بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
تبريك عرض ميكنيم اين عيد سعيد را به همهى حضار محترم و ميهمانان عزيز و به همهى ملت بزرگ ايران؛ همچنين تبريك عرض ميكنيم به همهى مسلمين عالم، امت بزرگ اسلامى و به همهى حقجويان و آزاديخواهان عالم. روز هفدهم ربيعالاول، روز بسيار بزرگى در تاريخ بشر است. ولادت زبدهى بشر، صفوت خوبان و خلاصهى فضائل الهى كه در وجود ابناء بشر قرار داده است، در يك چنين روزى است. همچنين ولادت امام صادق (عليه الصّلاة و السّلام) كه وصى بحق پيغمبر و ناشر افكار صحيح اسلامى و اسلام ناب است، در يك چنين روزى است.
اين روز براى مسلمانان، يك روز بسيار پربركت است؛ همچنانى كه در آن روزى كه اين وجود مقدس قدم به اين عالم نهاد، نورى بود در دل ظلمات متراكم؛ «ظلمات بعضها فوق بعض».(1) اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) در تشريح آن روزها و آن اوضاع و آن وضع تيرهى بشريت در آن هنگام ميفرمايد: «و الدّنيا كاسفة النّور ظاهرة الغرور».(2) نور انسانيت از دل مردم و از دل جوامع زدوده شده بود؛ نه فقط در محيط عربستان، بلكه حتّى در دل امپراتورىهاى بزرگ و حكومتهاى متمدن آن زمان؛ يعنى دولت ايران باستان و روم قديم. غرور و خطاى در فهم حقيقت، در همهى انحاء زندگى بشر ظاهر و آشكار بود. انسانها راه را نميشناختند، هدف را نميشناختند. البته مؤمنينى هم در آن وقت بودند كه راه درست را ميرفتند. اين به معناى اين نيست كه همهى آحاد بشر در آن روز گناهكار و خطاكار بودند؛ اما وضعيت عمومى دنيا اين بود. چهرهى عمومى عالم، چهرهى ظلمت بود؛ چهرهى ظلم بود؛ چهرهى فراموششدگى همهى نشانههاى انسانيت بود. در يك چنين وضعيتى، نور وجود پيغمبر به ارادهى حقِ عزيزِ متعال به تابش درآمد. اين براى تاريخ بشر يك روز فراموش نشدنى است. يادآورى آن به معناى اين نيست كه ما بخواهيم اثر آن را در عالم تجديد كنيم. چه ما بخواهيم، چه نخواهيم، اين حادثه، اين پديدهى عجيب و عظيم، اثر خودش را در تاريخ بشر گذاشته است. اگر در دنيا نامى از شرافتهاى انسانى، فضيلتهاى اخلاقى و برجستگىهاى وجود انسان ديده ميشود، به خاطر همين وجود مبارك است؛ به خاطر همين بعثت است كه كمال همهى بعثتها و جامع همهى فضيلتهاى پيامبران است.
ما امت اسلام بايد اين پديده را، اين حادثه را براى خودمان يك درس قرار بدهيم. قبل از آنكه به ديگران بپردازيم، به خودمان بپردازيم. امروز امت اسلامى بشدت نيازمند بازتوليد حقائق اسلامى است، بازتوليد آن حوادث شگرف و عظيم است. امروز ما امت اسلامى نهايت احتياج را به چراغ هدايت وجود پيامبر مكرم داريم. امت اسلامى از لحاظ حجم جمعيت، يك مجموعهى برجسته است - يك و نيم ميليارد انسان تشكيل دهندهى امت اسلامى است - مناطق استقرار اين جمعيت عظيم، از لحاظ وضع جغرافيائى، از لحاظ خصوصيات طبيعى، از لحاظ منابع حياتى، جزو حساسترين و مهمترين مناطق عالم است؛ در عين حال با اينكه هم از استعداد انسانى، هم از استعداد طبيعى هيچ چيز كم ندارد، اين امت امروز يك مجموعهى سرگردان است. دليل سرگردانى آن همين است كه شما مشاهده ميكنيد. گرفتارىهاى بزرگ عالم، عمدتاً در همين كشورهاى مسلمان است. فقر در ميان امت اسلامى است، بىعدالتى و تبعيض در ميان ماست، عقبماندگى علمى و فناورى در ميان ماست، هزيمت فرهنگى و ضعف فرهنگى مال امت مسلمان است. قدرتمندان عالم، حق امت مسلمان را بهآسانى و بروشنى ضايع مىكنند و امت اسلامى نميتواند از حق خودش دفاع كند.
امروز شما نگاه كنيد به وضعيت فلسطين؛ فلسطين يك نمونه است. البته نمونهى بسيار مهمى است، اما فقط مخصوص فلسطين نيست. نگاه كنيد به فلسطين، ببينيد امت اسلامى يك جراحت بزرگى را در وجود خود دارد و آن، مسئلهى ملت بزرگ فلسطين و سرزمين تاريخى و مقدس فلسطين است. چه بر سر اين سرزمين آوردند؟ چه بر سر اين ملت آوردند؟ چه ميكنند با اين مردم؟ ماجراى غزه مگر قابل فراموش شدن است؟ مگر از ذهن امت اسلامى قابل زدوده شدن است؟ فشارها، بىرحمىها، قساوتها و ظلمهائى كه همين امروز نسبت به مردم غزه ميشود، حتّى بعد از آن جنگ بيست و دو روزه كه دولت صهيونيست ناكام شد و نتوانست مقاصد خودش را عمل كند، تا امروز همچنان اين ظلم بر مردم غزه ميرود و امت اسلامى نميتواند از آنها دفاع كند. امت اسلامى در مقابل اين پديده آنچنان قرار گرفته است كه گوئى اين مربوط به او نيست، غصب حق او نيست، ظلم به او نيست. ما چرا اينجورىايم؟ چرا امت اسلامى به اين وضعيت دچار شده است؟ يك سرطان خطرناك مهلكى به نام دولت جعلى صهيونيستى اسرائيل در اين منطقه به دست دشمنان اسلام و دشمنان امت اسلامى به وجود آمده است. حاميانش كه در ظلم و گناهان بزرگ او شريك هستند، همچنان از او حمايت ميكنند و امت اسلامى نميتواند از خودش دفاع كند؛ اين ضعف ماست. چرا؟ اين ضعف را بايد با برگشت به اسلام، با محور قرار دادن تعاليم رسول مكرم اسلام جبران كنيم.
امروز بيش از همه چيز، در امت اسلامى اتحاد لازم است. وحدت پيدا كنيم، حرفمان را يكى كنيم، دلمان را يكى كنيم؛ اين وظيفهى يكايك كسانى است كه در اين امت بزرگ مسلمان قدرت تأثيرگذارى دارند. چه دولتها، چه روشنفكران، چه علما، چه فعالان گوناگون سياسى و اجتماعى، هر كدامى در هر كشورى از كشورهاى اسلامى هستند، وظيفه دارند امت اسلامى را بيدار كنند و اين حقائق را به آنها بگويند؛ اين وضعيت تلخ را كه دشمنان اسلام به وجود آوردند، براى آنها روشن و تبيين كنند؛ آنها را دعوت كنند به اينكه درصدد انجام وظيفه بربيايند؛ اين وظيفهى همهى ماست.
برادران عزيز! خواهران عزيز! از هر جا كه هستيد، با هر مذهبى كه هستيد، بدانيد دشمنان اسلام و مسلمين امروز بيشترين تكيهشان بر روى ايجاد اختلاف و تفرقه است. ميخواهند نگذارند دلها به هم نزديك شود؛ چون ميدانند اگر دستها در هم فشرده شد، دلها به هم نزديك شد، امت اسلامى به فكر علاج مشكلات بزرگ خود بر خواهد آمد. منشأ بسيارى از اين مشكلات - كه يكى از آنها همين قضيهى فلسطين است، يكى از آنها همين قضيهى دولت جعلى صهيونيست است - قدرتمندان عالمند. دشمن ميداند كه متمركز خواهيم شد و همهى امت اسلامى و همهى نيروها را در اين راه به كار خواهيم برد تا با اين تجاوز آشكارى كه دارد صورت ميگيرد، مقابله كنيم؛ لذا نميگذارد دلها به هم نزديك شود.
امروز فرياد تفرقه از سوى دشمنان اسلام بلند ميشود. مسئلهى شيعه و سنى را امروز آمريكائىها و انگليسىها مطرح ميكنند؛ اين براى ما ننگ است. تحليلگران آمريكائى و انگليسى و غربى، جزو مسائلى كه مطرح ميكنند، روى آن مطالعه ميكنند، روى آن تأكيد ميكنند، اين است كه بيائيم اسلام سنى را از اسلام شيعى جدا كنيم و بين اينها درگيرى به وجود بياوريم. دشمن ميخواهد اين كار را بكند؛ هميشه همين جور بوده است. هميشه دشمنان دنياى اسلام سعى كردهاند از اختلافات مذهبى و قومى و جغرافيائى و منطقهاى حداكثر استفاده را بكنند. امروز ابزارهاى مدرن را در استخدام اين كار به كار گرفتهاند؛ اين را بايد ما متوجه باشيم، بيدار باشيم. ميخواهند ما را به همديگر مشغول كنند تا از آن نقطهى اصلى كه ما بايد متوجه به آن باشيم، منصرف كنند. ميخواهند اقوام مسلمان، ملتهاى مسلمان، مذاهب مسلمان، از شيعه و سنى و غير اينها را متوجه به هم كنند تا مسئلهى اسرائيل فراموش شود. ماجراى غصب فلسطين بايد ما را به هم نزديك ميكرد. اينها دارند از همين مسئله براى دور كردن ما استفاده ميكنند. در همين ماجراى فلسطين، بين دنياى اسلام ايجاد اختلاف ميكنند؛ دولتها را در مقابل هم قرار ميدهند. مسئلهى فلسطين، مسئلهى روشنى است. هيچ مذهبى از مذاهب اسلامى ترديد ندارد كه آن وقتى كه سرزمين اسلام، سرزمين مسلمين، مورد تعرض قرار گرفت، مورد تجاوز قرار گرفت، دفاع بر همهى مسلمانان واجب است. همهى مذاهب اسلامى در اين متفقند؛ اين محل اختلاف نيست. اين مسئلهى متفقٌعليه را محل ترديد قرار ميدهند، مسلمانها را شقه شقه و دسته دسته ميكنند، تعصبهاى مذهبى و طائفى را در دلها زياد ميكنند، آتش آن را برافروخته ميكنند، براى اينكه خودشان براحتى مشغول باشند.
ما بايد بيدار باشيم؛ حرف جمهورى اسلامى اين است. جمهورى اسلامى از اول تشكيل، جزو سطور اولِ اصلىِ اهداف خودش، يكى اين را قرار داد: اتحاد مسلمانان و نزديك كردن دلهاى آنها به يكديگر، و يكى هم مسئلهى فلسطين را.
در بيانات امام راحل (رضوان اللَّه تعالى عليه) اين دو نقطه، دو نقطهى بسيار روشن و واضحى است: يكى مسئلهى اتحاد مسلمين در همهى موضوعات و كم كردن اختلافات و كمرنگ كردن اختلافات، و مانع شدن از اينكه اختلافات فكرى و فقهى و كلامى و امثال اينها دو طرف را به عداوت بكشد و با هم دشمنى كنند، يكى هم مسئلهى فلسطين.
جمهورى اسلامى پاى اين حرف ايستاده است. ما هزينههايش را هم داريم ميدهيم. ملت ما به عنوان يك واجب، به عنوان يك وظيفهى شرعى به اين قضيه نگاه ميكنند و ميدانند كه اگر اين سرطان مهلك و خطرناك از پيكر جامعهى اسلامى بيرون آورده شود، بسيارى از مشكلات جوامع اسلامى حل خواهد شد و بسيارى از همكارىها به وجود مىآيد.
امروز كشورهاى اسلامى يك مجموعهى بزرگ را تشكيل ميدهند؛ ميتوانند در ميان خودشان تبادل علم كنند، تبادل ثروت كنند، تبادل تجربه كنند، تبادل معرفت كنند، يكديگر را به پيشرفت كمك كنند و خودشان را به قله برسانند. اين غدهى سرطانى را اين وسط گذاشتهاند و موجب شدهاند كه كشورهاى اسلامى از هم دور شوند. البته ملتها با هم دشمنى ندارند؛ متأسفانه مسئولان در مواردى مقصرند.
اين را بايد به عنوان يك درسى، يك يادآورى و تذكر مهمى در ولادت نبى مكرم اسلام (صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم) در ذهن خودمان نگه داريم، از آن درس بگيريم، از آن عبرت بگيريم، و نزديك بشويم؛ همچنان كه نزديك هم شدهايم. امروز خوشبختانه فرياد رساى دفاع از اتحاد امت اسلامى و بيدارى اسلامى در دنياى اسلام، در كشورهاى مختلف، در ميان ملتهاى مختلف، انعكاسهاى بسيار مطلوب و مثبتى داشته است. خداى متعال به حرف حق بركت ميدهد؛ ميروياند نهالى را كه در سرزمين حق نشانده شده است. اين حرف، امروز در دنيا وقع دارد. امروز در دنيا پذيرش وجود دارد نسبت به اين سخن حقى كه جمهورى اسلامى با صداى رسا و با همهى وجود آن را بيان ميكند. دولت، ملت، مسئولين، همه و همه در اين مسائل اصولى، حرفشان يكى است، فريادشان يكى است. سخن جمهورى اسلامى در اين زمينهها سخن واضحى است و بحمداللَّه انعكاس هم دارد.
اميدواريم خداوند متعال كمك كند كه امت اسلامى روزبهروز بر رشد خود، بر اعتلاى خود، بر پيشرفت خود بيفزايد؛ وحدت را كه عامل مهمى در همه هست، بيشتر از پيش در ميان خود انشاءاللَّه تقويت كند. اميدواريم تأييدات الهى شامل حال همهى شما باشد و دعاى ولىعصر (ارواحنا فداه) انشاءاللَّه پشتيبان همهى شما باشد.
والسّلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته
1) نور: 40
2) نهج البلاغه، خطبهى 89
تبريك عرض ميكنيم اين عيد سعيد را به همهى حضار محترم و ميهمانان عزيز و به همهى ملت بزرگ ايران؛ همچنين تبريك عرض ميكنيم به همهى مسلمين عالم، امت بزرگ اسلامى و به همهى حقجويان و آزاديخواهان عالم. روز هفدهم ربيعالاول، روز بسيار بزرگى در تاريخ بشر است. ولادت زبدهى بشر، صفوت خوبان و خلاصهى فضائل الهى كه در وجود ابناء بشر قرار داده است، در يك چنين روزى است. همچنين ولادت امام صادق (عليه الصّلاة و السّلام) كه وصى بحق پيغمبر و ناشر افكار صحيح اسلامى و اسلام ناب است، در يك چنين روزى است.
اين روز براى مسلمانان، يك روز بسيار پربركت است؛ همچنانى كه در آن روزى كه اين وجود مقدس قدم به اين عالم نهاد، نورى بود در دل ظلمات متراكم؛ «ظلمات بعضها فوق بعض».(1) اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) در تشريح آن روزها و آن اوضاع و آن وضع تيرهى بشريت در آن هنگام ميفرمايد: «و الدّنيا كاسفة النّور ظاهرة الغرور».(2) نور انسانيت از دل مردم و از دل جوامع زدوده شده بود؛ نه فقط در محيط عربستان، بلكه حتّى در دل امپراتورىهاى بزرگ و حكومتهاى متمدن آن زمان؛ يعنى دولت ايران باستان و روم قديم. غرور و خطاى در فهم حقيقت، در همهى انحاء زندگى بشر ظاهر و آشكار بود. انسانها راه را نميشناختند، هدف را نميشناختند. البته مؤمنينى هم در آن وقت بودند كه راه درست را ميرفتند. اين به معناى اين نيست كه همهى آحاد بشر در آن روز گناهكار و خطاكار بودند؛ اما وضعيت عمومى دنيا اين بود. چهرهى عمومى عالم، چهرهى ظلمت بود؛ چهرهى ظلم بود؛ چهرهى فراموششدگى همهى نشانههاى انسانيت بود. در يك چنين وضعيتى، نور وجود پيغمبر به ارادهى حقِ عزيزِ متعال به تابش درآمد. اين براى تاريخ بشر يك روز فراموش نشدنى است. يادآورى آن به معناى اين نيست كه ما بخواهيم اثر آن را در عالم تجديد كنيم. چه ما بخواهيم، چه نخواهيم، اين حادثه، اين پديدهى عجيب و عظيم، اثر خودش را در تاريخ بشر گذاشته است. اگر در دنيا نامى از شرافتهاى انسانى، فضيلتهاى اخلاقى و برجستگىهاى وجود انسان ديده ميشود، به خاطر همين وجود مبارك است؛ به خاطر همين بعثت است كه كمال همهى بعثتها و جامع همهى فضيلتهاى پيامبران است.
ما امت اسلام بايد اين پديده را، اين حادثه را براى خودمان يك درس قرار بدهيم. قبل از آنكه به ديگران بپردازيم، به خودمان بپردازيم. امروز امت اسلامى بشدت نيازمند بازتوليد حقائق اسلامى است، بازتوليد آن حوادث شگرف و عظيم است. امروز ما امت اسلامى نهايت احتياج را به چراغ هدايت وجود پيامبر مكرم داريم. امت اسلامى از لحاظ حجم جمعيت، يك مجموعهى برجسته است - يك و نيم ميليارد انسان تشكيل دهندهى امت اسلامى است - مناطق استقرار اين جمعيت عظيم، از لحاظ وضع جغرافيائى، از لحاظ خصوصيات طبيعى، از لحاظ منابع حياتى، جزو حساسترين و مهمترين مناطق عالم است؛ در عين حال با اينكه هم از استعداد انسانى، هم از استعداد طبيعى هيچ چيز كم ندارد، اين امت امروز يك مجموعهى سرگردان است. دليل سرگردانى آن همين است كه شما مشاهده ميكنيد. گرفتارىهاى بزرگ عالم، عمدتاً در همين كشورهاى مسلمان است. فقر در ميان امت اسلامى است، بىعدالتى و تبعيض در ميان ماست، عقبماندگى علمى و فناورى در ميان ماست، هزيمت فرهنگى و ضعف فرهنگى مال امت مسلمان است. قدرتمندان عالم، حق امت مسلمان را بهآسانى و بروشنى ضايع مىكنند و امت اسلامى نميتواند از حق خودش دفاع كند.
امروز شما نگاه كنيد به وضعيت فلسطين؛ فلسطين يك نمونه است. البته نمونهى بسيار مهمى است، اما فقط مخصوص فلسطين نيست. نگاه كنيد به فلسطين، ببينيد امت اسلامى يك جراحت بزرگى را در وجود خود دارد و آن، مسئلهى ملت بزرگ فلسطين و سرزمين تاريخى و مقدس فلسطين است. چه بر سر اين سرزمين آوردند؟ چه بر سر اين ملت آوردند؟ چه ميكنند با اين مردم؟ ماجراى غزه مگر قابل فراموش شدن است؟ مگر از ذهن امت اسلامى قابل زدوده شدن است؟ فشارها، بىرحمىها، قساوتها و ظلمهائى كه همين امروز نسبت به مردم غزه ميشود، حتّى بعد از آن جنگ بيست و دو روزه كه دولت صهيونيست ناكام شد و نتوانست مقاصد خودش را عمل كند، تا امروز همچنان اين ظلم بر مردم غزه ميرود و امت اسلامى نميتواند از آنها دفاع كند. امت اسلامى در مقابل اين پديده آنچنان قرار گرفته است كه گوئى اين مربوط به او نيست، غصب حق او نيست، ظلم به او نيست. ما چرا اينجورىايم؟ چرا امت اسلامى به اين وضعيت دچار شده است؟ يك سرطان خطرناك مهلكى به نام دولت جعلى صهيونيستى اسرائيل در اين منطقه به دست دشمنان اسلام و دشمنان امت اسلامى به وجود آمده است. حاميانش كه در ظلم و گناهان بزرگ او شريك هستند، همچنان از او حمايت ميكنند و امت اسلامى نميتواند از خودش دفاع كند؛ اين ضعف ماست. چرا؟ اين ضعف را بايد با برگشت به اسلام، با محور قرار دادن تعاليم رسول مكرم اسلام جبران كنيم.
امروز بيش از همه چيز، در امت اسلامى اتحاد لازم است. وحدت پيدا كنيم، حرفمان را يكى كنيم، دلمان را يكى كنيم؛ اين وظيفهى يكايك كسانى است كه در اين امت بزرگ مسلمان قدرت تأثيرگذارى دارند. چه دولتها، چه روشنفكران، چه علما، چه فعالان گوناگون سياسى و اجتماعى، هر كدامى در هر كشورى از كشورهاى اسلامى هستند، وظيفه دارند امت اسلامى را بيدار كنند و اين حقائق را به آنها بگويند؛ اين وضعيت تلخ را كه دشمنان اسلام به وجود آوردند، براى آنها روشن و تبيين كنند؛ آنها را دعوت كنند به اينكه درصدد انجام وظيفه بربيايند؛ اين وظيفهى همهى ماست.
برادران عزيز! خواهران عزيز! از هر جا كه هستيد، با هر مذهبى كه هستيد، بدانيد دشمنان اسلام و مسلمين امروز بيشترين تكيهشان بر روى ايجاد اختلاف و تفرقه است. ميخواهند نگذارند دلها به هم نزديك شود؛ چون ميدانند اگر دستها در هم فشرده شد، دلها به هم نزديك شد، امت اسلامى به فكر علاج مشكلات بزرگ خود بر خواهد آمد. منشأ بسيارى از اين مشكلات - كه يكى از آنها همين قضيهى فلسطين است، يكى از آنها همين قضيهى دولت جعلى صهيونيست است - قدرتمندان عالمند. دشمن ميداند كه متمركز خواهيم شد و همهى امت اسلامى و همهى نيروها را در اين راه به كار خواهيم برد تا با اين تجاوز آشكارى كه دارد صورت ميگيرد، مقابله كنيم؛ لذا نميگذارد دلها به هم نزديك شود.
امروز فرياد تفرقه از سوى دشمنان اسلام بلند ميشود. مسئلهى شيعه و سنى را امروز آمريكائىها و انگليسىها مطرح ميكنند؛ اين براى ما ننگ است. تحليلگران آمريكائى و انگليسى و غربى، جزو مسائلى كه مطرح ميكنند، روى آن مطالعه ميكنند، روى آن تأكيد ميكنند، اين است كه بيائيم اسلام سنى را از اسلام شيعى جدا كنيم و بين اينها درگيرى به وجود بياوريم. دشمن ميخواهد اين كار را بكند؛ هميشه همين جور بوده است. هميشه دشمنان دنياى اسلام سعى كردهاند از اختلافات مذهبى و قومى و جغرافيائى و منطقهاى حداكثر استفاده را بكنند. امروز ابزارهاى مدرن را در استخدام اين كار به كار گرفتهاند؛ اين را بايد ما متوجه باشيم، بيدار باشيم. ميخواهند ما را به همديگر مشغول كنند تا از آن نقطهى اصلى كه ما بايد متوجه به آن باشيم، منصرف كنند. ميخواهند اقوام مسلمان، ملتهاى مسلمان، مذاهب مسلمان، از شيعه و سنى و غير اينها را متوجه به هم كنند تا مسئلهى اسرائيل فراموش شود. ماجراى غصب فلسطين بايد ما را به هم نزديك ميكرد. اينها دارند از همين مسئله براى دور كردن ما استفاده ميكنند. در همين ماجراى فلسطين، بين دنياى اسلام ايجاد اختلاف ميكنند؛ دولتها را در مقابل هم قرار ميدهند. مسئلهى فلسطين، مسئلهى روشنى است. هيچ مذهبى از مذاهب اسلامى ترديد ندارد كه آن وقتى كه سرزمين اسلام، سرزمين مسلمين، مورد تعرض قرار گرفت، مورد تجاوز قرار گرفت، دفاع بر همهى مسلمانان واجب است. همهى مذاهب اسلامى در اين متفقند؛ اين محل اختلاف نيست. اين مسئلهى متفقٌعليه را محل ترديد قرار ميدهند، مسلمانها را شقه شقه و دسته دسته ميكنند، تعصبهاى مذهبى و طائفى را در دلها زياد ميكنند، آتش آن را برافروخته ميكنند، براى اينكه خودشان براحتى مشغول باشند.
ما بايد بيدار باشيم؛ حرف جمهورى اسلامى اين است. جمهورى اسلامى از اول تشكيل، جزو سطور اولِ اصلىِ اهداف خودش، يكى اين را قرار داد: اتحاد مسلمانان و نزديك كردن دلهاى آنها به يكديگر، و يكى هم مسئلهى فلسطين را.
در بيانات امام راحل (رضوان اللَّه تعالى عليه) اين دو نقطه، دو نقطهى بسيار روشن و واضحى است: يكى مسئلهى اتحاد مسلمين در همهى موضوعات و كم كردن اختلافات و كمرنگ كردن اختلافات، و مانع شدن از اينكه اختلافات فكرى و فقهى و كلامى و امثال اينها دو طرف را به عداوت بكشد و با هم دشمنى كنند، يكى هم مسئلهى فلسطين.
جمهورى اسلامى پاى اين حرف ايستاده است. ما هزينههايش را هم داريم ميدهيم. ملت ما به عنوان يك واجب، به عنوان يك وظيفهى شرعى به اين قضيه نگاه ميكنند و ميدانند كه اگر اين سرطان مهلك و خطرناك از پيكر جامعهى اسلامى بيرون آورده شود، بسيارى از مشكلات جوامع اسلامى حل خواهد شد و بسيارى از همكارىها به وجود مىآيد.
امروز كشورهاى اسلامى يك مجموعهى بزرگ را تشكيل ميدهند؛ ميتوانند در ميان خودشان تبادل علم كنند، تبادل ثروت كنند، تبادل تجربه كنند، تبادل معرفت كنند، يكديگر را به پيشرفت كمك كنند و خودشان را به قله برسانند. اين غدهى سرطانى را اين وسط گذاشتهاند و موجب شدهاند كه كشورهاى اسلامى از هم دور شوند. البته ملتها با هم دشمنى ندارند؛ متأسفانه مسئولان در مواردى مقصرند.
اين را بايد به عنوان يك درسى، يك يادآورى و تذكر مهمى در ولادت نبى مكرم اسلام (صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم) در ذهن خودمان نگه داريم، از آن درس بگيريم، از آن عبرت بگيريم، و نزديك بشويم؛ همچنان كه نزديك هم شدهايم. امروز خوشبختانه فرياد رساى دفاع از اتحاد امت اسلامى و بيدارى اسلامى در دنياى اسلام، در كشورهاى مختلف، در ميان ملتهاى مختلف، انعكاسهاى بسيار مطلوب و مثبتى داشته است. خداى متعال به حرف حق بركت ميدهد؛ ميروياند نهالى را كه در سرزمين حق نشانده شده است. اين حرف، امروز در دنيا وقع دارد. امروز در دنيا پذيرش وجود دارد نسبت به اين سخن حقى كه جمهورى اسلامى با صداى رسا و با همهى وجود آن را بيان ميكند. دولت، ملت، مسئولين، همه و همه در اين مسائل اصولى، حرفشان يكى است، فريادشان يكى است. سخن جمهورى اسلامى در اين زمينهها سخن واضحى است و بحمداللَّه انعكاس هم دارد.
اميدواريم خداوند متعال كمك كند كه امت اسلامى روزبهروز بر رشد خود، بر اعتلاى خود، بر پيشرفت خود بيفزايد؛ وحدت را كه عامل مهمى در همه هست، بيشتر از پيش در ميان خود انشاءاللَّه تقويت كند. اميدواريم تأييدات الهى شامل حال همهى شما باشد و دعاى ولىعصر (ارواحنا فداه) انشاءاللَّه پشتيبان همهى شما باشد.
والسّلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته
1) نور: 40
2) نهج البلاغه، خطبهى 89