بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
اوّلاً از همه عزيزانى كه زحمت كشيدند و تشريف آوردند؛ بخصوص عزيزانى كه لطف كردند و اين جلسه و اين فضا را به عطر مديحه حضرت فاطمه زهرا و صدّيقه كبرى معطّر نمودند و همچنين از برادرانى كه اين شعرهاى زيبا و خوب را سرودند و خوانندگان در اين جا آنها را انشاد كردند؛ بخصوص برادرانى كه از راههاى دور و شهرهاى ديگر قبول زحمت كردند و آمدند، صميمانه تشكّر مى كنم.
زندگى فاطمه زهرا (سلام اللَّه عليها) به خاطر عظمت و شگفتيهاى فراوانى كه در آن هست، شبيه اسطوره هاى تاريخ است. حقيقتاً چشم ما نمى تواند مقامات معنوى آن بزرگوار را ببيند -«تو بزرگى و در آيينه كوچك ننمايى» - ما نمى توانيم آن قامت رسا و آن عظمت را حتّى در چشم كوته بين ذهن خودمان تصوير كنيم؛ ليكن همان چيزى كه چشمان سطحى نگر ما مى بيند، خيلى باعظمت است. يعنى آن زندگى كوتاه چه در دوران كودكى، چه در دوران نوجوانى و چه در دوران تأهّل و ازدواج و خانه دارى اين قدر پُرمغز است! مگر هر كسى مى تواند همسر اميرالمؤمنين باشد؟ عظمت على آن گونه است كه كوههاى عظيم را در مقابل خود آب مى كند. نَفْس همسرى اميرالمؤمنين، يك نشانه بزرگ عظمت است؛ ليكن شما ببينيد تعامل اين زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف مى زنند؛ چگونه زندگى مى كنند؛ چگونه اين زندگىِ الگو و نمونه تاريخ را اداره مى كنند و چگونه هركدام نقشى به عهده مى گيرند! اينها تصادفى نيست. نقش آن شوهر در دوران مبارزات و جنگها اين است كه نفر اوّل و خطشكنِ درجه يك و گره گشاى اوّل و آخر باشد. در دوران بعد از رحلتِ پيغمبر، اين نقش تغيير پيدا مى كند. همان شجاعت، همان قدرت و همان عظمت وجود دارد؛ منتها در نقش ديگرى ظهور مى كند. مگر هركسى مى تواند آن حادثه عظيم بعد از پيغمبر را تحمّل كند؟ اما على تحمّل كرد و اين همان شجاعت خيبر و همان قدرت اُحد است كه در اين جا طاقت مى آورد. بعد، دوران خلافت است كه هر كلمه كلمه و هر قدم به قدم آن، اثرى در تاريخ اسلام و تاريخ بشر گذاشته است. آن گاه نقش همخوان با اين شخص، نقش فاطمه زهرا (سلام اللَّه عليها) است. اگر آن مظلوميت عظيم و جانسوز در تاريخ خود را نشان نمى داد، حقايق اسلام آن چنان كه بعداً آشكار شد، آشكار نمى شد. اينها تصادفى نيست. همه اينها طرّاحى شده با تدبير الهى است؛ منتها كسانى براى اين ميدانها و اين نقشهاى دشوار انتخاب مى شوند كه جوهر آنها، جوهر برگزيده خداست. در بين همه انسانهاى طول تاريخ، خداى متعال انتخاب مى كند: «امتحنك اللَّه الّذى خلقك قبل ان يخلقك فوجدك لما امتحنك صابرة». ميدان، ميدان امتحان است. ميدان كارِ تصادفى نيست. ميدان امتياز دادنِ بيخودى نيست. خداى متعال بيخودى به كسى امتياز نمى دهد. اين جوهر، اين اراده قوى، اين عزم راسخ، اين گذشت و فداكارى در فاطمه زهرا (سلام اللَّه عليها) كار را به آن جا مى رساند كه او سنگ الماسى مى شود كه همه اين چرخها بر روى آن مى چرخد. دشوارترين چرخها را بايد بر روى سخت ترين پايه ها و قاعده ها بچرخانند. اين چرخ عظيم تاريخ اسلام و امتحانهاى دشوار، در همان دوران كوتاه، بر روى دوش فاطمه زهرا (سلام اللَّه عليها) بود. خدا او را انتخاب كرد و او توانست بشريّت را نجات دهد. فاطمه زهرا(سلام اللَّه عليها) فرشته نجات انسانها در طول تاريخ است. براى همين هم هست كه ائمّه (عليهم السّلام) اين قدر براى آن بزرگوار تكريم و حرمت قائلند و نسبت به او اظهار خشوع مى كنند. هيچ مقامى از اين بالاتر وجود دارد؟
مدّاحى و ستايشگرى خاندان پيغمبر - كه طبعاً ذكر مصائب را هم به همراه دارد - شغل خيلى مهم و بزرگى است. البته ما بارها در طول سالهاى گذشته در چنين جلساتى مطالبى را در اين زمينه عرض نموده و با زبانهاى گوناگون به هنر مدّاحى اظهار اخلاص و ارادت كرده ايم. در كار مدّاحىِ شما چند چشمه هنرى وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صدايتان هنر است؛ آهنگى كه انتخاب مى كنيد، هنر است؛ اشارات و كارهايى كه انجام مى دهيد، هنر است. عنصر دوم، عنصر تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابلاى اين شعرها فراوان وجود دارد و مى تواند ذهنها را قانع كند. البته منطق، شكلهاى مختلفى دارد. گاهى برهانى است، گاهى خطابى است، گاهى شعرى است؛ مقصود اين است كه بتواند اين پيام را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع كند. خصوصيت سوم اين است كه شما حامل پيام دينى محسوب مى شويد؛ يعنى سِمت معنوى و روحانى داريد. در دنيا خوانندگان خوب زياد هستند و ممكن است شعرهاى خوبى هم بخوانند؛ اما آنها از موضع مدّاح حرف نمى زنند؛ ولى شما از موضع مدّاح اهل بيت و از موضع معنوى و روحانى حرف مى زنيد. البته خصوصيات ديگرى هم وجوددارد، اما اين سه خصوصيت در كنار هم مهمتر است.
من مى خواهم عرض كنم كه از اين سه خصوصيت مى شود خيلى خوب استفاده كرد؛ مى شود استفاده نكرد؛ مى شود بد استفاده كرد. البته خوب استفاده كردن هم طيفى از انواع استفاده را در ذيل خودش دارد. عزيزان من!
سعى كنيد از اين سه خصوصيت ممتازى كه الحمدللَّه خداى متعال به شما عنايت كرده، به بهترين وجهى استفاده كنيد. شعر شما بايد خوب، محكم، قوى، خوش مضمون و قانع كننده باشد. گاهى قصيده اى كه شما مى خوانيد، به اندازه چند منبرِ يك منبرىِ خوش بيان تأثير مى گذارد. گاهى يك بيت شعرِ بجا به قدر يك كتاب قيمت دارد. اينها آسان و مجّانى به دست نمى آيد. انسان بايد زحمت بكشد، كار و تلاش كند، شعر خوب را بيابد، آن را حفظ كند و بخواند. البته امروز خوشبختانه معمول شده كه شعر را از رو بخوانند. به نظر ما اشكالى هم ندارد؛ اما قديميها عيب مى دانستند كه از رو بخوانند. البته اگر مدّاحان شعر را حفظ كنند، يك هنر اضافه هم خواهند داشت؛ اما اگر حفظ نكنند، اشكالى ندارد. مهم اين است كه شعر، خوب، متين، قوى و خوش مضمون باشد. معيار شعر خوب و خوش مضمون چيست؟ مضمون خوب كدام است؟ غلط كدام است؟ درست كدام است؟ اينها بحثهاى مفصّلى است كه در جاى خود بايد روشن شود؛ اما به هر حال خوب استفاده كردن، شقّ صحيح است، والاّ استفاده نكردن يا خداى نكرده بد استفاده كردن، شقوق نادرست آن است.
پروردگارا! تو را به حرمت فاطمه زهرا (سلام اللَّه عليها) سوگند مى دهيم، ما را جزو شيعيان و ارادتمندان و علاقه مندان آن بزرگوار زنده بدار و بميران و محشور كن. پروردگارا! آنچه در اين مجلس گفته شد، خوانده شد و عمل شد، منظور نظر و قبول آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! ما را مشمول هدايت و شفاعت آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! در همه مراحل زندگى، ما را به هدايتِ خودت هدايت كن. پروردگارا! ما را به خودمان وا مگذار؛ دشمنان اين ملت را مغلوب و منكوب و مأيوس فرما؛ اين ملت را در همه مراحل افتخارآميز و پُرارزشِ حيات سياسى و انقلابى و دينى خودش و در همه آزمايشها بر دشمنانش پيروز و بر اهدافش فائق كن؛ او را مشمول لطف و فضل و رحمت خودت قرار بده. پروردگارا! قلب مقدّس ولىّ عصر (ارواحنافداه) را نسبت به ما مهربان فرما. دعاى آن بزرگوار را شامل حال ما بگردان؛ روح مطهّر امام عزيز و ارواح طيّبه شهداى ما را از اين مجلس سرافراز و خشنود فرما.
والسّلام و عليكم و رحمةاللَّه و بركاته