چه بد بندهای است بندهای که دارای دو صورت و دو زبان است. یک صورتش در وقتی است که با شما ملاقات میکند، صورت خوش، خندان و مهربان است. یک صورتش آنوقتی است که از شما دور میشود، پشت سرِ شماست، چهرۀ دِژَم و خشمگین.
«من أسبغَ وضوئَه و أحسن صلاتَه و أدَّی زکاةَ مالِه و خزَن لِسانَه و کَفَّ غضبَه و استَغفر لذَنبِه و أدَّی النصیحةَ لأهلِ بیتِ رسولِه» چنین آدمی که این خصوصیات را داشته باشد، حقایق ایمان را بطور کامل در اختیار دارد و دربهای بهشت به روی او باز است.
اولیای الهی صبور بودند، سختیها را تحمل میکردند، چه سختیهای شخصی، چه سختیهای عمومی مثل تحریمها، توطئههای گوناگون، در مقابل اینها صبر میکردند، از راه برنمیگشتند، ایستادگی میکردند. این را هم از اولیاء یاد بگیریم.
عزم راسخ انسان، بدن را به کار میگیرد، نیروهای خفتۀ در بدن را بیدار میکند، به او نیرو میبخشد. لذا کسانی که در حال معمولی، راه رفتن معمولی هم برایشان آسان نیست، اما وقتی خطر مرگی وجود دارد، میبینید مثل جوانها میدوند!
اسلام، شرف است. پدرت یا قومت هر کس میخواهند باشند، ثروتت هر مقداری که میخواهد باشد، مهم نیست. اسلام همه را در حدّ واحدی قرار میدهد، شرافتِ اصلی از اسلام است.
کسی که اهل تقوا باشد، اهل مراقبت از خود باشد، اهل پرهیز از گناه باشد، پیش مردم، در چشم مردم هم عزیز است حتی نزد آن کسانی که به دین، تقوا و اعتقادات اعتنایی ندارند.
آیات کریمهی قرآن به کسانی که به دولت و مقامی رسیدند تذکر میدهد که اینجایی که شما امروز نشستهاید، قبل از شما یک عدهی دیگری نشسته بودند، آنها رفتند، شما آمدید.