بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
خدا را شكرگزارم كه مجدداً اين توفيق را به بنده عنايت كرد كه در جلسهيى با اين صميميت و صفا، در خدمت جمع عظيمالشأن علماى محترم و خبرگان مورد اعتماد مردم باشم و اين فرصت پيش بيايد كه مطالبى بگويم و بشنوم و انشاءاللَّه استفاده كنم. همچنين خدا را شاكر هستم بر اين حسن ظنى كه نسبت به اين حقير ناقابل در بيانات حضرت آقاى مشكينى (اداماللَّه بركاته) موج مىزد و وجود داشت؛ اين لطف الهى و اتمام حجت پروردگار بر ماست؛ «و كم من ثناء جميل لست اهلا له نشرته».(1) انشاءاللَّه كه بتوانيم آنچنان كه حق اين حسن ظن است، عمل بكنيم و وظايفمان را بشناسيم؛ به سمت تكاليف و وظايف بزرگ هدايت بشويم و توفيق انجام آنها را به دست بياوريم؛ و البته در اين راه به دعاى آقايان هم شديداً محتاج هستيم.
تشكيل مجلس خبرگان، يكى از مظاهر حركت اسلامى و پايهى اسلامى جامعه و نظام ماست و ما به آن افتخار مىكنيم. اينكه بر اساس تعاليم و ارزشهاى الهى جامعهيى تشكيل بشود و يك حكومت و قدرت سياسى به وجود بيايد، خود يكى از معجزات اسلام است كه در اين زمان اتفاق افتاد و ملت شجاع ما پشت سر امام بزرگوار و عظيمالشأن توانست اين واقعيت را تحقق ببخشد و معلوم شد كه بحمداللَّه اين سرآغازى براى يك حركت عظيم جهانى است؛ همچنانكه مشاهده مىشود كه از اول انقلاب تا امروز، در همهى مناطقى كه مسلمانان زندگى مىكنند، احساسات اسلامى و ايمان اسلامى و شوق به زندگى و حيات اسلامى روزبهروز افزايش پيدا كرده است. حوادث دنيا را ملاحظه مىكنيد؛ كشورهاى اسلامى شاهد حركتهاى مردمى با نام اسلام و با گرايش اسلامى هستند؛ و اين بىشك از بركات تشكيل حكومت اسلامى در اين نقطه از عالم است. در داخل كشور هم خداى متعال در مقاطع مختلف به اين ملت و برگزيدگان آن توفيق داده كه راه را آنچنان بروند كه به سمت زندگى و حيات طيبهى اسلامى حركت كنند.
ما ادعا نمىكنيم كه آنچه امروز داريم، به طور كامل يك زندگى اسلامى است؛ اما ادعا مىكنيم كه به سمت يك زندگى اسلامى داريم حركت مىكنيم. از اول انقلاب تا امروز هرچه تلاش شده، بلاشك خطوط اصلى اين تلاشها اسلامى و قرآنى است و جامعهى ما بحمداللَّه روزبهروز به سمت يك جامعهى اسلامى پيش رفته و اين حركت هرگز متوقف نشده و اميدواريم هرگز متوقف نشود.
البته وقتى ما مىگوييم زندگى اسلامى، اعتقاد ما اين است و واقعيت تعاليم اسلام هم اين را نشان مىدهد كه ارزشهاى اسلامى همهى نيازهاى زندگى بشر را تأمين مىكند؛ يعنى ايجاد عدالت، ايجاد رشد مادّى و معنوى، ايجاد فضايى كه انسانها در آن احساس آسايش و آزادى و استقلال - به معناى كامل كلمه - بكنند و احساس سلطهى بيگانگان را نداشته باشند؛ امروز بحمداللَّه اين روح در جامعهى ما وجود دارد. البته ما حركت خود را بر پايهى درستى پيشبينى كرديم؛ يعنى اين كشور و اين ملت و امام (رضواناللَّه تعالى عليه) و شما آقايان و بقيهى علماى اعلام و همهى قشرهاى مردم كه در خدمت انقلاب بودند، بر اساس درستى حركت را شروع كردند و ادامه دادند.
ممكن است در همهى مراحل دشمن بخواهد از همهى موفقيتهاى ما يك نقطهى منفى بتراشد و هر نقطهى قوّتى را نقطهى ضعف وانمود كند؛ ما از دشمن جز اين انتظارى نداريم. از روزى كه حركتهاى اسلامى در دنيا شروع شده، حركت استعمارىِ تبليغاتى عليه جمهورى اسلامى و نظام اسلامى هم شروع شده است؛ يعنى همانطور كه جاذبهى حركت ملت ما، ملتهاى ديگر را به حركت آورد، كوشش استكبار اين است كه كارى كند كه يك ضد جاذبه درست شود. هر جا مردم، متحرك به حركت اسلامى و با انگيزهى اسلامى هستند، اين تبليغات بيشتر و غليظتر و همهجانبهتر است. عرض كردم، ما از دشمن توقع هم نداريم كه عليه ما تبليغات نكند. ما توقع نداريم كه دشمن به وجود يك نظام مردمى - به معناى حقيقى كلمه - اعتراف كند؛ اگر دشمن به اين معنا اعتراف نكرد، اين خلاف انتظار ما نيست. ما انتظار نداريم كه دشمن وجود خفقان و اختناق و انتفاء آزادى را در اين كشور ادعا نكند؛ بايد هم بگويد؛ جز اين انتظارى نيست. ما مىبينيم كه دشمن آنجا كه به حركت اسلامى مىرسد، چگونه بهطور بارز و آشكار، حقكشى و حقپوشى خودش را غليظتر از هميشه مىكند و شرم هم نمىكند!
در كشور ما بحمداللَّه از روز اول پيروزى انقلاب تاكنون، حضور مردم در ايجاد و پيشرفت اين نظام، و در تمهيد و وضع و اجراى قوانين، محسوس بوده است. در قوهى مجريه و قوهى مقننه و در قضيهى رهبرى، حضور مردم محسوس است. با اين كيفيت و با اين وضوح، ما در دنيا كشورى را كه مردمِ آن اينطور آزادانه و با ميل و با شوق و با احساس ايمان و با پشتوانهى دينى، حضورى همهجانبه داشته باشند، سراغ نداريم. يك چيز به اين واضحى را تبليغات دشمن انكار مىكند؛ ما غير از اين هم از دشمن انتظارى نداريم. امروز ما انتظار نداريم كه بلندگوهاى استعمارى به ما بدگويى نكنند؛ نظام را زير سؤال نبرند؛ نقاط منفىيى را كه وجود ندارد، ادعا نكنند؛ ضعفهايى كه به طور قهرى و طبيعى در هر كشورى هست و بسيارى از آنها متأثر از حضور ابرقدرتهاست، آنها را چند برابر نكنند؛ تعجب ما آن وقتى است كه دشمن بهجاى دشمنى، دوستى كند.
اگر امروز بلندگوها و تبليغات جهانى، به جاى اين حركت خباثتآلودى كه نسبت به حقايق جمهورى اسلامى انجام مىدهند، طور ديگر عمل بكنند، بديهى است كه شوق مردم به اسلام در جهان بيشتر خواهد شد؛ اما آنها نمىخواهند؛ اين برخلاف مقاصد آنهاست. اگر امروز در شمال آفريقا - در الجزاير - و در مناطقى كه گرايشها و شور و شوق اسلامى زياد است، عليه جمهورى اسلامى حرف زده نشود و تبليغات نشود، بديهى است كه مردم بيش از آنچه كه هستند، منجذب خواهند شد؛ و اين براى دستگاه استكبار يك خسارت جبرانناپذير است؛ بنابراين، كاملاً مورد انتظار است كه عليه ما بدگويى كنند.
آنچه كه مهم است، اين است كه ما در داخل، حركت خودمان را بهطور منطقى ادامه بدهيم. دستگاه در سطوح تصميم گيرى، سياستگذارى، قانونگذارى و اجرا - در هر جايى كه دستگاه بهصورت اصولى دارد عملى انجام مىدهد - همين هدف اسلامى را با قوّت و قدرت پى مىگيرد. ما تكليف و وظيفهى خودمان مىدانيم كه هر گامى كه بر مىداريم، انشاءاللَّه خود را يك گام به اهداف اسلامى نزديكتر كنيم؛ اين وظيفه را انشاءاللَّه با قوّت و قدرت انجام مىدهيم؛ از تبليغات و جنجال و عصبانيت دنياى استكبارى هم مطلقاً بيمى نداريم. البته شرط موفقيت در اين راه، اتحاد و هماهنگى و وحدت كلمهى ملت است؛ لذا مقاصد دشمن هم اين است كه ملت را دچار انشقاق كند و اگر بتواند، ملت را از نظام و از دولت و از مسؤولان جدا نمايد؛ كه بحمداللَّه تاكنون نتوانسته و انشاءاللَّه بعد از اين هم نمىتواند.
اگر امروز بخواهيم براى علماى دين و كسانىكه در بين مردم نفوذ كلمه دارند، تكاليف عمدهى سياسى را مشخص كنيم، بلاشك يكى از آن تكاليف اين خواهد بود كه به اعتماد و اطمينانى كه مردم به حركت اسلامى نظام دارند، روزبهروز افزوده بشود. در حقيقت اعتماد مردم است كه پشتيبانى آنها را به وجود مىآورد؛ و پشتيبانى و اتصال مردم به دستاندركاران نظام است كه توفيق اين حركت اسلامى را با اهداف اسلامى تضمين مىكند؛ و اگر اين باشد - كه بحمداللَّه تا امروز بوده و انشاءاللَّه بعد از اين هم هميشه خواهد بود - دشمن هيچ كارى نمىتواند بكند. يقيناً پنجهى فولادين ابرقدرتها و صاحبان سلاح و دانش در جهت ضد مردم، نخواهند توانست با همهى قدرت و قوّتى كه دارند، اين ملت را از اين راه منصرف كنند و ما را از پيگيرى اهداف اسلامى باز بدارند؛ اما شرطش همين نكتهيى است كه عرض كردم؛ بايد وحدت كلمه بماند؛ بايد اعتماد متقابل دستگاه و مردم بماند. مسؤولان بايد به مردم اعتماد كنند؛ كمااينكه بحمداللَّه تاكنون اين اعتماد بوده است. مردم هستند كه پشتيبان واقعى نظامند؛ اين پشتيبانى، متوقف به اعتماد است و اين اعتماد هم بايد باقى بماند. انشاءاللَّه بايستى وحدت كلمه از بين نرود. وحدت كلمهى ملت، رمز پيشرفت و آسيبناپذيرى است.
اعتقاد ما اين است كه خداى متعال هم كمك خواهد كرد؛ كمااينكه تا امروز هم كمك كرده است؛ ما اين را بوضوح مىبينيم. جاهايى هست كه انسان احساس مىكند آن كارى كه انجام مىگيرد و آن موفقيتى كه پيش مىآيد، جز به تأييد الهى و پشتوانهى پشتيبانى پروردگار نيست. مَبلغ ابزار و اسباب مادّى، گاهى كمتر از آن چيزى است كه محصول اين اسباب است؛ انسان مىفهمد كه خداى متعال كمك غيبى و پشتيبانى و حراست مىكند.
امروز بحمداللَّه پرچم اسلام در دست ملت و نظام است. اميدواريم كه ما در مقابل اسلام شرمنده نباشيم و مايهى سرشكستگى اسلام نشويم؛ مايهى آبروى اسلام در سطح عالم بشويم؛ و نه فقط ملتهاى مسلمان را اميد ببخشيم، بلكه غيرمسلمانان را هم به اسلام مجذوب كنيم و آنها را به سمت اسلام بكشانيم؛ حركت درست ما به سمت مقاصد اسلامى و موفقيتهاى مادّى و معنوى ما، انشاءاللَّه اينها را پيش خواهد برد.
بنده مجدداً به پيشگاه خداى متعال ابراز شكرگزارى مىكنم. از شما آقايان محترم هم كه تشريف آورديد و اين فرصت را به ما داديد كه خدمتتان برسيم و شما را زيارت كنيم، تشكر مىكنم. اميدوارم هر جا كه هستيد - چه در حوزههاى علميه و چه در سراسر كشور - موفق باشيد. انشاءاللَّه خداى متعال شما را مشمول تفضلات خودش قرار بدهد و روزبهروز شاهد پيشرفتهاى بيشترى به سمت اهداف اسلامى باشيم و اين حركت مورد رضاى الهى و مورد توجه و قبول ولىّعصر (ارواحنا فداه) قرار بگيرد و روح مقدس امام از ما راضى باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
-------------------------------------------------
1) مفاتيح الجنان، دعاى كميل
خدا را شكرگزارم كه مجدداً اين توفيق را به بنده عنايت كرد كه در جلسهيى با اين صميميت و صفا، در خدمت جمع عظيمالشأن علماى محترم و خبرگان مورد اعتماد مردم باشم و اين فرصت پيش بيايد كه مطالبى بگويم و بشنوم و انشاءاللَّه استفاده كنم. همچنين خدا را شاكر هستم بر اين حسن ظنى كه نسبت به اين حقير ناقابل در بيانات حضرت آقاى مشكينى (اداماللَّه بركاته) موج مىزد و وجود داشت؛ اين لطف الهى و اتمام حجت پروردگار بر ماست؛ «و كم من ثناء جميل لست اهلا له نشرته».(1) انشاءاللَّه كه بتوانيم آنچنان كه حق اين حسن ظن است، عمل بكنيم و وظايفمان را بشناسيم؛ به سمت تكاليف و وظايف بزرگ هدايت بشويم و توفيق انجام آنها را به دست بياوريم؛ و البته در اين راه به دعاى آقايان هم شديداً محتاج هستيم.
تشكيل مجلس خبرگان، يكى از مظاهر حركت اسلامى و پايهى اسلامى جامعه و نظام ماست و ما به آن افتخار مىكنيم. اينكه بر اساس تعاليم و ارزشهاى الهى جامعهيى تشكيل بشود و يك حكومت و قدرت سياسى به وجود بيايد، خود يكى از معجزات اسلام است كه در اين زمان اتفاق افتاد و ملت شجاع ما پشت سر امام بزرگوار و عظيمالشأن توانست اين واقعيت را تحقق ببخشد و معلوم شد كه بحمداللَّه اين سرآغازى براى يك حركت عظيم جهانى است؛ همچنانكه مشاهده مىشود كه از اول انقلاب تا امروز، در همهى مناطقى كه مسلمانان زندگى مىكنند، احساسات اسلامى و ايمان اسلامى و شوق به زندگى و حيات اسلامى روزبهروز افزايش پيدا كرده است. حوادث دنيا را ملاحظه مىكنيد؛ كشورهاى اسلامى شاهد حركتهاى مردمى با نام اسلام و با گرايش اسلامى هستند؛ و اين بىشك از بركات تشكيل حكومت اسلامى در اين نقطه از عالم است. در داخل كشور هم خداى متعال در مقاطع مختلف به اين ملت و برگزيدگان آن توفيق داده كه راه را آنچنان بروند كه به سمت زندگى و حيات طيبهى اسلامى حركت كنند.
ما ادعا نمىكنيم كه آنچه امروز داريم، به طور كامل يك زندگى اسلامى است؛ اما ادعا مىكنيم كه به سمت يك زندگى اسلامى داريم حركت مىكنيم. از اول انقلاب تا امروز هرچه تلاش شده، بلاشك خطوط اصلى اين تلاشها اسلامى و قرآنى است و جامعهى ما بحمداللَّه روزبهروز به سمت يك جامعهى اسلامى پيش رفته و اين حركت هرگز متوقف نشده و اميدواريم هرگز متوقف نشود.
البته وقتى ما مىگوييم زندگى اسلامى، اعتقاد ما اين است و واقعيت تعاليم اسلام هم اين را نشان مىدهد كه ارزشهاى اسلامى همهى نيازهاى زندگى بشر را تأمين مىكند؛ يعنى ايجاد عدالت، ايجاد رشد مادّى و معنوى، ايجاد فضايى كه انسانها در آن احساس آسايش و آزادى و استقلال - به معناى كامل كلمه - بكنند و احساس سلطهى بيگانگان را نداشته باشند؛ امروز بحمداللَّه اين روح در جامعهى ما وجود دارد. البته ما حركت خود را بر پايهى درستى پيشبينى كرديم؛ يعنى اين كشور و اين ملت و امام (رضواناللَّه تعالى عليه) و شما آقايان و بقيهى علماى اعلام و همهى قشرهاى مردم كه در خدمت انقلاب بودند، بر اساس درستى حركت را شروع كردند و ادامه دادند.
ممكن است در همهى مراحل دشمن بخواهد از همهى موفقيتهاى ما يك نقطهى منفى بتراشد و هر نقطهى قوّتى را نقطهى ضعف وانمود كند؛ ما از دشمن جز اين انتظارى نداريم. از روزى كه حركتهاى اسلامى در دنيا شروع شده، حركت استعمارىِ تبليغاتى عليه جمهورى اسلامى و نظام اسلامى هم شروع شده است؛ يعنى همانطور كه جاذبهى حركت ملت ما، ملتهاى ديگر را به حركت آورد، كوشش استكبار اين است كه كارى كند كه يك ضد جاذبه درست شود. هر جا مردم، متحرك به حركت اسلامى و با انگيزهى اسلامى هستند، اين تبليغات بيشتر و غليظتر و همهجانبهتر است. عرض كردم، ما از دشمن توقع هم نداريم كه عليه ما تبليغات نكند. ما توقع نداريم كه دشمن به وجود يك نظام مردمى - به معناى حقيقى كلمه - اعتراف كند؛ اگر دشمن به اين معنا اعتراف نكرد، اين خلاف انتظار ما نيست. ما انتظار نداريم كه دشمن وجود خفقان و اختناق و انتفاء آزادى را در اين كشور ادعا نكند؛ بايد هم بگويد؛ جز اين انتظارى نيست. ما مىبينيم كه دشمن آنجا كه به حركت اسلامى مىرسد، چگونه بهطور بارز و آشكار، حقكشى و حقپوشى خودش را غليظتر از هميشه مىكند و شرم هم نمىكند!
در كشور ما بحمداللَّه از روز اول پيروزى انقلاب تاكنون، حضور مردم در ايجاد و پيشرفت اين نظام، و در تمهيد و وضع و اجراى قوانين، محسوس بوده است. در قوهى مجريه و قوهى مقننه و در قضيهى رهبرى، حضور مردم محسوس است. با اين كيفيت و با اين وضوح، ما در دنيا كشورى را كه مردمِ آن اينطور آزادانه و با ميل و با شوق و با احساس ايمان و با پشتوانهى دينى، حضورى همهجانبه داشته باشند، سراغ نداريم. يك چيز به اين واضحى را تبليغات دشمن انكار مىكند؛ ما غير از اين هم از دشمن انتظارى نداريم. امروز ما انتظار نداريم كه بلندگوهاى استعمارى به ما بدگويى نكنند؛ نظام را زير سؤال نبرند؛ نقاط منفىيى را كه وجود ندارد، ادعا نكنند؛ ضعفهايى كه به طور قهرى و طبيعى در هر كشورى هست و بسيارى از آنها متأثر از حضور ابرقدرتهاست، آنها را چند برابر نكنند؛ تعجب ما آن وقتى است كه دشمن بهجاى دشمنى، دوستى كند.
اگر امروز بلندگوها و تبليغات جهانى، به جاى اين حركت خباثتآلودى كه نسبت به حقايق جمهورى اسلامى انجام مىدهند، طور ديگر عمل بكنند، بديهى است كه شوق مردم به اسلام در جهان بيشتر خواهد شد؛ اما آنها نمىخواهند؛ اين برخلاف مقاصد آنهاست. اگر امروز در شمال آفريقا - در الجزاير - و در مناطقى كه گرايشها و شور و شوق اسلامى زياد است، عليه جمهورى اسلامى حرف زده نشود و تبليغات نشود، بديهى است كه مردم بيش از آنچه كه هستند، منجذب خواهند شد؛ و اين براى دستگاه استكبار يك خسارت جبرانناپذير است؛ بنابراين، كاملاً مورد انتظار است كه عليه ما بدگويى كنند.
آنچه كه مهم است، اين است كه ما در داخل، حركت خودمان را بهطور منطقى ادامه بدهيم. دستگاه در سطوح تصميم گيرى، سياستگذارى، قانونگذارى و اجرا - در هر جايى كه دستگاه بهصورت اصولى دارد عملى انجام مىدهد - همين هدف اسلامى را با قوّت و قدرت پى مىگيرد. ما تكليف و وظيفهى خودمان مىدانيم كه هر گامى كه بر مىداريم، انشاءاللَّه خود را يك گام به اهداف اسلامى نزديكتر كنيم؛ اين وظيفه را انشاءاللَّه با قوّت و قدرت انجام مىدهيم؛ از تبليغات و جنجال و عصبانيت دنياى استكبارى هم مطلقاً بيمى نداريم. البته شرط موفقيت در اين راه، اتحاد و هماهنگى و وحدت كلمهى ملت است؛ لذا مقاصد دشمن هم اين است كه ملت را دچار انشقاق كند و اگر بتواند، ملت را از نظام و از دولت و از مسؤولان جدا نمايد؛ كه بحمداللَّه تاكنون نتوانسته و انشاءاللَّه بعد از اين هم نمىتواند.
اگر امروز بخواهيم براى علماى دين و كسانىكه در بين مردم نفوذ كلمه دارند، تكاليف عمدهى سياسى را مشخص كنيم، بلاشك يكى از آن تكاليف اين خواهد بود كه به اعتماد و اطمينانى كه مردم به حركت اسلامى نظام دارند، روزبهروز افزوده بشود. در حقيقت اعتماد مردم است كه پشتيبانى آنها را به وجود مىآورد؛ و پشتيبانى و اتصال مردم به دستاندركاران نظام است كه توفيق اين حركت اسلامى را با اهداف اسلامى تضمين مىكند؛ و اگر اين باشد - كه بحمداللَّه تا امروز بوده و انشاءاللَّه بعد از اين هم هميشه خواهد بود - دشمن هيچ كارى نمىتواند بكند. يقيناً پنجهى فولادين ابرقدرتها و صاحبان سلاح و دانش در جهت ضد مردم، نخواهند توانست با همهى قدرت و قوّتى كه دارند، اين ملت را از اين راه منصرف كنند و ما را از پيگيرى اهداف اسلامى باز بدارند؛ اما شرطش همين نكتهيى است كه عرض كردم؛ بايد وحدت كلمه بماند؛ بايد اعتماد متقابل دستگاه و مردم بماند. مسؤولان بايد به مردم اعتماد كنند؛ كمااينكه بحمداللَّه تاكنون اين اعتماد بوده است. مردم هستند كه پشتيبان واقعى نظامند؛ اين پشتيبانى، متوقف به اعتماد است و اين اعتماد هم بايد باقى بماند. انشاءاللَّه بايستى وحدت كلمه از بين نرود. وحدت كلمهى ملت، رمز پيشرفت و آسيبناپذيرى است.
اعتقاد ما اين است كه خداى متعال هم كمك خواهد كرد؛ كمااينكه تا امروز هم كمك كرده است؛ ما اين را بوضوح مىبينيم. جاهايى هست كه انسان احساس مىكند آن كارى كه انجام مىگيرد و آن موفقيتى كه پيش مىآيد، جز به تأييد الهى و پشتوانهى پشتيبانى پروردگار نيست. مَبلغ ابزار و اسباب مادّى، گاهى كمتر از آن چيزى است كه محصول اين اسباب است؛ انسان مىفهمد كه خداى متعال كمك غيبى و پشتيبانى و حراست مىكند.
امروز بحمداللَّه پرچم اسلام در دست ملت و نظام است. اميدواريم كه ما در مقابل اسلام شرمنده نباشيم و مايهى سرشكستگى اسلام نشويم؛ مايهى آبروى اسلام در سطح عالم بشويم؛ و نه فقط ملتهاى مسلمان را اميد ببخشيم، بلكه غيرمسلمانان را هم به اسلام مجذوب كنيم و آنها را به سمت اسلام بكشانيم؛ حركت درست ما به سمت مقاصد اسلامى و موفقيتهاى مادّى و معنوى ما، انشاءاللَّه اينها را پيش خواهد برد.
بنده مجدداً به پيشگاه خداى متعال ابراز شكرگزارى مىكنم. از شما آقايان محترم هم كه تشريف آورديد و اين فرصت را به ما داديد كه خدمتتان برسيم و شما را زيارت كنيم، تشكر مىكنم. اميدوارم هر جا كه هستيد - چه در حوزههاى علميه و چه در سراسر كشور - موفق باشيد. انشاءاللَّه خداى متعال شما را مشمول تفضلات خودش قرار بدهد و روزبهروز شاهد پيشرفتهاى بيشترى به سمت اهداف اسلامى باشيم و اين حركت مورد رضاى الهى و مورد توجه و قبول ولىّعصر (ارواحنا فداه) قرار بگيرد و روح مقدس امام از ما راضى باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
-------------------------------------------------
1) مفاتيح الجنان، دعاى كميل