پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

سخنراني‌ در مراسم‌ تنفيذ حكم‌ رياست‌ جمهوري‌ حجة‌الاسلام‌ و المسلمين‌ هاشمي‌ رفسنجاني‌

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم‌
حسينيه‌ي‌ جماران‌، نقطه‌يي‌ است‌ كه‌ همواره‌ سازنده‌ي‌ تاريخ‌ انقلاب‌ ما در طول‌ ده‌ سال‌ اخير بوده‌ است‌. در اين‌ نقطه‌ و در زير همين‌ جايگاه‌ مقدس‌ و متبرك‌ بوده‌ كه‌ ما توانسته‌ايم‌ در طول‌ اين‌ ده‌ سال‌، تجربه‌هاي‌ دشوار را از سر بگذرانيم‌ و مقاطع‌ حساس‌ را در زندگي‌ انقلابي‌ خود شروع‌ كنيم‌ و درسهاي‌ سازنده‌ را از امام‌ و معلم‌ و مرادمان‌ بگيريم‌. خلاصه‌ اين‌ كه‌ ملت‌ ايران‌، در اين‌ نقطه‌ حركتها را آغاز كرده‌، در مشكلات‌ به‌ اين‌ نقطه‌ پناه‌ آورده‌ و از اين‌ نقطه‌، مقاطع‌ حساس‌ را آغاز كرده‌ است‌.
ما امروز با فقدان‌ رهبر و امام‌ عزيز و معظم‌ و بي‌نظيرمان‌، بي‌شك‌ دچار كمبود و خلا مهمي‌ هستيم‌; ليكن‌ با ياد صلابت‌ و قاطعيت‌ و معنويت‌ و روحانيت‌ آن‌ بزرگوار و با الهام‌ از درسهاي‌ فراموش‌نشدني‌ ايشان‌، امروز مقطع‌ و دوران‌ ديگري‌ را آغاز مي‌كنيم‌.
به‌ نظر من‌، امروز روز مهم‌ و شروع‌ مقطع‌ حساس‌ و حايز اهميتي‌ است‌. البته‌، بلندگوهاي‌ تبليغاتي‌ استكبار جهاني‌ و صهيونيسم‌، مي‌خواهند هم‌ به‌ ملت‌ ايران‌ و هم‌ به‌ افكار عمومي‌ عالم‌ و شايد هم‌ به‌ بعضي‌ از مسؤولان‌ القا كنند كه‌ نظام‌ جمهوري‌ اسلامي‌، دوران‌ جديدي‌ با جهتگيري‌ جديدي‌ را آغاز كرده‌ است‌! اين‌ حرف‌، مثل‌ همه‌ي‌ حرفهاي‌ القا شده‌ از سوي‌ بوقهاي‌ استكباري‌، هم‌ غلط و هم‌ بسيار ناشيانه‌ و ابلهانه‌ است‌.
دوران‌ جديد، اگـر به‌ معناي‌ انصراف‌ از خطوط ترسيم‌ شده‌ي‌ قطعي‌ به‌ وسيله‌ي‌ امام‌ عزيزمان‌ باشد ـ كه‌ همان‌ خطوط انقلاب‌ و اسلام‌ است‌ و چيزي‌ از آن‌ فراتر نيست‌ ـ هرگز در انقلاب‌ ما پيش‌ نخواهد آمد. تا وقتي‌ كه‌ دلهاي‌ بيدار و مردم‌ مسؤول‌ و مسؤولان‌ مؤمن‌ و اسلام‌شناس‌ و امام‌شناس‌، در اين‌ كشور هستند، امريكا و ديگر دشمنان‌ و مستكبران‌ عالم‌ و بدخواهان‌ و منافقان‌، بايد آرزوي‌ چنين‌ روزي‌ را به‌ گور ببرند.
خطي‌ كه‌ امام‌ براي‌ انقلاب‌ ترسيم‌ كردند و ده‌ سال‌ است‌ كه‌ ملت‌ ايران‌ بر اساس‌ آن‌ حركت‌ مي‌كند، خط عظمت‌ اسلام‌ و مسلمين‌ و دفاع‌ از محرومان‌ و مستضعفان‌ در سراسر عالم‌ است‌. خط و راهي‌ است‌ كه‌ ملت‌ ايران‌ را در دنيا، به‌ صورت‌ يك‌ ملت‌ زنده‌ و سرافراز و مستقلترين‌ و زنده‌ترين‌ و فعالترين‌ ملتهاي‌ دنيا درآورده‌ و ما را از حالت‌ ملت‌ عقب‌افتاده‌ي‌ وابسته‌ي‌ مرده‌، خارج‌ ساخته‌ است‌. خطي‌ است‌ كه‌ ايمان‌ و محبت‌ و عشق‌ مردم‌ به‌ اسلام‌ را برانگيخته‌ و آنها را در اين‌ راه‌، به‌ فداكاريهاي‌ اعجاب‌انگيز و بي‌نظير واداشته‌ است‌. اين‌ خط، زندگي‌ و همه‌ي‌ هستي‌ و هويت‌ ملي‌ و انقلابي‌ ماست‌ و به‌ فضل‌ پروردگار اين‌ خط، با قاطعيت‌ و قدرت‌ و اميد و با همان‌ روحيه‌يي‌ كه‌ امام‌ در طول‌ دوران‌ نهضت‌ و انقلاب‌، عملا به‌ ما تعليم‌ دادند، به‌ پيش‌ خواهد رفت‌. ما براي تحكيم‌ راه‌ امام‌ و انقلاب‌ و فداكاري‌ و تلاش‌ و كوشش‌ شبانه‌روزي‌، آماده‌ايم‌. جانها و خونهاي‌ ما، فداي‌ اين‌ راه‌ و خط است‌. سعادت‌ ما در اين‌ است‌ كه‌ زندگي‌ خود را در اين‌ راه‌ بگذرانيم‌. در اين‌، هيچ‌ ترديدي‌ نيست‌.
ما امروز، فصل‌ جديدي‌ را ـ كه‌ براي‌ ملت‌ ايران‌ و مسؤولان‌ قابل‌ توجه‌ است‌ ـ آغاز مي‌كنيم‌. ما آن‌ خانواده‌ي‌ بزرگ‌ و فعالي‌ هستيم‌ كه‌ اميد و اتكاء و قوت‌ قلبش‌، به‌ پدر اين‌ خانواده‌ بود. با بودنش‌، همه‌ي‌ تكيه‌ها ـ بعد از خدا ـ به‌ او بود. هر مشكلي‌ براي‌ كشور و مسؤولان‌ پيش‌ مي‌آمد، سرانگشت‌ هنرمند و كارآمد او بود كه‌ گره‌ را باز مي‌كرد. در جنگ‌ و سياست‌ خارجي‌ و مسايل‌ داخلي‌ و مسايل‌ اقتصادي‌ و اجتماعي‌، ملت‌ و دولت‌ و مسؤولان‌، حقيقتا پشتشان‌ به‌ امام‌ بزرگوارمان‌ گرم‌ بود. اين‌، واقعيتي‌ است‌ كه‌ ما ده‌ سال‌ اين‌طور حركت‌ و سير كرديم‌ و اين‌ كشور را اداره‌ نموديم‌.
در دوران‌ مسؤوليت‌ ممتدي‌ كه‌ از روزهاي‌ اول‌ انقلاب‌ داشتم‌، بارها به‌ ياد اين‌ جمله‌ي‌ اميرالمؤمنين ‌(عليه‌الصلاة و السلام‌) مي‌افتادم‌ كه‌ مي‌فرمايد: "اذا اشتد بنا الحراق‌ التجينا برسول‌الله‌". اميرالمؤمنين‌ مي‌فرمايند: وقتي‌ در جنگها كار بر ما سخت‌ مي‌شد و احساس‌ مي‌كرديم‌ كه‌ در مقابل‌ حادثه‌ ضعيفيم‌، به‌ رسول‌ خدا پناه‌ مي‌برديم‌. وقتي‌ اين‌ جمله‌ي‌ اميرالمؤمنين ‌(صلوات‌الله‌ عليه‌) به‌ يادم‌ مي‌آمد، مي‌ديدم‌ بر وضع‌ ما نيز صادق‌ است‌.
مكرر اتفاق‌ افتاد كه‌ سر قضاياي‌ مختلف‌، با برادران‌ مسؤول‌ مي‌نشستيم‌ و فكرهايمان‌ را تبادل‌ مي‌كرديم‌ و مشكل‌ را در مجموعه‌يي‌ مي‌گذاشتيم‌ و خدمت‌ امام‌(ره‌) مي‌برديم‌ و او بود كه‌ با نظر صايب‌ و اراده‌ي‌ قوي‌ و ايمان‌ و توكل‌ بي‌نظير خود، مشكل‌ را حل‌ مي‌كرد. خدا شاهد است‌ كه‌ در مدت‌ عمر خود، كسي‌ را در اين‌ حد از توكل‌ و حسن‌ظن‌ به‌ خدا نديده‌ و نشنيده‌ام‌. او، مشكل‌ را حل‌ و گره‌ را باز مي‌كرد. امروز، اين‌ پدر خانواده‌ و آن‌ متكاي‌ محكم‌ و كسي‌ كه‌ خاطرمان‌ آسوده‌ بود كه‌ در مشكلات‌، به‌ او مراجعه‌ خواهيم‌ كرد، در ميان‌ ما نيست‌.
در چنين‌ شرايطي‌، بايد مثل‌ همه‌ي‌ خانواده‌هايي‌ كه‌ پدر و بزرگ‌ خود را از دست‌ مي‌دهند، عمل‌ كنيم‌. در چنان‌ وضعيتي‌، هر كدام‌ از افراد خانواده‌، به‌ نوبه‌ي‌ خود احساس‌ مسؤوليت‌ تازه‌يي‌ مي‌كنند و گاهي‌ يك‌ جوان‌ پانزده‌ ساله‌ كه‌ تا ديروز مشغول‌ بازي‌ يا درس‌ خواندن‌ بود و احساس‌ مسؤوليتي‌ نمي‌كرد، امروز در خانه‌، چهره‌ي‌ يك‌ مرد را به‌ خود مي‌گيرد و احساس‌ مي‌كند كه‌ بايستي‌ او هم‌ به‌ سهم‌ خود، نقشي‌ داشته‌ باشد و مقداري‌ از اين‌ خلا را پر كند.
برادران‌ عزيز! اين‌، خصوصيت‌ دوران‌ جديد ما مسؤولان‌ و ملت‌ است‌. بايد با تلاش‌ و همكاري‌ مسؤولانه‌ و محبت‌ و پيوند مستحكم‌ و حضور دايمي‌ مردم‌ در صحنه‌ و دلسوزي‌ كامل‌ علماي‌ اعلام‌ و بزرگان‌ اسلام‌ و قشرهاي‌ مختلف‌ كشور و با وحدت‌ كلمه‌ و حفظ حاكميت‌ نظام‌ جمهوري‌ اسلام‌ و مركزيت‌ اين‌ نظام‌ و تجمع‌ حول‌ اين‌ محور و تسليم‌ در مقابل‌ جهتگيريهايي‌ كه‌ برخاسته‌ از همان‌ رهنمودها و اصولي‌ كه‌ بر طبق‌ مصالح‌ كشور است‌، اين‌ خلا را پر كنيم‌.
شكي‌ نيست‌ كه‌ فقدان‌ امام‌ بزرگوارمان‌ را به‌ هيچ‌وجه‌ به‌ معناي‌ پايان‌ يافتن‌ راه‌ يا تكليف‌ يا اميد، به‌ حساب‌ نمي‌آوريم‌. پيامبر خدا(ص‌) از دنيا رفت‌ و تازه‌ فتوحات‌ عظيمه‌ي‌ مسلمين‌ شروع‌ شد. او، با ايجاد بنا و قاعده‌ي‌ يك‌ نظام‌ عظيم‌ جهاني‌، توانست‌ جامعه‌يي‌ اسلامي‌ بسازد كه‌ قرنها پس‌ از رحلتش‌، به‌ صورت‌ مقام‌ و قدرت‌ اول‌ سياسي‌ و اقتصادي‌ و نظامي‌ و اجتماعي‌، در دنيا خود را نشان‌ داد.
اگر فساد سردمداران‌ در دوره‌هاي‌ بعد نبود كه‌ به‌ نام‌ اسلام‌، سالها بعد از رحلت‌ پيامبر(ص‌)، در ميان‌ مردم‌ حكومت‌ كردند، يقينا اثر حركت‌ رسول‌ خدا، تا قرنهاي‌ متمادي‌ ديگر و شايد تا اين‌ روزها ادامه‌ مي‌داشت‌; منتها فساد سردمداران‌، راه‌ را قطع‌ كرد. ما مي‌توانيم‌ بعد از رحلت‌ امام‌(ره‌)، راه‌ او را ادامه‌ دهيم‌. همچنان‌ كه‌ رسول‌ خدا، ده‌ سال‌ و چند ماه‌ در ميان‌ امت‌ خود بود، امام‌ عزيز ما هم‌ كه‌ شاگرد و پيرو راه‌ انبيا و اوليا بود، حدود ده‌ سال‌ و چند ماه‌ در ميان‌ ما بود.
اگر ما همان‌ اصول‌ و خطوط و همان‌ قاعده‌ و مبنا را به‌ معناي‌ حقيقي‌ كلمه‌ و به‌صورت‌ جدي‌ و با همان‌ اراده‌ و اميد در دست‌ بگيريم‌، اين‌ راه‌ را ادامه‌ خواهيم‌ داد. اميدها و تلاشها پايان‌ نيافته‌ است‌. با همت‌ و تلاش‌ همه‌ جانبه‌ي‌ شما ملت‌ و با محبت‌ و صميميتي‌ كه‌ روح‌ مطهر و مبارك‌ آن‌ عزيز فقيد، بر سرتاسر اين‌ ملت‌ پاشيد و آنها را با عطر محبت‌ و ابزارهاي‌ كارآمد مطهر و معطر كرد، ما مي‌توانيم‌ راه‌ را خيلي‌ خوب‌ و سريع‌ ادامه‌ بدهيم‌.
من‌، حقيقتا به‌ مديريت‌ جديد كشور، از اعماق‌ دل‌ اعتقاد و اطمينان‌ و اميد دارم‌. من‌، آن‌ روزي‌ را مي‌بينم‌ كه‌ اين‌ مديريت‌ صالح‌ و سالم‌ و كارآمد و انقلابي‌، بتواند ان‌شاءالله‌ به‌ كمك‌ مردم‌ ـ كه‌ شرط اصلي‌ است‌ ـ همه‌ي‌ اين‌ گرههايي‌ را كه‌ وجود دارد، باز كند و راهها را هموار نمايد. البته‌، همان‌طور كه‌ بارها گفته‌ شده‌است‌ و باز هم‌ تكرار و تأكيد مي‌كنيم‌، مبادا مردم‌ انتظار معجزه‌ داشته‌ باشند. اين‌ كشور، هشت‌ سال‌ در جنگ‌ بود و اگر درست‌ نگاه‌ كنيم‌، ده‌ سال‌ جنگ‌ مي‌كرد. مسؤولان‌ دلسوز و عزيز و خدمتگزاري‌ كه‌ در اين‌ هشت‌ سال‌، براي‌ مردم‌ كار كردند، با انواع‌ مشكلات‌ دست‌ و پنجه‌ نرم‌ نمودند تا توانستند كشور را در يك‌ شرايط قابل‌ قبول‌ و بالنسبه‌ خوب‌ ـ كه‌ مبالغه‌ هم‌ نمي‌كنيم‌ ـ نگه‌ دارند و حفظ كنند. در عين‌ حال‌، مشكلات‌ جنگ‌ از بين‌ نرفته‌ و تمام‌ نشده‌ است‌.
بعضي‌ خيال‌ مي‌كنند تا جنگ‌ تمام‌ شد، همه‌ي‌ مشكلات‌ جنگ‌ از بين‌ خواهد رفت‌. نه‌، مشكلات‌ جنگ‌، بايد بعد از جنگ‌ برطرف‌ بشود. برطرف‌ كردن‌ يك‌ مشكل‌، بسيار طولانيتر از ايجاد مشكل‌ خواهد بود. يك‌ بمب‌ مي‌خورد و در يك‌ لحظه‌، ساختماني‌ را ويران‌ مي‌كند. ما اگر بخواهيم‌ همين‌ ساختمان‌ را دوباره‌ سرپا كنيم‌، زمان‌ زيادي‌ لازم‌ است‌. اين‌ همه‌ ويرانيهايي‌ كه‌ در جنگ‌ به‌ وجود آمد، اين‌ همه‌ منابعي‌ كه‌ تعطيل‌ ماند، اين‌ همه‌ منابعي‌ كه‌ ضايع‌ و خراب‌ شد، اين‌ همه‌ مشكلاتي‌ كه‌ بر مردم‌ وارد آمد، ترميمش‌ زمان‌ زيادي‌ لازم‌ دارد. نبايد عجله‌ بخرج‌ داد و زياد طلبكاري‌ كرد. اين‌ فكر را نبايد القا كرد كه‌ به‌ مجرد آن‌كه‌ دولت‌ تشكيل‌ بشود، با فاصله‌ي‌ كوتاهي‌ همه‌ي‌ مشكلات‌ برطرف‌ خواهد شد. البته‌ مشكلات‌، در زمان‌ معقول‌ و مناسب‌ برطرف‌ خواهد شد. برنامه‌ريزي‌ و تلاش و گرفتن‌ همكاري‌ از مردم‌ و ابتكارات‌ گوناگون‌ لازم‌ است‌ تا ان‌شاءالله‌ مشكلات‌ برطرف‌ بشود.
اين‌ جمله‌ را هم‌ مطرح‌ كنم‌ كه‌ علاج‌ مشكلات‌ ما در اين‌ است‌ كه‌ سازندگي‌ كشور را در كنار تأمين‌ روحيه‌ي‌ انقلابي‌ در مردم‌ و حفظ همان‌ صلابت‌ و چهره‌ي‌ باعظمت‌ و هيبت‌ انقلاب‌ ببينيم‌. اگر به‌ رفاه‌ عمومي‌ نينديشيم‌ و به‌ سازندگي‌ كشور فكر نكنيم‌، مطمئنا نظام‌ جمهوري‌ اسلامي‌ نخواهد توانست‌ الگو و تجربه‌ي‌ مطلوب‌ را به‌ دنيا ارايه‌ بدهد.
اگر در مسايل‌ رفاه‌ زندگي‌ عمومي‌ و ايجاد تسهيلات‌ و رفع‌ مشكلات‌ غرق‌ شويم‌، به‌ طوري‌ كه‌ جهتگيريهاي‌ انقلابي‌ را به‌ دست‌ غفلت‌ بسپريم‌، به‌ ابهت‌ و هيبت‌ انقلاب‌ ضربه‌ زده‌ايم‌ و جاذبه‌ي‌ آن‌ را در دنيا مخدوش‌ كرده‌ايم‌ و اين‌، مطمئنا به‌ كارايي‌ ما ضربه‌ خواهد زد. بنابراين‌، اين‌ دو در كنار هم‌ مطرحند.
البته‌، در مسايل‌ داخلي‌ و سازندگي‌، رفاه‌ و رفع‌ مشكلات‌ و ايجاد سازندگي‌، تنها هدف‌ نيست‌. در مسايل‌ داخلي‌ هم‌، تأمين‌ عدالت‌ اجتماعي‌ و امنيت‌ عمومي‌ و رعايت‌ طبقات‌ ضعيف‌ و محروم‌، يك‌ ركن‌ اصلي‌ است‌; همچنان‌كه‌ در سطح‌ حركت‌ عمومي‌ كشور، اخلاق‌ و روحيات‌ اسلامي‌ و برادري‌ و گذشت‌ و ايثار و بقيه‌ي‌ خلقيات‌ حسنه‌ي‌ اسلامي‌ هم‌، بايد مورد توجه‌ قرار بگيرد.
توكل‌ ما به‌ خداست‌. ان‌شاءالله‌ عزم‌ و همت‌ مردم‌ و مسؤولان‌، كارها را روبه‌راه‌ و راهها را هموار خواهد كرد و دعاي‌ حضرت‌ بقية‌الله‌ الاعظم ‌(ارواحنا فداه و عجل‌الله‌ تعالي‌ فرجه‌) ان‌ شاءالله‌ ما را كمك‌ خواهد كرد و به‌ پيش‌ خواهد برد و اميدواريم‌ آن‌ روز دور نباشد كه‌ ببينيم‌ بسياري‌ از آرمانهاي‌ امام‌ بزرگوارمان‌، در جامعه‌ي‌ اسلامي‌ و انقلابي‌ ما تحقق‌ پيدا كرده‌ است‌.
والسلام‌ عليكم‌ و رحمة‌الله‌ و بركاته‌