پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

متن كامل بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار فرماندهان و گروهى از پرسنل نيروى انتظامى

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
در ابتدا ايام مربوط به بزرگداشت و معرفى نيروى انتظامى را به همه شما حضّار محترم و فرماندهان زحمتكش و سختكوش نيروى انتظامى و يكايك آحاد اين نيروى پهناور و سراسرى تبريك عرض مى كنم و براى تلاشها و زحماتتان، به همه شما صميمانه خسته نباشيد مى گويم.
در همه جا، نيروى انتظامى يك فصل مشترك ميان آحاد مردم در كوچه و خيابان و مسكن و محل كار و جاده و بيابان و مرز - هرجا كه مردم هستند - و ميان دستگاه اداره كننده كشور است. در واقع، آن نمونه و مسطوره اى كه مردمِ همه جا، از مأمور دولتى و خدمتگزار مردم در كسوت خدمتگزاران دولتى، به چشم خود مشاهده مى كنند، نيروى انتظامى است؛ لذا همه خصوصياتى كه در نيروى انتظامى وجود دارد، خواهى نخواهى در ذهن آحاد مردم، بر خصوصيات دستگاه مدير كشور منطبق مى شود.
اگر ما عرض كرديم كه نيروى انتظامى بايد مظهر عزّت و اقتدار و رحمت باشد - و تأكيد هم مى كنيم - اين در واقع نوعى نشان دادن عزّت و اقتدار و رحمت مديريّت كشور است. به چه كسى؟ نه به يك قشر خاص، نه به مردم معيّنى از آحاد كشور يا در منطقه اى از مناطق كشور؛ بلكه به همه. چرا؟ چون نيروى انتظامى همه جا هست. من در اين جا خصوصيت امانت در برابر عِرض و مال و جان و محارم و خانه و محل كار مردم را اضافه مى كنم. رعايت امانت، يكى از اساسيترين و مهمترين كارهاست.
زحمات نيروى انتظامى، دقيقاً همان چيزهايى است كه به اين نيرو ارزش مى بخشد؛ مردم هم آن را مى بينند و احساس مى كنند. آن كسى كه در خانه خود با آرامش شب را صبح مى كند، يا محل كسب خود را در منطقه اى دور از دسترس خود رها مى كند و در خانه آرام مى خوابد، به شما مطمئن است. آن كسى كه به تنهايى سوار خودرو مى شود و يك جاده ى طولانى را در پيش مى گيرد كه ساعتهاى متمادى بايد در اين جاده طى طريق كند، او به اعتماد شماست؛ چون شما حاضريد؛ چون شما شانه هاى خود را زير بار اين خدمت بزرگ داده ايد؛ چون شما در مقابل خطراتى كه متوجه اوست، سينه سپر مى كنيد. لذا او احساس آرامش مى كند؛ اين خيلى افتخار است.
بزرگترين خصوصيت اجتماعى و نياز يك جامعه، چند خصوصيت است. يكى از اين چند خصوصيت، «امنيت» است. اگر امنيت نباشد، بسيارى از خيرات جامعه، از آن جامعه رخت خواهد بست. امنيت را در بخش عظيمى از زندگى و حيات اجتماعى و فردى مردم، نيروى انتظامى تأمين مى كند. اين را بايد نعمتى از خدا متوجّه به خود بدانيد. هركسى كه در اين نيرو و در اين لباس خدمت مى كند، بايد احساس كند كه اين خدمت، يك نعمت و يك بركت الهى است؛ آن را قدر بداند. قدر دانستن هم به اين است كه براى آن، حقيقتاً از وجود خود مايه بگذارد.
من به شما عرض كنم: ما در نيروى انتظامى و در بسيارى از بخشها، از نيروى انسانى مؤمن، كارآمد، توانا، هوشيار و داراى حظّ وافر از تجهيز علمى، برخورداريم. در نيروى انتظامى، انسانهاى مؤمنى وجود دارندكه حقيقتاً آن امتحانى كه براى آنها پيش مى آيد، شايد كمتر كسى بتواند در مقابل آن امتحان به طور كامل سربلند بيرون آيد؛ اما مى دانيم و خبر داريم كه عناصرى از اين نيرو هستند كه به خاطر روح امانت، در مقابل اين امتحانهاى سخت، سربلند بيرون مى آيند. اينها خيلى با اهميت است. اگر نيروى انتظامى با اتّكاء به اين انسانهاى مؤمن و به اين نظامى كه انسان مؤمن مى پرورد، بخواهد به اهداف والايى كه اين نيرو دارد، برسد - كه ان شاءاللَّه هم مى تواند به آن اهداف برسد - بايد همه تلاشها و همّتها متوجّه به اين قضيه شود؛ يعنى شما كار را به عنوان يك خدمت و به عنوان يك وظيفه و آن امكان قانونى را كه در اختيار شماست، به عنوان يك ابزار تقرّب الى اللَّه بنگريد و در نظر بگيريد.
هميشه فساد انسانها آن وقتى شروع مى شود كه آن اختيار و امكانى را كه در دست آنهاست، به عنوان يك ابزار شخصى به حساب بياورند، نه به عنوان يك ابزار براى انجام وظيفه الهى. اين آن نقطه انحطاط و انحراف است. همه جا انسانهاى والا آن انسانهايى هستند كه همه آنچه را كه در اختيار دارند، متعلّق به خدا و وظيفه خدايى مى دانند و آن را در راه وظيفه الهى - آن جايى كه جاى صرف آن است - بى دريغ صرف مى كنند. افتخارى براى نيروهاى مسلّح ما - از جمله نيروى انتظامى - بالاتر از اين نيست كه در مواردى، نشان داده كه آماده است آنچه را كه در اختيار دارد، در راه خدا مصرف كند.
مراقب باشيد خطّ مستقيم و راه شناخته شده و درست را - كه راه وظيفه و راه قانون است - از دست ندهيد و رها نكنيد. انسان وقتى با مردم مواجه است، كار ظرافت پيدا مى كند. هم انجام وظيفه، هم نشان دادن اقتدار قانون، هم جلوگيرى از هرگونه تخطّى و تجاوز از قانون، هم نشان دادن صلابت انجام وظيفه، هم نشان دادن رحمت؛ ببينيد مرز اينها چقدر به هم نزديك است و چقدر اين خطّى كه از ميانه اين همه نشانه و علائم مى گذرد، خطّ ظريفى است. هرچه موفقيّت در اين نظام و براى اين مردم به وجود آمده است، براى رعايت همين خصوصيات است. از طرفى رعايت وظيفه و رعايت قانون؛ از طرفى محبّت به مردم، به كسانى كه انسان با آنها مواجه مى شود؛ سختگيرى در موارد تخلّف؛ در عين حال محبّت و گذشت در موارد قابل گذشت؛ خود را، احساسات خود را، شأن خود را در مقابل وظيفه ناديده گرفتن؛ ابزار قانونى را، امكان شخصى را به عنوان وسيله اى براى تقرّب الى اللَّه به كار بردن. ببينيد؛ وقتى همه اين چيزها با هم شود، آن وقت فضل و كمك و تأييد الهى حتمى است. خداى متعال در اين مدّت، اين ملت و امام بزرگوار ما را - كه انصافاً مظهر همه اين خصوصيات بود - به كمك همين خصوصيات تأييد و كمك كرد و پيش برد.
هرچه ما در دنيا تخطّى مشاهده مى كنيم و فساد و انحطاط و انحراف از جاده انسانيت مى بينيم، به خاطر اين است كه اين مرزها به هم ريخته است؛ حرفهايى مى زنند، برطبق آن حرفها عمل نمى كنند؛ ادّعايى مى كنند، علناً برخلاف آن ادّعا رفتار مى كنند؛ ادّعاى حقوق بشر و بوق دعوى حقوق بشر آنها گوش همه را كر مى كند؛ اما در مقابل چشم همه، هواپيماهاى اسرائيلى مى آيند و مردمِ بى پناه لبنان را بمباران مى كنند و چقدر انسانهاى بى گناه را مى ترسانند، يا مجروح مى كنند، يا به قتل مى رسانند و چشمهاى ناظر جهانى همين طور بى تفاوت نگاه مى كنند! قول بدون عمل؛ ادّعاى دروغ! لذاست كه از ديد صاحب نظرانى كه امروز مسائل دنيا را با دقّت زيرنظر دارند - حتى غيرمسلمان - آينده براى نظامهاى مادّى دنيا، آينده روشنى نيست؛ آينده براى كسانى كه در راه خدا حركت نمى كنند، آينده تيره و مبهمى است: تعارضهاى انسانى، تعارضهاى جغرافيايى، گسترش فقر و محروميت در سرتاسر دنيا، گرفتارى آن كسانى كه ثروتهاى دنيا را براى خودشان جمع كرده اند، نابودى و تباهى نسلهاى گوناگونى كه امروز پى درپى در دنيا وارد ميدان مى شوند؛ نسل جوان و نسل كودكان. اين، درست بعكسِ آفاق امّت اسلامى و ملتهايى است كه متمسّك به معنويت باشند؛ راه خدا و ضوابط خدايى و اخلاق حقيقى انسانى را رعايت كنند. براى همين هم هست كه ملت ما توانسته است در مقابل اين همه دشمنى بايستد. دشمنيهايى كه با ملت ما مى شود، حقيقتاً بى نظير است؛ اما با وجود همه اينها، اين ملت توانسته است راه خود را ادامه دهد و پيشرفت كند. البته مشكلات برسر راه ما زياد است؛ ليكن وجود مشكل، هرگز يك راهرو جدّى و مؤمن را از ادامه حركت باز نمى دارد و يك ملت را متوقّف نمى كند. على رغم اين همه مشكلات، ان شاءاللَّه اين ملت پيش خواهد رفت.
توصيه مؤكّد من به شما مسؤولان نيروى انتظامى، آحاد نيروى انتظامى، خدمتگزاران زحمتكش و خدوم و غالباً گمنام اين نيرو - كه با اين كه جلوِ چشم همه هستيد، درعين حال خدمات و زحمات و رنجهاى شما نديده گرفته مى شود - اين است كه كار خود را خدمت و وسيله تقرب الى اللَّه بدانيد و براى خدا كار كنيد. هرچه مى توانيد از ضعفهاى كار خودتان كم كنيد؛ هرچه مى توانيد احساسات و خواست شخصى را در محيط كار دخالت ندهيد؛ خود را و كسانى را كه در حوزه كار شما تلاش مى كنند، به انضباط و دقّت و جدّ و جهد در كار آموزش دهيد. اين جدّ و جهد، اين انضباط و اين سختگيرى بر خود، خواهد توانست آبروى نيروى انتظامى را به حدّ اعلى برساند؛ مردم را با زحمات و مشكلات شما بيش از گذشته آشنا كند؛ پيش خداى متعال هم وسيله روسفيدى است.
در مجموعه خدمتگزاران كشور، شما يك عضو فعّال هستيد و جا دارد كه هرچه مى توانيد، روش كار و رفتار و كيفيّت عمل را به سمت نقطه مطلوب نزديك كنيد. كارى كنيد كه وقتى نام نيروى انتظامى آورده مى شود، مردم از لحاظ روحى، هم احساس امنيت و آرامش كنند، هم مظهرى از وظيفه شناسى همراه با عزّت و سربلندى را در مقابل خودشان مشخّص نمايند. اين آن نقطه اى است كه براى نيروى انتظامى حقيقتاً مايه فلاح و رستگارى است. اميدواريم خداى متعال به همه شما توفيق دهد و بتوانيد آن چنان كه خواست خداى متعال و وظيفه حسّاس ما در اين دوران است، اين تكليف مهم و اين شغل حساس را ان شاءاللَّه به پيش ببريد و روزبه روز وضع نيروى انتظامى را به سمت كمال واقعى آن نزديك كنيد و ان شاءاللَّه رفتار شما مورد قبول الهى و مورد رضاى حضرت بقيةاللَّه ارواحنافداه باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته