حیاءِ عقل آن است که انسان از روی عقل احساس حیاء کند، مثل حیاء در هنگام ارتکاب گناه، و یا حیاء در مقابل کسانی که احترامشان لازم است و این حیاء، علم است یعنی رفتاری عالمانه میباشد.
معنای روایت، این نیست که ایمان در این سه خصلت منحصر است، بلکه مراد این است که در هر کس، این سه خصلت وجود داشته باشد حاکی از این است که همه خصال ایمان، در او جمع است.
حیاءِ عقل آن است که انسان از روی عقل احساس حیاء کند، مثل حیاء در هنگام ارتکاب گناه، و یا حیاء در مقابل کسانی که احترامشان لازم است و این حیاء علم است، یعنی رفتاری عالمانه میباشد.
طبیعت مظاهر دنیوی این است که در حال تغییر و تحول است، نباید خیال کنیم آنچه که از مال و جاه و امکانات و صحت و عافیت در دست ما است تا پایان عمر باقی میماند، اینطور نیست، چه بسا از ما گرفته میشود.
دنیای مذموم است؛ یعنی آن چیزی که انسان برای خود و هوای خود میطلبد، نه معالی امور و خیرات اخروی و نه آن چیزهایی که انسان برای وظیفه باید به دست آورد و نه عمران و ساختن عالم، اینها مراد نیست