بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
بنده هر سال در چنين روزهايى شخصاً درخت مىكارم و اين كار مخصوص امسال نيست. ولى
امسال، تعمّداً انتخاب كردم كه اين درختكارى و احترام به گياه و تجليل از منطق
نگاهبانى از منابع طبيعى و فضاى سبز، در ملأ عام انجام گيرد؛ چون احساس مىكنم
حقيقتاً كشور به اين قضيه بهطور جدّى نيازمند است. درخت، مظهر حيات در طبيعتى است
كه ما آن را بانگاه عاميانه، بىجان مىپنداريم. درخت و گياه، در استفادهى از
منابع غيرقابل دسترسى در اعماق زمين و در ميان ذرّاتِ خاك و تبديل آنها به يك موجود
مجسّمِ زيباى بالندهى رشد يابندهى زنده، نمايشگر يك معجزهى عظيم الهىاند. درخت
و گياه، تاكنون تنها راهروهايى هستند كه انسان از طريق آنها توانسته به منابع عظيم
و متنوّع غذايى در زير خاك دسترسى پيدا كند؛ آن منابع را استحصال نمايد و عالم وجود
و زندگى بشر را از آن بهرهمند سازد.
اين گياهى كه متأسفانه در لابلاى چرخ و پَرِ صنعت - بخصوص در كشورهايى كه تازه با
صنعت آشنا مىشوند - چنين مورد تحقير قرار مىگيرد، مايهى حقيقى وجود انسان است.
يعنى منبع بىپايان مواد حياتى و غذايى درونِ خاك، تبديل به گياه مىشود و از گياه
به انسان تبديل مىگردد؛ حال يا به واسطهى حيوان، يا بدون واسطهى آن. اين است كه
«وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ»(185)؛ من و شما منتسب به نطفهاى هستيم كه
توليد شدهى از مواد گياهى و حيوانى است كه اينها فرآوردهى خاكند. پس با يك واسطه
يا دو واسطه، همهى آحاد بشر و همهى آحاد حيوان، متولّد از خاكند؛ «مِنْها
خَلَقْناكُمْ»(186) و واسطه هم گياه است. اگر گياه نباشد، انسان نيست. اگر گياه
نباشد، حيوان نيست. با توجّه به چرخهى پيچيدهى طبيعت و تأثير متقابل آب و هوا و
خاك و درخت بر روى يكديگر، اگر گياه نباشد هوا هم نيست. گياه يك پايهى اساسىِ وجود
است؛ ولى متأسفانه ما گياه و درخت را با اين چشم نگاه نمىكنيم. از اين روست كه
مراتع تخريب مىشوند، جنگلها تخريب مىشوند و درختها و باغها در محيطهاى شهرى - حتى
در محيطهاى غير شهرى احياناً به توهّمِ منافع موهوم - از بين مىروند.
من امروز از بعضى آقايان كه در نمايشگاه گل و گياه توضيح مىدادند، راجع به اهميت
صنوبر، موادى كه صنوبر مىتواند براى ما به وجود بياورد و كارهاى تحقيقاتى كه روى
صنوبر انجام گرفته، مطالبى شنيدم. يادم آمد چندى پيش - شايد دو سه سال قبل - گزارشى
به دستم رسيد از فردى كه شكايت كرده بود كه در يك مجموعهى عظيم در محلّى نه چندان
دور از تهران، چندين هزار درخت صنوبر را، چند نفر سرمايهخواه - نبايد گفت
سرمايهدار يا سرمايهگذار؛ سرمايهخواه - قطع كردهاند براى اينكه در آن مكان يك
مجموعهى ساختمانى بسازند و فلان قيمت بفروشند! اينگونه بىاعتناييها به گياه، به
درخت، به باغ و به عوامل طبيعىِ حيات و وجود، براى كشور ضايعه آفرين است. ما كشورى
داريم كه از لحاظ وسعت خاك، يكى از كشورهاى غنى است. گفته مىشود آب كم داريم و
البته درست است؛ اما به تجربه دانسته شده است كه با آب كم هم - همراه با صرفهجويى
و روشهاى علمى - مىشود زمين را آباد كرد. ما اگر تلاش كنيم؛ اگر از روشهاى علمى
استفاده كنيم و مديريّت درست را بهكار ببريم، با همين ميزان موجودى آبى كه در
ايران داريم، مىتوانيم اين سرزمين وسيع را يكپارچه پوشش گياهى دهيم. براى ما
مايهى شرمندگى است كه با وجود اين كشور غنى، محصولات گياهى و حتّى مواد غذايى لازم
را از ديگران بگيريم. درست مثل كشورى كه زمين و امكانات و اين تاريخ عظيم كشاورزى
را ندارد. اين وضعيت را بايد شما آقايان - شما مسؤولان و وزراى ذىربط - به يك
وضعيت درست تبديل كنيد.
ما بايد بتوانيم با برنامهريزيهاى دقيق، با مديريّت قوى و با اصرار و جديّت در
كار، خودمان را از تضييع خسارتبارِ منابع حياتى و طبيعى - مانند درخت و آب و خاك -
نجات دهيم. البته كارهاى بسيار خوبى شده است - مقدارى را من مىدانستم، مقدارى هم
امروز در اينجا اطّلاع پيدا كردم - اما اين كارها را بايد به طور جدّى دنبال كنيم.
بايد در مراحل عملى، با اصرار به دنبال تحقّق اهداف سازنده باشيم. براى ما مسألهى
محيط زيست يا حفظ منابع طبيعى، مسألهاى تجمّلاتى و درجهى دو نيست؛ يك مسألهى
حياتى است. در تلاش ما براى توسعهى كشور، اولويّت بايد در اين بخش باشد. تكيه هم
بايد روى اين بخش باشد. حتّى گرايش به صنعت بايد با توجّه به اين بخش باشد تا كشور
بتواند استفاده كند؛ تا ما كه كشورى هستيم بهطور طبيعى از طبيعتِ خوب و مناسب
برخوردار - بههرحال امكانات اقليمى هست و آنچه تخريب شده است، بهدست بشر تخريب
شده است - بتوانيم از اين امكانات استفاده كرده و آنها را زياد كنيم و نگذاريم آن
منابع از بين برود.
مسألهى كويرزدايى و بيابانزدايى بايد جزو كارهاى اساسى باشد و در برنامهى جدّى
قرار گيرد. همين موردى كه الان اشاره شد - كارى كه گفتند انجام گرفته؛ آبخواندارى
- خوب است. نام خوبى است، كار خوبى هم هست؛ استفاده از سيلابها به نحو صحيح و درست،
با شكلهاى صحيح. بايد اين طرحها و امثال اين طرحها انجام شود. طرحهاى متعدّدى از
اين قبيل را مىشود پيشبينى كرد كه به سرمايهگذاريهاى كلان هم نيازى ندارد و فقط
با ابتكار، دنبالگيرى، دلسوزى و هماهنگى بخشهاى مختلف با يكديگر، تحقّق پيدا
مىكند.
اميدواريم كه انشاءاللَّه همه - هم دولت، هم آحاد ملت و هم مسؤولان بخشهاى مختلف -
به مسألهى مهمِّ حفظ منابع طبيعى، گياه، درخت، كشاورزى، استفادهى بهينه از آب،
خاك و امكانات گوناگون ديگر، بهطور جدّى بپردازند و ما در برنامهى آينده -
برنامهى سوم - مشاهده كنيم كه اولويّت با اين كارهاست. اين كارها قاعدهاش دركشور
خود ماست. امكانش، ذوقش، هوشش، تواناييهايش در اينجا بحمداللَّه هست. در واقع
احياى آن چيزى است كه وجود دارد؛ وام گرفتن و دريوزگى در آن نيست و جوشيدن امكانات
درونى كشور و ملت است. انشاءاللَّه غلبه با اين طرف باشد. جهتگيرى اين باشد كه
بتوانيم براى آيندهى اين بخش، اميدهاى بيشترى را در دلهاى خودمان زنده كنيم. من از
همهى شما برادران و خواهران عزيز به خاطر زحماتى كه كشيديد تشكّر مىكنم.
انشاءاللَّه موفّق باشيد. از مسؤولان محترم به خاطر تلاشى كه مىكنند تشكّر مىكنم
و اميدوارم خداوند توفيق دهد كه اين تلاش را مضاعف كنند.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
185) فاطر: 11
186) طه: 55