بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
سنت درختكارى، خيلى سنت خوبى است. كار ما كه درخت ميكاريم، يك كار نمادين است. ما يك درخت ميكاريم، معنايش اين است كه جوانها كه چندين برابرِ نيروى يك آدم پا به سن گذاشتهاى مثل ما در آنها وجود دارد و نشاط بيشترى دارند، تعداد بيشترى درخت بكارند و مردم عزيز كشورمان عادت كنند به سنت ايجاد اين وسيلهى حيات. درخت و گياه، مظهر حيات و زندگى است؛ خودش هم زنده و زندگىبخش است و فضا را براى انسان و حيوان، فضاى قابل زيستى ميكند. توجه به گياه، فقط مسئلهى تأمين خوراك نيست؛ بلكه تأمين فضاى حياتى براى انسان است. بنابراين گياه خيلى مهم است.
خوب، حالا فرض بفرمائيد كه از اين طرف يك درخت ما بكاريم، چندين درخت ديگرى بكارد، هزاران درخت مردم بكارند؛ اين كار بسيار خوبى است، اما در مقابل آن اگر چنانچه موجودى گياه كشور، موجودى درخت كشور - كه يك ثروت عظيم باستانى است كه براى ما مانده - مورد تطاول قرار بگيرد، اين خسارت است. مراتع ما، جنگلهاى ما، ذخائر عظيم حياتى ما هستند. از جنگل بايد كشور براى همه چيزش بهره ببرد. جنگل واقعاً يك منبع حياتىِ بزرگ و تجديدپذير است. اگر چنانچه عاقلانه و درست از مرتع و جنگل استفاده بشود، هيچ وقت تمام نميشود. اين مثل نفت نيست كه يك روز هست، يك روز تمام ميشود؛ مثل معدن طلا نيست كه يك روز هست، يك روز هم تمام ميشود؛ اين هميشه هست. اگر ما با منابع گياهى كشور - يعنى همين جنگلهايمان، همين مراتعمان - و به تبع آن، بوستانهاى شهرى و اينها كه در درجهى دوم اهميت است، درست و عاقلانه برخورد كنيم، اينها هميشه باقى ميماند. متأسفانه سالهاست كه اينجور نيست؛ يعنى افرادى كه اهل سوءاستفادهاند، از جنگلهاى ما، از مراتع ما سوءاستفاده كردند و تصرف كردند، تعرض كردند، غصب كردند.
آن چيزى كه من ميخواهم تأكيد كنم، هم به وزارت كشاورزى و منابع طبيعى، هم به محيط زيست، و هم به همهى كسانى كه دستاندركار هستند، اين است كه مراقبت كنيد اين دائرهى غصب و تصرفِ نابجا و غلط توسعه پيدا نكند و جلويش گرفته شود. متصرفين را قطع يد كنيد. هم خبرهاى زيادى ميرسد، هم انسان خودش مشاهده ميكند - تا آنجائى كه حالا انسان در رفت و آمدها، در سفرها فرصت پيدا ميكند از نزديك ببيند؛ يا كسانى كه از نزديك ديدند و مورد وثوقند، مىآيند اطلاع ميدهند - متأسفانه با تعرض به جنگلها و تعرض به مراتع، به كشور و به مردم كشور ظلم شده است. زمينهاى مراتع را در جاهاى مختلف، بخصوص در نزديكى شهرهاى بزرگ، مورد تعرض قرار دادند و ضايع كردند؛ جلوى اين را بايد بگيريد؛ والّا ما اينجا يك دانه درخت بكاريم، دو تا درخت بكاريم، يا مثلاً هزاران درخت در سطح كشور كاشته بشود، اما معادل آن، درختهائى كه عمرهاى طولانى دارند و ميتوانند بمانند و ميتوانند منشأ استفاده قرار بگيرند - و از جنگل چقدر استفادههاى چوبى ميشود كرد، در حالى كه جنگل هم مطلقاً تكان نخورد و مورد نقص قرار نگيرد - از بين بروند؛ اين كار به نتيجه نميرسد. اين كارِ خيلى سودآورى نيست كه انسان از اين طرف درست كند، از آن طرف چيزهاى اصلى را از دست بدهد؛ اين را خيلى بايد مراقبت كنيد. درختكارى درسى است براى ما، كه درخت موجود را قدر بدانيم. اين درخت، يك درخت كمعمرِ كوچكى است چيز كم اهميتى است، تأثيرى هم ندارد؛ امروز هست، ممكن است فردا نباشد؛ اما آن درختى كه صد سال، دويست سال عمر دارد، و اين درختهاى مجموعهى عظيم جنگلها كه باارزشند، اينها را بايستى ما نگهداريم و نگذاريم به اينها تعرض بشود.
انشاءاللَّه موفق باشيد
سنت درختكارى، خيلى سنت خوبى است. كار ما كه درخت ميكاريم، يك كار نمادين است. ما يك درخت ميكاريم، معنايش اين است كه جوانها كه چندين برابرِ نيروى يك آدم پا به سن گذاشتهاى مثل ما در آنها وجود دارد و نشاط بيشترى دارند، تعداد بيشترى درخت بكارند و مردم عزيز كشورمان عادت كنند به سنت ايجاد اين وسيلهى حيات. درخت و گياه، مظهر حيات و زندگى است؛ خودش هم زنده و زندگىبخش است و فضا را براى انسان و حيوان، فضاى قابل زيستى ميكند. توجه به گياه، فقط مسئلهى تأمين خوراك نيست؛ بلكه تأمين فضاى حياتى براى انسان است. بنابراين گياه خيلى مهم است.
خوب، حالا فرض بفرمائيد كه از اين طرف يك درخت ما بكاريم، چندين درخت ديگرى بكارد، هزاران درخت مردم بكارند؛ اين كار بسيار خوبى است، اما در مقابل آن اگر چنانچه موجودى گياه كشور، موجودى درخت كشور - كه يك ثروت عظيم باستانى است كه براى ما مانده - مورد تطاول قرار بگيرد، اين خسارت است. مراتع ما، جنگلهاى ما، ذخائر عظيم حياتى ما هستند. از جنگل بايد كشور براى همه چيزش بهره ببرد. جنگل واقعاً يك منبع حياتىِ بزرگ و تجديدپذير است. اگر چنانچه عاقلانه و درست از مرتع و جنگل استفاده بشود، هيچ وقت تمام نميشود. اين مثل نفت نيست كه يك روز هست، يك روز تمام ميشود؛ مثل معدن طلا نيست كه يك روز هست، يك روز هم تمام ميشود؛ اين هميشه هست. اگر ما با منابع گياهى كشور - يعنى همين جنگلهايمان، همين مراتعمان - و به تبع آن، بوستانهاى شهرى و اينها كه در درجهى دوم اهميت است، درست و عاقلانه برخورد كنيم، اينها هميشه باقى ميماند. متأسفانه سالهاست كه اينجور نيست؛ يعنى افرادى كه اهل سوءاستفادهاند، از جنگلهاى ما، از مراتع ما سوءاستفاده كردند و تصرف كردند، تعرض كردند، غصب كردند.
آن چيزى كه من ميخواهم تأكيد كنم، هم به وزارت كشاورزى و منابع طبيعى، هم به محيط زيست، و هم به همهى كسانى كه دستاندركار هستند، اين است كه مراقبت كنيد اين دائرهى غصب و تصرفِ نابجا و غلط توسعه پيدا نكند و جلويش گرفته شود. متصرفين را قطع يد كنيد. هم خبرهاى زيادى ميرسد، هم انسان خودش مشاهده ميكند - تا آنجائى كه حالا انسان در رفت و آمدها، در سفرها فرصت پيدا ميكند از نزديك ببيند؛ يا كسانى كه از نزديك ديدند و مورد وثوقند، مىآيند اطلاع ميدهند - متأسفانه با تعرض به جنگلها و تعرض به مراتع، به كشور و به مردم كشور ظلم شده است. زمينهاى مراتع را در جاهاى مختلف، بخصوص در نزديكى شهرهاى بزرگ، مورد تعرض قرار دادند و ضايع كردند؛ جلوى اين را بايد بگيريد؛ والّا ما اينجا يك دانه درخت بكاريم، دو تا درخت بكاريم، يا مثلاً هزاران درخت در سطح كشور كاشته بشود، اما معادل آن، درختهائى كه عمرهاى طولانى دارند و ميتوانند بمانند و ميتوانند منشأ استفاده قرار بگيرند - و از جنگل چقدر استفادههاى چوبى ميشود كرد، در حالى كه جنگل هم مطلقاً تكان نخورد و مورد نقص قرار نگيرد - از بين بروند؛ اين كار به نتيجه نميرسد. اين كارِ خيلى سودآورى نيست كه انسان از اين طرف درست كند، از آن طرف چيزهاى اصلى را از دست بدهد؛ اين را خيلى بايد مراقبت كنيد. درختكارى درسى است براى ما، كه درخت موجود را قدر بدانيم. اين درخت، يك درخت كمعمرِ كوچكى است چيز كم اهميتى است، تأثيرى هم ندارد؛ امروز هست، ممكن است فردا نباشد؛ اما آن درختى كه صد سال، دويست سال عمر دارد، و اين درختهاى مجموعهى عظيم جنگلها كه باارزشند، اينها را بايستى ما نگهداريم و نگذاريم به اينها تعرض بشود.
انشاءاللَّه موفق باشيد