بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
اذن للّذين يقاتلون بانّهم ظلموا و انّ اللَّه على نصرهم لقدير. الّذين اخرجوامن ديارهم بغير حقّ الّا ان يقولوا ربّنااللَّه و لولا دفعاللَّه النّاس بعضهم ببع لهدّمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسماللَّه كثيرا و لينصرنّ اللَّه من ينصره انّ اللَّه لقوىّ عزيز(1)
در تاريخ ملتها لحظاتى است كه نوع تصميمگيرى در آن، بر زمانى طولانى از عمر آن ملت اثر مىگذارد و تلخى و رنج و ذلت و اسارت، و يا آزادگى و عزت و شادكامى، براى نسلهايى به ارمغان مىآورد.
اگر آن روزى كه صهيونيستها اولين تيشهها را بر ريشهى عميق مليت فلسطينى مىزدند، تا مليتى دروغين و جعلى و بىريشه به جاى آن در خاك متعلق به مسلمين بگذارند، سران مسلمان و عناصر مؤثر و به تبع آنان تودههاى مردم، حضور و مقاومت جدى و هوشيارانهيى از خود نشان مىدادند، امروز از اين همه مصيبت و بلايى كه ميوهى زهرآگين شجرهى خبيثهى دولت صهيونيستى است، در اين منطقه خبرى نبود و شايد ملتهاى منطقه و بخصوص ملت مظلوم فلسطين، از آنچه در اين چهل و پنج سال كشيده است، معاف مىبود.
آن روز سستعنصرىِ بعضى و قدرتطلبىِ بعضى و راحتطلبىِ بعضى و ناهشيارى بعضى، دست به هم داد و خيانتى عمومى را شكل بخشيد و نتيجه آن شد كه شد: هزاران خون بهناحقريخته، هزاران ناموس هتكشده، هزاران خانهى ويران شده، هزاران سرمايهى بر باد رفته، هزاران آرزوى دفنشده، هزاران روز و شب تلخ و مصيبتبارى كه با گرسنگى و دربهدرى و بىخانمانى و اشك و آه يك ملت در اردوگاههاى اردن و لبنان سپرىشده، يا در وطن اشغالى در زير چكمه و سرنيزهى دشمن بهسرآمده، هزاران انسانى كه بىهيچ جرمى در معرض سختترين عقوبتهاى زمانه قرار گرفته، و هزاران غم ناگفتنى ديگر كه جز آنان كه روزهاى جان كندن تدريجى در اردوگاه را در مجاورت خانهى غصب شدهى خود يا در خانهى زير قيمومت بيگانه مىگذرانند، كسى ديگر قادر به درك آن نيست. ... همه و همه از آن خيانت بزرگ پديد آمد، و آن خيانت، خيانتهاى ديگر را به دنبال آورد؛ و اين امواج خيانت، چه فضيلتها را كه خشكاند و چه روحيهها را كه ميراند و چه شعلهها را كه فسرد. ...
هر كسى آن روز مىتوانسته كارى بكند و قدمى در راه دفع اين ظلم بزرگ بردارد، و نكرده و برنداشته، محكوم لعن و نفرين اين دو نسل فلسطينى، و مشمول قضاوت قاطع و سخت تاريخ معاصر و آينده، و مورد عذاب و تقاص الهى در روز جزاست؛ و در اين، فرقى ميان رجال سياست و رجال اقتصاد و رجال فرهنگ و ادبيات و رجال جنگ و نبرد نيست. ...
امروز يك بار ديگر يكى از آن لحظههاى سرنوشتساز در پيش است، و يكى از آن امتحانهاى عمومى آماده. مسأله اين است كه امريكا در بحبوحهى آنچه پيروزيهاى پس از پايان «جنگ سرد» ناميده مىشود، و به بركت سكوت رعبآميزى كه بر برخى از كشورهاى اين منطقه حاكم گشته، و با تكيه بر حضور نظامى غاصبانه در خليج فارس، درصدد است مشكل خود و مشكل صهيونيستهاى غاصب را حل كند؛ اسرائيل از سوى اعراب به رسميت شناخته شود و داعيهى «فلسطين» براى هميشه پايان يابد.
خلاصى اسرائيل از دغدغهى معارضات دولتهاى عربى، آن دستآموز امريكا را اولاً براى وظيفهى اصليش، يعنى مبارزه با حركتهاى اسلامى در اين منطقه - كه بزرگترين خطر جدى براى امريكاست - آماده مىسازد؛ ثانياً نفوذ امريكا را بر كشورهاى اين منطقهى حياتى قطعى كرده، منطقه را به صورت خانهى امن امريكاييان درمىآورد و شيطان بزرگ، صاحباختيار بىدردسر خاورميانه مىشود؛ و ثالثاً اسرائيل در راه توسعهى سرزمينهاى اشغالى و آرزوى «از نيل تا فرات»، يك سنگر مهم ديگر را فتح مىكند.
دشمن درصدد است فلسطين را يكباره از پيكر دنياى اسلام جدا كند و شجرهى ملعونهى صهيونيسم را در خانهى مسلمين ماندگار سازد. امريكا درصدد است با تثبيت رژيم اشغالگر، همهى سررشتههاى زندگى در اين منطقهى حساس را به دست گيرد و خود را از نگرانى خيزش اسلامى در خاورميانه و آفريقا نجات دهد. دشمنان اسلام مىخواهند همهى كينهى ديرين خود با اسلام و شكستهايى را كه در سالهاى اخير بر اثر بيدارى مسلمين تحمل كردهاند، در اينجا جبران كنند. اين حادثه با هيچيك از توطئههاى چند سال اخير دربارهى خاورميانه قابل مقايسه نيست؛ اينجا سخن از غصب يك كشور و دربهدرى مستمر و ابدى يك ملت و جداسازى نهايى پارهى تن جهان اسلام و مركز جغرافيايى وطن بزرگ اسلامى و قبلهى اولاى مسلمين است.
در اين لحظهى خطير، مسلمين جهان بايد احساس تكليف كنند؛ بايد وظيفهيى را كه مسلمانى بر دوش آنان نهاده، درك كنند. از سويى تكليف حفاظت از سرزمينهاى اسلامى است، كه از ضروريات فقه مسلمين است؛ و از سوى ديگر پاسخ به استغاثهى ملتى مظلوم ... كه پيامبر(ص) فرموده است: هر كس نداى استغاثهى مسلمى را بشنود و پاسخ نگويد، مسلمان نيست. ... و امروز نه يك فرد، كه يك ملت صدا به استغاثه برداشته است.
امروز دولتهاى مسلمان بايد احساس تكليف كنند. قدرت دولتهاى مسلمان، اگر متفق و همصدا باشند، از قدرت امريكا بيشتر است. امريكا به اين منطقه محتاجتر است، تا اين منطقه به امريكا. دولتها بايد بدانند كه خواست ملتهاى مسلمان آن است كه همهى آنها با هم به خواست مستكبرانهى امريكا و اسرائيل پاسخ «نه» بگويند. اين مطمئنترين اقدام براى حفظ خود دولتها و حفظ شرف و عزت كشورهاى اسلامى است. بايد از تهديد و تطميع امريكا و فشار تبليغاتى مطبوعات صهيونيستى نهراسند و به نداى وظيفهى اسلامى و ملى خود پاسخ گويند.
ملتهاى مسلمان بدانند كه آنان نيز به اندازهى دولتها نزد خدا و نزد تاريخ مسؤولند. شما مىتوانيد دولتها را به مقاومت در برابر فشارهاى استكبارى وادار، و آنان را در اين راه كمك كنيد؛ و مىتوانيد براى دولتهايى كه به اين وظيفهى حتمى پشت پا مىزنند، خطرى بزرگ بيافرينيد.
شما علماى اسلام و نويسندگان و روشنفكران و دانشجويان كشورهاى اسلامى، وظايف فورىترى داريد. شما مىتوانيد ملتها را از عظمت مصيبتى كه امريكا و اسرائيل براى جهان اسلام تدارك مىبينند، آگاه كنيد و نيروى عظيم ملى را براى مقابله با آن بسيج نماييد. دولتهايى كه خود را براى همراهى با اين خيانت آماده مىكنند، بايد خطر خشم ملتهاى خود را دريابند.
محور اين مبارزهى حساس و خطير، ملت مظلوم و شجاع فلسطين است، كه مصايب را با همهى وجود درك كرده و اكنون به بركت تمسك به اسلام، با مبارزهى جانانهى خود در داخل وطن غصب شده، خطرى عظيم براى دشمن آفريده است. توطئهى بزرگ استكبارى بر آن است كه اين مبارزه را خاموش كند؛ اما به حول و قوّهى الهى و به همت فلسطينيان شجاع و به كمك ملتها و دولتهاى مسلمان، اين شعله بايد روزبهروز برافروختهتر گردد، تا همهى بناى پوشالى دشمن را در كام خود فرو برد؛ و اين خواهد شد و نصرت الهى بر آنان نازل خواهد گشت؛ «ولينصرنّ اللَّه من ينصره انّ اللَّه لقوىّ عزيز»(2).
دشمن بداند كه هيچ تهديد و هيچ ترفندى از قبيل شركت دادن فلسطينيانِ پشت كرده به آرمان فلسطين در كنفرانس امريكايى، نخواهد توانست نفوس مؤمنهيى را كه جهاد در راه نجات فلسطين را تكليف اسلامى خود مىدانند، از اين مبارزهى برحق رويگردان كند، و علىرغم خواست امريكا و دستياران و وابستگانش، جهاد ملت فلسطين ادامه خواهد يافت و اين شعلهى مقدس، با خيانت سياستمداران وابستهى فلسطينى و عرب خاموش نخواهد شد.
مهمترين علاج توطئهى امريكا، در داخل سرزمينهاى اشغالى و در دستان نيرومند مبارزان فلسطينى است؛ ليكن همهى مسلمين موظفند در اين جهاد شركت جسته و كمكهاى مالى و سياسى و اطلاعاتى و نظامى و تجهيزاتى را به سوى آنان سرازير كنند. ملت فلسطين بايد احساس تنهايى نكند. صهيونيستها و كسانى كه شكنجه و كشتار مبارزان فلسطينى منتسب به آنهاست، بايد در هيچ جاى جهان احساس امنيت نكنند. صندوقهاى پشتيبانى و هستههاى كمك به فلسطينيان مبارز بايد در همه جاى عالم و از سوى دولتها و ملتها تشكيل شود. تحريم اقتصادى دولت غاصب و به رسميت نشناختن آن، وظيفهى همهى دولتهاى مسلمان است و ملتها بايد در برابر اين مسأله حساسيت نشان دهند ... و با اين وسايل و با همهى وسايل ممكن بايد با توطئهى جارى مقابله، و از تأثير آن ممانعت به عمل آيد. به هر تقدير، مسألهى فلسطين يك راه حل بيشتر ندارد و آن، تشكيل دولتى فلسطينى در تمامى سرزمين فلسطين است.
هدايت و كمك الهى را براى همهى دولتها و ملتهاى مسلمان مسألت مىكنم و دوام اميد و پيروزى آنان را خواهانم.
والسّلام على عباداللَّه الصّالحين
على الحسينى الخامنهئى
بيستوپنجم مهرماه يكهزاروسيصدوهفتاد
مصادف با هشتم ربيعالثانى 1412
------------------------------------
1) حج: 39 و 40
2) حج: 40
اذن للّذين يقاتلون بانّهم ظلموا و انّ اللَّه على نصرهم لقدير. الّذين اخرجوامن ديارهم بغير حقّ الّا ان يقولوا ربّنااللَّه و لولا دفعاللَّه النّاس بعضهم ببع لهدّمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسماللَّه كثيرا و لينصرنّ اللَّه من ينصره انّ اللَّه لقوىّ عزيز(1)
در تاريخ ملتها لحظاتى است كه نوع تصميمگيرى در آن، بر زمانى طولانى از عمر آن ملت اثر مىگذارد و تلخى و رنج و ذلت و اسارت، و يا آزادگى و عزت و شادكامى، براى نسلهايى به ارمغان مىآورد.
اگر آن روزى كه صهيونيستها اولين تيشهها را بر ريشهى عميق مليت فلسطينى مىزدند، تا مليتى دروغين و جعلى و بىريشه به جاى آن در خاك متعلق به مسلمين بگذارند، سران مسلمان و عناصر مؤثر و به تبع آنان تودههاى مردم، حضور و مقاومت جدى و هوشيارانهيى از خود نشان مىدادند، امروز از اين همه مصيبت و بلايى كه ميوهى زهرآگين شجرهى خبيثهى دولت صهيونيستى است، در اين منطقه خبرى نبود و شايد ملتهاى منطقه و بخصوص ملت مظلوم فلسطين، از آنچه در اين چهل و پنج سال كشيده است، معاف مىبود.
آن روز سستعنصرىِ بعضى و قدرتطلبىِ بعضى و راحتطلبىِ بعضى و ناهشيارى بعضى، دست به هم داد و خيانتى عمومى را شكل بخشيد و نتيجه آن شد كه شد: هزاران خون بهناحقريخته، هزاران ناموس هتكشده، هزاران خانهى ويران شده، هزاران سرمايهى بر باد رفته، هزاران آرزوى دفنشده، هزاران روز و شب تلخ و مصيبتبارى كه با گرسنگى و دربهدرى و بىخانمانى و اشك و آه يك ملت در اردوگاههاى اردن و لبنان سپرىشده، يا در وطن اشغالى در زير چكمه و سرنيزهى دشمن بهسرآمده، هزاران انسانى كه بىهيچ جرمى در معرض سختترين عقوبتهاى زمانه قرار گرفته، و هزاران غم ناگفتنى ديگر كه جز آنان كه روزهاى جان كندن تدريجى در اردوگاه را در مجاورت خانهى غصب شدهى خود يا در خانهى زير قيمومت بيگانه مىگذرانند، كسى ديگر قادر به درك آن نيست. ... همه و همه از آن خيانت بزرگ پديد آمد، و آن خيانت، خيانتهاى ديگر را به دنبال آورد؛ و اين امواج خيانت، چه فضيلتها را كه خشكاند و چه روحيهها را كه ميراند و چه شعلهها را كه فسرد. ...
هر كسى آن روز مىتوانسته كارى بكند و قدمى در راه دفع اين ظلم بزرگ بردارد، و نكرده و برنداشته، محكوم لعن و نفرين اين دو نسل فلسطينى، و مشمول قضاوت قاطع و سخت تاريخ معاصر و آينده، و مورد عذاب و تقاص الهى در روز جزاست؛ و در اين، فرقى ميان رجال سياست و رجال اقتصاد و رجال فرهنگ و ادبيات و رجال جنگ و نبرد نيست. ...
امروز يك بار ديگر يكى از آن لحظههاى سرنوشتساز در پيش است، و يكى از آن امتحانهاى عمومى آماده. مسأله اين است كه امريكا در بحبوحهى آنچه پيروزيهاى پس از پايان «جنگ سرد» ناميده مىشود، و به بركت سكوت رعبآميزى كه بر برخى از كشورهاى اين منطقه حاكم گشته، و با تكيه بر حضور نظامى غاصبانه در خليج فارس، درصدد است مشكل خود و مشكل صهيونيستهاى غاصب را حل كند؛ اسرائيل از سوى اعراب به رسميت شناخته شود و داعيهى «فلسطين» براى هميشه پايان يابد.
خلاصى اسرائيل از دغدغهى معارضات دولتهاى عربى، آن دستآموز امريكا را اولاً براى وظيفهى اصليش، يعنى مبارزه با حركتهاى اسلامى در اين منطقه - كه بزرگترين خطر جدى براى امريكاست - آماده مىسازد؛ ثانياً نفوذ امريكا را بر كشورهاى اين منطقهى حياتى قطعى كرده، منطقه را به صورت خانهى امن امريكاييان درمىآورد و شيطان بزرگ، صاحباختيار بىدردسر خاورميانه مىشود؛ و ثالثاً اسرائيل در راه توسعهى سرزمينهاى اشغالى و آرزوى «از نيل تا فرات»، يك سنگر مهم ديگر را فتح مىكند.
دشمن درصدد است فلسطين را يكباره از پيكر دنياى اسلام جدا كند و شجرهى ملعونهى صهيونيسم را در خانهى مسلمين ماندگار سازد. امريكا درصدد است با تثبيت رژيم اشغالگر، همهى سررشتههاى زندگى در اين منطقهى حساس را به دست گيرد و خود را از نگرانى خيزش اسلامى در خاورميانه و آفريقا نجات دهد. دشمنان اسلام مىخواهند همهى كينهى ديرين خود با اسلام و شكستهايى را كه در سالهاى اخير بر اثر بيدارى مسلمين تحمل كردهاند، در اينجا جبران كنند. اين حادثه با هيچيك از توطئههاى چند سال اخير دربارهى خاورميانه قابل مقايسه نيست؛ اينجا سخن از غصب يك كشور و دربهدرى مستمر و ابدى يك ملت و جداسازى نهايى پارهى تن جهان اسلام و مركز جغرافيايى وطن بزرگ اسلامى و قبلهى اولاى مسلمين است.
در اين لحظهى خطير، مسلمين جهان بايد احساس تكليف كنند؛ بايد وظيفهيى را كه مسلمانى بر دوش آنان نهاده، درك كنند. از سويى تكليف حفاظت از سرزمينهاى اسلامى است، كه از ضروريات فقه مسلمين است؛ و از سوى ديگر پاسخ به استغاثهى ملتى مظلوم ... كه پيامبر(ص) فرموده است: هر كس نداى استغاثهى مسلمى را بشنود و پاسخ نگويد، مسلمان نيست. ... و امروز نه يك فرد، كه يك ملت صدا به استغاثه برداشته است.
امروز دولتهاى مسلمان بايد احساس تكليف كنند. قدرت دولتهاى مسلمان، اگر متفق و همصدا باشند، از قدرت امريكا بيشتر است. امريكا به اين منطقه محتاجتر است، تا اين منطقه به امريكا. دولتها بايد بدانند كه خواست ملتهاى مسلمان آن است كه همهى آنها با هم به خواست مستكبرانهى امريكا و اسرائيل پاسخ «نه» بگويند. اين مطمئنترين اقدام براى حفظ خود دولتها و حفظ شرف و عزت كشورهاى اسلامى است. بايد از تهديد و تطميع امريكا و فشار تبليغاتى مطبوعات صهيونيستى نهراسند و به نداى وظيفهى اسلامى و ملى خود پاسخ گويند.
ملتهاى مسلمان بدانند كه آنان نيز به اندازهى دولتها نزد خدا و نزد تاريخ مسؤولند. شما مىتوانيد دولتها را به مقاومت در برابر فشارهاى استكبارى وادار، و آنان را در اين راه كمك كنيد؛ و مىتوانيد براى دولتهايى كه به اين وظيفهى حتمى پشت پا مىزنند، خطرى بزرگ بيافرينيد.
شما علماى اسلام و نويسندگان و روشنفكران و دانشجويان كشورهاى اسلامى، وظايف فورىترى داريد. شما مىتوانيد ملتها را از عظمت مصيبتى كه امريكا و اسرائيل براى جهان اسلام تدارك مىبينند، آگاه كنيد و نيروى عظيم ملى را براى مقابله با آن بسيج نماييد. دولتهايى كه خود را براى همراهى با اين خيانت آماده مىكنند، بايد خطر خشم ملتهاى خود را دريابند.
محور اين مبارزهى حساس و خطير، ملت مظلوم و شجاع فلسطين است، كه مصايب را با همهى وجود درك كرده و اكنون به بركت تمسك به اسلام، با مبارزهى جانانهى خود در داخل وطن غصب شده، خطرى عظيم براى دشمن آفريده است. توطئهى بزرگ استكبارى بر آن است كه اين مبارزه را خاموش كند؛ اما به حول و قوّهى الهى و به همت فلسطينيان شجاع و به كمك ملتها و دولتهاى مسلمان، اين شعله بايد روزبهروز برافروختهتر گردد، تا همهى بناى پوشالى دشمن را در كام خود فرو برد؛ و اين خواهد شد و نصرت الهى بر آنان نازل خواهد گشت؛ «ولينصرنّ اللَّه من ينصره انّ اللَّه لقوىّ عزيز»(2).
دشمن بداند كه هيچ تهديد و هيچ ترفندى از قبيل شركت دادن فلسطينيانِ پشت كرده به آرمان فلسطين در كنفرانس امريكايى، نخواهد توانست نفوس مؤمنهيى را كه جهاد در راه نجات فلسطين را تكليف اسلامى خود مىدانند، از اين مبارزهى برحق رويگردان كند، و علىرغم خواست امريكا و دستياران و وابستگانش، جهاد ملت فلسطين ادامه خواهد يافت و اين شعلهى مقدس، با خيانت سياستمداران وابستهى فلسطينى و عرب خاموش نخواهد شد.
مهمترين علاج توطئهى امريكا، در داخل سرزمينهاى اشغالى و در دستان نيرومند مبارزان فلسطينى است؛ ليكن همهى مسلمين موظفند در اين جهاد شركت جسته و كمكهاى مالى و سياسى و اطلاعاتى و نظامى و تجهيزاتى را به سوى آنان سرازير كنند. ملت فلسطين بايد احساس تنهايى نكند. صهيونيستها و كسانى كه شكنجه و كشتار مبارزان فلسطينى منتسب به آنهاست، بايد در هيچ جاى جهان احساس امنيت نكنند. صندوقهاى پشتيبانى و هستههاى كمك به فلسطينيان مبارز بايد در همه جاى عالم و از سوى دولتها و ملتها تشكيل شود. تحريم اقتصادى دولت غاصب و به رسميت نشناختن آن، وظيفهى همهى دولتهاى مسلمان است و ملتها بايد در برابر اين مسأله حساسيت نشان دهند ... و با اين وسايل و با همهى وسايل ممكن بايد با توطئهى جارى مقابله، و از تأثير آن ممانعت به عمل آيد. به هر تقدير، مسألهى فلسطين يك راه حل بيشتر ندارد و آن، تشكيل دولتى فلسطينى در تمامى سرزمين فلسطين است.
هدايت و كمك الهى را براى همهى دولتها و ملتهاى مسلمان مسألت مىكنم و دوام اميد و پيروزى آنان را خواهانم.
والسّلام على عباداللَّه الصّالحين
على الحسينى الخامنهئى
بيستوپنجم مهرماه يكهزاروسيصدوهفتاد
مصادف با هشتم ربيعالثانى 1412
------------------------------------
1) حج: 39 و 40
2) حج: 40