خدای متعال به ما میفرماید: این کار را نکن! از این راه نرو! این حرکت را انجام نده! تکلیفِ عقلی و عقلائیِ ما چیست؟ از آنچه خدای متعال ما را از آن برحذر میدارد، باید بر حذر باشیم.
ما از بزرگانِ اهل معنا و اهل توحید هم مکرّر شنیدیم این معنا را که توصیۀ اوّل، ترک گناه است بعد نوبت میرسد به انجام کارهای خوب و اذکار و اوراد و نوافل و مستحبات و امثال اینها. اوّل، ترک گناه است.
کسانی که با شما دوستند، با اینها مدارا کنید! مدارا به معنای ظاهرسازی نیست، یعنی ملاطفت کنید، رفتار خوب و خوش داشته باشید. دوستانتان را، کسانی که صدقِ دوستیِ با شما دارند، اینها را با رفتار خوش خودتان از خودتان راضی نگهدارید.
سخن حق را بگو هر چند علیه خود تو باشد. این، آن کاری است که ماها خیلی بلد نیستیم آنرا انجام بدهیم. قولِ حق را انسان بر زبان بیاورد، یا اگر دیگری گفت قبول کند، ولو آن قولِ حق به زیانِ خود انسان باشد. مَکرَمَت اخلاقی، اینهاست.
این که ما خیال کنیم در مسائل مادّی و اجتماعی و سیاسی و امثال اینها وظیفه داریم که راهنمائی کنیم، اما در مسائلی که مربوط به دین میشود، این وظیفه را نداریم! این، خطای بزرگی است. جزو مسلّمات احکام الهی و معارف اهل بیت«علیهمالسلام» است که این وظیفه است.
ما خیال میکنیم فقط نان اگر روی زمین افتاد، باید انسان آنرا بردارد، ببوسد. اینطور نیست، بلکه همۀ نِعَم الهی، از طرف خداست، هم خودِ نعمتبودن ارزش است، و هم اینکه از طرف خداست. هر چه او بدهد، از سوی او بیاید، او لطف کند؛ خیلی قیمت دارد.
دعا را در همۀ احوال میشود انجام داد. یکی از نِعَم بزرگ الهی، همین فتحِ باب دعا برای بندگان است. بدون هیچ واسطهای، بدون هیچ بهانهای میتوانند با خدای متعال حرف بزنند و از او طلب حاجت کنند، و به او اظهار نیاز کنند، و وسیلۀ تقرب خودشان را فراهم بکنند.
حضرت به پروردگار عرض میکند: من اینطوری از تو طلب میکنم، طلبِ کسی که میداند آن شخصی که مورد طلب او قرار گرفته است، غنیّ است به نحوی که هر چه عطا بکند، چیزی از او کم نمیشود.
حضرت به پروردگار عرض میکند: من اینطوری از تو طلب میکنم، طلبِ کسی که میداند آن شخصی که مورد طلب او قرار گرفته است، غنیّ است به نحوی که هر چه عطا بکند، چیزی از او کم نمیشود.