بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
فراهم آمدن اين گردهمايى تحقيقى و علمى با همهى آثار و نتايجى كه انشاءاللَّه از آن حاصل خواهد شد يكى ديگر از بركات و حسنات ماندگار شخصيت عظيم و بىبديلى است كه عظيمترين و شگفتانگيزترين پديدهى تاريخ در عرصهى مسائل مربوط به اسلام و مسلمينيعنى تشكيل نظام جمهورى اسلامى نيز يادگار بىنظير اوست.
اگر سر برآوردن حكومتى بر پايهى انديشهى الهى و اسلامى و با پرچم عدل اسلامى، در جهانى كه از غوغاى انديشهها و هدفها و شعارهاى مادى انباشته است، از قوت تدبير و اراده و توكل و حكمت آن يگانه مرد، خبر مىدهد؛ و اگر گسترش ارزشهاى اخلاقى و احياء دوبارهى زهد و پرهيز و پارسايى در منش و روش مردان صاحب مقام اين حكومت، آئينهى شفاف خلوص و صفا و خشوع و عروج روحى آن برگزيدهى زمان را در برابر نسلهاى امروز و فردا مىگذارد؛ نگاه ژرف عالمانه و حكيمانهى او به فقه و شريعت و تكيه بر شعار «نقش زمان و مكان در استنباط فقهى» نيز احاطهى علمى و بصيرت و تيز بينى و آينده شناسى و خلاقيت و غناى فكرى او را آشكار مىسازد. و تازه اين همه با هم كه خود تركيب بديع و بىنظيرى در سلسلهى درخشان شخصيات اسلامى است، بىشك همهى ابعاد شخصيت امام راحل كبير ما نيست.
دربارهى مسألهى زمان و مكان و نقش و تأثير آن در استنباط احكام اسلامى كوته سخن آن است كه اين سرچشمهى مبارك اگر به درستى شناخته و به كار گرفته شود، پشتوانهيى عظيم براى بهره مندى جوامع بشرى از كوثر شريعت اسلامى پديد خواهد آورد. تاكنون رائجترين بهانه و دستاويز كسانى كه خواستهاند اجتماعات بشرى را از فيض هدايت و سعادت بخشى شريعت، محروم سازند اين بوده است كه احكام دينى را حقيقتى جامد و بىانعطاف پنداشته و جريان پيوسته و جوشان و تبديل پذير زندگى را با آن ناسازگار قلمداد كردهاند. اين سخن اگرچه در مواردى از غرض ورزى و بىاعتقادى به اصل دين ناشى شده، ليكن در مواردى نيز از ناآگاهى و جهالت گويندگانش نشأت گرفته است، و اى بسا كه عكسالعمل غير عالمانه يا غير حكيمانهى برخى از دين باوران نيز به آشفتهپندارى و آشفتهگويىها دامن زده است.
حقيقتى كه امام راحل (رضواناللَّهعليه) مطرح مىكند آن است كه كوثر شريعت و فقه، در جريانى دائمى و ابدى، از سرچشمهى وحى، به سوى عرصههاى گوناگون حيات جارى است. منشاء و مادهى حكم الهى، نه خرد و انديشهى محدود بشر و نه مصلحتانديشىهاى كوتهبينانهى اوست كه در شرائط گوناگون زندگى قالب گيرى و منجمد شده است؛ علم و حكمت محيط و لايتناهاى الهى است كه همهى زمانها و مكانها را در زير بال هماى خود مىگيرد و بر همهى سرزمينها و كشتزارهاى حيات مىبارد و همه جا و هر زمان را سيراب مىكند. زمان و مكان و اوضاع و احوال گوناگون زندگى بشر و تازههاى جهان، به فقيه دين شناس و زمان شناس كمك مىكند كه خود و اهل زمان خود را از آن كوثر يعنى سرچشمهى لايزال و فزاينده، سيراب سازد و محروميت از آن را براى بشر كه همواره و همه جا نيازمند دين و شريعت الهى است، بر نتابد.
در فهم و تطبيق اين اصل كلى، روشن بينى و درعينحال، انضباط فكرى تمام بايد به كار گرفته شود. هر گونه افراط و تفريط در اين كار حساس و خطير، زيانهاى جبران ناپذير به بار خواهد آورد. در اين كار، لطمهى بىبندوبارى علمى، به همان اندازه سنگين است كه جمود فكرى و كوته بينى.
شناختن نقش هر زمان و هر مكان، همواره بايد با پايبندى به اصول فقاهت كه «روشى» علمى و تخصصى است، همراه باشد. و اين است معناى سخن امام راحل رحمةاللَّه عليه كه فقه پوينده و منطبق بر نيازهاى هميشه و همه جا را همان فقه سنتى دانسته و بر اين پاى فشردهاند.
از اينجا مىتوان دانست كه تنها فقهاى كارآزموده و اهل فن، صلاحيت آن را دارند كه تأثير زمان و مكان را در احكام شريعت بشناسند و بر طبق آن فتوا دهند. اين امر خطير از دسترس ناخبرگان و غير متبحران اقيانوس فقاهت، بسى دور است.
اكنون جمع شما فرزانگان و دانشمندان دين شناس و خبرگان فقاهت داراى نقشى اساسى است. نخست بايد مراد صحيح از «نقش زمان و مكان در اجتهاد» شناخته و توهم ناسازگارى اين اصل با اصل «پايدارى و ابديت شريعت» به شيوهيى عالمانه و دقيق، دفع شود. و سپس مرزبندى اين اصل مهم، و تعريف جامع و مانع، و شيوههاى استفاده از آن تبيين گردد. در اين كار بزرگ، شرح صدر و تحمل علمى همراه با دقت و مراقبت از اصول مسلم و مقطوع، در كنار يكديگر لازم است. بىشك حضور علماء و فقهاء و اساتيد برجسته و نامدار حوزهى علميهى قم در اين گردهمايى و نيز شخصيت علمى مدير محقق و عالىقدر و ارزشمند و دستاندركاران فاضل و فنشناس و دلسوز آن، اميدهاى فراوانى به ثمرات اين مجمع علمى در دل برمىانگيزد.
وظيفهى تخلف ناپذير خود مىدانم كه از فرزند خلف و شايسته و بزرگوار امام راحل مرحوم حجةالاسلام آقاى حاج سيد احمد خمينى (طيباللَّهرمسهوقدساللَّهنفسه) كه با دانش و خرد و هوشمندى و دلسوزى خود اين سر رشتهى مبارك را گشود و فكر تشكيل اين مجمع را پديد آورد، با قدردانى و تجليل شايسته ياد كنم و براى روح مطهر او از پروردگار طلب فضل و رحمت نمايم و با اطمينان، بخش عظيمى از اجر و ثواب اخروى و ياد نيك دنيوى اين كار بزرگ را متعلق به وى بدانم. والسّلام عليه و على والده العظيم و على جميع العلماء العاملين و الفقهاء الراشدين و عليكم جميعاً و رحمة اللَّه و بركاته.
سيّد على خامنهاى
بيستوچهارم شوال 1416
فراهم آمدن اين گردهمايى تحقيقى و علمى با همهى آثار و نتايجى كه انشاءاللَّه از آن حاصل خواهد شد يكى ديگر از بركات و حسنات ماندگار شخصيت عظيم و بىبديلى است كه عظيمترين و شگفتانگيزترين پديدهى تاريخ در عرصهى مسائل مربوط به اسلام و مسلمينيعنى تشكيل نظام جمهورى اسلامى نيز يادگار بىنظير اوست.
اگر سر برآوردن حكومتى بر پايهى انديشهى الهى و اسلامى و با پرچم عدل اسلامى، در جهانى كه از غوغاى انديشهها و هدفها و شعارهاى مادى انباشته است، از قوت تدبير و اراده و توكل و حكمت آن يگانه مرد، خبر مىدهد؛ و اگر گسترش ارزشهاى اخلاقى و احياء دوبارهى زهد و پرهيز و پارسايى در منش و روش مردان صاحب مقام اين حكومت، آئينهى شفاف خلوص و صفا و خشوع و عروج روحى آن برگزيدهى زمان را در برابر نسلهاى امروز و فردا مىگذارد؛ نگاه ژرف عالمانه و حكيمانهى او به فقه و شريعت و تكيه بر شعار «نقش زمان و مكان در استنباط فقهى» نيز احاطهى علمى و بصيرت و تيز بينى و آينده شناسى و خلاقيت و غناى فكرى او را آشكار مىسازد. و تازه اين همه با هم كه خود تركيب بديع و بىنظيرى در سلسلهى درخشان شخصيات اسلامى است، بىشك همهى ابعاد شخصيت امام راحل كبير ما نيست.
دربارهى مسألهى زمان و مكان و نقش و تأثير آن در استنباط احكام اسلامى كوته سخن آن است كه اين سرچشمهى مبارك اگر به درستى شناخته و به كار گرفته شود، پشتوانهيى عظيم براى بهره مندى جوامع بشرى از كوثر شريعت اسلامى پديد خواهد آورد. تاكنون رائجترين بهانه و دستاويز كسانى كه خواستهاند اجتماعات بشرى را از فيض هدايت و سعادت بخشى شريعت، محروم سازند اين بوده است كه احكام دينى را حقيقتى جامد و بىانعطاف پنداشته و جريان پيوسته و جوشان و تبديل پذير زندگى را با آن ناسازگار قلمداد كردهاند. اين سخن اگرچه در مواردى از غرض ورزى و بىاعتقادى به اصل دين ناشى شده، ليكن در مواردى نيز از ناآگاهى و جهالت گويندگانش نشأت گرفته است، و اى بسا كه عكسالعمل غير عالمانه يا غير حكيمانهى برخى از دين باوران نيز به آشفتهپندارى و آشفتهگويىها دامن زده است.
حقيقتى كه امام راحل (رضواناللَّهعليه) مطرح مىكند آن است كه كوثر شريعت و فقه، در جريانى دائمى و ابدى، از سرچشمهى وحى، به سوى عرصههاى گوناگون حيات جارى است. منشاء و مادهى حكم الهى، نه خرد و انديشهى محدود بشر و نه مصلحتانديشىهاى كوتهبينانهى اوست كه در شرائط گوناگون زندگى قالب گيرى و منجمد شده است؛ علم و حكمت محيط و لايتناهاى الهى است كه همهى زمانها و مكانها را در زير بال هماى خود مىگيرد و بر همهى سرزمينها و كشتزارهاى حيات مىبارد و همه جا و هر زمان را سيراب مىكند. زمان و مكان و اوضاع و احوال گوناگون زندگى بشر و تازههاى جهان، به فقيه دين شناس و زمان شناس كمك مىكند كه خود و اهل زمان خود را از آن كوثر يعنى سرچشمهى لايزال و فزاينده، سيراب سازد و محروميت از آن را براى بشر كه همواره و همه جا نيازمند دين و شريعت الهى است، بر نتابد.
در فهم و تطبيق اين اصل كلى، روشن بينى و درعينحال، انضباط فكرى تمام بايد به كار گرفته شود. هر گونه افراط و تفريط در اين كار حساس و خطير، زيانهاى جبران ناپذير به بار خواهد آورد. در اين كار، لطمهى بىبندوبارى علمى، به همان اندازه سنگين است كه جمود فكرى و كوته بينى.
شناختن نقش هر زمان و هر مكان، همواره بايد با پايبندى به اصول فقاهت كه «روشى» علمى و تخصصى است، همراه باشد. و اين است معناى سخن امام راحل رحمةاللَّه عليه كه فقه پوينده و منطبق بر نيازهاى هميشه و همه جا را همان فقه سنتى دانسته و بر اين پاى فشردهاند.
از اينجا مىتوان دانست كه تنها فقهاى كارآزموده و اهل فن، صلاحيت آن را دارند كه تأثير زمان و مكان را در احكام شريعت بشناسند و بر طبق آن فتوا دهند. اين امر خطير از دسترس ناخبرگان و غير متبحران اقيانوس فقاهت، بسى دور است.
اكنون جمع شما فرزانگان و دانشمندان دين شناس و خبرگان فقاهت داراى نقشى اساسى است. نخست بايد مراد صحيح از «نقش زمان و مكان در اجتهاد» شناخته و توهم ناسازگارى اين اصل با اصل «پايدارى و ابديت شريعت» به شيوهيى عالمانه و دقيق، دفع شود. و سپس مرزبندى اين اصل مهم، و تعريف جامع و مانع، و شيوههاى استفاده از آن تبيين گردد. در اين كار بزرگ، شرح صدر و تحمل علمى همراه با دقت و مراقبت از اصول مسلم و مقطوع، در كنار يكديگر لازم است. بىشك حضور علماء و فقهاء و اساتيد برجسته و نامدار حوزهى علميهى قم در اين گردهمايى و نيز شخصيت علمى مدير محقق و عالىقدر و ارزشمند و دستاندركاران فاضل و فنشناس و دلسوز آن، اميدهاى فراوانى به ثمرات اين مجمع علمى در دل برمىانگيزد.
وظيفهى تخلف ناپذير خود مىدانم كه از فرزند خلف و شايسته و بزرگوار امام راحل مرحوم حجةالاسلام آقاى حاج سيد احمد خمينى (طيباللَّهرمسهوقدساللَّهنفسه) كه با دانش و خرد و هوشمندى و دلسوزى خود اين سر رشتهى مبارك را گشود و فكر تشكيل اين مجمع را پديد آورد، با قدردانى و تجليل شايسته ياد كنم و براى روح مطهر او از پروردگار طلب فضل و رحمت نمايم و با اطمينان، بخش عظيمى از اجر و ثواب اخروى و ياد نيك دنيوى اين كار بزرگ را متعلق به وى بدانم. والسّلام عليه و على والده العظيم و على جميع العلماء العاملين و الفقهاء الراشدين و عليكم جميعاً و رحمة اللَّه و بركاته.
سيّد على خامنهاى
بيستوچهارم شوال 1416