پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

بيانات‌ در ديدار رئيس‌ و مسؤولان‌ قوه‌ي‌ قضاييه‌

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم

آقايان محترم! خيلى خوش آمديد. از اين‌كه اين توفيق را پيدا كردم كه با مجموعه‌يى از قضات محترم كشور و مسؤولان محترم دستگاه قضايى اين ملاقات دسته‌جمعى را داشته باشم، خوشوقتم.

هميشه جامعه‌ى قضات در يك كشور، جزو مجموعه‌هاى وزين و عالى‌قدر و برخوردار از وزانتهاى علمى و اخلاقى و تقوايى هستند. شايد در اغلب و يا همه‌ى جوامع عالم، دستگاه قضا و عناصر آن، اين خصوصيت را دارند. در كشور ما هم كه قضا يك مرتبه‌ى الهى است و شغل پيامبران مى‌باشد و به افراد صالح و شايسته در ميان جامعه مى‌رسد، طبعاً اين خصوصيت بيشتر وجود دارد. اميدواريم كه خداوند به شما آقايان و به مسؤولان محترم اين قوّه‌ى حساس و مهم بيش‌ازپيش توفيق بدهد و شما را كمك كند، تا اين بار سنگينى را كه بر دوش داريد، ان‌شاءاللَّه به مقصد برسانيد. من فقط از باب تذكر، جمله‌ى مختصرى عرض مى‌كنم؛ چون حقايق عمومى و سياستهاى اسلامى امر قضا - كه ما قاعدتاً بايد از آنها بيشتر بحث كنيم - براى اذهان شريف آقايان نقطه‌ى پنهانى ندارد.

قضا در يك كشور، معيار سلامت آن كشور است. اگر دستگاه قضايى سالم بود، مى‌توان نتيجه گرفت كه وضع عمومى جامعه و كشور از جهت برخوردارى از عدالت و دورى از تبعيض و ستم و اجحاف و تجاوز واين غصه‌هاى بزرگ بشرى، سالم است. يعنى اگر فرض كنيم كه كسى از يك كشور هيچ خبر نداشته باشد، به دستگاه قضايى آن كشور برود و تفحصى بكند، ببيند كه در آن‌جا قضاتى عادل و قاطع، سيستم و سازمانى منسجم و كارآمد، قوانينى حساب‌شده و عادلانه وجود دارد، و مشاهده كند كه آنها خوب كار مى‌كنند، قاعدتاً بايد نتيجه بگيرد كه وضع اين كشور خوب است.

در اين فيلمهاى تبليغاتى كه بعضى از اين كشورها مى‌سازند - نه اين‌كه به اسم تبليغات باشد؛ باطنش تبليغاتى است - سعى مى‌كنند كه دستگاه قضايى خودشان را مستقل، كارآمد و قاطع نشان بدهند. ما از دستگاههاى قضايى خيلى از كشورهاى مادّى دنيا خبر داريم؛ آن‌طور كه نشان مى‌دهند، نيست. اگرچه البته نقاط قوّتى در برخى از جاها وجود دارد، ليكن آن‌طور كه سعى مى‌شود معرفى كنند، نيست. نشان مى‌دهند كه قاضى، هوشيار و دلسوز و خستگى‌ناپذير و تأثيرناپذير است. مى‌خواهند در اين فيلمها و اين داستان‌سراييها، اينها را نشان بدهند و معرفى كنند. از اين جهت است كه اگر معلوم شد دستگاه قضا سالم است، در زمينه‌ى مسائل عمومى كشور، نتايج بسيارى از آن مى‌شود گرفت.

بنابراين، دستگاه قضا بايد كوشش كند كه هرچه در وسع و توان بنى‌آدم است، با كسريها و كمبودهايى كه بالاخره در كار انسانها هست، به سمت كمال دستگاه و سيستم قضا و تشكيلات قضايى پيش برود؛ و اين نمى‌شود، مگر با رعايت كامل ضوابط و موازين اسلامى در امر تأمين عدالت، كه يكى از عمده‌ترينش عبارت از عدم تبعيض در شمول قانون كشور و قوانين قضايى است. اين، شايد يكى از آن اساسيترين كارها در دستگاه قضاست. البته علل مخففه و مشدده، خودش جزو معيارهاى قضايى است؛ آنها را منكر نيستيم. اگر در يك مورد، جرمى همراه با علل مشدد يا همراه با علل مخفف وجود دارد، آنها كار خودشان را بكنند؛ اشكالى ندارد، حساب‌شده است؛ اما غير از آن، هيچ چيز ديگرى كه تفكيكى بين شمول قوانين نسبت به افراد مختلف ايجاد كند، وجود نداشته باشد. اگر ما همين يك قلم را مورد توجه قرار بدهيم، دستگاه قضايى به ميزان زيادى به پيش خواهد رفت.

مكرر از تحول در دستگاه قضايى و پيشرفت به سمت يك دستگاه قضايى سالم و كامل صحبت مى‌شود، و من از نزديك شاهدم كه واقعاً تلاشهاى زيادى هم انجام مى‌گيرد و رئيس محترم قوّه‌ى قضاييه و مسؤولان محترم واقعاً دلسوزانه تلاش مى‌كنند؛ انسان اين را كاملاً حس مى‌كند. من مى‌خواهم عرض بكنم كه اصلاح‌سازى دستگاه قضايى، در درجه‌ى اول به همين چيزهاست. ما كارى بكنيم كه شمول قوانينى كه قضاوت براساس آنها انجام مى‌گيرد، نسبت به همه‌ى افراد يكسان باشد و تبعيضى وجود نداشته باشد.

من در حالات اميرالمؤمنين (عليه‌الصّلاة و السّلام) مطالعه مى‌كردم، ديدم اين عدلى كه ما از آن بزرگوار شنيده‌ايم - اگرچه گمان نمى‌كنم كه حتّى ما شيعيان و جوامع شيعى، آن عدالت را درست لمس و درك كرده باشيم كه چه بوده است؛ ليكن آن‌قدر عظيم بوده كه دنيا را پُر كرده است و آوازه‌ى عدل اميرالمؤمنين در همه‌جا گسترده شده است - به ميزان زيادى مربوط است به همين عدم رعايت جاذبه‌ها و ارتباطها، عدم رعايت خويشاوندى، حتّى عدم رعايت خدمات گذشته‌ى يك انسان، آن وقتى كه پاى محاسبه‌ى قضايى مى‌رسد.

«حسّان‌بن‌ثابت»، مداح اميرالمؤمنين(ع) و كسى كه با دشمنان آن حضرت در جنگها مقابله كرده بود، در جريانى به امرى مبتلا شد كه مستوجب حد بود. اميرالمؤمنين(ع) فرمود: بايد حد الهى بر او جارى بشود. «حسّان» گفت: يا اميرالمؤمنين! من آن كسى هستم كه براى شما آن همه شعر گفته‌ام. حالا ما باشيم، واقعاً اين‌جا چه فكر مى‌كنيم؟ آنچه كه در ذهنم هست، حضرت فرمودند: من حد خدا را به خاطر اين چيزها نمى‌توانم تعطيل كنم. روز ماه رمضان شرب خمر كرده بود، حد شرب خمر را جارى كردند؛ بيست تازيانه هم به عنوان تعزير بر هم زدن حرمت ماه رمضان به او زدند - مجموعاً صد تازيانه - كه اين بيست تازيانه‌ى آخر، بيشتر او را پوك كرده بود، كه اين ديگر چرا؟! همين قضيه هم موجب شد كه «حسّان‌بن‌ثابت» كوفه را ترك كرد و به شام رفت و به دستگاه معاويه پيوست و شايد از آن طرف هم عليه اميرالمؤمنين(ع) شعر گفت.

طبق آنچه كه در نهج‌البلاغه است، «عبداللَّه‌بن‌عباس» كه حوارى اميرالمؤمنين(ع) بود، و به تعبيرى از لحاظ شخصيت و سوابق و خدمت به اميرالمؤمنين، نفر دوم در دستگاه خلافت آن حضرت محسوب مى‌شد - معلوم است كه «عبداللَّه‌بن‌عباس» نسبت به اميرالمؤمنين چه حالتى داشته است - سر قضيه‌ى پولهاى بصره، كه گزارشى به حضرت داده شده بود، به او نامه‌يى نوشتند؛ او هم گله كرد، اما حضرت گله‌ى او را با جواب تندى پاسخ دادند كه چرا گله مى‌كنى؛ من دارم از تو حساب‌كشى مى‌كنم. اين، موجب شد كه «عبداللَّه‌بن‌عباس» از همان بصره به مدينه رفت و ديگر كوفه هم نيامد. البته به دشمنان اميرالمؤمنين نپيوست - معلوم بود كه نمى‌پيوندد - اما از جبهه‌ى على(عليه‌السّلام) خارج شد.

وقتى كه انسان دقيق مى‌شود، از اين قبيل الى‌ماشاءاللَّه در زندگى اميرالمؤمنين(ع) هست. ما بياييم اينها را قدرى در زندگى خودمان خرد كنيم. واقعاً ما بايد تفكرات امروز خود را، با آنچه كه اميرالمؤمنين(عليه‌الصّلاةوالسّلام) انجام مى‌دادند، تصحيح كنيم. سياستهاى اصلى قوّه‌ى قضاييه اينهاست؛ هيچ تبعيضى قايل نشويم.

امروز دستگاه قضايى حقيقتاً قابل مقايسه با قضاى گذشته‌ى اين كشور نيست. البته قضات شريف و خوب در گذشته زياد بودند. من خودم قضاتى را مى‌شناختم و مى‌شناسم كه پاكدامن، سالم، بى‌عيب، شجاع و تأثيرناپذير از خيلى از مقامات آن زمان بودند. اين‌طور نبود كه ما تصور كنيم در دادگسترى گذشته يكسره آدمهاى ناباب بودند؛ نخير، آن‌جا قضات خوب و در دل سوگند خورده‌يى وجود داشتند. من كسانى را ديده بودم كه واقعاً در مقابل زور و فشار دستگاه فرعونى آن زمان مى‌ايستادند؛ اما سيستم و تشكيلات و رهبرى قضا به نحوى بود كه وجود اين‌گونه افراد مفيد، در كل قضاوت كشور اثر نامحسوسى داشت؛ شايد هم هيچ اثرى نداشت. در دستگاه قضاى آن زمان، چه‌قدر ظلم و تبعيض مى‌شد و چه‌قدر سفارش كارآمد بود و جرايم از بين مى‌رفت و مظلومان غرامت ستمگران و ظالمان را مى‌دادند.

امروز دستگاه قضاوت ما واقعاً با گذشته قابل مقايسه نيست. امروز قضات ما از روى احساس دينى و احساس ايمان قضاوت مى‌كنند. اين، كاملاً آشكار است. اگر كسى منكر اين بشود، منكر واضحات شده و حقيقتاً بى‌انصافى كرده است. ما بايد اين فرهنگ رعايتها را با آنچه كه اميرالمؤمنين(ع) داشتند، مقايسه كنيم، ببينيم واقعاً چگونه است. حالا ما ادعا نمى‌كنيم كه بتوانيم مثل اميرالمؤمنين عمل كنيم. خود آن بزرگوار هم فرمود: «الا و انّكم لاتقدرون على ذلك»(1). «لاتقدرون» را در مورد خورد و خوراك گفت، كه مراعات اين چيزها خيلى آسانتر از مراعات آن مسائل معنوى است. معلوم است كه در آن مسائل معنوى، هيچ‌كس نمى‌تواند به آن پايه برسد؛ هيچ‌كس هم ادعايش را نكرده است؛ ليكن بايد به آن سمت برويم. در اين صورت، دستگاه قضا مورد اعتماد و اميد مردم خواهد شد.

شما الان ملاحظه مى‌كنيد، مدتهاست كه در مواردى، سرعت عملهاى بسيار زيبايى در اجراى احكام مشاهده مى‌شود. جرمى انجام مى‌گيرد، بلافاصله تحقيق مى‌شود، حكم عادلانه صادر مى‌شود و حدود الهى اجرا مى‌گردد. شما ديده‌ايد، آن‌جاهايى كه چنين حادثه‌يى اتفاق افتاده، مردم چه شور و شوقى نشان داده‌اند و چه‌قدر آبروى دستگاه قضا در آن‌جاها بالا رفته است.

ما بايد كارى كنيم كه دستگاه قضايى در كل زندگى مردم و در كل بسيط حيات يك‌يك افراد اين جامعه - سطح كشور را عرض نمى‌كنم؛ سطح كشور كه چيز قهرى است - چنين حالت اميدى داشته باشد؛ يعنى همين كه كسى مشكلى پيدا كرد، مظلوم واقع شد، يا مورد كمترين اجحافى قرار گرفت، در دل و بر زبان بگويد كه به دستگاه قضايى مراجعه مى‌كنم، تا ظالم سر جاى خودش بنشيند. بايد چنين روحيه‌يى در مردم به وجود بيايد، و اين با تبليغات نمى‌شود. اين از آن مواردى است كه تبليغات مطلقاً اثر نمى‌كند؛ چون با زندگى روزمره‌ى مردم سروكار دارد. مردم به خودشان نگاه مى‌كنند و حقيقت را پيدا مى‌نمايند.

من لازم مى‌دانم از حضرت آقاى يزدى (دامت‌بركاته) كه براى دستگاه قضايى واقعاً يك ذخيره‌ى الهى بودند و وجودشان بركت و نعمت است، به خاطر زحماتى كه انجام مى‌دهند، تشكر و تقدير بكنم. اميدواريم كه ان‌شاءاللَّه ايشان و بقيه‌ى آقايانى كه در رأس دستگاه قضايى يا در بخشهاى مختلف دستگاه مسؤوليتهايى دارند، و نيز يكايك قضات و كارمندان مؤثر دستگاه قضايى، مشمول بركات الهى باشند. ان‌شاءاللَّه روزبه‌روز شاهد پيشرفت در كار قضا باشيم و به سمت همان الگويى كه اسلام در اختيار ما گذاشته و در اعمال اميرالمؤمنين(ع) مشاهده مى‌شود، حركت بكنيم.

لازم مى‌دانم كه از شهيد عالى‌قدر و مظلوم - آيةاللَّه بهشتى - تجليل كنم. حقيقتاً ايشان براى بسيارى از امور انقلاب، از جمله براى قضاى كشور، عنصر برجسته‌يى بودند، و اين اقبالى براى دستگاه قضا بود كه پايه‌ريزى قضاى اسلامى در جمهورى اسلامى، به وسيله‌ى يك چنين مرد بزرگ، فاضل، عالم، بااراده، متقى، آگاه و باهوش طراحى شد. ان‌شاءاللَّه كه در همان مبنا و در همان جهت، پيشرفتها روزبه‌روز چشمگيرتر باشد.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

---------------------------------------------
1) نهج‌البلاغه، نامه‌ى 45