بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
والحمدللَّه ربّ العالمين. والصّلاة والسّلام على سيّدنا و نبيّنا ابى القاسم المصطفى محمّد و على اله الاطيبين الاطهرين المنتجبين و صحبه المصطفين الاخيار. اللّهمّ صلّ و سلّم على وليّك و حجّتك حجّةبن الحسن صلواتك عليه و على ابائه.
خداى متعال را شكرگزارم كه اين توفيق به من داده شد كه بتوانم با مردم صميمى و عزيز منطقه ى لارستان، در اين شهر كهن و قديمى، در جمع متراكم شما برادران و خواهران عزيز ديدار كنم. من در گذشته در سفرهاى به استان فارس همواره مايل بودم با مردم عزيز منطقه ى لارستان و شهر لار ملاقات كنم؛ متأسفانه در گذشته اين فراهم نشد. امروز در جمع پرشورِ صميمىِ سرشار از مهر و محبت شما مردم احساس ميكنم قلب هر مسلمان و مؤمنى كه اينگونه با معارف اسلامى آشنا باشد، يقيناً زندگى او، محيط او، شهر او و جامعه ى او را با همين فضاى صميميت و صفائى كه در شما مشاهده ميشود، همراه ميكند. از محبت شما مردم عزيز صميمانه تشكر ميكنم و من هم محبت خود و ارادت خود و صميميت خود را نسبت به شما عرض ميكنم. همينجا لازم و مناسب ميدانم كه از عموم مردم استان فارس تشكر كنم. امروز آخرين روز سفر بنده به اين استان پهناور و سرافراز است. در اين نُه روزى كه من در استان شما بودم، مردم شهر شيراز و شهرهاى ديگر استان محبت و صميميت خود را به حد كمال رساندند؛ لازم است از همه ى آنها سپاسگزارى كنم.
مسئولين كشور خوشبختانه به مسائل استان فارس توجه كردند. ديروز هيئت دولت - هيئت وزيران - در شهر شيراز تشكيل شد و در باره ى مسائل گوناگون مردم اين استان از جمله مسائل شهر لار و منطقه ى لارستان مذاكرات مفيدى را انجام دادند و تصميمهاى خوبى را گرفتند. اميدواريم توفيق الهى شامل حال مسئولين كشور شود، بتوانند به شما مردمى كه حقاً و انصافاً در خور اظهار ارادت هستيد، ابراز ارادت كنند؛ به شما مردمى كه شايسته ى خدمت كردن هستيد، خدمت كنند و وظائف خود را انجام دهند.
نام لار در تاريخ اخير ايران از نام مرحوم آيةاللَّه العظمى سيد عبدالحسين لارى قابل جداكردن نيست. هر جا يادى از لار و نگاهى به تاريخ صد ساله، صد و بيست ساله ى اخير كشور بشود، نام اين مرد بزرگ در اين تاريخچه، برجسته و درخشنده است.
نميخواهيم به افتخار به گذشتگان اكتفا كنيم، اما ميخواهيم از راه شناختن تاريخ خود، گذشته ى خود و برجستگان اين تاريخ، خود را درست بشناسيم؛ امروزمان را درست بفهميم و راه فردامان را تشخيص بدهيم و باز كنيم.
منطقه ى لارستان در صد و اندى سال پيش به همت اين مرد بزرگ و كمك مردم اين منطقه - مردم شهرها و عشاير - يك حركت اسلامى بسيار پرماجرائى را در تاريخ ما ثبت كردند. اگر ارزيابى ما در باره ى ملتها تابع اين است كه مقدار آگاهى آنها را بسنجيم، مقدار عزم و اراده ى ملى آنها را بسنجيم، روشن بينى و شجاعت آنها در اقدام را بسنجيم - اگر اين وسيله ى سنجش قدر و قيمت جمعيتها و ملتهاست - بايد بگوئيم مردم لار و منطقه ى لارستانِ بزرگ، به حسب اين مقياسها و معيارها جزو برجسته ترين مردم كشورِ پهناور ما هستند. آن روزى كه مسئله ى آزاديخواهى و مبارزه ى با استبداد در كمتر نقطه اى از كشور مطرح بود، در اين منطقه به بركت روحانيتِ اين مجتهد بزرگ و آگاه، مسئله ى مبارزه با استبداد براى مردم مطرح شد. آن روزى كه مقاومت در مقابل اشغالگران خارجى براى بسيارى از ملتهاى منطقه ى ما و ملت خود ما چندان معناى روشنى نداشت، مردم منطقه ى لارستان به رهبرى اين سيد بزرگوار در برابر اشغال انگليس ايستادند؛ در مقابل زورگوئى انگليسها جان خودشان را كف دست قرار دادند. مرحوم آيةاللَّه آ سيد عبدالحسين لارى در نامه اى كه به فرزند خودش مينويسد، مينويسد فشارها زياد است، اما من تا آخرين قطره ى خون خودم ايستاده ام. وقتى رهبر اينجور است، وقتى پيشواى مردم اينجور صادقانه مى ايستد، به طور طبيعى عزم و اراده ى ملى در جهت درست به كار مى افتد و ملتها را هدايت ميكند. بعد از آن بزرگوار هم فرزند او، مرحوم آيةاللَّه آ سيد عبدالمحمد - كه شخصيت برجسته ى روحانى است - هم مبارزاتى را انجام دادند.
از اين گذشته ى لار يك بهره مندى عبرت آموز براى وضع امروز خودمان و آينده ى ملت عزيز و نيرومند خودمان بايد بكنيم و آن اين است كه اين الگو نشان داد كه اگر يك ملتى با يك رهبرى درست، رهبرى اى كه دل به دنيا و مطامع دنيا نسپرده باشد، وارد دشوارترين ميدانها شود، خواهد توانست بر بزرگترين و لجوج و عنودترين دشمنها پيروز شود. ملت ايران اين تجربه را كه از تاريخ خود در اين منطقه و مناطق ديگر كشور آموخته بود، در انقلاب اسلامى به كار بست. با شعار برافراشتن پرچم اسلام، با شعار پيروى از اصول قوانين محمدى (صلّى اللَّه عليه و اله) ملت ايران در دورانى حركت كرد كه قدرتمندان عالم نيتشان و گمانشان اين بود كه هر چه دين و ديندارى است، از صحنه ى زندگى مردم برطرف كرده اند. اين نكته ى بسيار مهمى است كه انقلاب ملت ايران در دورانى به نام دين و به نام اسلام توانست دنيا را متوجه به خود كند كه قدرتمندان عالم - سياستهاى استكبارى - تصور ميكردند كه ريشه ى دين و ديندارى را در همه ى عالم از جمله در كشورهاى اسلامى قطع كرده اند. خاطرشان آسوده بود كه نامى از دين به طور برجسته، ديگر باقى نخواهد ماند و روز به روز آثار دينى در مردم ضعيفتر خواهد شد؛ خودشان را به اين دلخوش كرده بودند. در يك چنين دورانى بود كه ملت ايران با افراشتن پرچم اسلام، ديندارى را به فضاى زندگى مردم همه ى عالم برگرداند. اين يك واقعيتى است. ما براى اسلام قيام كرديم؛ پرچم اسلام را بلند كرديم؛ اما حتّى در كشورهائى كه دينِ آنها غير اسلام است، اين تأثير را انقلاب و ملتِ ما بخشيد كه آنها را به سمت تدين، به سمت معنويت، به سمت مطلقِ دين متمايل كرد. اين معجزه را ملت ايران آفريد و اين انقلاب با نام اسلام، با نام مبارك قرآن، توانست براى اكثر ملتهاى عالم الگو شود.
اگر امروز شما به كشورهاى اسلامى مسافرت كنيد، مى بينيد با سى سال قبل - يعنى قبل از پيروزى اين انقلاب - فضا بكلى متفاوت است. آن روز اگر كسى هم براى آزاديخواهى يا استقلال حرفى ميزد و حركتى و قيامى ميكرد، زير پرچم و شعار مكاتب الحادى و غير الهى بود، اما امروز در دنياى اسلام، روشنفكر، دانشجو، انسانهاى داراى تعهد و مسئوليت، آن وقتى كه از استقلال سخن بگويند، از آزادى سخن بگويند، زير پرچم اسلام اين شعارها را ميدهند و اين حركت را انجام ميدهند. اين به بركت قيام شما ملت ايران و انقلاب اسلامى بزرگى بود كه ريشه هايش را در تاريخِ نزديك به تاريخ معاصر ملاحظه كرديد: قيام تنباكو، قيام مشروطيت به وسيله ى علماى بزرگ، و از جمله ى برجسته ترينِ آنها قيام مردم لارستان به رهبرى اين مرد بزرگوار. ما به گذشته كه نگاه ميكنيم، با اين چشم نگاه ميكنيم. گذشته براى ما يك وسيله و آئينه اى است؛ مايه ى عبرتى است تا راه آينده مان را هموار كنيم.
آنچه امروز در درجه ى اول براى ملت ايران مطرح است، تمسك به اسلام است. همه ى خيرات و بركاتى كه يك ملت آرزومندِ داشتن آنهاست، به بركت اسلام براى يك ملت حاصل ميشود. ما براى اينكه آزادى به دست بياوريم، استقلال به دست بياوريم، رفاه عمومى به دست بياوريم، پيشرفت علمى به دست بياوريم، پيشرو بودن در ميدانهاى گوناگون بشرى را به دست بياوريم، اوج عزت را براى خودمان - به عنوان ملت ايران - فراهم بكنيم، راه منحصربفردِ امروز ما عبارت است از تمسك به اسلام. اسلام همه ى اينها را در تعاليم خود، در بطن خود، براى يك ملت به ارمغان مى آورد. تمسك به اسلام، امروز بزرگترين راه است براى ملت ايران.
مطلب دوم، مسئله ى اتحاد است كه من در اين سفر - در شهرهاى مختلف - و در همه ى خطابهائى كه به ملت عزيزمان دارم، بر روى مسئله ى اتحاد تكيه ميكنم. علت اين است كه دشمنان ملت ايران براى ضربه زدن به اين ملت، يكى از راه هائى كه پيدا كرده اند، ايجاد اختلاف ميان آحاد ملت مسلمان است؛ كما اينكه در دنياى اسلام و در امت اسلامى هم همين سياست را دنبال كرده اند. از اولِ پيروزى انقلاب سعى كردند كشورهاى مسلمانِ همسايه ى ما را - از جمله كشورهاى همسايه ى در خليج فارس را - از جمهورى اسلامى و از انقلاب اسلامى بترسانند؛ متأسفانه در مواردى هم موفق شدند؛ در حالى كه جمهورى اسلامى، دست برادرى به سوى همه ى ملتهاى مسلمان و همه ى دولتهاى مسلمان دراز كرده بوده است و دراز ميكند. جمهورى اسلامى از بن دندان معتقد به اتحاد اسلامى است؛ اتحاد اسلامى به معناى همدلى ملتها و همكارى دولتهاست. ملتها بحمداللَّه با هم همدلند؛ اختلافات طائفى و فرقه اى و مذهبى نميتواند ميان ملتها شكاف ايجاد كند، مگر به وسوسه ى دشمن. اما دولتها را متأسفانه دستِ سياست ميتواند به اين طرف و آن طرف بكشاند. ما امروز هم اعلام ميكنيم: كشورهاى همسايه برادرانِ ما هستند؛ دست دوستى و برادرىِ ما به سوى اين كشورها دراز است. به آنها هيچ نيازى نداريم؛ اين برادرى، از روى نياز نيست. ملت ايران ثابت كرده است كه با توكل به خدا و با اعتماد به نفس بر مشكلات فائق مى آيد، اما ما اختلاف را بر خلاف مصلحت دنياى اسلام ميدانيم؛ لذا دست دوستى به سوى همه ى كشورها دراز كرده ايم. خوشبختانه امروز على رغم تلاش دشمنان دنياى اسلام و على رغم تلاش دستگاه هاى جاسوسى آمريكا و صهيونيستى - كه دائم مشغول فتنه انگيزى هستند - و به كورى چشم آنها، روابط دولت جمهورى اسلامى با كشورهاى منطقه - كشورهاى عربى، كشورهاى غير عربى - سالم و خوب و برادرانه است؛ و اين بايد روز به روز تقويت شود.
عين همين مطلب، با تأكيد بيشتر در مورد داخل كشور است. در داخل كشور از اول انقلاب سعى كردند به بهانه ى قوميت، به بهانه ى مذهب، به بهانه ى اختلافات سياسى، بين آحاد ملت عظيم ايران اختلاف بيندازند. ما بر اين توطئه ى دشمن فائق آمديم، اما همچنان خودمان را و همه ى برادران و خواهران عزيز را محتاجِ اين ميدانيم كه در اين باره دقت و مراقبت كنيم؛ مبادا دشمن بتواند كيد خود را اعمال كند. شيعه و سنى، مردم بخشهاى مختلف كشور، طرفداران سلائق گوناگون سياسى، همه بايد بدانند ملت ايران با وجود اين تنوعى كه در مذهب و در قوميت و در اذواق و سلائق دارد، يك ملت است؛ يكپارچه است؛ يد واحد است. با همين يد واحده بودن است كه ميتواند از منافع خود، از هويت خود، از حيثيت خود در مقابل خشن ترين دشمنان دفاع كند و دشمن را به حول و قوه ى الهى به زانو در بياورد.
بحمداللَّه در منطقه ى لارستان با اينكه برادران اهل سنت هم در اينجا - در بعضى از بخشها و در بعضى از شهرها - حضور دارند، اما برادرى بين مردم شيعه و مردم سنى در اين منطقه يك برادرى نمونه و تحسين برانگيز است. اين را ما در گزارشها هم مطالعه كرديم، خوانديم؛ خود بنده هم مطلع بودم، امروز هم در اين جمع نشانه هاى آن پيداست. همه براى اسلام بايد تلاش كنيم؛ شيعه و سنى بايد براى اعلاى كلمه ى توحيد، اعلاى ارزشهاى اصيل اسلامى، براى اجراى قوانين محمدى (صلّى اللَّه عليه و آله) همه ى تلاشمان را انجام بدهيم؛ نگذاريم اختلاف نظرها، اختلاف اجتهادها، اختلاف سليقه ها، حتّى گاهى اوقات كينه هاى شخصى، غرض ورزى هاى شخصى، بر زندگى ما، بر مشى ما غلبه كند و دشمن را شاد كند.
دشمن، امروز سعيش بر اين است كه اين مركزيت حركت عظيم اسلامى، اين مركزيت و قلب امت اسلامى، يعنى ملت ايران را - كه مايه ى تحرك دنياى اسلام شده است - از كار بيندازد. همت دشمنان، همت استكبار متوجه اين است كه اين الگوى عملى را از مقابل چشم مسلمانان عالم دور كند. ايران اسلامى يك الگوى عملى است. ايران اسلامى با وجود خود، با اقتدار خود، با پيشرفت خود، با اتحاد خود، به دنياى اسلام نشان ميدهد كه ميتوان در مقابله ى با توطئه هاى متراكم دشمنان و در اين دنياى متلاطم، نظام اسلامى تشكيل داد؛ ميتوان حاكميت اسلام را به صحنه آورد. اين تجربه را ايران اسلامى در مقابل چشم ملتهاى مسلمان ميگذارد.
نظر دشمن، خواست دشمن، آرزوى پليد دشمن اين است كه اين نمونه را از مقابل چشم ملتهاى اسلامى بردارد؛ حالا يا با تهاجم سياسى و نظامى و امنيتى و اقتصادى، يا با تهاجم تبليغاتى و اتهام پراكنى. انسان نگاه ميكند مى بيند بعضى از قلم به مزدهاى روزنامه نگارِ در منطقه ى همسايگان ما - منطقه ى عربى - بقدرى با وقاحت در باره ى ملت ايران و جمهورى اسلامى مينويسند كه انسان را به تعجب واميدارند. يك اتهاماتى به ملت ايران، به جامعه ى اسلامى، به نظام جمهورى اسلامى متوجه ميكنند كه انسان حقيقتاً تعجب ميكند كه چقدر يك انسانى، يك قلم به مزدى، يك شخص فرومايه اى ميتواند انحطاط پيدا كند كه اينجور در خدمت دشمن و در مقابل اسلام و قرآن قرار بگيرد براى مطامع حقير دنيوى!
تنها راه مقابله به دست من و شماست، برادران و خواهران عزيز! مقابله اين است كه ما اتحادمان را روز به روز بيشتر كنيم؛ دلهامان را به هم نزديكتر كنيم؛ تلاشمان را براى پيشرفت اين كشور مضاعف كنيم. امروز بحمداللَّه تلاشهاى زيادى انجام ميگيرد؛ من لازم است اشاره كنم كه در همين منطقه ى لار و لارستان بسيارى از مردم خيّر در اينجا كارهاى خوبى انجام ميدهند، كه ما اطلاع داريم؛ گزارشهايش را براى ما مى آورند: خدمت رسانى به مردم، كمك به مردم، كمك به محرومان، كمك به علم، ايجاد مساجد و امثال اينها. اينها كارهائى است كه مردم اين منطقه از روى طوع و رغبت، با علاقه مندى خود انجام ميدهند. اين خدمت رسانى ها، در سطح كلان به وسيله ى دولت جمهورى اسلامى و نظام جمهورى اسلامى در سراسر كشور دارد انجام ميگيرد، و ان شاءاللَّه روزبه روز بايستى در اين جهت پيش برويم. و علم كشور، اقتصاد كشور و همه ى تلاشهاى گوناگون سياسى و اجتماعى و معنوى و اخلاقى را در اين كشور پيش ببريم. اين تنها راهى است كه اين كشور ميتواند در مقابل توطئه ى استكبار بايستد.
اين همت مردم است كه ميتواند كشور را بى نياز كند. سرمايه گذارى هائى كه مردم انجام ميدهند در بخشهاى مختلف، بسيار ارزشمند است؛ بخصوص در بخشهاى توليدى. و من براى آن مردمى كه به كارهاى خدمت رسانى به مردم علاقه مندند، اين را بهترين عمل، بهترين حسنه و صدقه ميدانم كه در كارهاى توليدى سرمايه گذارى كنند؛ هم اشتغال ايجاد شود، هم به پيشرفت كشور كمك كند، هم فقر و محروميت را از بخشهاى مهمى از كشور برطرف كند. اين آن سياست عمومى نظام جمهورى اسلامى است: كمك گرفتن از سرمايه ى مالى، سرمايه ى فكرى، بازوى توانا و كارآمد مردم عزيزمان كه كشور مال آنهاست و آينده متعلق به آنهاست.
امروز سياستهاى استكبارى در اين منطقه در مقابل ملتها كاملاً افشا شده است. ملتها ميدانند كه سياستهاى استكبارى در اين منطقه چه ميخواهند؛ دنبال چه آمده اند. حضور آمريكائى ها در خليج فارس وسيله ى ناامنى است؛ اين را ملتها فهميده اند. آن روزى كه دولتهاى خارجى و قدرتهاى زورگوى عالم ميتوانستند به بهانه ى ايجاد امنيت بر كشورها و بر آبراه ها و بر گذرگاه هاى حساس دنيا تسلط پيدا كنند، ديگر گذشته است. امروز ملتها ميدانند. مردم عراق ميدانند آمريكا چرا آمد سراغ عراق. خودشان هم كه اقرار كردند، گفتند ما دنبال نفت آمديم. با شعار نجات مردم عراق، بزرگترين گرفتارى ها را براى مردم عراق به وجود آوردند. «چو ديدم عاقبت گرگم تو بودى»؛ امروز مثل گرگى به جان مردم عراق افتادند، اما ادعا ميكنند كه ما دنبال امنيت مردم عراقيم؛ اين دروغ است. مهمترين وسيله ى ناامنى براى مردم عراق، حضور بى محاباى اشغالگران است كه نه به جان مردم، نه به مال مردم، نه به ناموس مردم، نه به غرور ملى مردم، هيچ اعتنائى نميكنند.
اوائل اشغال عراق من در نماز جمعه خطاب به اشغالگران گفتم اينجور كه شما داريد اين ملت را تحقير ميكنيد، جوان عراقى را بر روى زمين به رو ميخوابانيد و سربازِ زورگوى شما چكمه روى پشت او ميگذارد، بدانيد كه ملت عراق در مقابل اين حركت شما ساكت نخواهد نشست. ملت عراق ملت غيورى است؛ ملت با نخوتى است؛ با دست خودتان داريد ملت عراق را عليه خودتان ميشورانيد. اين امروز اتفاق افتاده است. دنبال اين ميگردند كه عامل اصلى تحرك مردم عراق عليه نيروهاى نظامى اشغالگر را پيدا كنند. مثل هميشه باز محاسباتشان غلط است. ايران را متهم ميكنند؛ سوريه را متهم ميكنند؛ اين و آن را متهم ميكنند. خودتان را متهم كنيد. حضور نيروهاى آمريكائى براى تحريك غيرت مردم عراق عليه آنها كافى است، احتياجى ندارد به اينكه از خارج مرزهاى عراق كسى بخواهد آنها را تحريك كند، كه شما بيخود اين و آن را متهم ميكنيد. شما خودتان متهم اصلى و مجرم اصلى هستيد. آمريكائى ها اولين مجرم در مسئله ى عراق هستند. در هرجاى ديگر هم همين است. حضور آمريكا در خليج فارس، در اين منطقه ى بسيار حساس دنيا، مايه ى ناامنى است. امنيت اين منطقه بايد به وسيله ى دولتهاى اين منطقه تأمين شود. همچنانى كه دخالت آمريكا در قضيه ى فلسطين موجب گره خوردن هرچه بيشتر اين قضيه است.
گره مسئله ى فلسطين با دخالت آمريكائى ها باز نميشود؛ كورتر ميشود. هرچه آمريكائى ها در اين قضيه دخالت كنند، گره را كورتر ميكنند. ملت فلسطين، ملت بيدارى است؛ ملت آزاده اى است؛ ملت روشن فكرى است. دولتى انتخاب كرده است، بگذاريد آن دولت با پشتيبانى آن ملت كارهاى خودش را بكند. دخالت آنها، آن هم دخالت يكجانبه، زورگويانه، به نفع رژيم غاصب صهيونيستى، هرچه ميگذرد، ماجراى فلسطين را دشوارتر ميكند. البته اين مسائل حل خواهد شد؛ هم مسئله ى عراق حل خواهد شد، هم مسئله ى فلسطين حل خواهد شد؛ اما آن روزى حل خواهد شد كه با حل اين مسائل، از حيثيت و هويت و موجوديت استكبار آمريكائى هم ديگر چيزى باقى نخواهد ماند.
خدا را سپاس ميگويم كه در اين سفر - چه به شهر شما، لار و منطقه ى لارستان، چه به كل استان فارس - آنچه را كه درباره ى استان فارس و مردم عزيز اين استان ميشناختم، ديده بودم و ميدانستم، بار ديگر در عرصه ى عمل ديدم. ما با فضلاى شيرازى، با برجستگان و علماى فارس در دوران مبارزه، ماجراها، خاطره ها و داستانهاى زيادى داريم، كه من اشاره كردم به مرحوم آيةاللَّه شهيد سيد عبدالحسين دستغيب و بقيه ى علما در همين سال آخر و ماقبل آخرِ قبل از پيروزى انقلاب؛ و مرحوم آيةاللَّه ربانى شيرازى كه از علماى برجسته بودند، از فضلاى تراز اول قم بودند و از مبارزين بسيار پرسابقه؛ با ايشان كه در تبعيد با هم بوديم، راجع به مسائل گوناگون صحبت ميشد. همان وقت يك مكاتبه اى بين ما و مرحوم آيةاللَّه شهيد دستغيب انجام گرفت؛ همان روز ميشد فهميد كه استان فارس چقدر مايه ى مبارزه اش همراه با هشيارى و دانائى و عزم راسخ است؛ و اين را نشان دادند؛ در دوره هاى مختلف نشان دادند. امروز هم بحمداللَّه بعد از گذشت سه دهه - تقريباً - از پيروزى انقلاب اسلامى، انسان وقتى وارد اين استان ميشود، در شهرهاى مختلف طراوت و نشاط انقلاب را در شهرها و در اين استان ملاحظه ميكند؛ بخصوص به بركت حضور شما جوانهاى عزيز. شما جوانهاى عزيز هم در اينجا بخصوص، در اين ميدان عظيم، در بين اين جمعيت متراكم، هم در بقيه ى عرصه هائى كه اين كشور و اين ملت در معرض ديد تماشاگر مردم دنيا قرار ميدهد، حضورتان چشمگير است.
جوانان عزيز! كشور مال شماست؛ كشور مال شماست؛ آينده متعلق به شماست. شمائيد كه بايستى از محصول اين انقلاب به طور كامل، ان شاءاللَّه در عمرى طولانى و سعادتمند بهره مند شويد. هرچه ميتوانيد، تلاش كنيد؛ هرچه ميتوانيد، كار كنيد؛ علم بياموزيد؛ حركت و تلاش دائم را از دست ندهيد. و اخلاق و معنويت، توجه به خداى متعال، ذكر، نماز، انس با قرآن را مغتنم بشماريد. اينها شما را كمك خواهد كرد كه بتوانيد ان شاءاللَّه آن جايگاهى را كه شايسته ى ملت ايران است، به ملت ايران بدهيد.
پروردگارا ! تو را به محمد و آل محمد سوگند ميدهيم دلهاى ما را روزبه روز به اسلام راغبتر و با اسلام آشناتر بفرما. پروردگارا ! رحمت و بركت و فضل خود را بر اين مردم عزيز نازل كن. پروردگارا ! در اين سالى كه بارندگى در اين منطقه و در بعضى از مناطق ديگر كشور كمتر از گذشته بوده است، خودت با لطف خود و فضل خود، با انواع تفضلات خود، اين كمبود را جبران بفرما. پروردگارا ! جوانان اين مردم را حفظ كن؛ آنها را عاقبت بخير كن؛ آنها را هدايت بفرما. پروردگارا ! آينده ى اين جوانان را، آينده اى سراسر درخشندگى و افتخار براى خودشان و براى اين كشور قرار بده، روح مطهر شهيدان را با اوليائت محشور كن، روح مطهر امام شهيدان را با اوليائت محشور كن. پروردگارا ! ما را هم به شهيدان عزيزمان ملحق بگردان، قلب مقدس ولى عصر را از ما راضى و خشنود كن.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
والحمدللَّه ربّ العالمين. والصّلاة والسّلام على سيّدنا و نبيّنا ابى القاسم المصطفى محمّد و على اله الاطيبين الاطهرين المنتجبين و صحبه المصطفين الاخيار. اللّهمّ صلّ و سلّم على وليّك و حجّتك حجّةبن الحسن صلواتك عليه و على ابائه.
خداى متعال را شكرگزارم كه اين توفيق به من داده شد كه بتوانم با مردم صميمى و عزيز منطقه ى لارستان، در اين شهر كهن و قديمى، در جمع متراكم شما برادران و خواهران عزيز ديدار كنم. من در گذشته در سفرهاى به استان فارس همواره مايل بودم با مردم عزيز منطقه ى لارستان و شهر لار ملاقات كنم؛ متأسفانه در گذشته اين فراهم نشد. امروز در جمع پرشورِ صميمىِ سرشار از مهر و محبت شما مردم احساس ميكنم قلب هر مسلمان و مؤمنى كه اينگونه با معارف اسلامى آشنا باشد، يقيناً زندگى او، محيط او، شهر او و جامعه ى او را با همين فضاى صميميت و صفائى كه در شما مشاهده ميشود، همراه ميكند. از محبت شما مردم عزيز صميمانه تشكر ميكنم و من هم محبت خود و ارادت خود و صميميت خود را نسبت به شما عرض ميكنم. همينجا لازم و مناسب ميدانم كه از عموم مردم استان فارس تشكر كنم. امروز آخرين روز سفر بنده به اين استان پهناور و سرافراز است. در اين نُه روزى كه من در استان شما بودم، مردم شهر شيراز و شهرهاى ديگر استان محبت و صميميت خود را به حد كمال رساندند؛ لازم است از همه ى آنها سپاسگزارى كنم.
مسئولين كشور خوشبختانه به مسائل استان فارس توجه كردند. ديروز هيئت دولت - هيئت وزيران - در شهر شيراز تشكيل شد و در باره ى مسائل گوناگون مردم اين استان از جمله مسائل شهر لار و منطقه ى لارستان مذاكرات مفيدى را انجام دادند و تصميمهاى خوبى را گرفتند. اميدواريم توفيق الهى شامل حال مسئولين كشور شود، بتوانند به شما مردمى كه حقاً و انصافاً در خور اظهار ارادت هستيد، ابراز ارادت كنند؛ به شما مردمى كه شايسته ى خدمت كردن هستيد، خدمت كنند و وظائف خود را انجام دهند.
نام لار در تاريخ اخير ايران از نام مرحوم آيةاللَّه العظمى سيد عبدالحسين لارى قابل جداكردن نيست. هر جا يادى از لار و نگاهى به تاريخ صد ساله، صد و بيست ساله ى اخير كشور بشود، نام اين مرد بزرگ در اين تاريخچه، برجسته و درخشنده است.
نميخواهيم به افتخار به گذشتگان اكتفا كنيم، اما ميخواهيم از راه شناختن تاريخ خود، گذشته ى خود و برجستگان اين تاريخ، خود را درست بشناسيم؛ امروزمان را درست بفهميم و راه فردامان را تشخيص بدهيم و باز كنيم.
منطقه ى لارستان در صد و اندى سال پيش به همت اين مرد بزرگ و كمك مردم اين منطقه - مردم شهرها و عشاير - يك حركت اسلامى بسيار پرماجرائى را در تاريخ ما ثبت كردند. اگر ارزيابى ما در باره ى ملتها تابع اين است كه مقدار آگاهى آنها را بسنجيم، مقدار عزم و اراده ى ملى آنها را بسنجيم، روشن بينى و شجاعت آنها در اقدام را بسنجيم - اگر اين وسيله ى سنجش قدر و قيمت جمعيتها و ملتهاست - بايد بگوئيم مردم لار و منطقه ى لارستانِ بزرگ، به حسب اين مقياسها و معيارها جزو برجسته ترين مردم كشورِ پهناور ما هستند. آن روزى كه مسئله ى آزاديخواهى و مبارزه ى با استبداد در كمتر نقطه اى از كشور مطرح بود، در اين منطقه به بركت روحانيتِ اين مجتهد بزرگ و آگاه، مسئله ى مبارزه با استبداد براى مردم مطرح شد. آن روزى كه مقاومت در مقابل اشغالگران خارجى براى بسيارى از ملتهاى منطقه ى ما و ملت خود ما چندان معناى روشنى نداشت، مردم منطقه ى لارستان به رهبرى اين سيد بزرگوار در برابر اشغال انگليس ايستادند؛ در مقابل زورگوئى انگليسها جان خودشان را كف دست قرار دادند. مرحوم آيةاللَّه آ سيد عبدالحسين لارى در نامه اى كه به فرزند خودش مينويسد، مينويسد فشارها زياد است، اما من تا آخرين قطره ى خون خودم ايستاده ام. وقتى رهبر اينجور است، وقتى پيشواى مردم اينجور صادقانه مى ايستد، به طور طبيعى عزم و اراده ى ملى در جهت درست به كار مى افتد و ملتها را هدايت ميكند. بعد از آن بزرگوار هم فرزند او، مرحوم آيةاللَّه آ سيد عبدالمحمد - كه شخصيت برجسته ى روحانى است - هم مبارزاتى را انجام دادند.
از اين گذشته ى لار يك بهره مندى عبرت آموز براى وضع امروز خودمان و آينده ى ملت عزيز و نيرومند خودمان بايد بكنيم و آن اين است كه اين الگو نشان داد كه اگر يك ملتى با يك رهبرى درست، رهبرى اى كه دل به دنيا و مطامع دنيا نسپرده باشد، وارد دشوارترين ميدانها شود، خواهد توانست بر بزرگترين و لجوج و عنودترين دشمنها پيروز شود. ملت ايران اين تجربه را كه از تاريخ خود در اين منطقه و مناطق ديگر كشور آموخته بود، در انقلاب اسلامى به كار بست. با شعار برافراشتن پرچم اسلام، با شعار پيروى از اصول قوانين محمدى (صلّى اللَّه عليه و اله) ملت ايران در دورانى حركت كرد كه قدرتمندان عالم نيتشان و گمانشان اين بود كه هر چه دين و ديندارى است، از صحنه ى زندگى مردم برطرف كرده اند. اين نكته ى بسيار مهمى است كه انقلاب ملت ايران در دورانى به نام دين و به نام اسلام توانست دنيا را متوجه به خود كند كه قدرتمندان عالم - سياستهاى استكبارى - تصور ميكردند كه ريشه ى دين و ديندارى را در همه ى عالم از جمله در كشورهاى اسلامى قطع كرده اند. خاطرشان آسوده بود كه نامى از دين به طور برجسته، ديگر باقى نخواهد ماند و روز به روز آثار دينى در مردم ضعيفتر خواهد شد؛ خودشان را به اين دلخوش كرده بودند. در يك چنين دورانى بود كه ملت ايران با افراشتن پرچم اسلام، ديندارى را به فضاى زندگى مردم همه ى عالم برگرداند. اين يك واقعيتى است. ما براى اسلام قيام كرديم؛ پرچم اسلام را بلند كرديم؛ اما حتّى در كشورهائى كه دينِ آنها غير اسلام است، اين تأثير را انقلاب و ملتِ ما بخشيد كه آنها را به سمت تدين، به سمت معنويت، به سمت مطلقِ دين متمايل كرد. اين معجزه را ملت ايران آفريد و اين انقلاب با نام اسلام، با نام مبارك قرآن، توانست براى اكثر ملتهاى عالم الگو شود.
اگر امروز شما به كشورهاى اسلامى مسافرت كنيد، مى بينيد با سى سال قبل - يعنى قبل از پيروزى اين انقلاب - فضا بكلى متفاوت است. آن روز اگر كسى هم براى آزاديخواهى يا استقلال حرفى ميزد و حركتى و قيامى ميكرد، زير پرچم و شعار مكاتب الحادى و غير الهى بود، اما امروز در دنياى اسلام، روشنفكر، دانشجو، انسانهاى داراى تعهد و مسئوليت، آن وقتى كه از استقلال سخن بگويند، از آزادى سخن بگويند، زير پرچم اسلام اين شعارها را ميدهند و اين حركت را انجام ميدهند. اين به بركت قيام شما ملت ايران و انقلاب اسلامى بزرگى بود كه ريشه هايش را در تاريخِ نزديك به تاريخ معاصر ملاحظه كرديد: قيام تنباكو، قيام مشروطيت به وسيله ى علماى بزرگ، و از جمله ى برجسته ترينِ آنها قيام مردم لارستان به رهبرى اين مرد بزرگوار. ما به گذشته كه نگاه ميكنيم، با اين چشم نگاه ميكنيم. گذشته براى ما يك وسيله و آئينه اى است؛ مايه ى عبرتى است تا راه آينده مان را هموار كنيم.
آنچه امروز در درجه ى اول براى ملت ايران مطرح است، تمسك به اسلام است. همه ى خيرات و بركاتى كه يك ملت آرزومندِ داشتن آنهاست، به بركت اسلام براى يك ملت حاصل ميشود. ما براى اينكه آزادى به دست بياوريم، استقلال به دست بياوريم، رفاه عمومى به دست بياوريم، پيشرفت علمى به دست بياوريم، پيشرو بودن در ميدانهاى گوناگون بشرى را به دست بياوريم، اوج عزت را براى خودمان - به عنوان ملت ايران - فراهم بكنيم، راه منحصربفردِ امروز ما عبارت است از تمسك به اسلام. اسلام همه ى اينها را در تعاليم خود، در بطن خود، براى يك ملت به ارمغان مى آورد. تمسك به اسلام، امروز بزرگترين راه است براى ملت ايران.
مطلب دوم، مسئله ى اتحاد است كه من در اين سفر - در شهرهاى مختلف - و در همه ى خطابهائى كه به ملت عزيزمان دارم، بر روى مسئله ى اتحاد تكيه ميكنم. علت اين است كه دشمنان ملت ايران براى ضربه زدن به اين ملت، يكى از راه هائى كه پيدا كرده اند، ايجاد اختلاف ميان آحاد ملت مسلمان است؛ كما اينكه در دنياى اسلام و در امت اسلامى هم همين سياست را دنبال كرده اند. از اولِ پيروزى انقلاب سعى كردند كشورهاى مسلمانِ همسايه ى ما را - از جمله كشورهاى همسايه ى در خليج فارس را - از جمهورى اسلامى و از انقلاب اسلامى بترسانند؛ متأسفانه در مواردى هم موفق شدند؛ در حالى كه جمهورى اسلامى، دست برادرى به سوى همه ى ملتهاى مسلمان و همه ى دولتهاى مسلمان دراز كرده بوده است و دراز ميكند. جمهورى اسلامى از بن دندان معتقد به اتحاد اسلامى است؛ اتحاد اسلامى به معناى همدلى ملتها و همكارى دولتهاست. ملتها بحمداللَّه با هم همدلند؛ اختلافات طائفى و فرقه اى و مذهبى نميتواند ميان ملتها شكاف ايجاد كند، مگر به وسوسه ى دشمن. اما دولتها را متأسفانه دستِ سياست ميتواند به اين طرف و آن طرف بكشاند. ما امروز هم اعلام ميكنيم: كشورهاى همسايه برادرانِ ما هستند؛ دست دوستى و برادرىِ ما به سوى اين كشورها دراز است. به آنها هيچ نيازى نداريم؛ اين برادرى، از روى نياز نيست. ملت ايران ثابت كرده است كه با توكل به خدا و با اعتماد به نفس بر مشكلات فائق مى آيد، اما ما اختلاف را بر خلاف مصلحت دنياى اسلام ميدانيم؛ لذا دست دوستى به سوى همه ى كشورها دراز كرده ايم. خوشبختانه امروز على رغم تلاش دشمنان دنياى اسلام و على رغم تلاش دستگاه هاى جاسوسى آمريكا و صهيونيستى - كه دائم مشغول فتنه انگيزى هستند - و به كورى چشم آنها، روابط دولت جمهورى اسلامى با كشورهاى منطقه - كشورهاى عربى، كشورهاى غير عربى - سالم و خوب و برادرانه است؛ و اين بايد روز به روز تقويت شود.
عين همين مطلب، با تأكيد بيشتر در مورد داخل كشور است. در داخل كشور از اول انقلاب سعى كردند به بهانه ى قوميت، به بهانه ى مذهب، به بهانه ى اختلافات سياسى، بين آحاد ملت عظيم ايران اختلاف بيندازند. ما بر اين توطئه ى دشمن فائق آمديم، اما همچنان خودمان را و همه ى برادران و خواهران عزيز را محتاجِ اين ميدانيم كه در اين باره دقت و مراقبت كنيم؛ مبادا دشمن بتواند كيد خود را اعمال كند. شيعه و سنى، مردم بخشهاى مختلف كشور، طرفداران سلائق گوناگون سياسى، همه بايد بدانند ملت ايران با وجود اين تنوعى كه در مذهب و در قوميت و در اذواق و سلائق دارد، يك ملت است؛ يكپارچه است؛ يد واحد است. با همين يد واحده بودن است كه ميتواند از منافع خود، از هويت خود، از حيثيت خود در مقابل خشن ترين دشمنان دفاع كند و دشمن را به حول و قوه ى الهى به زانو در بياورد.
بحمداللَّه در منطقه ى لارستان با اينكه برادران اهل سنت هم در اينجا - در بعضى از بخشها و در بعضى از شهرها - حضور دارند، اما برادرى بين مردم شيعه و مردم سنى در اين منطقه يك برادرى نمونه و تحسين برانگيز است. اين را ما در گزارشها هم مطالعه كرديم، خوانديم؛ خود بنده هم مطلع بودم، امروز هم در اين جمع نشانه هاى آن پيداست. همه براى اسلام بايد تلاش كنيم؛ شيعه و سنى بايد براى اعلاى كلمه ى توحيد، اعلاى ارزشهاى اصيل اسلامى، براى اجراى قوانين محمدى (صلّى اللَّه عليه و آله) همه ى تلاشمان را انجام بدهيم؛ نگذاريم اختلاف نظرها، اختلاف اجتهادها، اختلاف سليقه ها، حتّى گاهى اوقات كينه هاى شخصى، غرض ورزى هاى شخصى، بر زندگى ما، بر مشى ما غلبه كند و دشمن را شاد كند.
دشمن، امروز سعيش بر اين است كه اين مركزيت حركت عظيم اسلامى، اين مركزيت و قلب امت اسلامى، يعنى ملت ايران را - كه مايه ى تحرك دنياى اسلام شده است - از كار بيندازد. همت دشمنان، همت استكبار متوجه اين است كه اين الگوى عملى را از مقابل چشم مسلمانان عالم دور كند. ايران اسلامى يك الگوى عملى است. ايران اسلامى با وجود خود، با اقتدار خود، با پيشرفت خود، با اتحاد خود، به دنياى اسلام نشان ميدهد كه ميتوان در مقابله ى با توطئه هاى متراكم دشمنان و در اين دنياى متلاطم، نظام اسلامى تشكيل داد؛ ميتوان حاكميت اسلام را به صحنه آورد. اين تجربه را ايران اسلامى در مقابل چشم ملتهاى مسلمان ميگذارد.
نظر دشمن، خواست دشمن، آرزوى پليد دشمن اين است كه اين نمونه را از مقابل چشم ملتهاى اسلامى بردارد؛ حالا يا با تهاجم سياسى و نظامى و امنيتى و اقتصادى، يا با تهاجم تبليغاتى و اتهام پراكنى. انسان نگاه ميكند مى بيند بعضى از قلم به مزدهاى روزنامه نگارِ در منطقه ى همسايگان ما - منطقه ى عربى - بقدرى با وقاحت در باره ى ملت ايران و جمهورى اسلامى مينويسند كه انسان را به تعجب واميدارند. يك اتهاماتى به ملت ايران، به جامعه ى اسلامى، به نظام جمهورى اسلامى متوجه ميكنند كه انسان حقيقتاً تعجب ميكند كه چقدر يك انسانى، يك قلم به مزدى، يك شخص فرومايه اى ميتواند انحطاط پيدا كند كه اينجور در خدمت دشمن و در مقابل اسلام و قرآن قرار بگيرد براى مطامع حقير دنيوى!
تنها راه مقابله به دست من و شماست، برادران و خواهران عزيز! مقابله اين است كه ما اتحادمان را روز به روز بيشتر كنيم؛ دلهامان را به هم نزديكتر كنيم؛ تلاشمان را براى پيشرفت اين كشور مضاعف كنيم. امروز بحمداللَّه تلاشهاى زيادى انجام ميگيرد؛ من لازم است اشاره كنم كه در همين منطقه ى لار و لارستان بسيارى از مردم خيّر در اينجا كارهاى خوبى انجام ميدهند، كه ما اطلاع داريم؛ گزارشهايش را براى ما مى آورند: خدمت رسانى به مردم، كمك به مردم، كمك به محرومان، كمك به علم، ايجاد مساجد و امثال اينها. اينها كارهائى است كه مردم اين منطقه از روى طوع و رغبت، با علاقه مندى خود انجام ميدهند. اين خدمت رسانى ها، در سطح كلان به وسيله ى دولت جمهورى اسلامى و نظام جمهورى اسلامى در سراسر كشور دارد انجام ميگيرد، و ان شاءاللَّه روزبه روز بايستى در اين جهت پيش برويم. و علم كشور، اقتصاد كشور و همه ى تلاشهاى گوناگون سياسى و اجتماعى و معنوى و اخلاقى را در اين كشور پيش ببريم. اين تنها راهى است كه اين كشور ميتواند در مقابل توطئه ى استكبار بايستد.
اين همت مردم است كه ميتواند كشور را بى نياز كند. سرمايه گذارى هائى كه مردم انجام ميدهند در بخشهاى مختلف، بسيار ارزشمند است؛ بخصوص در بخشهاى توليدى. و من براى آن مردمى كه به كارهاى خدمت رسانى به مردم علاقه مندند، اين را بهترين عمل، بهترين حسنه و صدقه ميدانم كه در كارهاى توليدى سرمايه گذارى كنند؛ هم اشتغال ايجاد شود، هم به پيشرفت كشور كمك كند، هم فقر و محروميت را از بخشهاى مهمى از كشور برطرف كند. اين آن سياست عمومى نظام جمهورى اسلامى است: كمك گرفتن از سرمايه ى مالى، سرمايه ى فكرى، بازوى توانا و كارآمد مردم عزيزمان كه كشور مال آنهاست و آينده متعلق به آنهاست.
امروز سياستهاى استكبارى در اين منطقه در مقابل ملتها كاملاً افشا شده است. ملتها ميدانند كه سياستهاى استكبارى در اين منطقه چه ميخواهند؛ دنبال چه آمده اند. حضور آمريكائى ها در خليج فارس وسيله ى ناامنى است؛ اين را ملتها فهميده اند. آن روزى كه دولتهاى خارجى و قدرتهاى زورگوى عالم ميتوانستند به بهانه ى ايجاد امنيت بر كشورها و بر آبراه ها و بر گذرگاه هاى حساس دنيا تسلط پيدا كنند، ديگر گذشته است. امروز ملتها ميدانند. مردم عراق ميدانند آمريكا چرا آمد سراغ عراق. خودشان هم كه اقرار كردند، گفتند ما دنبال نفت آمديم. با شعار نجات مردم عراق، بزرگترين گرفتارى ها را براى مردم عراق به وجود آوردند. «چو ديدم عاقبت گرگم تو بودى»؛ امروز مثل گرگى به جان مردم عراق افتادند، اما ادعا ميكنند كه ما دنبال امنيت مردم عراقيم؛ اين دروغ است. مهمترين وسيله ى ناامنى براى مردم عراق، حضور بى محاباى اشغالگران است كه نه به جان مردم، نه به مال مردم، نه به ناموس مردم، نه به غرور ملى مردم، هيچ اعتنائى نميكنند.
اوائل اشغال عراق من در نماز جمعه خطاب به اشغالگران گفتم اينجور كه شما داريد اين ملت را تحقير ميكنيد، جوان عراقى را بر روى زمين به رو ميخوابانيد و سربازِ زورگوى شما چكمه روى پشت او ميگذارد، بدانيد كه ملت عراق در مقابل اين حركت شما ساكت نخواهد نشست. ملت عراق ملت غيورى است؛ ملت با نخوتى است؛ با دست خودتان داريد ملت عراق را عليه خودتان ميشورانيد. اين امروز اتفاق افتاده است. دنبال اين ميگردند كه عامل اصلى تحرك مردم عراق عليه نيروهاى نظامى اشغالگر را پيدا كنند. مثل هميشه باز محاسباتشان غلط است. ايران را متهم ميكنند؛ سوريه را متهم ميكنند؛ اين و آن را متهم ميكنند. خودتان را متهم كنيد. حضور نيروهاى آمريكائى براى تحريك غيرت مردم عراق عليه آنها كافى است، احتياجى ندارد به اينكه از خارج مرزهاى عراق كسى بخواهد آنها را تحريك كند، كه شما بيخود اين و آن را متهم ميكنيد. شما خودتان متهم اصلى و مجرم اصلى هستيد. آمريكائى ها اولين مجرم در مسئله ى عراق هستند. در هرجاى ديگر هم همين است. حضور آمريكا در خليج فارس، در اين منطقه ى بسيار حساس دنيا، مايه ى ناامنى است. امنيت اين منطقه بايد به وسيله ى دولتهاى اين منطقه تأمين شود. همچنانى كه دخالت آمريكا در قضيه ى فلسطين موجب گره خوردن هرچه بيشتر اين قضيه است.
گره مسئله ى فلسطين با دخالت آمريكائى ها باز نميشود؛ كورتر ميشود. هرچه آمريكائى ها در اين قضيه دخالت كنند، گره را كورتر ميكنند. ملت فلسطين، ملت بيدارى است؛ ملت آزاده اى است؛ ملت روشن فكرى است. دولتى انتخاب كرده است، بگذاريد آن دولت با پشتيبانى آن ملت كارهاى خودش را بكند. دخالت آنها، آن هم دخالت يكجانبه، زورگويانه، به نفع رژيم غاصب صهيونيستى، هرچه ميگذرد، ماجراى فلسطين را دشوارتر ميكند. البته اين مسائل حل خواهد شد؛ هم مسئله ى عراق حل خواهد شد، هم مسئله ى فلسطين حل خواهد شد؛ اما آن روزى حل خواهد شد كه با حل اين مسائل، از حيثيت و هويت و موجوديت استكبار آمريكائى هم ديگر چيزى باقى نخواهد ماند.
خدا را سپاس ميگويم كه در اين سفر - چه به شهر شما، لار و منطقه ى لارستان، چه به كل استان فارس - آنچه را كه درباره ى استان فارس و مردم عزيز اين استان ميشناختم، ديده بودم و ميدانستم، بار ديگر در عرصه ى عمل ديدم. ما با فضلاى شيرازى، با برجستگان و علماى فارس در دوران مبارزه، ماجراها، خاطره ها و داستانهاى زيادى داريم، كه من اشاره كردم به مرحوم آيةاللَّه شهيد سيد عبدالحسين دستغيب و بقيه ى علما در همين سال آخر و ماقبل آخرِ قبل از پيروزى انقلاب؛ و مرحوم آيةاللَّه ربانى شيرازى كه از علماى برجسته بودند، از فضلاى تراز اول قم بودند و از مبارزين بسيار پرسابقه؛ با ايشان كه در تبعيد با هم بوديم، راجع به مسائل گوناگون صحبت ميشد. همان وقت يك مكاتبه اى بين ما و مرحوم آيةاللَّه شهيد دستغيب انجام گرفت؛ همان روز ميشد فهميد كه استان فارس چقدر مايه ى مبارزه اش همراه با هشيارى و دانائى و عزم راسخ است؛ و اين را نشان دادند؛ در دوره هاى مختلف نشان دادند. امروز هم بحمداللَّه بعد از گذشت سه دهه - تقريباً - از پيروزى انقلاب اسلامى، انسان وقتى وارد اين استان ميشود، در شهرهاى مختلف طراوت و نشاط انقلاب را در شهرها و در اين استان ملاحظه ميكند؛ بخصوص به بركت حضور شما جوانهاى عزيز. شما جوانهاى عزيز هم در اينجا بخصوص، در اين ميدان عظيم، در بين اين جمعيت متراكم، هم در بقيه ى عرصه هائى كه اين كشور و اين ملت در معرض ديد تماشاگر مردم دنيا قرار ميدهد، حضورتان چشمگير است.
جوانان عزيز! كشور مال شماست؛ كشور مال شماست؛ آينده متعلق به شماست. شمائيد كه بايستى از محصول اين انقلاب به طور كامل، ان شاءاللَّه در عمرى طولانى و سعادتمند بهره مند شويد. هرچه ميتوانيد، تلاش كنيد؛ هرچه ميتوانيد، كار كنيد؛ علم بياموزيد؛ حركت و تلاش دائم را از دست ندهيد. و اخلاق و معنويت، توجه به خداى متعال، ذكر، نماز، انس با قرآن را مغتنم بشماريد. اينها شما را كمك خواهد كرد كه بتوانيد ان شاءاللَّه آن جايگاهى را كه شايسته ى ملت ايران است، به ملت ايران بدهيد.
پروردگارا ! تو را به محمد و آل محمد سوگند ميدهيم دلهاى ما را روزبه روز به اسلام راغبتر و با اسلام آشناتر بفرما. پروردگارا ! رحمت و بركت و فضل خود را بر اين مردم عزيز نازل كن. پروردگارا ! در اين سالى كه بارندگى در اين منطقه و در بعضى از مناطق ديگر كشور كمتر از گذشته بوده است، خودت با لطف خود و فضل خود، با انواع تفضلات خود، اين كمبود را جبران بفرما. پروردگارا ! جوانان اين مردم را حفظ كن؛ آنها را عاقبت بخير كن؛ آنها را هدايت بفرما. پروردگارا ! آينده ى اين جوانان را، آينده اى سراسر درخشندگى و افتخار براى خودشان و براى اين كشور قرار بده، روح مطهر شهيدان را با اوليائت محشور كن، روح مطهر امام شهيدان را با اوليائت محشور كن. پروردگارا ! ما را هم به شهيدان عزيزمان ملحق بگردان، قلب مقدس ولى عصر را از ما راضى و خشنود كن.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته