بسماللّهالرّحمنالرّحيم
تبريك عرض ميكنم اين عيد سعيد و بزرگ را به همهى شما حضار محترم، ميهمانان عزيزى كه از كشورهاى ديگر در اينجا تشريف دارند، و سفراى كشورهاى اسلامى، و همچنين به همهى ملت بزرگ ايران كه محبت و پايبندى خود را به ارادت به مقام نبوت در عمل به اثبات رساندند. همچنين تبريك عرض ميكنم به همهى امت اسلامى كه بر محور نام مبارك پيامبر اسلام احساس اتحاد و يگانگى ميكنند. همچنين تبريك عرض ميكنيم اين عيد سعيد را به همهى آزادگان عالم؛ كه حقيقتاً بشارت ميلاد پيغمبر و بركات الهى كه بر اين ميلاد بزرگ مترتب شده است، متعلق به همهى آزادگان عالم است؛ همهى انسانهائى كه به دنبال آزادگى و عدالت و دست يافتن به ارزشهاى والاى الهىاند.
بعضى از اهل معرفت و اهل سلوك معنوى معتقدند كه ماه ربيعالاول، به معناى حقيقى كلمه، ربيع حيات است، ربيع زندگى است؛ زيرا در اين ماه، وجود مقدس پيامبر گرامى و همچنين فرزند بزرگوارش حضرت ابىعبداللّه جعفربنمحمدالصّادق ولادت يافتهاند و ولادت پيغمبر سرآغاز همهى بركاتى است كه خداى متعال براى بشريت مقدر فرموده است. ما كه اسلام را وسيلهى سعادت بشر و راه نجات انسان ميدانيم، اين موهبت الهى مترتب بر وجود مبارك پيغمبر است كه در اين ماه اتفاق افتاد. حقيقتاً بايد اين ميلاد عظيم را مبدأ همهى بركاتى دانست كه خداى متعال جامعهى بشرى را، امت اسلامى را، پيروان حقيقت را به آن سرافراز كرده است.
صِرف جشن گرفتن كافى نيست؛ در درجهى اول بايد پيوند قلبى خودمان با پيغمبر را تقويت كنيم. دنياى اسلام بايد رابطهى معنوى و قلبى و عاطفى خود با نبى مكرم را روزبهروز تقويت كند؛ اين نقطهى مشترك بين همهى مسلمانان عالم است. آن كسانى كه دلشان براى تشكيل امت اسلامى ميتپد، بايد بر روى اين نقطه تكيه كنند: رابطهى معنوى و عاطفى با وجود مقدس پيغمبر. يعنى در درجهى اول و به طور جدى، تصميم بر تبعيت از آن بزرگوار در همهى امور. در آيات كريمهى قرآن، دربارهى اخلاق پيامبر، دربارهى رفتار سياسى پيغمبر، دربارهى نوع حاكميت پيغمبر، دربارهى احساس پيامبر مكرم نسبت به مردم - چه نسبت به مسلمانها، چه نسبت به غير مسلمانها - شرح داده شده است. تربيت صحابهى بزرگوار پيامبر در زمان پيغمبر و رفتار آنها، نشان دهندهى آن جهتى است كه در تعليم و تربيت امت اسلامى، مورد نظر اسلام و مورد نظر پيامبر است. بايد اينها را در زندگىِ خودمان پياده كنيم، بايد اينها را عملياتى كنيم؛ صِرف گفتن كفايت نميكند.
امروز زمينه براى اين مسئله آماده است. بيدارى اسلامى يك حقيقتى است كه اتفاق افتاده است. بعد از دهها سال متمادى تسلط دشمنان اسلام و دشمنان مسلمين بر جوامع اسلامى، چه به شكل استعمار مستقيم، چه به شكل استعمار جديد و استعمار غير مستقيم، چه به صورت سلطهى فرهنگى يا سلطهى اقتصادى يا سلطهى سياسى؛ بعد از سالهاى متمادى كه ملتهاى مسلمان فشرده شدند در زير اين فشارهاى عظيم سلطهى غربى و دولتهاى اروپائى و آمريكائى بر كشورهاشان، بتدريج هستهى بيدارى، يقظهى اسلامى رشد كرده، سبز شده است و دارد خود را نشان ميدهد. مردم دنياى اسلام امروز احساس ميكنند كه وسيلهى عزتشان، وسيلهى سربلندىشان، وسيلهى استقلالشان، اسلام است. به بركت اسلام، همهى آرزوهاى ملىِ يك ملت در دنياى اسلام ميتواند برآورده شود. ملتهاى اسلامى به بركت اسلام ميتوانند در مقابل تسلط غرب، در مقابل تكبر دولتهاى غربى، در مقابل سلطهى ظالمانهى دولتهاى غربى، در مقابل استثمار و استكبار دولتهاى غربى بايستند.
و غرب مجبور به عقبنشينى است؛ امروز شما اين تجربه را در دنياى اسلام مشاهده ميكنيد. سى و چند سال قبل اين مسئله در ايران اتفاق افتاد؛ امروز هم در دنياى اسلام، در شمال آفريقا، اين را مشاهده ميكنيد. قدمها به سمت پيروزى است. البته مشكلات هست؛ ليكن اگر ما بيدار باشيم، مشكلات نميتواند جلوى راه ما سد ايجاد كند. قرآن ميفرمايد: «لن يضرّوكم الّا اذى».(1) بله، اذيت ميكنند، آزار ميكنند، مشكل درست ميكنند؛ اما اگر ما عازم باشيم، به خدا توكل داشته باشيم، تصميم بر حركت داشته باشيم، نميتوانند جلوى راه ما سد ايجاد كنند.
امروز ملتهاى اسلامى بيدار شدهاند؛ احساس ميكنند ميتوانند به بركت اسلام، در مقابل دشمنان دنياى اسلام، در مقابل شبكهى فاسد صهيونيستى كه بر سياستهاى دول غربى مسلط است، حرف خود را به كرسى بنشانند. اين پيروزىها خيلى ارزش دارد. «وعدكم اللّه مغانم كثيرة تأخذونها فعجّل لكم هذه» - اين بخشى از وعدهى الهى است كه تحقق پيدا كرد - «و كفّ ايدى النّاس عنكم و لتكون ءاية للمؤمنين و يهديكم صراطا مستقيما».(2) هر پيروزىاى كه يك ملت در مقابلهى با دشمنان و تبليغات و روشها و شيوههاى خباثتآلود آنها پيدا ميكند، يك بشارت الهى است، يك آيت الهى است، يك نشانهى الهى است - «و لتكون آية» - كه اگر حركت كرديد، به نتيجه خواهيد رسيد.
امروز دنياى اسلام با توطئههاى دشمنان مواجه است. من به شما برادران و خواهران عزيز - چه ايرانى و چه غير ايرانى - عرض بكنم: امروز مهمترين دستاويز دشمن براى مقابلهى با بيدارى اسلامى، ايجاد اختلاف است. مسلمان را در مقابل مسلمان قرار دادن، مسلمان را به دست مسلمان از بين بردن، اينها را به هم مشغول كردن؛ چه چيزى بهتر از اين براى دشمنان استقلال اسلامى كه مسلمانان را به هم مشغول كنند؟ از روز اوّلى كه انقلاب اسلامى در ايران پيروز شد، سياست ايجاد اختلاف در ميان ملت ما و كشور ما دنبال شد؛ اما جمهورى اسلامى با قاطعيتِ كامل در مقابل اين مسئله ايستاد. در سطح بينالملل اسلامى هم اختلافات مذهبى را مطرح كردند، اما جمهورى اسلامى پرچم اتحاد اسلامى را برافراشت. ما اعلام كرديم، امام بزرگوار ما بارها اين را گفتند، و ملت ايران در زمان ايشان و بعد از ايشان تكرار و تأكيد كردند كه ما معتقد به برادرى اسلامى هستيم.
ما هر شكافى بين مسلمانان را رد ميكنيم؛ اين درست نقطهى مقابل عوامل دشمنان است كه از هر پديدهى كوچكى براى ايجاد اختلاف بين مسلمانان استفاده ميكنند. اگر شما نگاه كنيد، مىبينيد امروز سياست دشمنان بيدارى اسلامى در كشورهاى شمال آفريقا هم، ايجاد اختلاف است. سياست استكبار همين است؛ اينها را به جان هم بيندازند، اينها را در مقابل هم قرار دهند.
علاج اين بيمارى، احساس اتحاد بين مسلمين است؛ ملتهاى مسلمان بايد با هم متحد شوند. در داخل هر كشور، گروههاى مختلف، مذاهب مختلف، جناحهاى مختلف، بايد دست به دست هم بدهند؛ اختلافات فكرى و عقيدتى و سياسى و سليقهاى و جناحى را بر حركتهاى اساسىِ خودشان حاكم نكنند، تا بتوانند در مقابل دشمن بايستند؛ امروز راه، فقط اين است. با انواع حيل دارند تلاش ميكنند ايجاد اختلاف كنند؛ مىبينيد شما. وقتى مسلمانها سرشان به اختلاف با يكديگر مشغول شد، مسئلهى فلسطين در حاشيه قرار ميگيرد؛ ايستادگى در مقابل زيادهخواهى آمريكا و غرب، در حاشيه قرار ميگيرد؛ آنها امكان پيدا ميكنند كه نقشههاى خودشان را عمل كنند.
امروز مشاهده ميشود كه غربىها يك حركت تازهاى را در آفريقا شروع كردهاند براى تسلط بر ملتهاى آفريقا، براى حضور مجدد در زندگى مردم آفريقا. وقتى آتش اختلافات روشن شد، دشمن مجال پيدا ميكند كه همه كار انجام دهد. در همسايگى ما در پاكستان، شما ببينيد به بهانهى اختلافات، چه فجايعى را ايجاد ميكنند. در سوريه، شما ببينيد چطور مردمى را به جان مردم ديگرى مىاندازند. در بحرين مشاهده كنيد چطور صداى ملتى را به طور كلى خاموش ميكنند؛ يك ملت را از همهى جوانب بايكوت ميكنند. در مصر و در مناطق ديگر، شما ببينيد چطور مردم را در مقابل هم قرار ميدهند. اينها سياستهائى است كه ممكن است انگيزههاى شخصى و اعتقادى از طرف اشخاص داشته باشد، اما نقشهى كلى، نقشهى دشمنان است.
من كسى را متهم نميكنم به اين كه عالماً و عامداً دارد نقشهى دشمن را انجام ميدهد، اما به طور قطع و يقين ميگويم: هر حركت اختلافى، به هر شكلى، در ميان ملتهاى مسلمان، يا در درون يك كشور ميان افراد آن كشور، بازى كردن در زمينى است كه دشمن آن زمين را تعيين كرده است؛ كمك به دشمن است. مسئلهى وحدت را همه بايد جدى بگيرند؛ در درجهى اول، نخبگان؛ نخبگان سياسى، نخبگان دينى، نخبگان دانشگاهى، نخبگان حوزههاى علميه؛ در همه جا. در كشور ما همه مسئلهى وحدت را جدى بگيرند. ايجاد اختلاف مذهبى بين گروههاى مختلف مسلمان، خطر بزرگى است. اگر دشمنان بتوانند آتش اختلافات فرقهاى را در يك جائى برافروزند، فرونشاندن آن جزو دشوارترين كارهاست. بايد جلوى اين كار را گرفت؛ اين هم نميشود، جز با ابتكار عمل و مجاهدت و اخلاص نخبگان در هر كشورى؛ علما، دانشگاهيان، سياستمداران، كسانى كه داراى نفوذ و تأثيرند؛ براى مردم تشريح كنند نقشهى دشمن را، و نگاه اميدوارانهى دشمن را به ايجاد اختلاف بين مردم، بين كشورهاى اسلامى، بين جناحهاى اسلامى، بين سنى و شيعه، بين گرايشهاى مختلف در مذاهب مختلف اسلامى؛ مردم را آگاه كنند.
اين خطر بزرگى است كه دشمنان تجربه كردند. انگليسها در اين زمينه داراى تجربههاى طولانىاند. ما در تاريخ، در شرح حال اينها ميخوانيم و مىبينيم كه چه كارهائى را كردند براى ايجاد اختلاف. اينها بلدند، ديگران هم از اينها ياد گرفتند. مشغول تلاش هستند براى ايجاد اختلاف؛ بايد پرهيز كرد. نبايد با احساسات سطحى و عاميانه، موجب برافروختن اين آتشها شد؛ اين، سرنوشت ملتها را سياه ميكند؛ ملتها را به خاك سياه مينشاند؛ دشمنان اسلام را، دشمنان مسلمين را، دشمنان استقلال را، در كارهاى خودشان موفق ميكند؛ نقشهى آنها را تحقق خواهد بخشيد؛ بايد بيدار بود.
شعار اتحاد اسلامى، يك شعار مقدس است. امروز اگر پيامبر مكرم اسلام (صلّى اللّه عليه و ءاله) در ميان ما بود، به اقتضاى آيهى شريفهى «عزيز عليه ما عنتّم حريص عليكم بالمؤمنين رئوف رحيم»(3) ما را به اتحاد دعوت ميكرد؛ از ايجاد اختلافاتِ اينچنينى جلوگيرى ميكرد. ما اگر چنانچه علاقهمند به نبى مكرم اسلام هستيم، بايد اين خواستهى قطعى آن بزرگوار را تحقق ببخشيم.
از خداوند متعال ميخواهيم به همهى ما توفيق دهد تا بتوانيم به آنچه ميگوئيم، عمل كنيم.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
1) آلعمران: 111
2) فتح: 20
3) توبه: 128