بسماللهالرحمنالرحيم
به همهي آقايان محترم و برادران عزيز كه ميهمانان ارجمند جمهوري اسلامي و مجاهدان فيسبيلالله هستند، خير مقدم و خوشآمد عرض ميكنم و از خداوند متعال مسألت مينمايم كه اين اجتماعات و گفتگوها و تلاشهايي را كه شما به آن مشغوليد، مشمول فضل و رحمت خود قرار بدهد و بركت ببخشد; چون نه فقط يك ملت، بلكه دنياي اسلام چشم انتظار كارهاي شماست.
امروز، اگرچه در محافل سياسي و در گفتگوهاي سياسيون عالم، مسألهي افغانستان يك مسألهي صرفا سياسي و بينالدولي است; اما از نظر ملتهاي مسلمان، يك مسألهي اسلامي است كه به سرنوشت دنياي اسلام و آيندهي بينالملل اسلامي ارتباط تام و تمامي دارد.
آنچه بحمدالله، هم براي همهي مسلميني كه از مسايل جاري اين منطقه و افغانستان مطلع و آگاه هستند و هم بخصوص براي ملت افغانستان و ايران مايهي خشنودي و خوشحالي است، اين است كه مبارزات شما پس از سالها رنج و زحمت، به يك نتيجهي مقطعي و مرحلهيي نايل آمد و ثابت شد كه يك ملت، هر چند هم تنها و مستقل و عليالظاهر بيپناه باشد، اگر جهاد كرد، خداي متعال به او كمك ميكند و با ارادهاش معادلات جهاني را به هم خواهد زد ـ كه به هم زد.
كسي باور نميكرد كه ملت افغانستان خواهد توانست نيروهايي را كه با كميت زياد و با اراده و تصميم قاطع وارد افغانستان شده بودند، از اين كشور بيرون كند. جز ملت افغانستان، هيچكس ديگر نبود كه بتواند اين كار را بكند. اگر كسي، دولتي، سياستي، ادعا كند كه او در چنين كاري مؤثر بوده است، حتما گزافه است. فقط ارادهي ملت افغانستان و جهاد بزرگ و بسيار مرارتبار اين ملت مؤثر بوده است.
اگر شما جهاد نميكرديد و اگر آن جبهههاي سخت و محروم از اوليات زندگي، با آن فداكاري تلاش نميكردند، ممكن نبود دشمن از خاك افغانستان بيرون برود. البته، تغيير سياستها در داخل شوروي هم مؤثر بود، اما آن چيزي كه زمينهي تغيير سياست را فراهم ميكرد، جهاد ملت افغانستان بود; والا ملتي كه مثل بره، رام و مطيع دشمنان و اشغالگران باشد، هيچكس اراده نخواهد كرد كه او را رها كند. اين اراده و جهاد شما بود كه بحمدالله موفق شديد.
يادم ميآيد كه در آن دوران سخت، حتي خود عناصر مؤثر مجاهد افغانستان هم وقتي اوضاع را بررسي ميكردند، افق روشني را نميديدند. هر چند با اعتقاد به حكم و قضاي الهي، اجمالا هر مؤمني معتقد است كه خداي متعال پيروزي را به مؤمنين خواهد داد، اما در مورد افغانستان، هيچ فرمول ظاهري براي اين كار وجود نداشت; ولي شما ديديد كه پيروزي واقع شد. امروز هم شما به سمت پيروزي نهايي حركت ميكنيد و بايد حركت كنيد.
آنچه مهم است، اين است كه همان عواملي كه در آن روز به شما كمك كرد تا بتوانيد مجاهدت كنيد، امروز هم لازم است تا كمك كند كه بهترين راه را انتخاب كنيد و قويترين تصميم را بگيريد و قدم آخر را برداريد. هنوز ملت افغانستان قدم آخر را برنداشته است و حيف است كه انسان بعد از رسيدن به دروازههاي پيروزي، متوقف شود و نتواند خود را به پيروزي برساند. اگر انسان ببيند شناگري نيرومند و چيرهدست، با شنا از دريا عبور كرده تا خودش را به ساحل برساند، اما در يك كيلومتري ساحل، خداي نكرده برايش عارضهيي پيش بيايد، خيلي تأسف ميخورد.
من امروز مسايل شما را ميدانم و از طرق سياسي و معمولي و مذاكرات فراواني كه با اغلب شما آقايان محترم ـ كه از دوستان خيلي نزديك و قديمي من هستيد ـ داشتهام، در جريان آن هستم. امروز مشكل شما، مسألهي اختلافات داخلي است كه بايد آن را برطرف كنيد. دشمن مايل است كه اختلافات روزبهروز بيشتر مشتعل شود و در همه جا بهانه هم زياد دارد; بخصوص در افغانستان كه بيش از بعضي جاهاي ديگر، بهانه براي اختلاف وجود دارد.
اگرچه به نظر ما، اختلاف شيعه و سني در حقيقت اختلاف نيست; زيرا در اصول اصلي اسلام ـ كه اگر كسي آنها را نداشت، مسلمان نيست ـ مشتركند; يعني هر دو مذهب، به قبلهي واحد، خداي واحد، پيامبر واحد، قرآن واحد و احكام و اركان واحد اسلامي معتقدند; اما شما ببينيد كه استعمار در طول زمان از طرح مسألهي شيعه و سني در مقابل يكديگر، چه وسيلهي اختلافي ـ بخصوص در محافل پايينتر و نسبت به اوساط پايين مردم كه از معرفت و توجه، قدري دورتر هستند ـ درست كرده است.
قبل از انقلاب، ما در ايران تلاش زيادي داشتيم كه اين اختلافها برطرف شود، منتها تلاشها فردي بود; ولي بعد از انقلاب، سياست جمهوري اسلامي اين بود كه بين برادران، وحدت و تفاهم ايجاد كند تا به هر دو طرفي كه اختلافات خودشان را آنقدر عميق و غيرقابل التيام ميبينند، ثابت شود كه در اشتباهند. بحمدالله عليرغم آنهمه فشاري كه دشمن وارد كرد، در داخل كشور موفق شديم. شما غالبا جزييات را نميدانيد; ولي اگر زماني اينها نوشته بشود، آنوقت منصفان عالم خواهند فهميد كه در اين ده سال، ما براي ايجاد وحدت، از جانب توطئههاي استعمار چه كشيديم و متوجه خواهند شد كه آنها با چه طرقي وارد شدند تا برادران مسلمان را در مقابل هم نگهدارند. ما هميشه به علماي فريقين گفتهايم، شما كه ميدانيد وحدت و اتحاد حق است، بنابراين بايد اين نكته را به مردم خودتان و به عوام تفهيم كنيد. البته، مخلصان قبول كردند و به همان اندازه هم تأثير گذاشتهاند.
چون من قبلا در خراسان بودهام و اين استان با افغانستان هممرز است، قبل از انقلاب دايما رفت و آمد و ارتباط داشتم. بهعلاوه از طريق طلاب افغاني مقيم مشهد، در جريان مصايب افغانستان بودهام. بنابراين من ميدانم ـ و شما هم خوب ميدانيد ـ كه تعصبهاي قومي و مذهبي و گرايشهاي سياسي، بهانهيي براي ايجاد اختلاف در افغانستان است. به هر حال، دشمن بهانهي زيادي براي ايجاد اختلاف دارد. بايد بر اين بهانهها فايق آمد و اين كار، يك عزم توحيدي و الهي و پيامبرماب لازم دارد; همان طوري كه پيروان و انصار انبياي الهي، واقعا با عزم راسخ وارد ميدانها شدند.
سختي اين ميادين، كمتر از سختي ميدان جهاد با تفنگ و مسلسل و ضدهوايي نيست. ميدان خيلي دشواري است كه بايستي بر آن فايق آمد. شما، رهبران و بزرگان و مرشدان مردم هستيد. بايد روي اين مسأله كار كنيد و علاوه بر ايجادوحدت در ميان مردم گوناگون از اقوام و تيرههاي مختلف افغاني با مذاهب مختلف و دادن پيام آرامبخش وحدت به آنها، تلاش كنيد كه پيام آرامبخش وحدت در خود دستگاه سياسي و ميان تلاشگران سياسي بهوجود آيد. اگر يك طرف هم احساس كرد كه حق او تضييع ميشود، اغماض و تسامح و علاقه به وحدت را بر آنچه كه او حق خودش ميداند، غلبه دهد.
همه بايد تلاش كنند تا وحدت ايجاد شود. البته در طول اين چند سال گذشته ـ بخصوص در يك سال اخير ـ مكررا به برادران مستقر در پاكستان و ايران گفتهايم كه افغانستان جز با وحدت گروهها و نيروها، نخواهد توانست به مقصود خودش دست يابد. اگر كسي خيال كند كه با حذف اين گروه يا آن دسته، خواهد توانست كار را به پيش ببرد، اشتباه كرده است. امروز مشكل اصلي، مشكل اختلاف است. بايد هدف عمومي و اصلي، ايجاد وحدت باشد. همه هم بايد كمك بكنند. آنهايي كه بزرگترند، بيشتر بايد تلاش كنند و آنهايي هم كه كوچكترند، بايد تلاش كنند تا اين وحدت انشاءالله انجام بگيرد.
افغانستان، يك كشور و ملت مسلمان خالص با سوابق ديرين در فرهنگ اسلامي است. ملت افغانستان، حق زيادي در اشاعهي فرهنگ اسلامي دارد. كتب حديث و تفسير و فقه و تاريخ و امثال اينها، كه در طول قرون متمادي از افغانيها صادر شده، چند برابر آن مقداري است كه كشورهاي مغرب اسلامي توانستند بهوجود آورند. يعني توليد اسلامي ملت افغانستان، يكي از توليدهاي درجهي يك محسوب ميشود كه بسيار باارزش است. بنابراين، ملت افغانستان در فرهنگ و مواريث اسلامي، داراي حق است. ملتي با اين خصوصيات كه كشورش كشور اسلامي است، قاعدتا حكومتش هم بايد اسلامي باشد.
امروز كه روز شروع كارتان است، بايد ببينيد كه وحدت را از چه راهي ميتوانيد تأمين بكنيد. امروز وحدت براي شما، هم تاكتيك و هم استراتژي و هم يك اصل اسلامي است و هميشه براي شما لازم است. امروز اگر بخواهيد به قضايا خيلي سياسي نگاه كنيد، وحدت براي شما لازم است. البته نبايد به وحدت به چشم تاكتيك نگاه كرد; وحدت يك اصل اسلامي است: " واعتصموا بحبلالله جميعا". يعني اعتصام به حبلالله، جميعا و مجتمعا لازم است. اعتصام به حبلالله، به صورت تك تك ممكن نميشود: "ولاتفرقوا".
اميدواريم كه خداي متعال به شما برادران عزيز افغاني كمك كند، تا انشاءالله آن سعهي صدر و سماحت لازم و وسعت نظري را كه به ايجاد وحدت كمك خواهد كرد، به دست آوريد. ما در كنار شما بوديم و هنوز هم هستيم.
يكي از اهداف بلندگوهاي استعمار اين است كه بين ملتهاي برادر، جدايي بيندازند. اختلاف، صرفا بين اعضاي يك ملت كه ايجاد نميشود، بلكه طرح اختلاف ميان ملتها، بخصوص دو ملت مانند افغانستان و ايران كه مسايلشان بهطور كامل بهيكديگر مرتبط است و هر حادثهيي كه در اينجا اثر بگذارد، در آنجا هم اثر خواهد گذاشت و بعكس، ميتواند آثار سويي دربر داشته باشد.
بلندگوهايي سعي داشتند و دارند كه روزبهروز بين اين دو ملت جدايي بيندازند; اما ما در سختترين شرايط نيز، هيچ مصلحتي را بر مصلحت دفاع از افغانستان غلبه نداديم. همهي شما ميدانيد كه تهران زير موشك بود و هر شبانهروز، ده تا پانزده موشك ـ بلكه بيشتر ـ وارد تهران ميشد و منفجر ميگرديد و دهها انسان را از بين ميبرد و خانههايي را خراب ميكرد. آن روز، علاج كار اين بود كه به يك طرف لبخند بزنيم; ولي در جهت رضاي الهي نزديم و آن شرايط سخت را تحمل كرديم.
قبل و بعد از آن نيز در طول جنگ تحميلي هشتساله، بخش عمده از زحماتي كه متحمل شديم، بهخاطر موضع قاطع و صريحي بود كه در امر افغانستان داشتيم. آن موضع، امروز هم وجود دارد و هيچ فرقي نكرده است. امروز هم ما در كنار ملت و جهاد و وحدت افغانستان و نيز حكومت اسلامي آيندهاش قرار داريم. اگر كسي بخواهد اين وحدت را بشكند و در داخل ايجاد فتنه كند، با او احساس برادري نخواهيم كرد و او را دست شيطان به حساب خواهيم آورد. كساني كه خودشان و زبان و عملشان تفرقهانگيز است، به اعتقاد ما ايادي شيطان هستند. برادري و مسلماني، اينگونه نميشود.
اميدواريم خداي متعال به ما و شما توفيق دهد تا ببينيم كه قضيهي افغانستان، در همان شكل مطلوب اسلامي خودش قرار گرفته است و اين جهاد پاكيزه و مخلصانه و مظلومانهي شما، به آخرين نتايج خودش نايل آمده است. مجددا از شما آقايان كه لطف كرديد و به اينجا ـ كه خانهي شماست ـ تشريف آورديد، تشكر ميكنم. مردم هم برادران شما هستند، ما هم در خدمت شما هستيم.
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته