بسماللهالرحمنالرحيم
قالالله الحكيم في كتابه: الم تركيف ضربالله مثلا كلمه طيبه كشجره طيبه اصلها ثابت و فرعها فيالسماء تؤتي اكلها كل حين باذن ربها
خدا را سپاسگزاريم كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را مصداق كامل اين آيهي مباركه مشاهده ميكنيم; همچنان كه در طول اين ده سال ـ مخصـوصا در سـالهاي سخت جنگ تحميلي ـ بارها و بارها اين حقيقت را در مورد سپاه مشاهده و تجربه كرديم.
در ابتدا، موفقيت برادران عزيز فارغالتحصيل دورههاي اخير دانشكدهي فرماندهي و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را تبريك عرض ميكنم. همچنين به معلمان و طراحان و برنامهريزان و مديراني كه اين دورهها را ترتيب دادند و اداره كردند و نيز به مجموعهي سپاه و فرماندهان كارآمد و متعهد آن، پيشرفتهاي روزافزون سپاه را مجددا تبريك عرض ميكنم كه انصافا همه براي ملت و انقلاب مبارك است.
آنچه كه امروز ميخواهم مطرح بكنم، در مرتبهي اول اين حقيقت است كه دفاع، جزيي از هويت يك ملت زنده است. هر ملتي كه نتواند از خود دفاع بكند، زنده نيست. هر ملتي هم كه به فكر دفاع از خود نباشد و خود را آماده نكند، در واقع زنده نيست. هر ملتي هم كه اهميت دفاع را درك نكند، به يك معنا زنده نيست. ما نميتوانيم چشم و قدرت تحليل داشته باشيم، توطئه عميق عنادآميز استكبار عليه اسلام و انقلاب و نظام اسلامي را ببينيم، در عين حال به فكر دفاع نباشيم. خدا آن روز را نياورد كه اين ملت و برگزيدگانش، از تهاجم عنودانهي خباثتآميز استكبار جهاني و در رأس آنها امريكا، دچار غفلت بشود.
انقلاب، به خاطر هويت و اسلامي بودن و تسليم نشدنش در مقابل ظلم ظالمان مستكبر عالم، در اين زمان مورد بغض و عناد مستكبران و قلدران عالم بوده و هست و خواهد بود. آنچه تمام نخواهد شد، بغض و عناد استكبار با ماست. ممكن است روزي احساس كنند فايدهيي ندارد و حمله و تهاجم را متوقف كنند. ممكن است روزي قدرت نظام جمهوري اسلامي، خيليها را در سطح عالم به اظهار دوستي و همراهي وادار كند; اما ممكن نيست كه هيچوقت دشمني سلسله جنبانان استكبار عالم و شيطان صفتان گمرهساز راه بنيآدم نسبت به انقلاب از بين برود.
تا اين دشمني وجود دارد، تهديد هست. تا تهديد هست، فكر و آمادگي دفاع بايد باشد. يكي از راههاي تبليغاتي موذيانهي دشمنان ما، همين است كه تا سخن از دفاع از انقلاب و نظام و كشور و ملتمان ميزنيم، بوقهاي تبليغاتي به كار ميافتد كه اينها جنگطلبند! جنگ طلب شماييد كه دنيا را از جنگ ميان انسانها پركردهايد. جنگ طلب شماييد كه به خاطر منافع خود، ملتهايي را سالهاي متمادي اسير آتش جنگ تحميلي ميكنيد; همچنان كه كردهايد.
ما جنگطلب نيستيم، ما در فكر دفاعيم. ما زنده و هوشياريم. ما از سرمايهي عظيم و ارزندهيي كه پيش ماست ـ يعني انقلاب و اسلام و نظاممان ـ غفلت نخواهيم ورزيد و از آن دفاع خواهيم كرد. اين، جنگطلبي نيست. اين، رويهي ماست. همهي آحاد ملت ـ مخصوصا نيروهاي مسلح ـ بايد بدانند كه آمادگي و هوشياري براي دفاع، تمام نشدني است و در اين مجموعهي عظيم ملت و سربازان و مدافعان انقلاب، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي جايگاه ويژهيي دارد.
سپاه، اين افتخار را دارد كه زادهي انقلاب است. ما به هيچيك از نيروهاي مسلح موجود در نظام جمهوري اسلامي، كماحترامي نميكنيم. همهي آنها ارزشمندند. امروز، ارتش جمهوري اسلامي ايران، يك ارتش آبرومند و پاك و مردمي است. نيروهاي انتظامي ما نسبت به اشباه و نظايرشان در دنيا، هر كدام به نوبهي خود در يك وضعيت استثنايي هستند; اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اين خصوصيت را دارد كه از درون دامان انقلاب روييده است. ديگران انقلابي شدند; اما سپاه انقلابي به وجود آمد. اين، خيلي امتياز است. شما برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، شايستهترين كساني هستيد كه بايد اين امتياز را قدر بدانيد و از آن پاسداري كنيد.
چند مطلب اساسي و حساس وجود دارد كه اجمالا بايد آنها را عرض بكنم:
اول اين است كه زمزمه و ادعاي محو شدن يكي از دو سازمان ارتش و سپاه به نفع ديگري، تمام شد. از اول هم درست نبود. امام عزيزمان، بارها و بارها اين را تكرار كرده بودند كه سپاه و ارتش، هر دو هستند و بايد باشند و تقويت هم بشوند. بعضيها در گوشه و كنار، زمزمه درست ميكردند; اما قاطعا گفتيم و مشي كرديم و انشاءالله اين طريق را ادامه خواهيم داد كه هر دو سازمان بايد با قدرت بمانند. من، امروز خوشحالم كه ميبينم ميتوانيم اين دو سازمان را براي دو مأموريت، در خدمت نظام و ارزشهاي اسلامي نگهداريم.
بارها گفتهايم و انشاءالله اين گفته را در عمل و برنامهها و آييننامهها به صورت دقيقي پياده خواهيم كرد كه مأموريت اصلي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، عبارت از دفاع مسلحانه از انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است. اين، مأموريت اصلي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است; همچنانكه مأموريت اصلي ارتش جمهوري اسلامي، دفاع از مرزهاي كشور است. البته، در آن وقتي كه تهاجم شديدي نسبت به مرزها تحقق پيدا بكند ـ مثل دوران هشتسالهي جنگ ـ سپاه پاسداران با همهي ساز و برگ و امكانات، به مرزها خواهد شتافت و تكليف خودش را كه حفاظت از انقلاب و نظام است، در مرزها انجام خواهد داد.
به نظر من، سه مأموريت عمده براي سپاه وجود دارد كه اينها را بايد توجه كنند:
اول، دفاع مسلحانه از انقلاب و نظام اسلامي است كه اين، مأموريت محوري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است. دوم، سازماندهي و آموزش ارتش بيست ميليوني است. اين ارتش كه اول بار، امام عزيزمان در اولين ماههاي انقلاب بر زبان مباركشان جاري كردند و از آن ياد نمودند، بايد وجود خارجي پيدا كند. سخنان امام بزرگوار و فقيد عزيز ما، نبايد مثل امواجي در فضا گم بشود و بتدريج محو گردد. بعكس، اين سخنان بايد روزبهروز، به عمل نزديكتر شود. نبايد روزبهروز كمرنگ بشود; بلكه بايد پررنگتر بشود و تجسم و تبلور پيدا كند.
ما حقيقتا بايد يك ارتش مردمي متشكل از بيست ميليون جمعيت در اين كشور داشته باشيم كه امروز هنوز نداريم. البته، آحاد مردمي زيادي به جبههي جنگ شتافتند و مبارزه و جانفشاني كردند و بعضي از بسيجيان به مقام فرماندهيهاي والا در سپاه پاسداران نايل شدند و خود يك فرماندهي بزرگند و امروز هم در سپاه هستند; اما به همان چيزي كه امام(ره) فرمودند، احتياج داريم: ارتشي متشكل از بيست ميليون جمعيت; ارتشي كه وقتي صلا و ندا داده شد، به فاصلهي چند ساعت، در مراكز و يگانهاي خود مستقر بشوند; ارتشي كه فرمانده و يگان خود را بشناسند، حتي نقطهي استقرار خود را بشناسند و بدانند ساز و برگشان كجاست و در اختيار بگيرند و آموزشهاي لازم را داشته باشند. ما بايستي چنين ارتشي را داشته باشيم. چه نهادي اين ارتش را درست خواهد كرد؟ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي. اين، حداقل نيمي از مأموريت سپاه را تشكيل خواهد داد. اين، كاري است كه بايد سپاه بكند و متناسب با سپاه است و لاغير.
مأموريت سوم، همان چيزي است كه امروز سپاه پاسداران در قالب سپاه قدس يا نيروي قدس، از آن ياد ميكند و امام بزرگوارمان تشكيل هستههاي مردمي حزبالله در سراسر جهان را يكي از آرزوهاي خود و يكي از دستورهاي كار آيندهي انقلاب اسلامي در سطح جهان قرار دادند. بيشك، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، در اين مورد مأموريتي خواهد داشت.
ما نميگوييم به جايي لشكركشي ميكنيم و در امور ديگران دخالت خواهيم كرد; اما ميگوييم كه نيروي نظامي منظم انقلابي مجرب در اولين كشوري كه با انقلاب اسلامي پديد آمده است، يقينا در قبال هستههاي مسلح حزبالله در سراسر جهان خالي از مسؤوليت نيست. كيفيت اين مسؤوليت، بايستي به تناسب و مقتضيات روشن بشود.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اگر بخواهد اين سه مأموريت را درست انجام بدهد، اولا احتياج دارد كه سازماندهي خود را هر چه قويتر و مستحكمتر بكند. اين، بار سنگيني است كه فقط ميتواند بر دوش يك سازمان مستحكم و يك بنيهي قوي سازماني قرار بگيرد ولاغير. بايد سازماندهي سپاه هرچه قويتر بشود. به گسترش بيرويه و كمي اعتقادي ندارم. به توان بالاي كيفي، اعتقاد دارم. آن چيزي مملكت را نجات خواهد داد و انقلاب را به صورت مسلحانه حفظ خواهد كرد و براي حراست از آن، پشتگرمي و اميد مسؤولان و ملت را تشكيل خواهد داد، يك سازمان متشكل و نيرومند و قوي است، نه يك سازمان گستردهيي كه عليرغم گسترش، بنيهي كافي و توان لازم را نداشته باشد.
البته اين گسترش، در هنگام لازم انجام خواهد گرفت. من، به برادران مسؤول در سپاه گفتم كه در هنگام لازم، سپاه بايد بتواند به سه برابر خود تبديل بشود. يعني اگر ما مثلا امروز پانزده لشكر سپاهي داريم، بايد اين انعطاف و قدرت و توانايي سازماني در او باشد كه در وقت لازم، هر يك گروهان سپاه، به يك گردان تبديل شود. به عبارت ديگر، پانزده لشكر در آن واحد، به چهل و پنج لشكر تبديل شود. سپاه، بايستي اين قدرت انعطاف و تبديل را داشته باشد و از نيروهاي بسيج سرشار و پر بشود تا بتواند كارش را انجام بدهد. اين، براي روزهاي استثنايي و بسيج است; اما در حال عادي، همان بنيهي نيرومند ـ اما نه چندان گسترده ـ با سازماندهي بسيار قوي و داراي انعطاف لازم است.
ثانيا، به آموزش بايد توجه كند. اين آموزشي كه شما در دانشكدهي فرماندهي و ستاد و همچنين دانشكدههاي ديگر غير از اين دانشكده ـ مانند دانشكدهي افسري و جاهايي از اين قبيل ـ ميدهيد، وسيلهي خوبي است كه بايد انشاءالله در ترتيبات و تنظيمات سپاه وارد شود و برادران سپاهي را از ابتداي ورود، به شكل مناسب با آيين و رزم سپاهيگري آشنا بكند. البته، در كنار اين آموزشها، آموزش دين و اعتقاد و ايمان است كه از آن مهمترينهاست.
من، همينجا اين نكته را هم بگويم كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اين فضايل و مناقبي را كه گفتيم و بسياري را هم كه نگفتيم، خواهد داشت; در صورتي كه داراي دين و تقوا و ايماني باشد كه از او انتظار ميرود. يعني فرزندان سپاه و برادران سپاهي، مظهر ايمان و تقوا باشند. براي اين كار، نمايندگي وليفقيه در سپاه پاسداران، محور و نقطهي مركزي و اصلي است. از اول، در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ـ حتي قبل از آن كه قانون سپاه تدوين بشود ـ جايگاه بالا و برجستهيي را براي نمايندهي امام داشتيم. اين، براي آن است كه سپاه بايد ارتباط معنوي را با نقطه و مركز رهبري و ولايت حفظ بكند و دايما درس ايمان و تقوا در سرتاسر اين پيكرهي عظيم و كارآمد دميده بشود.
سياسي، عقيدتي و بحثها و درسها و آموزشهاي اعتقادي، همه و همه مربوط به همين مركز معنوي و روحاني است و برادراني كه در اين بخش كار ميكنند و نمايندگان مقام ولايت محسوب ميشوند، شأن والا و سهم وافري در ادارهي صحيح نظام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي دارند. البته، آموزشهاي نظامي و فني به جاي خود و آموزشهاي ديني و اعتقادي و سياسي هم به جاي خود، هر كدام بايستي به صورت كامل وجود داشته باشد.
ثالثا، لازم است كه به نظم و انضباط توجه كند. من، امروز بحمدالله نشانههاي نظم را در اينجا ميبينم. نظم و انضباط، يك چيز طاغوتي و تشريفاتي نيست; بعضيها اشتباه نكنند. اين كه شما در تمام ارتشهاي دنيا ميبينيد كه حتي از روزهاي بسيار قديم و باستاني، نيروهاي نظامي با نظم و آيين خاصي خو ميگرفتهاند، به خاطر مصلحتي است. همهي مردم دنيا در طول زمانها، بر يك امر باطل و بيهوده اتفاق نكردند كه خيال كنيم اگر نظامجمع يا صف منظم يا سلام نظامي يا فرم لباس و يا ادب و انضباط نظامي انجام ميگيرد و رعايت ميشود، كارهاي طاغوتي و غلطي است; چون در ارتش دوران طاغوت، چنين چيزهايي بوده است! نه، ارتش دوران طاغوت، از اين جهت چيز بدي نبود; از جهات ديگر بد بود.
نظم، چيز خوبي است و در همهي ارتشهاي دنيا وجود دارد و هيچ ارتشي بدون نظم و انضباط دقيق و وسواسآميز، كارايي لازم را نخواهد داشت. آن كسي كه در يك حركت محدود قدرت دارد و نظم و نظر فرمانده را دقيقا رعايت ميكند، در ميدانهاي سخت هم توانايي خواهد داشت كه دقيقا نظر فرمانده را رعايت بكند و به اجتهاد شخصي و نظر خود عمل نكند.
شكل و آرايش ظاهري و منظم بودن لباس و منظم بودن حركات و آداب نظامي در سپاه، بايستي روزبهروز تقويت بشود. البته، سپاه يك سازمان انقلابي است و هيچ اصراري بر اينكه اين آداب را از ارتشهاي معمول دنيا يا حتي از ارتش جمهوري اسلامي ايران ـ كه آن هم يك ارتش انقلابي است ـ كپيه كند، نيست. ميتواند آدابي را به وجود آورد; اما به هر حال، آداب را لازم دارد. آنچه ما اصرار داريم، وجود آداب و سنن و رسوم انضباطآميز است. اگر از تجربيات ديگران استفاده كرديد، اشكالي ندارد و اگر توانستيد خود شما هم بهوجود آوريد ـ به شرط آن كه چيز پخته و خوبي باشد ـ آن هم اشكالي ندارد. بنابراين، نظم و سلسله مراتب و رعايت فرماندهي و وحدت و تمكن و اقتدار و دستور فرماندهي، يكي از كارهاي لازم است كه بايد انجام بگيرد.
رابعا، توجه به تجهيزات است. بدون تجهيزات، كار دشوار و تلفات زياد خواهد بود. ما برآنيم كه انشاءالله مدرنترين و بهترين تشكيلات و تجهيزات را تا حدي كه امكانات كشور اجازه بدهد، براي نيروهاي مسلح ـ هر كدام به تناسب نيازشان ـ از جمله براي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي فراهم بكنيم. بايد فراهم بشود، اينها لازم است. اگر ما اينها را داشتيم، انشاءالله سپاه را به صورت قوي و مقتدر ـ همانطوري كه امام عزيزمان ميخواستند ـ خواهيم داشت.
يك بار ديگر، نكتهيي را كه بارها از زبان امام بزرگوارمان صادر شده بود، براي شما بازگو ميكنم و آن اين است كه نيروهاي مسلح، نبايد در دستهبنديهاي سياسي دخالت كنند. معناي اين حرف، آن نيست كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سياست نفهمد. نه، سياست به وسيلهي همهي آحاد ملت ـ حتي نيروهاي نظامي ـ بايد فهميده بشود. آنچه لازم است، قدرت تحليل سياسي است. آنچه ممنوع است، ورود در دستهبنديها و كارهاي سياسي است. اينها را از هم تفكيك كنيد.
همهي شما، به درك صحيح نظامي و سياسي و فهم سياستهاي رايج دنيا احتياج داريد. بدون آن، انگيزهي دفاع در انسان سست خواهد شد. اما همهي شما هم به پرهيز از دستهبنديها و فعاليتها و دعواها و جنجالهاي سياسي ـ كه تباه كنندهي نيروهاي مسلح است و امام عزيزمان بارها آن را تكرار كردند ـ احتياج مبرم داريد.
من، يك نكتهي ديگر را اضافه كنم و آن اين است كه ما نميتوانيم به برادران جوان پرنشاط مؤمن انقلابي سپاه بگوييم متدين و با ورع و متقي و مواظب باشيد; اما در عين حال كه اين توقع را از آنها ميكنيم، به قدر لازم، معلم و مربي و روحاني در اختيار آنها نگذاريم. اين، نميشود. اين، تكليف مالايطاق و توقع زيادي است. اينجاست كه تكليف روحانيون محترم و علماي عظيمالشأن و فضلا نسبت به اين سازمان انقلابي و همهي نيروهاي مسلح ـ بخصوص سپاه ـ بسيار عاجل ميشود.
من، از همهي حوزههاي علميه و فضلاي جوان و هوشيار و آگاه و انقلابي درخواست ميكنم كه به دعوت نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران پاسخ مثبت بدهند و اين كار بزرگ را ـ تا آن جايي كه براي برادران سپاه تكليف مالايطاق و اصرار نباشد ـ انجام دهند. سپاه، براي ما خيلي قيمت دارد. امروز، سپاه سرمايهي ذيقيمتي براي انقلاب ماست. اين سرمايهي ذيقيمت را بايد حفظ كرد و حفظ همه جانبهي آن، تنها در صورتي انجام ميگيرد كه ما، هم به جهات مادي و هم به جهات معنوي و فكري آن برسيم. اين مسأله، بسيار مهم است.
اميدوارم انشاءالله شما عزيزان و برادران، روزبهروز در خط دفاع از انقلاب راسختر بشويد. كساني كه خيال ميكردند و خيال ميكنند چون جنگ تمام شد، پس دفاع هم تمام شد، اشتباه نكنند. جنگ، هنوز هم به صلح تبديل نشده است. ميبينيد كه طرف مقابل، چهقدر بهانهجويي ميكند. اگر غرور و بلندپروازي جهالتآميز از سوي سردمداران عراق نبود، امروز اين جنگ به صلح تبديل شده بود و شايد هرگز اين جنگ به وجود نميآمد; اما آنها مغرور و جاهل و غيرقابل اعتمادند و در مقابل وسوسههاي استكبار آسيبپذيرند.
ما قصد جنگ نداريم و از جنگ استقبال نميكنيم; اما واجب و لازم ميدانيم كه وقتي جهالتها و وسوسهها تهديدكنندهاند، آمادگي خود را به صورت صددرصد و كامل حفظ كنيم و اين، به ما تكليف ميكند كه نيروهاي مسلح ـ ارتش و سپاه و مخصوصا سازماندهي عظيم بسيج ـ را هيچوقت به فراموشي نسپريم.
اميدوارم خداوند شما و ما را موفق بدارد. يك بار ديگر، به همهي شما تبريك عرض ميكنم. اميدوارم روح مبارك و مقدس امام بزرگوارمان از همهي شما راضي باشد و روزبهروز، به آرمانهاي آن بزرگوار نزديكتر بشويد. شما را به خدا ميسپارم.
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته
قالالله الحكيم في كتابه: الم تركيف ضربالله مثلا كلمه طيبه كشجره طيبه اصلها ثابت و فرعها فيالسماء تؤتي اكلها كل حين باذن ربها
خدا را سپاسگزاريم كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را مصداق كامل اين آيهي مباركه مشاهده ميكنيم; همچنان كه در طول اين ده سال ـ مخصـوصا در سـالهاي سخت جنگ تحميلي ـ بارها و بارها اين حقيقت را در مورد سپاه مشاهده و تجربه كرديم.
در ابتدا، موفقيت برادران عزيز فارغالتحصيل دورههاي اخير دانشكدهي فرماندهي و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را تبريك عرض ميكنم. همچنين به معلمان و طراحان و برنامهريزان و مديراني كه اين دورهها را ترتيب دادند و اداره كردند و نيز به مجموعهي سپاه و فرماندهان كارآمد و متعهد آن، پيشرفتهاي روزافزون سپاه را مجددا تبريك عرض ميكنم كه انصافا همه براي ملت و انقلاب مبارك است.
آنچه كه امروز ميخواهم مطرح بكنم، در مرتبهي اول اين حقيقت است كه دفاع، جزيي از هويت يك ملت زنده است. هر ملتي كه نتواند از خود دفاع بكند، زنده نيست. هر ملتي هم كه به فكر دفاع از خود نباشد و خود را آماده نكند، در واقع زنده نيست. هر ملتي هم كه اهميت دفاع را درك نكند، به يك معنا زنده نيست. ما نميتوانيم چشم و قدرت تحليل داشته باشيم، توطئه عميق عنادآميز استكبار عليه اسلام و انقلاب و نظام اسلامي را ببينيم، در عين حال به فكر دفاع نباشيم. خدا آن روز را نياورد كه اين ملت و برگزيدگانش، از تهاجم عنودانهي خباثتآميز استكبار جهاني و در رأس آنها امريكا، دچار غفلت بشود.
انقلاب، به خاطر هويت و اسلامي بودن و تسليم نشدنش در مقابل ظلم ظالمان مستكبر عالم، در اين زمان مورد بغض و عناد مستكبران و قلدران عالم بوده و هست و خواهد بود. آنچه تمام نخواهد شد، بغض و عناد استكبار با ماست. ممكن است روزي احساس كنند فايدهيي ندارد و حمله و تهاجم را متوقف كنند. ممكن است روزي قدرت نظام جمهوري اسلامي، خيليها را در سطح عالم به اظهار دوستي و همراهي وادار كند; اما ممكن نيست كه هيچوقت دشمني سلسله جنبانان استكبار عالم و شيطان صفتان گمرهساز راه بنيآدم نسبت به انقلاب از بين برود.
تا اين دشمني وجود دارد، تهديد هست. تا تهديد هست، فكر و آمادگي دفاع بايد باشد. يكي از راههاي تبليغاتي موذيانهي دشمنان ما، همين است كه تا سخن از دفاع از انقلاب و نظام و كشور و ملتمان ميزنيم، بوقهاي تبليغاتي به كار ميافتد كه اينها جنگطلبند! جنگ طلب شماييد كه دنيا را از جنگ ميان انسانها پركردهايد. جنگ طلب شماييد كه به خاطر منافع خود، ملتهايي را سالهاي متمادي اسير آتش جنگ تحميلي ميكنيد; همچنان كه كردهايد.
ما جنگطلب نيستيم، ما در فكر دفاعيم. ما زنده و هوشياريم. ما از سرمايهي عظيم و ارزندهيي كه پيش ماست ـ يعني انقلاب و اسلام و نظاممان ـ غفلت نخواهيم ورزيد و از آن دفاع خواهيم كرد. اين، جنگطلبي نيست. اين، رويهي ماست. همهي آحاد ملت ـ مخصوصا نيروهاي مسلح ـ بايد بدانند كه آمادگي و هوشياري براي دفاع، تمام نشدني است و در اين مجموعهي عظيم ملت و سربازان و مدافعان انقلاب، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي جايگاه ويژهيي دارد.
سپاه، اين افتخار را دارد كه زادهي انقلاب است. ما به هيچيك از نيروهاي مسلح موجود در نظام جمهوري اسلامي، كماحترامي نميكنيم. همهي آنها ارزشمندند. امروز، ارتش جمهوري اسلامي ايران، يك ارتش آبرومند و پاك و مردمي است. نيروهاي انتظامي ما نسبت به اشباه و نظايرشان در دنيا، هر كدام به نوبهي خود در يك وضعيت استثنايي هستند; اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اين خصوصيت را دارد كه از درون دامان انقلاب روييده است. ديگران انقلابي شدند; اما سپاه انقلابي به وجود آمد. اين، خيلي امتياز است. شما برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، شايستهترين كساني هستيد كه بايد اين امتياز را قدر بدانيد و از آن پاسداري كنيد.
چند مطلب اساسي و حساس وجود دارد كه اجمالا بايد آنها را عرض بكنم:
اول اين است كه زمزمه و ادعاي محو شدن يكي از دو سازمان ارتش و سپاه به نفع ديگري، تمام شد. از اول هم درست نبود. امام عزيزمان، بارها و بارها اين را تكرار كرده بودند كه سپاه و ارتش، هر دو هستند و بايد باشند و تقويت هم بشوند. بعضيها در گوشه و كنار، زمزمه درست ميكردند; اما قاطعا گفتيم و مشي كرديم و انشاءالله اين طريق را ادامه خواهيم داد كه هر دو سازمان بايد با قدرت بمانند. من، امروز خوشحالم كه ميبينم ميتوانيم اين دو سازمان را براي دو مأموريت، در خدمت نظام و ارزشهاي اسلامي نگهداريم.
بارها گفتهايم و انشاءالله اين گفته را در عمل و برنامهها و آييننامهها به صورت دقيقي پياده خواهيم كرد كه مأموريت اصلي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، عبارت از دفاع مسلحانه از انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است. اين، مأموريت اصلي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است; همچنانكه مأموريت اصلي ارتش جمهوري اسلامي، دفاع از مرزهاي كشور است. البته، در آن وقتي كه تهاجم شديدي نسبت به مرزها تحقق پيدا بكند ـ مثل دوران هشتسالهي جنگ ـ سپاه پاسداران با همهي ساز و برگ و امكانات، به مرزها خواهد شتافت و تكليف خودش را كه حفاظت از انقلاب و نظام است، در مرزها انجام خواهد داد.
به نظر من، سه مأموريت عمده براي سپاه وجود دارد كه اينها را بايد توجه كنند:
اول، دفاع مسلحانه از انقلاب و نظام اسلامي است كه اين، مأموريت محوري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است. دوم، سازماندهي و آموزش ارتش بيست ميليوني است. اين ارتش كه اول بار، امام عزيزمان در اولين ماههاي انقلاب بر زبان مباركشان جاري كردند و از آن ياد نمودند، بايد وجود خارجي پيدا كند. سخنان امام بزرگوار و فقيد عزيز ما، نبايد مثل امواجي در فضا گم بشود و بتدريج محو گردد. بعكس، اين سخنان بايد روزبهروز، به عمل نزديكتر شود. نبايد روزبهروز كمرنگ بشود; بلكه بايد پررنگتر بشود و تجسم و تبلور پيدا كند.
ما حقيقتا بايد يك ارتش مردمي متشكل از بيست ميليون جمعيت در اين كشور داشته باشيم كه امروز هنوز نداريم. البته، آحاد مردمي زيادي به جبههي جنگ شتافتند و مبارزه و جانفشاني كردند و بعضي از بسيجيان به مقام فرماندهيهاي والا در سپاه پاسداران نايل شدند و خود يك فرماندهي بزرگند و امروز هم در سپاه هستند; اما به همان چيزي كه امام(ره) فرمودند، احتياج داريم: ارتشي متشكل از بيست ميليون جمعيت; ارتشي كه وقتي صلا و ندا داده شد، به فاصلهي چند ساعت، در مراكز و يگانهاي خود مستقر بشوند; ارتشي كه فرمانده و يگان خود را بشناسند، حتي نقطهي استقرار خود را بشناسند و بدانند ساز و برگشان كجاست و در اختيار بگيرند و آموزشهاي لازم را داشته باشند. ما بايستي چنين ارتشي را داشته باشيم. چه نهادي اين ارتش را درست خواهد كرد؟ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي. اين، حداقل نيمي از مأموريت سپاه را تشكيل خواهد داد. اين، كاري است كه بايد سپاه بكند و متناسب با سپاه است و لاغير.
مأموريت سوم، همان چيزي است كه امروز سپاه پاسداران در قالب سپاه قدس يا نيروي قدس، از آن ياد ميكند و امام بزرگوارمان تشكيل هستههاي مردمي حزبالله در سراسر جهان را يكي از آرزوهاي خود و يكي از دستورهاي كار آيندهي انقلاب اسلامي در سطح جهان قرار دادند. بيشك، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، در اين مورد مأموريتي خواهد داشت.
ما نميگوييم به جايي لشكركشي ميكنيم و در امور ديگران دخالت خواهيم كرد; اما ميگوييم كه نيروي نظامي منظم انقلابي مجرب در اولين كشوري كه با انقلاب اسلامي پديد آمده است، يقينا در قبال هستههاي مسلح حزبالله در سراسر جهان خالي از مسؤوليت نيست. كيفيت اين مسؤوليت، بايستي به تناسب و مقتضيات روشن بشود.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اگر بخواهد اين سه مأموريت را درست انجام بدهد، اولا احتياج دارد كه سازماندهي خود را هر چه قويتر و مستحكمتر بكند. اين، بار سنگيني است كه فقط ميتواند بر دوش يك سازمان مستحكم و يك بنيهي قوي سازماني قرار بگيرد ولاغير. بايد سازماندهي سپاه هرچه قويتر بشود. به گسترش بيرويه و كمي اعتقادي ندارم. به توان بالاي كيفي، اعتقاد دارم. آن چيزي مملكت را نجات خواهد داد و انقلاب را به صورت مسلحانه حفظ خواهد كرد و براي حراست از آن، پشتگرمي و اميد مسؤولان و ملت را تشكيل خواهد داد، يك سازمان متشكل و نيرومند و قوي است، نه يك سازمان گستردهيي كه عليرغم گسترش، بنيهي كافي و توان لازم را نداشته باشد.
البته اين گسترش، در هنگام لازم انجام خواهد گرفت. من، به برادران مسؤول در سپاه گفتم كه در هنگام لازم، سپاه بايد بتواند به سه برابر خود تبديل بشود. يعني اگر ما مثلا امروز پانزده لشكر سپاهي داريم، بايد اين انعطاف و قدرت و توانايي سازماني در او باشد كه در وقت لازم، هر يك گروهان سپاه، به يك گردان تبديل شود. به عبارت ديگر، پانزده لشكر در آن واحد، به چهل و پنج لشكر تبديل شود. سپاه، بايستي اين قدرت انعطاف و تبديل را داشته باشد و از نيروهاي بسيج سرشار و پر بشود تا بتواند كارش را انجام بدهد. اين، براي روزهاي استثنايي و بسيج است; اما در حال عادي، همان بنيهي نيرومند ـ اما نه چندان گسترده ـ با سازماندهي بسيار قوي و داراي انعطاف لازم است.
ثانيا، به آموزش بايد توجه كند. اين آموزشي كه شما در دانشكدهي فرماندهي و ستاد و همچنين دانشكدههاي ديگر غير از اين دانشكده ـ مانند دانشكدهي افسري و جاهايي از اين قبيل ـ ميدهيد، وسيلهي خوبي است كه بايد انشاءالله در ترتيبات و تنظيمات سپاه وارد شود و برادران سپاهي را از ابتداي ورود، به شكل مناسب با آيين و رزم سپاهيگري آشنا بكند. البته، در كنار اين آموزشها، آموزش دين و اعتقاد و ايمان است كه از آن مهمترينهاست.
من، همينجا اين نكته را هم بگويم كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اين فضايل و مناقبي را كه گفتيم و بسياري را هم كه نگفتيم، خواهد داشت; در صورتي كه داراي دين و تقوا و ايماني باشد كه از او انتظار ميرود. يعني فرزندان سپاه و برادران سپاهي، مظهر ايمان و تقوا باشند. براي اين كار، نمايندگي وليفقيه در سپاه پاسداران، محور و نقطهي مركزي و اصلي است. از اول، در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ـ حتي قبل از آن كه قانون سپاه تدوين بشود ـ جايگاه بالا و برجستهيي را براي نمايندهي امام داشتيم. اين، براي آن است كه سپاه بايد ارتباط معنوي را با نقطه و مركز رهبري و ولايت حفظ بكند و دايما درس ايمان و تقوا در سرتاسر اين پيكرهي عظيم و كارآمد دميده بشود.
سياسي، عقيدتي و بحثها و درسها و آموزشهاي اعتقادي، همه و همه مربوط به همين مركز معنوي و روحاني است و برادراني كه در اين بخش كار ميكنند و نمايندگان مقام ولايت محسوب ميشوند، شأن والا و سهم وافري در ادارهي صحيح نظام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي دارند. البته، آموزشهاي نظامي و فني به جاي خود و آموزشهاي ديني و اعتقادي و سياسي هم به جاي خود، هر كدام بايستي به صورت كامل وجود داشته باشد.
ثالثا، لازم است كه به نظم و انضباط توجه كند. من، امروز بحمدالله نشانههاي نظم را در اينجا ميبينم. نظم و انضباط، يك چيز طاغوتي و تشريفاتي نيست; بعضيها اشتباه نكنند. اين كه شما در تمام ارتشهاي دنيا ميبينيد كه حتي از روزهاي بسيار قديم و باستاني، نيروهاي نظامي با نظم و آيين خاصي خو ميگرفتهاند، به خاطر مصلحتي است. همهي مردم دنيا در طول زمانها، بر يك امر باطل و بيهوده اتفاق نكردند كه خيال كنيم اگر نظامجمع يا صف منظم يا سلام نظامي يا فرم لباس و يا ادب و انضباط نظامي انجام ميگيرد و رعايت ميشود، كارهاي طاغوتي و غلطي است; چون در ارتش دوران طاغوت، چنين چيزهايي بوده است! نه، ارتش دوران طاغوت، از اين جهت چيز بدي نبود; از جهات ديگر بد بود.
نظم، چيز خوبي است و در همهي ارتشهاي دنيا وجود دارد و هيچ ارتشي بدون نظم و انضباط دقيق و وسواسآميز، كارايي لازم را نخواهد داشت. آن كسي كه در يك حركت محدود قدرت دارد و نظم و نظر فرمانده را دقيقا رعايت ميكند، در ميدانهاي سخت هم توانايي خواهد داشت كه دقيقا نظر فرمانده را رعايت بكند و به اجتهاد شخصي و نظر خود عمل نكند.
شكل و آرايش ظاهري و منظم بودن لباس و منظم بودن حركات و آداب نظامي در سپاه، بايستي روزبهروز تقويت بشود. البته، سپاه يك سازمان انقلابي است و هيچ اصراري بر اينكه اين آداب را از ارتشهاي معمول دنيا يا حتي از ارتش جمهوري اسلامي ايران ـ كه آن هم يك ارتش انقلابي است ـ كپيه كند، نيست. ميتواند آدابي را به وجود آورد; اما به هر حال، آداب را لازم دارد. آنچه ما اصرار داريم، وجود آداب و سنن و رسوم انضباطآميز است. اگر از تجربيات ديگران استفاده كرديد، اشكالي ندارد و اگر توانستيد خود شما هم بهوجود آوريد ـ به شرط آن كه چيز پخته و خوبي باشد ـ آن هم اشكالي ندارد. بنابراين، نظم و سلسله مراتب و رعايت فرماندهي و وحدت و تمكن و اقتدار و دستور فرماندهي، يكي از كارهاي لازم است كه بايد انجام بگيرد.
رابعا، توجه به تجهيزات است. بدون تجهيزات، كار دشوار و تلفات زياد خواهد بود. ما برآنيم كه انشاءالله مدرنترين و بهترين تشكيلات و تجهيزات را تا حدي كه امكانات كشور اجازه بدهد، براي نيروهاي مسلح ـ هر كدام به تناسب نيازشان ـ از جمله براي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي فراهم بكنيم. بايد فراهم بشود، اينها لازم است. اگر ما اينها را داشتيم، انشاءالله سپاه را به صورت قوي و مقتدر ـ همانطوري كه امام عزيزمان ميخواستند ـ خواهيم داشت.
يك بار ديگر، نكتهيي را كه بارها از زبان امام بزرگوارمان صادر شده بود، براي شما بازگو ميكنم و آن اين است كه نيروهاي مسلح، نبايد در دستهبنديهاي سياسي دخالت كنند. معناي اين حرف، آن نيست كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سياست نفهمد. نه، سياست به وسيلهي همهي آحاد ملت ـ حتي نيروهاي نظامي ـ بايد فهميده بشود. آنچه لازم است، قدرت تحليل سياسي است. آنچه ممنوع است، ورود در دستهبنديها و كارهاي سياسي است. اينها را از هم تفكيك كنيد.
همهي شما، به درك صحيح نظامي و سياسي و فهم سياستهاي رايج دنيا احتياج داريد. بدون آن، انگيزهي دفاع در انسان سست خواهد شد. اما همهي شما هم به پرهيز از دستهبنديها و فعاليتها و دعواها و جنجالهاي سياسي ـ كه تباه كنندهي نيروهاي مسلح است و امام عزيزمان بارها آن را تكرار كردند ـ احتياج مبرم داريد.
من، يك نكتهي ديگر را اضافه كنم و آن اين است كه ما نميتوانيم به برادران جوان پرنشاط مؤمن انقلابي سپاه بگوييم متدين و با ورع و متقي و مواظب باشيد; اما در عين حال كه اين توقع را از آنها ميكنيم، به قدر لازم، معلم و مربي و روحاني در اختيار آنها نگذاريم. اين، نميشود. اين، تكليف مالايطاق و توقع زيادي است. اينجاست كه تكليف روحانيون محترم و علماي عظيمالشأن و فضلا نسبت به اين سازمان انقلابي و همهي نيروهاي مسلح ـ بخصوص سپاه ـ بسيار عاجل ميشود.
من، از همهي حوزههاي علميه و فضلاي جوان و هوشيار و آگاه و انقلابي درخواست ميكنم كه به دعوت نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران پاسخ مثبت بدهند و اين كار بزرگ را ـ تا آن جايي كه براي برادران سپاه تكليف مالايطاق و اصرار نباشد ـ انجام دهند. سپاه، براي ما خيلي قيمت دارد. امروز، سپاه سرمايهي ذيقيمتي براي انقلاب ماست. اين سرمايهي ذيقيمت را بايد حفظ كرد و حفظ همه جانبهي آن، تنها در صورتي انجام ميگيرد كه ما، هم به جهات مادي و هم به جهات معنوي و فكري آن برسيم. اين مسأله، بسيار مهم است.
اميدوارم انشاءالله شما عزيزان و برادران، روزبهروز در خط دفاع از انقلاب راسختر بشويد. كساني كه خيال ميكردند و خيال ميكنند چون جنگ تمام شد، پس دفاع هم تمام شد، اشتباه نكنند. جنگ، هنوز هم به صلح تبديل نشده است. ميبينيد كه طرف مقابل، چهقدر بهانهجويي ميكند. اگر غرور و بلندپروازي جهالتآميز از سوي سردمداران عراق نبود، امروز اين جنگ به صلح تبديل شده بود و شايد هرگز اين جنگ به وجود نميآمد; اما آنها مغرور و جاهل و غيرقابل اعتمادند و در مقابل وسوسههاي استكبار آسيبپذيرند.
ما قصد جنگ نداريم و از جنگ استقبال نميكنيم; اما واجب و لازم ميدانيم كه وقتي جهالتها و وسوسهها تهديدكنندهاند، آمادگي خود را به صورت صددرصد و كامل حفظ كنيم و اين، به ما تكليف ميكند كه نيروهاي مسلح ـ ارتش و سپاه و مخصوصا سازماندهي عظيم بسيج ـ را هيچوقت به فراموشي نسپريم.
اميدوارم خداوند شما و ما را موفق بدارد. يك بار ديگر، به همهي شما تبريك عرض ميكنم. اميدوارم روح مبارك و مقدس امام بزرگوارمان از همهي شما راضي باشد و روزبهروز، به آرمانهاي آن بزرگوار نزديكتر بشويد. شما را به خدا ميسپارم.
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته