بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
عزيزان؛ خانوادههاى مكرّم شهيدان، خيلى خوش آمديد. در واقع هم خود شما و هم شهداى
شما، چراغان تابان تاريخ و نظام ما هستيد؛ قدم روى چشم ما گذاشتيد و لطف كرديد. در
اين جلسهى صميمى و سرشار از محبّت و پر از عطر شهادت، آنچه كه شايسته است مورد
صحبت قرار گيرد، خود شهادت و شهيد است. بنده هم در اين زمينه چند جملهى كوتاه عرض
مىكنم:
به پديدهى شهادت، از چند طرف مىتوان نگاه كرد. از هر طرف هم كه نگاه كنيم، اين
پديده، بسيار باشكوه و پر از تلألؤ است. يك بار از طرف ارزش شهادت در پيشگاه
پروردگار، به اين پديده مىنگريم؛ زبان ما قاصر است كه بتوانيم در اين باب، ارزش
والاى شهادت را بيان كنيم. در روايتى است كه وقتى هر خير و هر ارزشى ملاحظه مىشود،
ارزش والاترى از آن هست، تا به ارزش «شهادت» مىرسد؛ بالاتر از ارزش «شهادت» چيزى
نيست.(97)
اگر قرار باشد با مبانى دينى و فلسفهى دين، راجع به اين قضيه صحبت كنيم، خواهيم
ديد دقيقاً همينطور است؛ هيچ چيزى بالاتر از اين نيست كه انسانى به دست خود، با
اراده و اختيار خود، جان و هستى خود را فداى يك آرمان بزرگ و والاى الهى كند. معناى
شهادت، اين است. لذا شهادت در پيشگاه پروردگار، تعبير ويژهاى دارد. در قرآن، كشته
شدن در راه خدا يك مرگ نيست: «افأن مات او قتل(98)». كشته شدن در راه خدا را با
مرگهاى معمولى، يكسان به حساب نمىآورد. در معيار الهى و با ديدگاه دينى و قرآنى،
يك مفهوم ديگر و يك معناى فاخرى است. از اينرو كسى كه اين عطّيهى الهى شامل حال
او مىگردد و در راه خدا شهيد مىشود، اين خود سپاسگزارى خداست.
خداى متعال، بزرگترين لطف را در حقّ شهيد كرده است. ملاحظه كنيد! هيچ كس در دنيا
باقى ماندنى نيست؛ همه رفتنىاند. انسانها به انواع و اقسام مرگها مىميرند؛ جوان و
پير هم ندارد - انسانها در جوانى هم مىميرند، در پيرى هم مىميرند، در كودكى هم
مىميرند؛ مردن براى همه است - خداى متعال، اين مرگى را كه سرنوشت حتمى همه است و
انسان، ناچار بايد از اين دروازه عبور كند، در مورد شهيد به گونهاى قرار داده كه
اين قدر ارزش پيدا كرده است! در حالى كه مرگهاى معمولى، اين ارزش را ندارد. لطفى از
اين بالاتر؟! فضلى بر شهيد از اين بيشتر؟! همهى ما مىميريم؛ چقدر ارزش دارد كه
خداى متعال اين مرگ را، اين رفتن را، اين سرنوشت حتمى را در مسيرى قرار دهد كه
اينقدر داراى فضيلت باشد! لذا شهيد در عالم ملكوت و برزخ، شكرگزار پروردگار است؛
متشكر است از اينكه چنين لطفى به او شده است. لحظهى شهادت، جزو شيرينترين لحظات
هر شهيدى است. ببينيد چهقدر باارزش و والاست!
از يك بُعد ديگر كه نگاه مىكنيم، باز مىبينيم كه شهادت يك پديدهى فوقالعاده
است؛ چون همهى خيرات و كارهاى نيكى كه انسان مىكند - هر انسانى - كار خود اوست؛
ولى شهادت محصولى از تلاش دستجمعى يك مجموعهى انسان است كه يك نفر شهيد مىشود.
اين جوانى كه جبهه رفت و شهيد شد، فقط خودش نبود كه مجاهدت كرد؛ شما هم كه پدر او
هستيد، مجاهدت كرديد كه او رفت. شما هم كه مادر او هستيد، مجاهدت كرديد كه او رفت.
رفتن يك جوان به سمت محلّ خطر - جايى كه جان او در خطر است - اين فقط مجاهدت او
نيست؛ پدر او هم با رفتن او مجاهدت مىكند، مادر او هم با رفتن او مجاهدت مىكند،
همسر او هم مجاهدت مىكند، فرزندان او هم مجاهدت مىكنند، هر كسى هم كه به او علاقه
دارد، مجاهدت مىكند. و شگفتا كه اين مجاهدتها تمام هم نمىشود! خود او به جبهه
مىرود، مدّتى ايستادگى مىكند، صبر مىكند، جهاد مىكند و به شهادت مىرسد. مجاهدت
او تمام شد؛ اما مجاهدت اين مادر، ادامه دارد. مجاهدت اين پدر، ادامه دارد. صبر
اينها مجاهدت اينهاست. مجاهدت اين فرزندان، ادامه دارد؛ مجاهدت آن همسر جوان، ادامه
دارد. اينها كه صبر مىكنند، اينها كه شكايت نمىكنند، اينها كه اين را پاى خدا
محاسبه مىكنند، اينها كه اين خون را مايهى افتخار خودشان مىدانند، اينها كه با
اين صبر و شكر خودشان گردونهى مجاهدت را در بين بقيهى مردم ادامه مىدهند، اينها
كه مايهى تشويق ديگران به جهاد مىشوند، اينها كه با بيانات حكايتكننده از
استوارى آنها مايهى آبروى يك ملت مىشوند، اينها كه موجب مىشوند ملت و كشور در
عرصهى افكار عالم، به صورت يك الگو درآيد - كه ملت ايران در آمده است - اينها
مجاهدت مىكنند.
اگر پدران، مادران و همسران شهدا بىصبرى و شكايت مىكردند؛ منّت مىگذاشتند و آه و
ناله مىكردند، مگر چهرهى اين ملت اينقدر درخشان مىشد؟! اين شما بوديد كه به اين
ملت آبرو داديد. اين شما بوديد كه با حرفهايتان، با بياناتتان، با منش و رفتارتان،
با بالا گرفتن سرتان به خاطر شهادت اين فرزند، چهرهى اين ملت را اينطور نورانى
كرديد! اين مجاهدت، هنوز هم ادامه دارد. سالهاست كه اين شهيد، به رضوان الهى پيوسته
است - مجاهدت او تمام شد - ولى مجاهدت شما ادامه دارد. كدام ارزشى و كدام كار بزرگى
اينطور تركيب پيچيدهاى از مجاهدتهاى گوناگون - آن هم براى مدّتهاى طولانى - است؟!
هر كار خوبى را يك بار انجام مىدهند، تمام مىشود. صدقهى در راه خدا، پولى است
مىدهند، تمام مىشود و مىرود؛ اما شهادت، اينگونه نيست. ببينيد چقدر والاست! اين
هم اين بُعد ديگر.
از بُعد سوم كه نگاه مىكنيم، باز مىبينيم كه اين پديده، چقدر عظيم است! هرچه
انسان نزديكتر مىشود، عظمت آن بيشتر مىگردد. مثل كوههاى بلند؛ انسان از دور هم
مىبيند كوه است، اما وقتى نزديك مىشود، مىبيند عظمت اين پديده، قابل احاطه فكرى
نيست. بُعدِ تأثير اين پديده در پيشرفتهاى عظيم هر ملتى است. هر ملتى كه متّكى به
شهادت شد - يعنى شهادت را بلد بود و هنر شهادت را ياد گرفت - براى هميشه سربلند است
و هيچ قدرتى بر اين ملت پيروز نخواهد شد.
قدرتهاى دنيا، براى تحميل افكار خودشان بر ملتها، بر دولتها، بر كشورها و بر
زبدهها، از چه وسايلى استفاده مىكنند؟ از تهديد استفاده مىكنند. از تطميع
استفاده مىكنند. از رشوه استفاده مىكنند. از فشارهاى گوناگون استفاده مىكنند؛
فشار تبليغاتى، فشار نظامى و امثال آن. چه كسى اين فشارها را تحمّل نمىكند؟ آن كسى
كه دل به چرب و شيرين زندگى سپرده و چشمش خيرهى رنگآميزيهاى ظاهرى زندگى شده است!
اينگونه آدمها از مرگ مىترسند. اينها هستند كه قدرتمندان مىتوانند لگامشان بزنند
و سوارشان شوند! اينها هستند كه اگر در رأس حكومتها باشند، ملتهاى خودشان را بدبخت
مىكنند و اگر در آحاد ملتها باشند، دولتهايشان را تنها مىگذارند. اين كسانى كه به
صورتهاى ظاهرىِ رنگ و روغن شدهى زندگى دل سپردهاند، از باطن زندگى، از عزّت
زندگى، از سعادت انسان و از فلاح حقيقى، هيچ خبرى ندارند. نقطهى ضعف زندگى ملتها
اينها هستند. نقطهى ضعف بشريت اينجاست.
خوب؛ حالا ملتى كه اهل شهادت است، مسألهى شهادت در راه خدا برايش حل شده است. نه
اينكه همهاش بخواهند مردم بروند و كشته شوند؛ نه، بلكه به اين معنا كه اگر يك وقت
لازم شد و كشور و تاريخ آن كشور و عزّت و منافع آن ملت، احتياج داشت كه عدّهاى
بروند و جانفشانى كنند، عدّهاى در اين ملت حاضر باشند جانفشانى كنند. اين معناى حل
شدنِ معناى «شهادت» است؛ شهادت برايشان حل شده است. ملتى كه اينگونه باشد، ملتى كه
شهيدپرور باشد، ملتى كه توانسته باشد براى جوانان خود، براى مردان و زنان خود،
قضيهى كشته شدن در راه خدا را حل كند، آيا تحت تأثير تهديد قرار مىگيرد؟! آيا
رشوه مىگيرد؟! آيا تسليم قدرتمندان مىشود؟! آيا به استكبار بار مىدهد؟! ابداً.
لذا امروز نگاه كنيد؛ عزّت و عظمت كشورِ شما به بركت خون همين عزيزان شماست. دولتش،
ملتش، مسؤولينش و آحاد طبقات مختلفش، هيچ كدام حاضر نيستند خدشهاى به عزّت اسلامى
اين ملت وارد شود و مثل كوه ايستادهاند. حالا استكبار جهانى فشار مىآورد؛ بياورد.
او خسته خواهد شد؛ كمااينكه بيست سال است - از اوّل انقلاب تا بهحال - فشارهاى
استكبار ادامه دارد: همسايهاى را تحريك كنند، جنگى را راه بيندازند، محاصرهى
اقتصادى كنند، تبليغات مخرّب كنند و تهمت بزنند، حرفهاى گوناگون بگويند و سعى كنند
بين ملت اختلاف ايجاد نمايند و باورهاى ملت را بگيرند!
استكبار در همهى اين هجمهها و يورشهاى وحشيانه، شكست خورده است و باز هم شكست
خواهد خورد. بهخاطر اينكه اين ملت به بركت خون همين شهداى شما، ملتى است داراى
شهامت؛ ملتى است شهيدپرور. ببيند تأثير شهادت براى سيادت و سعادت يك ملت، چقدر
والاست؟! اينهاست كه ارزش دارد. وجود چنين مردان و زنان و چنين جوانانى است كه دنيا
و آخرت يك ملت را تأمين مىكند؛ هم دنيايشان را آباد مىكند، هم آخرتشان را. به فضل
پروردگار، ملت بزرگ ايران به بركت خون شهيدان و به خاطر بركات عظيم شهادت، خواهد
توانست همهى مشكلات را از سر راه خود بردارد. همهى اين دشمنيها، همهى اين
كينهورزيها و كمين گرفتنهاى دشمنان در مقابل عزم و ارادهى اين ملت، طاقت نخواهد
آورد و از بين خواهد رفت و رنگ خواهد باخت. چرا؟ چون ملت بيدار است. شما
خانوادههاى شهدا به اين نكته توجّه كنيد.
يك بُعد ديگر در باب شهادت هم اين است كه همه بايد پاسدار خون شهيد باشند و از آن
حفاظت كنند. حفاظت از خون شهيد يعنى چه؟ يعنى ببيند اين جوان، اين خانواده، اين پدر
و مادر، اين همّتها و روحيههاى عظيم و شكستناپذير، دنبال چه هدفى رفتند؟ آن هدف
را از جان خودتان بيشتر محافظت كنيد. شهداى ما براى خدا مجاهدت كردند؛ در راه خدا
به شهادت رسيدند؛ براى حاكميت دين خدا در كشور - كه مايهى سعادت دنيا و آخرت است -
سختيها را تحمّل كردند. پدران و مادران هم همينطور. اينكه خانوادهى شهدا در
مقابل شهادت عزيزانشان بهترين و زيباترين صبر را نشان دادند به خاطر خدا بود.اين
راه شهداست.
امروز در اين كشور، راه خدا، راه دين و راه تحقّق احكام اسلامى، راه سعادت حقيقى
اين ملت است. دين، دنياى مردم را هم آباد خواهد كرد، آخرت مردم را هم آباد خواهد
كرد. دين، شرّ دشمنان را هم كم خواهد كرد. آن كسانى كه مىكوشند مردم را از دين جدا
كنند، مىخواهند تيشه به ريشهى سعادت اين ملت بزنند. البته نمىتوانند بزنند. هيچ
مركزى در دنيا وجود ندارد كه بتواند با اين ملت، با اين ايمانها، با اين احساسها و
با اين اخلاصها دست و پنجه نرم كند. شما عزيزان - خانوادههاى عزيز، پدران، مادران،
همسران، فرزندان و بقيهى كسان شهدا - اين افتخار را براى خودتان حفظ كنيد كه حافظ
خون شهيد و دنبالهرو راه شهيد و نگهدارندهى عَلَم شهيد باشيد كه همان عَلَمِ راه
خدا و دين خدا و حفظ ارزشهاى الهى و اسلامى است. اميدواريم خداوند متعال الطاف و
تفضّلات خود را هرچه بيشتر براى ملت و بر شما عزيزان، بخصوص خانوادههاى شهدا
بباراند و اين ملت را از شرّ اشرار محفوظ بدارد و بر همهى دشمنان عنود و كينهورز
خود پيروز كند، كه انشاءاللَّه خواهد كرد و دعاى حضرت ولىّعصر ارواحنافداه
انشاءاللَّه شامل حال شما و شهيدانتان باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
97) قال رسولاللَّه (ص): فوق كلّ برًّ برٌّ حتّى يقتل الرّجل فى سبيلاللَّه
عزّوجّل فليس فوقه برّ.» بحارالانوار: ج 100، ص 10
98) آل عمران: 144