بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
مجلسِ بسيار معطر و منورى است؛ معطر به عطر شهادت، و منور به نور بازماندگان شهداى عزيزمان است؛ كه پدران و مادران و همسران و فرزندان شهدا، از لحاظ فداكارى و گذشت در راه خدا، تالىتلو خود آن شهيدانند. اميدوارم كه ارواح مطهرهى شهيدان عزيز ما، هم در دنيا براى ما راهنما و راهبر و تصحيح كنندهى خطاها باشند، و هم در پيشگاه پروردگار عالم در قيامت، شفيع و واسطهى عفو و مغفرت براى ما باشند.
آن چيزى كه در كشور ايران واقع شد و بلاشك در همهى ادوار تاريخ اين كشور - تا آنجا كه ما خواندهايم و ديدهايم - سابقهيى ندارد، ايستادگى و فداكارى عمومى و يكپارچهى مردم در راه خدا بود كه در مقابل تجاوز و نامردمى دشمنان صورت گرفت. نقطهى اوج اين حادثهى استثنايى و بىنظير، همان حركت درخشانى بود كه از ستارگان آسمان انسانيت زمان ما - يعنى همين شهيدان عزيز ما - سر زد. اين جوانانى كه اينطور با شور و شوق، بدون اينكه به آرزوها و شهوات جوانى كمترين اعتنايى بكنند، به جبههها رفتند و حقيقتاً با عشق و محبت الهى جان دادند، بهنظر بنده اين برجستگان زمان ما، از صدر اسلام به بعد، در هيچيك از دورهها، از لحاظ كميت و كيفيت نظير ندارند. عده كثيرى از اين عزيزان هم همين حركت و همين شجاعت را بخرج دادند و بهصورت جانباز درآمدند؛ عدهيى هم به اسارت افتادند و در دوران اسارت هم از خود عظمت نشان دادند؛ عدهيى هم - كه بحمداللَّه كم نيستند - همچنان در ميان مردم هستند و براى دفاع از اين انقلاب، ذخيرههاى الهى محسوب مىشوند. اين مجموعهى جوان - چه آنهايى كه شهيد شدند، چه آنهايى كه جانباز شدند، چه آنهايى كه اسير شدند، چه آنهايى كه هنوز مفقودالاثرند و از حال آنها كسى مطلع نيست - جزو معجزات انقلاب در زمان ماست. چه كسى مىتوانست اين دلهاى پاك و مطهر را اينطور يكپارچه متوجه به خدا بكند؟ اين معجزهى اسلام انقلابى و اسلام پُرتپش بود؛ ناشى از اخلاص آن مرد خدا، آن بندهى صالح و آن رهبر واقعى و حقيقى بود كه در خط رهبرى پيامبران حركت مىكرد؛ راه و نَفَس و عمل او اين حادثهى عظيم را آفريد.
عزيزان من، پدران شهدا، مادران شهدا، كه دستههاى گلِ پروريدهى در دامان خودتان را در راه خدا داديد و پرپر شدن آنها را تحمل كرديد! جوانان عزيز جانباز، كه در اول جوانى، سلامت خودتان را براى خدا و در راه خدا تقديم كرديد! همسران شهدا، فرزندان شهدا، كه مصايب مشكل را تحمل كرديد! من اين حقيقت را به شما عرض كنم كه اگر اين معجزه اتفاق نيفتاده بود، اگر جوانان و نورچشمان شما اينطور مجذوب حق به سمت مقتلِ خودشان نمىرفتند و فداكارى نمىكردند، امروز از اسلام در دنيا خبرى نبود؛ كه هدف استكبار هم اين بود. اگر مىبينيد كه امروز در دنيا پرچم اسلام بلند است؛ اگر مىبينيد كه ملتهاى مسلمان احساس شخصيت و هويت مىكنند؛ اگر مىبينيد كه نعرهى اللَّهاكبر بچهمسلمانها در سرتاسر كشورهاى اسلامى، تختهاى قدرت استكبارى را به لرزه درآورده و اسلام عزيز است و در دنيا مطرح است؛ بدانيد كه اين افتخار بهوسيلهى فرزندان شما، بهوسيلهى همين خونهاى پاك، به وسيلهى همين گذشتها و ايثارها بهدست آمد؛ بدون اينها نمىشد. اين تحول عظيمى كه اسلام انقلابى و لطف الهى در دلها بهوجود آورد و اينطور همه را مشتاق به سمت جبههها كشاند و فداكاريها را به بهترين وجه در مقابل چشم جهانيان قرار داد، اگر اينها نبود، قضيه اينطور نمىشد. امروز مستكبران عالم از اسلام مىترسند؛ چون جوانانِ شما را ديدهاند؛ چون جبهههاى شما را ديدهاند؛ چون بسيج را ديدهاند؛ ديدهاند كه اين مردم چهطور مثل اقيانوسى خروشان به طوفان مىآيند و از هيچ چيزى در راه خدا نمىهراسند؛ چون پدران و مادران را ديدهاند؛ ديدهاند كه مادر با آن عاطفهى رقيق و جوشان - كه هيچ مادرى نمىتواند تحمل كند كه خارى به پاى فرزندش برود - از جوان خودش در راه خدا آنچنان آسان مىگذشت كه همه را به حيرت در مىآورد. يك شهيد، دو شهيد، سه شهيد، چهار شهيد؛ اين پدران و مادران و همسران و كسان اين عزيزان و جوانان ما آنچنان تحمل كردند كه انسان از حيرت و تعجب، هرچه نگاه مىكند، نظيرى براى آن پيدا نمىكند. اين صبرها بود كه لطف خدا را متوجه اين ملت كرد.
برادران عزيز! هيچ كار بزرگى جز با فداكارى و صبر بهدست نمىآيد؛ هيچ هدفى جز با تلاش و مجاهدت بهدست نمىآيد. آن روزى كه مسلمانان نشستند تا دنيا و آخرتشان تأمين بشود، اما هيچ حركتى از خود نشان ندادند، دنيا را كه در نقد از دست دادند؛ آخرت را هم كه خدا مىداند! اما مردم در انقلاب ما - كه مسلمانان را نيز به حركت درآورد - به فضل پروردگار، عزت و شرف و پيشرفت دنيا را بهدست آوردند؛ «و ما عند اللَّه خير و ابقى»؛(1) روشنى چشم آنها، پيش خدا و در آخرت است.
من بخصوص به شما جوانان عرض مىكنم كه صحنههاى مبارزه و انقلاب، شايد به شكلهاى ديگر همچنان ادامه دارد. استكبار جهانى، دشمنان خونى اسلام، آنهايى كه از اسلام مىهراسند و مىدانند كه اسلام مانع غارتگرى آنهاست، بيكار ننشستهاند. دشمنان بزرگ و پُر مكر و فن ما، از اين اسلام عزيز و ناب، از اين نظام جمهورى اسلامى - كه براى اولين بار بعد از صدر اسلام، در دنيا نظامى بر پايهى مقررات اسلام تشكيل مىشود - و از اين حركت عظيمى كه موجب شد دست دشمن از اين كشور كوتاه بشود، حاضر نيستند بگذرند.
ما بايد بيدار و هشيار باشيم؛ بايد همواره خود را در جبههى كارزار حس كنيم. هرجا هستيد - در مدرسه، در دانشگاه، در بازار، در حوزهى علميه، در مسؤوليتهاى دولتى، در شهر، در روستا - بايد احساس يك سرباز و يك بسيجى را داشته باشيد. امروز به فضل پروردگار اين احساس با اميد بيشترى همراه است؛ زيرا ملت ايران تجربه كرد و ديد كه تلاش و كيد دشمن نمىتواند مؤمنان را ناكام كند و اثرى بگذارد. بحمداللَّه امروز جمهورى اسلامى از سالهاى قبل بسيار قوىتر، بسيار آبرومندتر و بسيار آمادهتر براى حركتهاى بزرگى است كه خداى متعال براى او مقدر كرده است؛ و همهى اينها علىرغم ميل دشمنان است؛ همهى اينها بر اثر صبر و تلاش دوستان مخلص و ملت مقاوم و عظيمالشأن ايران و همين جوانان و همين پدران و مادران است؛ و اين نيست مگر فضل الهى و تفضلات پروردگار.
اگر مىگوييم راه شهدا را بايد ادامه بدهيم، يعنى اين احساس كه اسلام و انقلاب اسلامى، به تلاش و مجاهدت و صبر ما نيازمند است. اين احساس، همان احساسى است كه شهداى عزيز ما را از خانه و كاشانه و آسايش و درس و كار و تلاشهاى روزمرهى زندگى جدا كرد و به جبهههاى نبرد كشانيد. اين خاطراتى كه از اين عزيزان منتشر مىشود، اين حوادث بسيار پُرشكوهى كه امروز به قلم رزمندگان و بعضاً شهداى ما بر صفحهى كاغذ نقش بسته و در اختيار همه است، براى ما درس است.
اميدواريم كه روح مقدس امام بزرگوارمان همواره پشتيبان شما باشد و قلب مقدس ولىّعصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) از شما راضى و خشنود باشد. به اميد موفقيتهاى روزافزون نظام جمهورى اسلامى.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
------------------------------------------
1) قصص: 60
مجلسِ بسيار معطر و منورى است؛ معطر به عطر شهادت، و منور به نور بازماندگان شهداى عزيزمان است؛ كه پدران و مادران و همسران و فرزندان شهدا، از لحاظ فداكارى و گذشت در راه خدا، تالىتلو خود آن شهيدانند. اميدوارم كه ارواح مطهرهى شهيدان عزيز ما، هم در دنيا براى ما راهنما و راهبر و تصحيح كنندهى خطاها باشند، و هم در پيشگاه پروردگار عالم در قيامت، شفيع و واسطهى عفو و مغفرت براى ما باشند.
آن چيزى كه در كشور ايران واقع شد و بلاشك در همهى ادوار تاريخ اين كشور - تا آنجا كه ما خواندهايم و ديدهايم - سابقهيى ندارد، ايستادگى و فداكارى عمومى و يكپارچهى مردم در راه خدا بود كه در مقابل تجاوز و نامردمى دشمنان صورت گرفت. نقطهى اوج اين حادثهى استثنايى و بىنظير، همان حركت درخشانى بود كه از ستارگان آسمان انسانيت زمان ما - يعنى همين شهيدان عزيز ما - سر زد. اين جوانانى كه اينطور با شور و شوق، بدون اينكه به آرزوها و شهوات جوانى كمترين اعتنايى بكنند، به جبههها رفتند و حقيقتاً با عشق و محبت الهى جان دادند، بهنظر بنده اين برجستگان زمان ما، از صدر اسلام به بعد، در هيچيك از دورهها، از لحاظ كميت و كيفيت نظير ندارند. عده كثيرى از اين عزيزان هم همين حركت و همين شجاعت را بخرج دادند و بهصورت جانباز درآمدند؛ عدهيى هم به اسارت افتادند و در دوران اسارت هم از خود عظمت نشان دادند؛ عدهيى هم - كه بحمداللَّه كم نيستند - همچنان در ميان مردم هستند و براى دفاع از اين انقلاب، ذخيرههاى الهى محسوب مىشوند. اين مجموعهى جوان - چه آنهايى كه شهيد شدند، چه آنهايى كه جانباز شدند، چه آنهايى كه اسير شدند، چه آنهايى كه هنوز مفقودالاثرند و از حال آنها كسى مطلع نيست - جزو معجزات انقلاب در زمان ماست. چه كسى مىتوانست اين دلهاى پاك و مطهر را اينطور يكپارچه متوجه به خدا بكند؟ اين معجزهى اسلام انقلابى و اسلام پُرتپش بود؛ ناشى از اخلاص آن مرد خدا، آن بندهى صالح و آن رهبر واقعى و حقيقى بود كه در خط رهبرى پيامبران حركت مىكرد؛ راه و نَفَس و عمل او اين حادثهى عظيم را آفريد.
عزيزان من، پدران شهدا، مادران شهدا، كه دستههاى گلِ پروريدهى در دامان خودتان را در راه خدا داديد و پرپر شدن آنها را تحمل كرديد! جوانان عزيز جانباز، كه در اول جوانى، سلامت خودتان را براى خدا و در راه خدا تقديم كرديد! همسران شهدا، فرزندان شهدا، كه مصايب مشكل را تحمل كرديد! من اين حقيقت را به شما عرض كنم كه اگر اين معجزه اتفاق نيفتاده بود، اگر جوانان و نورچشمان شما اينطور مجذوب حق به سمت مقتلِ خودشان نمىرفتند و فداكارى نمىكردند، امروز از اسلام در دنيا خبرى نبود؛ كه هدف استكبار هم اين بود. اگر مىبينيد كه امروز در دنيا پرچم اسلام بلند است؛ اگر مىبينيد كه ملتهاى مسلمان احساس شخصيت و هويت مىكنند؛ اگر مىبينيد كه نعرهى اللَّهاكبر بچهمسلمانها در سرتاسر كشورهاى اسلامى، تختهاى قدرت استكبارى را به لرزه درآورده و اسلام عزيز است و در دنيا مطرح است؛ بدانيد كه اين افتخار بهوسيلهى فرزندان شما، بهوسيلهى همين خونهاى پاك، به وسيلهى همين گذشتها و ايثارها بهدست آمد؛ بدون اينها نمىشد. اين تحول عظيمى كه اسلام انقلابى و لطف الهى در دلها بهوجود آورد و اينطور همه را مشتاق به سمت جبههها كشاند و فداكاريها را به بهترين وجه در مقابل چشم جهانيان قرار داد، اگر اينها نبود، قضيه اينطور نمىشد. امروز مستكبران عالم از اسلام مىترسند؛ چون جوانانِ شما را ديدهاند؛ چون جبهههاى شما را ديدهاند؛ چون بسيج را ديدهاند؛ ديدهاند كه اين مردم چهطور مثل اقيانوسى خروشان به طوفان مىآيند و از هيچ چيزى در راه خدا نمىهراسند؛ چون پدران و مادران را ديدهاند؛ ديدهاند كه مادر با آن عاطفهى رقيق و جوشان - كه هيچ مادرى نمىتواند تحمل كند كه خارى به پاى فرزندش برود - از جوان خودش در راه خدا آنچنان آسان مىگذشت كه همه را به حيرت در مىآورد. يك شهيد، دو شهيد، سه شهيد، چهار شهيد؛ اين پدران و مادران و همسران و كسان اين عزيزان و جوانان ما آنچنان تحمل كردند كه انسان از حيرت و تعجب، هرچه نگاه مىكند، نظيرى براى آن پيدا نمىكند. اين صبرها بود كه لطف خدا را متوجه اين ملت كرد.
برادران عزيز! هيچ كار بزرگى جز با فداكارى و صبر بهدست نمىآيد؛ هيچ هدفى جز با تلاش و مجاهدت بهدست نمىآيد. آن روزى كه مسلمانان نشستند تا دنيا و آخرتشان تأمين بشود، اما هيچ حركتى از خود نشان ندادند، دنيا را كه در نقد از دست دادند؛ آخرت را هم كه خدا مىداند! اما مردم در انقلاب ما - كه مسلمانان را نيز به حركت درآورد - به فضل پروردگار، عزت و شرف و پيشرفت دنيا را بهدست آوردند؛ «و ما عند اللَّه خير و ابقى»؛(1) روشنى چشم آنها، پيش خدا و در آخرت است.
من بخصوص به شما جوانان عرض مىكنم كه صحنههاى مبارزه و انقلاب، شايد به شكلهاى ديگر همچنان ادامه دارد. استكبار جهانى، دشمنان خونى اسلام، آنهايى كه از اسلام مىهراسند و مىدانند كه اسلام مانع غارتگرى آنهاست، بيكار ننشستهاند. دشمنان بزرگ و پُر مكر و فن ما، از اين اسلام عزيز و ناب، از اين نظام جمهورى اسلامى - كه براى اولين بار بعد از صدر اسلام، در دنيا نظامى بر پايهى مقررات اسلام تشكيل مىشود - و از اين حركت عظيمى كه موجب شد دست دشمن از اين كشور كوتاه بشود، حاضر نيستند بگذرند.
ما بايد بيدار و هشيار باشيم؛ بايد همواره خود را در جبههى كارزار حس كنيم. هرجا هستيد - در مدرسه، در دانشگاه، در بازار، در حوزهى علميه، در مسؤوليتهاى دولتى، در شهر، در روستا - بايد احساس يك سرباز و يك بسيجى را داشته باشيد. امروز به فضل پروردگار اين احساس با اميد بيشترى همراه است؛ زيرا ملت ايران تجربه كرد و ديد كه تلاش و كيد دشمن نمىتواند مؤمنان را ناكام كند و اثرى بگذارد. بحمداللَّه امروز جمهورى اسلامى از سالهاى قبل بسيار قوىتر، بسيار آبرومندتر و بسيار آمادهتر براى حركتهاى بزرگى است كه خداى متعال براى او مقدر كرده است؛ و همهى اينها علىرغم ميل دشمنان است؛ همهى اينها بر اثر صبر و تلاش دوستان مخلص و ملت مقاوم و عظيمالشأن ايران و همين جوانان و همين پدران و مادران است؛ و اين نيست مگر فضل الهى و تفضلات پروردگار.
اگر مىگوييم راه شهدا را بايد ادامه بدهيم، يعنى اين احساس كه اسلام و انقلاب اسلامى، به تلاش و مجاهدت و صبر ما نيازمند است. اين احساس، همان احساسى است كه شهداى عزيز ما را از خانه و كاشانه و آسايش و درس و كار و تلاشهاى روزمرهى زندگى جدا كرد و به جبهههاى نبرد كشانيد. اين خاطراتى كه از اين عزيزان منتشر مىشود، اين حوادث بسيار پُرشكوهى كه امروز به قلم رزمندگان و بعضاً شهداى ما بر صفحهى كاغذ نقش بسته و در اختيار همه است، براى ما درس است.
اميدواريم كه روح مقدس امام بزرگوارمان همواره پشتيبان شما باشد و قلب مقدس ولىّعصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) از شما راضى و خشنود باشد. به اميد موفقيتهاى روزافزون نظام جمهورى اسلامى.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
------------------------------------------
1) قصص: 60