بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
امروز نمايش قدرت معنوى را - كه بحمداللَّه نزد شما عزيزان و ايثارگران ذخيره ارزشمندى از آن وجود دارد - مشاهده كرديم و خدا را سپاسگزاريم كه در نظام اسلامى، شاهد عظمت و شكوه معنويّت و قدرت اراده، در ميان عزيزترين فرزندان اين كشور هستيم.
من ابتدا لازم است از همه دست اندركاران اين مراسم بسيار با شكوه و پرمعنا و پرمضمون، تشكّر كنم و از يكايك جانبازان عزيزى كه در اين مراسم شركت كردند - بخصوص كسانى كه با نشان دادن قدرت اراده خودشان، اهميت و ارزش نيروى معنوى را به منصه ظهور گذاشتند - سپاسگزار باشم.
جانبازان عزيز! در هر ميدانى كه شما به عنوان يك مجموعه ارزشى حضور داشتيد، نشان داديد كه داراى ابتكار، قدرت اراده و توان بيش از معمول سازندگى و برازندگى هستيد. در ميدان دفاع مقدّس، مجموعه شما و جوانان اين كشور - ايثارگران ما كه هر كدام در حقيقت يك شهيد زنده اند - توانست كارى را نشان دهد كه در تاريخ كشور ما بى نظير و در دنيا هم انصافاً يا بى نظير و يا كم نظير بود!
همين اراده ها و همين قدرت نفسانى و معنوىِ شما جوانان موجب شد كه در مقابله دنياى استكبار و كفر با نظام اسلامى - با وجود اين كه طرف مقابل شما از امكانات مادّى بيشترى برخوردار بود - شما پيروز شويد. اين درس، درسى نيست كه به اين زودى براى يك ملت، قابل فراموش شدن باشد. اين، چيزى نيست كه آن را بشود يك پديده جدا از گذشته و آينده دانست. اين، يك جريان و يك حقيقت زنده است. اين براى همه ميدانها يك درس است.
جانبازان ما در ميدان درس خواندن و در ميدان سازندگى، همين قوّت و قدرت معنوى را نشان دادند. در هرجا كه جاى بروز نيروى حقيقى انسان بود، وقتى كه شما وارد شديد، توانستيد كارهاى بزرگ و محيّرالعقول و ظاهراً دست نيافتنى انجام دهيد. يعنى نشان داديد كه وقتى قدرت معنوى باشد، حتى ضعف جسمانى هم نمى تواند تعيين كننده باشد.
با ضعف جسمانى و با كمبودهاى قواى بدنى هم به خاطر قدرت اراده و قدرت ايمان و معنويّت، شما توانستيد كارهاى بزرگى را انجام دهيد. اين هم ورزش! در ميدان ورزش هم همين طور، پرافتخارترين حضور ايرانى در يكى از ميدانهاى جهانى را جانبازان انجام دادند؛ يعنى در حضورى، اين جانبازان بودند كه هشتاد و نه مدال طلا را به كشور ايران هديه كردند! معناى اين پديده چيست؟ معناى اين پديده اين است كه در ميدان ورزش هم مثل ميدان جنگ، مثل ميدان علم و ميدان سازندگى و ميدان مديريّت، آنچه تعيين كننده است، نيروى اراده و ايمان و خواست و همّت بلند و خلاصه نيروى معنوى است كه نيروى جسمانى را هم به دنبال خود مى كشد؛ ضعف جسمانى را هم جبران مى كند. اينها براى كشور ما درس است.
من خوشحالم از اين كه مى بينم رشته هاى گوناگون ورزشى در ميان جانبازان و معلولين، گسترش پيدا كرده است. تقريباً همه رشته هاى ورزشى اى را كه با جسم معلول مى توان به نحوى نسبت به آنها اقدام و كارى كرد، شما به گونه اى در حيطه تصرّف خودتان آورديد؛ آن هم در شكل بهترين! اين، براى ملت ما، براى جوانان و تصميم گيران و مديران ما در بخشهاى مختلف، درس است.
روى قدرت معنوى و اراده ناشى از ايمان و انسانيّت تكيه كنيد و آن را مهم بدانيد. اى بسا انسانهاى سالمى كه به خاطر ضعف نيروى اراده نمى توانند در هيچ يك از اين ميدانها حضور افتخارآفرينى داشته باشند؛ اما انسانهايى با ضعف بدنى ظاهرى - كمبود بدنى، نداشتن دست، نداشتن پا، قطع نخاع، نداشتن چشم، بودن تركشهاى متعدّد در بدن و انواع و اقسام گرفتاريهاى جسمانى كه متأسفانه جانبازان دچار آن هستند و با آن دست و پنجه نرم مى كنند - به مدد اراده و همّت قوى مى توانند به اين پيشرفتها و به اين كارهاى درخشان نائل شوند! اين، براى همه ميدانها درس است.
عزيزان من؛ كسانى كه در اين ميدان تلاش مى كنيد! اين درس را براى ملت و تاريختان استمرار بخشيد؛ يعنى باز هم بر همّت و تلاشتان بيفزاييد و كارهاى جديد، ابتكارهاى تازه، تصرّف ميدانهاى نو و گشودن راههاى ناگشوده را ادامه دهيد.
مسؤولين عزيز بخشهاى گوناگون هم از اين پديده درس بگيرند و به نيروى معنوى جوانان اهميت دهند. بدانيد كه اگر ملتى از ايمان برخوردار بود و با اراده بار آمد و قدرت تصميم گيرى به او تعليم داده شد، در همه ميدانها - در ميدان سياست، در ميدان مبارزات فرهنگى و مبارزات نظامى - پيروز است. چنين ملتى در مقابل همه دشمنان پيروز خواهد شد.
يك جمله هم درباره ورزش كشور كه يك مسأله مهمّ كشور است، عرض كنم: اوّلاً همه آحاد مردم، بايد ورزش را جدّى بگيرند. همه بايد براى سلامتى خودشان، ورزش را يك ضرورت و كار لازم به حساب آورند. جامعه ورزشكار، جامعه بانشاط و پرتلاش و زنده و كارآمد خواهد بود. عادت ورزش را به فرزندان خودتان هم منتقل كنيد. كودكان و نوجوانان - بخصوص جوانان - را به ورزش كردن وادار كنيد. حتّى افراد مسن و پير هم بايد ورزش كنند - هر كسى ورزش متناسب با حال خود - ورزش، يك كار لازم و يك وظيفه است كه براى نشاط و طراوت دائمى جامعه لازم است. امروز جامعه ما به اين طراوت و اين نشاط احتياج دارد.
نكته دوم اين است كه اگر مى خواهيد ورزش، عمومى و همگانى شود، بايد ورزش قهرمانى را هم تقويت كنيد. بايد مردم از ميان خودشان الگوها را پيدا كنند. رشته هاى مناسب ورزشى را بايد تقويت كنيد. من وقتى نگاه مى كنم و مى بينم كه در برخى از رشته هاى ورزشى در صحنه جهانى، جوانان ما برترين حرف را مى زنند و درخشانترين چهره ها را نشان مى دهند - مثل رشته كشتى - تعجّبى نمى كنم. اين ملت ايران است؛ شوخى كه نيست! اين ملت، با استعداد است. وقتى در برخى از ميدانهاى ورزشى و نسبت به بعضى از رشته هاى ورزشى مى بينم كه ورزشكاران ما حرف قابل گفتنى عرضه نمى كنند، متأسّف مى شوم و حس مى كنم اين جا در حدّ نياز و در شأن ملت ايران كار نشده است.
من به مسؤولين ورزشى توصيه كردم، باز هم توصيه مى كنم كه چندين رشته ورزشى مناسب را كه از نظر منطق و فرهنگ ما معنا و مضمون دارد، برگزينيد و روى آن سرمايه گذارى كنيد. منظورم فقط سرمايه گذارى مادّى نيست؛ سرمايه گذارى معنوى؛ يعنى همّت و مديريت به خرج دهيد و تلاش لازم و گزينشهاى خوب بكنيد، تا جوانان ما ميدان پيدا كنند و در اين رشته هاى ورزشى، در دنيا سرآمد شوند. بعضى از اين ورزشها، ورزشهاى اصالتاً ايرانى است، كه از تاريخ ما براى ما به يادگار مانده است - مثل سواركارى، چوگان بازى، يا بعضى از همين شاخه هاى ورزش باستانى - بعضى هم ورزشهايى است كه از ديگران آموخته ايم، ولى آنها را مى پسنديم - مثل ورزشهاى دستجمعى، يا ورزشهاى رزمى - اينها را گزينش كنند؛ روى اينها برنامه ريزى و همّت كنند.
به عقيده ى من، جوان ايرانى براى اوّل شدن در دنيا، هيچ چيز كم ندارد. جوان ايرانى با استعداد است. ورزشكار ايرانى داراى استعداد درخشان است. بايد به او امكان داد، ميدان داد و كار او را روبه راه كرد تا بتواند مثل ستاره اى در ميدانهاى ورزشى دنيا بدرخشد. امروز دنيا اين طور است؛ ورزش از موجودى ملتها خبر مى دهد و سخن مى گويد - حتّى از توانايى دولتها هم خبر مى دهد و حرف مى زند - امروز ورزش در دنيا اين است. جوانان و ورزشكاران ما آماده اند. آن رشته هايى را كه به دقّت انتخاب مى شوند، برنامه ريزى و روى آنان كار كنند. جوانان ما در آن جاهايى كه سخن قابل گفتنى در دنيا ارائه كرده اند، بحمداللَّه توانسته اند مايه افتخار نظام جمهورى اسلامى شوند. من لازم مى دانم از همه جوانان قهرمانى كه در ميدانهاى ورزشى عالم، موجب آن شدند كه نام ايران اسلامى عزيز، در بلندگوهاى جهانى - برخلاف ميل مستكبرين و على رغم آنها - به طنين بيفتد و فضا را تكان دهد و پرچم و سرود مقدّس جمهورى اسلامى ايران چشمها و گوشها را بنوازد، تشكّر كنم. از همه اين جوانان و از مربّيانشان سپاسگزارم. ان شاءاللَّه موفّق باشيد. ما در همه ميدانها مى توانيم اين كار را بكنيم.
من به همه شما عزيزان و به همه مسؤولين ورزش كشور عرض مى كنم: بايد براى ورزش به عنوان يك كار جدّى، اساسى و لازم - كه به هيچ وجه فوايد آن به اشخاص پايان نمى يابد، بلكه به كشور و انقلاب و دولت برمى گردد - رسيدگى مناسب و شايسته آن را بكنيد؛ و اگر بخواهيد اين كار، آن چنان كه شايسته است پيش برود، بايد محيط ورزش را محيط معنوى كنيد. محيط معنوى، همان محيط پهلوانىِ ديرين ورزشكاران قديمى خودِ ماست؛ آنهايى كه وقتى وارد گود ورزشى مى شدند، خاك گود را مى بوسيدند؛ آنهايى كه هميشه ورزش را با نام خدا شروع مى كردند و با نام خدا تمام مى كردند - با بسم اللَّه شروع مى كردند و با دعا تمام مى كردند - كشور ما اين گونه كشورى است. محيط ورزش آن، محيط معنوى، جوانمردى، ايمان، تقوا، پاكدامنى و پارسايى و محيط معنويّت و درخشندگى روحى و نفسانى است.
بايد ورزش را همين طور، در چنين حال و هوايى قرار دهيد و حفظ كنيد. اين براى ورزش كشور، هم مايه پيشرفت خواهد بود، هم خواهد توانست انعكاس نورانيّت خود را به همه قشرهاى كشور بتاباند؛ همچنان كه بحمداللَّه ما اين خصوصيت را در ورزش جانبازان و معلولين مشاهده كرديم.
من لازم است از يكايك شما عزيزان ورزشكار، از مسؤولينى كه اين مانور بسيار زيبا و جالب و پرمغز را تشكيل دادند - از مسؤولين ورزش كشور - تشكّر كنم. اميدوارم كه همه شما موفّق باشيد و خداوند متعال روزبه روز توفيقات و فضل خود را بر شما افزايش دهد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
امروز نمايش قدرت معنوى را - كه بحمداللَّه نزد شما عزيزان و ايثارگران ذخيره ارزشمندى از آن وجود دارد - مشاهده كرديم و خدا را سپاسگزاريم كه در نظام اسلامى، شاهد عظمت و شكوه معنويّت و قدرت اراده، در ميان عزيزترين فرزندان اين كشور هستيم.
من ابتدا لازم است از همه دست اندركاران اين مراسم بسيار با شكوه و پرمعنا و پرمضمون، تشكّر كنم و از يكايك جانبازان عزيزى كه در اين مراسم شركت كردند - بخصوص كسانى كه با نشان دادن قدرت اراده خودشان، اهميت و ارزش نيروى معنوى را به منصه ظهور گذاشتند - سپاسگزار باشم.
جانبازان عزيز! در هر ميدانى كه شما به عنوان يك مجموعه ارزشى حضور داشتيد، نشان داديد كه داراى ابتكار، قدرت اراده و توان بيش از معمول سازندگى و برازندگى هستيد. در ميدان دفاع مقدّس، مجموعه شما و جوانان اين كشور - ايثارگران ما كه هر كدام در حقيقت يك شهيد زنده اند - توانست كارى را نشان دهد كه در تاريخ كشور ما بى نظير و در دنيا هم انصافاً يا بى نظير و يا كم نظير بود!
همين اراده ها و همين قدرت نفسانى و معنوىِ شما جوانان موجب شد كه در مقابله دنياى استكبار و كفر با نظام اسلامى - با وجود اين كه طرف مقابل شما از امكانات مادّى بيشترى برخوردار بود - شما پيروز شويد. اين درس، درسى نيست كه به اين زودى براى يك ملت، قابل فراموش شدن باشد. اين، چيزى نيست كه آن را بشود يك پديده جدا از گذشته و آينده دانست. اين، يك جريان و يك حقيقت زنده است. اين براى همه ميدانها يك درس است.
جانبازان ما در ميدان درس خواندن و در ميدان سازندگى، همين قوّت و قدرت معنوى را نشان دادند. در هرجا كه جاى بروز نيروى حقيقى انسان بود، وقتى كه شما وارد شديد، توانستيد كارهاى بزرگ و محيّرالعقول و ظاهراً دست نيافتنى انجام دهيد. يعنى نشان داديد كه وقتى قدرت معنوى باشد، حتى ضعف جسمانى هم نمى تواند تعيين كننده باشد.
با ضعف جسمانى و با كمبودهاى قواى بدنى هم به خاطر قدرت اراده و قدرت ايمان و معنويّت، شما توانستيد كارهاى بزرگى را انجام دهيد. اين هم ورزش! در ميدان ورزش هم همين طور، پرافتخارترين حضور ايرانى در يكى از ميدانهاى جهانى را جانبازان انجام دادند؛ يعنى در حضورى، اين جانبازان بودند كه هشتاد و نه مدال طلا را به كشور ايران هديه كردند! معناى اين پديده چيست؟ معناى اين پديده اين است كه در ميدان ورزش هم مثل ميدان جنگ، مثل ميدان علم و ميدان سازندگى و ميدان مديريّت، آنچه تعيين كننده است، نيروى اراده و ايمان و خواست و همّت بلند و خلاصه نيروى معنوى است كه نيروى جسمانى را هم به دنبال خود مى كشد؛ ضعف جسمانى را هم جبران مى كند. اينها براى كشور ما درس است.
من خوشحالم از اين كه مى بينم رشته هاى گوناگون ورزشى در ميان جانبازان و معلولين، گسترش پيدا كرده است. تقريباً همه رشته هاى ورزشى اى را كه با جسم معلول مى توان به نحوى نسبت به آنها اقدام و كارى كرد، شما به گونه اى در حيطه تصرّف خودتان آورديد؛ آن هم در شكل بهترين! اين، براى ملت ما، براى جوانان و تصميم گيران و مديران ما در بخشهاى مختلف، درس است.
روى قدرت معنوى و اراده ناشى از ايمان و انسانيّت تكيه كنيد و آن را مهم بدانيد. اى بسا انسانهاى سالمى كه به خاطر ضعف نيروى اراده نمى توانند در هيچ يك از اين ميدانها حضور افتخارآفرينى داشته باشند؛ اما انسانهايى با ضعف بدنى ظاهرى - كمبود بدنى، نداشتن دست، نداشتن پا، قطع نخاع، نداشتن چشم، بودن تركشهاى متعدّد در بدن و انواع و اقسام گرفتاريهاى جسمانى كه متأسفانه جانبازان دچار آن هستند و با آن دست و پنجه نرم مى كنند - به مدد اراده و همّت قوى مى توانند به اين پيشرفتها و به اين كارهاى درخشان نائل شوند! اين، براى همه ميدانها درس است.
عزيزان من؛ كسانى كه در اين ميدان تلاش مى كنيد! اين درس را براى ملت و تاريختان استمرار بخشيد؛ يعنى باز هم بر همّت و تلاشتان بيفزاييد و كارهاى جديد، ابتكارهاى تازه، تصرّف ميدانهاى نو و گشودن راههاى ناگشوده را ادامه دهيد.
مسؤولين عزيز بخشهاى گوناگون هم از اين پديده درس بگيرند و به نيروى معنوى جوانان اهميت دهند. بدانيد كه اگر ملتى از ايمان برخوردار بود و با اراده بار آمد و قدرت تصميم گيرى به او تعليم داده شد، در همه ميدانها - در ميدان سياست، در ميدان مبارزات فرهنگى و مبارزات نظامى - پيروز است. چنين ملتى در مقابل همه دشمنان پيروز خواهد شد.
يك جمله هم درباره ورزش كشور كه يك مسأله مهمّ كشور است، عرض كنم: اوّلاً همه آحاد مردم، بايد ورزش را جدّى بگيرند. همه بايد براى سلامتى خودشان، ورزش را يك ضرورت و كار لازم به حساب آورند. جامعه ورزشكار، جامعه بانشاط و پرتلاش و زنده و كارآمد خواهد بود. عادت ورزش را به فرزندان خودتان هم منتقل كنيد. كودكان و نوجوانان - بخصوص جوانان - را به ورزش كردن وادار كنيد. حتّى افراد مسن و پير هم بايد ورزش كنند - هر كسى ورزش متناسب با حال خود - ورزش، يك كار لازم و يك وظيفه است كه براى نشاط و طراوت دائمى جامعه لازم است. امروز جامعه ما به اين طراوت و اين نشاط احتياج دارد.
نكته دوم اين است كه اگر مى خواهيد ورزش، عمومى و همگانى شود، بايد ورزش قهرمانى را هم تقويت كنيد. بايد مردم از ميان خودشان الگوها را پيدا كنند. رشته هاى مناسب ورزشى را بايد تقويت كنيد. من وقتى نگاه مى كنم و مى بينم كه در برخى از رشته هاى ورزشى در صحنه جهانى، جوانان ما برترين حرف را مى زنند و درخشانترين چهره ها را نشان مى دهند - مثل رشته كشتى - تعجّبى نمى كنم. اين ملت ايران است؛ شوخى كه نيست! اين ملت، با استعداد است. وقتى در برخى از ميدانهاى ورزشى و نسبت به بعضى از رشته هاى ورزشى مى بينم كه ورزشكاران ما حرف قابل گفتنى عرضه نمى كنند، متأسّف مى شوم و حس مى كنم اين جا در حدّ نياز و در شأن ملت ايران كار نشده است.
من به مسؤولين ورزشى توصيه كردم، باز هم توصيه مى كنم كه چندين رشته ورزشى مناسب را كه از نظر منطق و فرهنگ ما معنا و مضمون دارد، برگزينيد و روى آن سرمايه گذارى كنيد. منظورم فقط سرمايه گذارى مادّى نيست؛ سرمايه گذارى معنوى؛ يعنى همّت و مديريت به خرج دهيد و تلاش لازم و گزينشهاى خوب بكنيد، تا جوانان ما ميدان پيدا كنند و در اين رشته هاى ورزشى، در دنيا سرآمد شوند. بعضى از اين ورزشها، ورزشهاى اصالتاً ايرانى است، كه از تاريخ ما براى ما به يادگار مانده است - مثل سواركارى، چوگان بازى، يا بعضى از همين شاخه هاى ورزش باستانى - بعضى هم ورزشهايى است كه از ديگران آموخته ايم، ولى آنها را مى پسنديم - مثل ورزشهاى دستجمعى، يا ورزشهاى رزمى - اينها را گزينش كنند؛ روى اينها برنامه ريزى و همّت كنند.
به عقيده ى من، جوان ايرانى براى اوّل شدن در دنيا، هيچ چيز كم ندارد. جوان ايرانى با استعداد است. ورزشكار ايرانى داراى استعداد درخشان است. بايد به او امكان داد، ميدان داد و كار او را روبه راه كرد تا بتواند مثل ستاره اى در ميدانهاى ورزشى دنيا بدرخشد. امروز دنيا اين طور است؛ ورزش از موجودى ملتها خبر مى دهد و سخن مى گويد - حتّى از توانايى دولتها هم خبر مى دهد و حرف مى زند - امروز ورزش در دنيا اين است. جوانان و ورزشكاران ما آماده اند. آن رشته هايى را كه به دقّت انتخاب مى شوند، برنامه ريزى و روى آنان كار كنند. جوانان ما در آن جاهايى كه سخن قابل گفتنى در دنيا ارائه كرده اند، بحمداللَّه توانسته اند مايه افتخار نظام جمهورى اسلامى شوند. من لازم مى دانم از همه جوانان قهرمانى كه در ميدانهاى ورزشى عالم، موجب آن شدند كه نام ايران اسلامى عزيز، در بلندگوهاى جهانى - برخلاف ميل مستكبرين و على رغم آنها - به طنين بيفتد و فضا را تكان دهد و پرچم و سرود مقدّس جمهورى اسلامى ايران چشمها و گوشها را بنوازد، تشكّر كنم. از همه اين جوانان و از مربّيانشان سپاسگزارم. ان شاءاللَّه موفّق باشيد. ما در همه ميدانها مى توانيم اين كار را بكنيم.
من به همه شما عزيزان و به همه مسؤولين ورزش كشور عرض مى كنم: بايد براى ورزش به عنوان يك كار جدّى، اساسى و لازم - كه به هيچ وجه فوايد آن به اشخاص پايان نمى يابد، بلكه به كشور و انقلاب و دولت برمى گردد - رسيدگى مناسب و شايسته آن را بكنيد؛ و اگر بخواهيد اين كار، آن چنان كه شايسته است پيش برود، بايد محيط ورزش را محيط معنوى كنيد. محيط معنوى، همان محيط پهلوانىِ ديرين ورزشكاران قديمى خودِ ماست؛ آنهايى كه وقتى وارد گود ورزشى مى شدند، خاك گود را مى بوسيدند؛ آنهايى كه هميشه ورزش را با نام خدا شروع مى كردند و با نام خدا تمام مى كردند - با بسم اللَّه شروع مى كردند و با دعا تمام مى كردند - كشور ما اين گونه كشورى است. محيط ورزش آن، محيط معنوى، جوانمردى، ايمان، تقوا، پاكدامنى و پارسايى و محيط معنويّت و درخشندگى روحى و نفسانى است.
بايد ورزش را همين طور، در چنين حال و هوايى قرار دهيد و حفظ كنيد. اين براى ورزش كشور، هم مايه پيشرفت خواهد بود، هم خواهد توانست انعكاس نورانيّت خود را به همه قشرهاى كشور بتاباند؛ همچنان كه بحمداللَّه ما اين خصوصيت را در ورزش جانبازان و معلولين مشاهده كرديم.
من لازم است از يكايك شما عزيزان ورزشكار، از مسؤولينى كه اين مانور بسيار زيبا و جالب و پرمغز را تشكيل دادند - از مسؤولين ورزش كشور - تشكّر كنم. اميدوارم كه همه شما موفّق باشيد و خداوند متعال روزبه روز توفيقات و فضل خود را بر شما افزايش دهد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته