پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامىدر ديدار خانواده معظم شهدا، جانبازان و آزادگان استان همدان

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
خداوند متعال را از حضور در اين جلسه - كه بى گمان جلسه ى صفا و نور و هدايت است - سپاسگزارم. ياد شهيدان، نام شهيدان، بازماندگان شهيدان، شخصيت داراى ارزش و متعالى جانبازان و آزادگان، در هر نقطه يى كه حضور داشته باشند، نور، رحمت و هدايت هست.
اين برنامه ى هميشگى سفرهاى ماست و من اين برنامه را در ميان برنامه هاى سفر فوز و لطف الهى براى خودم به حساب مى آورم.
يك نكته را ابتدائاً عرض كنم به همين مناسبت و آن اين است كه دوستانى كه صحبت كردند و اظهار محبت كردند و از بنده تشكر كردند براى آمدن به اين جلسه، من مى خواهم عرض كنم كه من از كسانى كه اين جلسه را فراهم آورده اند و از يكايك شما برادران و خواهران عزيز كه در اين جلسه شركت كرديد، متشكرم.
براى من ارتباط با خانواده ى شهدا و جانبازان و آزادگان، مغتنمِ حقيقى و قلبى است. اگر مى توانستم با يكايك جمعى كه در اين جا حضور داريد، در خانه هاى شما ملاقات كنم، شك نداشته باشيد كه اين كار را مى كردم؛ اما چون آن ممكن نيست، ناگزير در چنين اجتماعى شما را زيارت كرديم و خدا را شاكريم.
مسأله ى شهيد و ايثارگرى، كهنه شدنى نيست؛ اين، موتور حركت جامعه است؛ بعضى ها از اين نكته غفلت مى كنند. اين كه مى بينيد بعضى با سخن، قلم و حركات خود، نگاهى به ايثار و شهادت مى اندازند كه آن نگاه منفى و ناسپاسانه است، بر اثر غفلت آنهاست؛ نمى فهمند پاسدارى از حرمت شهيدان و ايثارگران چقدر براى يك جامعه و ملت و كشور داراى اهميت است. شما ببينيد خون مطهر حسين بن على (عليه السلام) در كربلا در غربت بر زمين ريخته شد؛ اما بزرگترين مسؤوليتى كه بر عهده ى امام سجاد (عليه الصلاةوالسلام) و زينب كبرى (سلام اللَّه عليها) قرار گرفت، از همان لحظه ى اول اين بود كه اين پيام را روى دست بگيرند و به سرتاسر دنياى اسلام آن را، به شكلهاى گوناگون، منتقل كنند. اين حركت براى احياء دين حقيقى و دين حسين بن على و آن هدفى كه امام حسين براى آن شهيد شد، يك امر ضرورى و لازم بود. البته اجر الهى براى امام حسين محفوظ بود؛ مى توانستند او را در بوته ى سكوت بگذارند؛ اما چرا امام سجاد (عليه السلام) تا آخر عمر - سى سال بعد از او، امام سجاد زندگى كردند - در هر مناسبتى نام حسين، خون حسين و شهادت اباعبداللَّه را مطرح كردند؛ آن را به ياد مردم آوردند؟ اين تلاش براى چه بود؟ بعضى خيال مى كنند اين كار براى انتقام گرفتن از بنى اميه بود؛ در حالى كه بنى اميه بعدها از بين رفتند. امام رضا (عليه السلام) كه بعد از آمدن بنى عباس است، چرا به ريّان بن شبيب دستور مى دهد مصيبت نامه ى اباعبداللَّه را در ميان خودتان بخوانيد؟ آن وقت كه بنى اميه نبودند؛ تارومار شده بودند. اين كار براى اين است كه راه حسين بن على و خون او عَلَم و پرچم حركت عظيم امت اسلام به سوى هدفهاى اسلامى است؛ اين پرچم بايد سرپا بماند؛ تا امروز هم بر سر پا مانده و تا امروز هم هدايت كرده است.
مهمترين نقطه ى قوت ما در قيام جمهورى اسلامى، نقطه ى قوت انسانى بود. ما كه نه سلاح داشتيم، نه پول داشتيم، نه سازماندهى داشتيم، نه حزب داشتيم و نه پشتيبانى جهانى؛ ما ملت ايران در همه ى كشورهاى دنيا يك نقطه را نداشتيم كه از قيام، انقلاب و حركت ما حمايت و دفاع كنند. آنچه اين ملت را پيروز كرد، قدرت نيروى انسانى بود؛ يعنى آگاهى و ايستادگى؛ همان كه اميرالمؤمنين در جنگ صفين فرمود: «اَلا لايحمل هذا العَلَم الّا اهل البصر والصبر»؛ بصر يعنى بصيرت و آگاهى؛ صبر يعنى پايدارى؛ فقط اينها هستند كه مى توانند اين عَلَم را در دست بگيرند و پيش بروند. قله ى اين صبر و بصر شهداى مايند؛ همين آزادگانى هستند كه اين جا حضور دارند و همين جانبازان عزيزى هستند كه اين جا نشسته اند. اينها بودند كه جان خودشان را در معرض نابودى گذاشتند؛ از حيات خودشان براى دوام اين حركت و اين قيام بزرگ و انسانى مايه گذاشتند؛ اينها اوج ايثار و مظهر بصر و صبرند؛ مظهر آگاهى و ايستادگى و پايدارى. آيا كشور ما به آگاهى احتياج ندارد؟ آيا رسيدن به آرمانهاى اين ملت و اين انقلاب احتياج به پايدارى ندارد؟ آيا در مقابل شيطنتها و دشمنيها و بغضهاى غارتگران جهانى اين ملت احتياج ندارد كه آن سلاح كارآمد خود را همواره در دست داشته باشد؛ يعنى سلاح اراده، پايدارى، ايمان و آگاهى؟ اگر احتياج دارد - كه دارد - پس بايستى اين روحيه ى ايمان و آگاهى و پايدارى در قالب احترام به نمادهاى آن در مردم حفظ شود و نمادها، همين شهدايند؛ همين جانبازانند؛ همين آزادگانند.
اگر من از شهدا احترام مى كنم، اگر اظهار اخلاص به خانواده هاى شهدا مى كنم، اين صِرف يك احساسات خشك و خالى نيست؛ به معناى اين است كه اين يك راهبرد حقيقى براى ملت ماست؛ ياد شهدا بايد گرامى داشته شود. اين جوانان عزيز، اين خانواده هاى پُرطاقت، اين پدران و مادران، اين همسران و فرزندان؛ اينهايى كه با صبر و پايدارى خودشان توانستند اين راه طولانى را از اين گردنه هاى دشوار عبور بدهند، بايستى مورد تجليل قرار بگيرند، تا براى نسل جوان ما و براى آينده ى كشور ما اين پرچم بر سر پا بماند.
دشمن مى فهمد چه كار مى كند؛ آن كسانى كه سعى مى كنند نام ايثارگرى، نام جهاد، نام شهادت، نام صبر و پايدارى را در كشور ما از ذهنها ببرند، اينها به دشمن ملت ايران خدمت مى كنند. آن كسانى كه ياد شهيدان را گرامى مى دارند، اينها هستند كه به ملت ايران خدمت مى كنند. همين روحيه ى صبر شهيدان عزيز شماست كه توانسته است اين ملت را پيش ببرد.
شهداى ما مظهر فضائل انسانى بودند. من روزها و شبهاى زيادى را با جوانها در دوران جنگ به سر برده ام و از نزديك شخصيت، هويت و عظمت روحىِ جوانانى را كه بعدها چهره هاى ماندگار شهيد شدند، لمس كرده ام؛ اينها حقيقتاً نمادهاى فضيلت بودند.
در اطلاعاتى كه به من داده شد، خواندم كه در بين همين شهداى همدانِ شما، يك سردار سپاهى - كه داراى شأن و موقعيتى هم بوده است - وجود داشته كه وقتى مادرش از او مى پرسد تو در سپاه چه كاره اى، جواب مى دهد: من در سپاه جاروكشى مى كنم. مادرش خيال مى كرده واقعاً اين جوان در سپاه يك مستخدم معمولى است. حتى وقتى براى اين جوان به خواستگارى هم مى روند و خانواده ى دختر سؤال مى كنند پسر شما چه كاره است، مادرش مى گويد در سپاه مستخدم است! بعد در اجتماعى كه مراسمى بوده، يك نفر داشته سخنرانى مى كرده، اين مادر مى بيند آن شخص خيلى شبيه پسرش است. مى پرسد اين شخص كيست. مى گويند اين فلانى است؛ يكى از سرداران سپاه. آن مادر، آن وقت پسرش را مى شناسد!
ما مطالبى كه در تاريخ خوانده بوديم، مثل افسانه به گوش ما مى آمد؛ اما آنها را در زندگى واقعىِ خودمان ديديم. من اين را به جوانها مى خواهم بگويم؛ به فرزندان شهدا و به خانواده هاى آنها: آن عظمتى كه خانواده هاى شهدا و پدرها و مادرها و همسرها نشان داده اند، از عظمت خود شهدا كمتر نيست. ما مادران و پدرانى را ديديم كه اينها با حادثه ى سنگين و كوبنده ى فقدان فرزند خودشان مثل بشارت برخورد كردند؛ چون مى دانستند كه فرزند آنها در چه راهى حركت مى كند.
من امروز عرض مى كنم: پدران شهداى ما! مادران شهداى ما! همسران داغدار آنها! فرزندانى كه خيلى ها پدران خودشان را نديدند يا چند صباحى بيشتر نديدند! جانبازان عزيزى كه سلامت خودشان را براى سالهاى طولانى از دست داده اند! زحمات شما به توفيق الهى و به حول و قوه ى الهى بر باد نرفت و خدا به تلاش شما بركت داد و كار و كشور و ملت شما را از تنگناهاى بزرگى نجات داد.
شما مى بينيد اشغالگران امريكايى و انگليسى در عراق چه مى كنند؛ نقشه ى استكبار جهانى اين بود كه اشغالگران بعثى در كشور ما همين جور با مردم ما رفتار كنند؛ نقشه ى امريكا و همدستان مستكبر او در دنيا اين بود كه ملت ايران را ذليل و تحقير كنند. آنها نمى توانستند تحمل كنند كه ملتى كه دهها سال آن را تحقير كرده اند و منابع انسانى و مالى اش را غارت كرده اند، حالا سينه سپر كند؛ بايستد؛ از تهديدهاى آنها نترسد و حق خودش را با نيروى خودش مطالبه كند و به دست بياورد. امروز مى گويند - آن روز هم مى گفتند - كه نمى خواستند منافع نامشروع آنها به وسيله ى ملت ايران و نظام اسلامى در اين منطقه قطع شود؛ مى خواستند همچنان اين منافع نامشروع را داشته باشند. سگِ زنجيرى آنها همين صدامى بود كه امروز دست و پايش را با زنجير بسته اند؛ آن روز هم دست و پايش در زنجير بود. نقشه ى اشغال عراق از سوى امريكا و انگليس يك نقشه ى منطقه يى است؛ والّا اگر فقط مسأله ى عراق بود، اينها با صدام راحت كنار مى آمدند و مى توانستند با صدام زندگى كنند؛ صدام براى آنها مشكلى نداشت. هر جا سرى بلند مى كرد، مى زدند توى سرش و تمام مى شد. اينها به صدام كمك كردند؛ صدام در دست اينها بود. با اشاره ى اينها و با چراغ سبز و كمك اينها مى خواستند ملت ايران به وسيله ى صدام تحقير و ذليل شود كه جوانان، شهدا، جانبازان و خانواده هاى شهدا نگذاشتند؛ اين يك افتخار تمام نشدنى است. اين چيزى نيست كه زمان بر آن بگذرد و كهنه شود.
من به همه ى گويندگان، نويسندگان و كسانى كه تريبونى در اختيار دارند، توصيه مى كنم: اگر صلاح اين كشور و اين ملت را مى خواهند، ياد شهيدان، نام شهيدان، خاطره ى شهيدان و بازماندگان آنها و جانبازان را گرامى بدارند.
شما فرزندان شهيدان! شما برادران و خواهران شهيدان! افتخار كنيد. فرزندان جانبازان! به چنين پدران و به چنين برادرانى افتخار كنيد؛ اينها مايه ى افتخار يك ملتند. و البته دشمنان هم بدانند كه به توفيق الهى نمى گذاريم و اين ملت هم نمى گذارد كه نام شهيد و نام شهادت در اين كشور فراموش شود؛ و به توفيق الهى روزبه روز اين نام در كشور ما برجسته تر و ماندگارتر خواهد شد و اين افتخار براى كشور ما باقى خواهد ماند.
اين را هم بدانيد كه شهداى ما و ايثارگران ما در دوران دفاع مقدس و قبل از آن و بعد از آن تا امروز و همچنين خانواده هايشان، در طول تاريخ اسلام، بعد از شهداى كربلا، نظير ندارند؛ اينها حقيقتاً برجستگيهاى خودشان را نشان دادند و همه ى چيزهايى را كه براى ما مثل افسانه به حساب مى آمد - باور مى كرديم، اما شبيه افسانه بود - اينها تحقق بخشيدند و به آن واقعيت دادند. راه اين عزيزان را نه فقط خانواده هاى شهدا بلكه همه ى ملت ايران بايد ادامه دهند و به رغم عنف دشمن اين راه ادامه پيدا خواهد كرد. اين راه، راه ارزشهاست؛ راه تعالى ملت و كشور ايران است؛ راه برافراشتگى پرچم اسلام است. اين راه را چه دشمنان مستكبر جهانى بپسندند، چه نپسندند؛ چه بخواهند، چه نخواهند، ملت ايران به فضل پروردگار و به توفيق الهى با همان قوّت و قدرت ادامه خواهد داد.
پروردگارا! رحمت و فضل خود را بر روح مطهر شهيدان عزيز ما نازل كن. پروردگارا! لطف و فضل و رحمت خود را بر جانبازان عزيز ما، خانواده هاى شهيدان، همسران جانبازان و فرزندان آنها شامل و عايد بگردان. پروردگارا! روح مطهر امام بزرگوار ما را - كه سلسله جنبان اين راه پرافتخار بوده است - هميشه در سايه ى لطف و فضل خود روزبه روز متعالى تر بگردان. پروردگارا! ما را قدردان ايثارگران، شهيدان و خانواده ى شهيدان قرار بده.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته