پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

سخنراني‌ در ديدار با گروه‌ كثيري‌ از آزادگان‌ و اقشار مختلف‌ مردم‌، در اولين‌ روز از هفته‌ي‌ وحدت‌

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم‌
در ابتدا لازم‌ مي‌دانم‌ از همه‌ي‌ شما برادران‌ و خواهران‌ كه‌ از راههاي‌ دور و شهرهاي‌ مختلف‌ تشريف‌ آورده‌ايد و شروع‌ هفته‌ي‌ وحدت‌ و ايام‌ مبارك‌ ولادت‌ را براي‌ ما حقيقتا مبارك‌ كرده‌ايد، تشكر كنم‌.
جلسه‌، جلسه‌ي‌ عجيبي‌ است‌. شما برادران‌ و خواهراني‌ كه‌ در اين‌جا هستيد، هر كدامتان‌ به‌ نحوي‌، بوي‌ جهاد و شهادت‌ و فداكاري‌ و ايثار و بوي‌ پيامبر و يارانش‌ را مي‌دهيد. به‌ بركت‌ وجود شما، عطر فداكاري‌ و نور ايثار در فضا پراكنده‌ است‌. من‌ حقيقتا وقتي‌ شما عزيزان‌ ـ چه‌ آزادگان‌ عزيز، چه‌ جانبازان‌ عزيز، چه‌ خانواده‌هاي‌ عزيز شهدا ـ را اين‌طور پرشور و مصمم‌ مشاهده‌ مي‌كنم‌، اين‌ اميد را در قلب‌ و جان‌ خود عميقتر مي‌يابم‌ كه‌ دعاي‌ امام‌ عزيز ما مستجاب‌ شد و دعوت‌ نبي‌اكرم‌(صلي‌الله‌ عليه‌واله‌وسلم‌) به‌ وسيله‌ي‌ شما عزيزان‌، در دنياي‌ مادي‌ امروز قابل‌ گسترش‌ است‌. شماها در جبين‌ پاك‌ خودتان‌، نور اسلام‌ و انقلاب‌ و ايمان‌ داريد. حقيقتا جاي‌ امام‌ خالي‌ است‌ كه‌ فرزندان‌ صالح‌ خود، اين‌ دلهاي‌ آماده‌، اين‌ قدمهاي‌ استوار و اين‌ عزمهاي‌ محكم‌ و مستحكم‌ را ببيند كه‌ هيچ‌ عاملي‌ نتوانسته‌ آنها را تحت‌تأثير قرار بدهد.
امروز يك‌ مطلب‌ راجع‌ به‌ اين‌ ايام‌ ـ كه‌ هفته‌ي‌ وحدت‌ و ايام‌ ميلاد مبارك‌ و معظم‌ پيامبر و امام‌ صادق‌(عليهماالصلاه‌والسلام‌) است‌ ـ و مطلبي‌ هم‌ بعدا راجع‌ به‌ يك‌ مسأله‌ي‌ مهم‌ و اساسي‌ كشورمان‌ عرض‌ خواهم‌ كرد.
بايد بدانيد كه‌ استعمار و استكبار، دهها سال‌ ـ بلكه‌ بيشتر ـ پول‌ خرج‌ كردند، تا بين‌ مسلمين‌ اختلاف‌ ايجاد كنند. براي‌ ايجاد اختلاف‌، كتاب‌ و مجله‌ نوشتند، شايعه‌ منتشر كردند، عصبيتها را تحريك‌ كردند و در اعماق‌ دل‌ مسلمين‌، نسبت‌ به‌ يكديگر حقد و كينه‌هاي‌ فراواني‌ به‌ وجود آوردند. البته‌ در طول‌ زمانهاي‌ گذشته‌ هم‌ اين‌ دشمنيها بود; اما در دوران‌ استعمار، شكل‌ جديدي‌ پيدا كرد. هر كس‌ با سياست‌ جديد دنياي‌ اسلام‌ در طول‌ صد يا صدوپنجاه‌ سال‌ اخير آشنا باشد، توجه‌ مي‌كند كه‌ اشاره‌ به‌ چه‌ چيزهايي‌ مي‌كنم‌.
انقلاب‌ اسلامي‌ آمد و پرچمي‌ بلند كرد كه‌ مسلمانان‌ از هر مذهب‌ و هر كشوري‌، وقتي‌ به‌ خود مراجعه‌ كردند، ديدند اين‌ پرچم‌ را دوست‌ مي‌دارند و احساس‌ كردند اين‌ پرچم‌، پرچم‌ اسلام‌ و پرچم‌ نبي‌مكرم‌ اسلام‌(صلي‌الله‌عليه‌ واله‌وسلم‌) است‌. لذا بسياري‌ از نقشه‌هاي‌ دشمنان‌، نقش‌ بر آب‌ شد. استكبار ساكت‌ نمي‌نشيند. دشمنان‌ خونخوار اسلام‌ و مسلمين‌، آرام‌ نمي‌گيرند. تا ديدند كه‌ انقلاب‌ و جمهوري‌ اسلامي‌، در داخل‌ و خارج‌ از كشور، بين‌ شيعه‌ و سني‌ وحدت‌ ايجاد كرد، اينها را به‌ هم‌ نزديك‌ نمود و عصبيتهايشان‌ را نسبت‌ به‌ يكديگر كم‌ كرد، از بيرون‌ شروع‌ به‌ سمپاشي‌ كردند.
بله‌، وقتي‌ كه‌ نماز جمعه‌ي‌ تهران‌ تشكيل‌ مي‌شود و پشت‌ سر امام‌ جماعت‌ انقلابي‌ شيعي‌ در تهران‌، رؤساي‌ نهضتها و كشورهاي‌ اسلامي‌ و موجهان‌ ملتهاي‌ مسلمان‌ در چند صف‌ مي‌ايستند و با خلوص‌ تمام‌ نماز مي‌خوانند ـ كه‌ در طول‌ اين‌ چند سال‌، ما دايما چنين‌ چيزهايي‌ داشته‌ايم‌ ـ دشمنان‌ اسلام‌، از حقد و غضب‌ پر مي‌شوند. اين‌، درست‌ ضد آن‌ چيزي‌ است‌ كه‌ آنان‌ برايش‌ پول‌ خرج‌ كرده‌اند. انقلاب‌ اسلامي‌ آمد و همه‌ي‌ نقشه‌هاي‌ آنان‌ را بر هم‌ زد; طبيعي‌ است‌ كه‌ درصدد مقابله‌ برمي‌آيند.
يك‌ عده‌ قلم‌به‌مزد و مزدور و عالم‌ بي‌دين‌ و ريزه‌خوار سفره‌ي‌ سلاطين‌ و ملكداران‌ بي‌دين‌ عالم‌ را ـ كه‌ از هر كسي‌ خطرناكترند ـ اجير كرده‌اند، تا در برابر نداي‌ وحدت‌ انقلاب‌ اسلامي‌، فرياد اختلاف‌ و تفرقه‌ سر دهند. واقعا عالمي‌ كه‌ وجدان‌ بيدار و تقوا نداشته‌ باشد، اضر از هر دشمني‌ بر جامعه‌ي‌ اسلامي‌ است‌. در روايت‌ دارد كه‌ چنين‌ عالمي‌ بر مسلمانان‌، اضر از گرگ‌ بر گله‌ي‌ گوسفند است‌. شما ببينيد، يك‌ گرگ‌ در يك‌ گله‌ي‌ گوسفند، چه‌ كار مي‌كند؟ اين‌، ضررش‌ از آن‌ بيشتر است‌. در طول‌ اين‌ هشت‌ سال‌ جنگ‌، بلكه‌ در طول‌ ده‌، يازده‌ سال‌ انقلاب‌، ديديم‌ كه‌ اين‌طور علما چه‌ كردند; اما به‌ بركت‌ نام‌ و پرچم‌ اسلام‌ و نام‌ پيامبر اكرم‌ و به‌ بركت‌ هفته‌ي‌ وحدت‌ ـ كه‌ امروز، روز اول‌ آن‌ است‌ ـ انقلاب‌ بر توطئه‌هاي‌ آنان‌ فايق‌ آمده‌ است‌.
جمهوري‌ اسلامي‌ به‌ مسلمانان‌ عالم‌ گفت‌، بياييد از دوازدهم‌ تا هفدهم‌ ربيع‌الاول‌، وحدت‌ را آزمايش‌ كنيم‌. به‌ يك‌ روايت‌ ـ كه‌ غالبا اهل‌ سنت‌ اين‌ روايت‌ را تأييد كرده‌اند و بعضي‌ از شيعه‌ هم‌ آن‌ را قبول‌ دارند ـ روز دوازدهم‌ ربيع‌الاول‌، روز ولادت‌ پيامبر(ص‌) است‌. يك‌ روايت‌ هم‌ مربوط به‌ هفدهم‌ ربيع‌الاول‌ است‌ كه‌ غالبا شيعه‌ و بعضي‌ از اهل‌ سنت‌، آن‌ را تأييد كرده‌اند. به‌هرحال‌، بين‌ دوازدهم‌ تا هفدهم‌ كه‌ ايام‌ ولادت‌ نبي‌اكرم‌(صلي‌الله‌عليه‌واله‌وسلم‌) است‌، بايد به‌ وحدت‌ جهاني‌ اسلام‌ توجه‌ بيشتري‌ شود; آن‌ حصن‌ و حصار مستحكمي‌ كه‌ اگر تشكيل‌ بشود، هيچ‌ قدرتي‌ نمي‌تواند به‌ حريم‌ كشورها و ملتهاي‌ اسلامي‌ دست‌درازي‌ كند.
به‌ وضع‌ كشورهاي‌ مسلمان‌ دنيا نگاه‌ كنيد، گرسنگي‌ و فقر و ضعف‌ سياسي‌ و ناآگاهي‌ و عقب‌افتادگي‌ و دنباله‌روي‌ سياسي‌ و اقتصادي‌ را در اين‌ كشورها ببينيد. چرا؟ چه‌ كم‌ داشتند؟ منابع‌ طبيعيشان‌ كم‌ بود؟ نه‌. نيروي‌ انسانيشان‌ كم‌ بود؟ نه‌. از لحاظ موقعيت‌ جغرافيايي‌ مشكلي‌ داشتند؟ نه‌. چرا در اين‌ وضع‌ اسفبار قرار گرفتند؟ زيرا دشمنان‌ در طول‌ صد يا دويست‌ سال‌، از غفلت‌ مردم‌ و خيانت‌ سران‌ استفاده‌ كردند و در كنار حمله‌ي‌ اقتصادي‌ و نظامي‌، حمله‌ي‌ معنوي‌ و فرهنگي‌ كردند و بتدريج‌ كشورهاي‌ اسلامي‌ را به‌ اين‌ وضعي‌ كه‌ مي‌بينيد، درآوردند. اين‌، وضع‌ طبيعي‌ عالم‌ اسلام‌ نيست‌.
از دورترين‌ نقاط غرب‌ دنياي‌ اسلام‌ در وضع‌ كنوني‌ ـ يعني‌ از غرب‌ آفريقا ـ تا اقصاي‌ شرق‌ عالم‌ ـ يعني‌ تا شرق‌ آسيا ـ عالم‌ اسلام‌ و منطقه‌ي‌ مسلمان‌نشين‌ است‌. حساسترين‌ مناطق‌ عالم‌، در اختيار مسلمانان‌ است‌. يك‌ قسمتش‌ همين‌ خليج‌ فارسي‌ است‌ كه‌ همه‌ي‌ دنيا در صفند، براي‌ اين‌كه‌ بتوانند كوله‌بار خودشان‌ را از ذخاير اين‌ منطقه‌ پر كنند و برگردند و بروند. همه‌ي‌ دنيا، محتاج‌ نفت‌ اين‌ منطقه‌اند. اگر مسلمين‌ با هم‌ متحد باشند، دنياي‌ اسلام‌ خيلي‌ سود خواهد برد.
كساني‌ كه‌ شعار اتحاد و وحدت‌ و برادري‌ مسلمين‌ را مي‌دهند، اينها دشمن‌ مسلمانان‌ نيستند; دوست‌ مسلمانانند، خير مسلمانان‌ را مي‌خواهند و مايلند همه‌ي‌ مسلمين‌ عالم‌ عزيز باشند. چه‌ فايده‌يي‌ دارد كه‌ در داخل‌ جامعه‌ي‌ اسلامي‌، مسلمانان‌ از مذاهب‌ مختلف‌، روبه‌روي‌ هم‌ بايستند و به‌ همديگر ضربه‌ بزنند; از آن‌ طرف‌ هم‌ دشمن‌ بيايد، هر دوي‌ اينها را محاصره‌ كند، سرشان‌ را به‌ هم‌ بكوبد و خودش‌ بنشيند، تماشا و استفاده‌ بكند؟ اين‌، خوب‌ است‌؟
اگر ما مي‌گوييم‌ كه‌ شيعه‌ و سني‌ در كنار هم‌ قرار بگيرند، يعني‌ شيعه‌، شيعه‌ بماند; سني‌ هم‌ سني‌ بماند. ما چه‌ موقع‌ به‌ عالم‌ تسنن‌ گفته‌ايم‌ كه‌ منظورمان‌ از وحدت‌ اين‌ است‌ كه‌ شما شيعه‌ بشويد؟! ما چنين‌ چيزي‌ نگفته‌ايم‌. هر كس‌ خواست‌ شيعه‌ بشود، از طريق‌ علمي‌ و از راه‌ مباحثات‌ عالمانه‌ شيعه‌ بشود. آنها هم‌ آزادند كه‌ بروند كار خودشان‌ را بكنند. ما نمي‌گوييم‌ شما مذهبت‌ را عوض‌ كن‌; ما مي‌گوييم‌ شيعه‌ و سني‌ بايد هميشه‌ سر عقل‌ باشند; همچنان‌ كه‌ بحمدالله‌ در دوران‌ انقلاب‌ اسلامي‌، در كشور ما مشاهده‌ شد. نگذارند دشمن‌ از اختلافات‌ اينها سوءاستفاده‌ كند. برگزاري‌ هفته‌ي‌ وحدت‌، براي‌ اين‌ است‌.
اي‌ قلم‌به‌دستي‌ كه‌ نشسته‌اي‌ چيزي‌ مي‌نويسي‌ و احساساتت‌ ـ ولو احساسات‌ پاك‌ ـ و عقايد و ايمانت‌ به‌ تو حكم‌ مي‌كند كه‌ فلان‌ كلمه‌ را در ضديت‌ با آن‌ فرقه‌ي‌ مخالف‌ و مقابل‌ خودت‌ بنويسي‌! بدان‌ كه‌ با نوشتن‌ اين‌ كلمه‌ چه‌ اتفاقي‌ مي‌افتد; بدان‌ كه‌ با ايجاد عصبيتها و دشمنيها و مخالفتها، چه‌ كسي‌ استفاده‌ مي‌كند.
يك‌ ميليارد انسان‌ در دنيا هستند كه‌ درباره‌ي‌ خدا و پيامبر و نماز و حج‌ و كعبه‌ و قرآن‌ و بسياري‌ از احكام‌ ديني‌، با هم‌ يك‌ عقيده‌ دارند; يك‌ چند مورد اختلاف‌ هم‌ دارند. اينها بيايند همان‌ چند اختلاف‌ را بگيرند، با هم‌ بجنگند، تا آن‌ كسي‌ كه‌ با اصل‌ خدا و پيامبر و دين‌ و همه‌ چيز مخالف‌ است‌، كار خودش‌ را انجام‌ بدهد. آيا اين‌ عاقلانه‌ است‌؟! يازده‌، دوازده‌ سال‌ است‌ كه‌ جمهوري‌ اسلامي‌، اين‌ مطلب‌ را فرياد مي‌كند و اين‌ ملت‌ هوشيار و آگاه‌، آن‌ را دنبال‌ مي‌كنند. ملتهاي‌ ديگر هم‌ بايد توجه‌ كنند.
ما گفتيم‌ يك‌ عده‌ از علما و متفكران‌ دور هم‌ بنشينند و در سطح‌ علمي‌ و فرهنگي‌، براي‌ تقريب‌ و نزديك‌ كردن‌، "مؤسسه‌التقريب‌ بين‌المذاهب‌الاسلاميه‌" را به‌ وجود آورند. چهار مذهب‌ فقهي‌ در اهل‌ سنت‌ هست‌، مذهب‌ اماميه‌ هست‌، مذهب‌ زيديه‌ هست‌، مذاهب‌ ديگر اسلامي‌ هستند. اينها بنشينند ببينند، در مسايل‌ علمي‌ و ديني‌، چه‌قدر مي‌توانند با يكديگر همكاري‌ و كار كنند. ما اين‌ مركز را تشكيل‌ داديم‌. ان‌شاءالله‌ برادراني‌ كه‌ مسؤول‌ اين‌ كار هستند و معين‌ شده‌اند، آن‌ را با قوت‌ دنبال‌ مي‌كنند. اين‌ كار، كاري‌ است‌ كه‌ خداي‌ متعال‌ از آن‌ راضي‌ است‌ و سرنوشت‌ اسلام‌ به‌ اين‌طور كارهاست‌.
اگر مسلمين‌ دست‌ در دست‌ هم‌ بگذارند و با هم‌ صميمي‌ باشند، ولو عقايدشان‌ مخالف‌ با يكديگر باشد، اما آلت‌ دست‌ دشمن‌ نشوند، دنياي‌ اسلام‌ سربلند خواهد شد. آن‌ وقت‌، مگر امريكا و غيرامريكا جرأت‌ مي‌كنند كه‌ به‌ دنياي‌ اسلام‌ بيايند و يك‌جا را پايگاه‌ قرار بدهند و منافع‌ كشورهاي‌ اسلامي‌ و ملتهاي‌ مسلمان‌ را تهديد كنند؟
مطلب‌ دوم‌، مسأله‌ي‌ انتخابات‌ مجلس‌ خبرگان‌ است‌. هر كسي‌ در اين‌ ايام‌، اظهارات‌ مخالفان‌ ما را در دنيا گوش‌ كرده‌ يا خوانده‌ باشد، مي‌فهمد كه‌ دشمنان‌ نظام‌ ما، چه‌طور از عزت‌ امروز جمهوري‌ اسلامي‌، از ته‌ دل‌ ناراحتند. پيروزي‌ ملت‌ ايران‌، به‌ كام‌ اينها تلخ‌ آمد. خداي‌ متعال‌، همه‌ي‌ كارها را با حساب‌ انجام‌ مي‌دهد. يك‌ روز بنده‌ي‌ صالح‌ خدا، آن‌ انسان‌ بزرگ‌ و مخلص‌ كه‌ هيچ‌چيز را براي‌ خودش‌ نمي‌خواست‌ و همه‌ي‌ كارها را براي‌ خدا مي‌كرد و همه‌ چيز را براي‌ او مي‌خواست‌، در قضيه‌ي‌ قطعنامه‌ گفت‌: كاسه‌ي‌ زهر را نوشيدم‌. اين‌ تلخي‌ را او تحمل‌ كرد; ولي‌ خداي‌ متعال‌ به‌ آن‌ بنده‌ي‌ صالح‌ عوض‌ داد و هنوز دو سال‌واندي‌ نگذشته‌ كاسه‌ي‌ شهد و شيريني‌ پيروزي‌ را به‌ ملتش‌ چشاند و كامشان‌ را شيرين‌ كرد. آن‌ فداكاري‌، اين‌ ثمره‌ را داشت‌. "اللهم‌ ما بنا من‌ نعمه‌ فمنك‌ لا اله‌ الا انت‌". همه‌ چيز متعلق‌ به‌ او و به‌ اراده‌ي‌ اوست‌.
آزادگان‌ ما برگشتند، خانواده‌هاي‌ ما خوشحال‌ شدند، شرايط جمهوري‌ اسلامي‌ پذيرفته‌ شد و دولت‌ و دولتمردان‌ جمهوري‌ اسلامي‌، ثمره‌ي‌ زحمات‌ خودشان‌ را مشاهده‌ كردند. انصافا آنچه‌ كه‌ پيش‌ آمد، براي‌ ملت‌ ايران‌ و دوستانش‌ و دوستداران‌ انقلاب‌ شيرين‌ بود; اما براي‌ دشمنان‌ تلخ‌ بود.
دشمنان‌، چه‌ كساني‌ هستند؟ صهيونيستها; همينهايي‌ كه‌ خبرگزاريها و بسياري‌ از راديوهاي‌ دنيا در اختيارشان‌ است‌. اينها دنبال‌ چيزي‌ هستند كه‌ اين‌ پيروزي‌ را خراب‌ كنند، قوت‌ و قدرت‌ ملت‌ ايران‌ را به‌ ضعف‌ تبديل‌ كنند و به‌ دنيا وانمود نمايند، آن‌طوري‌ هم‌ كه‌ خيال‌ مي‌كنيد، عزم‌ ملت‌ ايران‌ راسخ‌ نيست‌ و در راهش‌ استوار نمي‌باشد. ما كار خودمان‌ را مي‌كنيم‌. اين‌ ملت‌ بزرگ‌، دنبال‌ كار و راه‌ خودش‌ حركت‌ مي‌كند; اما دشمن‌ در بيرون‌ آن‌طور حرف‌ مي‌زند و دنبال‌ شاهد و بهانه‌يي‌ مي‌گردد.
تمام‌ چشمها را روي‌ انتخابات‌ مجلس‌ خبرگان‌ ـ كه‌ چند روز ديگر انجام‌ خواهد شد ـ متمركز كرده‌اند. از حالا زمزمه‌هايي‌ را شروع‌ كرده‌اند كه‌ اگر اين‌ انتخابات‌ مورد استقبال‌ مردم‌ قرار نگيرد، بتوانند بر اساس‌ اين‌ تحليل‌ تبليغات‌ بكنند و بگويند ملت‌ در نظرات‌ و آرمانهايش‌، مردد شده‌ است‌. آنها مي‌خواهند با تبليغات‌ خودشان‌ در شكلهاي‌ مختلف‌، صلابت‌ انقلابي‌ و قدرت‌ ناشي‌ از انقلاب‌ را بشكنند.
يك‌ نفر در جايي‌، حرفي‌ را از روي‌ عصبانيت‌ و جهالت‌ و يا از روي‌ هر عاملي‌ مي‌زند; آن‌گاه‌ مي‌بينيد كه‌ در تمام‌ دنيا اين‌ حرف‌ را بزرگ‌ و منتشر مي‌كنند و دهان‌ به‌ دهان‌ مي‌گردانند و فرياد مي‌زنند كه‌ در ايران‌ اختلاف‌ پيدا شد و فلان‌ افراد، عليه‌ فلان‌ افراد كار كردند! اصلا بنا دارند كه‌ در دنيا چهره‌ي‌ جمهوري‌ اسلامي‌ را از اين‌ چهره‌ي‌ پيروزمندانه‌ و قدرتمندانه‌ ساقط كنند.
من‌ عرض‌ مي‌كنم‌، ملت‌ ايران‌ در اين‌ انتخاباتي‌ كه‌ روز دوشنبه‌ برگزار مي‌شود، بايد مشت‌ محكمي‌ به‌ دهان‌ تمام‌ بدخواهان‌ خودش‌ در سراسر دنيا بزند و مي‌زند. كاري‌ كنيد كه‌ دشمن‌ مثل‌ هميشه‌ مأيوس‌ بشود. شركت‌ در انتخابات‌ مجلس‌ خبرگان‌ را مثل‌ يك‌ واجب‌ شرعي‌، واجب‌ و لازم‌ بشمريد و تمام‌ آحاد ملت‌ كه‌ مشمول‌ اين‌ شرايط هستند، در انتخابات‌ شركت‌ كنند، تا دشمن‌ بداند كه‌ جمهوري‌ اسلامي‌، به‌ بركت‌ اين‌ جوانان‌ و اين‌ ملت‌ و به‌ بركت‌ پيروزيهايي‌ كه‌ خداي‌ متعال‌ به‌ او داده‌، همچنان‌ باصلابت‌ و قدرتمند ايستاده‌ است‌. اين‌ را در عمل‌ بايد ثابت‌ كرد و اين‌، عمل‌ است‌.
دو، سه‌ نكته‌ي‌ كوتاه‌ درباره‌ي‌ اين‌ انتخابات‌ عرض‌ بكنم‌. دشمنان‌ انقلاب‌ و كساني‌ كه‌ از روي‌ ساده‌لوحي‌ و بي‌خبري‌ آلت‌ دست‌ آنها مي‌شوند، شايعه‌پراكني‌ نكنند. حقايق‌، حقايق‌ روشني‌ است‌. مجلس‌ خبرگان‌ مصوبه‌ گذراند و شوراي‌ نگهبان‌ را مسؤول‌ كرد و شوراي‌ نگهبان‌ هم‌ به‌ تكليف‌ خودش‌ عمل‌ نمود. در اين‌ قضايا، هيچ‌ ايراد و اشكالي‌ بر شوراي‌ محترم‌ نگهبان‌ وارد نيست‌.
شوراي‌ نگهبان‌ دستگاهي‌ است‌ كه‌ قانون‌ اساسي‌ ما، آن‌ را وسيله‌ي‌ تضمين‌ حقانيت‌ اين‌ نظام‌ قرار داده‌ است‌. اگر شوراي‌ نگهبان‌ نمي‌بود و نباشد، يا تضعيف‌ بشود، يا كار خودش‌ را انجام‌ ندهد، حركت‌ اسلامي‌ اين‌ نظام‌ زير سؤال‌ خواهد رفت‌; زيرا كه‌ حركت‌ نظام‌، بر اساس‌ قوانين‌ است‌. اگر قوانين‌ اسلامي‌ بود، نظام‌ ما اسلامي‌ است‌. چه‌ مرجعي‌ مي‌گويد كه‌ قوانين‌ اسلامي‌ است‌، يا اسلامي‌ نيست‌؟ شوراي‌ نگهبان‌. اين‌ آقاياني‌ هم‌ كه‌ امروز عضو فقهاي‌ شوراي‌ نگهبانند، شخصيتهاي‌ برجسته‌ و مورد قبوليند كه‌ منصوبان‌ امام‌(رضوان‌الله‌تعالي‌عليه‌) هستند و ايشان‌ اينها را معين‌ كردند. دوره‌شان‌ كه‌ تمام‌ شد، دوباره‌ اينها را تأييد كردند; ما هم‌ اينها را تأييد كرديم‌.
اين‌ را به‌ شما بگويم‌ و خود آن‌ آقايان‌ هم‌ بدانند، اين‌كه‌ بعضي‌ بايستند، اين‌جا و آن‌جا به‌ شوراي‌ نگهبان‌ بد بگويند، كار خلافي‌ كرده‌اند. ما نمي‌توانيم‌ بنشينيم‌ تماشا كنيم‌ كه‌ رسميترين‌ و اطمينان‌بخش‌ترين‌ و مورد اعتمادترين‌ دستگاههاي‌ نظام‌ جمهوري‌ اسلامي‌، به‌ خاطر اين‌كه‌ يك‌ نفر عصباني‌ است‌ ـ به‌حق‌ يا به‌ناحق‌ ـ مورد اهانت‌ قرار بگيرد.
آن‌ چيزي‌ كه‌ در اين‌ دو، سه‌ روز از بعضيها سر زد، كه‌ ايستادند و در تريبونهايي‌ به‌ شوراي‌ نگهبان‌ بد گفتند، اگر اين‌طور چيزها تكرار بشود، من‌ بر اساس‌ مسؤوليت‌ خودم‌، آن‌ را تحمل‌ نخواهم‌ كرد. اگر قرار بشود هركدام‌ از ارگانهاي‌ قانوني‌ اين‌ كشور، از طرف‌ عده‌يي‌ مورد تهاجم‌ قرار بگيرد، من‌ وظيفه‌ دارم‌ كه‌ از آن‌ ارگان‌ قانوني‌ دفاع‌ كنم‌.
مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ شوراي‌ نگهبان‌، ارگان‌ تقريبا مقدسي‌ است‌; زيرا بر اساس‌ تقوا بنا شده‌ است‌. كسي‌ را كه‌ آن‌جا مي‌گذارند، بايد مجتهد و عادل‌ باشد. آيا شهادت‌ امام‌ بر اجتهاد و عدالت‌ يك‌ نفر، كافي‌ نيست‌؟ امام‌ وقتي‌ كسي‌ را در آن‌جا گذاشتند، يعني‌ اين‌ شخص‌ مجتهد و عادل‌ است‌. شوراي‌ نگهبان‌ كار خودش‌ را انجام‌ داد، درست‌ هم‌ انجام‌ داد، يعني‌ طبق‌ وظيفه‌ي‌ خودش‌ عمل‌ كرد; منتها نكات‌ كوچكي‌ است‌ كه‌ بايد همه‌ به‌ آن‌ توجه‌ كنند.
چون‌ شرط كانديدايي‌ در اين‌ انتخابات‌، مجتهد بودن‌ است‌، به‌ بعضي‌ از علماي‌ محترم‌ گفتند، ما نمي‌دانيم‌ كه‌ شما مجتهديد يا نه‌. براي‌ مشخص‌ شدن‌ اين‌ مسأله‌، بياييد امتحان‌ بدهيد. آن‌ آقا هم‌ كه‌ از علما و مرد محترمي‌ است‌ و اي‌ بسا با آقايان‌ شوراي‌ نگهبان‌ همدوره‌ بوده‌ است‌، مي‌گويد: نه‌، من‌ نمي‌آيم‌ امتحان‌ بدهم‌. او هم‌ حق‌ دارد و اگر نيامد امتحان‌ بدهد، نمي‌شود گفت‌ شما چرا نرفتيد امتحان‌ بدهيد; نمي‌خواهد امتحان‌ بدهد. هيچ‌كس‌ حق‌ ندارد بگويد كه‌ شما چون‌ امتحان‌ نداديد، پس‌ آدم‌ بدي‌ هستيد! نه‌، امتحان‌ دادن‌، اجباري‌ كه‌ نيست‌. مي‌گويد من‌ امتحان‌ نمي‌دهم‌، كانديدا هم‌ نيستم‌. اين‌، اشكالي‌ ندارد.
مبادا در گوشه‌ و كنار كشور، خداي‌ نكرده‌ آدم‌ جاهل‌ يا مغرضي‌ پيدا بشود و به‌ بعضي‌ از علماي‌ محترم‌ و باارزش‌ و خدمتگزار كه‌ عمرشان‌ را در راه‌ اين‌ انقلاب‌ صرف‌ كرده‌اند و فقط نيامده‌اند امتحان‌ بدهند، بگويد كه‌ شما امتحان‌ نداديد، پس‌ چنين‌ و چنان‌. نه‌، امتحان‌ ندادن‌، دليل‌ مجتهد نبودن‌ نيست‌. امتحان‌ ندادند، ارزششان‌ هم‌ در جاي‌ خودش‌ محفوظ است‌. بعضي‌ از اين‌ كساني‌ كه‌ در امتحانات‌ شركت‌ نكردند، كساني‌ هستند كه‌ من‌ وظيفه‌ي‌ خود مي‌دانم‌، براي‌ سلامت‌ و بقاي‌ عمر آنها دعا كنم‌ كه‌ خداي‌ متعال‌ بركاتشان‌ را حفظ كند.
البته‌ اگر عضو مجلس‌ خبرگان‌ هم‌ نباشند، طوري‌ نمي‌شود و اشكالي‌ هم‌ ندارد و ارج‌ و شخصيت‌ خود را هم‌ دارند و كسي‌ هم‌ حق‌ تعرض‌ به‌ آنها را ندارد. بعضي‌ هم‌ امتحان‌ دادند و ممتحنان‌ شوراي‌ نگهبان‌ ـ فضلاي‌ محترم‌ و مجتهدان‌ عالي‌مقام‌ قم‌ ـ كه‌ از اينها امتحان‌ كردند، گفتند شما مجتهد نيستيد. مجتهد نبودن‌، چيزي‌ نيست‌ كه‌ كسي‌ آن‌ را براي‌ تضعيف‌ يك‌ نفر مستمسك‌ قرار بدهد. بسياري‌ از كارهاي‌ بزرگ‌ در اين‌ كشور هست‌ كه‌ ارزشش‌ اگر از عضويت‌ در مجلس‌ خبرگان‌ بيشتر نباشد، قطعا كمتر نيست‌; شرطش‌ هم‌ اجتهاد نيست‌. در اين‌ مملكت‌، مشاغل‌ اساسي‌ و بزرگي‌ مثل‌ تصدي‌ كارهاي‌ اجرايي‌، تصدي‌ وزارت‌، تصدي‌ رياست‌ دستگاههاي‌ گوناگون‌ هست‌ كه‌ شرطش‌ هم‌ اجتهاد نيست‌; اما براي‌ اين‌ كار بخصوص‌ ـ يعني‌ عضويت‌ در مجلس‌ خبرگان‌ ـ آقايان‌ تصويب‌ كردند كه‌ كانديدا بايد مجتهد باشد; حق‌ هم‌ داشتند. اما اگر كسي‌ مجتهد نبود، نقيصه‌يي‌ نيست‌ كه‌ كسي‌ بخواهد به‌ آن‌ ايراد بگيرد و بعضي‌ جنجال‌ كنند كه‌ معلوم‌ شد فلاني‌ مجتهد نبوده‌ است‌. نباشد، از ارزش‌ انقلابي‌ و ايماني‌ و شأن‌ او در انقلاب‌ و در مسؤوليتهاي‌ بالا، چيزي‌ كاسته‌ نمي‌شود.
در اين‌ كشور، بسياري‌ از مشاغل‌ درجه‌ي‌ يك‌ و مهم‌ وجود دارد كه‌ شرطش‌ اجتهاد نيست‌ و مردم‌ سؤال‌ نمي‌كنند و به‌ ذهنشان‌ هم‌ خطور نمي‌كند كه‌ اين‌ كسي‌ كه‌ متصدي‌ اين‌ مقام‌ است‌، آيا مجتهد است‌ يا نه‌. امروز رئيس‌ جمهور ما، از نظر من‌ كه‌ ساليان‌ متمادي‌ است‌ ايشان‌ را مي‌شناسم‌، يك‌ مجتهد قطعي‌ است‌. اين‌ هم‌ از بركات‌ خدا بر ماست‌. ما رئيس‌ جمهوري‌ داريم‌ كه‌ از لحاظ درسهاي‌ حوزه‌يي‌، يك‌ مجتهد و از لحاظ تفكرات‌ اسلامي‌، يك‌ متفكر سطح‌ بالا با سوابق‌ فراوان‌ است‌. وقتي‌ كه‌ ايشان‌ مي‌خواست‌ رئيس‌ جمهور بشود، چه‌ كسي‌ پرسيد يا فكر كرد كه‌ آيا شما مجتهد هستيد يا نه‌؟ اصلا به‌ ياد مردم‌ بود كه‌ ايشان‌ مجتهدند يا نه‌؟ رياست‌ جمهوري‌، شأن‌ بالايي‌ است‌ كه‌ اداره‌ي‌ امور و زمام‌ اجراييات‌ كشور، همه‌ در دست‌ يك‌ نفر ـ كه‌ مجتهد هم‌ است‌ ـ قرار دارد; اما هيچ‌كس‌ به‌ يادش‌ نيست‌ كه‌ اين‌ آقا مجتهد است‌، يا مجتهد نيست‌.
مجتهد نبودن‌، عيب‌ و نقص‌ نيست‌. ما قبلا رؤساي‌ جمهوري‌ داشتيم‌ كه‌ مثل‌ مرحوم‌ شهيد رجايي‌(رضوان‌الله‌عليه‌)، مجتهد هم‌ نبودند. بعد از دولت‌ موقت‌، به‌ استثناي‌ شهيد باهنر و آقاي‌ مهدوي‌ كني‌ ـ كه‌ هر دو هم‌ مجتهد بودند ـ نخست‌وزيران‌ خوب‌ و خدوم‌ و كاري‌ و زحمتكش‌ و مخلصي‌ داشتيم‌ كه‌ اهل‌ اجتهاد نبودند. بنابراين‌، مجتهد بودن‌ يا نبودن‌، در مجلس‌ خبرگان‌ شرط است‌; ولي‌ در انقلابي‌ بودن‌ و مسؤول‌ بودن‌ و شخصيت‌ برجسته‌ بودن‌، شرط نيست‌.
گيرم‌ كسي‌ در امتحان‌ شوراي‌ نگهبان‌ شركت‌ كرد و به‌ او گفتند شما مجتهد نيستيد; اشكالي‌ ندارد. با اين‌ قضيه‌، شخصيت‌ و عظمت‌ و ارزش‌ و به‌دردخوردن‌ او براي‌ مردم‌، زير سؤال‌ نمي‌رود. مبادا كسي‌ خيال‌ كند كه‌ چون‌ فلاني‌ مجتهد نيست‌، پس‌ از حيثيت‌ روحاني‌ ساقط بشود; ابدا. متفكر و روحاني‌ بافكر و خدوم‌ و زحمتكش‌ و انقلابي‌ و مبارزي‌ است‌، ولي‌ مجتهد نيست‌; اشكالي‌ ندارد. پس‌، هم‌ كساني‌ كه‌ مجتهدند و به‌ امتحان‌ نرفتند، شأنشان‌ محفوظ است‌; هم‌ كساني‌ كه‌ امتحان‌ دادند و مجتهد نبودند، شأنشان‌ محفوظ است‌; هم‌ شوراي‌ نگهبان‌ كه‌ طبق‌ مقررات‌ عمل‌ كرده‌ و وظيفه‌ي‌ خودش‌ را انجام‌ داده‌ و بايد انجام‌ بدهد، شأنش‌ محفوظ است‌. مشكلي‌ در اين‌جا وجود ندارد.
بعضي‌ هم‌ در گوشه‌ و كنار اظهارنظر مي‌كنند كه‌ اگر امام‌ تشريف‌ داشتند، در فلان‌ قضيه‌ اعمال‌ نظر مي‌كردند! من‌ دوست‌ ندارم‌ كه‌ نسبت‌ به‌ اين‌طور چيزها وارد صحبت‌ بشوم‌; ليكن‌ تذكرا عرض‌ مي‌كنم‌ كه‌ اگر امام‌ امروز تشريف‌ داشتند، مطمئن‌ باشيد كه‌ به‌ نقض‌ قانون‌ ـ آن‌ هم‌ به‌ اين‌ شكل‌ و در اين‌ سطح‌ وسيع‌ ـ راضي‌ نمي‌شدند.
امام‌ بزرگوار ما، در اواخر عمر شريفشان‌ نامه‌يي‌ نوشتند كه‌ جزو اسناد باقيمانده‌ از آن‌ بزرگوار است‌ و در ذهن‌ بسياري‌ از افراد هست‌ و در همه‌ جا هم‌ پخش‌ شد. امام‌(ره‌) حتي‌ در ارگانهاي‌ غير قانوني‌يي‌ كه‌ به‌ دستور خود ايشان‌ و به‌ خاطر مصالح‌ زمان‌ تشكيل‌ شده‌ بود ـ از قبيل‌ تشخيص‌ مصلحت‌ و غيره‌ ـ ترديد كردند و گفتند، آنها متعلق‌ به‌ زمان‌ جنگ‌ بود و ما مجبور بوديم‌ يك‌ اقدام‌ غيرقانوني‌ بكنيم‌. امام‌(ره‌) مقيد به‌ قانون‌ بودند. يكي‌ از خصوصيات‌ آن‌ بزرگوار، تقيد به‌ قانون‌ بود كه‌ كاري‌ برخلاف‌ آن‌ انجام‌ نگيرد. ما هم‌ آنچه‌ كه‌ در جهت‌ پايبندي‌ به‌ قانون‌ تكليفمان‌ است‌، آن‌ را انجام‌ مي‌دهيم‌.
چرا بعضي‌ بي‌خودي‌ اعتراض‌ مي‌كنند كه‌ شما مي‌خواستيد به‌ شوراي‌ نگهبان‌ سفارش‌ كنيد كه‌ فلاني‌ و فلاني‌ و فلاني‌ را برخلاف‌ قانون‌ قبول‌ كنند؟ اين‌، چه‌ كاري‌ است‌؟ قطعا اگر امام‌ عزيزمان‌ بودند، اين‌ كار را نمي‌كردند. ما با اين‌ موافق‌ نيستيم‌ كه‌ هر كسي‌ بيايد حرفي‌ را به‌ امام‌ نسبت‌ بدهد; در حالي‌ كه‌ نمي‌داند روش‌ و ممشاي‌ امام‌(ره‌) چه‌ بود. ممشاي‌ امام‌ را اهل‌ بصيرت‌ و اهل‌ خبره‌ و كساني‌ كه‌ معاشر و محشور با ايشان‌ بودند، مي‌دانند; نه‌ اين‌كه‌ هر كس‌ بيايد حرف‌ بزند كه‌ اگر امام‌(ره‌) بود، چنين‌ مي‌كرد و چنان‌ مي‌فرمود.
من‌ همه‌ را توصيه‌ مي‌كنم‌ كه‌ اين‌ خط صحيح‌ را دنبال‌ كنند. مواظب‌ باشيد، در حالي‌ كه‌ ما دنياي‌ اسلام‌ را به‌ وحدت‌ دعوت‌ مي‌كنيم‌، دشمن‌ نتواند در ميان‌ صفوف‌ خود جمهوري‌ اسلامي‌، اختلاف‌ و تفرقه‌ ايجاد كند. شرط پيروزيها اين‌ است‌ كه‌ جناحهاي‌ مختلف‌ در جمهوري‌ اسلامي‌، احترام‌ هم‌ را حفظ كنند و با هم‌ باشند. در جمهوري‌ اسلامي‌، انتخاب‌، انتخاب‌ اصلح‌ است‌; نه‌ رقابت‌ انتخاباتي‌. اين‌ دعواها و رقابتها، متعلق‌ به‌ دمكراسيهاي‌ غربي‌ است‌ كه‌ از خدا و دين‌، هيچ‌چيزي‌ به‌ مشامشان‌ نرسيده‌ است‌.
كارهايي‌ كه‌ بعضيها انجام‌ مي‌دهند، باب‌ جمهوري‌ اسلامي‌ نيست‌. در اين‌جا ممشا، ممشاي‌ اسلامي‌ است‌ و انتخاب‌، انتخاب‌ اصلح‌. مردم‌ بايد با چشم‌ باز و با بصيرت‌ وارد بشوند و آدمهايي‌ را كه‌ اطمينان‌ پيدا مي‌كنند، انتخاب‌ كنند. گيرم‌ حالا زيد و عمرو در اين‌ جمع‌ نباشند; اين‌ نبايد موجب‌ تعارض‌ بشود.
به‌هرحال‌، همه‌ي‌ برادران‌ و خواهران‌ عزيز از خداي‌ متعال‌ كمك‌ بخواهند، براي‌ اين‌كه‌ راه‌ صحيح‌ و بصيرت‌ در اين‌ راه‌ را ان‌شاءالله‌ به‌ همه‌ي‌ ما تلقين‌ كند و همه‌ي‌ ما را هدايت‌ نمايد. امروز، حفظ حيثيت‌ و آبروي‌ انقلاب‌ و نظام‌ اسلامي‌ و حفظ وحدت‌، بر همه‌ واجب‌ است‌ و اگر كسي‌ تخلف‌ و تخطي‌ بكند، بداند كه‌ از انقلاب‌ تخطي‌ كرده‌ و مطمئنا براي‌ مردم‌ و اين‌ جوانان‌ پرشور و كساني‌ كه‌ احساس‌ مسؤوليت‌ مي‌كنند، قابل‌ تحمل‌ نخواهد بود.
خداوند همه‌ي‌ دلها را به‌ راه‌ راست‌ هدايت‌ كند و ان‌شاءالله‌ انجام‌ اين‌ وظايف‌ را براي‌ همه‌ي‌ آحاد ميسور بفرمايد و دشمنان‌ اسلام‌ و مسلمين‌ را ذليل‌ بكند و مسلمانان‌ را در همه‌ جاي‌ عالم‌ پيروز بفرمايد و ملت‌ عزيز و شريف‌ ايران‌ را به‌ تمام‌ آرزوها و اهدافشان‌ برساند و قلب‌ مقدس‌ ولي‌ عصر را از ما خشنود و راضي‌ بگرداند.

والسلام‌ عليكم‌ و رحمة‌الله‌ و بركاته‌