بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
به ميهمانان عزيز - كه در اينجا هستند و در جشنواره حضور داشتند - خوش آمد عرض مى كنيم.
معتقدم كه اين گردهماييها و نشستها - به خصوص در شرايط كنونى دنيا - مى تواند به سود بشريت تمام بشود. مطالبى را به دوستان عرض مى كنم و اميدوارم كه پاسخ به اين دو، سه تا سؤالى كه از طرف بعضى از حضار شد، در خلال اين حرفها داده شود. راديو - كه شما گردهمايى تان بر محور آن است - همچنان رسانه ى مهمى است؛ يعنى با وجود پديد آمدن رسانه هاى بعدى، نقش راديو همچنان نقش مهم، اثرگذار و بسيار گسترده اى است و اين به خاطر امتيازاتى است كه اين رسانه دارد. اهميت تأثيرگذارى هر رسانه اى، وظيفه ى برنامه سازان آن رسانه را سنگين تر مى كند. من مى خواهم روى اين مسئله ى سنگينى وظايف شما مديران و برنامه سازان رسانه ى راديو، قدرى تأكيد كنم.
امروز رسانه ها در دنيا فكر، فرهنگ، رفتار و در حقيقت هويت فرهنگى انسانها را القاء مى كنند و تعيين كننده هستند. رسانه ها مى توانند در بهبود وضعيت زندگى انسان مؤثر باشند؛ مى توانند در گسترش صلح و امنيت جهانى مؤثر باشند؛ مى توانند در ارتقاى اخلاق و معنويت در ميان انسانها مؤثر باشند و مى توانند انسانها را خوشبخت تر كنند؛ متقابلاً مى توانند وسيله ى برافروختن جنگهاى خانمان سوز باشند؛ مى توانند عادات و آداب و رفتارهاى مضر را در ميان مردم رايج كنند؛ مى توانند ملتهايى را از هويت انسانى خودشان و هويت ملى شان تهى كنند و مى توانند احساس تبعيض را در انسانها زنده كنند. رسانه ها امروز نقش شان خيلى زياد است. اگر در سطح بين المللى مديريت و برنامه سازى رسانه اى بر اساس معيارهاى اخلاق، فضيلت، برابرى و تكيه ى بر مفاهيم واقعى انسانى باشد، ملتها سود خواهند برد. اگر رسانه ها برنامه سازى و مديريتشان بر اساس منافع كمپانيهاى اقتصادى، ثروتمندان بين المللى، قدرتمندان تماميت خواه و انحصارطلب باشد، يقيناً بشر زيان خواهد كرد.
رسانه ها مى توانند زمينه ساز گفتگوى آزاد و دوجانبه و چندجانبه ى بين ملتها باشند. اين يكى از بزرگ ترين امتيازات رسانه هاى عمومى و فراگير است. رسانه ها مى توانند به صورت اخلاقى و استدلالى، مفاهيم ملتها را ميان يكديگر تبادل كنند و دادوستد معنوى و اخلاقى و فرهنگى كنند؛ اين مسئله ى بسيار ارزشمندى است. مى توانند سطح آگاهى و معرفت مردم را ارتقاء دهند. اگر رسانه ها در دنيا عادلانه اداره شوند، جاده ى رسانه اى، يك جاده ى يك طرفه نباشد، ملتها به معناى حقيقى كلمه، حرف يكديگر را گوش كنند و مفاهيم محترم در نزد يكديگر را بشناسند، اين به نزديكى ملتها كمك خواهد كرد.
همان طور كه در بيانات چند نفر از شما دوستان، به اشاره يا تصريح بيان شد، بسيارى از دشمنيهاى موجود ميان ملتها - كه از اين دشمنيها صاحبان قدرت و ثروت سوءاستفاده مى كنند - ناشى از عدم تفاهم و سوءتفاهم است. حرف يكديگر را نمى دانند. من اگر يك نگاهى به وضع رسانه اى دنيا بكنم، نگاه من به وضع كنونى رسانه در دنيا، يك نگاه خوش بينانه اى نيست؛ اين را بايد به شما مديران و برنامه سازان بگويم. آنچه را كه رئيس محترم اين اتحاديه از لحاظ پيشرفتها و اينها بيان كردند، اينها را من رد نمى كنم، وجود دارد؛ ليكن نگاه به وضع رسانه اى در دنيا، يك نگاه اميدواركننده، دلگرم كننده و راضى كننده نيست. امروز جاده ى رسانه اى و ارتباطات، يك جاده ى دوجانبه و چندجانبه نيست؛ يك جاده ى يك طرفه است؛ يعنى بايد گفت آنچه را كه صاحبان قدرت رسانه اى و امپراطورى رسانه اى مى پسندند، با استفاده از علم و فناورى پيشرفته، به زواياى دنيا منتشر و منعكس مى كنند. آنچه آنها مى پسندند، چيست؟ آن مفاهيمى كه آنها مى خواهند منتشر كنند، چيست؟ آيا يك مفاهيم انسانى است؟ آيا برخاسته ى از حس فضيلت طلبى است؟ آيا واقعاً در آن، عدالت انسانى وجود دارد؟ چنين چيزى را ما مطلقاً احساس نمى كنيم. امروز امپراطورى خبرى و رسانه اى دنيا، تقريباً به طور كامل و نزديك كامل، در انحصار كسانى است كه آنها براى دنيا فضيلت اخلاقى، دين، ايمان، معنويت و صلح را نمى خواهند. همان كسانى بيشترين تسلط را بر رسانه هاى دنيا دارند كه بزرگ ترين كارخانه هاى اسلحه سازى را دارا هستند؛ منهدم كننده ترين و ويران گرترين بمبهاى اتمى در اختيار آنهاست يا مرتبط با آنهاست؛ سياستهاى سلطه جويانه جزوِ كارهاى روزمرّه و دائمى آنهاست. رسانه ها بيشتر در اختيار اينهاست.
البته امروز با پنجاه سال و بيست سال پيش تفاوت كرده است؛ ملتها و كشورهاى مستقل، به رسانه هايى دسترسى پيدا كرده اند؛ تا حدودى كار خودشان را مى كنند؛ اما همچنان بين آن چيزى كه هست و آن چيزى كه بايد باشد، فاصله ى زيادى هست؛ يعنى همان جاده ى دوطرفه و چندطرفه كه بتواند باطن ملتها و مفاهيم محترم در چشم ملتها را به درستى به يكديگر منتقل كند.
امروز شما سياستهاى رسانه اى مسلط دنيا را ملاحظه كنيد. مصلحت آنها اقتضاء مى كند كه اسلام را با تروريست مساوى بدانند. اين كار با سرعت هر چه بيشتر و با استفاده هر چه بيشتر از فناوريهاى پيشرفته انجام مى گيرد. مصلحت آنها اقتضاء مى كند كه متقابلاً امريكا را مظهر حقوق بشر و دمكراسى به حساب آورند. اين كار به راحتى و با شيوه هاى پيچيده و بسيار پيشرفته ى رسانه اى در دنيا انجام مى گيرد. دروغهاى بزرگ مثل حقيقت در امواج راديويى، تلويزيونى، اينترنتى و غيره منعكس مى شود. همان طور كه بعضى از دوستان اشاره كرديد، ناگهان در سطح دنيا مسئله ى اول مى شود آنفولانزاى مرغى؛ كه شايد تلفاتش در همه ى دنيا به هزار نفر هم نمى رسد. در همان حال صدوبيست هزار شهروند عراقى غير مسلح كه به وسيله ى امريكاييها يا مرتبطين تروريستشان از بين مى روند، مسكوت مى ماند؛ ناگهان دنيا پُر مى شود از اينكه ايران به دنبال ساختن سلاح هسته اى است. خود آن كسانى كه اين سياست تبليغاتى را اتخاذ مى كنند و آن را ترويج مى كنند، به وضوح مى دانند كه اين يك دروغ است؛ ليكن مصلحت مديريت امپراطورى رسانه اى و خبرى اين را اقتضاء مى كند، پس بايد گفته شود و گفته مى شود. از اينكه يك ملتى با تلاش خود به يك فناورى پيشرفته اى دست پيدا كرده كه آن را وام دارِ هيچ كس نيست و مى خواهد از آن استفاده ى صلح آميز بكند، از اين اسمى در رسانه هاى دنيا برده نمى شود! در قضيه ى فلسطين اگر يك انفجار در يك منطقه اى از فلسطين اتفاق بيفتد كه عده اى صهيونيست در آن زخمى شوند، به عنوان يك فاجعه ى بزرگ در دنيا منعكس مى شود؛ اما متقابلاً كشتار هر روزه ى فلسطينيها - هر روزه ى بدون مبالغه - به وسيله ى سربازان و اعلام رسمى ترور فعالان فلسطينى از سوى رهبران دولت اسرائيل، اين مسكوت مى ماند و منعكس نمى شود، بعد به ذهنها نمى رسد. اين، آن مشكلات و بيماريهاى مزمن و دردهاى بزرگ مسئله ى رسانه ى عمومى و امواج رسانه اى در دنياست. اساس قضيه اينهاست.
دانشى كه اين رسانه هاى روان و آسان و سريع را در اختيار بشر گذاشته، بايد بتواند بشر را خوشبخت كند. اين خوشبختى به اين صورت انجام مى گيرد كه ملتها بتوانند به روشنى از مفاهيم موردنظر يكديگر مطلع شوند؛ بتوانند حرف و درد يكديگر را بفهمند؛ انگيزه هاى يكديگر را بفهمند و تشخيص دهند. شما ببينيد اگر امروز مثلاً ملت امريكا نظر ملت ايران را در مورد مسائل مهم مطرحِ امروزِ جهانى بدانند، چه اتفاقى مى افتد؛ در مورد مسئله ى حقوق بشر، مسئله ى مردم سالارى دينى - كه شعار ماست - حرف ايران در زمينه ى مردم سالارى دينى، حرف ملت ايران در زمينه ى نقش دين در زندگى مردم و تأثيرى كه دين مى تواند بگذارد، نقش زن در زندگى اجتماعى و نگاه اسلام به زن؛ فرض كنيد ملت امريكا يا ملتهاى اروپايى، اينها را از زبان خود ملت ايران بشنوند - كه اينها را گمان مى كنم شماها هم كه اصحاب رسانه هستيد، نشنيده ايد، چه برسد شهروندان معمولى كشورهاى غربى - در آن صورت، اتفاقات مهمى در دنيا رخ خواهد داد؛ بسيارى از سوءتفاهمها از بين خواهد رفت؛ بسيارى از گره هاى ملتها باز خواهد شد و گستره ى تصميم گيريهاى سياستمداران و قدرتمندان بر اساس منافع امپراطوريهاى پولى و مالى در دنيا محدود خواهد شد. امروز سياستمداران و قدرتمندان دنيا از ناآگاهى ملتهاى خودشان استفاده مى كنند و بسيارى از حرفها و كارها را در سطح دنيا به نام ملتها انجام مى دهند. ممكن است اگر حقيقت را ملتها بدانند، به اين كارها راضى نباشند و به اين همكاريها تن ندهند و اين دولتها را قبول نكنند. رسانه ها مى توانند چنين نقشى داشته باشند و مى توانند به معناى حقيقى كلمه، به خوشبختى انسانها كمك كنند.
اگر در مديريت و برنامه سازى رسانه اى، دين، اخلاق و فضيلت حاكم باشد، يقيناً رسانه ها وضع بهترى خواهند داشت و وضع بشريت از آنچه كه امروز هست، بهتر خواهد شد. من توصيه مى كنم در اين طور گردهماييها لااقل به همان اندازه اى كه در زمينه هاى فنى و كارى تبادل نظر مى شود، در زمينه ى آرمانهاى انسانى و چگونگى به كار گرفتن اين فضيلتها و آرمانها مذاكره و فكر بشود؛ براى اينكه معنويت و اخلاق وارد جريان رسانه اى دنيا بشود و اين پيشرفت و حركت علمى بسيار باارزشى كه در دنيا انجام گرفته و رسانه ها را اين طور ارتقاء بخشيده، در خدمت بشريت قرار بگيرد. اين، آن مطلبى است كه من به دوستان عرض مى كنم.
اميدوارم كه اين دو، سه نفر دوستى كه سؤال كردند، پاسخ سؤالات خودشان را در آنچه كه ما گفتيم، يافته باشند.
من از مديران صدا و سيماى جمهورى اسلامى هم به خاطر اينكه اين اجتماع را به راه انداختند و اين برنامه را ترتيب دادند و از شما ميهمانان عزيز دعوت كردند، تشكر مى كنم و اميدوارم كه در اين چند روز به شما خوش گذشته باشد و ان شاءاللَّه با خاطرات خوب ايران را ترك كنيد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه
به ميهمانان عزيز - كه در اينجا هستند و در جشنواره حضور داشتند - خوش آمد عرض مى كنيم.
معتقدم كه اين گردهماييها و نشستها - به خصوص در شرايط كنونى دنيا - مى تواند به سود بشريت تمام بشود. مطالبى را به دوستان عرض مى كنم و اميدوارم كه پاسخ به اين دو، سه تا سؤالى كه از طرف بعضى از حضار شد، در خلال اين حرفها داده شود. راديو - كه شما گردهمايى تان بر محور آن است - همچنان رسانه ى مهمى است؛ يعنى با وجود پديد آمدن رسانه هاى بعدى، نقش راديو همچنان نقش مهم، اثرگذار و بسيار گسترده اى است و اين به خاطر امتيازاتى است كه اين رسانه دارد. اهميت تأثيرگذارى هر رسانه اى، وظيفه ى برنامه سازان آن رسانه را سنگين تر مى كند. من مى خواهم روى اين مسئله ى سنگينى وظايف شما مديران و برنامه سازان رسانه ى راديو، قدرى تأكيد كنم.
امروز رسانه ها در دنيا فكر، فرهنگ، رفتار و در حقيقت هويت فرهنگى انسانها را القاء مى كنند و تعيين كننده هستند. رسانه ها مى توانند در بهبود وضعيت زندگى انسان مؤثر باشند؛ مى توانند در گسترش صلح و امنيت جهانى مؤثر باشند؛ مى توانند در ارتقاى اخلاق و معنويت در ميان انسانها مؤثر باشند و مى توانند انسانها را خوشبخت تر كنند؛ متقابلاً مى توانند وسيله ى برافروختن جنگهاى خانمان سوز باشند؛ مى توانند عادات و آداب و رفتارهاى مضر را در ميان مردم رايج كنند؛ مى توانند ملتهايى را از هويت انسانى خودشان و هويت ملى شان تهى كنند و مى توانند احساس تبعيض را در انسانها زنده كنند. رسانه ها امروز نقش شان خيلى زياد است. اگر در سطح بين المللى مديريت و برنامه سازى رسانه اى بر اساس معيارهاى اخلاق، فضيلت، برابرى و تكيه ى بر مفاهيم واقعى انسانى باشد، ملتها سود خواهند برد. اگر رسانه ها برنامه سازى و مديريتشان بر اساس منافع كمپانيهاى اقتصادى، ثروتمندان بين المللى، قدرتمندان تماميت خواه و انحصارطلب باشد، يقيناً بشر زيان خواهد كرد.
رسانه ها مى توانند زمينه ساز گفتگوى آزاد و دوجانبه و چندجانبه ى بين ملتها باشند. اين يكى از بزرگ ترين امتيازات رسانه هاى عمومى و فراگير است. رسانه ها مى توانند به صورت اخلاقى و استدلالى، مفاهيم ملتها را ميان يكديگر تبادل كنند و دادوستد معنوى و اخلاقى و فرهنگى كنند؛ اين مسئله ى بسيار ارزشمندى است. مى توانند سطح آگاهى و معرفت مردم را ارتقاء دهند. اگر رسانه ها در دنيا عادلانه اداره شوند، جاده ى رسانه اى، يك جاده ى يك طرفه نباشد، ملتها به معناى حقيقى كلمه، حرف يكديگر را گوش كنند و مفاهيم محترم در نزد يكديگر را بشناسند، اين به نزديكى ملتها كمك خواهد كرد.
همان طور كه در بيانات چند نفر از شما دوستان، به اشاره يا تصريح بيان شد، بسيارى از دشمنيهاى موجود ميان ملتها - كه از اين دشمنيها صاحبان قدرت و ثروت سوءاستفاده مى كنند - ناشى از عدم تفاهم و سوءتفاهم است. حرف يكديگر را نمى دانند. من اگر يك نگاهى به وضع رسانه اى دنيا بكنم، نگاه من به وضع كنونى رسانه در دنيا، يك نگاه خوش بينانه اى نيست؛ اين را بايد به شما مديران و برنامه سازان بگويم. آنچه را كه رئيس محترم اين اتحاديه از لحاظ پيشرفتها و اينها بيان كردند، اينها را من رد نمى كنم، وجود دارد؛ ليكن نگاه به وضع رسانه اى در دنيا، يك نگاه اميدواركننده، دلگرم كننده و راضى كننده نيست. امروز جاده ى رسانه اى و ارتباطات، يك جاده ى دوجانبه و چندجانبه نيست؛ يك جاده ى يك طرفه است؛ يعنى بايد گفت آنچه را كه صاحبان قدرت رسانه اى و امپراطورى رسانه اى مى پسندند، با استفاده از علم و فناورى پيشرفته، به زواياى دنيا منتشر و منعكس مى كنند. آنچه آنها مى پسندند، چيست؟ آن مفاهيمى كه آنها مى خواهند منتشر كنند، چيست؟ آيا يك مفاهيم انسانى است؟ آيا برخاسته ى از حس فضيلت طلبى است؟ آيا واقعاً در آن، عدالت انسانى وجود دارد؟ چنين چيزى را ما مطلقاً احساس نمى كنيم. امروز امپراطورى خبرى و رسانه اى دنيا، تقريباً به طور كامل و نزديك كامل، در انحصار كسانى است كه آنها براى دنيا فضيلت اخلاقى، دين، ايمان، معنويت و صلح را نمى خواهند. همان كسانى بيشترين تسلط را بر رسانه هاى دنيا دارند كه بزرگ ترين كارخانه هاى اسلحه سازى را دارا هستند؛ منهدم كننده ترين و ويران گرترين بمبهاى اتمى در اختيار آنهاست يا مرتبط با آنهاست؛ سياستهاى سلطه جويانه جزوِ كارهاى روزمرّه و دائمى آنهاست. رسانه ها بيشتر در اختيار اينهاست.
البته امروز با پنجاه سال و بيست سال پيش تفاوت كرده است؛ ملتها و كشورهاى مستقل، به رسانه هايى دسترسى پيدا كرده اند؛ تا حدودى كار خودشان را مى كنند؛ اما همچنان بين آن چيزى كه هست و آن چيزى كه بايد باشد، فاصله ى زيادى هست؛ يعنى همان جاده ى دوطرفه و چندطرفه كه بتواند باطن ملتها و مفاهيم محترم در چشم ملتها را به درستى به يكديگر منتقل كند.
امروز شما سياستهاى رسانه اى مسلط دنيا را ملاحظه كنيد. مصلحت آنها اقتضاء مى كند كه اسلام را با تروريست مساوى بدانند. اين كار با سرعت هر چه بيشتر و با استفاده هر چه بيشتر از فناوريهاى پيشرفته انجام مى گيرد. مصلحت آنها اقتضاء مى كند كه متقابلاً امريكا را مظهر حقوق بشر و دمكراسى به حساب آورند. اين كار به راحتى و با شيوه هاى پيچيده و بسيار پيشرفته ى رسانه اى در دنيا انجام مى گيرد. دروغهاى بزرگ مثل حقيقت در امواج راديويى، تلويزيونى، اينترنتى و غيره منعكس مى شود. همان طور كه بعضى از دوستان اشاره كرديد، ناگهان در سطح دنيا مسئله ى اول مى شود آنفولانزاى مرغى؛ كه شايد تلفاتش در همه ى دنيا به هزار نفر هم نمى رسد. در همان حال صدوبيست هزار شهروند عراقى غير مسلح كه به وسيله ى امريكاييها يا مرتبطين تروريستشان از بين مى روند، مسكوت مى ماند؛ ناگهان دنيا پُر مى شود از اينكه ايران به دنبال ساختن سلاح هسته اى است. خود آن كسانى كه اين سياست تبليغاتى را اتخاذ مى كنند و آن را ترويج مى كنند، به وضوح مى دانند كه اين يك دروغ است؛ ليكن مصلحت مديريت امپراطورى رسانه اى و خبرى اين را اقتضاء مى كند، پس بايد گفته شود و گفته مى شود. از اينكه يك ملتى با تلاش خود به يك فناورى پيشرفته اى دست پيدا كرده كه آن را وام دارِ هيچ كس نيست و مى خواهد از آن استفاده ى صلح آميز بكند، از اين اسمى در رسانه هاى دنيا برده نمى شود! در قضيه ى فلسطين اگر يك انفجار در يك منطقه اى از فلسطين اتفاق بيفتد كه عده اى صهيونيست در آن زخمى شوند، به عنوان يك فاجعه ى بزرگ در دنيا منعكس مى شود؛ اما متقابلاً كشتار هر روزه ى فلسطينيها - هر روزه ى بدون مبالغه - به وسيله ى سربازان و اعلام رسمى ترور فعالان فلسطينى از سوى رهبران دولت اسرائيل، اين مسكوت مى ماند و منعكس نمى شود، بعد به ذهنها نمى رسد. اين، آن مشكلات و بيماريهاى مزمن و دردهاى بزرگ مسئله ى رسانه ى عمومى و امواج رسانه اى در دنياست. اساس قضيه اينهاست.
دانشى كه اين رسانه هاى روان و آسان و سريع را در اختيار بشر گذاشته، بايد بتواند بشر را خوشبخت كند. اين خوشبختى به اين صورت انجام مى گيرد كه ملتها بتوانند به روشنى از مفاهيم موردنظر يكديگر مطلع شوند؛ بتوانند حرف و درد يكديگر را بفهمند؛ انگيزه هاى يكديگر را بفهمند و تشخيص دهند. شما ببينيد اگر امروز مثلاً ملت امريكا نظر ملت ايران را در مورد مسائل مهم مطرحِ امروزِ جهانى بدانند، چه اتفاقى مى افتد؛ در مورد مسئله ى حقوق بشر، مسئله ى مردم سالارى دينى - كه شعار ماست - حرف ايران در زمينه ى مردم سالارى دينى، حرف ملت ايران در زمينه ى نقش دين در زندگى مردم و تأثيرى كه دين مى تواند بگذارد، نقش زن در زندگى اجتماعى و نگاه اسلام به زن؛ فرض كنيد ملت امريكا يا ملتهاى اروپايى، اينها را از زبان خود ملت ايران بشنوند - كه اينها را گمان مى كنم شماها هم كه اصحاب رسانه هستيد، نشنيده ايد، چه برسد شهروندان معمولى كشورهاى غربى - در آن صورت، اتفاقات مهمى در دنيا رخ خواهد داد؛ بسيارى از سوءتفاهمها از بين خواهد رفت؛ بسيارى از گره هاى ملتها باز خواهد شد و گستره ى تصميم گيريهاى سياستمداران و قدرتمندان بر اساس منافع امپراطوريهاى پولى و مالى در دنيا محدود خواهد شد. امروز سياستمداران و قدرتمندان دنيا از ناآگاهى ملتهاى خودشان استفاده مى كنند و بسيارى از حرفها و كارها را در سطح دنيا به نام ملتها انجام مى دهند. ممكن است اگر حقيقت را ملتها بدانند، به اين كارها راضى نباشند و به اين همكاريها تن ندهند و اين دولتها را قبول نكنند. رسانه ها مى توانند چنين نقشى داشته باشند و مى توانند به معناى حقيقى كلمه، به خوشبختى انسانها كمك كنند.
اگر در مديريت و برنامه سازى رسانه اى، دين، اخلاق و فضيلت حاكم باشد، يقيناً رسانه ها وضع بهترى خواهند داشت و وضع بشريت از آنچه كه امروز هست، بهتر خواهد شد. من توصيه مى كنم در اين طور گردهماييها لااقل به همان اندازه اى كه در زمينه هاى فنى و كارى تبادل نظر مى شود، در زمينه ى آرمانهاى انسانى و چگونگى به كار گرفتن اين فضيلتها و آرمانها مذاكره و فكر بشود؛ براى اينكه معنويت و اخلاق وارد جريان رسانه اى دنيا بشود و اين پيشرفت و حركت علمى بسيار باارزشى كه در دنيا انجام گرفته و رسانه ها را اين طور ارتقاء بخشيده، در خدمت بشريت قرار بگيرد. اين، آن مطلبى است كه من به دوستان عرض مى كنم.
اميدوارم كه اين دو، سه نفر دوستى كه سؤال كردند، پاسخ سؤالات خودشان را در آنچه كه ما گفتيم، يافته باشند.
من از مديران صدا و سيماى جمهورى اسلامى هم به خاطر اينكه اين اجتماع را به راه انداختند و اين برنامه را ترتيب دادند و از شما ميهمانان عزيز دعوت كردند، تشكر مى كنم و اميدوارم كه در اين چند روز به شما خوش گذشته باشد و ان شاءاللَّه با خاطرات خوب ايران را ترك كنيد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه