بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
برادران و خواهران عزيز که مجموعه اي از قشر وسيع و زحمتکش و خدوم کارمندان سراسر کشور هستيد، خيلي خوش آمديد. تعيين روزي هم به نام روز کارمند، کار مفيدي بود. اميدواريم در اين روز و اين مناسبت، براي دست اندرکاران فرصتي پيدا شود که برخي از مسائل مهمي را که مربوط به کارمندان دولت در سراسر کشور است، تبيين کنند؛ قدر کارمندي و اشتغال به کار در دستگاهها را بشناسانند و اهميت اين کار را تبيين نمايند.
امروز به اين مناسبت، در جمع شما عزيزاني که زحمت کشيديد و به اين جا تشريف آورديد، اوّلين مطلبي که عرض مي کنم «خسته نباشيد» به شما قشري است که بدنه عظيم و فعّال و پُرکار دولت جمهوري اسلامي را تشکيل مي دهيد. اين، اظهار ارادتي از طرف ما به کارمندان است؛ ولي ثواب و قبول الهي و برکات و فضل الهي بر افراد خدوم و زحمتکش، به مراتب ارزشمندتر است. آنچه که مهمّ است، اين است که هم خودِ قشر کارمندان و هم آحاد مردم بدانند که کارمندي، در نظامِ به حق و عادلانه و مردمي، چقدر اهميت دارد. اين، خيلي مهمّ است.
فرق مي کند که انسان، کارمندِ چه کسي باشد و براي کدام دستگاه کار کند. وقتي فردي در هر پايه اي از تحصيلات، براي نظام اسلامي و يک نظام مردمي کار مي کند که هدف آن، عبارت از گسترش عدالت و امنيت و رفاه است، که همه اينها در اعلاي کلمه اسلام خلاصه مي شود؛ يعني حکومت اسلامي، آن حکومتي است که هم معنويت انسانها را بالا مي برد، هم در جوامع بشري، عدالت و امنيت را توسعه مي دهد و رفاه قشرهاي مختلف مردم را تأمين مي کند؛ کار کردن براي چنين نظامي، خيلي حائز اهميت است و از نظر ارزشهاي انساني و اسلامي، کار خيلي برجسته اي است؛ حالا هر کاري مي خواهد باشد.
البته بعضي از کارها، اهميت و ارزشش بيشتر است؛ ثوابِ آن هم بيشتر است. بعضي از کارکنان، زحمت بيشتري متحمّل مي شوند؛ دلسوزي بيشتري به خرج مي دهند. البته ارزش کار اينها، قهراً پيش خدا بيشتر است. مجموعاً کار دولتي و کارمندي دولتي، در هر سطحي از سطوح براي نظام اسلامي که - همان طور که عرض کرديم - نظام مردمي و نظام عدالت و نظام اعلاي کلمه اسلام و نظام گسترش معنويت و نظام ايجاد رفاه براي مردم است، افتخار است. جا دارد هر کسي سربلند باشد به اين که در چنين مجموعه اي کار مي کند. اين کجا و کار کردن در مجموعه اي که اهداف خيانتکارانه دارد، يا وابسته به دشمنان اسلام است، کجا!؟ اينها، با هم خيلي متفاوت است.
امروز در نظام اسلامي، مسأله کارمندي، اين است. امروز بحمداللَّه مردم ايران شاهد اين هستند که دولت خدمتگزار، در فعاليتهاي سازندگي خود در سراسر کشور، توفيقات فراواني به دست آورده است. يعني اگر کسي منصف باشد و دور و بَر خود را نگاه کند، در هر گوشه اي از اين کشور، آثار و حرکت سازندگي، به طور محسوسي مشاهده مي شود؛ بخصوص در زمينه مسايلي که براي آينده کشور، داراي آثار فراوان و بزرگي است. حتّي مي توان گفت برخي از آنها، زندگي يک ملت را متحوّل مي کند و پيش مي برد. اين، جزو افتخارات دولت خدمتگزار است.
اين کارها را چه کسي مي کند؟ اين، نکته اي است که همه ملت ايران، بايد به آن توجّه کنند. دستگاه اداري و کارگزاران امروز کشور در سطوح مختلف، چه کساني هستند؟ همين مجموعه اي هستند که در دستگاهها و وزارتخانه هاي مختلف، مشغول تلاشند و کار مي کنند و زحمت مي کشند. مديران يک طور، غير مديران يک طور و سطوح مختلف کارمندي، هر کدام به نحوي زحمت مي کشند. يعني در سطوح مختلف، از بالاترين سطح اجرايي کشور - رئيس جمهور و وزرا و مسؤولان بالاي دولتي - گرفته تا يکايک کارمندان اين بخشها، همه در اين افتخارات، سهيم و شريکند. مردم، به مسأله کارمندي دستگاههاي دولتي، اين گونه نگاه مي کنند.
البته در همه قشرها، آدمهايي هستند که از موقعيت خود، قدرشناسي نمي کنند و با يک حرکت و عملي، ديگران را بدنام مي کنند. در روحانيون هستند، در نظاميها هستند، در قشرهاي مختلف هستند، در کارمندان هم هستند که خود دستگاه کارمندي کشور و دستگاههاي اداري و دولتي، بايد مراقبت کنند، آدمهاي ناباب را وادار کنند که با حرکات بد خود، هم مايه دلسردي مردم را از محيط کارمندي به وجود نياورند، هم اين همه انسان شريف و زحمتکش و آبرومند و خدمتگزار و دلسوزي را که در محيط کارمندي هست، با حرکات خودشان بدنام نکنند. محيط کارمندي، محيط شرافت و پاکدامني و محيط کار براي اسلام و مسلمين است. اين را بايستي توجّه داشت.
ماهيت کارِ کارمند، خدمت است. البته در يک نظام سالم، حتّي کساني که شغل آزاد هم دارند، ممکن است به نحوي به جامعه خدمت کنند؛ اما آنها کجا و آن کسي که همه عمر و همه وقتش، براي جريان امروز کشور صرف مي شود کجا؟ محيط کارمندي، چنين محيطي است. انسان کارمند - چه خواهران و چه برادران - يعني آن کسي که همه زندگيش را در همان حدّي که در وسعت تواناييهاي اوست، براي اداره امور کشور صرف مي کند. اين، خيلي ارزش دارد.
البته من به شما عزيزان، دو توصيه مي کنم که به آن توجّه کنيد:
يکي اين است که بدانيد امروز دولت جمهوري اسلامي، يک دولت معمولي نيست؛دولتي با هدفهاي بزرگ و با کارهاي برجسته است. فرق است بين آن کشوري که مسؤولانش مي خواهند امور جاري آن کشور را، «باري به هر جهت» اداره کنند، با کشوري که مسؤولانش مي خواهند يک تحوّل اساسي در کشور به وجود آورند و زندگي مردم را از وضع رقّت باري که سلطه هاي استبدادي و پادشاهي در طول زمان، بخصوص سلاطين وابسته و فاسد پهلوي و اواخرِ قاجار، به وجود آورده بودند، نجات دهند. واقعاً آبروي ايران و ايراني را در دنيا برده و همه چيز اين کشور را دچار انحطاط کرده بودند. در چنين زمينه اي، مرداني دامن همّت به کمر زده اند و اداره امور کشور را بر عهده گرفته اند و بارهاي سنگين را بر دوش نهاده اند و مي خواهند زندگي مردم را از آن وضعيت، به وضع يک کشور پيشرفته آبرومندِ برخوردار از عزّت و کرامت در سطوح بين المللي، تبديل کنند و اين کشور و اين ملت بزرگ را به آن جايگاهي که شايسته اوست، برسانند؛ چون شما، هم ايراني و هم مسلمان هستيد. هم مسلمان بودن به معناي وجود امتيازات بسيار برجسته اي است و هم ايراني بودن حاکي از استعدادها و امکانات درخشاني است.
آن چيزي که مقتضاي مسلمان بودن و ايراني بودنِ ماست، کجاست؟ در دنيا، در گذشته اين هفتاد، هشتاد، صد سال تاريخ قبل از انقلاب، کجا نشانه هاي اين عظمتها ديده مي شوند؟ هر چه در تاريخ دوران هشتاد، نود ساله گذشته قبل از انقلاب نگاه کنيد، يا فساد مسؤولان است، يا خيانت دولتمردان است، يا دخالت بيگانگان است، يا تحقير ملت ايران است. در تاريخ گذشته ما در قرن جاري، از عظمت اسلامي و ايراني خبري نيست. امروز نظامي اسلامي، به برکت انقلاب و به برکت دولتمردان خدوم و زحمتکش، به سرعت به سمتِ جايگاه برجسته اي که متناسبِ شخصيت اين ملت است، مي رود. شما، کارمندِ چنين دولتي هستيد. اين، با دولتي که يک زندگي روزمرّه معمولي را اداره مي کند، فرق مي کند. بنابراين، وقتي هدفها بزرگ است، کار حسّاس مي شود.
من مي خواهم به همه شما برادران و خواهراني که در اين جا هستيد و به همه کارمندان دولت در سراسر کشور عرض کنم: در محيط کار، سعي کنيد از همه توان و استعداد و ابتکار خودتان استفاده کنيد. اين، لازم است. از همه قدرت فکري و عملي خودتان، در محيط کار استفاده کنيد. نگذاريد ساعتي از ساعات کار شما، به بطالت يا به کم کاري بگذرد. اجازه ندهيد در محيط کاري که شما در آن جا مشغول هستيد، چنين چيزي پيش بيايد. اگر همه آحادي که امروز در اين دستگاه عظيم دولتي مشغول کارند، از ابتکار و نيرو و اخلاص و تواناييهاي فکري و روحي خودشان استفاده کنند، کار دولت، شتابانتر و بهتر و پيشرفتها، بيشتر و متناسب با همان قدمهاي بزرگي که امروز دولت جمهوري اسلامي و نظام مقدّس اسلامي در پيش رو دارد، خواهد شد. اين، توصيه اوّلِ من به شما کارمندان دولت است که از وقت و امکانات و استعدادها و تواناييهاي خود، استفاده کنيد. يکايک کارمندان دولت در سطوح مختلف - در سطوح بالا و در سطوح پايين - حتّي در سطح آن کارمندِ دون پايه اي که کار خدماتي کوچکي در فلان اداره دارد، مي توانند دلسوزانه و باابتکار و با دقّت، کار خود را انجام دهند و بازده کار را مضاعف کنند.
توصيه دوم اين است که: عزيزان من! کساني که دشمنِ نظام جمهوري اسلامي هستند، اکتفا نمي کنند که مسؤولان و برجستگان و چهره هاي نمايان نظام را مورد اتهام قرار دهند. به همه دستگاه نظام اداري جمهوري اسلامي، اتهاماتي را متوجّه مي کنند. شما بايد مراقب باشيد، دستگاه اداري را از اين اتهامات مبرّا کنيد. نگذاريد افرادي که نه به فکر خدا و وجدان و شرافت و اخلاقند، نه به فکر سرنوشت خودشانند و - به طريق اولي - نه به فکر سرنوشت بقيه کارمندان دولت هستند، اين طور چهره کارمند را خداي نکرده در نظرها مخدوش کنند؛ به اين عنوان که کارمند کار نمي کند؛ کارمند طمع ورزي مي کند و ...!
البته، رسانه ها هم بايد توجّه کنند. رسانه ها هم تحت عناوين مختلف، هر ياوه اي را نبايد در مورد کارمندان پخش کنند و اين قشر زحمتکش و خدوم را که اين همه زحمت مي کشند و اين بارِ سنگين اداري کشور را متحمّل مي شوند و چرخ و پَر کارهاي دولت را مي گردانند، با عناوين مختلفي لکه دار کنند. خودِ شما مسؤوليت بزرگتري داريد. مراقب باشيد و نگذاريد در محيط کار، آدمهاي طمّاع، اين قشر قانع و شريف و زحمتکش و دلسوز را خداي نکرده مورد اتهامات قرار دهند. دشمن، منتظر بهانه است که دشمني کند.
در نظام منحوس و فاسد پادشاهي، از بالا تا پايين - مگر در افراد معدود - فساد جريان داشت. البته در محيط کارمندي آن روز هم، انصافاً انسانهاي شريف بودند. ما کساني را - چه در بخشهاي اجرايي، چه در بخشهاي قضايي و چه در نيروهاي مسلّح - مي شناختيم که انسانهاي پاکدامن و شريفي بودند؛ اما آن انسانهاي شريف، در محيط کار خودشان، براي حفظ شرافت خودشان مبارزه مي کردند. يعني چه؟ يعني اقتضاي عمومي دستگاهها در آن وقت، فساد بود. چرا؟ چون از بالا تا پايين فساد بود. وقتي وزير فاسد است؛ وقتي مقاطعه کارِ درجه يک کشور، با بيگانه ها دستش روي هم است؛ وقتي رئيس کشور - که خود پادشاه وقت باشد - رشوه بگيرِ از بيگانگان و از مردم خود و از بقيه کساني است که مي شود از آنها رشوه گرفت، حالِ بقيه مردم معلوم است!
آن روز، دستگاه را به طور تعمّدي فاسد مي کردند. در آن نظامِ فاسدِ مفسدي که عفونت او همه جا را فرا مي گرفت، هيچ کس از اين منتقدان بين المللي، لب از لب باز نمي کرد؛ اما امروز شما به راديوهاي بيگانه اي که مزدوران صهيونيستها هستند و براي آنها کار مي کنند، نگاه کنيد، مي بينيد که در غالبِ حرفهايشان، نيش به قشر کارمند و طبقه مأموران دولتي را فراموش نمي کنند! چرا؟ چون با اين نظام مخالفند؛ چون مي خواهند طبقه کارمندان را که دست و بازو و انگشتان اين دولت خدمتگزار هستند، مأيوس کنند و از کار بيندازند.
امروز استکبار جهاني، به جِد عليه مردم ايران کمر بسته است. به اين که ما دشمن ملت ايرانيم، تصريح نمي کنند؛ اما حقيقت همين است. در چند سال قبل از اين، يک وزير دولت امريکا صريحاً گفت که ما بايستي ملت ايران را ريشه کن کنيم! اين چه حماقتي است؟! مگر مي شود اين ملت را ريشه کن کرد؟ استکبار، طبيعتش اين است ديگر. در آن جا نشسته اند و هوس خام در سر مي پرورانند که يک ملت را ريشه کن کنند! خودِ شما ريشه کن خواهيد شد، استکبارِ شما ريشه کن خواهد شد.
امروز نمي خواهند صريحاً بگويند که ما با ملت ايران طرفيم. مي گويند ما با دولت و نظام جمهوري اسلامي طرفيم! اما طرفيّت آنها با نظام جمهوري اسلامي، براي اين است که مي خواهند اين حرکت عظيمي که ملت ايران بعد از انقلاب، براي ايجاد تحوّل بر اساس تفکر اسلامي، براي بناي يک جامعه بر اساس تعاليم عادلانه قرآن، براي بالا بردن سطح زندگي يک ملت بر اساس تفکر توحيدي و الهي شروع کرده است، در دنيا نباشد؛ چون بساط زورگويي و قلدري آنها را در دنيا متزلزل مي کند و بناي امپراتوري استکبار را در هم مي ريزد. با اين، دشمنند. براي - به تعبير خودشان - مجازات ايران، قانون مي گذرانند! شما چه کسي هستيد که مجازات کنيد؟! شما مگر رئيس دنيا هستيد که مي خواهيد مردمِ دنيا را مجازات کنيد؟! استکبار، يعني اين.
ما به اين کساني که امروز در مقابل قانون تحريم نفتي ايران و ليبي - که در مجلس امريکا گذشته است - ايستادگي کردند؛ اين دولتهاي اروپايي و آسيايي که تقريباً در سطح دنيا، در مقابل اين قانونِ امريکايي ايستادند، مي گوييم، پيام انقلاب اسلامي، پيام ضديّت با استکبار، يعني همين. محتوا و مضمون انقلاب اسلامي را بفهميد. انقلاب اسلامي در سطح بين المللي، پيامش اين است که معنا ندارد يک دولت، و يک ملت، از چارچوب مرزهاي خود،پا را فراتر بگذارد و براي آحاد ملتهاي ديگر و شرکتهاي کشورهاي ديگر، تکليف معيّن کند! ما مي گوييم استکبار، يعني اين. ما با اين مخالفيم و مبارزه مي کنيم.
ملت ايران به کمک پروردگار، اين رشد و آگاهي و بينايي را پيدا کرد که در مقابل استکبار بايستد وبا عربده هاي استکبار، از جا در نرود. به کمک پروردگار، ملت و دولت ايران، در مقابل اين همه هياهويي که دستگاههاي استکبار به راه مي اندازند، با متانت راه خود را ادامه مي دهد.
امروز، يک حرکت متين، حساب شده و قوي، در کشور آغاز شده است. يعني از اوّل انقلاب، به اقتضاي دوره ها و حالات؛ چه آن روزي که به مرزهاي ما حمله کرده بودند و دفاع مقدّس ملت ايران بود، چه بعد از دوران جنگ تا امروز، ملت راه خود را مي رود، مسؤولان با متانت و بدون اعتنا به اين سر و صداها، حرکت خود را ادامه مي دهند و قدمهاي محکم را بر مي دارند.
يک روز مي گفتند: بدون کارشناسِ خارجي، نمي شود. يک روز مي گفتند: شماها نمي توانيد. يک روز مي گفتند: ايراني عُرضه ندارد. البته الان هم مزدوران خارجيها در داخل و خارج، همين حرفها را مي زنند؛ اما ملت ايران و مسؤولان کشور، ثابت کرده اند که به برکت اسلام، هم توانايي دارند، هم عُرضه دارند، هم ابتکار دارند، هم شجاعت دارند، هم قدرت نظامي دارند و هم قدرت سياسي دارند. حرکت مي کنند و اين راه را ادامه خواهند داد. ملت ايران و مسؤولان کشور، به فضل پروردگار، با کارِ سازنده و استقامت و شجاعت خود، اين بار هم مشت محکم انقلابي و سياسي خود را بر دهان ياوه گويان بين المللي خواهند کوبيد.
اميدواريم خداوند به همه شما توفيق دهد. اميدواريم خداوند روح مطهّر امام بزرگوار را - که اين راه را در مقابل ملت ايران، آن مردم بزرگ باز کرد - مشمول برکات خود قرار دهد و شهداي اين راه را مخصوصاً شهداي دولت و مرحوم شهيد رجايي و شهيد باهنر که دو چهره برجسته اين راه هستند، مشمول مغفرت و رحمت و لطف خود قرار دهد.
والسّلام عليکم و رحمةاللَّه و برکاته