى مورد توجه قرار بگيرد.
من اگر بخواهم همهى آن چيزى را كه در ذهنم هست در مورد كار شما برادران عزيز در يك جمله عرض بكنم، اين است كه ميخواهم بگويم: ابتكار شما، هوشمندى شما، تلاش و پيگيرى شما ضامن فرداى اين كشور است؛ ضامن فرداى اين ملت است. از كار خسته نشويد، از تلاش و پيگيرى خسته نشويد. ما كشورهائى را سراغ داريم كه بعد از ما وارد اين ميدان شدهاند، الان جلوتر از ما هستند! به خاطر پيگيرى، به خاطر خسته نشدن از كار و اينكه مديران ارشد، همت خودشان را مصروف اين كردهاند كه كار را رها نكنند. يكى از نقيصههاى عمدهاى كه بنده در بعضى از دولتهامان در طول اين سالها مشاهده كردهام، پيگيرى نكردن و دنبال نكردن كارهاست. كار را با شوق و ذوق شروع ميكنند، بعد نصفهكاره ميماند! چرا؟ چون مديران حمايت نميكنند، پيگيرى نميكنند؛ چه حمايت مالى، چه حمايت ادارى، حمايتهاى مديريتى، تشويق، رسيدگى، برداشتن موانع جزئى از سر راه. گاهى يك مانع جزئى يك كار بزرگ را مدتها معطل ميكند؛ تجربهى انسان اين را نشان ميدهد. ما ديدهايم كارهاى بزرگى كه متوقف شده، بعد كه رفتيم سراغ كار كه چرا متوقف شده، فهميديم يك جا يك گير كوچكى وجود داشته، همت نكردند اين گير كوچك را برطرف كنند، اين جريان عظيم همين طور متوقف مانده. خوشبختانه دولت كنونى دولت فعالى است، دولت پيگيرى است، با همتند، حقاً دلسوزند، وزير محترم هم جوان و پرنشاط و پرانگيزه است. اميدواريم انشاءاللَّه كارها را به بهترين وجهى پيش ببريد.
كشاورزى هم كه براى ما خيلى اهميت دارد و از نظر من يك ركن اساسىِ قوام و حيات كشور ما است، بستگى دارد به صنعت. پيشرفت كشاورزى جز با پيشرفت صنعتى ممكن نيست. يعنى من كه رو صنعت تكيه ميكنم، اين نفى بخش كشاورزى نبايد به حساب بيايد. اين در واقع تأييد و كمك پيشرفت مجموعىِ كشور است كه از جمله بخش كشاورزى هم در آن هست. اصرار دارم بر اينكه بخش صنعت پيشرفت بكند و اين پيشرفت هم با تحقيق، با به كار انداختن فكر و هوش سرشارى كه بحمداللَّه در شما جوانان عزيز هست، و سرانگشتان ماهر ايرانى، امكانپذير است.
من عرض بكنم به شما، خيلى از اين كشورهائى كه امروز در زمينهى صنعت نامآورند و در دنيا در واقع در رديف اول قرار دارند، اطلاعات متقنى كه بنده دارم، اين است كه سطح هوشى آنها از سطح هوشى متوسط كشور ما بسيار پائينتر است! منتها با پركارى و با تلاش فراوان توانستهاند پيشرفت بكنند. هوشمندى و برخوردارى از هوش و استعداد و ظرفيت ذهنى يكى از عوامل بسيار مهم است كه در ما هست. بايد آن عنصر و عامل دوم را كه عامل كار و تلاش پيگير و خسته نشدن است هم همراه بكنيم. بدانيد كه در آن صورت، انشاءاللَّه كشور حركت جهشى خواهد داشت، پيشرفت جهشى خواهد كرد و كارهاى بزرگ انجام خواهد داد؛ همچنانى كه امروز در بخشهاى متعددى ما مىبينيم كه كشور ما در مجموعهى مثلاً ده كشور اول، هشت كشور اول قرار دارد. الان اينجا در يك موردى يكى از آقايان گفتند، جزو شش كشور دنيا هستيم كه اين امكان را داريم و اين كار را ميتوانيم انجام بدهيم؛ اينها خيلى مهم است. اين كشورى است كه از صنعت و ابتكار و خلاقيت و فعاليت در دوران پيش از انقلاب فرسنگها فاصله داشته است، اميدش را هم نداشته، اعتماد به نفس را هم نداشته است، امروز به اينجا رسيده؛ اين خيلى مهم است. بنابراين راه براى شما باز هست و استعداد جهش فراوان است. از خداوند متعال خواستاريم كه انشاءاللَّه شماها را توفيق بدهد و كمك بكند.
اين مسئلهى پيوند با دانشگاه را هم كه يكى از آقايان اشاره كردند، بسيار مهم است؛ بسيار مهم است. من چندين سال است كه به دانشگاهها، به دستگاههاى دولتى اين سفارش را ميكنم كه بين صنعت و بين دانشگاه يك ارتباط مستحكمى برقرار بشود. احتياج داريم ما به اينكه در دانشگاه كانونهاى دانشى، مخصوص بخش صنعت و بخشهاى گوناگون صنعت، مثلاً مخصوص بخش خودرو به وجود بيايد كه پشتيبانى كنند.
انشاءاللَّه كه خداوند شماها را موفق بدارد و مشمول دعاى حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه) باشيد و ارواح طيبهى شهدا و روح مطهر امام بزرگوار از شما راضى باشند. امروز براى من روز خوبى بود؛ از ديدن اين مجموعهى تلاش و محصول تلاش، خرسند شدم و خدا را شاكر هستم و انشاءاللَّه شما را دعا خواهم كرد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته