پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

بيانات معظم له در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى حجّةالاسلام والمسلمين سيد محمّد خاتمى

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم.
بحمداللَّه امروز براى ملت ايران، روز مباركى است. اميدواريم كه خداوند، بركات خودش را بر آحاد اين ملت و مسؤولين و رئيس جمهور عزيزى كه امروز مسؤوليت را رسماً بر عهده گرفتند، نازل فرمايد؛ و ان‌شاءاللَّه همه بتوانيم از پرتو عنايات الهى و ادعيّه‌ى زاكيّه‌ى حضرت بقيةاللَّه ارواحنافداه استفاده كنيم و عرض مى‌كنيم: «بارِكْ لَنا فِيما اَعْطَيْتَ.»(32) اين عطيّه‌ى بزرگ الهى، ان‌شاءاللَّه براى ملت، يك عطيّه‌ى ماندگار و داراى بركات بزرگى باشد.
بحمداللَّه اوضاع كشور در اين مقطع حسّاس، آن چنان است كه هر كشور و ملتى چنين وضعى داشته باشد و از چنين سرمايه‌هايى برخوردار باشد، حق دارد كه به آينده‌ى خود، با اميدوارىِ منطقى و بجا نگاه كند. اوّلاً در همه‌ى حوادث و قضايا، نشانه‌هاى لطف الهى و كمك پروردگار را مى‌بينيم. همين انتخابات سى ميليونى، مظهر لطف پروردگار به نظام جمهورى اسلامى بود. درست در همان هنگامى كه بوقهاى تبليغاتى از سوى كشورهايى كه مدّعى دمكراسى هستند ادّعا مى‌كردند كه ملت ايران از انقلاب و نظامش جدا شده و به آرمانهاى امامش پشت كرده است، ملت در صحنه حاضر شد و به عنوان عمل به تكليف و به وصيّت امام، انتخاباتى با اين شكوه و عظمت به راه انداخت، كه ما از اوّلِ انقلاب، مانند آن را خيلى نادر داشته‌ايم. ببينيد اين چقدر مظهر لطف الهى است! همان‌طور كه امام بزرگوار يك وقت به بنده فرمودند - و بنده هم خودم اين را در دوران مسؤوليتهاى مختلف تجربه كرده‌ام - همواره در شدايد، دست قدرت الهى به ما كمك كرده است.
عزيزان من! اين را بدانيد: گاهى حوادثى اتّفاق مى‌افتد كه مسؤولين كشور، يعنى كسانى كه از قضايا مطّلعند، از آنها به تعبير معروفِ «از حوادث پشت پرده» اطّلاع دارند و مى‌دانند كه عامل آن حوادث نمى‌توانسته يك عامل معمولى و طبيعى باشد و چيزى جز عنايت الهى، پشت اين قضيه نيست. ما به اين قضيه معتقديم. قرآن، ناطق به اين معناست. ما عقيده داريم كه «وَلِيَنْصُرَنَ‌ّ اللَّهَ مَنْ يَنْصُرُهُ.»(33) چه كسى بيشتر از اين ملت نصرتِ دينِ خدا كرده و در ميدانهاى خطر وارد شده است؟! پس، نصرت الهى، امرى طبيعى و بديهى است. آن را داشته‌ايم؛ بعد از اين هم ان‌شاءاللَّه خواهيم داشت. اين، قلم عمده است، كه شامل بيشتر يا همه‌ى تواناييهاى ما همين است. آن رقم عمده‌ى ديگرى كه بايد مورد نظر قرار گيرد، اين ملتِ بزرگ است؛ ملتى همراه با دولت، علاقه‌مند به نظام حاكم و وقتى كه لازم باشد، فدايى در راه آن. ملّتى با ايمان. ملّتى حاضر در صحنه، كه گذشته نشان مى‌دهد هر جا لازم باشد از كشور اسلامى و اسلامش دفاع كند، با قدرت و شجاعت وارد صحنه مى‌شود و دفاع مى‌كند. در گذشته اين‌گونه بوده است، در آينده هم ان‌شاءاللَّه همين‌گونه خواهد بود. صحنه‌ى جنگ هم اين را نشان داد. قبل از آن، صحنه‌ى انقلاب هم نشان داده بود. عرصه‌ى سازندگى هم - در اين سالهاى اخير - نشان داد كه در هر جا كه حضور مردم لازم است، اين ملت، با صداقت، صميميّت و شور و هيجان حاضر مى‌شود.
اين مردم، بر هيچ كس هم منّت ندارند. احساس تكليف مى‌كنند و وارد صحنه مى‌شوند. در آينده هم به خواست خدا، همين‌طور خواهد بود. البتّه مستبعد است كه ما در آينده، تجربه‌ى نظامى داشته باشيم؛ ولى اگر فرض كنيم باز يك فرد يا نظامِ غافلِ خدازده‌اى به فكر اين بيفتد كه با اين مردم زور آزمايىِ نظامى كند، باز سرو كارش با همين ملت، همين جوانان، و همين مؤمنان فعّالى است كه در همه جا ايمانهاى خودشان را نشان مى‌دهند. ملت در انتخابات نشان داد؛ در صحنه‌هاى سياسى، در راهپيماييها و در موضعگيريها هم نشان مى‌دهد. اين ملت، سرمايه‌ى بزرگى است و اين ملت، با امام است؛ در راه امام است. الان هم محبوب‌ترين انسان در ميان اين ملت و در دلهاى ايشان، امام بزرگوار ما، امام خمينى است.
ديگران هر چه مى‌خواهند بگويند. هر طور مى‌خواهند تحليل كنند. غلط است كه كسى احوال خود را از ديگرى بپرسد. بعضى عادت كرده‌اند كه بنشينند ببينند خبرگزاريهاى وابسته‌ى به صهيونيستها و مستكبرين و سرمايه دارانى كه با اسلام و مسلمين و نظام اسلامى مخالفند، درباره‌ى ايران چه مى‌گويند! معلوم است كه آنها نمى‌توانند واقعيت را بگويند! حتّى نمى‌توانند واقعيت را درك كنند. آنها ملت ما را نمى‌شناسند، كشور ما را نمى‌شناسند، نظام ما را نمى‌شناسند، مسؤولين ما را نمى‌شناسند، شخصيتهاى ما را نمى‌شناسند. مى‌بينيد چقدر اشتباه مى‌كنند و مى‌بينيد چطور درباره‌ى شخصيتهاى ما به اظهار نظر مى‌پردازند! تا جايى كه همه‌ى كسانى كه وارد و مطّلع هستند، به ساده لوحى آنها مى‌خندند. آنها آرزوهاى خودشان را بر زبان جارى مى‌كنند: همان داستان «شتر و پنبه‌دانه» است! آنچه را كه در دل دارند و مى‌خواهند، به صورت تحليل بيان مى‌كنند. اين، شرح حال ملت ايران نيست. شرح حال ملت ايران اين است كه مشاهده مى‌كنيد. شرح حال ملت ايران، عرصه‌هاى دفاع مقدّس در طول هشت سال است. شرح حال ملت ايران، حضور در اين انتخابات سى ميليونى است. ملت ايران ملتى است مسلمان، انقلابى، معتقد به امام، علاقه‌مند به نظام اسلامى و آماده براى دفاع از ارزشهايى كه به آنها معتقد و پايبند است. اين، سرمايه‌ى عظيمى است. هر حكومتى و هر دولتى كه پشت سرِ خود چنين ملتى داشته باشد، بايد به آينده اميدوار باشد. بايد احساس قدرت كند. بايد احساس كند كه مى‌تواند كار كند. بايد احساس كند كه وظيفه دارد كار كند.
آنچه من به مسؤولان دولتِ آينده و رئيس جمهور عزيز - كه بحمداللَّه خودشان هم به اين نكات توجه دارند - از باب تذكّر عرض مى‌كنم اين است كه اوّلاً، همه‌ى سعى ما بايد اين باشد كه اين ملت را بشناسيم. ثانياً، خواسته‌ها و نيازهايش را برآورده كنيم. اين ملت، حقّ عظيمى بر گردن ما دارد. اين ملت است كه كشور را حفظ كرده است و اين ملت است كه به حقيقت، آيتِ قدرتِ پروردگار است.
من در چند دوره‌اى كه امام بزرگوارمان حكم رياست جمهورى - آراءِ مردم - را تنفيذ مى‌كردند، در فرمايشات ايشان نگاه كردم و ديدم به‌طور مستمر - با هر كس كه طرف بوده‌اند - راجع به مردم و ملت صحبت كرده‌اند. اين، همان حكمتِ امام است؛ همان چيزى است كه ما هر طور نگاه و مطالعه مى‌كنيم، مى‌بينيم اين درست است، اين بهتر است. بخصوص قشرهاى مستضعف، قشرهاى فقير و ضُعفاى مردمند كه نيروهاى وفادار و ماندگار انقلاب و امام و دولتهاى مختلف بوده‌اند و هستند و خواهند بود. عزيزانى كه ان‌شاءاللَّه در آينده‌ى نزديكْ مسؤوليت بر عهده مى‌گيرند، بايد هرچه مى‌توانند از اين ذخيره‌ى دائمى استفاده كنند و تا آن‌جا كه قدرت دارند، براى آنها خدمت و كار كنند. وضع كنونى، بحمداللَّه اين است. اين، كشورى است كه گامهاى اساسى و بلندى براى بازسازى، در آن برداشته شده است.
شايد در طول دوران رژيم گذشته، حتّى بخشى از آنچه در اين چند سال در بازسازى اين كشور انجام گرفت، انجام نگرفته بود؛ چون كار را با كيفيّت و كميّت - هر دو - بايد ديد. آنها اگر كارى هم براى كشور مى‌كردند - كه از لحاظ كميّت هم نسبت به آنچه در اين دوره‌ى كوتاه انجام گرفته است، حقيقتاً كم است - از لحاظ كيفيت، مخدوش بود؛ زيرا در آن، استقلال اين ملتْ ملاحظه نشده بود. اساسِ سياست آن رژيم، بر وابستگى بود. چند نفر دولتمردِ نسبتاً شجاع يك روز در زمان رضاخان پيدا شدند و يك قرار داد نفتى را نوشتند كه منافع ملت ايران، تا حدودى در آن ملاحظه شده بود. به‌خاطر انگليسيها، رضاخان با چكمه‌هايش وارد اتاق هيأت دولت شد و نوشته‌هاى آنها - پرونده‌ى نفت - را گرفت، در آتش بخارى انداخت و جلو چشم آنها سوزاند! اين، چيزى است كه خود آنها نوشته‌اند. امثال تقى‌زاده و ديگران اين ماجرا را نوشته‌اند.
سياست، سياستِ وابسته بود. راه‌آهن هم كه مى‌كشيدند، بيش از آن‌كه براى ايران و تجارت ايران باشد، به نفع اتّصال دو جبهه‌ى متّفقين بود كه آن روز بايستى عليه آلمان مى‌جنگيدند. راه‌آهن سراسرى اين است! (راه‌آهن شمال و جنوب براى اين بود كه شوروىِ آن روز را به جنوب، در خليج فارس كه محلّ استقرار انگليسيها بود وصل كنند تا بتوانند سلاح منتقل نمايند، و جبهه‌هاى جنگ متّفقين عليه متّحدين - آلمان و همكارانش - همواره قادر به دفاع باشد. راه‌آهن هم براى اين كشيده مى‌شد. طرفداران رژيم منحوس و تفاله‌هاى رژيم گذشته، بعد از گذشت پنجاه سال، هنوز كه هنوز است، صحبتِ راه‌آهن شمال و جنوب را مى‌كنند؛ راه‌آهنى كه براساس طرحى خائنانه و بى‌توجّهى به استقلال اين ملت به‌وجود آمد و در آن، آبرو و شأن اين ملت رعايت نشد.
حالا شما ملاحظه كنيد: خطوط راه‌آهن عظيمى كه در دوران بعد از جنگ تحميلى در ايران ساخته شد، همان چيزى است كه ملت ايران به آن نياز دارد. يكى از مستشرقينى كه در همان دوران آمده و در ايران سياحت كرده است، مى‌گويد: من تعجّب مى‌كنم چطور راه آهن ايران از شهرهايى كه محلّ عمده‌ى تجارت ايران است عبور نكرده است!؟ (همين جاهايى كه امروز بحمداللَّه به بركت جمهورى اسلامى، مى‌بينيم كه زير پوشش ارتباطات و اتّصالات و مواصلات صحيح قرار گرفته‌اند).
نه كميّت آنچه قبل از جمهورى اسلامى در اين مملكت انجام گرفته است، و نه كيفيّت آن، قابل مقايسه با آنچه اين نظام مردمى و خدايى - جمهورى اسلامى - انجام داده است، نيست. نظام مرتبط با معنويّت و ايمان، معنايش اين است؛ نظامى كه پشتوانه‌ى عظيم مردمى، آرا، عواطف، پشتيبانى و كمك مردم را دارد؛ ايمان، معنويّت، برادرى و هماهنگى، اتّكال به خدا و ايمان به غيب را هم دارد. آن، نتيجه‌اش مى‌شود اين. على‌رغم اين همه توطئه و مخالفتى كه با اين ملت شد؛ با اين محاصره‌هاى گوناگون سياسى، اقتصادى و تبليغاتى، اين ملت توانسته است يكى پس از ديگرى، دولتهايش را حمايت كند و دولتها توانسته‌اند اين‌گونه كشور را از لحاظ عمران و آبادى و از جهات سياسى و آبروى بين‌المللى و اقتدار ملى، پيش ببرند. اينها آن ارزشهايى است كه كشور ما دارد و بحمداللَّه، دولتهاى ما، همه از آن برخوردار هستند و خواهند بود. اين مظهر نعمِ بزرگ الهى و همان دست قدرتى است كه عرض كردم خداى متعال دائماً در پشتيبانى اين نظام داشته است و خواهد داشت.
البته من سفارش كرده‌ام و سفارش و تأكيد هم مى‌كنم كه بايد تلاش شود فقر و بى‌عدالتى و تبعيض كه ميراث طواغيت گذشته است، در اين كشور ريشه كن شود. اين‌جانب بيشترين اهتمام را متوجّه اين مطلب كرده‌ام و مى‌كنم و توصيه‌ام اين است كه ديگران نيز همين‌طور عمل كنند. اگر اين همه خيرات و بركاتى كه بحمداللَّه مظهر و اوج آن هم در اين چند سال اخير، دولت برادر عزيزمان جناب آقاى هاشمى رفسنجانى حفظه‌اللَّه‌تعالى بود و همه‌ى آنچه را كه انجام داديم، چند برابر مى‌بود و چندين برابر آن را هم انجام بدهيم، اما به اين نكته توجّه نكنيم، كارمان ناقص و ابتر خواهد بود.
عزيزان من! نظام اسلامى، نظام سرمايه‌دارى نيست. من چهارسال قبل، در همين جا - در روز تنفيذ - همين موضوع را به حضّارى كه بودند، عرض كردم و گفتم: «نظام ما، نظام سرمايه‌دارى نيست. نظام سرمايه‌دارى، به جمعِ ثروت، به رونق اقتصادى و به مجموع در آمد ملى نگاه مى‌كند و برايش مهم نيست كه اين ثروتْ چگونه به دست مى‌آيد، به دست كى مى‌آيد و چند درصد از مردم، چگونه از آن استفاده مى‌كنند!» بايد در آمد ملى بالا برود، ثروت زياد شود، تلاش اقتصادى مورد حمايت قرار گيرد؛ كه مورد حمايت هم قرار مى‌دهند. قوانين هم در اين جهت است. قدرت اجرايى هم در اين جهت است. كشورهاى سرمايه‌دارى - آن هم نه همه بلكه بعضى - حداكثر كارى كه مى‌كنند اين است كه بيمه‌ها و تضمينهايى را براى قشرهاى مظلوم و محروم مى‌گذارند، تا حداقلى هم به آنها برسد. اين، نظام سرمايه‌دارى است.
نظام اسلامى، اين‌گونه نيست. نظام اسلامى مى‌فرمايد: «بالعدل قامت السموات والارض.(34)» اصل، عدالت است. البته، توليد ثروت هست. نظام اسلامى، يك جامعه‌ى فقير نمى‌خواهد. يك ملت فقير و يك درآمد عمومى ناچيز نمى‌خواهد. از ثروتها استفاده مى‌كند؛ علم را پيشرفت مى‌دهد، منابع زيرزمينى را استخراج مى‌كند، انسانها را به رشد عقلانى مى‌رساند، تجارت مى‌كند و صنعت راه مى‌اندازد. تاريخ اسلام نشان داد كه اسلام به بركت همين احكام نورانى، در يك دوره‌ى طولانى، صاحب علم و صنعت در كلّ جهان بوده است. اما جهت همه‌ى اينها، عدالت است. ثروت هست؛ اما بايد عدالت در جامعه تضمين شود. براى عدالت، منتظر امام زمانيم. پيغمبران آمدند؛ همه هم براى اقامه‌ى قسط آمدند؛ «ليقوم الناس بالقسط(35)». اينها حرفهاى خيلى پرمعنايى است كه قرآن به ما گفته است؛ نهج البلاغه به ما گفته است و در روايات ائمّه هم هست.
اين، جهت را مشخّص مى‌كند. قسط يعنى همين: اگر جامعه برخوردار است، همه باشند. نمى‌گوييم همه يكسان؛ چون يكسانى امكان ندارد. بالاخره تلاشها، همّتها و قوّتها مختلف است. بعضى بيشتر تلاش مى‌كنند؛ بعضى كمتر مى‌كنند. بعضى ابتكار بيشترى دارند. استعدادها يكسان نيست. «و لايزالون مختلفين... و لذلك خلقهم(36).» مردم، داراى اختلاف در استعدادند. بحث در اين نيست كه يكسان باشند. بحث در اين است كه به قدر استعدادشان كار كنند و به قدر همّتشان تلاش كنند و همه بتوانند به قدر قدرتشان به دست بياورند. كسى محروم نماند؛ كسى مظلوم نماند؛ كسى سركوب شده نماند. اين، آن هدف اصلى است.
ما كه بر سرِ كار آمديم - آن روز كه روز مبارزه بود تلاش كرديم، آن روز كه پيشنهاد مسؤوليت كردند، به هر صورت قبول كرديم - براى تحقّق همين هدف بود. كسانى كه با فرهنگ ما آشنا نيستند، باور كنند. اگر چه مى‌دانم قطعاً باور نمى‌كنند كه براى ما اين مسؤوليتها جاذبه‌اى ندارد. خوديها مى‌دانند. كسانى كه از نزديك با اين فرهنگ و اشخاص آشنا هستند، مى‌دانند. اين مسؤوليتها، فقط براى اقامه‌ى عدل، اقامه‌ى حكم اللَّه و هموار كردن راه خدا در مقابل پاى مردم، ارزش و محبوبيت و جاذبه دارد.تلاش بايد براى اين باشد.
البته در اين زمينه، كار شده است. من اگر نگويم كه برادران عزيز ما در مسؤوليتهاى گوناگون در دوره‌هاى گذشته، براى اين قضيه چقدر تلاش كرده‌اند، ناسپاسى است. لكن، راه طولانى‌ترى از آنچه كه تا به حال پيموده‌ايم در پيش داريم. كار بيشترى از آنچه تا به حال كرده‌ايم بايد انجام دهيم. اين، مسأله است. اساس كار دولت، بايد بر اين باشد. چه در زمينه‌ى فرهنگى، چه در زمينه‌ى اقتصادى و چه در زمينه‌ى سازندگى، جهت بايد اين باشد؛ در حالى كه فعّاليتها متنوّع است.
خدا را شكر مى‌كنيم كه انتخابات، خوب و بسيار خوش عاقبت و همراه با خرسندى عمومى مردم بود. امروز انسان احساس مى‌كند كه براى ملت ما و فضاى عمومى كشور، مثل يك روز عيد است و اين هم، لطف پروردگار است.
اميدواريم كه خداوند متعال، اين روز و اين حادثه را فرخنده و مبارك كند و مشمول الطاف و بركات خودش قرار دهد. اميدواريم شرور را از اين ملت منصرف كند؛ دشمنان اين ملت را سركوب و منكوب فرمايد، و اين ملت را به آرزوهاى بزرگش برساند. اميدواريم رئيس جمهور عزيز و مسؤولانِ ايشان را - كه انتخاب خواهند كرد - در كار مهمّى كه در پيش دارند، موفّق فرمايد؛ قلب مقدّس حضرت ولىّ عصر را از همه‌ى ما راضى كند؛ روح مبارك امام بزرگوار را - كه يقيناً از اين حوادث و مراسم شاد است - همواره شاد نگهدارد و ارواح طيّبه‌ى شهداى بزرگوار ما را با پيغمبر و آل او محشور كند.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
32) عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 182
33) حج: 40
34) تفسير صادفى: ذيل آيه‌ى 7 از سوره‌ى الرّحمن.
35) حديد: 25
36) هود: 119 - 118