بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
ديدار امروز ما با شما مسئولان عزيز اين استان در بخشهاى مختلف - كه در آخرين روز حضور من در شيراز صورت ميگيرد - بيش از آنچه كه جنبه ى توصيه و سفارش به شما دوستان داشته باشد، جنبه ى تشكر و قدردانى دارد.
اولاً لازم است من از مردم عزيز شيراز و شهرهاى ديگر اين استان به خاطر اظهار محبتشان و ميهمان نوازى شان - كه از خصلتهاى شناخته شده و معروف مردم اين سامان است - صميمانه و عميقاً تشكر كنم. ثانياً از شما برادران و خواهران عزيزى كه در بخشهاى مختلف دست اندركار هستيد و برخى از زحمات و مشكلات سفر ما بر دوش بخشهاى شما بود، به خاطر اين همكارى ها و محبتها تشكر كنم.
همچنين عذرخواهى كنم از مردم شهرهائى كه توفيق پيدا نكرديم به آن شهرها برويم؛ لذا نمايندگانى را من به شهرهاى مختلف اين استان فرستادم. بحمداللَّه استان پهناورى است، شهرستانهاى بسيار زيادى دارد، دل انسان ميخواهد كه با همه ى مردم بخشهاى مختلف اين استان روبه رو حرف بزند؛ ليكن «ما كلّ ما يتمنّى المرء يدركه»؛ خيلى از آرزوهاست كه انسان قادر به تحقق آن نيست. در عين حال بعضى از برادران، خواهران و جوانان زحمت كشيدند و از شهرهاى مختلف به شيراز آمدند، در ديدارهاى گوناگون - روز اول و روزهاى ديگر - شركت كردند و زحماتى را متحمل شدند؛ از آنها هم من صميمانه تشكر ميكنم.
استان ظرفيتها و استعدادهاى بسيار گسترده اى دارد كه آقاى استاندار محترم به آن اشاره كردند؛ در گزارشهاى مربوط به استان فارس هم هست؛ هم ظرفيتهاى طبيعى، هم استعدادهاى گوناگونِ مربوط به تفاوت اقليمى در شمال و جنوب اين استان، و هم بيش از همه، استعدادها و ظرفيتهاى نيروى انسانى كه حقاً و انصافاً در اين استان چشمگير است.
يك نكته اين است كه هر كسى در هر رتبه اى به مردم اين استان دارد خدمت ميكند، بايد خدا را شكرگزار باشد. واقعاً اين مردم، اين انسانهاى فهيم، لطيف و باذوق، شايسته ى خدمت كردنند؛ حقاً و انصافاً خدمت به اين مردم لذت بخش است. البته خود شما هم اغلب از همين مردميد. انسان وقتى خصوصيات و خلقيات مردم شيراز و مردم فارس را مى بيند، احساس ميكند كه خدمت به اين مردم با اين خصوصيات، با اين خلقيات، با اين لطافت، با اين نكته سنجى ها، با اين استعدادهاى فراوان و سرشار، حقاً و انصافاً براى انسان يك اقبال است، يك شانس است؛ اين را قدر بدانيد. هر جا هستيد و هر يك از قواى سه گانه، در هر رتبه اى از رتبه ها، اين را قدر بدانيد و خدا را شكر كنيد. به مردم حقيقتاً خدمت كنيد و وقت بگذاريد. اين مردم را، مراجعين را تكريم كنيد، احترام كنيد. همه جا همه ى انسانها در خور تكريمند؛ و آنجائى كه انسان برجستگى هاى انسانى و اخلاقى در يك جمعيتى مى بيند، بيشتر مايل است آنها را تكريم كند. اين، نصيحت عمده و اصلى من به شما برادران عزيز است.
در اين سفر درباره ى مسائل گوناگون استان تصميمهائى گرفته شده است؛ دولت محترم پشتيبانى هاى بودجه اى خوبى را از مصوبات و تصميمهاى اين سفر قرار داده است؛ مسئولين دولتى هم اجتماع ميكنند، امروز مى آيند مى نشينند اينها را به صورت مصوبه ى دولت در مى آورند؛ اينها را هرچه زودتر و سريع تر با همه ى قوا و نيرو و توان عملياتى كنيد، اجرائى كنيد، محقق كنيد تا مردم بهره ى آنها را ببرند.
به نظر من يكى از چيزهاى بسيار مهمى كه در شيراز بايد مورد توجه قرار بگيرد، مركزيت و محوريت اين حرم مطهرى است كه كمتر شهرى از شهرهاى كشور ما يك چنين امتياز و برجستگى اى دارد. سه امامزاده ى صحيح النسب و عالى مقام و بسيارى از امامزاده هاى ديگر در اين شهر، جايگاه قداست اين شهر و انتساب آن به ولايت اهل بيت (عليهم السّلام) را بسيار بالا ميبرد. جا دارد در تبليغات عمومى، در صدا و سيما، در ابتكارات گوناگونى كه در زمينه هاى خدماتى، اقتصادى و غيره انجام ميگيرد، اين جنبه - كه روح و معناى عالى ولايت مردم فارس را نشان ميدهد - برجسته شود. اينجا بعد از مشهد و قم، در واقع سومين حرم اهل بيت (عليهم السّلام) در سرتاسر ايران است. هم از لحاظ خدمت رسانى به زوار اين حرم، هم از لحاظ معرفى كردن و نشان دادن و دلهاى مشتاقان را در سرتاسر كشور و بيرون از كشور متوجه اين بارگاه عظمى كردن، كارهائى است كه بايستى انجام بگيرد.
يكى از چيزهائى كه در اين استان انسان احساس ميكند، اين است كه اين استان با وجود داشتن استعدادهاى برجسته، استان محجوب و باحيائى است؛ مثل انسانهائى كه سواد و فضل زيادى دارند، اما خيلى اهل گفتن و نشان دادن و اظهار كردن نيستند؛ اين را انسان اينجا حس ميكند. اين همه مفاخر در گذشته و در زمان حال. من ديروز در جلسه ى نخبگان لذت بردم از ديدن نخبگان علمى، ادبى، كارآفرينان، شخصيتهاى مفيد براى جامعه - چه از لحاظ ذهنى، چه از لحاظ عرصه ى عملى - در عين حال تبليغات و ارائه و نشان دادن اين همه استعداد در شيراز، آنچنان كه بايد و شايد نيست. مردم فارس اهل قال نيستند؛ آدم احساس ميكند. گفته ميشد مردم فارس اهل حالند؛ منظورشان اين بود كه اهل كار نيستند. بنده ميگويم نه، اهل حالند، يعنى اهل قال نيستند؛ والّا بحمداللَّه اينجا خيلى اهل كارند؛ تحرك علمى، تحرك عملى؛ در صنعت، در كشاورزى؛ انسان تحسين ميكند. مردم فارس اهل قال نيستند، اهل گفتن و جنجال كردن و مردم را به خود متوجه كردن نيستند؛ اين بايد يك جورى جبران شود. در گذشته هم حافظ ميگويد:
من كه ملول گشتمى از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمى ميكشم از براى تو
از نفس فرشتگان ملول ميشود. قال و مقال عالم را هم كه ميپذيرد، براى او ميپذيرد. آدم مى بيند اين روحيه همچنان در شيراز هست؛ اهل قال و مقال و به رخ كشيدن و تظاهر كردن نيستند. اما استعداد اينجا خيلى زياد است؛ از اين استعدادها بايد استفاده شود.
ديروز يكى از آقايانى كه صحبت كردند، مسئله ى دانشكده ى هنر و تقويت هنر را در اينجا مطرح كردند. بعضى خيال ميكنند هنر مساوى است با لااباليگرى و بى دينى و بى بندوبارى؛ اين غلط است. هنر از جلوه هاى زيباى خلقت الهى است در انسان. آنچه در هنر ايراد دارد و اهل بصيرت هميشه ايراد گرفته اند، جهت غلط هنر بوده است. هنر را كشاندن به جهت اغواى انسان و بى بندوبارى انسان، اين بد است؛ والّا هنر اگر با روح دين، با جهتگيرى دين باشد، از برجسته ترين پديده هاى وجود انسانى است. امروز هم بحمداللَّه همين جور است. امروز شاعر ما، نقاش ما، انواع و اقسام رشته هاى هنرى ما، انسان وقتى نگاه ميكند، مى بيند غالباً با روح دين و تدين كارشان همراه است. چه اشكالى دارد؟ ما اگر چنانچه مركز تربيت هنرى و تقويت هنرى در اينجا داشته باشيم، با حفظ اين جهتگيرى درست، اين خيلى خوب است؛ اين هيچ ايرادى ندارد. از اين استعداد عظيم در اين جهت استفاده شود، خيلى خوب است.
يكى از چيزهائى كه در اين استان مورد توجه است و جا دارد كه بيشتر مورد توجه قرار بگيرد، مسئله ى گردشگرى است. اينجا به خاطر وجود حرم مطهر حضرت احمدبن موسى (عليه و على ابيه و اخيه السّلام) جنبه ى مضاعف گردشگرى دارد. اينجا مزار است، زيارتگاه است. جاذبه هاى گردشگرى در اينجا خيلى زياد است. من تصورم اين است كه اگر مسئولين كشور و مسئولين استان بتوانند از همين مسئله ى گردشگرى به شكل درست، با تبليغات صحيح و با جهتگيرىِ صحيح استفاده كنند، درآمد آن، استان را از همه ى معونه هاى ديگر بى نياز ميكند. مسئله ى گردشگرى خيلى مهم است.
من همين جا اشاره بكنم به اين بناهاى باستانىِ مربوط به قبل از اسلام؛ تخت جمشيد و بقيه ى چيزهائى كه در اين استان هست. انسان از دو نظر ممكن است به اين مراكز باستانى نگاه كند؛ اينها را بايد از هم تفكيك كرد. يك نگاه اين است كه اينها متعلق به جباران تاريخ بوده. هر كدامى كه نگاه ميكنيم، به يك نحوى به يكى از جباران تاريخ و طاغوتهاى بشرى ارتباط پيدا ميكند. بله، از اين جهت نگاه منفى به اينها هست. غالب متدينين و انسانهائى كه نفرت طبيعى از استبداد و از جباريت دارند، با اين ديد وقتى به اين بناهاى باستانى نگاه ميكنند، طبعاً براى آنها جاذبه اى ندارد. ليكن يك جنبه ى ديگر هم وجود دارد و آن اين است كه اين بناها محصول سرپنجه ى هنرمند ايرانى است؛ محصول فكر راقى و روشن بين ايرانى است در سالها و قرنها پيش از اين؛ اين جنبه ى مثبت قضيه است. همه ى بناهائى كه از لحاظ تاريخى - چه در اينجا، چه در اصفهان، چه در بقيه ى نقاط كشور - وجود دارد، از اين قبيل است. درست است كه جباران استفاده كردند، اما خالق و آفريننده ى اين مجموعه ها كيست؟ ذهن ايرانى است، سرانگشت هنرمند ايرانى است، روحيه ى بلندنظر ايرانى است، ابتكار و ذوق ايرانى است؛ اين براى يك ملت افتخار است. با اين ديد وقتى نگاه بكنيم، مى بينيم اينها مثبت است؛ چه تخت جمشيد، چه بقيه ى مناطق ديگر. اينها را نشان بدهيد.
در دنيا از چيزهائى كه جنبه ى افتخارآميز هم خيلى ندارد، گاهى اوقات به عنوان مفاخر تاريخى استفاده ميكنند. آن كسانى كه مفاخر تاريخى را ندارند، براى خودشان خلق ميكنند! ما اين همه مفاخر تاريخى داريم، اين همه چيزهائى كه مايه ى تفاخر تاريخى ملت ايران است، اعتماد به نفس ملت ايران است؛ چرا اينها را نشان ندهيم؟
يك نفرى براى من نقل ميكرد، ميگفت رفته بوديم يونان؛ ما را به مراكز گردشگرى گوناگون ميبردند و آنها را به ما نشان ميدادند؛ از جمله به نقطه اى بردند، گفتند اينجا همان جائى است كه سپاهيان ايرانى آمدند اينجا، از ما شكست خوردند. مردم را به يك بيابان خالى ميبرند و نشان ميدهند كه اينجا آنجائى است كه ايرانى ها در آن دوره لشكركشى كردند و در اينجا شكست خوردند. يك فضاى خالى را نشان ميدهند، يك ماده هاى تاريخى را با يك فضاى خالى اثبات ميكنند. خوب، اينجا نزديكى كازرون - آنطورى كه شنيدم - مجسمه ى والرين است، امپراتور روم، كه زانو زده در مقابل پادشاه ايران. خيلى خوب، اينجا را برويد نشان بدهيد؛ اين به آن در! اين همه نقاط مثبتى كه ميتواند گذشته ى ما را نشان بدهد.
من البته به شما عرض بكنم؛ اعتقاد راسخ و جازم و علمى دارم كه آنچه ايرانى بعد از آمدن اسلام كرده، اصلاً قابل مقايسه نيست با آنچه در طول تاريخ گذشته ى خودش داشته. ايران در دوران اسلامى، در قرن سوم و چهارم و پنجم هجرى، در قله ى دانش و تمدن و سياست و اقتصاد جهانى قرار داشته. هيچ جاى دنيا - از شرق و غرب، از آسيا و اروپا - در اين حد نبودند؛ اين به بركت اسلام بوده. ايران قبل از آن هرگز چنين اوجى را نداشته. در دوران سلسله هاى گوناگون ايرانى - از آل بويه بگيريد تا غزنويان و سلجوقيان و بقيه، تا دوره ى صفويه - اين بخش از تاريخ ايران قابل مقايسه نيست؛ اما آن بخش ديگر تاريخ ايران هم، تاريخ ماست؛ آن هم ايران است؛ حالا يك حاكم طاغوتى در رأسش بوده، سنتهاى غلط و آئينهاى باطلى در آنها وجود داشته؛ آن به جاى خود، امر ديگرى است؛ اما هنر ايرانى است. به هر حال روى مسئله ى گردشگرى حتماً بايستى كار شود؛ هم در زمينه ى مزارات اسلامى كه بهترينش را شما در اينجا داريد، هم به وسيله ى مفاخر ادبى و هنرى ما كه شما عالى ترينش - يعنى حافظ و سعدى - را اينجا داريد، هم در زمينه ى آنچه كه در گذشته ى تاريخ وجود داشته است.
يكى از چيزهائى كه به نظر من در اينجا بايد انجام بگيرد - حالا تفاصيل اينها را ان شاءاللَّه دوستان ما در جمع بندى هاى سفر به نتيجه خواهند رسيد و اقدام خواهد شد - اين است كه اينجا قطب كشاورزى است؛ جا دارد كه تحقيقات مقابله ى بلندمدت با خشكسالى كه تحقيقات وسيع و گسترده اى است و راه هاى گوناگونى دارد، در همين جا در اين شهر، يك مركزيتى پيدا كند. يكى از چيزهائى كه ميتواند اينجا مركزيت پيدا كند، همين است. همچنان كه شما در بخشهاى پزشكى گفتيد نقاط منحصربه فرد داريد، در اين قضيه هم ميتوانيد يك نقطه ى منحصربه فرد داشته باشيد. و البته خيلى كارهاى ديگر در اين استان ميشود انجام داد. ان شاءاللَّه مسئولين توفيق پيدا كنند انجام بدهند؛ شما هم توفيق پيدا كنيد ان شاءاللَّه هر كدام در هرجا هستيد، به پيشرفت اين برنامه ها كمك كنيد.
قدر بدانيد اين خدمت را؛ قدر بدانيد اين حضور مردمى را؛ قدر بدانيد اين توجه و آمادگى روحى مردم عزيز را؛ و از خداى متعال كمك بخواهيد، هدايت بخواهيد؛ ان شاءاللَّه خداوند كمك خواهد كرد. از خداى متعال بخواهيد وسيله ى پيشرفت روزافزون اين كشور را به دست شماها و مسئولين كشور ان شاءاللَّه فراهم كند و آينده ى اين استان و آينده ى كشور را از گذشته اش بهتر كند.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
ديدار امروز ما با شما مسئولان عزيز اين استان در بخشهاى مختلف - كه در آخرين روز حضور من در شيراز صورت ميگيرد - بيش از آنچه كه جنبه ى توصيه و سفارش به شما دوستان داشته باشد، جنبه ى تشكر و قدردانى دارد.
اولاً لازم است من از مردم عزيز شيراز و شهرهاى ديگر اين استان به خاطر اظهار محبتشان و ميهمان نوازى شان - كه از خصلتهاى شناخته شده و معروف مردم اين سامان است - صميمانه و عميقاً تشكر كنم. ثانياً از شما برادران و خواهران عزيزى كه در بخشهاى مختلف دست اندركار هستيد و برخى از زحمات و مشكلات سفر ما بر دوش بخشهاى شما بود، به خاطر اين همكارى ها و محبتها تشكر كنم.
همچنين عذرخواهى كنم از مردم شهرهائى كه توفيق پيدا نكرديم به آن شهرها برويم؛ لذا نمايندگانى را من به شهرهاى مختلف اين استان فرستادم. بحمداللَّه استان پهناورى است، شهرستانهاى بسيار زيادى دارد، دل انسان ميخواهد كه با همه ى مردم بخشهاى مختلف اين استان روبه رو حرف بزند؛ ليكن «ما كلّ ما يتمنّى المرء يدركه»؛ خيلى از آرزوهاست كه انسان قادر به تحقق آن نيست. در عين حال بعضى از برادران، خواهران و جوانان زحمت كشيدند و از شهرهاى مختلف به شيراز آمدند، در ديدارهاى گوناگون - روز اول و روزهاى ديگر - شركت كردند و زحماتى را متحمل شدند؛ از آنها هم من صميمانه تشكر ميكنم.
استان ظرفيتها و استعدادهاى بسيار گسترده اى دارد كه آقاى استاندار محترم به آن اشاره كردند؛ در گزارشهاى مربوط به استان فارس هم هست؛ هم ظرفيتهاى طبيعى، هم استعدادهاى گوناگونِ مربوط به تفاوت اقليمى در شمال و جنوب اين استان، و هم بيش از همه، استعدادها و ظرفيتهاى نيروى انسانى كه حقاً و انصافاً در اين استان چشمگير است.
يك نكته اين است كه هر كسى در هر رتبه اى به مردم اين استان دارد خدمت ميكند، بايد خدا را شكرگزار باشد. واقعاً اين مردم، اين انسانهاى فهيم، لطيف و باذوق، شايسته ى خدمت كردنند؛ حقاً و انصافاً خدمت به اين مردم لذت بخش است. البته خود شما هم اغلب از همين مردميد. انسان وقتى خصوصيات و خلقيات مردم شيراز و مردم فارس را مى بيند، احساس ميكند كه خدمت به اين مردم با اين خصوصيات، با اين خلقيات، با اين لطافت، با اين نكته سنجى ها، با اين استعدادهاى فراوان و سرشار، حقاً و انصافاً براى انسان يك اقبال است، يك شانس است؛ اين را قدر بدانيد. هر جا هستيد و هر يك از قواى سه گانه، در هر رتبه اى از رتبه ها، اين را قدر بدانيد و خدا را شكر كنيد. به مردم حقيقتاً خدمت كنيد و وقت بگذاريد. اين مردم را، مراجعين را تكريم كنيد، احترام كنيد. همه جا همه ى انسانها در خور تكريمند؛ و آنجائى كه انسان برجستگى هاى انسانى و اخلاقى در يك جمعيتى مى بيند، بيشتر مايل است آنها را تكريم كند. اين، نصيحت عمده و اصلى من به شما برادران عزيز است.
در اين سفر درباره ى مسائل گوناگون استان تصميمهائى گرفته شده است؛ دولت محترم پشتيبانى هاى بودجه اى خوبى را از مصوبات و تصميمهاى اين سفر قرار داده است؛ مسئولين دولتى هم اجتماع ميكنند، امروز مى آيند مى نشينند اينها را به صورت مصوبه ى دولت در مى آورند؛ اينها را هرچه زودتر و سريع تر با همه ى قوا و نيرو و توان عملياتى كنيد، اجرائى كنيد، محقق كنيد تا مردم بهره ى آنها را ببرند.
به نظر من يكى از چيزهاى بسيار مهمى كه در شيراز بايد مورد توجه قرار بگيرد، مركزيت و محوريت اين حرم مطهرى است كه كمتر شهرى از شهرهاى كشور ما يك چنين امتياز و برجستگى اى دارد. سه امامزاده ى صحيح النسب و عالى مقام و بسيارى از امامزاده هاى ديگر در اين شهر، جايگاه قداست اين شهر و انتساب آن به ولايت اهل بيت (عليهم السّلام) را بسيار بالا ميبرد. جا دارد در تبليغات عمومى، در صدا و سيما، در ابتكارات گوناگونى كه در زمينه هاى خدماتى، اقتصادى و غيره انجام ميگيرد، اين جنبه - كه روح و معناى عالى ولايت مردم فارس را نشان ميدهد - برجسته شود. اينجا بعد از مشهد و قم، در واقع سومين حرم اهل بيت (عليهم السّلام) در سرتاسر ايران است. هم از لحاظ خدمت رسانى به زوار اين حرم، هم از لحاظ معرفى كردن و نشان دادن و دلهاى مشتاقان را در سرتاسر كشور و بيرون از كشور متوجه اين بارگاه عظمى كردن، كارهائى است كه بايستى انجام بگيرد.
يكى از چيزهائى كه در اين استان انسان احساس ميكند، اين است كه اين استان با وجود داشتن استعدادهاى برجسته، استان محجوب و باحيائى است؛ مثل انسانهائى كه سواد و فضل زيادى دارند، اما خيلى اهل گفتن و نشان دادن و اظهار كردن نيستند؛ اين را انسان اينجا حس ميكند. اين همه مفاخر در گذشته و در زمان حال. من ديروز در جلسه ى نخبگان لذت بردم از ديدن نخبگان علمى، ادبى، كارآفرينان، شخصيتهاى مفيد براى جامعه - چه از لحاظ ذهنى، چه از لحاظ عرصه ى عملى - در عين حال تبليغات و ارائه و نشان دادن اين همه استعداد در شيراز، آنچنان كه بايد و شايد نيست. مردم فارس اهل قال نيستند؛ آدم احساس ميكند. گفته ميشد مردم فارس اهل حالند؛ منظورشان اين بود كه اهل كار نيستند. بنده ميگويم نه، اهل حالند، يعنى اهل قال نيستند؛ والّا بحمداللَّه اينجا خيلى اهل كارند؛ تحرك علمى، تحرك عملى؛ در صنعت، در كشاورزى؛ انسان تحسين ميكند. مردم فارس اهل قال نيستند، اهل گفتن و جنجال كردن و مردم را به خود متوجه كردن نيستند؛ اين بايد يك جورى جبران شود. در گذشته هم حافظ ميگويد:
من كه ملول گشتمى از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمى ميكشم از براى تو
از نفس فرشتگان ملول ميشود. قال و مقال عالم را هم كه ميپذيرد، براى او ميپذيرد. آدم مى بيند اين روحيه همچنان در شيراز هست؛ اهل قال و مقال و به رخ كشيدن و تظاهر كردن نيستند. اما استعداد اينجا خيلى زياد است؛ از اين استعدادها بايد استفاده شود.
ديروز يكى از آقايانى كه صحبت كردند، مسئله ى دانشكده ى هنر و تقويت هنر را در اينجا مطرح كردند. بعضى خيال ميكنند هنر مساوى است با لااباليگرى و بى دينى و بى بندوبارى؛ اين غلط است. هنر از جلوه هاى زيباى خلقت الهى است در انسان. آنچه در هنر ايراد دارد و اهل بصيرت هميشه ايراد گرفته اند، جهت غلط هنر بوده است. هنر را كشاندن به جهت اغواى انسان و بى بندوبارى انسان، اين بد است؛ والّا هنر اگر با روح دين، با جهتگيرى دين باشد، از برجسته ترين پديده هاى وجود انسانى است. امروز هم بحمداللَّه همين جور است. امروز شاعر ما، نقاش ما، انواع و اقسام رشته هاى هنرى ما، انسان وقتى نگاه ميكند، مى بيند غالباً با روح دين و تدين كارشان همراه است. چه اشكالى دارد؟ ما اگر چنانچه مركز تربيت هنرى و تقويت هنرى در اينجا داشته باشيم، با حفظ اين جهتگيرى درست، اين خيلى خوب است؛ اين هيچ ايرادى ندارد. از اين استعداد عظيم در اين جهت استفاده شود، خيلى خوب است.
يكى از چيزهائى كه در اين استان مورد توجه است و جا دارد كه بيشتر مورد توجه قرار بگيرد، مسئله ى گردشگرى است. اينجا به خاطر وجود حرم مطهر حضرت احمدبن موسى (عليه و على ابيه و اخيه السّلام) جنبه ى مضاعف گردشگرى دارد. اينجا مزار است، زيارتگاه است. جاذبه هاى گردشگرى در اينجا خيلى زياد است. من تصورم اين است كه اگر مسئولين كشور و مسئولين استان بتوانند از همين مسئله ى گردشگرى به شكل درست، با تبليغات صحيح و با جهتگيرىِ صحيح استفاده كنند، درآمد آن، استان را از همه ى معونه هاى ديگر بى نياز ميكند. مسئله ى گردشگرى خيلى مهم است.
من همين جا اشاره بكنم به اين بناهاى باستانىِ مربوط به قبل از اسلام؛ تخت جمشيد و بقيه ى چيزهائى كه در اين استان هست. انسان از دو نظر ممكن است به اين مراكز باستانى نگاه كند؛ اينها را بايد از هم تفكيك كرد. يك نگاه اين است كه اينها متعلق به جباران تاريخ بوده. هر كدامى كه نگاه ميكنيم، به يك نحوى به يكى از جباران تاريخ و طاغوتهاى بشرى ارتباط پيدا ميكند. بله، از اين جهت نگاه منفى به اينها هست. غالب متدينين و انسانهائى كه نفرت طبيعى از استبداد و از جباريت دارند، با اين ديد وقتى به اين بناهاى باستانى نگاه ميكنند، طبعاً براى آنها جاذبه اى ندارد. ليكن يك جنبه ى ديگر هم وجود دارد و آن اين است كه اين بناها محصول سرپنجه ى هنرمند ايرانى است؛ محصول فكر راقى و روشن بين ايرانى است در سالها و قرنها پيش از اين؛ اين جنبه ى مثبت قضيه است. همه ى بناهائى كه از لحاظ تاريخى - چه در اينجا، چه در اصفهان، چه در بقيه ى نقاط كشور - وجود دارد، از اين قبيل است. درست است كه جباران استفاده كردند، اما خالق و آفريننده ى اين مجموعه ها كيست؟ ذهن ايرانى است، سرانگشت هنرمند ايرانى است، روحيه ى بلندنظر ايرانى است، ابتكار و ذوق ايرانى است؛ اين براى يك ملت افتخار است. با اين ديد وقتى نگاه بكنيم، مى بينيم اينها مثبت است؛ چه تخت جمشيد، چه بقيه ى مناطق ديگر. اينها را نشان بدهيد.
در دنيا از چيزهائى كه جنبه ى افتخارآميز هم خيلى ندارد، گاهى اوقات به عنوان مفاخر تاريخى استفاده ميكنند. آن كسانى كه مفاخر تاريخى را ندارند، براى خودشان خلق ميكنند! ما اين همه مفاخر تاريخى داريم، اين همه چيزهائى كه مايه ى تفاخر تاريخى ملت ايران است، اعتماد به نفس ملت ايران است؛ چرا اينها را نشان ندهيم؟
يك نفرى براى من نقل ميكرد، ميگفت رفته بوديم يونان؛ ما را به مراكز گردشگرى گوناگون ميبردند و آنها را به ما نشان ميدادند؛ از جمله به نقطه اى بردند، گفتند اينجا همان جائى است كه سپاهيان ايرانى آمدند اينجا، از ما شكست خوردند. مردم را به يك بيابان خالى ميبرند و نشان ميدهند كه اينجا آنجائى است كه ايرانى ها در آن دوره لشكركشى كردند و در اينجا شكست خوردند. يك فضاى خالى را نشان ميدهند، يك ماده هاى تاريخى را با يك فضاى خالى اثبات ميكنند. خوب، اينجا نزديكى كازرون - آنطورى كه شنيدم - مجسمه ى والرين است، امپراتور روم، كه زانو زده در مقابل پادشاه ايران. خيلى خوب، اينجا را برويد نشان بدهيد؛ اين به آن در! اين همه نقاط مثبتى كه ميتواند گذشته ى ما را نشان بدهد.
من البته به شما عرض بكنم؛ اعتقاد راسخ و جازم و علمى دارم كه آنچه ايرانى بعد از آمدن اسلام كرده، اصلاً قابل مقايسه نيست با آنچه در طول تاريخ گذشته ى خودش داشته. ايران در دوران اسلامى، در قرن سوم و چهارم و پنجم هجرى، در قله ى دانش و تمدن و سياست و اقتصاد جهانى قرار داشته. هيچ جاى دنيا - از شرق و غرب، از آسيا و اروپا - در اين حد نبودند؛ اين به بركت اسلام بوده. ايران قبل از آن هرگز چنين اوجى را نداشته. در دوران سلسله هاى گوناگون ايرانى - از آل بويه بگيريد تا غزنويان و سلجوقيان و بقيه، تا دوره ى صفويه - اين بخش از تاريخ ايران قابل مقايسه نيست؛ اما آن بخش ديگر تاريخ ايران هم، تاريخ ماست؛ آن هم ايران است؛ حالا يك حاكم طاغوتى در رأسش بوده، سنتهاى غلط و آئينهاى باطلى در آنها وجود داشته؛ آن به جاى خود، امر ديگرى است؛ اما هنر ايرانى است. به هر حال روى مسئله ى گردشگرى حتماً بايستى كار شود؛ هم در زمينه ى مزارات اسلامى كه بهترينش را شما در اينجا داريد، هم به وسيله ى مفاخر ادبى و هنرى ما كه شما عالى ترينش - يعنى حافظ و سعدى - را اينجا داريد، هم در زمينه ى آنچه كه در گذشته ى تاريخ وجود داشته است.
يكى از چيزهائى كه به نظر من در اينجا بايد انجام بگيرد - حالا تفاصيل اينها را ان شاءاللَّه دوستان ما در جمع بندى هاى سفر به نتيجه خواهند رسيد و اقدام خواهد شد - اين است كه اينجا قطب كشاورزى است؛ جا دارد كه تحقيقات مقابله ى بلندمدت با خشكسالى كه تحقيقات وسيع و گسترده اى است و راه هاى گوناگونى دارد، در همين جا در اين شهر، يك مركزيتى پيدا كند. يكى از چيزهائى كه ميتواند اينجا مركزيت پيدا كند، همين است. همچنان كه شما در بخشهاى پزشكى گفتيد نقاط منحصربه فرد داريد، در اين قضيه هم ميتوانيد يك نقطه ى منحصربه فرد داشته باشيد. و البته خيلى كارهاى ديگر در اين استان ميشود انجام داد. ان شاءاللَّه مسئولين توفيق پيدا كنند انجام بدهند؛ شما هم توفيق پيدا كنيد ان شاءاللَّه هر كدام در هرجا هستيد، به پيشرفت اين برنامه ها كمك كنيد.
قدر بدانيد اين خدمت را؛ قدر بدانيد اين حضور مردمى را؛ قدر بدانيد اين توجه و آمادگى روحى مردم عزيز را؛ و از خداى متعال كمك بخواهيد، هدايت بخواهيد؛ ان شاءاللَّه خداوند كمك خواهد كرد. از خداى متعال بخواهيد وسيله ى پيشرفت روزافزون اين كشور را به دست شماها و مسئولين كشور ان شاءاللَّه فراهم كند و آينده ى اين استان و آينده ى كشور را از گذشته اش بهتر كند.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته