امروز يك جريانى در دنيا به وجود آمده است كه همه دانستهاند و شناختهاند كه اين جريان با نظام سلطه مخالف است. ما با اشخاص مسئلهاى نداريم - اشخاص مال اين طرف دنيا، مال آن طرف دنيا؛ بالا، پائين - مسئله، مسئلهى نظام سلطه است. نظام سلطه يعنى چه؟ يعنى آن سازوكارى در دنيا كه كشورها و ملتهاى دنيا تقسيم ميشوند به دو قسم: سلطهگر و سلطهپذير. حالا بعضىها از همين سلطهگران خبيث، اين معنا و اين مضمون را كتمان و انكار ميكنند، به زبان نمىآورند؛ اما بعضى هم روى بلاهت ذاتىاى كه دارند، اين را به زبان مىآورند؛ مثل آن رئيس جمهور قبلى آمريكا كه صريح گفت: در قضيهى افغانستان و قضيهى برجهاى دوقلو و اين چيزها، هر كس با آمريكا نيست، عليه ماست! خب، اين حماقت است. سلطهگران دنيا رابطهشان را با جهان اينجورى تنظيم ميكنند؛ سلطهپذير بايد بود.