بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
به ميهمانان عزيز و مجتمعان در اين اجلاس و گردهمائى خوش آمد عرض ميكنيم. همچنين به مناسبت ميلادهاى مبارك شعبانيه؛ ولادت حضرت اباعبداللَّه و حضرت سجاد و حضرت اباالفضل و ولادت با سعادت حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه) به همه تبريك عرض ميكنيم.
محور اين اجلاس و اجلاسهاى شما برادران و خواهرانِ منسوب به مجمع اهل بيت، يك محور بسيار باعظمتى است؛ يعنى اهل بيت پيغمبر (عليهم الصّلاة و السّلام). اين همان چيزى است كه هم در قرآن كريم به اهميت آن تصريح شده است: «انّما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيرا»، هم در احاديث نبوى مكرر درباره ى اهل بيت مطالب صريح و غيرقابل انكارى وارد شده است؛ از جمله حديث معروف «ثقلين» كه عترت را در كنار كتاب اللَّه قرار داد: «انّى تارك فيكم الثّقلين كتاب اللَّه و عترتى»، كه متواتر بين مسلمين است. و از جمله حديث معروف و شايد متواترِ «مثل اهل بيتى كمثل سفينة نوح من ركبها نجا و من تركها غرق»، و روايات فراوان ديگر.
جمع حاضر محور اجتماعشان، اين عنوان فاخر و بسيار والا و باعظمت است. البته همه ى مسلمين به اهل بيت ارادت دارند، مگر جمع خيلى قليلى كه نواصب و امثال اينها باشند. فرقه هاى مسلمين، همه نسبت به اهل بيت پيغمبر ارادت دارند و جايگاه والاى آنها را در علم و عمل قبول دارند؛ ولى شيعيان كسانى هستند كه به تعبير زيارت جامعه - «معروفين بتصديقنا ايّاكم» - شناخته شده اند به اينكه اينها پيرو ائمه و مصدِّق ائمه (عليهم السّلام) هستند و مقامات معنوى آنها را ميشناسند و جايگاه آنها را در امت اسلامى و در جانشينى پيغمبر ميپذيرند و قبول كرده اند. اينكه محور اين اجتماعات، يك چنين امر باعظمتى است، سطح كار، عظمت كار، ارزش كار را بالا ميبرد؛ رسالت كار را اهميت ميبخشد. براى چه ما دور هم جمع ميشويم؟ اين هدف را بايد به طور مشخص روشن كنيم؛ بدانيم دنبال چه هستيم.
امروز دنياى اسلام به پيام اهل بيت نيازمند است. مسئله ى پيروان اهل بيت و مجمع اهل بيت و نداى اهل بيت در جوامع شيعى، نداى تفرقه افكنانه نيست؛ بر خلاف آنچه كه بعضى تنگ نظرها از يك طرف و بعضى مغرضها از يك طرف تصور ميكنند و آن را در بوقهاى تبليغاتى خودشان دائم ميدمند و تكرار ميكنند. مسئله، مسئله ى نفى نيست؛ مسئله، مسئله ى اثبات است. مكتب اهل بيت حقايقى دارد، مطالبى دارد كه امروز دنياى اسلام به اينها نيازمند است.
اگر همين صحيفه ى مباركه ى سجاديه را - كه به مناسبت ولادت اين بزرگوار جا دارد توجه و اهتمام بيشترى به اين كتاب بسيار عزيز بشود - كسى نگاه كند، خلاصه و عصاره اى از تفكرات اهل بيت (عليهم السّلام) در اين كتاب گنجانده شده است. در صحيفه ى سجاديه، ايمان عميق، عرفان واضح و دور از ابهام، توجه كامل به مبدأ عظمت و معبود و ذات اقدس الهى، اهتمام به امور مردم، مسلمين - امور آحاد مردمى كه با انسان مرتبطند - اهميت به افتخارات اسلامى و صدر اسلام، موج ميزند. كتابِ زندگى عارفانه و عاشقانه و عاقلانه و خردمندانه است؛ مجموعه اى از اينهاست. و درياى مواج روايات اهل بيت (عليهم السّلام) هم از طرف ديگر. اين، چيزهائى است كه امروز دنياى اسلام به اينها نيازمند است.
ما اگر بر محور نام مبارك اهل بيت اجتماع ميكنيم، براى اين نيست كه ديوارى دور خودمان بكشيم تا ما را از بقيه ى مسلمين جدا كند، بلكه بعكس، براى اين است كه افقهاى جديدى را در مقابل چشم متفكران اسلامى باز كنيم؛ پنجره هاى جديد را بگشائيم تا حقايق جديدى را ببينند. اين، رسالت و مسئوليت ماست.
در درجه ى اول طبعاً خود پيروان اهل بيت بايد اقرار و اعتراف به اين هويت والا بكنند و خودشان اين گوهر گرانبهائى را كه در دستشان هست، بشناسند تا بعد بتوانند آن را عرضه كنند؛ اين جرأت را پيدا كنند كه در بازارِ متاعهاى گوناگون، اين گوهر گرانبها را در معرض قرار بدهند؛ در برابر چشم ديگران قرار بدهند.
رسالت مجمع اهل بيت اين است: احساس اعتزاز و افتخار به هويت پيروى اهل بيت. ما افتخار ميكنيم به اينكه اين بزرگواران را شناختيم. ما خدا را شكر ميكنيم كه نسبت به مقامات اهل بيت پيغمبر (عليهم صلوات اللَّه) غافل نمانديم، خداوند ما را هدايت كرد و فهميديم، شناختيم. و احساس كنيم كه بايد اين حقائق را در مقابل چشم مردم جهان قرار داد؛ همان طور كه ائمه قرار ميدادند؛ نه با تنگ نظرى، نه با ستيزه گرى، نه با آميختن مطالب خرافى و خزفها را با اين گوهرها مخلوط كردن، كه يكى از مسائل امروز ما اين است. ما بايد از مفاهيم دينى خرافه زدائى بكنيم. به طور كلى از جمله مفاهيمى كه در حوزه ى معرفت اهل بيت و معارف اهل بيت وجود دارد، اين مسئله است، و اين، كار علماست؛ كار برجستگان است؛ كار هر كسى نيست و اين وظيفه ى علما و متخصصان را سنگين ميكند. همان طور كه در روايات وارد شده است؛ «محاسن كلام اهل بيت را به ديگران معرفى كنيد»، كه - «فانّ النّاس لو علموا محاسن كلامنا» - اگر مردم آن زيبائيها و درخشندگيهاى كلمات اهل بيت را ببينند، به خودى خود دلها را متوجه آنها ميكنند و مجذوب آنها ميشوند؛ اين امروز وظيفه ى ماست.
يك توطئه ى عميق و خطرناكى - كه خيلى هم قديمى است - براى ايجاد اختلاف بين فرق اسلامى وجود دارد؛ حالا امروز در دنيا مسئله ى شيعه و سنّى را مطرح ميكنند، اما اين اختلاف مخصوص شيعه و سنّى نيست، بلكه ميخواهند بقيه ى فرق اسلامى هم در درون تشيع، در درون تسنن - فرقه هاى اصولى، فرقه هاى فقهى، فرقه هاى كلامى - در مقابل هم قرار بگيرند، گريبان هم را بگيرند، عليه هم فرياد بكشند؛ اين چيزى است كه دشمن ميخواهد و بخصوص انگليسها در اين قضيه متبحرند؛ خيلى مجربند؛ سالهاى متمادى - دهها سال، شايد بشود گفت به يك معنا صدها - در اين زمينه كاركرد دارند؛ خوب بلدند، نقاط ضعف را ميشناسند؛ روى آنها انگشت ميگذارند براى ايجاد اختلاف. الان هم بشدت مشغولند. البته ديگر اينجا مخصوص انگليسها نيست؛ سرويسهاى اطلاعاتى و امنيتى اسرائيل و امريكا و همه هستند، براى اينكه اين اختلاف را عميق كنند. شايعات درست ميكنند؛ با فلان مسئول يك كشور سنّى، طورى حرف ميزنند كه احساس كند شيعه به عنوان يك خطر دارد او را تهديد ميكند. اينجا با جامعه ى شيعيان - مسئولان كشور شيعه و بقيه ى كشورهائى كه در آنها شيعه هستند - طورى حرف ميزنند كه احساس كنند اهل سنت دارند آنها را تهديد ميكنند و هستى و هويت آنها را از بين ميبرند. كارشان اين است. عين همين قضيه در تواريخ سابقه هم دارد، نمونه هاى مشخص و معينى ذكر شده است، ما هم در زمان خودمان داريم مى بينيم. به فلان مسئول سنّى ميگويند چه نشسته اى كه از ايران آمدند چند تا روستا را در كشور تو شيعه كردند! اينجا هم مى آيند و به بعضى از ما ميگويند چه نشسته ايد كه آمدند چندتا روستا از كشور شما را سنّى كردند! اينها كار دشمن است. بايد اين را شناخت.
يك مسئله، اصل «ايجاد اختلاف و نگرانى» است تا با هم متحد نشوند. تا اين اتحاد يك واحد عظيمى را - كه تصور آن، دلهاى مستكبران طماع را ميلرزاند - به وجود نياورد؛ يعنى واحد امت اسلامى را. اگر امت اسلامى به معناى واقعى كلمه ى امت تشكيل شود، استعمارگران و طمع ورزان و كسانى را كه خواسته اند اين منطقه را به نفع خودشان بفشرند و از آن بهره بردارى كنند، بسيار ميترساند. آنها ميخواهند اين اتفاق نيفتد.
اصل «ايجاد اختلاف»، يك انگيزه ى ديگر هم دارد كه آن بعد از قيام ملت ايران و برافراشته شدن پرچم انقلاب اسلامى در اين كشور به آن انگيزه ى قبلى اضافه شد و آن اين است كه ميترسند از اينكه تفكرات اسلام ناب، اسلام جهاد، اسلام استقلال، اسلام عزت و هويت، اسلامى كه تسلط بيگانگان و دشمنان را بر امت اسلامى گناه ميداند و آن را به هيچ قيمت نميپذيرد، از ايران به بقيه ى جوامع اسلامى سرايت كند و مشكله را براى آنها چند برابر كند. سعى ميكنند بين ايران اسلامى و بين ساير مناطق جهان اختلاف بيندازند. ميدانند كه تفكراتى كه يك ملت را - يك ملت استعمارزده مثل ملت ما را در دوران طاغوت - بيدار ميكند، به صحنه مى آورد، به مجاهدت وادار ميكند، ترس او را ميريزد، او را به وسط ميدان كارزار عظيم بين المللى ميكشاند و او را در همه ى مراحل از ميدان پيروز خارج ميكند، براى جهان خواران، براى كسانى كه برنامه براى منطقه ى خاورميانه و براى نفت اينجا و براى بقيه ى چيزهاى اينجا دارند، خيلى خطرناك است. نميخواهند بگذارند؛ البته خيلى هم تلاش كرده اند، موفق هم نشده اند تا امروز.
تا امروز تفكرات انقلاب اسلامى به همه جاى دنياى اسلام، على رغم آنها نفوذ كرده است؛ با همه ى اين تخريبها، با همه ى اين تبليغات مخالف. البته اگر تبليغات آنها نبود، وضع طور ديگرى ميشد. لذا امروز عليه نظام اسلامى و جمهورى اسلامى تبليغات فراوانى ميشود. از يك طرف عليه تشيع هم به همين جهت تبليغات ميشود. آن مجموعه اى كه به عنوان پيروان اهل بيت ميخواهند وسط ميدان باشند و كار كنند، بايد به اين چيزها توجه كنند و اولويتهاى خودشان را با توجه به اين حقايق انتخاب كنند.
برادران و خواهران عزيز! شما كار بزرگى را بر عهده گرفته ايد. مجمع اهل بيت وظائف بزرگى را براى خودش تعريف كرده است. اين كارهاى شكلى - چند تا سمينار در كجا و... - كارهاى كوچكى است. كار اساسى شما، كارى است كه بايد در خلال اين فعاليتها تحقق پيدا كند و آن، معرفى مكتب اهل بيت (عليهم السّلام) است به دنياى اسلام، بلكه به سراسر عالم؛ چون امروز همه ى دنيا تشنه ى معنويتند و اين معنويت در اسلام هست و در اسلامى كه در مكتب اهل بيت معرفى ميشود، به نحو جامع و كاملى وجود دارد؛ معنويتِ بدون انزوا، بدون جدائى از زندگى، معنويتِ همراه با سياست و عرفان، همراه با فعاليت اجتماعى، تضرع و گريه ى پيش خداى متعال و همراه با جهاد. اين، چيزهائى است كه در مكتب اسلام وجود دارد، در تعليمات و معارف شيعه متبلور و مجسم است و نمونه هاى زنده اش را ما ديده ايم؛ در تاريخ معاصر هم در ايران اسلامى اين نمونه ها فراوان و فراوان ديده شد. اين، وظيفه ى اصلى است.
البته اين را ما يقين داريم كه در اين كارزارى كه بين حق و باطل، امروز راه افتاده است - كارزار بين اسلام و معارف اسلامى و بيدارى اسلامى از يك سو، و طمع ورزيهاى استكبارى سياستهاى شياطين عالم و در رأس آنها شيطان بزرگ يعنى دولت امريكا از يك طرف ديگر - پيروزى با ماست؛ پيروزى با طرف حق است. در اين، هيچ ترديدى وجود ندارد. همه ى قرائن اين را نشان ميدهند و تأييد ميكنند. طبيعتِ سنن الهى هم همين است؛ يعنى غير از اين معنى ندارد. آن گروهى كه طرفدار حقند اگر بايستند و اقدام بكنند، شكى نيست كه بر باطل پيروز خواهند شد. سنتهاى الهى در جهت تقويت حق است و انتظار طبيعى از جريان سنن الهى در تاريخ، اقتضاء اين را دارد. ما هم داريم به تجربه اين را مشاهده ميكنيم. اگر امروز نشاط و حركت اسلامى در دنيا با بيست سال قبل مقايسه شود، ملاحظه خواهد شد كه بمراتب، به اضعافِ مضاعف نسبت به بيست سال قبل، اين حركت نشاط بيشترى دارد و پيشرفت بيشترى كرده. خصوصِ جمهورى اسلامى را اگر نگاه كنيد - امسال را با بيست سال قبل ملاحظه كنيد - مى بينيد جمهورى اسلامى در همه ى ابعاد پيشرفتهاى محيرالعقولى كرده است؛ از جهت علمى، از جهت فناورى، از جهت سياسى، از جهت مديريتى، كارآمدى بيشترى پيدا كرده است؛ قوت بيشترى پيدا كرده است. در سطح دنياى اسلام - در آفريقا و آسيا، حتّى در كشورهائى كه مسلمانها در اقليتند - هم انسان مى بيند كه اين احساس هويت در ميان مجموعه هاى مسلمان روزبه روز بيشتر شده است؛ اين از اين طرف.
از آن طرف هم امريكاى امروز از امريكاى بيست سال قبل بمراتب ضعيف تر است. امريكاى امروز ابهت آن امريكا را ندارد، قدرت آن امريكا را هم ندارد. شكستهائى را هم تحمل كرده كه روزبه روز ضعف او را بيشتر كرده است؛ در ورطه هائى هم افتاده است كه هرچه زمان ميگذرد، در اين ورطه ها بيشتر فرو ميرود و آينده ى خطرناكى را براى امريكا و براى همه ى كسانى كه با ريسمان امريكا به ته چاههاى خطرناك سياسى و غيره رفتند، ترسيم ميكند. اين تجربه ى ماست، اين نگاه ماست؛ اين واقعيتهائى است كه در برابر ماست؛ منتها به اين واقعيتها مغرور هم نبايد شد.
بايد دانست كه رحمت الهى و كمك الهى بستگى دارد به حركت و تلاش انسان مؤمن؛ به عمل صالح او. بايد در ميدان باشيم، بايد احساس وظيفه را فراموش نكنيم؛ مجاهدت را فراموش نكنيم؛ جهاد در صحنه هاى مختلف، وظيفه ى ماست و ضامن پيشرفت و پيروزى ماست. در صحنه ى سياسى هم جهاد هست، در صحنه ى فرهنگى هم جهاد هست، در صحنه ى تبليغاتى و ارتباطاتى هم جهاد هست، در صحنه هاى اجتماعى هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامى نيست؛ انواع و اقسام عرصه هاى زندگى بشر، عرصه ى جهادند.
در هرجاى دنيا كه هستيم، ارتباطات بين برادران روزبه روز مستحكم تر شود، كار آنها متراكم تر، اولويتهاى آنها روشن تر و نيروها بيشتر مصروف اولويتها بشود. مطمئناً چشم اندازِ فرداى جامعه ى مسلمين به طور عام و پيروان اهل بيت به طور خاص، از امروزشان بهتر خواهد بود و ان شاءاللَّه به اهداف و آرمانهاى والا نزديكتر خواهند بود.
اميدواريم خداوند متعال تفضلات خود را شامل حال همه ى برادران و خواهران بفرمايد؛ ما را با وظائفمان آشنا كند؛ ما را به انجام دادن به اين وظائف توفيق بدهد و ان شاءاللَّه قلب مقدس حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه) را از ما راضى و خشنود كند و ان شاءاللَّه روح مطهر امام راحل - كه او اين راه را در مقابل ما گشود - و ارواح طيبه ى شهداء را از ما راضى و خشنود كند.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
به ميهمانان عزيز و مجتمعان در اين اجلاس و گردهمائى خوش آمد عرض ميكنيم. همچنين به مناسبت ميلادهاى مبارك شعبانيه؛ ولادت حضرت اباعبداللَّه و حضرت سجاد و حضرت اباالفضل و ولادت با سعادت حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه) به همه تبريك عرض ميكنيم.
محور اين اجلاس و اجلاسهاى شما برادران و خواهرانِ منسوب به مجمع اهل بيت، يك محور بسيار باعظمتى است؛ يعنى اهل بيت پيغمبر (عليهم الصّلاة و السّلام). اين همان چيزى است كه هم در قرآن كريم به اهميت آن تصريح شده است: «انّما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيرا»، هم در احاديث نبوى مكرر درباره ى اهل بيت مطالب صريح و غيرقابل انكارى وارد شده است؛ از جمله حديث معروف «ثقلين» كه عترت را در كنار كتاب اللَّه قرار داد: «انّى تارك فيكم الثّقلين كتاب اللَّه و عترتى»، كه متواتر بين مسلمين است. و از جمله حديث معروف و شايد متواترِ «مثل اهل بيتى كمثل سفينة نوح من ركبها نجا و من تركها غرق»، و روايات فراوان ديگر.
جمع حاضر محور اجتماعشان، اين عنوان فاخر و بسيار والا و باعظمت است. البته همه ى مسلمين به اهل بيت ارادت دارند، مگر جمع خيلى قليلى كه نواصب و امثال اينها باشند. فرقه هاى مسلمين، همه نسبت به اهل بيت پيغمبر ارادت دارند و جايگاه والاى آنها را در علم و عمل قبول دارند؛ ولى شيعيان كسانى هستند كه به تعبير زيارت جامعه - «معروفين بتصديقنا ايّاكم» - شناخته شده اند به اينكه اينها پيرو ائمه و مصدِّق ائمه (عليهم السّلام) هستند و مقامات معنوى آنها را ميشناسند و جايگاه آنها را در امت اسلامى و در جانشينى پيغمبر ميپذيرند و قبول كرده اند. اينكه محور اين اجتماعات، يك چنين امر باعظمتى است، سطح كار، عظمت كار، ارزش كار را بالا ميبرد؛ رسالت كار را اهميت ميبخشد. براى چه ما دور هم جمع ميشويم؟ اين هدف را بايد به طور مشخص روشن كنيم؛ بدانيم دنبال چه هستيم.
امروز دنياى اسلام به پيام اهل بيت نيازمند است. مسئله ى پيروان اهل بيت و مجمع اهل بيت و نداى اهل بيت در جوامع شيعى، نداى تفرقه افكنانه نيست؛ بر خلاف آنچه كه بعضى تنگ نظرها از يك طرف و بعضى مغرضها از يك طرف تصور ميكنند و آن را در بوقهاى تبليغاتى خودشان دائم ميدمند و تكرار ميكنند. مسئله، مسئله ى نفى نيست؛ مسئله، مسئله ى اثبات است. مكتب اهل بيت حقايقى دارد، مطالبى دارد كه امروز دنياى اسلام به اينها نيازمند است.
اگر همين صحيفه ى مباركه ى سجاديه را - كه به مناسبت ولادت اين بزرگوار جا دارد توجه و اهتمام بيشترى به اين كتاب بسيار عزيز بشود - كسى نگاه كند، خلاصه و عصاره اى از تفكرات اهل بيت (عليهم السّلام) در اين كتاب گنجانده شده است. در صحيفه ى سجاديه، ايمان عميق، عرفان واضح و دور از ابهام، توجه كامل به مبدأ عظمت و معبود و ذات اقدس الهى، اهتمام به امور مردم، مسلمين - امور آحاد مردمى كه با انسان مرتبطند - اهميت به افتخارات اسلامى و صدر اسلام، موج ميزند. كتابِ زندگى عارفانه و عاشقانه و عاقلانه و خردمندانه است؛ مجموعه اى از اينهاست. و درياى مواج روايات اهل بيت (عليهم السّلام) هم از طرف ديگر. اين، چيزهائى است كه امروز دنياى اسلام به اينها نيازمند است.
ما اگر بر محور نام مبارك اهل بيت اجتماع ميكنيم، براى اين نيست كه ديوارى دور خودمان بكشيم تا ما را از بقيه ى مسلمين جدا كند، بلكه بعكس، براى اين است كه افقهاى جديدى را در مقابل چشم متفكران اسلامى باز كنيم؛ پنجره هاى جديد را بگشائيم تا حقايق جديدى را ببينند. اين، رسالت و مسئوليت ماست.
در درجه ى اول طبعاً خود پيروان اهل بيت بايد اقرار و اعتراف به اين هويت والا بكنند و خودشان اين گوهر گرانبهائى را كه در دستشان هست، بشناسند تا بعد بتوانند آن را عرضه كنند؛ اين جرأت را پيدا كنند كه در بازارِ متاعهاى گوناگون، اين گوهر گرانبها را در معرض قرار بدهند؛ در برابر چشم ديگران قرار بدهند.
رسالت مجمع اهل بيت اين است: احساس اعتزاز و افتخار به هويت پيروى اهل بيت. ما افتخار ميكنيم به اينكه اين بزرگواران را شناختيم. ما خدا را شكر ميكنيم كه نسبت به مقامات اهل بيت پيغمبر (عليهم صلوات اللَّه) غافل نمانديم، خداوند ما را هدايت كرد و فهميديم، شناختيم. و احساس كنيم كه بايد اين حقائق را در مقابل چشم مردم جهان قرار داد؛ همان طور كه ائمه قرار ميدادند؛ نه با تنگ نظرى، نه با ستيزه گرى، نه با آميختن مطالب خرافى و خزفها را با اين گوهرها مخلوط كردن، كه يكى از مسائل امروز ما اين است. ما بايد از مفاهيم دينى خرافه زدائى بكنيم. به طور كلى از جمله مفاهيمى كه در حوزه ى معرفت اهل بيت و معارف اهل بيت وجود دارد، اين مسئله است، و اين، كار علماست؛ كار برجستگان است؛ كار هر كسى نيست و اين وظيفه ى علما و متخصصان را سنگين ميكند. همان طور كه در روايات وارد شده است؛ «محاسن كلام اهل بيت را به ديگران معرفى كنيد»، كه - «فانّ النّاس لو علموا محاسن كلامنا» - اگر مردم آن زيبائيها و درخشندگيهاى كلمات اهل بيت را ببينند، به خودى خود دلها را متوجه آنها ميكنند و مجذوب آنها ميشوند؛ اين امروز وظيفه ى ماست.
يك توطئه ى عميق و خطرناكى - كه خيلى هم قديمى است - براى ايجاد اختلاف بين فرق اسلامى وجود دارد؛ حالا امروز در دنيا مسئله ى شيعه و سنّى را مطرح ميكنند، اما اين اختلاف مخصوص شيعه و سنّى نيست، بلكه ميخواهند بقيه ى فرق اسلامى هم در درون تشيع، در درون تسنن - فرقه هاى اصولى، فرقه هاى فقهى، فرقه هاى كلامى - در مقابل هم قرار بگيرند، گريبان هم را بگيرند، عليه هم فرياد بكشند؛ اين چيزى است كه دشمن ميخواهد و بخصوص انگليسها در اين قضيه متبحرند؛ خيلى مجربند؛ سالهاى متمادى - دهها سال، شايد بشود گفت به يك معنا صدها - در اين زمينه كاركرد دارند؛ خوب بلدند، نقاط ضعف را ميشناسند؛ روى آنها انگشت ميگذارند براى ايجاد اختلاف. الان هم بشدت مشغولند. البته ديگر اينجا مخصوص انگليسها نيست؛ سرويسهاى اطلاعاتى و امنيتى اسرائيل و امريكا و همه هستند، براى اينكه اين اختلاف را عميق كنند. شايعات درست ميكنند؛ با فلان مسئول يك كشور سنّى، طورى حرف ميزنند كه احساس كند شيعه به عنوان يك خطر دارد او را تهديد ميكند. اينجا با جامعه ى شيعيان - مسئولان كشور شيعه و بقيه ى كشورهائى كه در آنها شيعه هستند - طورى حرف ميزنند كه احساس كنند اهل سنت دارند آنها را تهديد ميكنند و هستى و هويت آنها را از بين ميبرند. كارشان اين است. عين همين قضيه در تواريخ سابقه هم دارد، نمونه هاى مشخص و معينى ذكر شده است، ما هم در زمان خودمان داريم مى بينيم. به فلان مسئول سنّى ميگويند چه نشسته اى كه از ايران آمدند چند تا روستا را در كشور تو شيعه كردند! اينجا هم مى آيند و به بعضى از ما ميگويند چه نشسته ايد كه آمدند چندتا روستا از كشور شما را سنّى كردند! اينها كار دشمن است. بايد اين را شناخت.
يك مسئله، اصل «ايجاد اختلاف و نگرانى» است تا با هم متحد نشوند. تا اين اتحاد يك واحد عظيمى را - كه تصور آن، دلهاى مستكبران طماع را ميلرزاند - به وجود نياورد؛ يعنى واحد امت اسلامى را. اگر امت اسلامى به معناى واقعى كلمه ى امت تشكيل شود، استعمارگران و طمع ورزان و كسانى را كه خواسته اند اين منطقه را به نفع خودشان بفشرند و از آن بهره بردارى كنند، بسيار ميترساند. آنها ميخواهند اين اتفاق نيفتد.
اصل «ايجاد اختلاف»، يك انگيزه ى ديگر هم دارد كه آن بعد از قيام ملت ايران و برافراشته شدن پرچم انقلاب اسلامى در اين كشور به آن انگيزه ى قبلى اضافه شد و آن اين است كه ميترسند از اينكه تفكرات اسلام ناب، اسلام جهاد، اسلام استقلال، اسلام عزت و هويت، اسلامى كه تسلط بيگانگان و دشمنان را بر امت اسلامى گناه ميداند و آن را به هيچ قيمت نميپذيرد، از ايران به بقيه ى جوامع اسلامى سرايت كند و مشكله را براى آنها چند برابر كند. سعى ميكنند بين ايران اسلامى و بين ساير مناطق جهان اختلاف بيندازند. ميدانند كه تفكراتى كه يك ملت را - يك ملت استعمارزده مثل ملت ما را در دوران طاغوت - بيدار ميكند، به صحنه مى آورد، به مجاهدت وادار ميكند، ترس او را ميريزد، او را به وسط ميدان كارزار عظيم بين المللى ميكشاند و او را در همه ى مراحل از ميدان پيروز خارج ميكند، براى جهان خواران، براى كسانى كه برنامه براى منطقه ى خاورميانه و براى نفت اينجا و براى بقيه ى چيزهاى اينجا دارند، خيلى خطرناك است. نميخواهند بگذارند؛ البته خيلى هم تلاش كرده اند، موفق هم نشده اند تا امروز.
تا امروز تفكرات انقلاب اسلامى به همه جاى دنياى اسلام، على رغم آنها نفوذ كرده است؛ با همه ى اين تخريبها، با همه ى اين تبليغات مخالف. البته اگر تبليغات آنها نبود، وضع طور ديگرى ميشد. لذا امروز عليه نظام اسلامى و جمهورى اسلامى تبليغات فراوانى ميشود. از يك طرف عليه تشيع هم به همين جهت تبليغات ميشود. آن مجموعه اى كه به عنوان پيروان اهل بيت ميخواهند وسط ميدان باشند و كار كنند، بايد به اين چيزها توجه كنند و اولويتهاى خودشان را با توجه به اين حقايق انتخاب كنند.
برادران و خواهران عزيز! شما كار بزرگى را بر عهده گرفته ايد. مجمع اهل بيت وظائف بزرگى را براى خودش تعريف كرده است. اين كارهاى شكلى - چند تا سمينار در كجا و... - كارهاى كوچكى است. كار اساسى شما، كارى است كه بايد در خلال اين فعاليتها تحقق پيدا كند و آن، معرفى مكتب اهل بيت (عليهم السّلام) است به دنياى اسلام، بلكه به سراسر عالم؛ چون امروز همه ى دنيا تشنه ى معنويتند و اين معنويت در اسلام هست و در اسلامى كه در مكتب اهل بيت معرفى ميشود، به نحو جامع و كاملى وجود دارد؛ معنويتِ بدون انزوا، بدون جدائى از زندگى، معنويتِ همراه با سياست و عرفان، همراه با فعاليت اجتماعى، تضرع و گريه ى پيش خداى متعال و همراه با جهاد. اين، چيزهائى است كه در مكتب اسلام وجود دارد، در تعليمات و معارف شيعه متبلور و مجسم است و نمونه هاى زنده اش را ما ديده ايم؛ در تاريخ معاصر هم در ايران اسلامى اين نمونه ها فراوان و فراوان ديده شد. اين، وظيفه ى اصلى است.
البته اين را ما يقين داريم كه در اين كارزارى كه بين حق و باطل، امروز راه افتاده است - كارزار بين اسلام و معارف اسلامى و بيدارى اسلامى از يك سو، و طمع ورزيهاى استكبارى سياستهاى شياطين عالم و در رأس آنها شيطان بزرگ يعنى دولت امريكا از يك طرف ديگر - پيروزى با ماست؛ پيروزى با طرف حق است. در اين، هيچ ترديدى وجود ندارد. همه ى قرائن اين را نشان ميدهند و تأييد ميكنند. طبيعتِ سنن الهى هم همين است؛ يعنى غير از اين معنى ندارد. آن گروهى كه طرفدار حقند اگر بايستند و اقدام بكنند، شكى نيست كه بر باطل پيروز خواهند شد. سنتهاى الهى در جهت تقويت حق است و انتظار طبيعى از جريان سنن الهى در تاريخ، اقتضاء اين را دارد. ما هم داريم به تجربه اين را مشاهده ميكنيم. اگر امروز نشاط و حركت اسلامى در دنيا با بيست سال قبل مقايسه شود، ملاحظه خواهد شد كه بمراتب، به اضعافِ مضاعف نسبت به بيست سال قبل، اين حركت نشاط بيشترى دارد و پيشرفت بيشترى كرده. خصوصِ جمهورى اسلامى را اگر نگاه كنيد - امسال را با بيست سال قبل ملاحظه كنيد - مى بينيد جمهورى اسلامى در همه ى ابعاد پيشرفتهاى محيرالعقولى كرده است؛ از جهت علمى، از جهت فناورى، از جهت سياسى، از جهت مديريتى، كارآمدى بيشترى پيدا كرده است؛ قوت بيشترى پيدا كرده است. در سطح دنياى اسلام - در آفريقا و آسيا، حتّى در كشورهائى كه مسلمانها در اقليتند - هم انسان مى بيند كه اين احساس هويت در ميان مجموعه هاى مسلمان روزبه روز بيشتر شده است؛ اين از اين طرف.
از آن طرف هم امريكاى امروز از امريكاى بيست سال قبل بمراتب ضعيف تر است. امريكاى امروز ابهت آن امريكا را ندارد، قدرت آن امريكا را هم ندارد. شكستهائى را هم تحمل كرده كه روزبه روز ضعف او را بيشتر كرده است؛ در ورطه هائى هم افتاده است كه هرچه زمان ميگذرد، در اين ورطه ها بيشتر فرو ميرود و آينده ى خطرناكى را براى امريكا و براى همه ى كسانى كه با ريسمان امريكا به ته چاههاى خطرناك سياسى و غيره رفتند، ترسيم ميكند. اين تجربه ى ماست، اين نگاه ماست؛ اين واقعيتهائى است كه در برابر ماست؛ منتها به اين واقعيتها مغرور هم نبايد شد.
بايد دانست كه رحمت الهى و كمك الهى بستگى دارد به حركت و تلاش انسان مؤمن؛ به عمل صالح او. بايد در ميدان باشيم، بايد احساس وظيفه را فراموش نكنيم؛ مجاهدت را فراموش نكنيم؛ جهاد در صحنه هاى مختلف، وظيفه ى ماست و ضامن پيشرفت و پيروزى ماست. در صحنه ى سياسى هم جهاد هست، در صحنه ى فرهنگى هم جهاد هست، در صحنه ى تبليغاتى و ارتباطاتى هم جهاد هست، در صحنه هاى اجتماعى هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامى نيست؛ انواع و اقسام عرصه هاى زندگى بشر، عرصه ى جهادند.
در هرجاى دنيا كه هستيم، ارتباطات بين برادران روزبه روز مستحكم تر شود، كار آنها متراكم تر، اولويتهاى آنها روشن تر و نيروها بيشتر مصروف اولويتها بشود. مطمئناً چشم اندازِ فرداى جامعه ى مسلمين به طور عام و پيروان اهل بيت به طور خاص، از امروزشان بهتر خواهد بود و ان شاءاللَّه به اهداف و آرمانهاى والا نزديكتر خواهند بود.
اميدواريم خداوند متعال تفضلات خود را شامل حال همه ى برادران و خواهران بفرمايد؛ ما را با وظائفمان آشنا كند؛ ما را به انجام دادن به اين وظائف توفيق بدهد و ان شاءاللَّه قلب مقدس حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه) را از ما راضى و خشنود كند و ان شاءاللَّه روح مطهر امام راحل - كه او اين راه را در مقابل ما گشود - و ارواح طيبه ى شهداء را از ما راضى و خشنود كند.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته