پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

بيانات معظم له در ديدار با فرمانده و جمعى از پرسنل نيروى هوايى ارتش بمناسبت سالروز نيروى هوايى

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
برادران عزيز و يادآوران روزهاى بزرگ و تجربه هاى باارزش و فراموش نشدنى؛ خيلى خوش آمديد. البته ارتش در بخشهاى گوناگونش، همه جا با خود افتخارات بزرگى دارد؛ اما در تاريخ ما، خاطره و ياد نيروى هوايى با اين روزها گره خورده است. در همين آغاز سخن، يك استنتاج بزرگ بكنيم كه براى هميشه ما به درد مى خورد؛ بعد به مطلب مورد نظرمان بپردازيم. آن استنتاج، اين است كه تصميم گيريهاى بموقع و بزرگ، گاهى در سرنوشت يك مجموعه و يك فرد و يك ملت، تأثيرات تعيين كننده اى مى گذارد؛ مثل تصميم گيرى آن روزِ تعدادى از پرسنل نيروى هوايى براى آن كار شجاعانه، كه در طول تاريخ نيروى هوايى تا امروز استمرار يافته است و بعد از اين هم ان شاءاللَّه براى هميشه استمرار خواهد يافت.
عزيزان من! اصل مطلب اين است كه دشمنان ملتها، براى تصرّف و از پا انداختن و نابود كردن مقاومت آنان، تدابير گوناگونى را به كار مى زنند. يكى از اين تدابير كه امروز در جاهايى از دنيا خيلى نمايان است، اين است كه ارتشهاى آن كشورها را قبضه مى كنند. وقتى ارتش در يك كشور قبضه بيگانگان شد، در واقع امنيت از فضاى سياسى آن كشور هم رخت بر مى بندد. هر جايى كه بيگانه لازم بداند، به وسيله اين بازوى مسلّح، اوضاع آن كشور را درهم و برهم، يا هدايت مى كند و يا به كلّى دگرگون مى سازد.
اين، نشان دهنده نقش با اهميت نيروهاى مسلّح در كشورها هم هست. در رژيم گذشته ايران هم كم و بيش اين طور بود. آنها حتّى تصور مى كردند كه وقتى دستگاه سياسى اين كشور - كه خاندان پهلوى هم جزو آنها بودند - مجبور به عقب نشينى شود، باز كارگزاران آنها در نيروهاى مسلّح ايران خواهند توانست منافع امريكاييها را تأمين كنند. البته آنها ايران و ايرانى و اعتقادات عميق ما و اصالت ذوات و طينتهاى مردم اين كشور را نشناخته و بد محاسبه كرده بودند. منظورم صحّت و سقم محاسبه آنها نيست؛ منظورم محاسبه عمومى بر روى نيروهاى مسلّح در كشورهاى مختلف است. شما به كشورهايى كه ارتشهايشان سرسپرده بيگانگان هستند، نگاه كنيد، ببينيد كه در آن جاها چگونه عمل مى كنند و كشورها در چه وضعيتى قرار دارند.
نقطه مقابل آن، اين است كه در كشورى، ارتش و نيروهاى مسلّح، با اصالتهاى آن كشور چنان ممزوج شوند كه خود به مدافع آن ارزشها تبديل گردند. در كشور ما، اين طور است. امروز ارتش در جمهورى اسلامى ايران، يك عنصر تعيين كننده در دفاع از ارزشهاى اسلامى و انقلابى است. نيروهاى مسلّح - ارتش و سپاه و بسيج - كلاًّ در كشور اين گونه اند؛ يعنى خودشان اركان و استوانه هاى نظام ارزشى جمهورى اسلامى هستند. البته اين وضعيت، آسان به دست نيامده است. عناصر مؤمن در داخل ارتش، به گردن همه ارتش و بخصوص براى پديد آمدن يك چنين وضع مطلوب و رضايتبخشى كه امروز بحمداللَّه دارد، حقّ حيات دارند. يكى از علل خشم دستگاه استكبار از جمهورى اسلامى هم همين است.
اين كه مى بينيد راجع به نظامى گرى در جمهورى اسلامى، آن قدر تبليغات مغرضانه مى كنند، علّتش اين است كه مى دانند نيروهاى مسلّح در جمهورى اسلامى، عناصر بيكاره و بى اعتناى به سرنوشت اين كشور و ارزشهاى اخلاقى و انقلابى نيستند؛ بلكه به شدّت پايبندند و در حال آماده كردن خود براى دفاع از اين ارزشها هستند. اين را مى بينند و نمى پسندند. خشم آنها در قالب تبليغات دروغشان، خود را نشان مى دهد. البته تبليغاتشان واقعاً دروغ است. مى گويند ايران براى كشورهاى همسايه، تهديد است. اين، دروغ است. مى گويند ايران با امنيت اين منطقه، مخالف است. اين، دروغ و بهتان است. نه اين كه ما بخواهيم اثبات كنيم دروغ است؛ هر انسان هوشمندى، هر انسان معمولى اى كه با مسائل آشناست، مى فهمد كه اينها معنا ندارد.
اگر منطقه خليج فارس در امنيت باشد، ما كه بيشترين ساحل را در خليج فارس داريم، بيش از همه از امنيت اين منطقه استفاده خواهيم كرد. اگر خليج فارس، محل حضور بيگانگان نباشد، ما كه منافع زيادى در اين خليجِ پهناور و بزرگ - كه مشترك بين ما و كشورهاى ديگر است - داريم، بيش از ديگران در امنيت اين منطقه سعى خواهيم داشت. اين امر طبيعى است. هيچ كس نمى خواهد خانه خودش را ناامن كند. كسانى خليج فارس را ناامن مى كنند كه مى خواهند از ناامنى و يا لااقل از شايعه ناامنىِ اين جا سوءاستفاده كنند و وانمود نمايند كه در اين منطقه ناامنى است، تا بتوانند سلاح بفروشند، تا بتوانند حضور نظامى پيدا كنند، تا بتوانند نفوذ سياسى در كشورهاى خليج فارس به دست آورند. اين حرف، متعلّق به آنهاست؛ والّا هر كسى وقتى به جغرافياى منطقه نگاه كند، مى فهمد كه در اين منطقه، ايران اسلامى بيش از ديگر كشورها، به امنيت اين منطقه پايبند است. بنابراين، تبليغات دشمن دروغ است.
اما اين تبليغات دروغ از كجا ناشى مى شود؟ از اين جا ناشى مى شود كه شما بيداريد و نيروهاى مسلّح سرِپا هستند. اگر نيروهاى مسلّح كنار بودند، بى تفاوت و ناكافى بودند، توانايى دفاع از حيثيّت و موجوديّت خانه خودشان و يا دفاع از ارزشهاى و عقايد خويش را نداشتند، دشمن اين قدر عصبانى نمى شد. اين عكس العمل دشمن، معيار خوبى براى وضعيت ماست. اين، يك مطلب اساسى و اصلى است. امروز نيروهاى مسلّح، اين طورند.
البته من بايد اين نكته را بگويم كه بعضى از بخشها در نيروهاى مسلّح، در پديد آمدن اين وضعيت، تأثير ويژه اى داشتند. از جمله آن بخشهايى كه تأثير داشتند، يكى همين نيروى هوايى است. بحمداللَّه نيروى هوايى در طول اين مدّت، كارهاى زيادى كرده، فداكاريهاى زيادى انجام داده، فرماندهان خوبى داشته و عناصر هدايت كننده و اداره كننده اى در سطوح بالا داشته است كه بسيار مؤمن، بسيار خوب، بسيار كارآمد و مقبول همه بوده اند و بعضى از آنها شهيد شدند و عده اى هم بحمداللَّه هستند و اين نيرو را اداره و هدايت مى كنند. اينها، وضع نيروى هوايى است.
امروز، شما كه در نيروى هوايى هستيد، براى اين كه ارزش و شخصيت خودتان را باور كنيد، احتياج نداريد كه كسى به شما اين را بگويد، يا كسى تعريف خلاف واقعى از شما بكند؛ در پرونده خودتان در نيروى هوايى، شما مجموعه اى از افتخارات، فداكاريهاى شكوهمند، پروازهاى خوب، كارهاى فنّى خوب، دفاعهاى بجا، حمله هاى بجا، كارآييهاى برجسته و نوسازيهاى خوب داريد. اينها، در سابقه و پرونده شماست و كسى هم نمى تواند انكارشان كند. اين، اصالت و ارزش نيروى هوايى است.
آنچه من به شما عرض مى كنم و از شما مى خواهم، اين است كه به اين مقدار نبايد اكتفا كنيد. نيروى هوايى به احتمال قوى، نقش آينده اش از نقش گذشته اش هم اهميت بيشترى خواهد داشت. نيروى هوايى، وضع تعيين كننده اى در بسيارى از جاها دارد؛ هم نقش اصلى او كه حراست از آسمان كشور و پشتيبانى است و هم نقشهايى كه احياناً در مواردى براى نيروى هوايى پيش مى آيد و آن، تهاجم و برعهده گرفتن نقش اصلى در يك مبارزه و يك جنگ است؛ چه نقش هجومى و چه نقش دفاعى. بنابراين، در جهت پيشرفت نيروى هوايى، بايد براى اين نيرو به شكل بى نهايت برنامه ريزى كنيد. هيچ وقت نگوييد كه ما اين كارها را كرديم و اين خوب است و احساس كنيد كه كافى است و شما را راضى كند. نخير؛ اگر اين طور مى خواستيم حركت كنيم، نيروى هوايىِ ما به اين جا كه شما هستيد، نمى رسيد.
ما در طول جنگ، تعداد زيادى از امكانات هواييمان را از دست داديم. البته مقدارى هم جايگزين كرديم؛ ولى آن مقدارى كه از دست داديم، شايد از لحاظ ارزش، از آنچه كه جايگزين كرديم، بيشتر باشد. در عين حال، الان نيروى هوايى ما، از ده سال پيش، از شانزده سال پيش، پيشرفته تر و بهتر و جلوتر است. امروز شما چيزهايى را مى دانيد، با ابزارهايى آشنا هستيد، در ميدانهايى تواناييهايى داريد كه ده سال پيش نداشتيد. يعنى شما روزبه روز جلو رفتيد؛ در حالى كه به قدر اقتضاى اين جلو رفتن، شما هواپيماى جديد و جنگنده جديد و ابزار جديد نداشتيد.
البته كشور براى تجهيزات نظامى خودش، بخل نمى ورزد. هر چه گير شما بيايد، گير كشور آمده است و براى دفاع از كشور است. هيچ كس بُخلى ندارد؛ دشمنان بخل مى ورزند. امكانات جهانى، براى برخى از جهتگيريها و برخى از كارها، محدوديت پيدا مى كند. محاصره دشمن، گاهى اوقات نمى گذارد آنچه را كه انسان مى خواهد انجام دهد و تهيه كند. البته اين محاصره هم ماندنى و ابدى نيست؛ از بين رفتنى است. كما اين كه در بسيارى از ميدانها، آن محاصره را ما به قدرت خودمان شكستيم، نه به لطف اين و آن. هيچ كس لطفى به ما نكرده است. بحمداللَّه زير بار منّت هيچ قطبى از اقطاب قدرت در جهان نيستيم. جمهورى اسلامى هر كارى كرده است، خودش كرده و با اتّكا به نيروى خودش انجام داده است. در زمينه شكستن محاصره ها نيز همين طور بوده است. در اين زمينه هم همين گونه است.
پس، اين پيشرفت، ناشى از چيست؟ ناشى از تلاش عناصر مؤمن، باشوق و با همّت است. عناصرى كه در هر جايى باشند ،محيط خود را ماندگار و مستحكم و غير قابل تصرّف و مايه افتخار براى ملت مى سازند. بحمداللَّه چنين آدمهايى در نيروى هوايى بوده اند، الان هم هستند، كم هم نيستيد و على رغم تبليغات و فعّاليتهاى دشمنان، روز به روز هم بيشتر شده اند. امروز جوانان مؤمن و فعّال ما، دلهاى پرشوق ما، پيشرفتهاى روزافزون ما، از ده سال و پانزده سال پيش، بيشتر است؛ چون عناصر بيشترند، كارآمدترند و بحمداللَّه كمّ و كيف پيشرفت كرده است. پس، عنصر انسانى است كه كارايى دارد.
از رأس نيرو كه بحمداللَّه فرماندهى و مجموعه ستادى سطح بالاى نيرو، عناصر مؤمن و مورد قبول و رضايت ما هستند، تا عناصر مختلف از فرماندهيها و مديريّتها در هر نقطه اى كه هستند، بايد نسبت به كار خودشان، احساس وظيفه عميق كنند. همه بايد احساس وظيفه كنند. در همه بخشها، در تربيت نيروى انسانى، در سرِ پا نگهداشتن قدرت، به پرواز در آوردن ابزارها و وسايل پرنده و حفظ و حراست از آسمان كشور - كه مهمترين بخشِ كار اين است - در دفاع، در كارهاى فنّى، در سازندگى، در ابتكار و نوآورى، در كارهاى سازماندهى، در آموزش و تربيت علمى، در انضباط نظامى و رعايت اين جهات و كلاًّ در همه چيز بايد احساس مسؤوليت كنيد و پيشرفت به وجود آوريد.
همه بايد تلاش مضاعف كنند. امروز، دوران سازندگى است. سازندگىِ شما اين است كه نيروى هوايى را بسازيد. بايد اين نيرو را بسازيد. بايد اين روند مباركى را كه در ارتش، در نيروهاى مسلّح و در نيروى هوايى به وجود آمده است، مضاعف كنيد. برادران محترم و عزيز در بخشهاى عقيدتى و سياسى هم بايد به هدايت دلها و جانها و تقويت ايمانها و اين احساس كه امروز كشور به كار فعّالِ يكايك آحاد مؤمن و كارآمد نيازمند است، كمك كنند.
ما در دوره بسيار حسّاسى از عمر كشورمان هستيم. عزيزان من! مى دانيد كه در عمر يك ملت، بيست سال و سى سال و پنجاه سال، يك لحظه گذراست؛ زمان طولانى اى نيست. از روزى كه اين نهضت شروع شده است تا امروز، در حدود سى وچند سال است. از روزى كه اين انقلاب پيروز شده است تا امروز، هجده سال است. اين سى وچند سال و اين هجده سال، در عمر ملتها مثل يك ساعت و يك لحظه گذراست. اين لحظه هاى گذراى حسّاس، تعيين كننده است؛ مثل اين كه در عمر شما، گاهى بعضى از روزها و بعضى از ساعتها و بعضى از سالهاى كوتاه، تعيين كننده بوده است. مثلاً اگر در دورانى كه مى توانستيد تحصيل كنيد، تحصيل كرده باشيد، سرنوشت شما يك چيز است و اگر نكرده باشيد، يك چيز ديگر است. اگر ورزش كرده باشيد، سرنوشتتان يك چيز است و اگر نكرده باشيد، يك چيز ديگر است. چنانچه در جوانى، رعايت اخلاق و تهذيب نفس كرده باشيد، سرنوشتتان يك چيز است و اگر نكرده باشيد، چيز ديگر است. در عمر ملتها نيز، همين طور است.
در اين لحظات سرنوشت ساز - يعنى در اين سالهاى انقلاب تا امروز و تا سالها بعد - اگر اين ملت، باهمّت و پشتكار و هوشمندى و ابتكار، احساس مسؤوليت كند و به آن عمل نمايد، سرنوشتش يك چيز خواهد بود و اگر خداى نكرده امروز هم مثل بعضى از گذشتگانِ ما در دوران قاجار و دوران پهلوى كه كوتاهى كردند و سرنوشت اين كشور را دهها سال دچار بدبختى و ركود كردند، عمل كنيم، خداى نكرده سرنوشت چيز ديگرى خواهد بود. اين است كه من عرض مى كنم خسته نشويد و از تلاش كردن، ابتكار كردن، احساس مسؤوليت كردن، هر لحظه را قدر دانستن؛ از همه توانايى خود براى پيشبرد كارى كه به شما سپرده شده است، استفاده كردن، كوتاهى نكنيد. هر كدامتان هر كجا هستيد -از صدر تا ذيل، در بخشهاى مختلف - آن جا را يك سنگر انحصارى و اختصاصى و تعيين كننده به حساب آوريد كه همين طور هم هست.
از خداوند متعال، براى شما توفيق و هدايت و كمكِ خودش را مسألت مى كنم و اميدوارم ان شاءاللَّه هر روزتان بهتر از روزهاى گذشته باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته