همه
احکام بانوان
احکام سفر
احکام محتضر و اموات
احکام پزشکی
ازدواج و زناشویی
اعتکاف
اماکن مذهبی
امر به معروف و نهی از منکر
اموال پیدا شده و مجهول المالک، مظالم
تکلیف و تقلید
جهاد و دفاع
حج و عمره
حقوق
خمس
خوردنی ها و آشامیدنیها
روزه
زکات
شکار و ذبح حیوانات
صدقات و تبرعات
طلاق و عده
طهارت و نجاست
غصب
قوانین و مقررات و اموال بیت المال
مسائل فرهنگی و اجتماعی
مسائل قضایی
معاملات و شغلها
نذر، قسم و عهد
نماز
نگاه، پوشش و معاشرت
ورزش، مسابقات و تفریحات
وصیت و ارث
وضو، غسل و تیمم
وقف، مساجد و قبرستان
ولایت فقیه
گناهان
موضوعات
پرسش و پاسخ (احکام سفر)
ارتباط با پایگاهاگر فردی در بین نماز از قصد ده روز منصرف شود، حکم نماز و روزه اش چیست؟
در فرض مسأله، اگر تصمیم او قبل از رسیدن به رکعت سوّم باشد، باید نماز را به صورت قصر تمام کند و چنانچه در رکعت سوّم قبل از رکوع باشد، بنابر احتیاط واجب باید بنشیند و نماز را به صورت قصر تمام کند و دوباره نماز را به صورت قصر اعاده کند و اگر وارد رکوعِ رکعت سوم شده باشد، نمازش باطل است.
شخصی که احتمال می دهد به وطن اصلی خود برای زندگی باز نگردد، اوقاتی را که برای چند روز به وطن بر می گردد تکلیف نماز و روزه های او چگونه است؟
مراد از اعراض از وطن، خروج از آن با تصمیم بر عدم بازگشت به آن برای سکونت است؛ بنا بر این اگر حتی احتمال برگشت به وطن را بدهد، اعراض محقق نشده است و همچنان احکام وطنیت باقی است.
نماز و روزه مسافری که از سفر معصیت باز می گردد، چه حکمی دارد؟
کسی که از سفر معصیت برمی گردد اگر مسیر برگشت او، به مقدار مسافت شرعی باشد و بازگشت از سفر معصیت، ادامه همان سفر باشد، در صورت توبه، نمازش قصر است، اما اگر توبه نکرده باشد، بنا بر احتیاط واجب باید بین نماز قصر و تمام جمع کند، ولی اگر بازگشت، سفر جدیدی محسوب شود (نه ادامه سفر قبل) مانند اینکه بعد از گذشتن مدت طولانی؛ مانند یک سال، بخواهد به شهرِ اوّل برگردد، در هر صورت (چه توبه کرده باشد یا نه) باید نماز را قصر بخواند و روزه را هم افطار کند.
آیا زن بعد از ازدواج برای محل سکونت باید از شوهر تبعیت کند؟ یا می تواند مخالفت کند؟
اگر در ضمن عقد لازم، حق انتخاب محل سکونت به زوجه واگذار نشده، زوجه شرعاً موظف است هر جا که شوهر سکونت اختیار می کند، با او در آن جا زندگی نماید. البته مرد نیز محل مناسب شأن زن را باید فراهم کند و زن میتواند آن را مطالبه نماید.
من دریانورد هستم. یعنی در کشتی به طور متداول ۴ ماه مشغول کار هستم و سپس ۲ الی ۳ ماه در منزل مرخصی دارم. و مجموعا در سال حداقل ۷ ماه در کشتی مشغول هستم. با توجه به اینکه کشتی می تواند در یک موقعیت لنگر باشد یا برای تخلیه بار به کشور دیگری برود. نماز و روزه من در کشتی به چه صورت خواهد بود؟
نماز شما در سفرهای مذکور تمام و روزه صحیح است.
عازم حج تمتع هستم. در مدت اقامت مان در مدینه، خواندن نماز در غیر از مسجد النبی، شکسته است یا باید کامل خوانده شود؟
به طور کلی حکم تخییر در تمامی شهر مدینه فعلی جاری است و مخصوص مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست، ولی احتیاط مستحب آن است که به مسجد اکتفاء شود و اگر ده روز اقامت داشته باشید، باید نماز را کامل بخوانید.
اگر در بین فاصله معیّن دو شهر جهت اقامه نماز، جاده و راه زمینی نباشد و بین این دو، یک رود یا دریا فاصله باشد، آیا فاصلۀ معیّن جهت قصر نماز، همان چهار فرسخ است و یا فرق دارد؟
در مسافت شرعی، فرقی بین جاده و راه دریایی نیست.
شخصی به مدت چهار سال به عنوان تحصیل در شهری غیر از وطن خود زندگی کرده است؛ لکن حالا قصد کرده همین شهر را به عنوان وطن خود اتخاذ نماید. آیا لازم است مقداری به قصد توطّن زندگی کند تا وطن او صدق کند یا از همین جا وطن او محسوب می شود؟
به طور کلی برای صدق وطن اتخاذی علاوه بر قصد توطّن، لازم است کارهایی که معمولاً برای توطّن در یک محل انجام می شود را انجام دهید، تا وطن صدق کند. بنابر این در فرض سؤال که چهار سال زندگی کرده اید و لوازم وطنیّت را فراهم کرده اید چنانچه بخواهید حداقل ده سال بمانید، وطن اتخاذی برای شما محقق می شود.
معیار در وطن اتخاذی چیست؟ آیا قصد اقامت دائم شرط است؟
در تحقق وطن اتخاذی؛ فرقی نمی کند که فرد قصد زندگی دائم یا قصد زندگی بدون تعیین مدّت یا قصد زندگی به مدّت طولانی، مثلا ده سال در آن مکان را داشته باشد.
درصدق عرفیِ وطن اتخاذی، صِرف نیّت کافی نیست، بلکه تحقق لوازم وطنیت نیز خصوصیت دارد؛ مانند این که با قصد توطن مدتی (مانند یکیدو ماه) در آنجا بماند و یا کارهایی را انجام بدهد که عادتاً انسان برای توطّن در یک مکان آن کارها را انجام میدهد.
درصدق عرفیِ وطن اتخاذی، صِرف نیّت کافی نیست، بلکه تحقق لوازم وطنیت نیز خصوصیت دارد؛ مانند این که با قصد توطن مدتی (مانند یکیدو ماه) در آنجا بماند و یا کارهایی را انجام بدهد که عادتاً انسان برای توطّن در یک مکان آن کارها را انجام میدهد.
۱. اگر فردی از محل تولد و زندگی خود اعراض کند، آیا با قصد کردن شهر جدید به عنوان وطن جدیدش، بلافاصله احکام وطن بر آن مترتب می شود یا باید مدتی در شهر جدید سکونت داشته باشد و پس از آن مدت احکام وطن بر آن مترتب می شود؟ درصورت لزوم، آن مدت چقدر است؟
۲. در صورتی که فرد بخواهد به شهری که قبلاً وطنش بوده و از آن اعراض کرده رجوع کند، در این صورت با توجه به اینکه عرفاً او را اهل آن جا می دانند، آیا باز هم لازم است مدتی سپری شود تا احکام وطن بر آن جا مترتب شود؟ در صورت لزوم، آیا این مدت از مدت مطرح شده درسؤال اول کمتر است؟
۲. در صورتی که فرد بخواهد به شهری که قبلاً وطنش بوده و از آن اعراض کرده رجوع کند، در این صورت با توجه به اینکه عرفاً او را اهل آن جا می دانند، آیا باز هم لازم است مدتی سپری شود تا احکام وطن بر آن جا مترتب شود؟ در صورت لزوم، آیا این مدت از مدت مطرح شده درسؤال اول کمتر است؟
ج1و2) درصدق عرفیِ وطن اتخاذی، صِرف نیّت کافی نیست، بلکه تحقق لوازم وطنیت نیز خصوصیت دارد؛ مانند اینکه با قصد توطن مدتی (مانند یکی دو ماه) در آنجا بماند و یا کارهایی را انجام بدهد که عادتاً انسان برای توطّن در یک مکان آن کارها را انجام می دهد. ضمناً در حکم مذکور تفاوتی بین وطن جدید یا شهری که قبلاً وطن بوده است نمی باشد.
طلبه ای هستم که به صورت نامنظم به سفرهای تبیلغی می روم، گاهی بین برخی از این سفرها کمتر از ده روز و گاهی بیشتر از ده روز فاصله است. حکم نماز در این سفرها چیست؟
اگر بنای بر استمرار سفر داشته باشید به مقداری که عرفاً سفرهای تبلیغی، سفر شغلی یا لازمه شغل شما محسوب شود، نماز در مقصد و بین راه و همچنین محل تبلیغ تمام می باشد، ولی توجه داشته باشید در صورتی که در وطن یا غیر وطن خود ده روز متوالی توقف داشته باشید، در سفر شغلی اول بعد از ده روز، نماز، قصر و بعد از آن، تمام است.
آیا محل کار، حکم وطن را دارد یا نه؟ به عنوان مثال بنده از شهر الوند که با شهر قزوین 15 کیلومتر فاصله دارد به شهر قزوین که محل کارم هست می روم ولی قصد دارم بعد از وقت اداری به شهر قم سفر کنم نماز ظهر و عصرم در شهر قزوین شکسته است یا کامل؟
اگر با قصد سفر به قم از الوند خارج شوید، نمازتان در قزوین شکسته است؛ ولی اگر طبق معمول برای انجام شغل به قزوین رفته و از آنجا تصمیم بگیرید که به قم سفر کنید، نماز در قزوین، تمام است.
با توجه به نظر رهبری مبنی بر این که برای تمام بودن نماز و صحت روزه، وطن بودن لازم نیست، بلکه صدق مسافر نبودن کافی است و این که ایشان یک سال را برای صدق مسافر نبودن کافی می دانند، چند سؤال مطرح می شود.
۱- آیا منظور این است که اگر بداند یک سال قرار است بماند، کافی است یا بعد از اینکه یک سال ماند، تازه مسافر نبودن صدق می کند؟
۲- آیا اگر از تعداد ماه های سال بکاهد، ولی بر تعداد سال ها بیفزاید، مثلا اگر به جای ماندن یک سال، بخواهد چهار سال، سالی سه ماه را در آنجا بماند، آیا در این مورد نیز کافی است؟ در فرض مثبت بودن جواب، آیا این ماهها باید پشت سر هم باشند؟
۱- آیا منظور این است که اگر بداند یک سال قرار است بماند، کافی است یا بعد از اینکه یک سال ماند، تازه مسافر نبودن صدق می کند؟
۲- آیا اگر از تعداد ماه های سال بکاهد، ولی بر تعداد سال ها بیفزاید، مثلا اگر به جای ماندن یک سال، بخواهد چهار سال، سالی سه ماه را در آنجا بماند، آیا در این مورد نیز کافی است؟ در فرض مثبت بودن جواب، آیا این ماهها باید پشت سر هم باشند؟
ج1) در فرض سؤال از همان زمان آغاز اقامت، با نیت اقامت و بعد از استقرار کامل، وقتی که عرفاً مسافر محسوب نشود، نماز تمام و روزه صحیح است.
ج2) تابع صدق عرفی است، اگر در مدت مذکور نیز عرفاً مسافر محسوب نشود، حکم جاری است.
ج2) تابع صدق عرفی است، اگر در مدت مذکور نیز عرفاً مسافر محسوب نشود، حکم جاری است.
آیا معظم له در مسئله روزه مسافر قائل به حد ترخص در برگشت به وطن هستند؟
برای صحت روزه، باید قبل از ظهر، به خود وطن برسد و رسیدن به حد ترخص کافی نیست.
دختری هستم بیست و شش ساله و مجرّد که نیت ترک وطن دارم. به مدت بیست سال است که از وطن خود به همراه خانواده خارج شدهام و پدرم قصد بازگشت به وطن را دارد؛ اما زمان آن را مشخص نکرده و در صورت بازگشت ایشان، من نیز مجبور به بازگشت میشوم.
آیا با توجه به این شرایط من میتوانم از وطن اعراض کنم یا خیر؟
آیا با توجه به این شرایط من میتوانم از وطن اعراض کنم یا خیر؟
در فرض سؤال که فقط شش سال در آن جا زندگی کرده اید، از اول، وطن شما نبوده تا لازم به اعراض باشد و نماز شما در آن جا شکسته است و روزه صحیح نیست.