بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
برادران عزيز و خدمتگزاران سختكوش و پُركار نظام جمهورى اسلامى ايران و اسلام و اين ملت بزرگوار! خيلى خوش آمديد.
نفس تشكيل اين اجتماع شما و بحث در باب مسائل مربوط به انتخابات(1) و ساير مسائل مهم، يك عمل پُرمعنا و حاكى از اهتمام شما به اين مسألهيى است كه حقيقتاً هم نقشى اساسى در مجموعهى كار نظام ما دارد. اين ايام هم، ايام مهمى است. همهى فضا و خاطرات و حوادث اين روزها، ما را دعوت مىكنند به اينكه در كارمان جدى، صميمى، خستگىناپذير و پولادين باشيم.
در اين ايام، ملت ما يكى از وعدههاى الهى را به چشم خود ديد. يكى از مصاديق آياتِ «ان تنصروا اللَّه ينصركم»(2) و «و من يتّق اللَّه يجعل له مخرجا. و يرزقه من حيث لايحتسب و من يتوكّل علىاللَّه فهو حسبه»(3) در همين ايام كه حقانيت اين ملت مظلوم و شجاع مورد اعتراف سازمانهاى رسمى قرار گرفت، آشكار شد. اين حركتى را كه چنين پيروزىيى به دنبال آن بود، چه كسى كرد؟ اين نصرت خدا بود، كه ناشى از نصرت دين خدا توسط مردم است؛ و اين وعدهى الهى است، و راست است.
ممكن است ما با ذهن محدود خودمان، زمانى را كه براى تحقق وعدهيى فرض كردهايم، انجام نگيرد؛ اما بالاخره انجام مىگيرد. چه كسى تصور مىكرد در اين دنيايى كه آلودهى به زهر كشندهى سياست مغرضانهى ابرقدرتهاست، اين سازمان مللى كه يازده سال واضحترين حقايق را مكتوم نگهداشت - در حالى كه از روز اول معلوم بود كه چه اتفاقى افتاده است و دارد مىافتد - در چنين وضعيتى، علىرغم خواست ابرقدرتها، و با وجود نارضايتى كسانى كه هنوز هم از اسلام و جمهورى اسلامى ايران مىترسند، چنين اعتراف(4) صريح و محكوم كنندهيى عليه دشمنان ما صادر بشود؟! اين كار خدا بود؛ اين همان نصرت غيبى است. انتظار نداشته باشيم كه نصرت غيبى، هميشه به يك شكل ظاهر بشود؛ اين هم يكى از انحاء نصرت غيبى الهى است. اين نصرت، دنبالهى نصرتى است كه شما به دين خدا مىرسانيد؛ «ان تنصروا اللَّه ينصركم».(5)
و جاى امام خالى است؛ اگرچه آن حكيم بزرگ، با ديدهيى كه حكمت آن را بينا كرده بود، خيلى چيزها را مىديد، كه امثال ماها نمىتوانستيم ببينيم. او بلاشك امروز را هم در آن آيينهى روشنِ دل حكيم و فرزانهى خود مىديد. خيلى چيزهاى ديگرى هم هست كه ما امروز نمىتوانيم ببينيم؛ شايد حدس هم نمىتوانيم بزنيم؛ اما هست و خواهد شد.
تا زمانى كه ما ثابتقدم باشيم، در راه باشيم، جد و جهد كنيم و اخلاص و دلسوزى داشته باشيم - كه اصل قضيه اين است - بلاشك چشمهى جوشان الهى به سمت ما جارى است؛ چه دشمنان بخواهند، چه نخواهند؛ چه امريكا خوشش بيايد، چه بدش بيايد.
امروز مىبينيد كه دنيا در چه وضعى است؛ امپراتوريها چهطور دارند تجزيه مىشوند؛ ملتها چهطور دارند سر بلند مىكنند؛ اسلام چگونه دارد سيطرهى معنوى خودش را بر دلها آشكار مىكند. پس، ما بايد درس بگيريم.
هر جايى كه هستيم و هر كارى كه داريم، اول بايد نيتمان كسب رضاى الهى باشد؛ اساسيترين بخش قضيه همين است. بايد خدا را با عمل صالح خشنود كرد. عمل و صلاح، با همند. ما صلاح بدون عمل نداريم. در قرآن، بعد از ايمان، عمل صالح است؛ اگرچه طبق بعضى از روايات، ايمان هم عمل است؛ «الايمان هوالعمل».(6) عمل، جوانحى و قلبى است؛ ارادهيى است كه انسان بر قلب و روح خود حاكم مىكند. اراده كردن، گاهى - و شايد هم هميشه - مشكلتر و سنگينتر از عمل كردن به جوارح و به جسم است؛ گاهى مشكل قضيهى ما آنجاست. بايد عمل باشد؛ در خط صلاح هم باشد.
معيار و فارق صلاح و فساد اين است كه آيا ما آن كار را براى رضاى خدا انجام مىدهيم، يا نه. بديهى است زمانى كه ما مىخواهيم كارى را براى رضاى خدا انجام بدهيم، وقتى اين احساس از ما متمشى مىشود، كه بررسى كرده باشيم و حُسن عمل و مطلوبيت عمل را فهميده باشيم، بعد آن را براى رضاى خدا انجام بدهيم. پس، در بطن كسب رضاى خدا، آگاهى و هشيارى و توجه همهجانبه و تدبير الهى مؤمن هست.
جا دارد كه به غم طولانىِ عميقِ فقدان شهداى عزيزمان اشاره كنم؛ كه مجاهدت و تلاش آنها، مظهر والاى صبر و كار مخلصانه بود. امروز هم خداى متعال، با بازگشت پيكر مطهر شهيد عزيزمان - شهيد تندگويان(7) - ياد شهدا را در ذهن ملت ايران زندهتر كرد. خدا او را غريق رحمت كند، و همچنان كه غريبانه مجاهدت كرد و در راه خدا شهيد شد، ثواب و اجر شهداى غريب راه خدا را به او ارزانى بدارد.
در باب انتخابات - كه مسألهى روز شماست - مسائل بسيارى هست. لازم است ما جهاتى از بحث را در اينجا مطرح كنيم؛ بسيارى از آنها هم در موقع مناسب به عرض ملت ايران خواهد رسيد و در وقت مقتضى، آنچه لازم باشد، انشاءاللَّه گفته خواهد شد. آنچه امروز مطرح است و لازم است با شما برادران عزيز وزارت كشور و استانداران و فرمانداران و معاونان سياسى و كاركنان وزارت محترم كشور مطرح بشود، اين است كه انتخابات، با همان جايگاه اساسى خود در نظام جمهورى اسلامى، همواره مورد توجه باشد. انتخابات، آن نقطهى اساسى وصل افكار و آراى مردم به بدنهى نظام اجرايى است. اگر انتخابات - همچنان كه بحمداللَّه در گذشته همينطور بوده است - با حضور مردم، با ارادهى مردم، با آزادى كامل مردم و انتخاب آزادانهى آنها انجام بگيرد، و بخصوص اگر انشاءاللَّه در اين انتخاب، حداكثر آگاهى از سوى مردم به كار برود، تا اينكه افراد صالح و شايسته و حقيقتاً حايز شأن نمايندگى اين ملت عظيم، به مجلس فرستاده بشوند، نظام اسلامى مىتواند مطمئن باشد كه در جهت آرزوها و هدفهاى خود در حركت است. اين، نقش انتخابات و شأن والاى انتخابات است.
جايگاه مجلس، جايگاهى است بسيار عالى؛ انعكاس نظرات و ارادهى ملت در قوانين و مقررات كشور و رگههاى اجرايى كشور است؛ اين چيز كمى نيست. مجلس بحمداللَّه در نظام جمهورى اسلامى، تا حدود زيادى معناى واقعى خودش را پيدا كرد. مجلس، جاى افرادى از بطن تودههاى انقلابى مردم است؛ آدمهايى علاقهمند و دلسوز - البته به طور اكثر - افرادى كه مىخواهند براى ملت كارى انجام بگيرد، و تلاش مىكنند كه در اين كار خوبى كه مورد علاقهى آنهاست، به نحوى سهيم باشند.
بحمداللَّه در دورههايى كه تاكنون گذشته است، ما تا حدود زيادى شاهد چنين منظرههايى بودهايم؛ آزاد حرف خودشان را بزنند و راهى را كه صحيح مىدانند، تعقيب بكنند. اين، خصوصيات مجلس اسلامى است؛ كه بخش مهمى از اين خصوصيات وجود داشته است. البته نمىخواهيم بگوييم استثناء ندارد؛ چرا، بالاخره در هرجا استثناهايى هم هست؛ اما قضاوت بر روى غلبه و بر روى روال طبيعى كار است.
بايد كوشش كنيد كه انتخابات دورهى چهارم، حتّى از دورههاى قبل هم بهتر برگزار بشود؛ نبايد از اين توقع تعجب كرد. نبايد دو روزمان يكسان باشد؛ روزبهروز بايد بهتر بشويم؛ دولتهاى ما هم بايد روزبهروز بهتر بشوند؛ مسؤولان و مأموران ما هم بايد بهتر بشوند. هر فردى از افراد ما، در هر كارى كه داريم، بايد توقع بهتر شدن را از خودمان و ديگران داشته باشيم. ما بايد پيش برويم. معناى پيشرفت، پيشرفت ظاهرى و مادّى كه نيست؛ پيشرفت به سمت هدفهاست؛ يعنى يك امر معنوى، كه با بهتر شدن ماها ممكن است. با بدتر شدن ما، روزبهروز از هدف دور مىشويم. پس، مجلس هم محكوم به همين حكم است؛ انتخابات هم محكوم به همين حكم است.
آنچه در انتخابات، از نظر شما برادران عزيز و زحمتكش مهم است، در درجهى اول، سلامت انتخابات است. انتخابات بايد به معناى واقعى كلمه، نمايشگر رأى مردم باشد. اين به معناى آن نيست كه ما فقط از تقلب كردن كسانى كه ممكن است بخواهند چنين كارى بكنند، جلوگيرى بكنيم - آنكه به جاى خود محفوظ و معلوم است، و شأن مأموران جمهورى اسلامى، اجل از اين حرفهاست - بلكه بالاتر از اين، فضاى انتخابات، بايد فضاى سالمى باشد؛ فضاى تبليغات، بايد با فضاى پروپاگاندهاى معمول دنيا تفاوت داشته باشد.
امروز در دنيا، دمكراسى، يك دمكراسى حقيقى نيست؛ زيرا فشار تبليغات پُر زرق و برق توخالى، با سخنان فريبآميز، آنچنان بر ذهن مردم سنگينى مىكند، كه امكان انتخاب درست را به مردم نمىدهد؛ نمىگذارند مردم فكر كنند. هر كس كه مقدارى از كارهاى انتخاباتى كشورهاى به اصطلاح دمكراتيك را مشاهده كرده باشد، اين معنا برايش واضح است. حرفهايى كه مىزنند، وعدههايى كه مىدهند، قيافههايى كه مىگيرند، تملقهايى كه از بعضى از قشرها يا گروهها مىگويند، ارتباطهايى كه با جناحهاى خاصى برقرار مىكنند تا نظر آنها را جلب بكنند، اينها كارهاى سالمى نيست؛ كارهايى است كه وقتى در يك مجموعهى مردمى انجام گرفت، فضا را مسموم مىكند و قدرت فكر كردن به آنها نمىدهد.
تبليغ، صحيح و حق است؛ اما با معناى واقعى كلمه، با حفظ حدود شرعى كلمه، به دور از فريب، به دور از كارهاى دروغين و نمايشى، به دور از متهم كردن اين و آن. نمىشود ما بگوييم كه مسؤولان انتخابات، نسبت به اين قضيه هيچ مسؤوليتى ندارند؛ اين شرط سلامت انتخابات است.
نكتهى بعدى، همكارى دستگاههايى است كه با هم اين بار سنگين را بر دوش دارند؛ چه وزارت كشور، چه شوراى محترم نگهبان، چه نيروى انتظامى. آن كسانى كه مىخواهند اين بساط مقدس را پاسدارى كنند، بايد با هم هماهنگ باشند؛ همكارى كنند و در خودشان تفاهم به وجود بياورند. من اميدوارم در اين نوبت انتخابات، انشاءاللَّه اين تفاهم به حد اعلى برسد؛ پيشبينى من هم همين است.
بحمداللَّه وزير محترم كشور،(8) روحانى، فاضل، عالم، عاقل و متصف به صفات پسنديدهاند. اعضاى محترم شوراى نگهبان هم - كه مجتهدان عدول و منصوبان امامند - همينطورند. تصور من اين است كه آنچه پيش خواهد آمد، انشاءاللَّه چيز خوبى خواهد شد و همكارى صميمانهيى خواهد بود؛ اما بايد براى اين تلاش كنيد.
آنچه مهم است، اين است كه ما به آن مأموران زيرِ دستمان نگاه كنيم. شما در مديريتى كه اعمال خواهيد كرد - همهى طرفهاى قضيه را عرض مىكنم - بايد بدقت مراقب كارهاى كسانى باشيد كه زير نظر و زير دست شما كار مىكنند؛ اين اساس صحت كار است. شما خوبيد؛ اما اين كافى نيست؛ بايد مأموران شما هم از خوبيهاى شما، از صفاى شما، از صميميت شما بهرهمند باشند. دقت كنيد، و حقيقتاً در اين كارى كه به مردم ارتباط پيدا مىكند، هيچ اغماضى نكنيد و از هيچ تخلفى نگذريد.
البته ممكن است كانديداهاى انتخابات، وابسته به جناحهاى مختلف سياسى باشند، يا خواهند بود - ايرادى هم ندارد - ممكن است با هم تنافسهايى(9) داشته باشند؛ اما هيچ مسؤولى از مسؤولان، بههيچوجه نبايد اجازه بدهد كه برداشتهاى خطى، برداشتهاى جناحى و گرايشهاى گروهى، اندكى در اين كار تأثير بگذارد. اين كار بايد انشاءاللَّه سالم و خالص و بدون اندكى خدشه انجام بگيرد؛ اين است كه مردم را دلگرم خواهد كرد.
البته مردم عزيز ما به ياد داشته باشند، و قطعاً به ياد دارند كه امام بزرگوار، در همهى انتخاباتى كه از اول انقلاب تا زمان رحلت آن بزرگوار انجام گرفت، بر حضور مردم تأكيد كردند. واقعاً فرقى نمىكند كه كانديداى چه گروهى مطرح باشد. فرقى نمىكند كه فرضاً كدام جناح، غلبهى بر جناح ديگرى داشته باشد. فرقى نمىكند كه كدام نامزد انتخاباتى، فعاليت بيشترى در اين شهر يا حوزهى انتخاباتى دارد و ممكن است حضور مردم، آراى او را بيشتر كند. او كيست و من چه كسى هستم، در اينجا مطرح نيست؛ اشخاص مطرح نيستند. اصل حضور مردم، پشتوانهى مجلس شوراى اسلامى است؛ و مجلس شوراى اسلامى، قاعدهى نظام است. با اين ديد بايستى به انتخابات نزديك شد.
اميدواريم كه خداى متعال انشاءاللَّه از آن نصرتهاى معنوىِ عميقِ من حيث يحتسب و من حيث لايحتسب، در اين كار انتخابات هم نصيب ملت ايران و نصيب همهى شما بكند. انشاءاللَّه به آن روزى برسيم كه ببينيم مجلس و دستگاههاى مردمى، با فعاليت خالص و كامل، آنچنان نمايش خلوصى را در مقابل چشم مردم دنيا قرار مىدهند، كه خود اين، مشوق انسانها و ملتها به گرايش به سوى حركت اسلامى و نظام اسلامى باشد.
از خداوند متعال مىخواهم كه فضل و رحمت و كمك و تأييد خودش را نسبت به شما برادران عزيز شامل بفرمايد؛ و انشاءاللَّه ولىّعصر(ارواحنافداه) شما را مشمول توجهات خود قرار بدهد، و بتوانيم در راهى كه رضاى آن بزرگوار است، همه با هم حركت كنيم.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
-------------------------------------------------
1) انتخابات دورهى چهارم مجلس شوراى اسلامى
2) محمّد: 7
3) طلاق: 2 و 3
4) اعلام متجاوز بودن عراق از طرف سازمان ملل متحد
5) محمّد: 7
6) الالفين، ص 320
7) 1370 - 1329 ش.
8) حجةالاسلام عبداللَّه نورى
9) خودنماييها
برادران عزيز و خدمتگزاران سختكوش و پُركار نظام جمهورى اسلامى ايران و اسلام و اين ملت بزرگوار! خيلى خوش آمديد.
نفس تشكيل اين اجتماع شما و بحث در باب مسائل مربوط به انتخابات(1) و ساير مسائل مهم، يك عمل پُرمعنا و حاكى از اهتمام شما به اين مسألهيى است كه حقيقتاً هم نقشى اساسى در مجموعهى كار نظام ما دارد. اين ايام هم، ايام مهمى است. همهى فضا و خاطرات و حوادث اين روزها، ما را دعوت مىكنند به اينكه در كارمان جدى، صميمى، خستگىناپذير و پولادين باشيم.
در اين ايام، ملت ما يكى از وعدههاى الهى را به چشم خود ديد. يكى از مصاديق آياتِ «ان تنصروا اللَّه ينصركم»(2) و «و من يتّق اللَّه يجعل له مخرجا. و يرزقه من حيث لايحتسب و من يتوكّل علىاللَّه فهو حسبه»(3) در همين ايام كه حقانيت اين ملت مظلوم و شجاع مورد اعتراف سازمانهاى رسمى قرار گرفت، آشكار شد. اين حركتى را كه چنين پيروزىيى به دنبال آن بود، چه كسى كرد؟ اين نصرت خدا بود، كه ناشى از نصرت دين خدا توسط مردم است؛ و اين وعدهى الهى است، و راست است.
ممكن است ما با ذهن محدود خودمان، زمانى را كه براى تحقق وعدهيى فرض كردهايم، انجام نگيرد؛ اما بالاخره انجام مىگيرد. چه كسى تصور مىكرد در اين دنيايى كه آلودهى به زهر كشندهى سياست مغرضانهى ابرقدرتهاست، اين سازمان مللى كه يازده سال واضحترين حقايق را مكتوم نگهداشت - در حالى كه از روز اول معلوم بود كه چه اتفاقى افتاده است و دارد مىافتد - در چنين وضعيتى، علىرغم خواست ابرقدرتها، و با وجود نارضايتى كسانى كه هنوز هم از اسلام و جمهورى اسلامى ايران مىترسند، چنين اعتراف(4) صريح و محكوم كنندهيى عليه دشمنان ما صادر بشود؟! اين كار خدا بود؛ اين همان نصرت غيبى است. انتظار نداشته باشيم كه نصرت غيبى، هميشه به يك شكل ظاهر بشود؛ اين هم يكى از انحاء نصرت غيبى الهى است. اين نصرت، دنبالهى نصرتى است كه شما به دين خدا مىرسانيد؛ «ان تنصروا اللَّه ينصركم».(5)
و جاى امام خالى است؛ اگرچه آن حكيم بزرگ، با ديدهيى كه حكمت آن را بينا كرده بود، خيلى چيزها را مىديد، كه امثال ماها نمىتوانستيم ببينيم. او بلاشك امروز را هم در آن آيينهى روشنِ دل حكيم و فرزانهى خود مىديد. خيلى چيزهاى ديگرى هم هست كه ما امروز نمىتوانيم ببينيم؛ شايد حدس هم نمىتوانيم بزنيم؛ اما هست و خواهد شد.
تا زمانى كه ما ثابتقدم باشيم، در راه باشيم، جد و جهد كنيم و اخلاص و دلسوزى داشته باشيم - كه اصل قضيه اين است - بلاشك چشمهى جوشان الهى به سمت ما جارى است؛ چه دشمنان بخواهند، چه نخواهند؛ چه امريكا خوشش بيايد، چه بدش بيايد.
امروز مىبينيد كه دنيا در چه وضعى است؛ امپراتوريها چهطور دارند تجزيه مىشوند؛ ملتها چهطور دارند سر بلند مىكنند؛ اسلام چگونه دارد سيطرهى معنوى خودش را بر دلها آشكار مىكند. پس، ما بايد درس بگيريم.
هر جايى كه هستيم و هر كارى كه داريم، اول بايد نيتمان كسب رضاى الهى باشد؛ اساسيترين بخش قضيه همين است. بايد خدا را با عمل صالح خشنود كرد. عمل و صلاح، با همند. ما صلاح بدون عمل نداريم. در قرآن، بعد از ايمان، عمل صالح است؛ اگرچه طبق بعضى از روايات، ايمان هم عمل است؛ «الايمان هوالعمل».(6) عمل، جوانحى و قلبى است؛ ارادهيى است كه انسان بر قلب و روح خود حاكم مىكند. اراده كردن، گاهى - و شايد هم هميشه - مشكلتر و سنگينتر از عمل كردن به جوارح و به جسم است؛ گاهى مشكل قضيهى ما آنجاست. بايد عمل باشد؛ در خط صلاح هم باشد.
معيار و فارق صلاح و فساد اين است كه آيا ما آن كار را براى رضاى خدا انجام مىدهيم، يا نه. بديهى است زمانى كه ما مىخواهيم كارى را براى رضاى خدا انجام بدهيم، وقتى اين احساس از ما متمشى مىشود، كه بررسى كرده باشيم و حُسن عمل و مطلوبيت عمل را فهميده باشيم، بعد آن را براى رضاى خدا انجام بدهيم. پس، در بطن كسب رضاى خدا، آگاهى و هشيارى و توجه همهجانبه و تدبير الهى مؤمن هست.
جا دارد كه به غم طولانىِ عميقِ فقدان شهداى عزيزمان اشاره كنم؛ كه مجاهدت و تلاش آنها، مظهر والاى صبر و كار مخلصانه بود. امروز هم خداى متعال، با بازگشت پيكر مطهر شهيد عزيزمان - شهيد تندگويان(7) - ياد شهدا را در ذهن ملت ايران زندهتر كرد. خدا او را غريق رحمت كند، و همچنان كه غريبانه مجاهدت كرد و در راه خدا شهيد شد، ثواب و اجر شهداى غريب راه خدا را به او ارزانى بدارد.
در باب انتخابات - كه مسألهى روز شماست - مسائل بسيارى هست. لازم است ما جهاتى از بحث را در اينجا مطرح كنيم؛ بسيارى از آنها هم در موقع مناسب به عرض ملت ايران خواهد رسيد و در وقت مقتضى، آنچه لازم باشد، انشاءاللَّه گفته خواهد شد. آنچه امروز مطرح است و لازم است با شما برادران عزيز وزارت كشور و استانداران و فرمانداران و معاونان سياسى و كاركنان وزارت محترم كشور مطرح بشود، اين است كه انتخابات، با همان جايگاه اساسى خود در نظام جمهورى اسلامى، همواره مورد توجه باشد. انتخابات، آن نقطهى اساسى وصل افكار و آراى مردم به بدنهى نظام اجرايى است. اگر انتخابات - همچنان كه بحمداللَّه در گذشته همينطور بوده است - با حضور مردم، با ارادهى مردم، با آزادى كامل مردم و انتخاب آزادانهى آنها انجام بگيرد، و بخصوص اگر انشاءاللَّه در اين انتخاب، حداكثر آگاهى از سوى مردم به كار برود، تا اينكه افراد صالح و شايسته و حقيقتاً حايز شأن نمايندگى اين ملت عظيم، به مجلس فرستاده بشوند، نظام اسلامى مىتواند مطمئن باشد كه در جهت آرزوها و هدفهاى خود در حركت است. اين، نقش انتخابات و شأن والاى انتخابات است.
جايگاه مجلس، جايگاهى است بسيار عالى؛ انعكاس نظرات و ارادهى ملت در قوانين و مقررات كشور و رگههاى اجرايى كشور است؛ اين چيز كمى نيست. مجلس بحمداللَّه در نظام جمهورى اسلامى، تا حدود زيادى معناى واقعى خودش را پيدا كرد. مجلس، جاى افرادى از بطن تودههاى انقلابى مردم است؛ آدمهايى علاقهمند و دلسوز - البته به طور اكثر - افرادى كه مىخواهند براى ملت كارى انجام بگيرد، و تلاش مىكنند كه در اين كار خوبى كه مورد علاقهى آنهاست، به نحوى سهيم باشند.
بحمداللَّه در دورههايى كه تاكنون گذشته است، ما تا حدود زيادى شاهد چنين منظرههايى بودهايم؛ آزاد حرف خودشان را بزنند و راهى را كه صحيح مىدانند، تعقيب بكنند. اين، خصوصيات مجلس اسلامى است؛ كه بخش مهمى از اين خصوصيات وجود داشته است. البته نمىخواهيم بگوييم استثناء ندارد؛ چرا، بالاخره در هرجا استثناهايى هم هست؛ اما قضاوت بر روى غلبه و بر روى روال طبيعى كار است.
بايد كوشش كنيد كه انتخابات دورهى چهارم، حتّى از دورههاى قبل هم بهتر برگزار بشود؛ نبايد از اين توقع تعجب كرد. نبايد دو روزمان يكسان باشد؛ روزبهروز بايد بهتر بشويم؛ دولتهاى ما هم بايد روزبهروز بهتر بشوند؛ مسؤولان و مأموران ما هم بايد بهتر بشوند. هر فردى از افراد ما، در هر كارى كه داريم، بايد توقع بهتر شدن را از خودمان و ديگران داشته باشيم. ما بايد پيش برويم. معناى پيشرفت، پيشرفت ظاهرى و مادّى كه نيست؛ پيشرفت به سمت هدفهاست؛ يعنى يك امر معنوى، كه با بهتر شدن ماها ممكن است. با بدتر شدن ما، روزبهروز از هدف دور مىشويم. پس، مجلس هم محكوم به همين حكم است؛ انتخابات هم محكوم به همين حكم است.
آنچه در انتخابات، از نظر شما برادران عزيز و زحمتكش مهم است، در درجهى اول، سلامت انتخابات است. انتخابات بايد به معناى واقعى كلمه، نمايشگر رأى مردم باشد. اين به معناى آن نيست كه ما فقط از تقلب كردن كسانى كه ممكن است بخواهند چنين كارى بكنند، جلوگيرى بكنيم - آنكه به جاى خود محفوظ و معلوم است، و شأن مأموران جمهورى اسلامى، اجل از اين حرفهاست - بلكه بالاتر از اين، فضاى انتخابات، بايد فضاى سالمى باشد؛ فضاى تبليغات، بايد با فضاى پروپاگاندهاى معمول دنيا تفاوت داشته باشد.
امروز در دنيا، دمكراسى، يك دمكراسى حقيقى نيست؛ زيرا فشار تبليغات پُر زرق و برق توخالى، با سخنان فريبآميز، آنچنان بر ذهن مردم سنگينى مىكند، كه امكان انتخاب درست را به مردم نمىدهد؛ نمىگذارند مردم فكر كنند. هر كس كه مقدارى از كارهاى انتخاباتى كشورهاى به اصطلاح دمكراتيك را مشاهده كرده باشد، اين معنا برايش واضح است. حرفهايى كه مىزنند، وعدههايى كه مىدهند، قيافههايى كه مىگيرند، تملقهايى كه از بعضى از قشرها يا گروهها مىگويند، ارتباطهايى كه با جناحهاى خاصى برقرار مىكنند تا نظر آنها را جلب بكنند، اينها كارهاى سالمى نيست؛ كارهايى است كه وقتى در يك مجموعهى مردمى انجام گرفت، فضا را مسموم مىكند و قدرت فكر كردن به آنها نمىدهد.
تبليغ، صحيح و حق است؛ اما با معناى واقعى كلمه، با حفظ حدود شرعى كلمه، به دور از فريب، به دور از كارهاى دروغين و نمايشى، به دور از متهم كردن اين و آن. نمىشود ما بگوييم كه مسؤولان انتخابات، نسبت به اين قضيه هيچ مسؤوليتى ندارند؛ اين شرط سلامت انتخابات است.
نكتهى بعدى، همكارى دستگاههايى است كه با هم اين بار سنگين را بر دوش دارند؛ چه وزارت كشور، چه شوراى محترم نگهبان، چه نيروى انتظامى. آن كسانى كه مىخواهند اين بساط مقدس را پاسدارى كنند، بايد با هم هماهنگ باشند؛ همكارى كنند و در خودشان تفاهم به وجود بياورند. من اميدوارم در اين نوبت انتخابات، انشاءاللَّه اين تفاهم به حد اعلى برسد؛ پيشبينى من هم همين است.
بحمداللَّه وزير محترم كشور،(8) روحانى، فاضل، عالم، عاقل و متصف به صفات پسنديدهاند. اعضاى محترم شوراى نگهبان هم - كه مجتهدان عدول و منصوبان امامند - همينطورند. تصور من اين است كه آنچه پيش خواهد آمد، انشاءاللَّه چيز خوبى خواهد شد و همكارى صميمانهيى خواهد بود؛ اما بايد براى اين تلاش كنيد.
آنچه مهم است، اين است كه ما به آن مأموران زيرِ دستمان نگاه كنيم. شما در مديريتى كه اعمال خواهيد كرد - همهى طرفهاى قضيه را عرض مىكنم - بايد بدقت مراقب كارهاى كسانى باشيد كه زير نظر و زير دست شما كار مىكنند؛ اين اساس صحت كار است. شما خوبيد؛ اما اين كافى نيست؛ بايد مأموران شما هم از خوبيهاى شما، از صفاى شما، از صميميت شما بهرهمند باشند. دقت كنيد، و حقيقتاً در اين كارى كه به مردم ارتباط پيدا مىكند، هيچ اغماضى نكنيد و از هيچ تخلفى نگذريد.
البته ممكن است كانديداهاى انتخابات، وابسته به جناحهاى مختلف سياسى باشند، يا خواهند بود - ايرادى هم ندارد - ممكن است با هم تنافسهايى(9) داشته باشند؛ اما هيچ مسؤولى از مسؤولان، بههيچوجه نبايد اجازه بدهد كه برداشتهاى خطى، برداشتهاى جناحى و گرايشهاى گروهى، اندكى در اين كار تأثير بگذارد. اين كار بايد انشاءاللَّه سالم و خالص و بدون اندكى خدشه انجام بگيرد؛ اين است كه مردم را دلگرم خواهد كرد.
البته مردم عزيز ما به ياد داشته باشند، و قطعاً به ياد دارند كه امام بزرگوار، در همهى انتخاباتى كه از اول انقلاب تا زمان رحلت آن بزرگوار انجام گرفت، بر حضور مردم تأكيد كردند. واقعاً فرقى نمىكند كه كانديداى چه گروهى مطرح باشد. فرقى نمىكند كه فرضاً كدام جناح، غلبهى بر جناح ديگرى داشته باشد. فرقى نمىكند كه كدام نامزد انتخاباتى، فعاليت بيشترى در اين شهر يا حوزهى انتخاباتى دارد و ممكن است حضور مردم، آراى او را بيشتر كند. او كيست و من چه كسى هستم، در اينجا مطرح نيست؛ اشخاص مطرح نيستند. اصل حضور مردم، پشتوانهى مجلس شوراى اسلامى است؛ و مجلس شوراى اسلامى، قاعدهى نظام است. با اين ديد بايستى به انتخابات نزديك شد.
اميدواريم كه خداى متعال انشاءاللَّه از آن نصرتهاى معنوىِ عميقِ من حيث يحتسب و من حيث لايحتسب، در اين كار انتخابات هم نصيب ملت ايران و نصيب همهى شما بكند. انشاءاللَّه به آن روزى برسيم كه ببينيم مجلس و دستگاههاى مردمى، با فعاليت خالص و كامل، آنچنان نمايش خلوصى را در مقابل چشم مردم دنيا قرار مىدهند، كه خود اين، مشوق انسانها و ملتها به گرايش به سوى حركت اسلامى و نظام اسلامى باشد.
از خداوند متعال مىخواهم كه فضل و رحمت و كمك و تأييد خودش را نسبت به شما برادران عزيز شامل بفرمايد؛ و انشاءاللَّه ولىّعصر(ارواحنافداه) شما را مشمول توجهات خود قرار بدهد، و بتوانيم در راهى كه رضاى آن بزرگوار است، همه با هم حركت كنيم.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
-------------------------------------------------
1) انتخابات دورهى چهارم مجلس شوراى اسلامى
2) محمّد: 7
3) طلاق: 2 و 3
4) اعلام متجاوز بودن عراق از طرف سازمان ملل متحد
5) محمّد: 7
6) الالفين، ص 320
7) 1370 - 1329 ش.
8) حجةالاسلام عبداللَّه نورى
9) خودنماييها